(Minghui.org) در آستانۀ تعطیلات مهمی مانند روز جهانی فالون دافا، سال نو چینی یا جشنواره ماه، همکارانم همیشه از من میخواهند پیام تبریک و قدردانیشان را برای استاد فالون دافا ارسال کنم. زمانی یکی از همکاران پیشنهاد کرد: «ما حتی میتوانیم برای بزرگداشت «روز جهانی فالون دافا» یک بنر در واحد کاریمان نصب کنیم. هر زمان که همکاری به واحد ما ملحق میشد به او میگفتیم: «آیا از سازمانهای حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) خارج شدهای؟ اگر کسی اینجا کار کند باید این کار را انجام دهد.»
در چین که فالون دافا توسط ح.ک.چ مورد آزار و شکنجه قرار میگیرد، خوشحالم که این همکاران از دافا حمایت و در مورد آزار و شکنجه به روش خودشان اطلاعرسانی میکنند.
«فالون دافا امید را برای چین به ارمغان میآورد»
مدت زیادی از شروع کار من در اینجا نگذشته بود که ح.ک.چ بهمنظور آزار و اذیت تمرینکنندگان فالون دافا کمپین مراجعه به درِ منازل را آغاز کرد. بدین ترتیب همکارانم در مورد باورم مطلع شدند. هنگام کار با آنها، همیشه از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری پیروی میکنم. نه تنها همیشه ملاحظه آنها را کردهام، بلکه فرصتهای پاداش، ترفیع یا افزایش حقوقم را نیز به آنها منتقل کردهام. بهمحض مواجهه با اختلافات یا بدفهمی، همیشه به درون نگاه کردهام تا ببینم کجا میتوانم بهتر عمل کنم. با دیدن من که همیشه بدون گلایه به آنها کمک میکنم، همگی دوست دارند با من کار کنند.
همکارانم با شنیدن اینکه من تمرینکننده فالون دافا هستم، غافلگیر شدند. برای آنها، دافا هیچ ربطی به زندگی روزمرهشان ندارد و آنها فقط تبلیغات نفرتآمیز ح.ک.چ علیه دافا در سالهای قبل را به یاد داشتند. آنها بهندرت واقعیتی در مورد فالون دافا میدانستند. یعنی آنها انتظار نداشتند کسی که تا این حد با آنها تنگاتنگ و صمیمانه کار میکرد تمرینکننده فالون دافا باشد.
آنها سؤالات زیادی از من پرسیدند، از واقعه خودسوزی که توسط ح.ک.چ صحنهسازی شد تا دادخواهی تاریخی 10 هزار تمرینکننده در آوریل 1999. آنها کنجکاو بودند که چرا تمرینکنندگان دافا همیشه از مردم میخواهند که عضویت خود را در سازمانهای ح.ک.چ لغو کنند. من به سؤالات آنها پاسخ دادم و به آنها گفتم که وقوع آزار و شکنجه حقیقت است، زیرا خودم چند بار بازداشت شدهام.
در ابتدا همه حامی من نبودند یا حرفهایم را باور نکردند، بنابراین تعدادی ابزارهای نرمافزاری را با آنها به اشتراک گذاشتم که میتوانستند بر محدودیت اینترنت غلبه کنند و بتوانند به اطلاعات بدون سانسور وبسایتهای خارج از کشور دسترسی داشته باشند. این به آنها اجازه داده تا درباره دافا و اینکه چگونه ح.ک.چ این روش تزکیه را در طول سالها بدنام کرده است، بیشتر بیاموزند.
یکی از آنها، لئی، گفت که ابزاری برای بازی میشناسد که با آن به وبسایتهای خارج از کشور دسترسی دارد. او نمیدانست که میتوان خیلی بیشتر از آن ابزار استفاده کرد. همکارانم یکی یکی،دو نرمافزار را نصب کردند. آنها توانستند به گوگل (که در چین مسدود شده است) دسترسی داشته باشند و حقایقی را درباره فالون دافا، قتل عام تیانآنمن در سال 1989 و بسیاری موارد دیگر جستجو کنند.
