(Minghui.org) کتاب مکاشفه یوحنا فاحشه بابل را چنین توصیف میکند: «زیرا همه ملتها شراب دیوانهکننده زنای او را نوشیدهاند. پادشاهان زمین با او زنا کردند و بازرگانان زمین از تجملات بیش از حد او ثروتمند شدند.»
با تأمل میتوان دریافت که کمونیسم این نقش را در دنیای مدرن ایفا میکند. زمانی که کمونیسم با پادشاهان، رؤسایجمهور، نخستوزیران، سیاستمداران و مقامات بلندپایه در سراسر جهان تعامل میکند، کلمات و مفاهیمی را انتخاب میکند که در ظاهر خوب به نظر میرسند و برای رسیدن به اهداف خود، محتوای نامربوط یا حتی متضاد را جایگزین آنها میکند.
برای مثال، ترک سنت «پیشرفت» است. تأکید بر رنگ پوست بهجای بهرسمیت شناختن توانایی، که منجر به تبعیض معکوس و نابرابری میشود، «برابری نژادی» است. «حقوق زنان» برای ترویج بیبندوباری جنسی و محروم کردن مادران از حق محافظت از فرزندانشان و آموزش به آنها درمورد روابط سنتیِ بین زن و مرد، استفاده شده است.
عبارت معروف دیگر «دهکده جهانی» است که به آهنگ کمونیستی «انترناسیونال» («انترناسیونال برای بشریت خواهد بود!») اشاره دارد. تعداد زیادی از مردم در رفاه زندگی کنند، درحالیکه کمونیسم غارت ثروتمندان و دادن پول به کسانی که آن را به دست نیاوردهاند را تشویق میکند.
ابزارهای مورداستفاده برای دستیابی به این اهداف، اغلب شامل اِعمال مالیاتهای سنگین و گسترش کنترل اجتماعی ازطریق «دولت بزرگ» و سازمانهای بینالمللی مانند اتحادیه اروپا، سازمان ملل، و بسیاری از مؤسسات و پروژههای دیگر است که توسط مالیاتدهندگان تأمین مالی میشوند.
پس از سقوط دیوار برلین در سال 1989، اکثر رژیمهای کمونیستی نیز سقوط کردند. اما کمونیسم از بین نرفت. درعوض کشورهای غربی را که تحت حکومت کمونیسم نبودند فریب داد و از نظر قدرت اقتصادی و نظامی رشد کرد. تا سال 2024، فقط طی 35 سال، طرفداران ایدئولوژی کمونیستی رهبرانی را در دولت، آموزش، رسانه، پزشکی، سلامت عمومی، حفاظت از محیط زیست، فرهنگ و هنر، مؤسسات خیریه و سایر صنایع در غرب یا خریداری کردند، یا شستشوی مغزی دادند یا به آنها نفوذ کردند.
برای دهها سال، حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) بیصدا منتظر فرصتی برای شکست ایالات متحده و تبدیل شدن به قدرت شماره یک جهان بود. چگونه ح.ک.چ قدرت را در چین به دست گرفت، بهسرعت در مقیاس جهانی رشد کرد و قبل از فروپاشی دیوار برلین در سال 1989، برای «شکست دادن آمریکا» آماده شد؟
ح.ک.چ در سندی با عنوان «دستورالعملهایی درباره گسترش کار دوستیابی با ارتشهای دوست» به تاریخ 19اوت1940، پیشنهاد کرد که حمایت بیش از دو میلیون نفر را از ارتش کومینتانگ و «دوستان» بینالمللی جذب کند. در این سند آمده است: «مطالعه کامل و دقیقی بر روی تکتک نمایندگان هر حزب، طبقه، ارتشِ دوست، قدرت سیاسی، و گروه از همه اقشار اجتماع انجام خواهد شد. این مطالعه دقیق شامل نام، سن، محل تولد، دارایی، زندگی روزمره، تاریخ، تغییرات ایدئولوژیک، گرایشهای سیاسی، عادات زندگی، ویژگیهای شخصیتی، روابط اجتماعی و روابط خانوادگی آنها خواهد بود. برای هریک از آنها یک بیوگرافی نوشته خواهد شد.»
