(Minghui.org) پسرم در خارج از چین به دنیا آمد و بزرگ شد. او امسال 20ساله است، دانشجوی سال دوم کالج فی تیان و ماهر در رقص کلاسیک چینی. پسرم بهعنوان دانشجوی یک آکادمی هنر، مانند سایر همکلاسیهایش، از امتیاز تور با هنرهای نمایشی شن یون در سراسر جهان، بهعنوان بخشی از برنامه کارآموزیاش، نیز برخوردار است. با این برنامه، او نهتنها اعتبارات این دوره را به دست میآورد، بلکه تجربه گستردهای از اجرا روی صحنه را نیز کسب میکند که برای پیشرفت حرفهایشان ضروری است. همه دانشجویان بابت چنین فرصتهایی عمیقاً قدردان هستند.
چند وقت پیش، خواهرشوهرم گزارشهای افتراآمیز در حمله به شن یون و فالون گونگ را در رسانههای اجتماعی خواند و به ادامه تحصیل پسرم در کالج فی تیان اعتراض کرد. پس از اینکه پسرم از تردیدهای عمهاش مطلع شد، یک ایمیل صمیمانه به او نوشت تا حقایق را روشن کند.
عمهاش از این نامه زیبا بسیار سپاسگزار بود و گفت که واقعاً به آن اتهامات در رسانههای اجتماعی اهمیت نمیدهد و صرفاً زندگی برادرزادهاش در فی تیان برایش مهم است و ابراز امیدواری کرد که پسرم برای ورود به زندگی بزرگسالی، بهخوبی آماده باشد.
پسرم بابت نگرانیهای عمهاش تشکر کرد و گفت که نامه عمهاش برای وی بسیار مهم است. وی به عمهاش اطمینان داد که درک میکند برای دنبال کردن رقص حرفهای بهعنوان حرفهاش، چه مسئولیتی بر دوش دارد و اینکه در چند سال آینده، به کار و تلاش سختش ادامه خواهد داد.
پسرم فکر کرد اگر نامه او به عمهاش بتواند به افراد بیشتری کمک کند تا از حقیقت آگاه شوند، خوب است، بنابراین پس از کسب اجازه از عمهاش، قصد دارد نامه خود را در اینجا به اشتراک بگذارد:
عمه عزیزم،
خیلی وقت است که ندیدمتان! از دو سال پیش که عروسی خواهرم بود شما را ندیدم. حالتان چطور است؟ هم برای شما و هم برای شوهرعمهام آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم دخترعمهها و پسرعمههایم در کارشان موفق باشند.
من اکنون دانشجوی سال دوم کالج فی تیان هستم. ازآنجاکه ما دورههایی درباره فرهنگ سنتی چین نیز داریم، من نیز سخت درحال یادگیری زبان چینی هستم، که فکر میکنم در آینده بسیار مفید خواهد بود. حتی گرچه چینی من به خوبی انگلیسیام نیست، اما سعی میکنم با صرف کمی تلاش و زمان بیشتر، این نامه را به زبان چینی بنویسم.
مامان چند روز پیش به من گفت که شما خیلی به من اهمیت میدهید و میخواهید بدانید که در کالج فی تیان چطور پیش میروم. من عملکرد خیلی خوبی دارم، از هر روز که پر از آفتاب، شادی و پرمعناست لذت میبرم. در فی تیان، ما نهتنها آموزش رقص در سطح جهانی میبینیم، بلکه از نظر مطالعات فرهنگی و انگیزههای معنوی نیز چیزهای زیادی یاد میگیریم. دوستان خوب زیادی پیدا کردهام و احساس میکنم اینجا خانه دومم است.
آدرس ایمیل شما را از مادرم گرفتم و دلیل اصلی اینکه این ایمیل را برایتان ارسال میکنم این است که میخواهم به شما بگویم: لطفاً شایعات رسانهای افتراآمیز درباره شن یون را باور نکنید. همه آن گزارشها نادرست هستند و سعی دارند تمرین معنوی ما را بیاعتبار کنند. افرادی که این رسانهها با آنها مصاحبه کردهاند بهدلایل مختلف شن یون را ترک کردهاند و احتمالاً بهدلیل رنجش و نارضایتیشان است که آن اتهامات واهی را مطرح کردهاند.
میدانید که من هرگز به شما دروغ نمیگویم. ما اعضای یک خانواده هستیم و من در فی تیان زندگی و تحصیل میکنم. میتوانم با اطمینان بگویم که اینجا مکان بسیار خوبی است و مطلقاً هیچ اجبار یا آزار و اذیتی وجود ندارد. برعکس، اینجا در فی تیان، همه ما سعی میکنیم خودمان را براساس اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری اداره کنیم. ما اهداف و آرزوهای مشترکی داریم و اساساً همگی دوستان خوبی هستیم.