آنها همچنین ویدیوهای زیادی را یافتند و ما اغلب در زمان استراحت در محل کار با هم آنها را تماشا میکردیم. آنها شامل: آتش دروغین، اکنون و برای آینده، کشتار در میدان تیانآنمن، و غیره بود. مئی پرسید: «آیا میتوانیم نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست را پیدا کنیم؟ من قبلاً یک دیویدی از آن دریافت کردم.»
یکی دیگر از همکاران آن را یافت و از طریق بلندگو فایل صوتی را پخش کردیم. به این ترتیب توانستیم در حین کار به آن گوش و درباره شرارتآمیز بودن ح.ک.چ گفتگو کنیم. علاوه بر این، ما با هم به فایلهای صوتی هدف نهایی کمونیسم، داستانهای فرهنگ سنتی از رادیو مینگهویی و آهنگهایی مانند «فالون دافا خوب است» گوش دادیم. یکی از مسئولان در محل کار پس از شنیدن صحبتهای ما دربارۀ این موارد، اظهار داشت: «امروزه، شما میتوانید به هر کسی اعتماد کنید، بجز ح.ک.چ.»
یونگ، یکی از اعضای ح.ک.چ، نیز مسنترین فرد در میان ماست. او قبول نداشت که ح.ک.چ شرور است و گاهی با ما بحث میکرد. من با او در مورد خروج از سازمانهای ح.ک.چ صحبت کردم، اما او گوش نکرد. در واقع، او میدانست که فالون دافا بیگناه است و جیانگ زمین، رهبر سابق ح.ک.چ بود که دستور آزار و شکنجه را صادر کرد. اما او نمیتوانست متوجۀ ماهیت ح.ک.چ شود. بعداً به او توصیه کردم که منابع بیشتری را در خارج از کشور مطالعه کند و از قساوتهای رژیم در چند دهه گذشته مطلع شود. پس از مدتی، او نزد من آمد و گفت: «لطفاً کمکم کن تا از حزب خارج شوم، میخواهم در کنار شهروندان چینی باشم.»
یونگ برای اینکه بداند دافا چیست و چرا ح.ک.چ این گروه را سرکوب میکند، اغلب بر محاصره اینترنت غلبه میکند و اطلاعات خارج از کشور را میخواند. یک بار نسخه الکترونیکی جوآن فالون را برای او آوردم. چند صفحه خواند و گفت: «این درست است. تردیدی در مورد آن نیست.» او یک نسخه چاپی از جوآن فالون را نیز از من خواست تا بتواند آن را نگه دارد.
یک روز، یونگ برای خرید چیزی به یک فروشگاه تلفن همراه رفت. وقتی یک تکنسین آنجا تنظیمات تلفن را بررسی کرد، متوجه ووجیه شد. «اوه، شما هم این نرمافزار را دارید؟ همه ما اینجا از آن استفاده میکنیم.» یونگ پس از خواندن این مطالب بهصورت آنلاین، به ما ملحق شد تا در مورد اینکه حزب کمونیست چین چقدر شرور است صحبت کند و بسیار خوشحال شد.
این همکاران همچنین در مورد نحوه بدرفتاری ح.ک.چ با من در گوگل جستجو کردند. مینگهویی بهطور کامل گزارش کرده است که چگونه در این سالها بهخاطر اعتقادم توسط ح.ک.چ مورد آزار و اذیت قرار گرفتهام و آنها از خواندن این موضوع شوکه شدند. بعضیها خیلی همدردی کردند و اشک ریختند. آنها فردی را با چنین نگرش مثبتی نمیشناختند. من خیلی زجر کشیدم. یکی از آنها گفت: «اگر من تا این حد عذاب کشیده بودم، مدتها پیش دچار فروپاشی میشدم، چه رسد به حفظ یک ذهنیت درست مثل تو.» شخص دیگری افزود: «فالون دافا امید را برای چین به ارمغان میآورد.»
