فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

درک هنر واقعی ازطریق شن یون

21 ژانویه 2025 |   تمرین‌کننده فالون دافا در خارج از چین

(Minghui.org) من سال‌های زیادی از زندگی‌ام را وقف حرفه هنری کردم. فراز و نشیب‌های متعددی را تجربه کردم و یافتن مسیر درست در این زمینه، برایم بسیار چالش‌برانگیز بود.

ازطریق تمرین فالون دافا، سرانجام توانستم معنای واقعی هنر، جوهر آن و نقشی را که آن در زندگی انسان ایفا می‌کند درک کنم. موفق شدم از خط سیر جامعه هنری به‌سمت هنر مدرن رها شوم و به مسیر ناب هنر کلاسیک برگردم. برایم روشن شد که باید هر روز مهارت‌هایم را بهبود ببخشم.

اما حتی گرچه می‌دانستم چرا هنر وجود دارد، مطمئن نبودم که آیا آن ارزش دارد یا جایگاهی در دنیای امروز دارد یا خیر. نمی‌توانستم در این دنیای مدرن، محیطی ناب و همسو با ارزش‌های هنری‌ای که در دوران باستان وجود داشت پیدا کنم. من در معاشرت خوب نیستم و تمایلی به شرکت در محافل هنری‌ای که در جامعه امروزی وجود دارد نداشتم. به‌دنبال راهی برای ارائه هنرم به مردم بودم، به این امید که بتوانم ازطریق کارم، به ارتقای ارزش‌های اجتماعی کمک کنم.

وقتی اخیراً شنیدم که یک رسانه درباره شن یون تبلیغات افترا‌آمیزی منتشر کرده است، واقعاً قلبم شکست. عمیقاً آرزو داشتم که می‌توانستم کاری انجام دهم تا به همه بفهمانم که آنچه آن مقاله ادعا می‌کند نمی‌تواند درست باشد، زیرا با اصولی که من ازطریق تمرین فالون دافا یاد گرفته‌ام در تضاد است.

اخیراً مقالاتی را خواندم که توسط تمرین‌کنندگانی که با شن یون کار می‌کنند یا داوطلب آن هستند، نوشته شدند. من مدتی است که به شن یون کمک می‌کنم و تصمیم گرفتم شرح مختصری از تجربه‌ام را بنویسم. من شاهد پیشرفت چشمگیری در مهارت‌های هنری خود بودم؛ پیشرفتی که در جامعه معمولی به‌راحتی نمی‌توان به آن دست یافت، زیرا دنیای امروز ارزش‌های هنری مناسب را حفظ نمی‌کند. در طی مدت کوتاهی که با شن یون کار کرده‌ام، پیشرفت هنری‌ای که تجربه کردم، از هر چیزی که در تمام سال‌های حضورم در حرفه هنری با آن روبرو شده‌ام، پیشی می‌گیرد. بالاخره بعد از سال‌ها جستجو، مسیر هنری‌ام را پیدا کردم.

تأمل درباره هنرمندان بزرگ جهان

به‌عنوان یک هنرمند می‌دانم که برداشتن کوچک‌ترین قدم‌ها در دنیای هنر، برای کسب شهرت و درآمد برای کسی چقدر می‌تواند سخت باشد. ممکن است فرد مجبور شود کارهایی انجام دهد و مسیرهایی را طی کند که به‌هیچ‌وجه شایسته یک هنرمند واقعی نیست. در گذشته، هنرمندان بزرگی مانند لئوناردو داوینچی و میکل آنژ برای رسیدن به اهداف هنری خود، به‌طور خستگی‌ناپذیری تلاش کردند. آن‌ها به‌جای تمرکز بر دستاوردهای دنیوی آثارشان، بر زیبایی، ظرافت و تأثیری که آثارشان می‌توانست بر بینندگان بگذارد تمرکز کردند.

