فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

برای یک تزکیه‌کننده داشتن «ایمان» به چه معناست؟

17 دسامبر 2024 |   تمرین‌کننده فالون دافا

(Minghui.org) داشتن ایمان پایه و اساس هر تزکیه‌کننده است. بدون آن، فرد تمرین تزکیه را انجام نمی‌دهد، چه رسد به اینکه بتواند در تزکیهt با افکار درست بر محنت‌ها غلبه کند. اخیراً فکری به ذهنم خطور کرد و متوجه شدم که درخصوص تفاوت بین اینکه مردم عادی چگونه درباره ایمان (باور) فکر می‌کنند و تزکیه‌کنندگان چگونه با ایمانt عمل می‌کنند، خیلی واضح و روشن نیستم.

وقتی مردم عادی می‌گویند که چیزی را باور دارند، به این معناست که آن را دیده‌اند یا شنیده‌اند و پس از اندیشیدن، به این نتیجه می‌رسند که آن را باور دارند: دیدن، باور کردن است. بیشتر مردم در سطح جامعه عادی، این‌گونه فکر می‌کنند.

اما به‌عنوان تزکیه‌کنندگان درک می‌کنیم که انسان‌ها لایه‌‌به‌لایه با عقاید و تصورات اکتسابی خود پوشیده شده‌اند و آن‌ها واقعاً نمی‌دانند که چگونه درباره مسائل به نتیجه می‌رسند. براساس مشاهداتم، چنین نتیجه‌گیری‌هایی اغلب تحت کنترل یا تحت تأثیر عقاید و تصورات اکتسابی‌شان است.

بنابراین اگر ما به‌عنوان تزکیه‌کنندگان نتوانیم رفتارمان را با اصول فا بسنجیم، هیچ تفاوتی بین ما و مردم عادی وجود نخواهد داشت و به احتمال زیاد درخصوص مسائل نیز به نتایج اشتباه خواهیم رسید. ما مفهوم بدن، گفتار و ذهن را در تزکیه می‌فهمیم، بنابراین اگر همچنان از عقاید و تصورات منحرف خود پیروی می‌کردیم، آیا کارها را براساس چنین تصوراتی انجام نمی‌دادیم؟

درکم درباره «ایمان» برای یک تزکیه‌کننده

ابتدا که تمرین فالون دافا را شروع کردم، برخلاف بسیاری از تمرین‌کنندگان دیگر، برای مدتی طولانی در میان «درد» فیزیکی بودم و خیلی کم پیشرفت می‌کردم. اگر مثل فردی عادی فکر می‌کردم، به‌احتمال زیاد درباره فا شک می‌کردم، و اگر در «ایمان» خود در این تمرین متزلزل می‌شدم، مثل فردی عادی یا حتی بدتر از آن رفتار می‌کردم. از دیدگاه فردی عادی، ممکن است کاملاً منطقی به نظر برسد که فکر کنیم: سلامتی من حتی پس از مدت‌ها تزکیه بهبود نیافته است، پس چرا باید همچنان به این تمرین ایمان داشته باشم؟

مقاله‌ تبادل تجربه‌ای درباره یک تمرین‌کننده قدیمی را به یاد دارم که بیش از 20 سال دافا را تمرین می‌کرد و همه فکر می‌کردند که او بسیار کوشاست. او همچنین توسط حزب کمونیست چین مورد آزار و اذیت قرار گرفت. اما زمانی که به‌شدت «بیمار» بود، از تمرین‌کنندگانی که برای دیدنش می‌رفتند می‌پرسید: «آیا فکر می‌کنید فایی که ما تمرین می‌کنیم درست است؟»

برخلاف سایر محنت‌ها، «کارمای بیماری» می‌تواند باعث شود مردم در سطح عمیقی در ایمانشان دچار تزلزل شوند. درخصوص محنت‌های دیگر، مانند آزار و شکنجه فیزیکی یا مالی، یا تعارض‌های بین افراد، به‌راحتی می‌توانیم آن‌ها را به‌عنوان کاهش‌دهنده کارما یا آزمون‌هایمان در نظر بگیریم، و وقتی برای خانواده‌مان توضیح می‌دهیم، احتمال دارد که متوجه شوند. اما «کارمای بیماری» درازمدت نه‌تنها می‌تواند ایمان ما، بلکه همچنین ایمان اعضای خانواده‌مان را به‌طور فرسایشی کم کند، و ممکن است آن‌ها از حمایت از دافا، به باورنداشتن به دافا یا حتی رنجش به دل گرفتن از دافا تغییر کنند.

درکم این است که ما باید از مفهوم «ایمان» مردم عادی فراتر برویم تا بتوانیم از این تله رهایی یابیم. پس «ایمان» برای ما به‌عنوان تزکیه‌کنندگان چه معنایی دارد؟ درکم این است که ما باید از خودمان قدم بیرون بگذاریم و از «من» به‌عنوان نقطه مرجع استفاده نکنیم. بدون توجه به اینکه «منِ» ما چه چیزی را تجربه می‌کند، هرگز نباید درباره فا دچار تردید شویم. مهم نیست که چه «کارمای بیماری»‌ای در بدن ما ظاهر می‌شود، باید در قلبمان آرامش را حفظ کنیم و باور داشته باشیم که با وجود استاد و فا در کنارمان، چیزی برای ترسیدن نداریم.

دافا به‌مدت 32 سال آموزش داده شده و در سراسر جهان منتشر شده است و تمرین‌کنندگان بی‌شماری از انواع و اقسام بیماری‌ها رها شده‌اند و سلامت خود را بازیافته‌اند. ما نباید صرفاً به این دلیل که خودمان نشانه‌هایی از کارمای بیماری را بروز داده‌ایم حقیقت را انکار کنیم. استاد همیشه به ما گفته‌اند که وقتی با مسائلی روبرو می‌شویم به درون نگاه کنیم، پس باید بدانیم که هر چیزی به‌دلیلی رخ می‌دهد و باید به درونمان نگاه کنیم و شین‌شینگ خود را بهبود ببخشیم. استاد با همه تمرین‌کنندگان دافا یکسان رفتار می‌کنند.