وقتی ح.ک.چ پاندمی را پنهان کرد، همکارانم از کسب اطلاعات واقعی از طریق اپک تایمز و تلویزیون انتیدی خوشحال شدند. آنها با دیدن اینکه تعداد زیادی از مردم در این فاجعه جان باختند، شوکه شدند. در نتیجه، آنها اغلب این اطلاعات را در اطراف پخش میکردند و امیدوارند که ح.ک.چ به زودی پایان یابد.
محیطی هماهنگ
همکارانم پس از شنیدن اطلاعاتی درباره فالون دافا از من، بسیار برایم احترام قائل شدند. آنها اغلب در مورد چالشهایشان در زندگی با من صحبت میکردند. من افکارم را به اشتراک گذاشتم و توضیح دادم که چگونه شخص با خرد بزرگ میتواند این امور را اداره کند. همه به من خیلی اعتماد داشتند.
یکی از همکاران به نام جیان با همسرش زیاد دعوا میکرد. همسرش در خانه میماند و از فرزندشان مراقبت میکرد و بهندرت بیرون میرفت. اما همسرش بسیار شاکی بود و به راحتی عصبانی میشد. جیان نمیتوانست بفهمد چرا همسرش اینطور میشود. بنابراین هرگاه همسرش عصبانی میشد، او هم فریاد میزد و حتی زنش را کتک میزد و فرزندش میترسید و گریه میکرد. از آنجا که آنها اغلب با یکدیگر دعوا میکردند و با پلیس تماس میگرفتند، حتی همسایگان آنها نمیتوانستند زندگی عادی داشته باشند. همسر جیان حتی نیمهشب با مسئولین محل کارش تماس گرفت تا روز بعد را برای طلاق مرخصی بگیرد.
هنگام صحبت با جیان، درکم را به اشتراک گذاشتم. ما در مورد نحوه برخورد مردم با ازدواج در دوران باستان صحبت کردیم و او به برنامههای رادیو مینگهویی با ماجراهای مرتبط گوش داد. گفتم شوهر مسئولیت مراقبت از خانواده را برعهده دارد و این امر مستلزم داشتن ذهنی باز و همچنین سخاوت است. جیان بهتدریج تغییر کرد و وقتی همسرش عصبانی میشد، میتوانست تحمل کند. بعداً دیگر در مورد طلاق صحبت نکرد و توانست در محل کار لبخند بزند. به او گفتم: «تو خیلی رشد و بهبود داشتهای.» او پاسخ داد: «خب، ما با هم پیشرفت میکنیم.» اکنون خانواده او زندگی شادی دارند.
در زمان استراحت، اغلب عباراتی مانند «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را خوشنویسی میکردم. همکارانم هم وقتی فرصت داشتند به من ملحق میشدند. جوآن فالون را برای مطالعه در میان خودمان دست به دست میکردیم و همچنین آهنگهایی مانند «فالون دافا خوب است» را میخواندیم. ملودی زیبا در محل کار شلوغمان شنیده میشد و همه خوشحال میشدند. هنگام ملاقات با یکدیگر، اغلب با کلماتی مانند «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری بردباری خوب است» احوالپرسی میکردیم.
در چنین فضایی، جروبحث کم است و به سختی اختلافی پیش میآید. ما مانند سایر بخشها برای شهرت یا منافع مادی با یکدیگر رقابت نمیکنیم. مهم نیست که چقدر کار در خانه داریم، با آمدن به محل کار، در این محیط هماهنگ ذوب میشویم. در نتیجه مسئولان نیازی به تنبیه ما با قوانین سختگیرانه ندارند. همه ما متوجه هستیم که فالون دافا چقدر فوقالعاده است.
