آموزش و تشریح فا درکنفرانس فا در متروپولیتن نیویورک

لی هنگجی، ۲۰ آوریل ۲۰۰۳

سلام ( تشویق)

شما خیلی سخت کار کرده‌اید. ( تشویق) اخیراً ملاحظه کرده‌اید که در پی کوشش‌های متوالی مریدان دافا، از طریق آشکار کردن حقایق و از راه فرستادن افکار درست، مطالعه‌ی فا و تزکیه‌ی خودتان، قبل از فرا رسیدن نیروی عظیم اصلاح- فا، موجب تغییرات مهمی در وضعیت امور شده‌اید. درحقیقت، موجودات اهریمنی در بْعدهای مختلف، بسیارکم هستند. بطوری‌که قادر به آزار و اذیت و مزاحمت در مقیاس بزرگی نیستند. اما تا وقتی که هنوز هم وجود دارند، در جاهایی که برای شاگردان درک‌ها ناکافی است و وابستگی‌های ذهنی وجود دارد، مزاحمت‌هایی را ایجاد می‌کنند. دیگر به آنها اجازه ندهید شکاف‌ها در شین‌شینگ‌تان را مورد استفاده قرار دهند.

درحال حاضر میان برخی از شاگردان، اصطکاک‌هایی وجود دارد، و لازم است همگی توجه کنید- نمی‌توانید اجازه دهید این چیزهای کم‌اهمیت بر روی چیزهای مهمی که مریدان دافا قرار است انجام دهند اثر بگذارند. می‌خواهم به شما بگویم، مهم نیست که چه نوع اختلاف‌هایی روی می‌دهند و یا چه نوع از موقعیت‌هایی ظاهر می‌شوند، قطعاً این‌طور است که در خودمان شکاف‌هایی داریم. مطمئناً‌ این‌طور است. اگر شکافی وجود نمی‌داشت، هیچ‌کسی نمی‌توانست از آن سوء استفاده کند. وقتی تضاد شین‌شینگ بین شاگردان ما وجود دارد یا هنگامی که با همدیگر کار می‌کنید ناهماهنگی وجود دارد، و این مهم نیست که آن چیزی بزرگ یا کوچک باشد، به شما می‌گویم به‌طور قطع این اهریمن‌ها هستند که از شکاف‌ها استفاده می‌کنند. شما مریدان دافا هستید، بخشی ‌از شما که به‌طور کامل تزکیه‌ شده، کاملاً با استاندارد خدایان مطابقت می‌کند، اما سطح و ظاهر شما، هنوز هم درحال تزکیه در دافا است. اصولاً به‌عنوان مریدان دافا باید از هر لحاظ حالت یک مرید دافا را به نمایش بگذارید. بنابراین وقتی تضادی وجود دارد که شین‌شینگ شما را هر از چند گاه آزمایش می‌کند، آن توسط درک شما یا وابستگی‌های‌ مرتبط با شین‌شینگ‌تان باعث می‌شود. اگرچه آن حوادث کوچک هستند، ولی می‌توانند به آسانی در بعدهای مختلف توسط موجودات بد و آشفته مورد استفاده قرار گیرند. به این چیزها توجه کنید! شما از میان امتحان شیطانی گذشته‌اید، در نتیجه باید همه چیز را درک کنید.

در بین حضار، افرادی از اروپا، آسیا، استرالیا و همچنین امریکای جنوبی و بسیاری مناطق دیگر وجود دارند. برای شما آسان نیست بیایید و باهم بنشینید. چیزی وجود دارد که قبلاً گفتم. گفتم: اگرچه هم اکنون با همدیگر هستید، وقتی به کمال برسید هیچ یک از شما قادر به یافتن دیگری نخواهد بود. (خنده) همان‌طور که می‌دانید، این کیهان بی‌نهایت بزرگ است. به خاطر اصلاح- فا، سه‌قلمرو خلق شد. به‌ خاطر اصلاح- فا، جامعه‌ی انسانی خلق شد، بنابراین در گذشته بسیاری از موجودات سطح بالای  بسیاری از افلاک عظیم به اینجا آمدند. در آن زمان در تعداد وسیعی به اینجا نیامدند و آنها در مقام نماینده بودند، در دوره‌های زمانی مختلف آمدند تا همکاری کنند و این کارهای پایانی را انجام دهند. به این معنی که، بخش بزرگی از مریدان دافا، با آن بدن‌های کیهانی آمدند و هرکسی روابط تقدیری را شکل داد. به محض اینکه به کمال رسیده و رجعت کنید، تقریباً برای شما غیر ممکن است که دوباره همدیگر را ببینید، حتی اگر آن را بخواهید. بنابراین باید این بخش از رابطه‌ی تقدیری خود را گرامی بدارید. و بیشتر آنکه این روابط تقدیری شما با همدیگر در هم پیچیده شده است و روابط تقدیری متفاوتی در طی هر دوره‌ی زندگی شکل گرفت- این آسان نبوده است. بنابراین در زمان انجام کارها به خوبی با همدیگر تشریک مساعی کنید. هر مسئله‌ی مرید دافا، مسئله‌ی دیگران نیز هست. به خاطر بعضی چیزهای جزئی کوچک بین خودتان فاصله و ناهماهنگی ایجاد نکنید. نمی‌توانید این کار را انجام دهید و باید به تمام این چیزها ارزش بگذارید. و همچنین لازم است در کارهای دافا همکاری کنید و همکاری خوبی داشته باشید.

