فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

وقتی افکار درست فرستادم آزار و شکنجه ناپدید شد

11 فوریه 2025 |   تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) به‌عنوان تمرین‌کنندگان فالون دافا، باید به‌خوبی فا را مطالعه کنیم، تمرین‌ها را انجام دهیم و افکار درست بفرستیم. وقتی مقالاتی را در مینگهویی می‌خوانم درباره {دستگیری غیرقانونی تمرین‌کنندگانی که درحال اطلاع‌رسانی به مردم درباره فالون دافا بودند، ناراحت می‌شوم. اگرچه نمی‌توانم شخصاً به‌منظور روشنگری حقیقت برای نجات مردم بیرون بروم، اما تأکید زیادی بر فرستادن افکار درست دارم.

می‌خواهم درباره تجربه‌ای که هنگام فرستادن افکار درست داشتم به شما بگویم.

در ۲۰ژانویه۲۰۱۳ مشغول آشپزی بودم که دو مأمور از اداره پلیس محلی برای آزار و اذیت من آمدند. وقتی از آن‌ها پرسیدم: «چرا اینجا هستید؟» گفتند: «آمدیم تو را ببینیم.» حقیقت را برایشان روشن کردم، اما آن‌ها نمی‌خواستند گوش کنند. آن‌ها قبل از رفتن، با شوهرم صحبت کردند، اما من نشنیدم چه ‌گفتند.

چند روز بعد، دهیار روستا با شوهرم تماس گرفت و پرسید که آیا من هنوز فالون دافا را تمرین می‌کنم یا خیر. شوهرم گفت: «بله، هیچ کاری نمی‌توانم انجام دهم تا مانع او شوم.» دهیار گفت: «پلیس و کارکنان اداره ۶۱۰ فردا به خانه شما می‌آیند. آن‌ها به دستورات عمل می‌کنند.» وقتی شوهرم این موضوع را به من گفت، فکر کردم شوخی می‌کند. اما او با جدیت پاسخ داد: «این حقیقت دارد!»

احساس ناراحتی ‌کردم، زیرا قبلاً به‌مدت سه سال در یک اردوگاه کار اجباری حبس شده بودم، چراکه به‌منظور دادخواهی برای حق تمرین فالون دافا به پکن رفتم. از تبدیل امتناع کردم، بنابراین به‌شدت تحت آزار و اذیت قرار گرفتم و هنوز در راه‌رفتن مشکل داشتم. وقتی خانه را تمیز می‌کردم یا پشت اجاق‌ گاز می‌ایستادم، مجبور بودم از عصا استفاده کنم. گرچه تا سرحد معلولیت مورد آزار و اذیت قرار گرفتم، آن‌ها قصد داشتند دوباره مرا مورد آزار و اذیت قرار دهند.

به این فکر کردم که باید چه‌کار کنم و فکر کردم که فقط استاد می‌توانند به من کمک کنند. افکار درست فرستادم و بر حذف یاوران تاریک و شیاطین فاسدی که فالون دافا و تمرین‌کنندگان را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند، تمرکز کردم. آن شب به فرستادن افکار درست ادامه دادم.

صبح روز بعد که بیدار شدم شوهرم لباس‌ها را شسته بود. «گفتم: صبحانه درست می‌کنم!» جواب داد: «هنوز دل و دماغ این را داری که فکر کنی چه بخوری؟!»

درحین آشپزی، به فرستادن افکار درست ادامه دادم. یک جمله مدام در ذهنم ظاهر می‌شد: «اگر عناصر منفی پشت این افراد را نابود کنی، آن‌ها فقط افرادی عادی هستند.» می‌دانستم که استاد به من اشاره می‌کنند. بنابراین بلافاصله افکار درست و قوی فرستادم: "همه عوامل تاریک و شیاطین فاسدِ پشت افرادی را که امروز در فکر آمدن برای آزار و اذیت من هستند، از بین ببرید!"»

خیلی زود سه خودرو آمدند. وقتی در زدند، گفتم: «آیا اینجا آمدید تا دوباره مرا اذیت کنید؟» سپس حقیقت را برایشان روشن کردم و به آن‌ها گفتم که باید راهی برای خودشان باقی بگذارند تا مجبور نباشند در قبال جنایات حزب کمونیست چین (ح‌.ک.چ) پاسخگو باشند. محافظت از تمرین‌کنندگان دافا نیز به نفع خانواده‌های آن‌ها خواهد بود. حدود نیم ساعت حقیقت را برایشان روشن کردم.

یکی از مدیران اداره ۶۱۰، مرا خواهر خطاب کرد و به من گفت که خوب است که در خانه ماندم. او گفت که بیرون نروم و درباره فالون دافا به مردم نگویم. گفتم: «من معلول هستم، زیرا ح.‌ک.‌چ مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. نمی‌توانم کار کنم، چون شکنجه شدم، در راه‌رفتن مشکل دارم و باید به دیوار بچسبم یا از عصا استفاده کنم. کجا می‌توانم بروم؟! همه شما باید ح‌.ک.‌چ و سازمان‌های وابسته به آن را ترک کنید تا مطمئن شوید که مجبور نخواهید بود در قبال جنایات ح‌.ک.‌چ پاسخگو باشید. ح‌.ک.‌چ در شرف فروپاشی است و هیچ‌کسی نمی‌تواند جلو وقوع آن را بگیرد.»

او بلند شد تا برود و من با عجله گفتم: «لطفاً بمانید و چیزی بخورید.» او قبول نکرد و از من تشکر کرد. سپس همه رفتند.

بعد از رفتن آن‌ها، از شوهرم پرسیدم که آیا می‌ترسد. او گفت که وقتی آمدند خشمگین به نظر می‌رسیدند، اما بعد از ورود به خانه، رفتارشان تغییر کرد. گفتم: «این نبرد بین خیر و شر است. این قدرت دافاست. تمام آن چیزهای بد پشت سر آن‌ها از بین رفت. استاد همیشه از تمرین‌کنندگان محافظت می‌کنند.»

وقتی صبح روز بعد به استاد ادای احترام کردم، به یاد سخنی از استاد افتادم: «... شما به‌طور واقعی درحال تزكيه در فا هستيد و فا را با احساسات، سپاس‌گزاری عميق يا عقايد مختلف بشری ارزيابی نمی‌كنيد يا درنظر نمی‌‌گيريد...» (آموزش فا در کنفرانس سنگاپور)

فهمیدم که استاد نمی‌خواهند من به قدردانی وابستگی داشته باشم؛ درعوض به من فرصتی می‌دهند که واقعاً تزکیه‌ام را بهبود بخشم.

استاد از شما سپاسگزارم که این محنت را برایم حل‌وفصل کردید. این قدرت فرستادن افکار درست است.