ح.ک.چ برای دستیابی به این اهداف، اطلاعات کافی برای «نوشتن بیوگرافی» جمعآوری میکند و از «همه روابط اجتماعی ممکن» برای «دوستیابی» ازطریق ارسال هدایا، جشن گرفتن جشنوارهها و ابراز محبت در مواقع اضطراری استفاده میکند.
ح.ک.چ درباره کسانی که از «دوستیابی» امتناع میکنند، در سندی چنین دستور میدهد: «ما میتوانیم هوشمندانه تلاش کنیم تا مشکلات زندگی آنها را تشدید کنیم و آنها را مجبور کنیم نگرش خود را نسبت به ما تغییر دهند تا درهای تماس را باز کنند.» به عبارت دیگر، ح.ک.چ ابتدا از راههای مختلف سعی میکند تا با ایجاد مشکلاتی که حلشان دشوار است، برای فرد دردسر ایجاد کند و سپس وانمود میکند که بهموقع کمک میکند و درنتیجه کنترل هدف را به دست میگیرد.
تا سال 1946، ح.ک.چ با تمام اعضای دولت ملیگرای چیانگ کایشک، ازجمله اعضای بخشهای اصلی، «رابطه دوستی» برقرار کرد.
ح.ک.چ همچنین شروع به «دوستیابی» برای متحد کردن چهرههای بینالمللی کرد. لی کنونگ، رئیس سرویس مخفی ح.ک.چ، مکرراً جوانب مثبت و منفی را میسنجید و به این نتیجه رسید که هدف نمیتواند از طرف اتحاد جماهیر شوروی یا یک چهره آشکار طرفدار کمونیست در ایالات متحده باشد، بلکه باید بیطرف باشد و شهرت خوبی داشته باشد. ادگار اسنو، روزنامهنگار طرفدار کمونیست، نامزد ایدهآلی بود.
لی کنونگ شخصاً یک هنگ از سربازان را برای استقبال از اسنو به یانآن هدایت کرد. همهچیز بهدقت نظم و ترتیب داده شد، بهترین خانه آماده شد و سختکوشترین و سریعترین نگهبانان در خدمت او قرار گرفتند. لی کنونگ به نگهبانان آموزش داد که چگونه چای درست کنند، لباسها را آویزان کنند، میز را پاک کنند و زمین را جارو کنند، و از ارائه بهترین خدمات اطمینان حاصل کنند.
لی به اسنو نشان داد غاری که مائو زدونگ در آن زندگی میکرد (یک محل سکونت معمولی در آن زمان در منطقه) بسیار فقیرانهتر از خانهای بود که برای اسنو آماده شده بود. درنتیجه اسنو عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفت.
طرحهای ح.ک.چ پاداش خوبی داشت. کتاب اسنو ستاره سرخ بر فراز چین بسیاری را در جامعه غرب تحت تأثیر قرار داد و باعث شد ایالات متحده احساس خوبی نسبت به ح.ک.چ داشته باشد. ایالات متحده هیئتی را به یانآن فرستاد. مانند اسنو، هرچه آنها دیدند و شنیدند بهدقت سازماندهی شده بود.
تاکتیکهای مورداستفاده روی اسنو هنوز هم برای هدف قرار دادن آمریکاییها در سیاست، تجارت، فناوری، آموزش، قانون، مالی، اطلاعات و غیره استفاده میشود. کسانی که شراکت با ح.ک.چ را انتخاب میکنند، امیدوارند که از این مبادله منافع سودآوری بهدست آورند که آنها را به «بازرگانان زمین» در کتاب مکاشفه یوحنا تبدیل میکند.
