فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

بانوی 82ساله پکنی به‌دلیل تمرین فالون گونگ به زندان محکوم شد

20 سپتامبر 2024 |   همکار مینگهویی در پکن، چین

(Minghui.org) بانویی 82ساله اهل پکن اخیراً به‌دلیل ایمانش به فالون گونگ، به زندان محکوم شد. این تمرین ذهن و بدن از ژوئیه1999 توسط حزب کمونیست چین مورد آزار و شکنجه قرار گرفته است.

قاضی شو شیو (861082299212 + ، 861082202637 +، 861082299356+ )از دادگاه منطقه شیچنگ دستور داد که خانم ژنگ جینژی به‌رغم این واقعیت که وی در مراقبت از خود مشکل داشت، در زندان زنان پکن پذیرش شود.

مشخص نیست که خانم ژنگ چه زمانی دستگیر شد، کیفرخواست دریافت کرد، محاکمه یا محکوم شد. مدت دقیق زندان او نیز باید بررسی شود.

رها از بیماری پس از تمرین فالون گونگ

خانم ژنگ در سال‌های جوانی‌اش پس از اینکه کارفرما باوجود وضعیت نامناسبش او را مجبور به اهدای خون کرد، دچار فشار خون پایین شد. او یک بار از حال رفت و ضربه مغزی شد. از آن زمان، میگرن مزمن او را عذاب می‌داد و بعداً به پری آرتریت (تجمع کریستال‌های کلسیم) شانه، کولیت، آدنکسیت (التهاب لوله‌های فالوپ و تخمدان‌ها)، تاکی‌کاردی (ضربان قلب سریع)، التهاب لثه و کمردرد مبتلا شد. گاهی از شدت درد حتی نمی‌توانست بدنش را بچرخاند.

اما پس از شروع فالون گونگ در سال 1994، همه بیماری‌های او از بین رفتند. او همچنین یاد گرفت که فردی با ملاحظه‌تر باشد و ترجیح داد از راننده‌ای که با او تصادف کرد، غرامت نگیرد، زیرا می‌دانست که بالاخره این یک تصادف بود.

مکرراً برای ایمانش هدف قرار گرفت

خانم ژنگ پس از شروع آزار و شکنجه فالون گونگ در سال 1999، بر ایمانش ثابت‌قدم بود. او در مارس2000 با استفاده از نام واقعی‌اش نامه‌ای به کنگره خلق نوشت و از نهاد قانونگذاری در چین خواست که آزار و شکنجه فالون گونگ را متوقف کند و اجازه انتشار کتاب‌های فالون گونگ را بدهد. حدود دو ماه بعد، پنج مأمور از پاسگاه پلیس محلی فووی در خانه او حاضر شدند و سعی کردند او را دستگیر کنند. او از رفتن با‌ آن‌ها امتناع کرد و پس از بیش از یک ساعت درگیری مأموران رفتند.

در طول شانزدهمین کنگره ملی در نوامبر2002، حدود هفت مأمور از اداره پلیس فووی، اداره پلیس منطقه شیچنگ و اداره پلیس منطقه فنگتای به خانه خانم ژنگ یورش بردند و کتاب‌های فالون گونگ و سایر اشیای قیمتی او را مصادره کردند.‌ آن‌ها او را به اداره پلیس و سپس همان شب او را به بازداشتگاه منطقه شیچنگ بردند.

بازداشتگاه ابتدا به‌دلیل فشار خون بالا از پذیرش او خودداری کرد، اما پس از اصرار پلیس برای نگه داشتن او تا پایان شانزدهمین کنگره ملی، از پذیرش او صرف‌نظر کرد.

نگهبانان خانم ژنگ را مجبور کردند که هر روز داروهای فشار خون مصرف کند و پس از پایان کنگره ملی در 14نوامبر2002 به او اطلاعیه‌ای مبنی بر محکومیت به کار اجباری دوساله دادند. اما در این اطلاعیه دو نام مختلف ذکر شده بود. در بالا نام لیو و در پایین نام کامل خانم ژنگ بود.

پلیس خانم ژنگ را با دستبند و غل و زنجیر بستند و او را برای معاینه فیزیکی بردند. مشخص شد که او برای بازداشت مناسب نیست و دوباره با دست و پای بسته پلیس او را وادار به انجام معاینات دیگری کرد. اردوگاه کار محلی از پذیرش او خودداری کرد، زیرا هر دو معاینه نشان داد که او در وضعیت بدی قرار دارد. خانواده او از ارتباطاتشان استفاده کردند و او را در 19مارس2003 به قید وثیقه آزاد کردند. سه ماه بعد خبر رسید که پلیس تلاش خواهد کرد او را دوباره به بازداشتگاه بازگرداند. او سپس برای چند سال دور از خانه زندگی کرد.

خانم ژنگ در سال 2006 به خانه بازگشت و به اطلاع‌رسانی درمورد آزار و شکنجه فالون گونگ ادامه داد. او مدت کوتاهی بعد، پس از گزارش به‌دلیل توزیع مطالب اطلاع‌رسانی فالون گونگ، دستگیر شد. پلیس او را به بازداشتگاه منطقه شوان‌وو برد اما روز بعد پس از تشخیص فشار خون بالا آزاد شد و در بازداشت خانگی قرار گرفت. او دوباره در نوامبر2006 دستگیر و به اداره پلیس راه بایگوانگ منتقل شد. بازداشتگاه منطقه شوان‌وو به‌دلیل فشار خون بالا از پذیرش او خودداری کرد. او را یک شب در اداره پلیس نگه داشتند و روز بعد به خانه فرستادند.

پلیس در مارس2008، قبل از بازی‌های المپیک تابستانی، دوباره تلاش کرد خانم ژنگ را دستگیر کند. او به مغولستان داخلی گریخت و در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفت. پلیس به خانه دوران کودکی او و خانه دختر دومش یورش برد.

خانم ژنگ بعداً به پکن بازگشت اما به خانه خود بازنگشت. او مکانی را اجاره کرد و در نوامبر2011 در آنجا دستگیر شد. دو مأمور دستگیرکننده از پاسگاه پلیس فووی دوباره سعی کردند او را در یک بازداشتگاه محلی نگه دارند، اما پذیرش او رد شد. سپس او را به بیمارستان پلیس بردند، جایی که کارکنان پزشکی برخلاف میل او نمونه خونش را گرفتند. آنقدر با زور و خشونت این کار را انجام دادند که او قادر به راه رفتن نبود. سپس پرستاران او را چرخاندند و آمپول تزریق کردند. او دو روز بعد نتوانست غذا بخورد و به او سرم وصل شد. روز هشتم در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان پلیس پذیرش شد. او دو بار بیهوش شد و نمی‌دانست چه اتفاقی افتاده است. یکی از بیماران دیگر به او گفت که پزشک معالج یک روز کامل او را تحت‌نظر داشت تا اینکه به هوش آمد.

خانم ژنگ 15 روز بعد آزاد شد. یک پزشک و دو نفر به او کمک کردند تا از بیمارستان خارج شود تا با خانواده منتظر، ملاقات کند. پس از بازگشت او به خانه، پلیس همچنان او را هرازچندگاهی مورد آزار و اذیت قرار می‌داد، از جمله ماجرایی که در اوت 2012 اتفاق افتاد. شوهرش در ترس زندگی می‌کرد و از سلامتی رو به زوال رنج می‌برد. دو بار او را برای مراقبت‌های اورژانسی به بیمارستان منتقل کردند. او اکنون نابینا است و از نوروپاتی در دست و پاهایش رنج می‌برد. او نمی‌تواند از خودش مراقبت کند.