فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

[بزرگداشت روز جهانی فالون دافا] قدرت شفابخشی فالون دافا

15 مه 2024 |   تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) من متخصص طب سوزنی در یک بیمارستان روستایی هستم. یکی از روزهای ماه اکتبر در سال 1996، با دوچرخه به‌سمت محل کارم می‌رفتم که با موتورسیکلتی برخورد کردم. سرم به‌شدت به زمین خورد و باعث هماتوم خارج جمجمه و ضربه مغزی خفیف شد. بعداً کم‌کم ضربان‌های متناوب و نامنظم قلب را تجربه کردم و گاهی احساس می‌کردم که قلبم مانند یک آونگ در داخل سینه‌ام نوسان می‌کند.

دوستی به ملاقاتم آمد و گفت که بسیاری از مردم با تمرین فالون دافا، سلامتی خود را بهبود بخشیده‌اند. یکی از فرزندان او تب داشت که با دارو کاهش نمی‌یافت، اما با گوش‌دادن به سخنرانی‌های فالون دافا بهبود یافت.

شک داشتم، اما همچنان از او خواستم که در هر صورت یک کتاب فالون دافا برایم بیاورد. یک هفته بعد از خواندن کتاب، مصرف دارو را قطع کردم و به محل تمرین رفتم.

کم‌کم تمام بیماری‌هایم از بین رفت، ازجمله روماتیسم مفصلی، کم‌خونی، سینوزیت و بیماری قلبی. خیلی خوشحال بودم.

دافا همچنین به من خرد بخشید. وقتی بیماران علائم خود را توصیف می‌کردند، به‌طور طبیعی می‌دانستم باید چه‌کار کنم و نتایج بسیار خوب بود. صمیمیت، مهربانی و مهارت‌های پزشکی‌ام بسیار مورد توجه و اعتماد بیمارانم است. آن‌ها مرا به اعضای خانواده و دوستان خود معرفی می‌کنند و افراد زیادی از شهرها و شهرستان‌های همجوار برای دیدن من می‌آیند.

طی سال‌ها به‌دلیل اعتماد آن‌ها، با موفقیت برایشان حقیقت را روشن و آن‌ها را متقاعد کرده‌ام که حزب کمونیست چین (ح‌.ک.‌چ) و سازمان‌های مرتبط با آن را ترک کنند.

برخی از مطالب اطلاع‌رسانی دافا را در دفترم نگه می‌دارم. بیمارانم درحالی‌که تحت درمان من هستند می‌توانند آن‌ها را بخوانند. برخی نیز مطالب را به خانه برده‌اند تا با افراد بیشتری به اشتراک بگذارند. گاهی اوقات، ناگهان به یاد کسی می‌افتادم که سال‌ها او را ندیده بودم و می‌خواستم با آن شخص صحبت کنم، و بعد از یک هفته او می‌آمد، که شگفت‌انگیز بود.

در زیر چند ماجرای الهام‌بخش درباره بیمارانم را می‌خوانیم.

بهبودی از فلج پا

زمستان در شمال شرق سرد است. جاده‌ها اغلب یخبندان و بسیار لغزنده هستند. پیرزنی 70ساله به زمین افتاد و روی زمین نشست. درد پایش تشدید شد و در راه‌رفتن مشکل داشت. ام‌آر‌آی نشان داد که ستون فقرات کمری او به‌شدت نامتوازن است و اعصابش را تحت فشار قرار داده است. او به یک بیمارستان استانی، دارای تجهیزات بهتر، رفت. اما در مسیر بازگشت به خانه، اتومبیل از مسیری پردست‌انداز عبور کرد که باعث شد بخش تحتانی بدنش کاملاً فلج شود.

عروسش مریض من بود و درباره وضعیتش به من گفت. پیرزن چهار دختر و یک پسر دارد. آن‌ها پس از بحث و گفتگو بین خودشان تصمیم گرفتند که به‌دلیل خطر زیاد، از عمل جراحی صرف‌نظر و به‌نوبت از مادرشان مراقبت کنند.

من زن مزبور را در بیمارستان ملاقات کردم. پاهایش را لمس کردم، اما او نمی‌توانست آن‌ها را حس کند یا حرکت دهد. درباره فالون دافا به او گفتم و از او خواستم که عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» را تکرار کند. همچنین ماجراهای زیادی درباره افرادی را با او به اشتراک گذاشتم که با تکرار این جملات فرخنده، از بیماری‌های مختلف بهبود یافتند. پیرزن مدام می‌گفت: «باور می‌کنم، حرفتان را باور دارم. از گوش‌دادن به حرف‌هایتان لذت می‌برم.» به دخترانش مقداری مطالب اطلاع‌رسانی دادم و از آن‌ها خواستم آن را برای مادرشان بخوانند. همچنین به همه آن‌ها کمک کردم تا از ح.‌ک.‌چ و سازمان‌های مرتبط با آن خارج شوند.

