فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

بهبودی فردی 82ساله از سکته مغزی ظرف دوازده روز

6 اوت 2024 |   شو لیان، تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) اوایل سال 2023 خانواده‌ای از من خواستند که از پیرمردی 82ساله مراقبت کنم. دخترش او را نگه می‌داشت و مرا استخدام کرده بود که از او پرستاری کنم؛ زیرا به تمرین‌کنندگان فالون دافا اعتماد داشت. متوجه شدم که استاد شخصی با رابطه‌ای تقدیری را سر راهم قرار داده‌اند.

این مرد سالخورده دچار چند بیماری مزمن، ازجمله فشار خون بالا، قند خون بالا و کلسترول بالا بود. او همچنین به‌علت بی‌اختیاری شدید در دفع ادرار مجبور بود همیشه پوشک بپوشد‌ و ادرارش بوی تندی داشت. او به‌دلیل اینکه اخیراً به کووید 19 مبتلا شده بود، سرفه مکرر و درد و تنگی نفس داشت.

اگرچه مسئولیت اصلی‌ام این بود که از او به‌خوبی مراقبت کنم، بااین‌حال معتقد بودم که درک حقیقت درباره فالون دافا و نجات یافتنش، برایش امری ضروری است. در ابتدا وقتی سعی کردم اطلاعاتی درباره آزار و شکنجه دافا را با او به اشتراک بگذارم، نمی‌خواست گوش کند. او به‌عنوان یکی از اعضای سرسخت حزب کمونیست چین (ح‌.ک.چ)، عمیقاً تحت ‌تأثیر تبلیغات این حزب قرار گرفته بود.

او را وادار نکردم حقایق را بپذیرد، اما تسلیم نشدم و از صحبت کردن درمورد حقایق دافا دست نکشیدم. می‌دانستم که دافا درنهایت او را نجات خواهد داد. هر زمان که ممکن بود، صبورانه او را با داستان‌ها، اخبار و ویدئوهای روشنگری حقیقت درگیر می‌کردم تا به‌طور ظریفی به زیبایی دافا تأکید کنم. همزمان، اغلب برای ازبین بردن عناصر شیطانی پشت سر او، افکار درست می‌فرستادم. صرف‌نظر از اینکه او چه واکنشی نشان می‌داد، آرام و استوار ادامه ‌می‌دادم.

با‌ دقت غذاهایی را که دوست داشت آماده می‌کردم و وضعیت سلامتی‌اش به‌سرعت رو به بهبودی رفت. سرحال به نظر می‌رسید و بوی تند بدنش از بین رفت. طرز فکرش به‌تدریج تغییر کرد و دیگر مطالب روشنگری حقیقتی را که به می‌دادم رد نمی‌کرد و درنهایت از ح.‌ک.‌چ خارج شد، شادتر شد و فرزندانش از اینکه از پدرشان مراقبت می‌کردم بسیار راضی بودند.

او یک روز زمین خورد و سرش به مبل کوبیده شد و دست و پایش بی‌حرکت ماند. اما ذهنش روشن بود و آسیبی جدی ندید. بعداً به من گفت که عبارت خوش‌یمن «فالون دافا خوب است» که به او یاد داده بودم، به او کمک کرده است. سرش درد شدیدی داشته، اما اندکی پس از خواندن این عبارت، درد کمتر شده بود. از اینکه او در طول محنت‌ها، دافا را به یاد می‌آورد و استاد از او مراقبت کرده بودند، هیجان‌زده بودم.

صبح روز بعد، فایل صوتی یکی از سخنرانی‌های استاد را برایش پخش کردم. او بیش از چهار ساعت به‌دقت گوش داد. کمی بعد، ناگهان دو بار بالا آورد، اما گفت که بعد از آن خیلی حالش بهتر شده است. برایش توضیح دادم که استاد درحال پاک‌سازی بدنش هستند و او هم قبول کرد. او همچنین به یاد ‌آورد که پس از زمین‌خوردن یک روح دید، اما صدایی به روح گفت که آنجا را ترک کند و اینکه این خانه پر از افراد خوب است، بنابراین روح ناپدید شد.

اما بعد‌از‌ظهر همان روز به کما رفت و به بیمارستان منتقل شد. دکتر گفت که او سکته کرده است و نکروز جدی سلول‌های مغزی رخ داده است. او در ادامه گفت که این مرد ممکن است دچار مرگ مغزی شود. به فرزندانش گفتم که پس از زمین خوردنش چه اتفاقی افتاده است و همه ما امیدوار بودیم که معجزه‌ای رخ دهد. به‌طرز معجزه‌آسایی روز بعد با ذهنی روشن از خواب بیدار شد و می‌توانست حرکت کند. همه از قدرت خارق‌العاده دافا شگفت‌زده شدند و برای نجات نیک‌خواهانه استاد سپاسگزار بودند.

این پیرمرد دوازده روز بعد از بیمارستان مرخص شد. خودش لباس‌هایش را پوشید و به‌تنهایی بیرون رفت. مدت کوتاهی پس از بازگشت به خانه، او بدون هیچ عارضه‌ای از سکته مغزی، به‌طور کامل بهبود یافت؛ که برای مردی 82ساله، معجزه‌ای واقعی است.