توافق دهساله
چند نفر از ما که با هم کار میکنیم اغلب در مورد ماهیت شریرانه ح.ک.چ و بدرفتاری آن با تمرینکنندگان دافا صحبت میکنیم. بعد از اکران فیلم آمدن برای تو، در سه زمان استراحت برای صرف ناهار تماشای کل فیلم را به پایان رساندیم. یکی از آنها، ژو، یک نسخه از جوآن فالون درخواست کرد، و همه ابراز امیدواری کردند که تمرینکنندگان بتوانند به زودی آزادانه باور خود را تمرین کنند.
یک بار هنگام ترک محل کار، سه نفر از همکارانم درباره زمان انحلال ح.ک.چ صحبت کردند. گائو گفت: «امیدوارم تا زنده هستم این اتفاق رخ دهد.»
ژو افزود: «اگرچه حزب قوی به نظر میرسد، اما وقتی مردم کارهای بدی که انجام داده را بدانند، فوراً منحل میشود.»
«شما تمرینکنندگان فالون دافا باید رهبری را بر عهده بگیرید. با وجود حامیان بسیار در سراسر جهان، شما بهراحتی میتوانید آن را سرنگون کنید.»
به آنها گفتم استاد لی توضیح دادهاند که فالون دافا هیچ برنامه سیاسی ندارد. «ما فقط میخواهیم مردم حقایق را بدانند و آینده خوبی نصیبشان شود. توضیح دادم که ح.ک.چ بهخاطر گناهانی که مرتکب شده محکوم به فنا است، موجودات الهی نمیتوانند آن را تاب بیاورند.» همه آنها موافق بودند.
ژو پرسید: «چه مدت طول خواهد کشید؟»
گائو گفت: «فکر میکنم دهها سال طول میکشد.»
گفتم: «با نگاهی به حوادث این سالها، میدانیم که ح.ک.چ تا هسته فاسد شده است. ما جوان هستیم و خواهیم دید که این اتفاق خواهد افتاد.»
«چطور است در این باره توافقی کنیم؟ اگر ح.ک.چ ظرف ده سال منحل شود، شما را برای جشن به بهترین رستوران دعوت میکنم. اگر این اتفاق نیفتد، ده سال دیگر منتظر خواهیم ماند. باشد؟»
گفتم: «حتماً.»
وقتی برگشتیم، تعدادی دیگر از همکاران این موضوع را شنیدند و به توافق دهساله پیوستند. در آخر همه ما ابراز امیدواری کردیم که آزار و شکنجه به زودی پایان یابد و شهروندان چینی بتوانند بدون ح.ک.چ زندگی آزاد داشته باشند.
خروج از سازمانهای ح.ک.چ
در طول تعطیلات مهم مانند روز جهانی فالون دافا، سال نوی چینی، و جشنواره ماه، کارت تبریک زیبایی تهیه و آن را به وبسایت مینگهویی ارسال کردم. با شنیدن این موضوع، همکارانم نیز بهترین آرزوهای خود را برای استاد اعلام کردند.
یکی از آنها گفت: «میتوانی از طرف من هم کارت تبریک بفرستی؟ میخواهم از طرف خانواده سهنفرهام از استاد لی و شاگردانش تشکر کنم.»
یکی دیگر هم گفت: «من هم همینطور! خانواده من عبارات "فالون دافا خوب است و حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است" را تکرار میکنند. خیلی خوب است. من هر روز مدیتیشن نشسته را هم انجام میدهم.»
هانگ گفت: «لطفاً از طرف من از استاد لی تشکر کن، اگر همه مثل شما تمرینکنندگان بودند، این دنیا جای بهتری بود.»
از سوی دیگر، ژو گفت که ما برای جشن حتی میتوانیم بنر «روز فالون دافا» را در واحد کاریمان قرار دهیم.
