فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

گسترش جهانی ح.ک.چ و پروژه آبی‌طلایی‌زرد آن

20 ژانویه 2025 |   یی ون و ژنگ یان

(Minghui.org) اخیراً که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب، چشم‌انداز خود را درخصوص گرینلند، کانال پاناما و «خلیج آمریکا» بیان کرد، حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) با انتقاداتی گسترده واکنش نشان داد. برخی افرادی که با شرایط آشنا نیستند نیز ممکن است پیشنهادات او را بیش از حد بدانند.

اما نگاهی گسترده‌تر به کل قاره آمریکا، تصویر متفاوتی را نشان می‌دهد: نه‌تنها ایالات متحده تحت نفوذ قدرت نرم ح.ک.چ قرار گرفته است، بلکه تقریباً تمام مناطق اطراف ایالات متحده در حوزه نفوذ ح.ک.چ قرار دارند.

گسترش جهانی ح.ک.چ

به‌طور خاص‌تر، ح.ک.چ به‌طور استراتژیک ایالات متحده را از شمال و جنوب محاصره کرده است. در شمال، دولت کانادا در مقابل رژیم چین نسبتاً ضعیف بوده است. برای مثال، درمورد منگ وانژو، اگرچه شهروندان کانادایی خودسرانه در چین زندانی بودند، منگ در کانادا می‌توانست با محافظان خود، آزادانه به سوپرمارکت‌ها برود. در جنوب می‌بینیم که فنتانیل وارد ایالات متحده می‌شود و یک کارخانه متعلق به چین در مکزیک را می‌بینیم که قرار است قطبی برای صادرات خودروهای الکتریکی به آمریکا باشد.

در غرب و جنوب خلیج مکزیک، کوبا و آمریکای لاتین قرار دارند که اغلب به‌عنوان حیاط خلوت ح.ک.چ در نظر گرفته می‌شوند. ونزوئلا نیز دوست قدیمی چین تلقی می‌شود. پرو و شیلی در آمریکای جنوبی، امضاکنندگان طرح کمربند و جاده هستند و برزیل یکی از کشورهای بریکس است و روابط نزدیکی با چین دارد.

کانال پاناما در سال 1904، توسط ایالات متحده ساخته شد. رئیس‌جمهور جیمی کارتر در سال 1977، توافق‌نامه‌ای را امضا کرد تا کنترل این کانال را در سال 1999، به پاناما واگذار کند. امروزه ایالات متحده استفاده‌کننده اصلی از این کانال است که برای 74 درصد از محموله‌های آن کاربرد دارد. کانال پاناما برای امنیت ملی ایالات متحده اهمیتی استراتژیک دارد، اما کنترل واقعی پاناما عملاً در دست ح.ک.چ است. درواقع ح.ک.چ ازطریق ابزارهای اقتصادی، به بیش از 40 بندر در اقیانوس‌های اطلس و اقیانوس آرام نفوذ کرده است که می‌توانند برای پهلوگیری کشتی‌های جنگی استفاده شوند. آن‌ها اساساً در سراسر جهان پخش هستند. چندین بندر در کانال پاناما نیز توسط ح.ک.چ کنترل می‌شود.

گرینلند بزرگ‌ترین جزیره جهان است و کانی خاکِ کمیاب در آنجا نسبت به ایالات متحده فراوان‌تر است. کانی خاک‌های کمیاب درواقع ابزار اصلی مورداستفاده ح.ک.چ برای مقابله‌به‌مثل در برابر محاصره فناوری ایالات متحده است. در سال‌های 2023 و 2024، ح.ک.چ دو بار صادرات کانی خاک‌های کمیاب با کاربردهای نظامی گسترده را به ایالات متحده ممنوع کرد.

علاوه‌بر این، به‌گفته مؤسسه آرکتیک، چین در سال‌های اخیر شروع به تقویت توانایی‌های نظامی خود در قطب شمال کرده است، که گرینلند را به مکانی بسیار مهم تبدیل کرده است. دانمارک تنها شریک استراتژیک جامع چین در بین کشورهای اسکاندیناوی است.

ایالات متحده به‌عنوان قدرت پیشرو برای مقابله با ح.ک.چ، نیاز به اتخاذ تدابیر استراتژیکی و اقداماتی مشخص دارد تا گسترش جهانی رژیم چین را مهار کند. در غیر این صورت، با افزایش نفوذ ح.ک.چ، شاهد بی‌ثباتی و آشفتگی در مناطق بیشتری خواهیم بود.

