فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

نقش خانواده در تزکیۀ ما

10 اوت 2024 |   تمرین‌کنندۀ فالون دافا در خارج از چین

(Minghui.org) اعضای خانواده افرادی هستند که بیشترین تعامل را با آن‌ها داریم. از دیدگاه فردی عادی، شما کسی هستید که بهتر از هر کسی خودتان را می‌شناسید. وقتی در جامعه هستید، ممکن است عیوب خود را بپوشانید و توانایی‌های خود را به رخ بکشید. اما در خانه، شما خودمانی‌تر هستید و جنبۀ واقعی‌تان آشکار می‌شود. از منظر تزکیه، ازطریق فا، می‌دانم که استاد لی از سخنان دیگران برای برانگیختن من استفاده خواهند کرد. همچنین می‌دانم که استفاده از سخنان اعضای خانواده در دسترس‌ترین راه است. این بدان معناست که حرف‌های اعضای خانواده‌مان را نمی‌توان نادیده گرفت.

خانواده‌ام در تزکیه‌ام کمک زیادی به من کرده‌اند. مایلم تجربیاتم را در میان بگذارم.

کمک به ما، در یافتن وابستگی‌هایمان

شوهرم تمرین‌کننده نیست. کاستی‌هایی که به من گوشزد می‌کرد همیشه بسیار دقیق بود. اما، در آن زمان اغلب مجاب نمی‌شدم و با او دعوا می‌کردم. بعداً متوجه شدم که دلیل آن دقت‌‌نظر این است که او مرا به‌خوبی می‌شناسد و همچنین به این دلیل که استاد از سخنانش برای آگاه کردنم استفاده می‌کنند.

اعضای خانواده علاوه‌بر «یادآوری به ما،» نقش «آشکارسازی» نیز دارند. تمرین‌کنندگان سخت تلاش می‌کنند تا وابستگی‌ها را از بین ببرند. درعین‌حال، افراد عادی ویژگی‌های خوبی نیز دارند که ارزش یادگیری از آن‌ها را دارد. گاهی اوقات تصورات خودمان مانع از درک این موضوع می‌شوند. تغییر تصورات بشری اغلب با یادگیری از جزئیات کوچکی شروع می‌شود که ممکن است غالب اوقات درک نکرده باشیم.

به‌عنوان مثال، درحین انجام کارهای خانه، گاهی اوقات وقت زیادی ندارم. بنابراین تمایل دارم کارها را باعجله و بدون توجه به کیفیت و جزئیات انجام دهم. اما وقتی کارها را به‌کُندی انجام می‌دادم، شوهرم می‌گفت که من بی‌عرضه و ناکارآمد هستم.

متوجه شدم که حق با اوست. درحالی‌که برای پختن غذا عجله می‌کردم، جزئیات زیادی را نادیده می‌گرفتم. به‌عنوان مثال، این باعث می‌شد که سبزیجات کاملاً شسته نمی‌شد و بعد از پختن، نتیجه نسبتاً ضعیفی داشت. درحالی‌که فکر می‌کردم غذای باکیفیتی می‌پزم، زمان زیادی تلف می‌شد.

شوهرم یک ‌بار به این نکته اشاره کرد که من دیگران را مشاهده نمی‌کنم و از آن‌ها یاد نمی‌گیرم و اغلب نمی‌توانم معلومات را جذب کنم. درواقع این یکی از مشکلاتم است. درحال‌حاضر، پس از بهبودی‌های مستمر، تا حد زیادی پیشرفت کرده‌ام.

همه‌چیز به هم مرتبط است

در ظاهر، به نظر می‌رسد مهم نیست که فرد چقدر کارهای خانه را خوب انجام می‌دهد. تزکیه بیشترین اهمیت را دارد. اما همه‌چیز، بزرگ یا کوچک به هم مرتبط است. وقتی در کارهای خانه به جزئیات، بیشتر توجه می‌کردم، هنگام مطالعۀ فا نیز توجه بیشتری می‌کردم. همچنین راه‌های ساده‌تر و کارآمدتری برای انجام کارهای کامپیوتری خود کشف کرده‌ام.

عقاید و تصورات بشری در یک جروبحث آشکار شد

شوهرم تندخوست. سال‌ها با این موضوع دست‌وپنجه نرم کرده‌ام. احساس می‌کردم به من احترام نمی‌گذارد. این را بی‌انصافی می‌دیدم و بسیار آزرده می‌شدم. بعداً متوجه شدم که کوته‌فکر هستم.