هر زمان که کارمندان جدید میآیند، همکارانم از آنها میخواهند که سازمانهای ح.ک.چ را ترک کنند. من توضیح میدهم که فالون دافا چیست و اهمیت خروج از سازمانهای ح.ک.چ را برایشان تشریح میکنم. پس از آن، کارمندان جدید عضویت خود را در سازمانهای ح.ک.چ لغو میکنند و بر محاصره اینترنت برای دسترسی به اطلاعات بدون سانسور غلبه میکنند.
وانگ همکار جدیدی بود و هنوز فرصت صحبت درباره فالون دافا با او پیش نیامده بود. یک بار در طول ناهار، از او پرسیدم که آیا دربارۀ خروج از سازمانهای ح.ک.چ چیزی شنیده است. پاسخش منفی بود. توضیح دادم که چرا قطع رابطه با ح.ک.چ مهم است، اما وانگ همچنان مردد بود.
یکی از همکاران که سعی داشت در متقاعد کردن او به من کمک کند، گفت: «او چیزی از تو نمیخواهد و از تو نمیخواهد کاری انجام دهی. او فقط امیدوار است که ماهیت ح.ک.چ را بشناسی و برای آیندهای بهتر از سازمانهای آن خارج شوی.»
وانگ درک کرد و پذیرفت که عضویت خود را در سازمانهای کوچک ح.ک.چ، هم لیگ جوانان و هم پیشگامان جوان، لغو کند.
یکی دیگر افزود: «لطفاً "فالون دافا خوب است" را نیز به خاطر بسپار. این برایت خوب خواهد بود.»
وانگ نیز موافقت کرد.
بعد از اینکه هونگ خودش از حزب خارج شد، نگران پدربزرگ مادری و پدریاش بود. هر دوی آنها از اعضای ح.ک.چ بودند و فوت کرده بودند. برایش توضیح دادم: «آنها بستگان تو هستند. از آنجایی که حقایق فالون دافا را آموختهای، میتوانی به آنها کمک کنی تا از عضویت ح.ک.چ خارج شوند.» هونگ از من تشکر و به توصیههایم عمل کرد. برخی از همکاران همچنین با خط تلفن مرکز خدمات جهانی خارج از کشور برای خروج از ح.ک.چ تماس گرفتند تا خودشان از حزب خارج شوند.
بالاترین کیفیت
بعد از اینکه همکارانم حقایق دافا را یاد میگیرند، چند یادبود دافا یا آویز و همچنین کدوهای کوچک با کلمات «فالون دافا خوب است» به آنها میدهم، که همکارانم را بسیار دوستشان دارند.
بعد از خرید اتوموبیلم، یک گل نیلوفر آبی کریستالی رنگارنگ را به آینه عقب آویزان کردم. بائو گفت: «گل نیلوفر آبی عالی به نظر میرسد. اما عبارت "فالون دافا خوب است" در آن وجود ندارد.»
گفتم:«من همیشه این کلمات را در ذهنم دارم. هیچ تفاوتی ندارد.»
بائو اصرار کرد: «یک یادبود دافا باید حاوی عبارات باشد.»
از آنجایی که ما انواع ابزار و دستگاهها را در محل کارمان داریم، ژو پیشنهاد تولید یادبودی را در واحد کاریمان داد. گائو شروع به نوشتن متن کرد، در حالی که بائو با ابزار حکاکی و کندهکاری را انجام داد. کلمات "فالون دافا خوب است" و "حقیقت، نیکخواهی، بردباری" با فونت لی شو (خط دفتری) و بسیار واضح حک شدند. از آنجایی که مواد شیشهای بود، در لبههای کلمات چند ناصافی وجود داشت.
گفتم: «اینها به اندازه کافی خوب هستند.»
همکارانم گفتند: «از آنجایی که مربوط به فالون دافا است، باید بینقص باشند.»