درحال حاضر برای مریدان دافا، فقط سه کار وجود دارد. یکی آشکارسازی حقایق است. یکی فرستادن افکار درست است- فرستادن افکار درست تأثیری روی بدن‌های‌تان و چیزهای خارج از بدن‌تان دارد. و دیگری تزکیه‌ی خودتان و به‌خوبی مطالعه کردن فا است. این سه کار بیشترین اهمیت را دارد. حالا همگی شما در مورد هدف آشکارسازی حقایق روشن و آگاه هستید، که برای افشا کردن آزار و اذیت اهریمنی است و برای این است که بگذاریم مردم دنیا بدانند و بگذاریم موجودات در کیهان بدانند. درحالی که اینجا درحال آشکارسازی هستید، لایه لایه‌ی بدن‌های شما که تزکیه را کامل کرده‌اند نیز در بدن‌های کیهانی سطوح مختلف درحال آشکارسازی هستند. شما باید آزار و اذیت و نمایش اهریمنی را افشا کنید و باید بگذارید که مردم دنیا آن را آشکارا ببینند، و این کار نیز آن را فرونشانده و از بین می‌برد. آشکارسازی حقایق بسیار قدرتمند است و آن عملی از روی نیک‌خواهی عظیم است، چراکه این آزار و اذیت کاملاً براساس دروغ و نیرنگ است. پس همه‌ی شما درباره‌ی هدف فرستادن افکار درست مریدان دافا روشن هستید، که اساساً، برای پاک‌سازی موجودات اهریمنی، که نژاد انسانی را کنترل کرده و مجبور می‌کنند که کار اهریمنی علیه دافا انجام دهند و مریدان دافا و مردم دنیا را آزار و اذیت می‌کنند، انجام می‌شود، و آن برای نجات نژاد بشری و موجودات ذی‌شعور است، و برای این است که موانع برای اصلاح- فا که برنامه‌ریزی شده بود را پاک کند. بنابراین بیش از اندازه مهم است. هیچ مرید دافایی نمی‌تواند در این مورد کم‌توجهی و مسامحه کند. و نمی‌توانید از هیچ عذر و بهانه‌ای برای نادیده گرفتن فرستادن افکار درست استفاده کنید. آن به این خاطر است که، اگر خود را به‌خوبی پاک نکنید، قادر نخواهید بود خودتان به‌خوبی عمل کنید و اگر خودتان را به‌خوبی پاک نکنید، برای دیگران نیز مداخله و مزاحمت ایجاد می‌کنید. سومین کار به‌خوبی مطالعه کردن فا است. اگر این قانون بزرگ را خوب مطالعه نکنید، کمال‌تان امنیتی نخواهد داشت. بیشتر این‌که همه‌ی کارهای مهم دافا که باید انجام دهید شبیه این خواهد بود که مردم عادی، با افکار فردی عادی و با بنیان یک فرد عادی، به‌دنبال کسب و کارشان می‌روند، و سپس این‌طور است که این فقط مردم عادی هستند، در بهترین حالت آن فقط انجام کارهای خوب برای دافا توسط مردم عادی است. از آنجا که مریدان دافا هستید، وقتی کارها را انجام می‌دهید، نمی‌توانید خودتان را از فا جدا کنید. شما هنوز هم به‌طور پیوسته درحال تغییر دادن این سطحی‌ترین بخشی که تغییر نیافته است هستید. این دلیل آن است که چرا نمی‌توانید بدون مطالعه‌ی فا ادامه دهید. باید فا را خوب مطالعه کنید. در فرآیند مطالعه‌ی ‌فا، خواهید توانست عناصر بد در خودتان را پاک‌سازی کرده، آخرین چیزهای کوچکی که دارید و هنوز تغییر نکرده‌اند را تغییر دهید. به چه دلیل من همیشه در گفتن این مسئله به شما تأکید می‌کنم که، فا را مطالعه کنید، فا را مطالعه کنید و فا را خوب مطالعه کنید؟ زیرا آن بیش از اندازه مهم است.

همان‌طور که درحال حاضر می‌دانید، مریدان دافا فرآیند کمال را به پایان رسانده‌اند، و امروز تاریخ، مسئولیت حتی بزرگ‌تری را به مریدان دافا اعطا کرده است: نه نجات و کمال‌ خودتان، بلکه نجات دادن موجودات ذی‌شعور بیشتری. این دلیل آن است که چرا استحقاق دارید مریدان دافا باشید. بنابراین به شما چنین مسئولیت بزرگ و تاریخی اعطاء شده است و همراه با آن، عزت و افتخار مربوطه به شما داده شده است. هرگز نگفته‌ام چه کسی هستم. اما با این همه، درحال اصلاح فا هستم. پس به‌عنوان مریدان دافا، امروز قادرید با همدیگر به اتفاق استاد، فا را اصلاح کنید، بنابراین فکر می‌کنم تا آنجا که به آنچه که در آینده برای شما ذخیره شده است می‌رسد-  هرگز به‌طور مشخص به شما نگفته‌ام، اما امروز به آن اشاره‌ای می‌کنم- آن عالی‌ترین و بی‌سابقه‌ترین افتخار خواهد بود. ( تشویق) آیا در مورد این فکر کرده‌اید؟ هر کسی که دافا را آزار داده است، هر کسی که مریدان دافا را مورد آزار و اذیت قرار داده است، سطح موجود دست اندرکار هر اندازه بالا باشد، یک برابری و هم‌سنگی بین آن موجود و شما شکل گرفته است. بدون توجه به این‌که آن چقدر سطح بالا باشد، معادل شما می‌شود. اما آنهایی که دست‌اندرکار هستند لُردهای افلاک بسیار بلندمرتبه‌ی عظیم‌الجثه هستند، لردهای افلاک عظیم‌الجثه‌ی بی‌حد و مرز، و حتی موجودات بلندمرتبه‌تر هستند، و اما حالا آن بلندمرتبه‌ترین مکان‌های افلاک عظیم‌‌الجثه‌ی گوناگون که اعمال بدی را علیه دافا انجام داده‌اند، یک برابری با مریدان مختلف دافای من شکل داده‌اند. همگی درباره‌ی این فکر کنید. آن چه معنایی می‌‌دهد؟ می‌‌توانم به شما بگویم که اگرچه تعداد زیادی مریدان دافای من توسط آزار و شکنجه کشته شده‌اند، فا تعیین شده است: موجودات آنها، موقعیت‌های‌شان را با آن بلندمرتبه‌ترین موجوداتی که آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده‌‌اند، جابجا خواهند کرد. ( تشویق)

به این‌صورت است. چرا چنین خدایان سطح بالایی درگیر شدند؟ چرا چنین خدایان سطح بالایی، موجودات پایین‌تر را مجبور کردند تا مریدان دافا را آزار دهند؟ آنها به‌طور مستقیم در این کار شرکت نکردند، اما عوامل‌شان موجب این مسئله شدند، بنابراین چگونه می‌توانند برای آن مسئول نباشند؟ آنها شرکت کردند، بنابراین باید برای این مداخله و مزاحمت پاسخ‌گو باشند. این یک قانون کیهان است. وگرنه این ربطی به آنها نمی‌داشت. تا آنجا که ارتباط کوچکی با آنها وجود داشته باشد، مجبورند که مسئول باشند. وقتی که دیگر شایستگی این را نداشته باشند که آنجا بنشینند، به مریدان دافا اجازه داده خواهد شد که به بالا تزکیه‌ کنند و آنجا بنشینند. عمل‌کرد آن این‌گونه است.