زمانی که فرانکلین دی. روزولت رئیسجمهور آمریکا بود، ایالات متحده برداشت مطلوبی از ح.ک.چ رشد داد و برای مبارزه با کومینتانگ و شروع یک جنگ داخلی، سلاح و تجهیزات را در اختیار حزب قرار داد. با پایان یافتن جنگ چین و ژاپن، ارتش ایالات متحده در 25اوت1945، از هواپیماها برای انتقال ژنرالهای ح.ک.چ، ازجمله دنگ شیائوپینگ، لین بیائو، لیو بوچنگ، چن یی و نیه رونگژن، از یانآن به مقر خط مقدم در شمال و شمال شرق چین استفاده کرد. این یک روز قبل از این بود که ایالات متحده مقامات عالی کومینتانگ را با هواپیما منتقل کند. این اشتباه زمینهساز شکست کومینتانگِ چیانگ کایشک از ح.ک.چِ مائو در جنگ داخلی چین شد.
درنتیجه چیانگ مجبور شد چین را ترک کند و در سال 1949 (زمانی که هری اِس. ترومن رئیسجمهور ایالات متحده بود) به تایوان گریخت. هنگامی که چیانگ در تایوان بود، درباره گذشته تأمل کرد و دید که تجلی کمونیسم در جهان، پیشگویی در کتاب مکاشفه یوحنا، مبنی بر آزاد شدن شیطان و فریب دادن ملتهای روی زمین، را برآورده کرد. چیانگ هشدار داد که کمونیسم بزرگترین فاجعهای است که بشر از زمان خلقت جهان، با آن روبرو شده است.
در سال 1989 که کمونیسم در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی سقوط کرد (زمانی که جرج اچ. دبلیو. بوش رئیسجمهور بود)، بسیاری فکر میکردند این پایان کمونیسم خواهد بود، اما این فقط یک توهم بود. کارل مارکس در مانیفست کمونیست خود از کمونیسم بهعنوان یک شبح یاد کرد. یک شبح (روح) میتواند خود را به موجودات مختلف متصل کند و بهراحتی ناپدید و دوباره ظاهر شود.
در دوران دنگ شیائوپینگ، ح.ک.چ ادعای «اصلاحات و گشودن درها» درخصوص چین را مطرح کرد. آن این بار از جلب توجهات دوری کرد تا جهان را به این باور برساند که ح.ک.چ مدتها ایدئولوژی خود را کنار گذاشته است و ازطریق ادغام با سایر نقاط جهان، بهسمت دموکراسی و آزادی حرکت خواهد کرد. شبح کمونیسم از مردم، برای رسیدن به اهدافش استفاده کرد. رؤسایجمهور جورج اِچ. دبلیو. بوش، بیل کلینتون و جورج دبلیو بوش با ح.ک.چ همکاری کردند و زمینه را برای پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی (WTO) در سال 2001 فراهم کردند.
با رشد اقتصاد چین، ح.ک.چ تحت رهبری شی جینپینگ، از دوری کردن از جلب توجهات اجتناب کرد. ح.ک.چ ازطریق ابتکار کمربند و جاده و «جامعه سرنوشت مشترک برای بشریت» (که بعداً به «جامعه با آینده مشترک برای بشریت» ترجمه شد)، یک جبهه متحد جهانی را راهاندازی کرد که بهتدریج درحال نفوذ به جهان و کنترل آن است.
براساس گزارش سال 2018 کمیسیون بازبینی اقتصادی و امنیتی ایالات متحده و چین، (وابسته به کنگره ایالات متحده)، کار جبهه متحد ح.ک.چ «مخربترین و ضد دموکراتیکترین عملیات نفوذ ح.ک.چ» است. بهطور مشخصتر، هدف آن کنترل آمریکاییها برای مخالفت با منافع دولت ایالات متحده و مردم آمریکاست. این گزارش نشان میدهد که ح.ک.چ اخیراً حدود 40هزار نفر به مقامات جبهه متحد اضافه کرده است.
تعداد زیادی از روزنامهنگاران، دانشمندان و رهبران سیاسی و نظامی آمریکایی اخیراً بهعنوان بخشی از برنامههای مختلف «تبادلی»، از چین دیدن کردند. ح.ک.چ در کتابچه راهنمای «دوستیابی» خود (یعنی جبهه متحد و نفوذ)، تمام ترفندهای خود، مانند تاکتیکهای روانشناختی، زنان «طعمه»، رشوهها و غیره را به کار میگیرد. هر کسی که بهدنبال منفعت باشد، تقریباً به یقین گرفتار حقههای حزب خواهد شد. از نظر ح.ک.چ، تا زمانی که چیزی وجود داشته باشد که شما به آن میل دارید، این فقط مسئله زمان است که آنها شما را پایین خواهند کشید.
