(Minghui.org) تمرینکنندهای یک بار گفت که مشکلات بین تمرینکنندگان چالشبرانگیزترین است و حلوفصل کردن سوءتفاهمات بین آنها سختترین چیز است. درباره حرفش فکر کردم و وقتی با جدیت به درون نگاه کردم، ضعفهای خودم را در این زمینه دیدم.
متوجه شدم که وقتی درگیر پروژهای بودم همکاری خوبی با دیگران نداشتم. هر زمان که تعارضی ظاهر میشد، به بیرون نگاه میکردم و دیگران را سرزنش میکردم. سعی نمیکردم آنها را درک کنم و با آنها هماهنگ باشم؛ درعوض همیشه میخواستم آنها را تغییر دهم و کارها را به روش خودم انجام دهم. در جریان تعارض، تشخیص کاستیهای دیگران برایم آسان بود؛ هرگز فکر نمیکردم که باید خودم را برای ضعفها و کاستیهایم بررسی کنم.
مصمم بودم تغییر کنم و همانطور که استاد به ما آموختند عمل کنم:
«خوب میبود اگر میتوانستند موفق شوند برای چیزهایی كه توانستهاند در دیگران بیابند، در درون خودشان جستجو كنند.» («گفتگویی با زمان»، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 1)
وقتی آرام شدم و به درون نگاه کردم، همچنین متوجه شدم که فا را با ذهنی آرام مطالعه نمیکنم. آن را بهطور سطحی انجام میدادم و روی کمیتِ خواندنم تمرکز داشتم؛ فا را میخواندم، اما فا را جذب نمیکردم. به ترس وابستگی داشتم. فا را میخواندم تا از خودم محافظت کنم، بهجای اینکه آنچه را که استاد میخواستند انجام دهم. استاد از ما میخواستند وابستگیهایمان را از بین ببریم، اما من میخواستم از دافا، برای محافظت از آنها استفاده کنم.
همچنین مداخلهای را تجربه کردم که بهصورت بدندرد و پیری زودرس ظاهر شد. احساس درماندگی میکردم، اما فکر میکردم درحال ازبین بردن کارما هستم.
تمرینکننده دیگری به این نکته اشاره کرد که من فقط منفعلانه تحمل میکنم؛ درباره آموزههای فا در رابطه با این پدیدهها روشن نبودم و فقط منفعلانه تحمل میکردم؛ او گفت که اگر فعالانه جذب دافا شوم، خودم را بهخوبی تزکیه کنم، مداخله را از بین ببرم، و با پشتکار سه کار را بهخوبی انجام دهم، ممکن است وضعیت متفاوت باشد.
مطالب فوق درکم در سطح کنونیام است. لطفاً به هر مورد نامناسب اشاره کنید.