فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

خروج دبیر بازنشسته یک شعبۀ حزب از حزب کمونیست

9 اکتبر 2024 |   تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) پسرعموی من که معاون مدرسه‌ای در یک بخش است، در تابستان 2005، با خواهرم ملاقات کرد. مادرم با او درمورد ماهیت واقعی حزب کمونیست چین (ح‌.ک.چ) و آزار و اذیت وحشیانه فالون دافا صحبت کرد. او نتوانست حرف مادرم را بپذیرد و گفت: «اگر من هم جای جیانگ زمین (رئیس سابق ح.ک.چ که در سال 1999 آزار و شکنجه را آغاز کرد) بودم، آن را سرکوب می‌کردم!» مادرم ناامید شد.

صبح روز بعد پسرعمویم که از خواب بیدار شد صدایش آنقدر خشن بود که نمی‌توانست حرف بزند. او بلافاصله برای درمان نزد همسرش رفت که پزشک بود. پس از دریافت تزریق به‌مدت سه روز، علائمش بدتر شد و گلودردش تحمل‌ناپذیر بود. او به بخش گوش و حلق و بینی شماره 1 بیمارستان شهرداری در شهر رفت. دکتر به او گفت که وضعیتش وخیم است و احتمالاً سرطان حنجره است و به او پیشنهاد کرد که بستری شود و تحت نمونه‌برداری قرار گیرد.

پسرعمویم به دیدار خواهرم آمد. وقتی مرا دید فریاد زد: «دکتر گفت سرطان حنجره دارم.»

گفتم: «از شنیدن این حرف متأسفم. اما آیا یادت هست یک روز قبل از اینکه مریض شوی چه اتفاقی افتاد؟ وقتی مادرم به تو گفت که فالون دافا عالیست، به مردم می‌آموزد که خوب باشند، و اثرات شگفت‌انگیزی در رفع بیماری‌ها و بهبود وضعیت سلامتی دارد، گفتی که اگر جای جیانگ زمین بودی، تو هم فالون دافا را سرکوب می‌کردی.»

همچنین به او گفتم که موجودات الهی از انسان‌ها والاتر هستند و ح.ک.چ می‌خواهد انسان‌ها را نابود کند. درباره تغییرات فیزیکی و ذهنی بزرگی که مادرم پس از تمرین فالون دافا تجربه کرد به او گفتم.

او گوش داد و گفت: «اگر تو به آن اعتقاد داری، من هم باور دارم.» او با خروج از ح.ک.چ و سازمان‌های مرتبط با آن موافقت کرد. هنگام خروج یک نسخه از جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا، را نیز گرفت.

چند روز بعد از خواندن کتاب، گلودردش کم‌کم برطرف شد و صدای خشنش به‌حالت عادی برگشت. وقتی برای معاینه بعدی به بیمارستان رفت، دکتر گفت که به التهاب حنجره دچار است و بیوپسی لازم نیست. پسرعمویم خیلی خشنود بود.

از آن زمان، او کمتر به حضور در فعالیت‌های حزب علاقه‌ نشان داد. اما پس از بازنشستگی در سال 2016، به‌عنوان دبیر شعبۀ بازنشستگان حزب استخدام شد و دوباره در فرهنگ حزب غوطه‌ور شد.

در اکتبر2022، تشخیص داده شد که مبتلا به نکروز سرِ استخوان ران (ازدست دادن خون‌رسانی به استخوان لگن) است و بیش از یک ماه در بیمارستان بستری شد. او مجبور شد چند ماه از ویلچر استفاده کند.

اوایل سال گذشته به جشن تولد 90سالگی مادرم آمد و از عصا استفاده می‌کرد. کتابچه‌ای درمورد چگونگی برخورداری مردم از برکت و رحمت فالون دافا و کتاب هدف نهایی کمونیسم را به او دادم.

بعد از چند ماه، یک شب تلفن کردم و حالش را پرسیدم. او گفت: «بهتر شدم. کتابی که به من دادی خیلی خوب نوشته شده است.»

سال نو گذشته در عروسی پسرعمویش با او ملاقات کردم. او خیلی تغییر کرده بود. دیگر مغرور نبود و متواضع و مؤدب بود. او به من گفت که از سِمت خود به‌عنوان دبیر حزب استعفا داد و به‌طور آشکار از ح.ک.چ جدا شد.

خانواده ما شامل چهار دختر و دو پسر است. اکنون، 32 عضو در خانواده ما هستند که پنج نفر از آن‌ها فالون دافا را تمرین می‌کنند و هفت نفر جوآن فالون را خوانده‌اند یا درحال خواندنش هستند. تمام خانواده شاهد بوده‌اند که فالون دافا چقدر معجزه‌آساست. برادر کوچکم که در سال 2022، به سیروز کبدی مبتلا شد، پس از شش ماه تمرین فالون دافا بهبود یافت. شوهرم که در سال 2012 سکته کرد، ظرف یک هفته بهبود یافت. مادر 90ساله‌‌ام به‌خصوص قابل‌توجه است. او از سال 1998 که تمرین فالون دافا را شروع کرد قرصی نخورده است. او بی‌سواد بود، اما توانسته کتاب‌های فالون دافا را بخواند.