لی سپس کلمات را با دستگاه لیزر روی شیشۀ نشکن حک کرد. محصول عالی شد و حروف زیبا بودند. این نُه کلمه وسط گل نیلوفر را احاطه کرده بود و در نور خورشید میدرخشید.
یکی از همکاران به شوخی گفت: «باید ما را به صرف غذا دعوت کنی، زیرا این گل نیلوفر در این دنیا بسیار منحصر به فرد است.»
یکی دیگر گفت: «دربارۀ چه چیزی صحبت میکنی؟» دیگری لبخند زد و گفت: «تولید این یادبود تقوای عظیمی را برایمان انباشته میکند. چگونه میتوانیم آن را با یک وعده غذایی عوض کنیم؟!»
شنگ در اوقات فراغتش یک جاکلیدی فلزی تزئینی درست کرد و به من نشان داد. گفتم: «آفرین بسیار خوب درست کردی و بسیار براق شده است.»
سپس مشابه آن را با عبارت «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» بیرون آورد و به من داد.
با هیجان پرسیدم:«متشکرم! چه کسی این را ساخته است؟»
شنگ افزود: «من آن را طراحی کردم و گائو آن را حکاکی کرد.»
من برای همکارانم که از فالون دافا و اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری حمایت میکنند خوشحالم.
«جیانگ زمین مرد و ح.ک.چ به زودی از بین خواهد رفت»
وقتی در 30نوامبر2022 مشغول به کار بودم، یکی از همکاران فریاد زد: «ببین! جیانگ زمین مرد!»
به تلفنم نگاه کردم و چند پیام در شبکههای اجتماعی از همکاران و اعضای خانواده دیدم. بله، جیانگ واقعاً مرده بود.
بائو گفت: «بالاخره جیانگ مرد. خوشحالم که او دیگر نمیتواند به مردم آسیب برساند.»
شنگ افزود: «همه میدانند که او بد بود. ما باید فشفشه بخریم و جشن بگیریم.»
چن گفت: «جیانگ با واگذاری زمین، فاسد کردن مقامات ارشد و ایجاد انحطاط اخلاقی به چین خیانت کرد. بالاخره او رفت.»
ژو گفت: «بله، ما باید جشن بگیریم!»
در آن روزها این موضوع محبوب بود. یکی از همکاران گفت: «جیانگ مرده است و ح.ک.چ بهزودی تمام خواهد شد. بالاخره جیانگ به جهنم واصل شد. این یک خبر عالی برای بشریت است.»
از دسامبر 2022، تعداد موارد عفونت در چین بهشدت افزایش یافت. شرکت من کارمندان را ملزم به دورکاری از خانه کرد. ما همچنین به یکدیگر یادآوری کردیم که «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را بهخاطر داشته باشید. در تمام این مدت برخی از همکاران آلوده نشدند و برخی علائم جزئی داشتند.
مئي گفت: «من عبارات "فالون دافا خوب است" و "حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است" را هر روز میخوانم. نه من و نه مادرم هیچکدام بیمار نشدیم.»
ون، یکی دیگر از همکاران پرسید: «من هم هر روز آن را تکرار میکنم. چطور هنوز به ویروس آلوده هستم؟»
مئی توضیح داد: «تو نیاز به عزم راسخ داری و باید به تکرار آن ادامه دهی.»
ون ادامه داد و خیلی زود بهبود یافت.
آزار و شکنجه فالون گونگ توسط ح.ک.چ 24 سال بهطول انجامیده است. در ابتدا مردم با تبلیغات افتراآمیز گمراه شدند. اما پس از اینکه تمرینکنندگان در این سالها به توضیح حقایق درباره دافا ادامه دادند، مردم بهتدریج بیدار شدند. در نتیجه، آنها شروع به حمایت از تمرینکنندگان و مخالفت با سرکوب کردهاند. این گواهی است بر درستی دافا و همچنین اعتقاد درست تمرینکنندگان.
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.