فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

تزکیه راسخ در محیط خانوادگی

6 فوریه 2025 |   یک تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) همه مریدان دافا می‌خواهند در تزکیه خود کوشا باشند و پیشرفت کنند. اما اگر ما وابستگی‌های خود را تشخیص ندهیم، مشکل بتوان کوشا بود.

چند سال پیش، در یک غروب پاییزی، قبل از اینکه بخواهم افکار درست بفرستم، ناگهان صدای استاد را شنیدم که واضح، بلند، نیکخواهانه و موقر بود:

«بسیاری از مردم‌ سعی‌ می‌كنند گونگ خود‌ را رشد دهند، اما‌ فقط فکر می‌کنند تمرین‌ها مهم هستند و تزکیه را جدی نمی‌گیرند. اما حقیقت این است که گونگ كاملاً از تزکیه‌‌ شین‌شینگ‌ به‌دست می‌آید.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)

مات و مبهوت ماندم. قبل از این فکر می‌کردم که در تزکیه‌ام خوب عمل می‌کنم و سه کار را به‌خوبی انجام می‌دهم. پس از یادآوری استاد، رضایتم از بین رفت و رشد و بهبود عمیق شین‌شینگ را تجربه کردم.

زنگ بیداری

با شنیدن صدای استاد، احساس هیجان و خوشحالی کردم. اما احساس بدبینی، گناه و ناراحتی نیز داشتم.

بیش از بیست سال فالون دافا را تمرین کرده‌ام و آزمون‌ها و رنج‌های زیادی را در این راه تجربه کرده‌ام. اما واقعاً خودم را تزکیه نکرده‌ام و کاملاً خودمحور هستم. این عمدتاً در محیط خانوادگی من آشکار می‌شود. همسرم سرگرمی‌های زیادی دارد و دوست دارد از حیوانات خانگی، ازجمله گربه، سگ، ماهی، پرندگان و لاک‌پشت‌ها و همچنین انواع گیاهان و بونسای نگهداری کند. او از این کارها لذت می‌برد و اغلب از من می‌خواهد که از حیوانات و گیاهانش مراقبت کنم. به نظرم این کار خسته‌کننده و وقت‌گیر است. اگر نمی‌خواستم کمک کنم، او همیشه غر می‌زد.

برای اجتناب از غر زدنش، کاری را که او خواسته بود انجام می‌دادم، اما به‌تدریج از او رنجش به دل گرفتم. احساس می‌کردم که او به‌شدت بر تزکیه من تأثیر می‌گذارد و مرا از انجام کارهای درست باز‌می‌دارد. سعی کردم به‌طور منطقی برایش استدلال بیاورم، اما این فقط باعث بحث و درگیری بیشتر شد. خیلی اوقات، فقط وقتی او ناراحت می‌شد و شروع به گریه می‌کرد، متوجه می‌شدم که تزکیه‌کننده هستم و تسلیم می‌شدم.

تحمل ظاهری دوام ندارد

اختلافی که توضیح دادم سطحی بود. چیزی که واقعاً مرا آزار می‌داد این بود که همسرم خودخواه بود و طرز فکرش منحط و حاوی فرهنگ و عوامل منحرف حزب بود. پس از اینکه متوجه این موضوع شدم، فهمیدم که اگر در رابطه بین تزکیه دافا و مردم عادی به‌خوبی تعادل برقرار نکنم، با درگیری‌های دائمی با او مواجه خواهم بود.

هیچ میانبری در تزکیه وجود ندارد. پس از یادآوری استاد، زمانی را که صرف مطالعه و ازبر کردن فا می‌کردم افزایش دادم و به‌دقت آن را مطالعه می‌کردم. به‌دقت به درونم نگاه کردم و وابستگی‌های زیادی را کشف کردم، ازجمله طلب شهرت و ثروت، رد انتقاد، شکایت، حسادت، نگاه تحقیرآمیز به دیگران و مشاجره.

هر وقت همسرم کارهایی می‌کرد که دوست نداشتم، با او بحث نمی‌کردم. شاید استاد مواد پشت این وابستگی را برایم برداشتند، زیرا متوجه شدم که دیگر تحت تأثیر رفتار او قرار نمی‌گیرم.

