(Minghui.org) ما اغلب به مردم میگوییم: «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.» این چگونه متجلی میشود؟ موارد زیر تجربه شخصی من است.
من عاشق بازی با تلفن همراهم بودم. زمانی که کمتر کسی تلفن همراه داشت، من یکی داشتم. اطرافیانم تلفن همراه نداشتند، اما من پیامک و اماماس داشتم.
وقتی مردم شروع به استفاده از ویچت کردند، تلفن همراهم را ارتقا دادم تا بتوانم از این برنامه استفاده کنم. اما پس از مدتی چشمانم قرمز شد، بلافاصله نگران شدم: مشکل چیست؟ در آن زمان، وبسایت مینگهویی اطلاعیهای را برای تمرینکنندگان سرزمین اصلی منتشر کرد تا ویچت را از تلفن همراه خود حذف کنند، و من بلافاصله این کار را انجام دادم. سه روز بعد حالم بهتر شد.
بدون تردید ویچت را حذف کردم، زیرا آنچه را که استاد در جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا، گفتند، به یاد آوردم.
استاد بیان کردند:
«آیا هرگز یک بودا را دیدهاید که جامی از شراب در دست داشته باشد؟ خیر.»
«آیا هرگز یک بودا یا یک دائو را دیدهاید که با سیگاری بر لبش آنجا نشسته باشد؟ چگونه میتواند امکانپذیر باشد؟» (سخنرانی هفتم، جوآن فالون)
در جامعه امروزی، همه ما تلفن همراه داریم. اما آیا اعتیاد به آنها شبیه اعتیاد به الکل و سیگار نیست؟
استاد همچنین گفتند:
«میگویم اگر بخواهید تزکیه کنید، باید سیگارکشیدن را ترک کنید. سیگارکشیدن به بدنتان صدمه میرساند و یکی از امیال است. مخالف الزاماتی است که برای تزکیهکنندگانمان داریم.» (سخنرانی هفتم، جوآن فالون)
اما میخواستم دوباره آن را امتحان کنم، زیرا احساس میکردم قرمزی چشمها و سپس خلاصشدن از شر آنها بسیار منحصربهفرد بود. دوباره ویچت را نصب کردم و دوباره چشمانم قرمز شد! بلافاصله حذفش کردم. بعد از سه روز که حذفش کردم دوباره خوب شدم! بنابراین هرگز جرئت نکردم دوباره امتحانش کنم.
پس از حذف ویچت، احساس ناراحتی داشتم، اما این احساس فقط مدت کوتاهی دوام داشت. بعد از آن، آرام شدم.
بعد از بازنشستگی، بهندرت از تلفن همراهم استفاده کردم. آن را در یک جعبه استیل ضدزنگ نگه میدارم تا مانع شنود آن شوم. از اعضای خانواده خواستم آن را برایم امتحان کنند و وقتی تماس میگیرند، پاسخ دریافتشده این است که در منطقه خدمات نیستم و تلفن همراهم تماس ازدسترفته را نشان میدهد.
تقریباً هفتادساله هستم، مشکلی از نظر بینایی یا شنوایی ندارم. میتوانم تلویزیون (تلویزیون سلسله تانگ جدید) را بهوضوح و با صدای بسیار کم نیز بشنوم، درحالیکه پسرم باید تلویزیون را با صدای بسیار بلند تماشا کند. پسرم بعد از اینکه دید وضعیت سلامتیام چقدر خوب است، دیگر بهندرت با تلفن همراهش بازی میکند.
اگرچه بعد از بازنشستگی از ویچت استفاده نکردم، اما همچنان به گشت و گذار در اینترنت معتاد بودم. هر روز با عبور از مسدودیت اینترنت، مطالب اینترنتی در خارج از کشور را جستجو میکردم.
اما این نیز یک وابستگی است که باید برای یک تمرینکننده حذف شود. میدانستم که درست نیست ساعتها در اینترنت گشتوگذار کنم، اما نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم. عذر و بهانه میآوردم که دنبال مطالبی برای روشنگری حقیقت هستم، اما واقعیت این بود که با دو برابر تلاش نصف نتیجه را میگرفتم. وبسایت را به دوستانم توصیه کردم، اما کسی آن را قبول نکرد.
در رؤیایی دیدم که باید فوراً برای کار به جایی بروم، اما متوجه شدم که دری برای ورود وجود ندارد. سپس استاد را دیدم و از استاد خواستم که به من کمک کنند. استاد گفتند که چیز مهمی نیست. انگشتشان را بهسمت دیوار گرفتند و بلافاصله دری مخفی باز شد که مستقیماً به جایی که میخواستم بروم منتهی میشد. این رؤیا واقعاً منعکسکننده این بود که چقدر راحت میتوانم از مسدودیت عبور کنم.
بهدلیل دسترسی آسان به اینترنت، به دنبالکردن ماجراهای هیجانانگیز معتاد شدم! یک روز وقتی داشتم تماشا میکردم ناگهان صفحه سیاه شد. سیگنال اینترنتم را بررسی کردم. سیگنال قوی بود، پس چه اتفاقی افتاده بود؟
به درون نگاه کردم. آیا ممکن است به تماشای ویدئو معتاد شده باشم و زمان زیادی را تلف میکنم؟ به نظر میرسید که باید خودم را از لبه پرتگاه عقب بکشم. بنابراین تماشای ماجراهای هیجانانگیز را کنار گذاشتم.
بهعنوان یک تمرینکننده دافا توانستم اعتیادم به ویچت، تلفن همراه و اینترنت را خیلی سریع ترک کنم، اما اگر فردی عادی میبودم که دافا را تمرین نمیکردم، آیا میتوانستم در چنین کاری موفق شوم؟ اینگونه است که «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری» خود را متجلی میکند.
(مقاله ارسالی منتخب بهمناسبت بزرگداشت روز جهانی فالون دافا در وبسایت مینگهویی)