امروزه کمونیسم در جامعه ایالات متحده نفوذ کرده است. از روزنامهنگاران، دانشمندان و رهبران تجاری گرفته تا مقامات دولتی، بسیاری از مردم از ح.ک.چ حمایت میکنند و از این رژیم سود میبرند.
چیانگ در مقاله سال 1961 خود، «حزب کمونیست بزرگترین دشمن بشریت است»، اشاره میکند: «گسترش سریع کمونیسم حیرتانگیز است. بیش از 1900 سال طول کشید تا 850میلیون نفر متقاعد شوند که به آن بپیوندند؛ و فقط طی 40 سال، نیمی از جمعیت جهان پشت پرده آهنین زندانی شدهاند. طی 15 سالِ پس از پایان جنگ جهانی دوم، 800میلیون نفر تحت بردگی و استبداد کمونیسم زندگی کردهاند. سرعت تهاجمی آن هر روز بیشتر میشود.»
40 سالی که چیانگ به آن اشاره کرد، دورهای بود که در آن «فاحشه بزرگ» کمونیسم وقت خود را به دست آورد و درحالیکه از استبداد خشونتآمیز علیه مردم خود استفاده میکرد، منتظر فرصت بود.
نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست که در سال 2004، در ایالات متحده منتشر شد، بهطور جامع ماهیت شیطانی ح.ک.چ و جنایاتش علیه بشریت را شرح میدهد. هدف نهایی کمونیسم (نسخه چینی) و شبح کمونیسم بر جهان ما حکمرانی میکند نیز به ترتیب در سالهای 2017 و 2018 در ایالات متحده منتشر شدند.
این سه کتاب جزئیات حزب کمونیست، ایدئولوژی کمونیستی و چگونگی حکومت شیطان بر جهان را بهطور نظاممند توضیح میدهند. آنها با کمک به مردم برای دیدن تهدیدی که بشریت با آن روبروست، یعنی بهای دوستی با «فاحشه بزرگ»، زنگ خطر را برای ایالات متحده و جهان به صدا درمیآورند.
در سال 2025، جهان فقط یک قدم با هدف نهایی کمونیسم فاصله دارد. ما باید هشیار بمانیم و به حقیقت پشت نقابهای مختلف ح.ک.چ پی ببریم. نمیتوانیم با ارائه بازارها و سرمایهگذاریها به ح.ک.چ، همچنان آن را قادر به حیات و رشد کنیم. فقط زمانی که کمونیسم – بزرگترین شیطانی که بشریت را نابود میکند و درعینحال به خدا کفر میورزد – را کاملاً رد کنیم، همه کشورها موهبتهای الهی خود را به دست خواهند آورد و آزادی و کرامت بشر باز خواهد گشت. فقط در این صورت است که از برادری واقعی، حقوق شهروندی و زندگی بهتر برخوردار خواهیم شد.
کتاب مکاشفه یوحنا بیان میکند که وقتی جهان در هرج و مرج فرو میرود، فرشته مقربی ظاهر میشود که جهان را هدایت میکند و مار هزارساله (اژدهای سرخ، که تصویر ح.ک.چ در بُعدهای دیگر است) را میگیرد و زندانی میکند.
جامعه تزکیه مدتهاست که شاهد بوده است که نبرد سرنوشتساز بین خیر و شر در تابستان 1999 آغاز شد و اینکه شیپور نبرد نهایی در سال 2024 به صدا درآمد.
وقتی داوری نهایی فرا برسد، آفریدگار چگونه ما را قضاوت خواهد کرد؟ آینده هر فرد با انتخابهای وی درباره مسائل مهم، درخصوص خودش، کشورش و بشریت بهعنوان یک کل، تعیین میشود.