در واقع، چیزهای زیادی اینجا وجود دارند که مردم عادی نمی‌‌توانند حتی تصور کنند. آنها ممکن است معمولی به نظر برسند، اما تمام کارهایی که مریدان دافا انجام می‌‌دهند، بسیار باشکوه هستند و آنها بی‌سابقه هستند. شما می‌بینید، این آزار و اذیت علیه مریدان دافا نهایت شیطنت می‌باشد و باعث جنجال بزرگی شده است، و قانون بزرگ کیهان نجات را به مردم در دنیای بشری عرضه می‌‌کند- چنین فای بزرگی در دنیای بشری اشاعه داده می‌‌شود- اما چرا بسیاری از مردم دنیا بی‌‌تفاوت هستند و واکنش نشان نمی‌دهند؟ درحقیقت، آنها توسط نیروهای کهن مهار شده‌اند و محکم مهر و موم شده‌اند. نیروهای کهن فکر می‌‌کنند که تزکیه‌ کردن در دوره‌ی اصلاح- فا و اعتبار بخشیدن به فا، کار مریدان دافا است و افراد دیگر لیاقت ندارند که در آن شرکت کنند. تحت این شرایط، برای مردم دنیا مشکل است که به حقایق فای دافا و تقدس خود فا پی ببرند. اما آنها قادرند چیزهایی شبیه آنچه را که بشریت، مردم امروزه، "حقوق بشر" درحال پایمال شدن است و آزادی عقیده درحال سرکوب شدن است می‌نامند درک کنند. بنابراین وقتی درحال آشکارسازی حقایق هستید گفته‌های شما باید حول و حوش آن عناوین متمرکز باشد و مردم قادر به فهم آن خواهند بود و آنها حامی خواهند بود. تا آنجایی که کسی هنوز احساسی از عدالت‌خواهی داشته باشد، یا هنوز جنبه‌ی خوبی داشته باشد، و هنوز هم بتواند نجات پیدا کند، او پشتیبانی و حمایت خواهد کرد. بنابراین وقتی از سطحی بسیار بالا صحبت می‌‌کنید درواقع تأثیر، بد خواهد بود. آن به این دلیل است که هرکسی که در این زمان فا را کسب می‌کند یک مرید دافا است، و وقتی همان‌طور که حقایق را آشکار می‌کنید می‌‌خواهید مردم عادی را به مریدان دافا تبدیل کنید، نگران نتایج هستید. هرکسی که وقتی حقایق را آشکار می‌کند در سطحی بسیار بالا صحبت کند غیرمنطقی می‌‌شود و صدمه می‌رساند. و اگر به کلمات احتیاطی و دوراندیشی گوش نکند و بیش از حد وابسته باشد، ممکن است حتی کارهای بسیار بدتری انجام دهد و توسط اهریمن‌ها مورد استفاده قرار گیرد. وقتی واقعاً گناهانی از این نوع را مرتکب شده‌ باشید، اهریمن‌ها ممکن است شما را پایین بکشند.

بنابراین هیچ‌یک از این چیزها جزئی نیستند، و باید آنها را به‌خوبی اداره کنید. مسیر شما و فکر می‌‌کنم درحال حاضر همه این را دیده‌اید، در واقع بسیار باریک است. اگر فقط یک ذره منحرف شوید واجد شرایط استاندارد یک مرید دافا نخواهید بود. فقط یک راه بسیار درست وجود دارد که می‌‌توانیم در آن قدم برداریم، و نمی‌توانیم حتی یک ذره منحرف شویم، زیرا این امر مورد نیاز تاریخ و مورد نیاز زندگی موجودات ذی‌شعور در کیهان آینده است. کیهان در آینده نمی‌‌تواند به‌خاطر داشتن کوتاهی‌های شما در طول اصلاح- فا، هیچ انحراف یا اشتباهی داشته باشد، بنابراین برای شما مهم است که در طول اعتباربخشی‌تان به فا، در هر مرحله‌ای به خوبی قدم بردارید. فقط به‌نظر می‌آید که انگار این عادی است. هیچ ننگ و آبروریزی و پشیمانی را در مسیری که می‌پیمایید وقتی به فا اعتبار می بخشید و در طول این دوره که تقوای عظیم‌تان را بنیان می‌نهید به‌جا نگذارید. آن‌ها هرگز نمی‌‌توانند محو شوند. البته خواه این تزکیه‌ باشد، اعتباربخشی به فا، یا پاک کردن آزار و اذیت با افکار درست باشد، این امر هنوز پایان نیافته است و قبل از آن‌که تمام شود، برای افرادی که به‌خوبی انجام نداده‌اند، این یک فرصت است. اگر در انتها هنوز هم امور را به‌خوبی اداره نکنید، وقتی پایان فرا می‌رسد شکست خواهید خورد. وقتی آزار و اذیت در ابتدا شروع شد، شاگردان در چین و خارج از چین نیز واقعاً درخصوص خیلی از مسائل خوب عمل نکردند. وقتی در آن زمان خوب عمل نکردند، می‌‌توانستید بگویید که فاقد تجربه بودند، یا اینکه هرگز با چنین چیزهایی روبرو نشده بودند، بنابراین نمی‌‌دانستند چه‌کار باید بکنند. حالا که چند سال به‌سرعت گذشته است نمی‌‌توانید دیگر آن را بگویید. حالا کاملاً‌ به‌خوبی و به‌طور منطقی می‌دانید امور را چگونه اداره کنید، بنابراین باید حتی بهتر انجام دهید و آنچه که در گذشته اتفاق افتاد، نباید دوباره تکرار شود.

اگر در تزکیه‌‌‌ی خودتان خوب عمل کنید، بر روی چیزهای مهمی در آینده‌ی کیهان تأثیر خواهد داشت. روند کمال شخصی مریدان دافا به انتها رسیده است، اما به‌عنوان مرید من، به‌عنوان یک مرید دافا، مسئولیتی که تاریخ امروز بر روی دوش شما گذاشته است، با به کمال رسیدن شما به پایان نمی‌‌رسد- از شما می‌خواهد که کارهای حتی بزرگ‌تری را انجام دهید و می‌‌خواهد برای شما تقوای عظیم حتی بزرگ‌تری را بنا نهد. البته این به معنی این است که حتی مقام دستیابی حتی بالاتری در انتظار شما است، و کیهان مسئولیت‌های حتی بزرگ‌تری را دارد که در انتظار شما است. چگونگی ارتباط آنها این‌طور است. قبلاً گفتم که مریدان دافا، باید به سعی و کوشش خود ادامه دهند تا زمانی که به اندازه‌ی کافی به‌خوبی انجام نداده‌اند. اگرچه از روند تزکیه‌ گذشته‌اید، اما باید هنوز هم خود را تزکیه‌ کنید تا حتی بهتر باشید و سطحی‌‌ترین قسمت، آن بخش باقیمانده‌ای را که به‌طور کامل تزکیه‌ نشده به‌خوبی تزکیه‌ کنید، بنابراین خواندن کتاب‌ها و مطالعه‌ی فا، دارای بیشترین اهمیت است.

