فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

حل موقعیتی دشوار در کار، با حفظ ذهنیت یک تزکیه‌کننده

8 سپتامبر 2024 |   تمرین‌کننده فالون دافا در ایالات متحده

(Minghui.org) من در رسانه کار می‌کنم و از سال 2018، مسئولیت رسیدگی به قرارداد یک مشتری خاص را برعهده داشتم. او یکی از مشتریان اصلی است و ما هشت سال با هم کار کرده‌ایم. هر سال در ماه مه، در مراسم سالانه جوایز شب آسیا، رسانه ما مسئول برنامه‌ریزی و هماهنگی برنامه آن شب و فیلمبرداری سه ویدئو برای مراسم اهدای جوایز است. فیلمبرداری مرحله اولیه شش ماه (از سپتامبر تا فوریه سال بعد) طول می‌کشد: از آماده‌سازی و تصویربرداری هر صحنه، قرارهای ملاقات و تأیید مکان گرفته تا استخدام عکاس، ترتیب‌دادن وسایل نقلیه برای تصویربرداری و غیره. موضوع فیلمبرداری شامل مدیرعامل چهار شرکت بیمه بزرگ در نیویورک تا مدیرعاملان هفت بیمارستان بزرگ، پزشکان، بیماران، کارمندان مشتری و غیره است. من باید در طول هر مصاحبه و فیلمبرداری حضور داشته باشم تا مطمئن شوم همه‌چیز به‌خوبی پیش می‌رود.

در 9مارس2023، ناگهان پیامی از سوی تمرین‌کننده دان در آرژانتین دریافت کردم که ویدئو را ویرایش می‌کرد. او گفت که کامپیوترش مشکل دارد و فیلم‌های مدیران عامل چهار شرکت بیمه و سه بیمارستان که از اکتبر تا نوامبر سال قبل گرفته شده بودند از بین رفته است. بدتر از همه، هیچ فایل پشتیبانی‌ای نداشت. گفت که کامپیوترش را به بهترین شرکت در آرژانتین برده، اما آن‌ها نتوانستند فایل‌ها را بازیابی کنند. بلافاصله با بخش‌های دیگر تماس گرفتم تا بفهمم آیا کسی فایل‌های پشتیبان را دارد یا خیر، اما گفتند که هیچ‌کسی هیچ کپی‌ای از آن‌ها ندارد. چگونه ممکن است چنین چیزی رخ دهد؟ احساس می‌کردم آسمان بر سرم فرود آمده و مات و مبهوت بودم.

فکر می‌کردم وقتی دان به آرژانتین بازگشت می‌تواند ویرایش نهایی ویدئوها را کامل کند و ما باید بتوانیم ویدئوها را در ماه مارس منتشر کنیم. این اتفاق غیرمنتظره مرا به‌شدت تحت فشار قرار داده بود. عکاسان و ادیتورهای حرفه‌ای باید فایل‌های پشتیبان داشته باشند. چرا هیچ‌کسی این کار را نکرد؟ این دانش پایه است. به این معنی بود که ما مجبور بودیم فیلم ازدست‌رفته را دوباره فیلمبرداری کنیم. وقتی به این فکر می‌کردم که وظیفه بزرگ هماهنگ‌کردن همه‌چیز و توضیح‌دادن به مشتری و همچنین همه مدیرعاملان را دوباره انجام دهم، نمی‌دانستم آیا آن‌ها وضعیت را درک می‌کنند؟ همچنین وقت تنگ بود. فکر می‌کردم مشکل به‌حدی جدی است که حل‌شدنی نیست. نمی‌توانستم تصور کنم که چگونه کار را تمام کنم.

خیلی سعی کردم آرام باشم. آیا من تمرین‌کننده نیستم؟ در تزکیه، هیچ‌چیز به‌طور تصادفی اتفاق نمی‌افتد. باید طرز فکرم را متعادل کنم. تصمیم گرفتم فا را مطالعه کنم و افکار درست بفرستم. همچنین به این فکر کردم که چه وابستگی‌هایی دارم.

متوجه شدم که از دان رنجش دارم و او را مقصر این وضعیت می‌دانم. سپس فکر کردم اما به‌هرحال او عمداً فراموش نکرد که فایل‌های پشتیبان تهیه کند، بنابراین مطمئناً ناراحت است و خودش را سرزنش می‌کند.