ما بهعنوان دانشجویان اینجا، واقعاً خوشاقبالیم. در چه جای دیگری میتوانید کالجی را پیدا کنید که دانشجویان را قادر سازد در صحنههایی با سطح کلاس جهانی در سراسر جهان اجرا کنند؟ بسیاری از مخاطبان در بازخوردشان گفتند که انرژی ناب و مثبت اجراهای ما را حس میکنند و همچنین به آینده امیدوار شدهاند. درواقع تور با شن یون بخشی از برنامه کارآموزی ماست و ما همچنین اعتبار این دورههایمان را کسب میکنیم.
کالج فی تیان تمامی هزینهها اعم از شهریه، غذای کامل و اقامت و همچنین پوشاک فصلی را تقبل میکند تا دانشجویان و خانوادههایشان اصلاً هیچ بار مالیای نداشته باشند. یک شخص خوب باید بداند که بایست سپاسگزار باشد. من در اینجا، از مزایای بسیار زیادی برخوردار هستم، وقتی میبینم که شن یون بیدلیل مورد حمله قرار میگیرد، چگونه میتوانم بیتفاوت باشم؟
شخص باید با استدلال خودش به مسائل نگاه کند و نباید به همه چیزهایی که در رسانهها گفته میشود گوش و باور کند، طوری که انگار همه آنها درستند. چیزی که میخواهم بگویم این است که عمه، لطفاً این دروغها و اتهامات در رسانهها را باور نکنید، باشد؟
همچنین میتوانید ایمیل من را به شوهرعمه دلسوز، پدربزرگ و همچنین کسانی که به من اهمیت میدهند نشان دهید. به آنها بگویید نگران من نباشند. متشکرم.
وقتی ایمیل پسرم برای عمهاش را که به زبان چینی نوشته بود خواندم، بسیار خوشحال و بهنوعی شگفتزده شدم.
یادم میآید زمانی که پسرم در دبستان درس میخواند، وقتی در خانه با او به زبان چینی صحبت میکردیم، همیشه به انگلیسی جواب میداد. او در خارج از کشور به دنیا آمد و بزرگ شد و انگلیسی زبان اول اوست. او همیشه در تمام مهارتهای زبان انگلیسیاش بسیار خوب بوده است؛ شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن. ما امیدوار بودیم که او بهعنوان نسل دوم یک خانواده چینی بتواند زبان خود و فرهنگ چینی را بیاموزد. بنابراین در تعطیلات آخر هفته، بهعنوان والدین بسیار مشغول بودیم و او را به مدرسه چینی و کلاسهای فرهنگی میبردیم. اما نتیجه درواقع دور از مطلوب ذهنمان بود. گاهی او احساس میکرد که ما مجبورش میکنیم چینی یاد بگیرد. در آن زمان، ما پول، زمان و تلاش زیادی صرف میکردیم، اما نمیتوانستیم به موفقیت چندانی برسیم.
پسرم طی چند سال گذشته در آکادمی هنر فی تیان و کالج فی تیان، پیشرفت سریعی در مهارت زبان چینی و مطالعات فرهنگ سنتی خود داشت، چیزی که ما برای رسیدن به آن بسیار تلاش کردیم و زمان و هزینه زیادی را صرف کردیم، اما بازهم در پایان شکست خوردیم. فی تیان و معلمان آنجا نهتنها به پسرمان کمک کردند، بلکه به ما نیز کمک کردند تا آرزوی زیبایی را که مدتها امیدوار بودیم محقق شود، برآورده کنیم.
یادم میآید پسرم یک بار به من گفت که واقعاً کالج فی تیان را دوست دارد، زیرا معلمان هرگز او را مجبور به انجام کاری نمیکنند و همیشه دانشآموزان را تشویق میکنند که بهطور مستقل فکر کنند و آنها را تشویق میکنند تا درباره فرهنگ و ارزشهای سنتی بیاموزند تا خودشان بتوانند خوب را از بد، و حق را از باطل تشخیص دهند.
درست مانند چیزی که پسرم در ایمیلش گفت که فی تیان مانند خانه دومش است، جایی که همکلاسیها و دوستانی دارد که آرزوهای مشترکی دارند و همه سعی میکنند خود را براساس اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری اداره کنند. وقتی اختلافات و تعارضاتی به وجود میآید، همگی برای حل آنها به درون نگاه میکنند. پسرم دیگر نیاز ندارد درباره مسائل گذشتهاش در مدرسه نگران باشد، جایی که اگر نمیخواستید بازیهای الکترونیکی انجام دهید، شما را عجیبوغریب در نظر میگرفتند و از دیگران جدا میشدید.
