فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

ما نباید وقایع را در سطح ظاهری ببینیم

29 سپتامبر 2024 |   تمرین‌کننده دافا در چین

(Minghui.org) مریدان دافا مسیری را به‌سوی الوهیت طی می‌کنند، بنابراین ما باید دائماً افکار بشری خود را تغییر دهیم و عقاید و تصورات بشری‌مان در تزکیه، به‌ویژه نحوه نگاه کردن به وقایع در سطح ظاهری را رها کنیم.

خانوادۀ یکی از هم‌تمرین‌کنندگان در منطقه ما، در نتیجه آزار و شکنجه تحمیلی حزب کمونیست چین، زندگی سختی را سپری می‌کنند. آن‌ها در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کنند و اغلب در پرداخت اجاره‌بها یا خرید غذا مشکل دارند. اما شوهرش همچنان اصرار دارد که هر بار که برای انجام کاری بیرون می‌رود، سوار تاکسی شود. این تمرین‌کننده با رویکرد شوهرش موافق نبود و اغلب بر سر این موضوع با هم بحث می‌کردند. این تمرین‌کننده فکر می‌کرد از هر منظر حق با اوست. اما شوهرش به او گوش نمی‌داد و همچنان اصرار داشت که به شیوۀ خودش عمل کند.

وقتی بیرون می‌رفتند، این تمرین‌کننده از سوار شدن به تاکسی امتناع می‌کرد و شوهرش موهایش را می‌گرفت و او را به داخل می‌کشاند، لگدش می‌زد و همزمان به او فحش می‌داد. او گریه می‌کرد و از شوهرش دلخور بود و از درون احساس ناراحتی می‌کرد.

یک بار که می‌خواستند بیرون بروند، همان ماجرا تکرار شد. اما این بار شوهرش کیفش را در تاکسی جا گذاشت. خوشبختانه راننده تاکسی پس از تماس تلفنی، آن را پس داد. شوهرش با دادن 100 یوان، از راننده تشکر کرد. بعد از این اتفاق، این تمرین‌کننده شروع به تأمل درمورد خودش کرد؛ اینکه زندگی آن‌ها دشوار است و او همیشه سعی می‌کند صرفه‌جویی کند و نمی‌خواهد برای تاکسی پول خرج کند، اما به‌دلیل سهل‌انگاری‌شان ۱۰۰ یوان ضرر کردند. آن ظاهراً تقصیر شوهرش بود، اما شاید او در این مورد اشتباه می‌کرد.

همانطور که دربارۀ خودش تأمل می‌کرد، این آموزه استاد را به یاد آورد. استاد بیان کردند:

«این را نیز مشاهده کرده‌ایم: وقتی فردی متولد می‌شود، تمام زندگی او در بُعد بخصوصی وجود دارد. به‌بیان دیگر، اینکه در زندگی‌اش در چه مکانی باشد و چه کاری را باید انجام دهد، همگی آنجا هستند. چه کسی زندگی او را نظم و ترتیب داده است؟ مشخص است که موجودات والاتر آن را نظم و ترتیب داده‌اند. به‌طور مثال، در جامعۀ انسانی عادی ما، شخص بعد از تولد به خانواده‌ا‌ی معین، مدرسه‌ای معین و بعد از بزرگ‌شدن به محل کار معینی تعلق دارد و از طریق کار او در جامعه، تماس‌های مختلفی به وجود می‌آید. به‌عبارتی، طرح کلی تمام جامعه به این صورت ترتیب داده می‌شود.» (سخنرانی هفتم، جوآن فالون)

او فکر کرد: پس آیا زندگی شوهرم هم نظم و ترتیب داده نشد؟ اینکه در کدام خانواده متولد شود، کدام تاکسی را بگیرد و ... گرچه پول زیادی نداریم، اگر خدایان ترتیبی داده‌اند که او تاکسی بگیرد، آن وقت قرار است پول تاکسی را داشته باشد. اگر سعی کنم جلوی او را بگیرم و پول را برای چیز دیگری صرف کنم، آنگاه خدایان با کاری که انجام می‌دهم موافق نیستند، و به همین دلیل است که اغلب مورد ضرب و شتم و فحاشی قرار می‌گیرم و مجبور شدیم 100 یوان را از دست بدهیم و غیره.

پس از اینکه عقاید و تصورات بشری‌اش را رها کرد، نسبت به کل موضوع احساس متفاوتی داشت. او دیگر از عادت شوهرش برای تاکسی گرفتن ناراحت نمی‌شود، درعوض، هر بار که با هم بیرون‌‌ می‌روند، با خوشحالی سوار تاکسی‌‌ می‌شود.

از روند تزکیه این تمرین‌کننده می‌توانیم ببینیم: در ابتدا، با توجه به تصورات و مفاهیم مردم عادی که «اگر پول ندارید، باید با صرفه‌جویی زندگی کنید»، او سعی می‌کرد تا جایی که می‌توانست پول پس‌انداز کند. هنگامی که وقایع با تصورات و عقاید بشری او مطابقت نداشت، او شروع به احساس ناراحتی کرد و رنجش زیادی به دل گرفت. اما هنگامی که شروع کرد براساس فا به امور نگاه کند، ‌توانست رابطه علت و معلولی در چیزها و نظم و ترتیب‌ خدایان را ببیند و وابستگی‌ها و تصورات بشری خود را رها کند.

متوجه شده‌ام که در تزکیه، اگر مانند یک انسان عادی فکر کنیم، نمی‌توانیم تصورات بشری خود را رها کنیم. برای مثال، این تمرین‌کننده در مواجهه با موضوع تاکسی، وابستگی‌های بشری زیادی را نشان داد، مانند خودخواهی، رقابت‌جویی، عصبانیت و رنجش و غیره. اگر فقط سعی می‌کرد این وابستگی‌ها را در سطح ظاهری رها کند: من باید ذهنیت رقابت‌جویی‌ام را رها کنم، یا باید خشمم را از بین ببرم، به‌سختی می‌توانست آن را انجام دهد. همچنین چنین وابستگی‌هایی نمی‌توانند صرفاً با فرستادن افکار درست از بین بروند. ما باید از عقاید و تصورات بشری خارج شویم و از سطح بالاتری به مسائل نگاه کنیم. فقط با درهم شکستن عقاید و تصورات بشری با اصول فا،‌‌ می‌توانیم به‌طور اساسی از بشر بودن فراتر برویم.

وقتی سعی‌‌ می‌کنیم به امور در قلمرو خدایان نگاه کنیم، افکار بشری نداریم، بلکه اصول فا و حقیقت جهان را‌‌ می‌بینیم. درعين‌حال نوع تزكيه نظم و ترتیب داده‌شده توسط نيروهای کهن را كه در آن مجبور به تحمل سختی‌ها و مصائب می‌شويم، نفی می‌كنيم. استاد ترتیبی داده‌اند که ما وابستگی‌های بشری خود را در اعتباربخشی به فا رها و تمام نظم و ترتیب‌های نیروهای کهن را نفی کنیم.