فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

خانواده‌ام نمونه‌‌های زنده‌ای از مزایای فالون دافا هستند

23 نوامبر 2024 |   تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) قبل از اینکه در سال 1998، تزکیه فالون دافا را شروع کنم، به بدخلقی و مغرور بودن معروف بودم. درحالی‌که تحت نفوذ سیاست آموزش‌های تلقینی حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) بزرگ شده بودم، ذهنیت مبارزه‌جویی قوی‌ای داشتم و حتی اعضای خانواده‌ام را کتک می‌زدم. در آن زمان، به بیش از 20 بیماری هم مبتلا بودم.

فالون دافا مرا کاملاً تغییر داده است. از اصول حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری پیروی می‌کنم که در زندگی مرا راهنمایی می‌کند. فردی سالم و نیک‌خواه شده‌ام. اعضای خانواده‌ام با دیدن تغییرات من، شاهد عظمت فالون دافا بوده‌اند. بنابراین می‌خواهم برخی از چیزهایی را که خانواده‌ام تجربه کرده‌اند تعریف کنم.

نوزادی تغییرشکل‌‌داده در بدو تولد، به دانشجویی قدبلند تبدیل شد

بعد از اینکه نوه‌ام در سال 2005 به دنیا آمد، بی‌وقفه گریه‌ می‌کرد. نمی‌دانستیم جریان چیست، بنابراین وقتی سه‌ماهه بود او را نزد پزشک اطفال بردیم. او به راشیتیسم مبتلا بود و کمبود شدید کلسیم داشت. دست‌ها و پاهایش تغییر شکل داده بودند. تمام مدت آب دهان می‌ریخت. کل پشت سرش نرم بود. پزشک اطفال پیش‌بینی کرد که او خیلی زنده نمی‌ماند. در پنج‌سالگی، هنوز همه دندان‌هایش رشد نکرده بودند و ملاجش بسته نشده بود.

مراقبت از نوه‌ام بسیار خسته‌کننده بود و دو دایه‌اش، یکی پس از دیگری کار را ترک کردند. باید خودم از بچه مراقبت می‌کردم. فایل‌های صوتی سخنرانی‌های استاد را برای نوه‌ام پخش می‌کردم. در مدت کوتاهی، ملاجش بسته شد. دست‌ها و پاهایش صاف شد و گریه‌اش قطع شد. چند شعر استاد لی را به او یاد دادم. وقتی یاد گرفت به‌طور پیوسته راه برود، او را همراه خودم می‌بردم تا بروشورهای روشنگری حقیقت و نشان‌های یادبود را توزیع کنم. او از کمک کردن خوشحال بود و حتی به من کمک می‌کرد حقایق فالون دافا را به مردم بگویم.

فالون دافا به نوه‌ام برکت داد. او در مدرسه نویسنده بزرگی شد. معلمش اغلب از داستان‌های او به‌عنوان نمونه استفاده می‌کرد. او در یک دبیرستان مهم در منطقه ما پذیرفته و سال گذشته در یک دانشگاه معتبر در پکن قبول شد. او 1.7 متر قد دارد و سالم است. این فراتر از تصور هر کسی است که نوزادی که ناقص‌ متولد ‌شده بتواند به یک دانشجوی قدبلند تبدیل شود.

همسر برادرم از دو سرطان جان سالم به در برد

چند سال پیش، یک روز همسر برادرم در محل کارش دچار خونریزی شد. او به‌سرعت به بیمارستان منتقل شد و تشخیص داده شد که به سرطان رحم مبتلاست. آن به سایر نقاط بدنش سرایت کرده بود. به او گفتم: «فقط فالون دافا و استاد می‌توانند تو را نجات دهند. عبارات خوش‌یمن "فالون دافا عالی است! حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری عالی است!" را صمیمانه در ذهنت تکرار کن.» او هر روز بارها تکرارشان می‌کرد. عمل جراحی‌اش خوب پیش رفت و پس از یک ماه توانست به سر کارش برگردد.

اما در اوایل امسال دوباره کمی احساس ناراحتی داشت. تحت معاینات پزشکی قرار گرفت و مشخص شد به سرطان ریه مبتلاست. عکس اشعه ایکسش برای یک متخصص در پکن فرستاده شد و او گفت که سرطانش قابل‌درمان نیست. پزشک محلی‌شان گفت ممکن است فقط دو ماه زنده بماند. حقایق فالون دافا را به او گفتم. او متقاعد شده بود که دافا می‌تواند نجاتش دهد. از آن زمان، شروع به تماشای سخنرانی‌های تصویری استاد کرد.