در چین باستان، راهب جی گونگ تنها راهب بسیار برجسته در معبد لینگ‌یین در آن زمان بود؛ سایر راهبان نتوانستند به روشن‌بینی دست یابند. آیا این بدان معناست که آموزه‌های بودا شاکیامونی نادرست است؟ نه ابداً. اگر حتی از هر 10هزار نفر، فقط یک نفر به روشن‌بینی دست یابد، آموزه‌ها هنوز درست هستند!

در چین به‌دلایل مختلف، طب سنتی چینی دیگر به معنای واقعی آن نیست و بسیاری از بیماری‌ها را دیگر نمی‌توان با طب سنتی چین درمان کرد. پس آیا می‌توان گفت که طب سنتی چینی تقلبی است و خوب نیست؟ البته که نه. من شاهد نتایج معجزه‌آسایی با استفاده از طب سنتی چینی بوده‌ام که واقعاً بیمار را از آستانه مرگ بازگرداند. این طب معجزه می‌کرد!

بدهی‌های کارمایی انباشته‌شده و نظم و ترتیب‌های نیروهای کهن

ازطریق آموزه‌های استاد درک می‌کنیم که برخی از کسانی که از زندگی‌های گذشته خود، به آن‌ها بدهی‌ کارمایی داریم ممکن است نخواهند راه‌حلی نیک‌خواهانه را بپذیرند. به همین دلیل است که برخی از مریدان دافا برای مدتی طولانی «کارمای بیماری» را تجربه می‌کنند.

تا زمانی که هشیار باشیم و اجازه ندهیم ذهنمان بی‌هدف در میان عقاید و تصورات بشری سرگردان شود یا حتی به استاد و فا شک کند، استاد همیشه بهترین‌ها را برایمان نظم و ترتیب‌ می‌دهند. ما فقط باید مطابق با اصول فا عمل کنیم و وابستگی‌هایی را که هنوز داریم کنار بگذاریم، زیرا غیرِ آن عمل کردن هیچ سودی برایمان ندارد.

در ابتدا، زمانی که درگیر «کارمای بیماری» ‌بودم، من نیز درکی بسیار سطحی از فا داشتم و اغلب فکر می‌کردم: «امروز فا را بسیار مطالعه کرده‌ام، و همچنین به درونم نگاه کرده‌ام تا بسیاری از وابستگی‌هایم را بیابم. سعی کرده‌ام خوب تزکیه کنم، اما چرا وضعیت سلامتی‌ام بهتر نشده است؟» خوشبختانه، به‌موقع از این طرز فکر اشتباه جدا شدم، در غیر این صورت به بیراهه می‌رفتم و به دافا و استاد شک می‌کردم و نمی‌توانستم بر محنت‌ها غلبه کنم.

ما اغلب به مردم می‌گوییم که خوب و بد در زمان مناسب پاداش و مجازات دریافت می‌کنند. ممکن است برخی بگویند: «من کارهای بدی انجام داده‌ام، اما هنوز از زندگی لذت می‌برم و هیچ مشکلی ندارم!» درباره این فکر کنید: اگر ما کار خوبی انجام داده‌ایم و فکر می‌کنیم که باید پاداش بگیریم (مانند بازیابی سلامتی)، آیا شین‌شینگ ما هنوز در سطح مردم عادی نیست؟

من عادت داشتم آنچه را که استاد در جوآن فالون گفته‌اند خارج از متن استفاده کنم تا طرز تفکر اشتباهم را توجیه کنم. به‌عنوان مثال، استاد بیان کردند: «وقتی شین‌شینگ شما رشد می‌کند، بدنتان دستخوش تغییر بزرگی می‌شود.» (سخنرانی اول، جوآن فالون) من آن را خارج از متن در نظر می‌گرفتم و فکر می‌کردم تا زمانی که کار خوبی انجام دهم، شین‌شینگم ارتقا می‌یابد. بعداً فهمیدم که واقعاً متوجه صحبت‌های استاد نشده‌ام و دیدم که وابستگی شدیدی به طلب‌کردن منافع شخصی دارم.

سخن پایانی

وقتی درباره حفظ «ایمان» راستین و رها کردن خودخواهی صحبت می‌کنیم، گفتنش آسان‌تر از انجامش است، به‌خصوص زمانی که با محنت‌های بزرگ مواجه می‌شویم. با تأمل‌کردن درباره زمانی که «کارمای بیماری»‌ام آنقدر شدید بود که حتی نمی‌توانستم فا را مطالعه کنم یا تمرینات را به‌درستی انجام دهم، زمانی که حتی نمی‌توانستم از خودم مراقبت کنم و در رنج جسمی شدید و عذاب روانی بودم، به‌علاوه فشار از جانب اعضای خانواده‌ام که نمی‌توانستند بفهمند جریان چیست، عمیقاً احساس می‌کنم تنها چیزی که به من کمک کرد تمام رنج‌ها و محنت‌ها را تحمل کنم «ایمانی» بود که به استاد و فا داشتم.

امیدوارم تبادل تجربه‌ام برای هم‌تمرین‌کنندگان یک یادآوری‌ مهربانانه‌ باشد، یادآوری مهربانانه درباره اهمیتِ داشتنِ ایمانِ قوی به استاد و فا تحت هر شرایطی.

لطفاً به هر چیزی در تبادل تجربه‌ام که مطابق با فا نیست اشاره کنید.