در فی تیان، زمانی که پسرم گهگاه احساس بیماری میکرد یا گرفتگی بینی داشت، معلمهایش به او میگفتند کمی استراحت کند و هیچ آموزش رقصی برایش ترتیب نمیدادند تا زمانی که دوباره حالش بهتر میشد.
از نظر هزینه در فی تیان، پسرم محاسباتی انجام داد: فی تیان علاوهبر چشمپوشی از شهریه، خوراک و اقامت رایگان، لباس اضافه، چمدان، پول جیبی ماهیانه، سفرهای بینالمللی، گشت و گذار، اقامت و غذا، بیش از 60هزار دلار در سال برای هر دانشآموز هزینه میکند.
فی تیان منابع بسیار زیادی را صرف آموزش پسرم و سایر دانشآموزان میکند، به آنها کمک میکند تا مهارتهای حرفهای خود را دائماً بهبود بخشند و فرصتهای گرانبهایی را به آنها ارائه میدهد که با پول نمیتوان آنها را خرید. فی تیان به دانشآموزان میآموزد که به سنت بازگردند و شهروندانی مسئولیتپذیر با اخلاق والا در جامعه شوند. دانشآموزان و ما بهعنوان والدین از صمیم قلب، عمیقاً احساس قدردانی میکنیم.
ما از فی تیان و شن یون بابت مراقبت از پسرمان و سایر دانشآموزان و راهنمایی بسیار محبتآمیز آنها خیلی سپاسگزاریم.
گفتهای وجود دارد: «دههزار کتاب بخوانید و دههزار مایل سفر کنید.» معتقدم دانشآموزانی که در چنین محیط شگفتانگیزی رشد میکنند، هم درستی و هم استعداد دارند. آنها نگرش بسیار مثبتی در زندگی دارند و خوشقلب هستند و از کمک به سایرین لذت میبرند. چنین جوانانی صرفنظر از اینکه کجا هستند و در آینده چه کاری انجام میدهند، افراد خوبی خواهند بود که میتوانند کمک بزرگی برای جامعه باشند.
در تعطیلات تابستان امسال، پسرم و چند همکلاسی به ژاپن سفر کردند. آنها هدایای کوچکی برای ما و سایر اقوام خریدند. او به من گفت: «مامان، حالا که از ژاپن برگشتم، دوست دارم بیشتر با شما وقت بگذرانم.» بنابراین اغلب با هم غذا میخوردیم. یک بار به بوفه هات پات رفتیم. میتوانستم احساس کنم پسرم بسیار منضبط شده است، میگفت نباید بیش از حد غذا بخورد و به من یادآوری کرد که هیچ غذایی را هدر ندهم. وقتی کارمان تمام شد، پسرم با عجله جلو رفت تا در را برای من و سایر مشتریان خانم باز کند. با نگاه به پسرم که بسیار سرزنده، سالم، مهربان و فهمیده است، از درون احساس گرما و خوشحالی کردم.
طبق فرهنگ سنتی چین، احترام و محبت به والدین بالاترین اولویت را دارد. در فی تیان، دانشآموزان یاد میگیرند که نسبت به بزرگترهای خود بامحبت باشند و به آنها احترام بگذارند و در زندگی روزمره خود مثبتاندیش، خوشبین، مهربان و درستکار باشند. بهعنوان یک مادر، خیلی احساس آرامش میکنم، و درعینحال از فرصتی که پسرم در فی تیان از آن برخوردار است، بینهایت سپاسگزارم و آن را ارج مینهم.
یک بار برای کوتاه کردن مو با او به آرایشگاه رفتیم. خانم صاحب آرایشگاه به من گفت: «پسرت خیلی پرشورونشاط به نظر میرسد. او بسیار سالم و زیباست. کجا درس میخواند؟ بسیار بااطلاعات به نظر میرسد.» درباره کالج فی تیان و شن یون به او گفتم. صاحب آرایشگاه گفت: «او بسیار خوشاقبال است. چنین جایی که به ارزشهای سنتی و تربیت اخلاقی دانشآموزان توجه خیلی زیادی داشته باشد بسیار نادر است.»
پسرم یکی از اولین گروه از دانشجویانی بود که در آکادمی شمالی در میدل تاون نیویورک پذیرفته شدند. او در آن زمان، در رقص کلاسیک چینی آموزش میدید و در تمرین انعطافپذیری، سختیهای فراوانی را تحمل میکرد. بااینحال هرگز شکایت نمیکرد و مصمم بود که روزی در کالج فی تیان درس بخواند و در تورهای سالانه شن یون شرکت کند.
