فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

دافا مردم را نجات می‌دهد

28 سپتامبر 2024 |   تمرین‌کننده فالون ‌دافا در چین

(Minghui.org) من ۷۳ساله هستم و تمرین فالون‌ دافا را در سال ۱۹۹۷ شروع کردم.

قبل از شروع تمرین فالون ‌‌‌دافا، مثل سبدی پر از دارو بودم. در ۱۶سالگی به بیماری سل مبتلا شدم و به‌دلیل فشار روانی زیاد، دچار افسردگی شده بودم و نمی‌توانستم بخوابم. دو بار تخمدان‌هایم را جراحی کردم که درنهایت یکی از آن‌ها را برداشتند. بعد از جراحی دوم، دچار بی‌اختیاری در دفع ادرار شدم. همه‌جور دارو مصرف می‌کردم و بیشتر عمرم به رنج کشیدن از بیماری‌هایم سپری می‌شد.

وقتی در ابتدا تمرین فالون‌ دافا را شروع کردم، فکر می‌کردم این یک تمرین چی‌گونگ معمولی است و شین‌شینگم را تزکیه نمی‌کردم. همان‌طور که بعد از شروع آزار و شکنجه، فا را بیشتر مطالعه کردم، فهمیدم که فالون‌ دافا یک راه عالی برای همگان است و تمرین‌کنند‌گان با پیروی از اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری و وارد شدن به قلمرو ازخودگذشتگی، به افراد خوبی تبدیل می‌شوند. وقتی خودم را تزکیه کردم بیماری‌هایم به‌تدریج ناپدید شدند. دو اتفاق معجزه‌آسا بیشتر از همه مرا تحت تأثیر قرار داد و هنوز هم آن‌ها را به‌وضوح به‌یاد دارم.

استاد در سال ۲۰۰۴، مقاله «وابستگی‌های بشری را رها کنید و مردم جهان را نجات دهید» را منتشر کردند، وقتی می‌خواستم برای نجات مردم روستایم به زادگاهم بروم. به‌دلیل بی‌اختیاری در دفع ادرار سفر به حومه شهر برایم راحت نبود، چند روزی درباره اینکه به آنجا بروم تردید داشتم. پس با سایر تمرین‌کنندگان صحبت کردم، یکی از تمرین‌کنندگان گفت: «چطور هنوز بیماری داری؟ ما هیچ بیماری‌ای نداریم.» در آن زمان فکر می‌کردم بی‌اختیاری ادرار از بین نمی‌رود.

به این موضوع توجه کردم که چرا هنوز بعد از جراحی، بهبود پیدا نکردم. متوجه شدم دلیلش این است که فا را به‌خوبی مطالعه نکرده‌ام. چون فکر می‌کردم تزکیه کردن فقط انجام تمرین‌هاست.

با وجود این تصمیم گرفتم برای نجات موجودات ذی‌شعور، به زادگاهم سفر کنم.

صبح روز بعد حس کردم چیزی تغییر کرده ‌است؛ بی‌اختیاری ادرارم متوقف شده بود. استاد با دیدن آرزویم برای نجات مردم، این بیماری را برایم برطرف کرده بودند. حالا برایم راحت بود که به روستای خودم بروم، با هر‌کسی که می‌توانستم تماس ‌‌گرفتم و نزدش رفتم و حقیقت را برایش روشن کردم. متشکرم استاد!

در سال ۲۰۱۴، بعد از فرستادن افکار درست نیمه‌شب، در شکمم احساس ناراحتی کردم، مقداری آب خوردم و خواستم بالا بیاورم. به حمام رفتم و یک توپ گوشتی کوچک را استفراغ کردم و بعد احساس راحتی کردم.

متوجه شدم که استاد این توپ کارما را برایم برداشته‌اند. این یک معجزه بود، واقعاً از استاد سپاسگزارم. آن را به پسرم نشان دادم و او به فالون دافا اعتقاد پیدا کرد.

طی ۲۰ سال گذشته، در سلامتی به‌سر برده‌ام و صرفه‌جویی زیادی در هزینه‌های پزشکی کرده‌ام، میلیون‌ها میلیون تمرین‌کننده فالون‌ دافا بعد از اینکه تمرین فالون دافا را شروع کردند، در هزینه‌های پزشکی برای چین و سایر کشور‌ها، مبالغ هنگفتی صرفه‌جویی کرده‌اند. استاد، از لطفتان سپاسگزارم!

سنگ‌های صفرای مادرم شکسته شد

در سال ۲۰۰۵، مادر ۷۶ساله‌ام یک روز با من تماس گرفت و گفت که شکمش شدیداً درد می‌کند. او را به بیمارستان بردم. اسکن نشان داد که قطر سنگ صفرای‌اش ۱.۲ سانتی‌متر است و پزشک گفت که نیاز به جراحی دارد.

به خواهر و برادرم زنگ زدم. سپس یک نشان یادبود فالون ‌دافا به مادرم دادم و به او گفتم عبارت «فالون ‌دافا خوب است» را تکرار کند. ما او را به بیمارستانی کیلومترها دورتر از خانه بردیم. پزشک از مادرم پرسید که آیا دردش کمتر شده است؟ او گفت بله. به ما پیشنهاد کرد که تا روز بعد صبر کنیم و اجازه دهیم قبل از انجام عمل، متخصص دوباره او را معاینه کند. ساعت ۱۰ شب به خانه برگشتیم.