سه ماه بعد فهمیدم که زن مزبور می‌تواند راه برود! او می‌توانست برخی کارهای سبک باغبانی را انجام دهد و در بهار، خودش خواربارفروشی کند. خانواده‌اش عمیقاً از فالون دافا و استاد سپاسگزار بودند!

ناپدید‌شدن تومور کبد

همسایه‌ام، خانمی دیگر حدوداً 70ساله، روزی درِ خانه‌ام را زد و گفت که در کبدش احساس درد می‌کند. او قبلاً کبد چرب داشت و نگران وضعیتش بود. به او پیشنهاد دادم برای سونوگرافی کبد به بیمارستان من بیاید.

نتیجه سونوگرافی نشان داد که او توموری به قطر حدود شش سانتی‌متر دارد. از پسرش خواستم او را برای مشاوره به یک بیمارستان بزرگ با تجهیزات بهتر ببرد. روز بعد پسرش او را برد و تشخیص داده شد که سرطان کبد دارد.

به او دلداری دادم: «نترسید. من راهی برای کمک به شما دارم. اگر عبارات "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است" را خالصانه تکرار کنید، خوب خواهید شد.» او موافقت کرد. همچنین از من خواست کمکش کنم از لیگ جوانان که به آن ملحق شده بود، کناره‌گیری کند.

هر وقت او را در محله می‌دیدم، سلام و احوالپرسی می‌کردم و تشویقش می‌کردم که به تکرار جملات فرخنده ادامه دهد. 7 ماه بعد که سونوگرافی دیگری انجام داد، نتیجه نشان داد که تومورش درحال کوچک‌شدن است. و 11 ماه بعد، تومور از بین رفت! خوشحالی‌اش با کلمات قابل‌بیان نبود و مدام از من تشکر می‌کرد. به او گفتم: «باید از فالون دافا تشکر کنید!»

بهبودی از سرطان سینه در مرحله نهایی

وانگ در سال 2002، به سرطان سینه مبتلا شد. او برای برداشتن سینه چپ، عضله سینه‌ای و غدد لنفاوی اطرافش، تحت عمل جراحی قرار گرفت.

در سال 2011، توده‌های لنفاوی مهره‌مانندی به اندازه تخم بلدرچین در دو طرف گردن، بالای استخوان ترقوه و در ناحیه هر دو زیربغل ظاهر شدند.

وقتی با او آشنا شدم، لاغر بود و اشتها نداشت. صورتش تیره بود. پزشک در بیمارستان سرطان گفت که سرطانش به لنفوم متاستاز داده است و به او مراقبت‌ تسکینی را توصیه کرد. او در آن سال 78ساله بود.

به او گفتم که چگونه مردم با تکرار عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» از بیماری‌های لاعلاج بهبود می‌یابند. او شروع کرد هر روز عبارات فرخنده را تکرار کند. کم‌کم اشتهایش برگشت، رنگ صورتش گلگون شد، تومورش ناپدید شد و کاملاً بهبود یافت! او عمیقاً از رحمت نجات دافا سپاسگزار بود.

شفا‌یافتن از سرطان پیشرفته دهانه رحم

یکی از کارکنان بیمارستان، ون، مبتلا به سرطان دهانه رحم تشخیص داده شد. زندگی‌اش سخت بود. شوهرش نکروز دوطرفه لگن داشت و ازکارافتاده بود. مادرشوهرش بیمار روانی بود. او تنها نان‌آور خانواده بود.

همچنین متوجه شدم که او به‌دلیل مرحله پیشرفته سرطان، غیرقابل‌عمل است. می‌خواستم به او کمک کنم. سه روز بعد او را دیدم که از دفتر دیگری بیرون می‌آمد و از او خواستم به دفتر من بیاید.

نگرانی‌ام را درخصوص بیماری‌اش ابراز کردم. سپس حقایقی درباره دافا به او گفتم و نیز ماجراهایی برایش تعریف کردم درباره اینکه دیگران چگونه با تکرار عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» بر بیماری‌های لاعلاج غلبه کردند. همچنین درباره آزار و شکنجه، مطالب بیشتری به او گفتم و کمکش کردم تا از ح‌.ک.‌چ و سازمان‌های وابسته به آن خارج شود. او از لطف من تشکر کرد و گفت که به پیشنهاد من عمل خواهد کرد.

مدت کوتاهی پس از آن بازنشسته شدم و یک سال به خارج از شهر رفتم. وقتی به خانه برگشتم، با یکی از بستگان ون ملاقات کردم و از او، درباره وضعیتش پرسیدم. او به من گفت که ون به‌طور کامل بهبود یافته و به‌تازگی برای مراقبت از نوه‌اش به پکن رفته است.

قدردانی‌ام از استاد و دافا فراتر از این است که با کلمات بیان شود. به تزکیه کردن به‌طور جدی و کوشا ادامه خواهم داد تا نجات نیک‌خواهانه استاد را جبران کنم. باشد که افراد بیشتری توسط دافا مورد برکت قرار گیرند!

(مقاله ارسالی منتخب به‌مناسبت بزرگداشت روز جهانی فالون دافا در وب‌سایت مینگهویی)