قدرت نرم و پروژه آبی‌طلایی‌زرد

نفوذ فرهنگ نرم و قدرت نرم ح.ک.چ به ایالات متحده، اساساً نوعی تهاجم‌ است. آن چندین مؤلفه دارد: محاصره جهانی ایالات متحده ازطریق ابتکار کمربند و جاده، جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات ازطریق مؤسسات کنفوسیوس، استفاده از تجارت برای تحمیل تعامل سیاسی با کارخانه جهان، بین‌المللی کردن رنمینبی برای جایگزینی وضعیت بین‌المللی اندوخته ارزی دلار، رشوه‌دهی به رسانه‌ها و نفوذ فراسرزمینی. حمله اخیر به فالون گونگ، توسط یک روزنامه غربی نمونه‌ای معمول از آن است.

با نگاهی دقیق می‌توان چنین فعالیت‌هایی را یافت. به‌عنوان مثال، ح.ک.چ علاوه‌بر انجام حملات سایبری و سرقت فناوری و مالکیت معنوی، در سه نوع جنگ (افکار عمومی، اطلاعات و حقوقی) درگیر می‌شود. این کشور همچنین ایستگاه‌های پلیسی را در ایالات متحده برای آزار و اذیت مخالفان مستقر کرده است.

به‌ویژه پروژه آبی‌طلایی‌زرد یکی از شکل‌های جنگ نامحدود است که توسط ح.ک.چ انجام می‌شود. این یک جبهه متحد و روش فروپاشی داخلی است که می‌تواند قدرتمندتر از جنگ هسته‌ای باشد. «آبی» به نظارت بر شبکه و انتشار شایعات و اطلاعات مالی نادرست در اینترنت اشاره دارد. «طلایی» به رشوه‌دهی، و «زرد» به اغواگری توسط زنانی که به‌عنوان عوامل ح.ک.چ خدمت می‌کنند، اشاره می‌کند.

پروژه آبی‌طلایی‌زرد در ابتدا، فقط سیاستمداران در ایالات متحده و تایوان را هدف قرار می‌داد، اما آن اکنون همه را هدف قرار می‌دهد. روند اخیر با کوچ صدهاهزار کاربر آمریکایی تیک‌تاک به پلتفرم شیائوهانگشو (رِدنوت) یک مثال معمول است. آن دسته از آمریکایی‌هایی که خود را «پناهندگان تیک‌تاک» از نسل وای (Y)، نسل زِد و نسل آلفا می‌نامند، متأسفانه قربانیان معمول پروژه آبی‌طلایی‌زرد شده‌اند.

نسل وای که به‌ نام نسل هزاره نیز معروف است، به افرادی اطلاق می‌شود که بین دهه 1980 و دهه 1990 متولد شده‌اند و تمایل زیادی به خوش‌گذرانی و محصولات با تکنولوژی بالا دارند. نسل زِد که بین دهه‌های 1990 و 2010 متولد شد، بومیان رسانه‌های دیجیتال هستند. نسل آلفا حتی بیشتر به رسانه‌های دیجیتال و گوشی‌های هوشمند وابسته است که به ح.ک.چ هدف جذابی برای استراتژی جبهه متحد «آبی» خود، به‌منظور دستیابی به هژمونی جهانی می‌دهد.

حفاظت از جهان آزاد

ایالات متحده به‌عنوان یک کشور جوان و منحصربه‌فرد، نقش مهمی در حفظ نظم جهانی داشته است. این کشور در مقایسه با چین کمونیستی، انتخاب‌های اساساً متضادی داشته است، ازجمله مشروطیت دموکراتیک به‌جای دیکتاتوری ح.ک.چ و اقتصاد خصوصی آن در مقابل انحصارات کمونیستی. درحالی‌که ایالات متحده به کشورهای مختلف (ازجمله چین از زمان سلسله چینگ) کمک کرده و برای صلح جهانی مذاکره و مبارزه کرده است، ح.ک.چ همیشه ایالات متحده را به‌عنوان دشمن مرگبار خود و سد بزرگی در مسیرش، برای تسلط بر جهان با کمونیسم، در نظر گرفته است.

حتی اگر این امکان باشد که چین در آینده به مرکز جهان تبدیل شود، آن چین قطعاً چینِ تحت حاکمیت ح.ک.چ نخواهد بود؛ درعوض آن یک چینِ جدید پس از فروپاشی ح.ک.چ و احیای ارزش‌های سنتی، خواهد بود. نمی‌توان از‌طریق جنگ نامحدود به چنین چیزی دست یافت؛ درعوض هنگامی که کمونیسم ریشه‌کن شود، ارزش‌های سنتی و خیر عمومی مردم از سراسر جهان را جذب خود می‌کنند.

جهان آزاد فقط در صورتی به حیاتش ادامه خواهد داد که ایالات متحده موفق شود گسترش ح.ک.چ را متوقف کند. به عبارت دیگر، فقط با مخالفت کامل با ح.ک.چ می‌توانیم به ساخت آمریکایی بزرگ‌تر و جهانی بهتر کمک کنیم. همه این تلاش‌ها به فروپاشی ح.ک.چ و دور ماندن مردم از نفوذ پروژه آبی‌طلایی‌زردِ آن کمک می‌کند.