به یاد دارم که سه بار سعی کرد به فی تیان برود، اما هر بار بهدلیل قد کوتاهش قبول نشد. برخی از معلمان پیشنهاد کردند که بهتر است درعوض، یک ساز موسیقی یاد بگیرد. من نیز سعی کردم او را متقاعد کنم که رشتهاش را تغییر دهد و یک ساز موسیقی یاد بگیرد، درحالیکه میدیدم چقدر سخت رقص را تمرین میکند.
او یک بار گفت: «مامان، ممکن است شش ماه دیگر به من فرصت بدهید؟ اگر بازهم نتوانستم الزامات را برآورده کنم، میتوانم درعوض به یادگیری یک ساز موسیقی فکر کنم. آیا موافقید؟»
در آن دوره زمانی، خیلی با هم صحبت میکردیم و افکارمان را به اشتراک میگذاشتیم و فهمیدیم این واقعیت که قدش به اندازه کافی بلند نیست تا بتواند الزامات را برآورده کند، فقط یک مسئله سطحی است و باید بررسی کنیم که آیا در تزکیه شینشینگ خود کوتاهی داریم یا نه، و اینکه باید در این زمینه، بیشتر تلاش کنیم.
یک بار، زمانی که با هم افکار درست میفرستادیم تا تمام مداخلاتی را از بین ببریم که مانع حضور پسرم در فی تیان میشد، پسرم مخالفت کرد و گفت: «مامان، این خیلی کوتهفکرانه است. ما باید برای ازبین بردن مداخله برای همه کسانی که مایل به پیوستن به فی تیان هستند، افکار درست بفرستیم.» حرفهایش بسیار الهامبخشم شد.
پسرم دفعه بعد که در امتحان ورودی شرکت کرد قبول شد و سه ماه دوره آزمایشی به او داده شد. او این فرصت گرانبها را بسیار ارج مینهد.
پسرم بهخوبی درک میکند که شرکت در تورهای شن یون برایش یک مأموریت است و معنی مهمی دارد. شن یون 5000 سال فرهنگ و ارزشهای سنتی چین را احیا میکند و به مردم نشان میدهد که چینِ قبل از کمونیسم چگونه بوده است و آزار و اذیت ایمان صالح و حقوق بشر بهدست حزب کمونیست چین را افشا میکند. برای بسیاری از هنرمندان حرفهای، اجرای نمایش در سالنهای تئاتر مشهور جهان، مانند مرکز لینکلن در شهر نیویورک، آرزوی همیشگی آنهاست. پسرم اولین سالی که در تور شن یون شرکت کرد چنین فرصتی را داشت و آن را بسیار بسیار گرامی داشت.
پسرم از تور شن یون یاد گرفت که از هنرهای نمایشی برای مقاومت در برابر آزار و شکنجه بهدست حزب کمونیست استفاده میکند و این رسالت و مسئولیت اوست که باید انجامش دهد و سختی و رنجی که در آموزش رقص متحمل میشود بخشی از چنین مأموریتی است.
نیکی بیلو، بنیانگذار آکادمی ایسِرکل، پس از تماشای شن یون در تورنتو (کانادا) در آوریل2024، در مصاحبهای گفت: «موضوع اصلی کل امشب، عشق، شادی و صلح بود. میتوانستید آن را حس کنید و من میتوانستم آن را در کل اجرا حس کنم. این عالی است!»
او فرهنگ چینی را بسیار دوست دارد و از کمونیسم متنفر است. او معتقد است که شن یون در روند تاریخی پایان دادن به کمونیسم توسط بشر، نقش بسیار مهمی را ایفا میکند.
«من خودم همیشه جذب مردم چین، فرهنگ چینی و خواندن و درک ادبیات و فلسفه چینی شدهام. این چیزی است که فکر میکنم در کل امشب نفوذ داشت. اما چیز دیگری که در این شب نفوذ داشت، شجاعت بود، شجاعت کامل مطلق. اینها کسانی هستند که در برابر استبداد میایستند، در برابر نفرت میایستند، در برابر ظلم میایستند.»
زمانی که اتحاد جماهیر شوروی شکست خورد، آن فصل از کمونیسم به پایان رسید و همه فکر میکردند که این پایان کمونیسم است، اما اینطور نبود، فقط بخش عمدهای از کمونیسم شکست خورده بود. درحالحاضر جنبه دیگری وجود دارد، فصل دیگری از کمونیسم، که با صدای بلند فریاد میزند، با صدای بلند فریاد میزند. و حتی راه خود را به بسیاری از کشورهای غربی باز کرده است، این کشورهای غربی از درون درحال مبارزه با این ظلم شیطانی هستند... و من معتقدم افرادی که در اینجا این اجرای شجاعانه را ارائه میدهند بخشی از نیروهای نور هستند که بر نیروهای تاریکی پیروز خواهند شد.»