(Minghui.org) یکی از ساکنان شهر هاربین در استان هیلونگجیانگ، در 20مه2024، بهدلیل ایمانش به فالون گونگ (یک روش تزکیه ذهن و جسم که از ژوئیه1999، توسط حزب کمونیست چین مورد آزار و شکنجه قرار گرفته است)، محاکمه شد.
خانم شو وِنیینگ در دفاع از خود شهادت داد. دو وکیلش نیز از حق آزادی عقیده او طبق قانون اساسی دفاع کردند. قاضی چن زائوچیانگ از دادگاه حمل و نقل راهآهن هاربین مدام صحبت وکلا را قطع میکرد. او همچنین دختر خانم شو را از حضور در جلسه دادرسیِ تقریباً سهساعته منع کرد، بر این مبنا که این جلسه علنی نبود.
محاکمه خانم شو پس از دستگیری او در 13دسامبر2023 صورت گرفت. مأموران دستگیرکننده از اداره پلیس حملونقل راهآهن هاربین، به آپارتمان اجارهای وی یورش بردند و مقدار زیادی از وسایل شخصی او را توقیف کردند. آنها گفتند که قبل از دستگیریاش، مدتی طولانی او را تحتنظر داشتند. آنها او را به بازداشتگاه شماره 2 شهر هاربین بردند و وی پس از جلسه دادگاه، همچنان در آنجا محبوس ماند.
این اولین بار نیست که خانم شو بهخاطر ایمانش هدف قرار میگیرد. او تصمیم گرفت در دسامبر2000، بهمنظور درخواست تجدیدنظر برای فالون گونگ به پکن برود، اما در راهش به آنجا ردش را گرفتند. او بیش از سه ماه در بازداشت بود. مدتی بعد از آزادیاش، پلیس دوباره سعی کرد او را دستگیر کند. او مجبور شد با دخترش که در آن زمان هنوز سه سال هم نداشت مخفی شود. پلیس در سال 2004، او را دستگیر و به هفت سال زندان محکوم کرد.
درحالیکه خانم شو بهدلیل ایمانش با آزار و اذیت دائمی روبرو بود، شوهرش، آقای لیو منگشین، مدرس دانشگاه جنگلداری شمال شرقی، نیز مکرراً بهدلیل تمرین فالون گونگ هدف قرار گرفت. او در 10اکتبر1999، بهمنظور درخواست تجدیدنظر برای فالون گونگ به پکن رفت و دستگیر شد. دادگاه منطقه دونگلی در شهر هاربین، او را در فوریه2001، به سه سال حبس محکوم کرد و وی در 31مارس2001 در زندان هاربین پذیرفته شد. او در اعتراض، دست به اعتصاب غذا زد و تحت خوراندن اجباری قرار گرفت.
آقای لیو دوباره در 3آوریل2005، دستگیر و در دادگاه منطقه دونگلی به دو سال حبس محکوم شد. پس از اینکه مشخص شد به بیماری ریوی مبتلاست، در زندان پذیرش نشد. مقامات موفق شدند اردوگاه کار وانجیا را متقاعد کنند او را پذیرش کند. او در اردوگاه کار اجباری بهطرز وحشیانهای شکنجه شد و در 27فوریه2006، درحالیکه حدود 43سال داشت، درگذشت. خانم شو در آن زمان هنوز درحال گذراندن محکومیت هفتسالۀ زندانش بود. دخترشان در آن زمان فقط حدود هشت سال داشت و اغلب برایش سؤال بود که چرا پدر و مادرش هرگز برنگشتهاند. او تا زمانی که مادرش آزاد شد، با خانوادهای زندگی کرد که بهطور موقت سرپرستیاش را بهعهده گرفتند.
«بابا رفت و هرگز برنخواهد گشت، مامان رفت و او نیز هرگز برنخواهد گشت»
درگذشت آقای لو منگشین دراثر شکنجه، در اردوگاه کار اجباری وانجیا