میکل آنژ اظهار داشت که تسلط او بازتابی از نبوغ ذاتی نیست. درعوض او «نبوغ» را شکلی از «بردباری بزرگ» می‌دانست. در نوشته‌های جورجیو واساری (هنرمند و نویسنده دوره رنسانس)، از میکل آنژ درباره پشتکار او نقل شده است: «میکل آنژ به من گفت که در جوانی، اغلب شب‌ها با لباس‌ کارش می‌خوابید، زیرا از کارکردن در تمام روز آنقدر خسته می‌شد که نمی‌توانست لباس‌ها را دربیاورد. روزهای عمرش از پی هم می‌گذشت و ماه‌ها چکمه به پا داشت، به‌طوری که وقتی بالاخره بعد از چند ماه سعی کرد آن‌ها را دربیاورد، پوست پایش نیز به همراه چکمه کنده شد.»

واساری همچنین درباره نقاشی‌های دیواری کلیسای سیستین نوشت: «این نقاشی‌های دیواری با سختی‌های زیادی خلق شدند، زیرا میکل آنژ مجبور بود در تمام مدت هنگام نقاشی، سرش را به‌سمت عقب خم کند. این وضعیت به حدی گردن او را تحت فشار قرار داد و بینایی‌اش به‌قدری ضعیف شد که فقط وقتی سرش را عقب می‌برد، می‌توانست به‌درستی ببیند. او چند ماه این وضعیت را تحمل کرد.»

علاوه‌بر مشکلات جسمی، میکل آنژ با فشارها و چالش‌هایی از جانب خانواده مواجه بود. برادرش فوت کرد و زن‌برادرش مهریه‌اش را مطالبه کرد. بیماری‌های خانوادگی و مشکلاتی مالی وجود داشت. گفته می‌شد که پاپ دستمزد خوبی به میکل آنژ نمی‌داد و بیشتر درآمدهای او خرج خانواده‌اش می‌شد.

زندگی لئوناردو داوینچی نیز حاوی رمز و راز بزرگی است. او به سخاوت بی‌حدوحصرش معروف بود و با همه، از انسان گرفته تا حیوانات، مهربان و باملاحظه بود. به نظر من، ویژگی‌های اخلاقی‌اش به او این امکان را داد که به‌رغم درآمد کمتری که نسبت به سایر هنرمندان زمان خود داشت، زندگی خود را وقف ارزش‌ها و علایقش کند. او شاهکارهای متعددی خلق کرد و از هنرمندان بزرگ آن دوران به شمار می‌رود.

همکاری با افرادی که برای اخلاق ارزش قائل هستند و به همه این فرصت را می‌دهند که مسیرشان را بیابند و خلاقیتشان را متجلی کنند، نادر و ارزشمند است. این سفر را فوق‌العاده ارزشمند می‌دانم و از صمیم قلب، برای کمک به شن یون تلاش می‌کنم.

کمک به شن یون هدف زندگی هنری‌ام را روشن کرد. بار دیگر به اهمیت آموزش صحیح و مهارت‌های اساسی در خلق آثار باکیفیت و معنادار پی بردم. عمیقاً احساس کردم که خلق هنری که با استانداردهای هنری شن یون همسو باشد، نیازمند ذهنی پاک و رها از هرگونه عنصر نامناسب است. هر روز تلاش می‌کنم مهارت‌های هنری‌ام را بهبود بخشم و درعین‌حال به تزکیه و تقویت شخصیت درونی (شین‌شینگ) توجه بیشتری می‌کنم. مهربانی با دیگران و باملاحظه بودن نسبت به آن‌ها ویژگی‌هایی است که توانستم در این روند، آن‌ها را به‌طور چشمگیری بهبود ببخشم.

من در نوشتن مهارت زیادی ندارم. خیلی چیزها هست که می‌خواهم بگویم، و تمام تلاشم را کردم. امیدوارم توانسته باشم بخشی از تحولی را که در درونم رخ داده است با شما به اشتراک بگذارم.

مقالاتی که در آن‌ها تزکیه‌کنندگان درک خود را به اشتراک می‌گذارند، معمولاً براساس وضعیت تزکیه‌شان، ادراک یک فرد را در زمانی مشخص منعکس می‌کنند، و با هدف امکان ارتقای متقابل ارائه می‌شوند.