اگرچه زمانی که اختلافات به وجود می‌آمد اولین قدم را برای تحمل کردن برمی‌داشتم، اما این بدان معنا نبود که جوهر «منیت» از بین رفته است. هنوز به‌سختی می‌توانستم صدای مشاجره را در ذهنم سرکوب کنم. شکایت، نارضایتی و رقابت‌جویی من در کلمات یا زبان بدنم مشهود بود، حتی اگر در ظاهر با آرامش به او پاسخ می‌دادم. فقط زمانی که دوباره اوضاع را به هم می‌ریختم متوجه می‌شدم که تمرین‌کننده هستم و نباید اینطور رفتار کنم. اما نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم. این سناریو بیش از دو سال بارها تکرار شد.

وقتی یک شب داشتم تمرینات را انجام می‌دادم، کمرم آنقدر شدید درد می‌کرد که تقریباً نمی‌توانستم تمرین را تمام کنم. از خودم پرسیدم: «آیا بحث‌وجدل کردن با همسرم اشتباه نیست؟» تنها با یک فکر، کمر‌دردم فوراً ناپدید شد! از پیدا کردن مشکل ریشه‌ای خوشحال شدم، اما در این بین، ناامید هم بودم: چرا حفظ شین‌شینگم اینقدر سخت بود؟

شش ماه بعد، کمردردم عود کرد. دوباره به درون نگاه کردم، اما درد از بین نرفت. اما هر چقدر به درونم نگاه کردم، نتوانستم آن وابستگی را پیدا کنم و احساس کردم که گیر کرده‌ام.

ازبین بردن حقیقی وابستگی از درون

امسال وقتی با یکی از هم‌تمرین‌کنندگان گپ می‌زدم، گفتم: «وقتی همسرم غر می‌زد، احساس می‌کردم که ماده سیاهی روی من می‌ریزد، و حالم خوب نبود.»

این تمرین‌کننده به من یادآوری کرد: «به این دلیل است که تو ماده‌ای مشابه در میدان بُعدی خود داری.» اما حرفش را به دل نگرفتم.

ده روز بعد همسرم به‌طور ناگهانی بی‌دلیل از من عصبانی شد.

صدایم را بلند کردم و گفتم: «چرا نمی‌توانی برای یک بار هم که شده تمامش کنی؟»

بلافاصله متوجه شدم که اشتباه کردم. حتماً وابستگی به شکایت داشتم، وگرنه او از من شکایت نمی‌کرد. این چیزی بود که باید آن را تزکیه می‌کردم. با این فکر، نگرش او بلافاصله تغییر کرد. تغییر آنقدر شدید بود که شگفت‌زده شدم.

سال‌هاست که فا را مطالعه می‌کنم. چرا متوجه نشده بودم که رنجش وابستگی بزرگی است که دارم؟ دوست دارم فکر کنم که درونگرا و مهربان هستم و به‌ندرت شکایت می‌کنم. اما به‌عنوان یک تزکیه‌کننده، همیشه باید از فا برای سنجش گفتار و اعمالم استفاده کنم.

بعد از اینکه به وابستگی خود پی بردم، استاد بسیاری از مواد بد را از من حذف کردند. سپس احساس راحتی، سبکی و آرامش کردم. حالا هر وقت دارم به شکایات همسرم واکنش نشان می‌دهم، بلافاصله متوجه می‌شوم و جلو خودم را می‌گیرم. بعد از مدتی، قلبم آرام می‌شود و حرف‌هایش دیگر تأثیری بر من نمی‌گذارد. احساس خوبی دارم و بالاخره می‌دانم چگونه تزکیه کنم.

تحت مراقبت نیکخواهانه استاد، بینش و درک خاصی درمورد تزکیه به دست آوردم. تزکیه عبارت است از ارتقای شین‌شینگ، جذب شدن در دافا، و تبدیل ذهن و بدن فرد.

استاد، برای نجات نیکخواهانه‌تان سپاسگزارم! با پشتکار ادامه خواهم داد.