آیا یک چیز را می‌‌دانید؟ من قبلاً درمورد فای "پرواز در پهنای روشنایی روز" صحبت کردم، و آن درباره‌ی این است که وقتی بدن سطحی به‌خوبی تزکیه‌ شود، می‌‌تواند در پهنای روشنایی روز پرواز کند. اما آیا می‌دانید در گذشته، چه نوع افرادی در پهنای روشنایی روز پرواز کردند؟ هیچ‌یک از آنهایی که در پهنای روشنایی روز پرواز کردند، سه‌قلمرو را ترک نکردند. دلیل آن این است [که]، در چشم خدایان در آسمان‌ها، بدن‌های گوشتی انسانی کثیف‌ترین هستند و مطلقاً نمی‌‌توانند به آسمان‌ها آورده شوند. بنابراین بدون توجه به این‌که تا چه اندازه خوب تزکیه‌ می‌کردید، نمی‌‌توانستید آن را انجام دهید. آن نوع پاکی و تقدسی را که آنها در آسمان‌ها دارند نمی‌داشتید و نمی‌توانستید به آن وضعیت برسید. اما آنچه که امروز درحال انجام آن هستم، تنها ایجاد تغییراتی در بدن‌های شما در سطح نیست و این فقط درباره‌ی این‌ نیست که برای مردم در دنیای بشری واقعاً ممکن ساخته شود که تا [سطح] خدایان ورای سه‌قلمرو در آینده تزکیه‌ کنند. بلکه، آن برای هماهنگ کردن کل سیستم کیهانی است. در گذشته، تقریباً هیچ‌کسی قادر نبود تا [سطح] یک خدای خارج از سه‌قلمرو تزکیه‌ کند. همان‌طور که گفتم، حتی با آنکه در پهنای روشنایی روز پرواز کردند، اما همگی خدایانی درون سه‌قلمرو می‌شدند. آنها سه‌قلمرو را ترک نکردند، اما خدایان بودند. اما آنچه که امروز می‌‌خواهم انجام دهم و روش تزکیه‌ای که‌ به مریدان دافا اعطا کرده‌ام، ایجاد خرد بی‌‌سابقه‌ی حتی بالاتری در کیهان است. هدف این است که برای موجوداتی که در آینده سقوط می‌‌کنند، ممکن ساخت که از اینجا برگردند-- حداقل چنین فرصتی خواهند داشت. این بخشی از قادر ‌شدن کیهان به هماهنگ کردن خودش است. چرا این را اغلب تأکید می‌‌کنم؟ امروز، این توانایی مریدان دافا که به آن مرحله‌ی نهایی برسند، مسیری برای موجودات بشری ایجاد خواهد کرد تا خدا شوند. قبلاً این هرگز در طول تاریخ اتفاق نیفتاده است. در گذشته، آنهایی که به‌طور واقعی سه‌قلمرو را ترک کردند همگی روح‌های کمکی بودند. یک تعداد از موجودات درون سه‌قلمرو همراه با بدن‌ها در تزکیه موفق شدند، و همگی خدایان درون سه‌قلمرو بودند. اما این بار، نه تنها مریدان دافا بدن‌های‌شان را تا خارج از سه‌قلمرو تزکیه‌ خواهند کرد، بلکه ترتیبی خواهم داد تا سطوح مختلف، تا پادشاهان و لردهای بی‌نهایت سطح بالا تزکیه‌ کنید. و آن، اعتباربخشی به خرد کیهان جدید نیز می‌باشد، و یکی از شکل‌هایی که در آن موجودات آینده به حالت هماهنگ کردن می‌رسند خواهد بود. بنابراین این چیز کوچکی نیست. نهایت‌ِ پایان تغییر بدن سطحی، درباره‌ی رسیدن به بالاترین خلوص است. دستیابی به چنان درجه‌ی بالایی چیزی است که هرگز توسط خدایان انجام نشده و هیچ خدایی هرگز جرأت فکر کردن در مورد آن را نداشته است، زیرا در چشم خدایان، هر چیزی در پایین، به‌طور غیرقابل تحملی کثیف است. این بار چنین کاری را انجام داده‌ام. کمال مریدان دافا، درحال به‌جای گذاشتن سابقه‌ای [برای این کار] است، و مسیری را برای آینده خلق کرده است. ما می‌‌گوییم "خلق کردن"، اما درحقیقت فا این خرد را خیلی پیش از این داشت. آن صرفاً درحال حاضر به اجرا گذاشته می‌شود.

