فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

استاد لی آتش را خاموش کردند و خانواده ما را نجات دادند

13 سپتامبر 2024 |   یک تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) پشت خانه من یک زمین کوهستانی بایر پوشیده از بامبوهای وحشی است. ما هر سال این درختان را قطع می‌کنیم، اما دوباره رشد می‌کنند، و اگر به آن‌ها کاری نداشته باشیم، تا درست بالای حصار ما رشد می‌کنند.

بعدازظهر ۹مارس۲۰۲۴ شوهرم زودتر از موعد کار را ترک کرد، بنابراین ما به پشت خانه‌مان رفتیم تا بامبوهای وحشی را قطع کنیم. وقتی به آنجا رسیدیم، من شروع به بریدن کردم، درحالی‌که شوهرم بامبوهای خشک‌شده و علف‌های هرز را وجین می‌کرد. او درنهایت آن‌ها را با فندک آتش زد، زیرا تعداد زیادی برای بریدن وجود نداشت.

وقتی برگشتم و آتش را دیدم به او گفتم که نباید این کار را می‌کرد. شعله‌های آتش تقریباً فوری به‌شدت زبانه کشید و بامبوها با صدای ترق و ترق بلندی می‌سوختند. با درک خطر قریب‌الوقوع، به‌عنوان یک تمرین‌کننده فالون دافا، بلافاصله عبارات خوش‌یمن را با صدای بلند فریاد زدم: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است!» و از استاد لی خواستم که ما را نجات دهند. در همین حال، به‌سرعت علف‌های هرز و بامبوهای خشک اطراف را کندم و برای مهار آتش، یک ردیف از بامبوها را قطع کردم تا با ایجاد یک نوار دور آتش آن را محصور کنم.

شوهرم از آتش‌سوزی شدید مات و مبهوت شد. وقتی دید که من درحال بریدن بامبوها و ایجاد نوار محصورکننده هستم، با یک بیل شروع به پهن کردن آن از طرف دیگر کرد. وضعیت بسیار خطرناکی بود زیرا منطقه با بامبوهای وحشی و یونجه احاطه شده بود و جنگل بامبو در فاصله دوری نبود. آن روز هم خشک و آفتابی بود.

مدام تکرار می‌کردم: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است!» آتشی که به نوار محصورکننده سرایت می‌کرد به‌تدریج کوچک‌تر شد و طولی نکشید که خاموش شد. آتشی که به منطقه پایین‌تر گسترش یافته بود و یک درخت بزرگ خشک را که روی زمین افتاده بود گرفت، نیز شروع به فروکش کرد و خودبه‌خود خاموش شد. دستانم را جلوی سینه‌ام کنار هم گذاشتم و از استاد لی برای نجات نیک‌خواهانه‌شان تشکر کردم.

برخی از دوستانم، که تمرین‌کننده دافا نبودند، از بیشه بیرون آمدند تا ببینند چه اتفاقی افتاده است. آن‌ها وقتی متوجه شدند آتش بزرگ و درخت خشک واقعاً خودبه‌خود خاموش شده‌اند، بسیار شگفت‌زده شدند! علاوه‌بر این، هیچ منبع آبی برای اطفای حریق در دسترس نبود. دوستان ما از صمیم قلب گفتند: «این قطعاً استادت بودند که آتش را خاموش کردند و خانواده‌ات را نجات دادند!»