برادرم روز بعد با من تماس گرفت و گفت که مادرم یک اسکن دیگر در بیمارستان نزدیک خانه‌اش انجام داده ‌است. در این اسکن، چند سنگ صفرا دیده می‌شد که بزرگ‌ترین آن‌ها ۰.۶ سانتی‌متر بود، او دردی نداشت و دیگر نیازی به جراحی نبود.

مادرم عبارت «فالون‌ دافا خوب است» را صمیمانه تکرار کرد و باعث شد نیاز به عمل جراحی پیدا نکند. می‌دانستم که استاد به شکسته شدن سنگ‌های کیسه صفرای او کمک کرده‌اند. فالون‌ دافا یک معجزه است.

پسرعمویم یک مقام دولتی در منطقه بود و به دروغ‌های حزب کمونیست چین اعتقاد داشت. او به‌شدت مخالف فالون‌ دافا بود. خانه او از ما دور بود، اما برای دیدن او یک سفر ویژه ترتیب دادم و حقیقت را برایش روشن کردم. هرچه گفتم قبول نکرد و گفت که اگر همسایه‌هایش بدانند فردی که فالون‌ دافا را تمرین می‌کند در خانه‌اش است او را به پلیس گزارش می‌دهند. ما وقتی جوان بودیم خیلی صمیمی بودیم، ولی ازآنجاکه تمرین‌کننده فالون ‌دافا بودم، او به سردی با من رفتار کرد. ولی می‌دانستم که توسط ح.ک.چ شستشوی مغزی شده‌ است.

او را دوباره در خانه یکی از بستگانمان دیدم و حقیقت را برایش روشن کردم و به او گفتم که سنگ‌های صفرای مادرم پس از تکرار عبارت «فالون ‌دافا خوب است» شکسته شد. او از مادرم سؤال کرد که آیا واقعاً این عبارت را تکرار می‌کند؟ مادرم گفت: «بله، به‌خاطر درد زیاد این کار را انجام دادم.» تعجب کرد و دیدگاهش کمی تغییر کرد. امیدوارم بتواند به‌تدریج فالون‌ دافا را بپذیرد.

خانواده برادرم برکت دریافت کردند

من سه برادر دارم که فقط یکی از آن‌ها صاحب یک پسر است. بعد از ازدواج برادرزاده‌ام، همسرش باردار شد. همه خانواده خیلی خوشحال بودند.

همسرش در دوران بارداری اسکن شد و مشخص شد که نوزاد هیدرونفروز (ورم کلیه) دارد. این ضربه بزرگی برای خانواده بود.

با همسر برادرزاده‌ام تماس گرفتم و گفتم من به فالون ‌گونگ اعتقاد دارم و معجزات زیادی دیده‌ام. مادرم جمله «فالون‌ دافا خوب است» را تکرار کرد و سنگ‌های صفرای‌اش ناپدید شدند. اگر عبارت «فالون دافا خوب است» را صمیمانه تکرار کنی همه‌چیز می‌تواند تغییر کند. حقیقت را برای خانواده‌شان روشن کردم و برادرم گفت که فالون‌ دافا خوب است و مطالبی را که به او دادم خواند و او و همسرش از ح.ک.چ خارج شدند. همسر برادرزاده‌ام نیز گفت که این جمله را تکرار خواهد کرد.

یک هفته بعد، برای معاینه به بیمارستان رفت و پزشک گفت که هیدرونفروز ناپدید شده‌ است. پسر آن‌ها اکنون سالم و کلاس چهارم است.

شرکت برادرزاده‌ام ۶۸۰ کیلومتر با خانه‌اش فاصله داشت، برادرم بیش از صد یوآن به مقامات رشوه داد به این امید که پسرش بتواند به شرکتی در شهر آن‌ها منتقل شود. وقتی که شکست خورد عصبانی شد.

وقتی همسر برادرزاده‌ام در اواخر بارداری بود، همه خانواده «فالون‌ دافا خوب است» را تکرار می‌کردند. برادرزاده‌ام از شرکتش تماسی تلفنی دریافت کرد و به او اطلاع دادند می‌تواند به شرکت دیگری انتقال یابد. شرکت خواهرم او را پذیرفت و موقعیت خوبی به او پیشنهاد شد.

در طول پاندمی، من با برادر و برادرزاده‌ام تماس گرفتم و از خانواده‌هایشان خواستم که عبارت «فالون ‌دافا خوب است» را تکرار کنند، همه آن‌ها ایمن بودند و هیچ‌یک از آن‌ها به کووید مبتلا نشدند.

همه آن‌ها می‌دانستند که ازسوی فالون ‌دافا برکت دریافت کرده‌اند.

صندوقدار تحت تأثیر قرار‌ گرفت

در سال۲۰۰۲، فروشنده یک شرکت بودم. وقتی رفتم از طرف مشتری‌ام صورتحسابی را پرداخت کنم پول را که به صندوقدار دادم او ده یوآن پول خرد به من داد.

وقتی به خانه برگشتم متوجه شدم هنوز مقداری پول نقد در کیفم هست. هزار یوآن کمتر به صندوقدار داده بودم. تلفنی به او گفتم که پول را کم پرداخت کردم.

وقتی پول را به او دادم، صندوقدار تحت تأثیر قرار گرفت. حقیقت را برای سه نفری که آنجا بودند روشن کردم.

بیشتر از ۲۰ سال تمرین‌کننده فالون دافا بوده‌ام و معجزات زیادی را تجربه کرده‌ام. مردم بعد از اینکه حقیقت را درک می‌کنند و عبارت «فالون دافا خوب است» را صمیمانه تکرار می‌کنند، برکت می‌یابند.