چرا لازم بود بدین طریق انجام شود؟ همان‌طور که اکنون گفتم، بدین دلیل است که کیهان نیاز به هماهنگ شدن دارد. درواقع، عوامل بسیار زیادی وجود داشتند. اگر این مسیر روشن شود، یکی از بزرگ‌ترین مسائل حل خواهد شد، و این امر چیزی است که هیچ خدایی در کیهان جرأت نکرده تصور کند. آیا می‌دانید خدایان چگونه وجود دارند؟ آن عده از شما که در بخش میانی ایالات متحده بوده‌اید ممکن است دیده باشید که تعدادی از کوه‌های موازی و صخره‌های روباز به موجودات انسانی شباهت دارند، مخصوصاً آنهایی که در قسمت‌های جنوب و جنوب مرکز کشور هستند، و آنها خیلی شبیه خدایان به‌نظر می‌رسند. برخی از آن صخره‌ها شبیه بودی‌ساتواها و بوداها هستند و برخی شبیه دیگر خدایان به‌نظر می‌رسند. چرا بدین صورت است؟ درحقیقت، آنها با خدایان هم‌خوانی دارند. آنها پایین‌ترین بخش خدایان هستند. خدایان‌ِ گذشته مطابقتی با سطح سیارات دارند، و همه‌ی آنها یک نظام گردش زندگی دارند. خدایان مطمئن می‌‌شوند که صخره‌ها تباه نخواهند شد و موجودیت صخره‌ها، زندگی خدایان را تضمین می‌کند؛ یک بار که صخره‌ها رو به زوال گذارند بدن خدایی از هم پاشیده می‌‌شود، و سپس برخی از خدایان سقوط خواهند کرد. ارتباط آنها این‌گونه است. درحقیقت، این مسئله توسط خدایان بالاتر کنترل می‌شود. اما این نوع مطابقت، یک فرآیندی [شبیه این‌که] ذراتی ذرات دیگر را شکل دهند نیست، [شبیه فرآیندی] که در آن، ذرات کوچک ذرات بزرگ را شکل می‌‌دهند و ذرات بزرگ یک لایه‌ی ذرات حتی بزرگ‌تری را شکل می‌‌دهند [نیست]. بلکه، طبیعت و سرشت مادی کمتر و کمتر می‌شود، یعنی، ماده بیشتر و بیشتر محو می‌شود تا به حد [رسیدن به] استاندارد یک بدن خدایی محو می‌شود؛ درحقیقت، ماده همچنین سبک‌تر و سبک‌تر می‌شود تا به خدایان سطوح مختلف و بالاترین خدایان می‌رسد. البته هر چه بیشتر محو شده باشد، خالص‌تر است. قبلاً گفته‌ام که وقتی مریدان دافا برای حضور در کنفرانس فا توسط هواپیما از اروپا آمدند به نظر می‌رسد که از یک راه کاملاً دور سفر کرده‌اند، اما در چشم خدایان، ذره‌ی زمین درست شبیه یک دانه‌ی کوچک شن است، این‌قدر کوچک، و مسافتی که طی کردید مثل این است که اصلاً حرکتی انجام نشده است. برای انسان‌ها این‌گونه است. و خدایان نیز درواقع محدودیت‌های خدایان مختلف را دارند. خدایان‌ِ گذشته در محدوده‌ی مرزهای خودشان سفر می‌کردند، و محدودیت‌ها نتیجه‌ی هم‌خوانی با صخره‌ها بر روی زمین بود. آنها نمی‌توانستند از صخره‌های روی سطح سیارات کیهان جدا شوند، و نمی‌توانستند آنها را با خود بیاورند. اگر آن صخره‌ی هم‌خوان را از دست می‌دادند شبیه این می‌بود که ریشه‌شان را از دست داده‌اند و آنچه که حیات‌شان را تضمین می‌کرد از دست داده‌اند، و آنها متلاشی و نابود می‌شدند. این را هرگز به شما نگفته‌ام. ( تشویق)

امروز این را برای شما آشکار کرده‌ام. این بدین معنی است که مشکل حل شده است. چرا گفتم که خدایان آینده و کیهان جدید‌ِ ‌آینده به‌طور باورنکردنی شگفت‌انگیز هستند؟ یک سخنرانی طولانی در مورد فا زمان می‌برد تا همه و هریک از چیزهای شگفت‌انگیز را توضیح داد. همان‌طور که می‌بینم، خدایان آینده به‌طور واقعی شبیه خدایان خواهند بود- آنها دیگر نیاز نخواهند داشت با صخره‌های روی زمین مرتبط باشند. و خدایان سیستم‌های دیگر نیاز نخواهند داشت با صخره‌ها و ماده‌‌ی بر روی ذرات سطحی در سیستم‌‌های خودشان مطابقت داشته باشند. علت این است که در گذشته، اگر خدایان بزرگ‌ترین و پایین‌ترین ماده برای هم‌خوانی با آن را نمی‌داشتند، سیستم گردشی ماده را از دست می‌دادند و زندگی‌شان تضمینی نمی‌داشت. چنین رابطه‌ای وجود داشت. پس آیا در مورد این فکر کرده‌اید: صخره‌ها از مولکول‌ها ساخته می‌شوند، و البته بدن‌های انسانی نیز به‌همین شکل، بنابراین وقتی در تزکیه‌‌ی سطحی‌ترین بدن مادی که یک انسان دارد موفق شده‌اید، آیا با خودتان این اطمینان اساسی را نخواهید برد؟ هرجا که بروید به‌واسطه‌ی آن محدود نخواهید شد. اما باید به خلوص و تقدس مورد نیاز آن سطح نائل شوید. و می‌توانم به همگی شما بگویم، درطول اصلاح- فا، هم‌اکنون بدترین را به بهترین و کامل‌ترین وضع برگردانده‌ام. ( تشویق)

درحقیقت، خدایان سطوح مختلف همگی، حیطه‌ی محدودیت‌های خودشان در سطوح مختلف را دارند، محدودیت‌های موجودات در آن سطوح. تا جایی که به انسان‌ها مربوط می‌شود، هیچ‌کسی تاکنون به آنها نگفته است که خدایان در چه نوع وضعیتی قرار دارند، و این مجاز نیست. کیهان قدیم کاملاً متلاشی خواهد شد و همه چیز سپری خواهد شد. آنچه که درباره‌اش صحبت کردم همگی مربوط به گذشته است. آینده آن‌گونه نخواهد بود، آن واقعاً شگفت‌انگیز است. خدایان آینده به‌طورکامل از محدودیت‌های خدایان گذشته جدا خواهند شد، و حتی باشکوه‌تر، شریف‌تر و بیشتر شبیه خدا خواهند شد. بنابراین اصلاح کردن فا در بدن‌های کیهانی فقط درباره‌ی اصلاح نظم کیهان نیست [و بدین دلیل انجام شود] که آن دیگر به‌اندازه‌ی کافی خوب نیست، یا اصلاح کردن فای گذشته که به‌دلیل این‌که دیگر به‌اندازه‌ی کافی خوب نیست انجام شود. به این چیزها محدود نمی‌شود. اگر این‌گونه می‌بود، پس درباره‌اش فکر کنید، درواقع لازم نبود که حتماً توسط من انجام شود. به‌خاطر این‌که مشکلات بسیار زیادی وجود داشت و لازم بود در سطحی بنیادین حل و فصل شوند بود که من آمدم. ( تشویق) مثل شما، بدون توجه به این‌که استاد چه می‌گوید، این بدن ظاهری ‌‌استاد مثل بدن شما به نظر می‌آید، اینجا ما یک ظاهر انسانی داریم. اما همان‌طور که می‌دانید، شما تزکیه‌‌کنندگان هستید، بنابراین به‌طور بنیادی با موجودات انسانی تفاوت دارید. البته میان شما و من تفاوت دیگری وجود دارد و از آنجا که قبلاً در مورد آن با شما صحبت کردم، اینجا در مورد آن صحبت نخواهم کرد.