اگر به سایر تمرین‌کنندگان یادآوری می‌کردم که فایل‌های پشتیبان تهیه کنند، این اتفاق نمی‌افتاد. چیزهایی بود که من به‌خوبی انجام نداده بودم یا به‌طور کامل به آن‌ها فکر نکرده بودم. همچنین از این می‌ترسیدم که مجبور باشم کار بیشتری انجام دهم و فکر می‌کردم فیلمبرداری مجدد به معنای افزایش حجم کارم است. مجبور می‌شدم وقت گرانبهای بیشتری بگذارم. افکار خودخواهانه‌ام برملا شد. مصمم بودم از شر این وابستگی‌ها خلاص شوم.

تغییر ذهنیتم

یک روز صبح، هنگام مدیتیشن، ناگهان به یاد این سخنان استاد در جوآن فالون افتادم:

«وقتی تحمل آن سخت است، سعی کنید آن را تحمل کنید. وقتی به نظر می‌رسد غیرممکن است و گفته‌اند که غیرممکن است، آن را امتحان کنید و ببینید آیا ممکن است.» (سخنرانی نهم، جوآن فالون)

احساس کردم استاد مرا تشویق می‌کنند! همچنین به آموزش استاد در «آموزش فا در کنفرانس نیویورک 2008» فکر کردم:

«در این دنیا، تجربیات سخت و فشار همراه با آن‌ها، که استاد با آن‌ها مواجه می‌شود، هر روز بیش‌ از ده‌هاهزار هستند، اما هیچ‌کسی از عهده این برنیامده که مرا نوسان دهد، و آن نمی‌تواند انجام شود.»

فکر کردم این اندک محنتی که با آن مواجه هستم به چه حساب می‌آید؛ آیا این چیز خوبی نیست، فرصتی برای بهبود در تزکیه است؟ بلافاصله احساس سبکی کردم. مطمئن بودم که می‌توانم همه‌چیز را هماهنگ کنم و فیلمبرداری‌های مجدد را انجام دهم. از استاد بی‌نهایت سپاسگزارم که به من اشاراتی دادند!

با مدیرعاملان، پزشکان و بیماران تماس گرفتم و گفتم که باید دوباره با آن‌ها مصاحبه شود. توانستم طوری توضیح دهم که درک کنند و از همکاری‌شان تشکر کردم. بعد از تعیین وقت مصاحبه‌ها، قرار گذاشتم که عکاس عکسبرداری را انجام دهد. با بهره‌وری بسیار کار کردم و همه‌چیز به‌خوبی پیش رفت. دان برای شرکت در فیلمبرداری، از آرژانتین به نیویورک پرواز کرد. او وزن زیادی از دست داده بود و به نظر می‌رسید به‌دلیل این حادثه تحت فشار زیادی بوده است. او را سرزنش نکردم و حتی به او اطمینان دادم که همه‌چیز درست خواهد شد.

معلوم شد که شن یون در ماه آوریل، در مرکز لینکلنِ نیویورک اجراهایی داشته است. هر بار که برای عکاسی می‌رفتم، بروشور می‌بردم تا نمایشگاه را به مدیرعاملان و پزشکان معرفی کنم. یک پزشک در مرکز سلامت لانگان واقع در نیویورک گفت: «فکر می‌کردم این نمایشی از حزب کمونیست چین است. هر سال وقتی تبلیغات شن یون را می‌دیدم، احساس دافعه داشتم. حالا که می‌دانم این درباره چیست، اگر برنامه‌ام اجازه دهد، می‌روم و آن را می‌بینم.» با کمک سایر تمرین‌کنندگان توانستیم همه فیلم‌های ازدست‌رفته را دوباره ضبط کنیم.

در ماه مه، در میان تشویق، رویداد مشتری با موفقیت به پایان رسید. همه مهمانان بابت سه ویدئویی که برای مراسم اهدای جوایز و برنامه گرفتیم سرشار از قدردانی و تحسین بودند. مأمور اجرایی مشتری همچنین از ان‌تی‌دی‌تی‌وی بابت سختکوشی‌اش تشکر کرد و گفت که مشتاقانه منتظر همکاری مجدد با ما در سال آینده است.

تحت تأثیر قرار گرفتم و از استاد سپاسگزارم. همه‌چیز همانطور است که استاد در جوآن فالون بیان کردند:

«تزکیه به تلاش خود فرد بستگی دارد درحالی‌که تبدیل گونگ توسط استاد انجام می‌شود.»

چقدر شگفت‌انگیز است وقتی همه‌چیز را از منظر یک تزکیه کننده در نظر می‌گیریم.