به‌عنوان مثال، چند وقت پیش، او عصبانی شد و سرم فریاد زد، زیرا اصرار داشتم که از ایدۀ خاص خودم پیروی کنم. اگر در گذشته این اتفاق افتاده بود، قطعاً نمی‌توانستم آن را تحمل کنم. این بار، خیلی تحت ‌تأثیر قرار نگرفتم. سریع آرام شدم و بعد از آن، متوجه مشکلم نیز شدم.

بعداً فهمیدم که دلیل عصبانیت شدید شوهرم این بود که ایده‌ام که در این موضوع منعکس شد، ثابت و ماندگار بود. این ایده اغلب خود را نشان می‌داد، اما از آن آگاه نبودم. اگر سرم فریاد نزده بود، اصلاً مشکل را پیدا نمی‌کردم. مشکل این بود که اغلب پیش از وقوع حوادث، با افکار بسیار منفی نگران بودم. من با نگرشی مثبت و اعتماد‌به‌نفس به آن مشکلات نمی‌پرداختم. از دیدگاه فا می‌دانم که خوب یا بد می‌تواند از یک فکر ناشی شود. ما باید دربارۀ مسائل، به‌طور مثبت فکر کنیم.

پس از این حادثه، وقتی با چیزی مواجه می‌شدم که احساس می‌کردم دردسرساز یا دلهره‌آور است، سعی می‌کردم طرز فکرم را تغییر دهم و به‌جای «وای، پیچیده است و نمی‌توانم به آن رسیدگی کنم» با خودم فکر می‌کردم: «مشکلی نیست، می‌توانم انجامش دهم.» اکنون احساس می‌کنم تصورات بشری‌ام به‌تدریج تغییر کرده است. از اینکه شوهرم به من کمک کرد تا این موضوع را درک کنم، سپاسگزارم.

شوهرم اغلب دربارۀ مشکلاتم صحبت می‌کند، ولی درعین‌حال، دوست ندارد به او غر بزنند. اما سخنانش به من کمک می‌کند به مشکلاتم پی ببرم تا بتوانم پیشرفت کنم و برایم مفید است.

ضمناً، همچنین متوجه شدم که برخی از مشکلات شوهرم به‌عنوان آینه‌ای عمل می‌کند که به من اجازه می‌دهد مشکلات خودم را ببینم. من هم همین مسئله را دارم که دوست ندارم دیگران سربه‌سرم بگذارند یا به من غر بزنند. اگرچه الان خیلی تغییر کرده‌ام، اما هنوز نباید آن را دست‌کم بگیرم. احساس می‌کنم شوهرم واقعاً به من کمک می‌کند تا در همۀ جنبه‌ها تزکیه کنم.

«ساده و آسان»

استاد بیان کردند:

«... یک راه بزرگ، بسیار ساده و آسان است.» (فصل اول ویژگی‌های فالون دافا، راه بزرگ کمال معنوی)

همچنین شخصاً اصل «ساده و آسان» را تجربه کرده‌ام. برخی از عقاید و تصورات بشری ثابت ممکن است سرسخت به نظر برسند. درواقع تغییر آن‌ها چندان سخت نیست. می‌توانیم با چیزهای کوچکی شروع کنیم که خانواده‌مان به ما یادآوری می‌کنند. اگر تشخیص نمی‌دهیم، فقط به چیزی توجه کنیم که خانواده‌مان آشکارش می‌کنند. آن ساده است.

درواقع، نه‌تنها خانواده‌ام، بلکه دوستان، همکاران و هم‌تمرین‌کنندگان به من کمک می‌کنند و به‌عنوان الگوها، آینه‌ها و الهام‌بخش‌های مختلف به من خدمت می‌کنند. همچنین متوجه شدم که استاد تمام تلاش خود را می‌کنند تا به ما کمک کنند و امیدوارند که بتوانیم در تزکیه موفق شویم. ایشان برای این کار انواع‌واقسام چیزها را نظم و ترتیب داده‌اند. علاوه‌بر این، بدن قانون استاد همیشه برای مراقبت از ما حاضرند و تمام تلاش خود را می‌کنند تا به روش‌های ساده و آسان به ما کمک کنند.

این برداشت شخصی‌ام است. لطفا به هر مورد نامناسب اشاره کنید.