آنچه که می‌گویم این است که، در طول تزکیه‌تان باید زمان را دریابید و خودتان را به خوبی تزکیه‌ کنید. بدون توجه به این‌که چقدر مشغول هستید یا مجبورید چه مقدار کارهایی را انجام دهید، نمی‌توانید از مطالعه‌ی فا و تزکیه‌‌ی خودتان غفلت کنید. آن تضمینی اساسی است که امور مربوط به اعتبار بخشی فا را به‌خوبی انجام دهید، همچنین تضمینی است که قادر به انجام آن تا مرحله‌ی نهایی خواهید بود. چیزهای بسیار زیادی عادی به ظاهر می‌آیند، اما افتخارات باشکوه بی‌نهایت ویژه و شگفت‌انگیز در آنها وجود دارند. اگر بتوانید سه کار را به‌خوبی انجام دهید، آنگاه هر چیزی پوشش داده می‌شود، هر چیزی شامل می‌شود. زمان زیادی برای اعتبار بخشیدن به فا باقی نمانده است. فقط یک نگاه بیندازید- اهریمن به سرعت به پایانش نزدیک می‌شود. شما افراد حاضر در اینجا، از میان ۲۰ جولای ۱۹۹۹ با موفقیت گذشته‌اید، چگونگی مسائل در آن موقع و درحال حاضر را دیده‌اید. اهمیتی ندارد که در بخش‌هایی از چین، اهریمن چه اندازه خشونت‌آمیز است، این روزها دیگر آن‌طور نیست. و این در تمام دنیا صحت دارد. مردم درباره‌ی این آزار و اذیت اهریمنی، بیشتر و بیشتر روشن‌ هستند. مردم دنیا درحال بیدار شدن هستند. تغییراتی شبیه این فقط وقتی رخ می‌‌دهد که شیطان به آن گستردگی از بین رفته باشد. فقط وقتی شیطان پاک‌سازی شود مردم می‌توانند بیدار شوند. به‌عبارت دیگر، آزار و اذیت اهریمنی دیگر نمی‌تواند خودش را حفظ کند و وقت و زمانی که به اهریمن داده شد درحال تمام شدن است. اگر قبل از آن‌که نیروی عظیم اصلاح- فا وارد شود، نیروهای کهن فکر کنند که دیگر بیش از این نمی‌توانند آزمایش کردن مریدان دافا را پیش ببرند و تقوای عظیمی را برای این فا بنا نهند، آنگاه نیروهای کهن آنها را مجبور می‌کنند که از صحنه‌ی تاریخ عقب‌نشینی کنند و وارد دروازه‌ی‌ نیستی شوند، و این امر تمام خواهد شد. بنابراین باید وقت را غنیمت شمارید. در طی این دوره‌ی زمانی پایانی قبل از این‌که آن تمام شود واقعاً نمی‌خواهید که خودتان را ناامید کنید، و باید کارهای نهایی را به خوبی انجام دهید. حالا، استاد درحال این نیست که شما را مثل آن انقلابیون به شورش هدایت کند. ( افراد می‌خندند) استاد درحال این نیست که شما را به گرفتن قدرت سیاسی کسی هدایت کند. استاد درحال هدایت شما به تزکیه کردن است. ( تشویق) آنچه که افشا می‌کنید اهریمن است، شرارت آن رژیم رذل، و هدف این است که اهریمن را مهار کرد، اهریمن را ازبین برد، و آزار و اذیت مریدان دافا و دافا را ازبین برد. ( تشویق) این در مورد به‌دست آوردن چیزهای مردم عادی در دنیای عادی نیست. بنابراین زمانی که کارها را انجام می‌دهید، مجبورید آنها را از نقطه‌نظر یک مرید دافا انجام دهید. نیاز دارید که مردم عادی کارهایی را که انجام می‌دهید درک کنند، و نمی‌خواهید کاری کنید که مردم عادی فکر کنند ما به دنبال بعضی چیزهای عادی هستیم- مطلقاً نمی‌خواهید! البته تا امروز، آن که درک نمی‌کند، فقط پوسته‌ی بشری است- مردم دنیا واقعاً می‌دانند. و چرا می‌گویم آنها می‌دانند؟ زیرا هر موجود دارای جنبه‌ای است که می‌داند؛ او می‌داند دافا کلاً درباره‌ی چیست. مدتی پیش چیزها آن‌گونه بودند زیرا عناصر اهریمنی پوسته‌ی بشری مردم را از بخشی از آنها که آگاه است جدا کردند، و آن پوسته‌ی بشری که آگاه نیست را کنترل کردند. امروز آن عناصر به تدریج درحال تمیز شدن هستند و تعداد بیشتر و بیشتری از آنها درحال از بین رفتن هستند. آنچه باقی مانده است کمتر و کمتر می‌‌شود و مردم دنیا بیشتر درحال بیدار شدن هستند.

شما باید این بیماری واگیرداری را که هم اکنون در چین آمده است دیده باشید. درست است؟ آیا بیماری واگیردار بزرگی نرسیده است؟ آن را با اصطلاحات انسانی در نظر بگیرید، این آسمان است که مردم را تنبیه می‌‌کند. آن چه را که آن مورد هدف قرار می‌‌دهد، ما مریدان دافا کاملاً به‌خوبی می‌‌دانیم: کسانی را که سزاوار نیستند تا نجات داده شوند مورد هدف قرار می‌‌دهد، افرادی که غیرممکن است هنگام آشکارکردن حقایق توسط مریدان دافا نجات داده شوند و کسانی که برای ارواح فاسد شیطانی مفید نیستند. این اولین پاک‌سازی است. آسمان درحال تنبیه کردن است، با این‌حال چین هنوز هم برای مخفی کردن تعداد مرگ و میرها دروغ می‌‌گوید. به شما می‌‌گویم، تعداد خیلی زیاد است و هنوز به نقطه‌ی اوج نرسیده است. مردم آن را ترسناک می‌بینند، اما درحقیقت، چیز واقعاً مهیب هنوز شروع نشده است. این آن پاک‌سازی واقعی بزرگ در زمانی که فا اصلاح دنیای بشری را آغاز می‌کند، نیست. آن حتی بیشتر وحشتناک خواهد بود، وقتی‌که پاک‌سازی بزرگ فرا می‌رسد و آن کل دنیا را هدف قرار می‌دهد. وقتی افراد اهریمنی دیوانه‌وار پیش می‌روند، از هیچ چیز نمی‌‌هراسند، اما، وقتی مصیبت به‌طور واقعی بر آنها فرود بیاید، شوکه خواهند شد. منتظر باشید و ببینید- امسال سال پرحادثه‌ای خواهد بود. چیزهای زیادی اتفاق خواهد افتاد.

