(Minghui.org) اخیراً یک روز، درحال دستنویسی متن فا بودم که پسرم در اتاق نشیمن راه میرفت، و متوجه شدم که دارم اذیت میشوم. برای نشاندادن واکنشم، دستم را بلند کردم و میخواستم به او بگویم که به اتاق دیگری برود. بعد متوجه شدم که چیزی اشتباه است.
فکر کردم: «چرا پسرم باید با من همراهی کند؟ چرا نمیتواند برعکس نظر من عمل کند؟ اوه، این خودخواهی است! من خودخواه هستم!»
پسرم بچهای مطیع است، بنابراین من و همسرم عادت بدی پیدا کردهایم. اغلب به او میگوییم که این کار یا آن کار را انجام دهد و این موضوع برایمان بسیار عادی است.
فهمیدم که بسیار خودخواه بودهام و نباید فقط به این دلیل که پسرم مطیع است هر کاری را که میخواهم انجام دهم. او از راهرفتن در اتاق نشیمن خوشحال و راحت به نظر میرسید و اگر او را بیرون میکردم خیلی خودخواهانه میبود!
پس دستم را پایین انداختم و به خودم گفتم که دست از خودخواهی بردارم. وقتی آرام شدم، راهرفتن او دیگر مرا آزار نمیداد. هنگامی که افکار درست من متجلی شدند، احساس کردم موجی از انرژی از درونم بالا میآید.
این چند روز احساس ناراحتی میکردهام، انگار تب خفیفی داشتم و گیج بودم. وقتی شینشینگ من بهبود یافت، انرژی تزکیه من از تب پیشی گرفت. احساس تب نداشتم و ذهنم روشن بود. بسیار عالی بود!
اگرچه این مسئله کوچکی به نظر میرسید و تقریباً هر روز چنین اتفاقاتی رخ میدهد، اما متوجه شدم که هر موضوع کوچک مهم است و باید اصلاح شود. گرچه هنوز وابستگیهای زیادی دارم، اغلب متوجه آنها نمیشوم، زیرا آنقدر به آنها عادت کردهام که دیگر بهسختی احساسشان میکنم.
فکر نمیکنم این موضوعی پیشپاافتاده باشد، زیرا رهاکردن خودخواهی کار بزرگی است! این معیار ارزیابی جهان جدید است.
استاد بیان کردند:
«... اول بايد ديگران را در نظر بگيريد تا اينكه روشبينی درستِ ازخودگذشتگی و نوعدوستی را كسب كنيد.» («کوتاهینداشتن در سرشت بودایی»، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر جلد 1)
از امروز تصمیم گرفتم که باید چیزهایی را که در زندگیام نادرست است اصلاح کنم. بهمحض اینکه درباره چیزی روشن شوم، باید متعاقباً به آن عمل کنم، ویژگیهای اخلاقیام را بهبود بخشم و خودم را کاملاً تغییر دهم.