امیدی تازه در نومیدانه‌ترین زمان ظاهر شد. از زمانی که شروع به تمرین فالون دافا کرد، وضعیتش بهبود یافته است. ما یک دورهمی خانوادگی داشتیم تا بهبود او را جشن بگیریم. همسر برادرم در جمع به همه گفت: «اول از همه باید از استاد برای بهبودی سریعم تشکر کنم! از فالون دافا و تمرین‌کنندگان دافا بسیار سپاسگزارم!» اشک روی صورتش جاری بود. همه عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفتند و فالون دافا را تحسین کردند!

همسر برادرم به هر کسی که می‌بیند درباره تجربه نجاتش توسط فالون دافا می‌گوید. او به یک نمونه زنده از مزایای فالون دافا تبدیل شده است.

پای خواهر بزرگم بعد از بیست روز بهبود یافت

خواهر بزرگم کشاورز سبزیجات است. یک روز پایش شکست. برادرم و همسرش به دیدنش رفتند و دی‌وی‌دی‌های سخنرانی‌های استاد را برایش بردند. همسر برادرم به خواهرم گفت: «هر روز سخنرانی‌ها را تماشا کن، بهتر و بهتر می‌شوی.» خواهرم به‌شدت توصیه‌های همسر برادرم را دنبال ‌کرد و هر روز سخنرانی‌های استاد را تماشا می‌کرد.

روز بیستم شوهرش فراموش کرد ضبط صوت را خاموش کند. خواهرم از تخت پایین آمد و بدون فکر آن را خاموش کرد. او ناگهان متوجه شد که می‌تواند دوباره راه برود. او هیجان‌زده از فالون دافا و استاد تشکر کرد. از آن زمان، مصمم شد خود را مطابق فالون دافا تزکیه کند. اندکی بعد چشم سومش باز شد. او فالون (چرخ‌های قانون) چرخان را در سراسر خانه‌اش دید که او را درباره ارزشمند بودن دافا متقاعد کرد.

خواهر بزرگم وقتی شروع به یادگیری مدیتیشن فالون دافا کرد، نمی‌توانست در وضعیت لوتوس کامل بنشیند. او از استاد کمک خواست: «استاد، من 78 سال دارم و تمام زندگی‌ام را کشاورزی کرده‌ام. پاهایم سفت‌تر از آن هستند که بتوانم آن‌ها را روی هم بگذارم. لطفاً به من کمک کنید پاهایم را روی هم بگذارم!» پس از گفتن این حرف‌ها، بلافاصله توانست در وضعیت لوتوس کامل بنشیند. یک روز از او پرسیدم: «چه مدت می‌توانی با هر دو پا روی هم بنشینی؟» پاسخ داد: «تا زمانی که موسیقی پخش می‌شود. بدون توجه به اینکه چقدر درد دارم، وسط تمرین آن‌ها را پایین نمی‌آورم.»

خواهر بزرگم احساس می‌کند هر روز شاد و پربار است. او علاوه‌بر کار کشاورزی، به‌خوبی روی مطالعه فا و انجام تمرینات تمرکز دارد.

سایر اعضای خانواده‌ام نیز از فالون دافا بهره برده‌اند. برادر شوهر دومم قبلاً توسط روح یک مار تسخیر شده بود. وقتی حقیقت دافا را برایش روشن کردم، او قبول کرد که فالون دافا عالیست. هر زمان که بنرهای فالون دافا را روی زمین می‌دید، آن‌ها را دوباره آویزان می‌کرد. هر زمان که بروشورهای فالون دافا را روی زمین می‌دید، آن‌ها را برمی‌داشت و به نزدیک‌ترین خانه‌ها می‌برد. قبل از اینکه بفهمد، روح تسخیرکننده رفته بود. وضعیت سلامتی‌اش بهتر و بهتر شد. اگرچه حدود 70 سال دارد، صورتش از سلامتی می‌درخشد و هنوز هم می‌تواند کار کند.

از روز اولی که شروع به تزکیه خودم کردم برادر کوچک‌تر شوهرم از من حمایت کرده است. او نیز از فالون دافا خیلی سود برده است. برادرشوهر چهارمم همیشه به‌محض دیدنم فریاد می‌زند: «فالون دافا عالی است.» همه بستگانم به فالون دافا اعتقاد دارند و از گوش دادن به برنامه‌های صوتی روشنگری حقیقت لذت می‌برند.