بسیاری از شاگردان با شتاب از مناطق دیگری آمدند. شاید چیزهای زیادی دارند که بخواهند از من بپرسند. خیلی طولانی صحبت نخواهم کرد، چراکه نمی‌خواهم وقت زیادی از شما بگیرم. اگر احساس می‌کنید سؤالاتی وجود دارند که مجبورید از استاد بپرسید، می‌توانید آنها را بر روی کاغذ بنویسید و به اینجا بفرستید و من آنها را برای شما پاسخ خواهم داد. ( تشویق طولانی)

ضمناً دربار‌ه‌ی چیزی با شما صحبت می‌کنم. استاد با تمام موجودات ذی‌شعور با بزرگ‌ترین شفقت رفتار می‌کند، و در هر وضعیتی این‌گونه است. در هر کنفرانس دافا، تا جاییکه شرکت می‌کنم، به شما با عنوان مریدان دافا اشاره کرده‌ام. همه‌ی شاگردانی که مرا در موقعیتی عمومی دیده‌اند، همواره به شما نیز با عنوان مریدان اشاره کرده‌ام. (تشویق) اما تعدادی از شما درطی تاریخ با من روابط تقدیری شکل ندادید؛ شما در طی این اشاعه‌ی دافا وارد شده‌اید، و نسبتاً درد و رنج بیشتری دارید. شاگردانی شبیه این در سرزمین چین و خارج از آن نیز وجود دارند، و درد و رنج‌ها برای شما به شکل مختلفی تجلی پیدا می‌کند. با وجود این، فشار زدودن وابستگی‌های بشری و فشار روی ذهن‌ شما به هیچ وجه کم نیست. اما بدون توجه به موقعیت شما، استاد قطعاً با شما به‌صورت برابر رفتار خواهد کرد. تا وقتی به‌عنوان مریدان دافا به حساب آیید، استاد با شما به‌عنوان یک مرید دافا رفتار می‌کند و شما را هدایت می‌کند. (تشویق) اما شما باید خودتان خوب عمل کنید. ( تشویق) این‌طور به نظرم می‌‌آید که آزار و اذیت و اعتباربخشی شما به فا در میان آن وارد مراحل پایانی شده است. زمان می‌گذرد، و آن عده از شما که به‌خوبی عمل نکرده‌اید، باید درباره‌ی این فکر کنید- واقعاً باید نگاه سختی به خودتان بیندازید. این اولین باری است که به مریدان دافا بدین شکل هشدار داده‌ام. ( تشویق) اینکه آیا می‌‌توانید به کمال برسید، به خودتان مربوط است.

بعضی افراد هستند که هنوز مرتکب برخی کارهای کثیف و شرم‌آور می‌‌شوند، کارهایی ناسزاوار برای دافا و کارهایی ناسزاوار برای عنوان مرید دافا. من با هیچ یک از شما به‌طور متفاوت رفتار نکرده‌ام. در پایان، موقعی‌که نتوانید به‌سوی کمال پیش بروید، خود شما باید مسئولیت آن را به دوش بکشید! استاد سعی نمی‌‌کند کسی را بترساند. هر کسی که این موقعیت تاریخی را از دست بدهد، هر کسی که این فرصت را از دست بدهد، وقتی به آنچه که از دست داده‌اید پی ببرید، حتی نخواهید خواست که زندگی کنید حتی اگر به شما اجازه داده شود! فکر نکنید که چون استاد همواره مهربان است، می‌توانید رحمت استاد را حق خود بدانید! استانداردهایی برای مریدان دافا وجود دارد، و فا استانداردهایی دارد. این‌گونه نیست که همه بتوانند با هم اوقات خود را به بطالت بگذرانند و واجد شرایط باشند. روح هر شخصی به فکر افتاده است، هرشخصی خودش را به‌طور واقعی تزکیه‌ می‌کند و هر شخصی درباره‌ی این فکر می‌کند که چگونه در برابر وجودش مسئول باشد. چرا برخی از شما قادر به انجام این کار نیستید؟ با نگاه کردن به شما استاد خیلی نگران است! با نگاه به شما استاد خیلی نگران است! امروز شاید کلمات استاد خشن بوده باشد، اما شاید نمی‌‌توانست کارگر باشد، اگر یک پتک سنگینی را به‌کار نمی‌‌بردم. اگر قادر به نجات شما نباشم، بزرگ‌ترین تأسف من خواهد بود. اگر می‌‌توانستید به اندازه‌ی من نگران باشید عالی می‌بود.

بسیار خوب، حالا به سؤالات شما پاسخ خواهم داد. ( تشویق)

پرسش: تمامی مریدان دافای جینان به استاد درود می‌‏فرستند.

معلم: متشکرم. ( تشویق)

پرسش: مریدان دافای اتریش به استاد درود می‌‏فرستند. مریدان دافا از اوروم‌‏چی، شین‌‏جیانگ، به استاد درود می‌‏فرستند.

معلم: متشکرم. ( تشویق)

پرسش: هر وقت که بعضی بلایا برای موجودات بشری اتفاق می‌‏افتاد، مثل "۹-۱۱" (۱۱ سپتامبر)، ویروس فعلی سارس، و شکنجه‌‏ی دیوانه‌‏وار علیه مریدان دافا، یا مثلاً دستگیری گسترده‌‏ی مریدان دافا در میدان تیان‌‏آن‌‏من در یکم اکتبر ۲۰۰۰، بدن من ناگهان واکنش‌‏های شدید رفع کارما را تجربه می‌‏کرد. اما آنها به‌‏سرعت گذشتند. آیا من برای افراد عادی کارما را تحمل می‌‏کردم یا اینکه دلایل دیگری وجود داشت؟

معلم: تک تک شما در روند تزکیه کردن هستید، بنابراین واقعاً چیزی شبیه این که شما چیزها را برای دیگران تحمل کنید وجود ندارد. شاید برحسب اتفاق نیروهای کهن وضعیتی در آن زمان‌‏ها ایجاد کردند. نیروهای کهن نظم و ترتیب‌‏های بسیار دقیقی در گذشته انجام دادند. برای شما سخت است که حتی فقط آنچه که [کارمای] خودتان است را تحمل کنید، چه رسد به تحمل چیزها برای دیگران (خنده). اما این، مواردی که شما نمی‌‏توانید به‌‏خوبی آزمایش‌‏ها را بگذرانید یا اینکه شما وابستگی‌‏هایی دارید یا کار اشتباهی انجام می‌‏دهید اما به آن پی نبرده‌‏اید و نیروهای کهن یا موجودات شیطانی مداخله کرده و در بدن شما ناراحتی به وجود می‌‏آورند را غیر محتمل نمی‌‏سازد. در گذشته آن نوع چیزها خیلی اتفاق می‌‏افتادند.

