(Minghui.org) برای میلیونها نفر در سراسر جهان، مطالعه کتاب جوآن فالون نقطه عطفی در زندگیشان بوده است؛ آنها راههای جدیدی برای درک چالشها یافتند و میگویند اخلاقشان بهبود یافته است.
تمرینکنندگان در رومانی، با پشتکار اصول حقیقت، نیکخواهی، و بردباری را که بنیانگذار فالون دافا، استاد لی هنگجی، در جوآن فالون بیان کردند، برای رشد نیکخواهی خود، رهایی از عادات ناسالم و بازیابی سلامت جسمانی خود، تزکیه کردهاند.
آنها اکنون، در سیاُمین سالگرد انتشار جوآن فالون میخواهند ماجراهای خود را در این خصوص به اشتراک بگذارند که چگونه این کتاب زندگیشان را بهبود بخشیده است و همچنان زندگیشان را بهبود میبخشد.
ولاد در سال 2012، در شرف اتمام تحصیلات کارشناسی خود در رشته مهندسی بود که با مربی یک دوره ارتباطات، درباره معنویت صحبت کردند، و آن مرد به او پیشنهاد داد که به فالون دافا نگاهی بیندازد.
ولاد گفت: «در ابتدا فکر میکردم چیزی پنهان، چیزی غیرعمومی وجود دارد که یادگیری [درباره فالون دافا] سخت است، اما متوجه شدم که همه آموزهها و تمرینها در یک وبسایت بهصورت رایگان در دسترس هستند.» اینگونه بود که وی برای اولین بار جوآن فالون را خواند.
او پس از خواندن این کتاب متوجه شد که چرا فرد باید شخصیت خود را بهبود بخشد و تصورات و عقایدش درباره اخلاق دوباره تعریف شد. «برای سالها نمیفهمیدم نیکخواهی چیست. همیشه احساس میکردم نیکخواهی چیزی احساسی و نشانهای از ضعف به نظر میرسد. اما اینطور نیست. پس از خواندن جوآن فالون فهمیدم که وقتی خودم را کنار میگذارم و احساساتم را رها میکنم، نیکخواه هستم.»
ولاد پس از شروع تمرین فالون دافا، شروع به بهکارگیری آموزهها کرد. وقتی به مادرش گفت که رابطهاش با دوستدخترش به پایان رسیده است و اینکه به دوستدخترش اجازه داده بیشتر وسایل او را داشته باشد، مادرش احساس کرد که با ولاد ناعادلانه رفتار شده است، اما ولاد آرام بود و تحت تأثیر قرار نگرفته بود.
«بخشی از جوآن فالون به یادم آمد که در آن آموختم قبل از گفتن هر چیزی یا انجام هر کاری، باملاحظه باشم. به مادرم نگاه کردم و گفتم که دوستدختر سابقم به این چیزها نیاز دارد. مادرم تحت تأثیر قرار گرفت، زیرا میدانست که من همیشه خودخواه بودم. او گفت: "تو یک قدیس هستی!" متوجه شدم که با رها کردن احساسات منفی و باملاحظه بودن، میتوانم احساس نیکخواهی داشته باشم.»
ولاد گفت که جوآن فالون به او کمک کرد تا راههای مثبتی برای حل تعارضها بیابد: «پس از خواندن جوآن فالون متوجه شدم که یک راه بسیار خوب برای مقابله با تعارض این است که ابتدا به خودم نگاه کنم، به آنچه احتمالاً انجام دادهام و باعث بروز این موقعیت شده است. باید اول به خودم نگاه کنم و بهجای متهم کردن طرف مقابل، ببینم چطور باعث بروز این مشکل شدم.»
ولاد گفت چون رک و صریح بود، ابتدا برایش سخت بود. اما با خواندن مکرر این کتاب، بهتدریج تعارضها و درگیریهای کمتری با دیگران داشتم.
«ازطریق خواندن جوآن فالون بهتدریج تغییر کردم. ابتدا خانوادهام متوجه تغییرات مثبت من شدند و بعداً دوستانم نیز متوجه شدند.»
ولاد گفت پس از تمرین فالون دافا برای نزدیک به 13 سال، در برخورد با سایرین، مهربانتر شده و کمتر قضاوتشان میکند. او هر روز جوآن فالون را میخواند، زیرا «به من کمک میکند فردی بهتر و متعادلتر شوم؛ فردی که باملاحظه است.»
جوآن فالون به من کمک میکند کارمند و مادر بهتری شوم
جورجیانا هنوز روزی را که تصمیم گرفت فالون دافا را تمرین کند به یاد دارد. او گفت: «24اوت2020 بود. این احساس بسیار قوی بود: "بله، همین است، این همان چیزی است که بهدنبالش بودم، به همین دلیل اینجا هستم!"»
وقتی جورجیانا کتابهای فالون دافا را خواند، آنها پرتو امید و یادآور زمانهای بهتر بودند. او گفت: «از کودکی، به مردم عشق میورزیدم، معتقد بودم که مردم توانایی انجام کارهای بزرگ را دارند و همیشه ایمان داشتم که هر کسی در قلبش خوبی دارد. با گذشت زمان، این چیزها تحتالشعاع تجربیات و انتخابهایم در زندگی قرار گرفت.»
قبل از اینکه او شروع به تمرین فالون دافا کند، روابط خانوادگیاش تیره بود و وضعیت سلامتی خوبی نداشت. افسرده بود و دچار حملات پانیک میشد. جورجیانا گفت: «بعد از اینکه خواندن جوآن فالون را برای اولین بار تمام کردم، گریه کردم. احساس میکردم از خواب بیدار شدهام. ناامیدیام محو شد و امیدوار بودم. فهمیدم که میتوانیم بلند شویم، تعالی یابیم.»
او با انگیزه گرفتن از آموزههای این کتاب، شروع به برداشتن گامهایی برای ساختن زندگی خود در جهتی مثبتتر کرد. شش ماه پس از شروع این تمرین، او و دوستپسرش که 16 سال با هم دوست بودند ازدواج کردند. او برای سالها نمیتوانست گواهینامه رانندگی خود را دریافت کند، زیرا نمیتوانست هیجانات اضطراب و ترسش را کنترل کند. بالاخره توانست در آزمون رانندگی قبول شود.
جورجیانا گفت: «از همان ابتدای تمرین و تزکیه متوجه شدم که بدون توجه به شرایط، باید استانداردهای بالایی را برای مهربانی با همه داشته باشیم.» او در شغل خود در مهدکودک با همکاران، والدین و کودکان، با احترام و محبت رفتار میکرد و همیشه سعی میکرد به دیگران خدمت کند. او همچنین دخترش را راهنمایی میکند که در رفتارش اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری را رعایت کند.
او گفت: «در مدرسه معلوم است که من و دخترم، راستش را میگوییم، هردو در فعالیتهای مدرسه کمک میکنیم و همچنین در نظافت کمک میکنیم و کلاس و سالنهای مدرسه را برای مراسمهای مختلف آماده میکنیم، باغبانی میکنیم و غیره. دخترم حتی اگر مورد آزار و اذیت قرار گیرد، مقابلهبهمثل نمیکند و من از والدین، فرزندان یا معلمان نمیخواهم که وضعیت را درست کنند.»
او گفت: «هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن دارم، وابستگیهای زیادی دارم که باید از آنها رها شوم، اما میدانم که ازطریق مطالعه جوآن فالون و پیشرفت در تزکیه، سطح به سطح، موفق خواهیم شد.»