پرسش: در روند خطیر و مصیبت‌‏بار طولانی تاریخ، چرا اکثر مردم نقش‌‏هایی را ایفا کردند که نمی‌‏خواستند؟

معلم: ساده است. درست مثل این بود که هرکسی نمایش بازی می‌‏کرد، و نیروهای کهن مطلقاً نمی‌‏گذاشتند شما بر طبق خواست خودتان آن را بازی کنید. آنها قطعاً هر چیزی که به آن مربوط می‌‏شد را نظم و ترتیب دادند، انگار که نمایشنامه‌‏ای وجود داشته باشد. به بیانی دیگر، در دوره‌‏های تاریخی مختلف این ماجرا به چه حالتی می‌‏رسید، چه موجودات بشری می‌‏داشت، و پس از اینکه یک دوره از تاریخ به پایان می‌‏رسید چه پیش می‌‏آمد، تمام مسیر تا کسب کردن فا در پایان و چگونه در کسب فا یاری می‌‏کرد-- آنها چیزها را به این صورت نظم و ترتیب دادند، و برای همین است که بسیاری از چیزها آن‌‏طور که شما امید داشتید از کار در نیامد.

پرسش: چرا ایده‌‏ی "شکل‌‏گیری-سکون-فساد-انهدام" پیش از اینکه به "هماهنگ‌‏سازی بدون انهدام" فکر شود مدتی بسیار طولانی موجود بوده است؟

معلم: شما درباره‌‏ی تمام این‌‏ها به‌‏صورت یک انسان فکر می‌‏کنید. از کجا می‌‏دانید "بسیار طولانی" زمان برد؟ زمان‌‏های متفاوتی در سطوح مختلف کیهان وجود دارد، و این برای موجوداتی که توسط زمان‌‏ها در سطوح مختلف محدود‌‏ هستند طول‌‏های متفاوتی از زمان را موجب می‌‏شود. نهایتاً جهان [از نظر زمان] چقدر طولانی است؟ برای شما این‌‏طور به نظر می‌‏رسد که من مدتی بسیار طولانی در حال انجام اصلاح- فا بوده‌‏ام، اما این در حقیقت فقط یک لحظه بوده است. طی این لحظه، در برخی مکان‌‏ها ده سال یا چندین دهه گذشته است، در برخی مکان‌‏ها تقریباً همزمان است، و در برخی مکان‌‏ها ده‌‏ها میلیون سال یا صدها میلیون سال سپری شده است، و همه‌‏ی این‌‏ها به خاطر زمان‌‏های تعریف شده برای موجودات در بْعدهای مختلف بوجود می‌‏آید. شما نمی‌‏توانید درباره‌‏ی مسائل از نظر زمان بشری فکر کنید.  ۱۹۰

پرسش: استاد، لطفاً مرا درباره‌‏ی این دو پرسشی که دارم روشن سازید. فرق بین به درون نگاه کردن یک تزکیه‌‏کننده و خود را بررسی کردن یک فرد عادی چیست؟

معلم: فکر می‌‏کنم این پرسش... ( افراد می‌‏خندند) همه می‌‏دانید می‌‏خواهم چه بگویم، اما باز هم آن را می‌‏گویم: این‌‏طور به نظر می‌‏رسد که توسط کسی مطرح شده که تازه شروع کرده است. وقتی در دافا تزکیه می‌‏کنید، و وقتی هر مریدی واقعیت‌‏ها را در میان افراد عادی آشکار می‌‏کند، از اینکه افراد عادی به کسب وکارشان بپردازند از چه نظر متفاوت به نظر می‌‏رسد؟ شما اکنون همگی تزکیه‌‏کننده هستید، و تزکیه‌‏کنندگان چگونه با افراد عادی فرق دارند؟ شما غذا می‌‏خورید، و افراد عادی هم غذا می‌‏خورند، درست است؟ سرشت بنیادی فرق دارد، هدف نهایی و نقطه‌‏ی شروع فرق دارد، هدفی در زندگی که شما سعی دارید به آن دست یابید فرق دارد، و تغییرات بنیادی در بدن‌‏ها فرق دارد. نژاد بشری درحالی که چیزها را طلب می‌‏کند به‌‏طور پیوسته کارما جمع می‌‏کند؛ درحالی که مریدان دافا مداوماً تزکیه می‌‏کنند کارمای‌‏شان را از بین می‌‏برند و به‌‏طور پیوسته بدن‌‏های‌‏شان را به بدن‌‏های خدایی تبدیل می‌‏کنند. آیا این‌‏ها می‌‏توانند یکسان باشند؟ شاید یکسان به نظر بیایند. ( تشویق)

پرسش: به هنگام مطرح کردن سلسله‌‏های چین و بازپیدایی، استاد اشاره کردند که ایالات متحده از سلسله‌‏ی چینگ بزرگ است، (معلم: نگفتم ایالات متحده از چینگ بزرگ آمد، گفتم؟) ( افراد می‌‏خندند) استرالیا از سلسله‌‏ی شیا است، اما فرانسه کشوری با تاریخی طولانی است. پس، این یک غلط چاپی است یا اینکه معنای درونی دیگری وجود دارد؟

معلم: آه، ( افراد می‌‏خندند) از آنجا که مرا استاد می‌‏نامید، آن را برای شما پاسخ می‌‏گویم. ( افراد می‌‏خندند، تشویق می‌‏کنند) در حقیقت، من نگفتم که ایالات متحده چینگ بزرگ بود. چیزی که گفتم این بود که ایالات متحده مینگ بزرگ است ( افراد می‌‏خندند)-- فرانسه چینگ است. البته، این صحبتی کلی و عمومی است. درباره‌‏ی تک تک اشخاص در آن ملت‌‏ها صدق نمی‌‏کند، چون در گذشته تعداد زیادی از افراد بودند که آمدند و به دلخواه خود بازپیدا شدند، و این در نواحی مختلفی اتفاق افتاد. فرانسه کشوری است با تاریخی چند صد ساله، و کشوری است که هنرهای زیبای این تمدن بشری را به بهترین وجه نگه داشته است. هیچ غلط چاپی در کتاب نبود.

پرسش: من فا را بعد از "۷/۲۰" (۲۰ جولای) کسب کردم. وقتی پدیده‌‏ی کارمای بیماری رخ می‌‏دهد، اگر آن را به‌‏عنوان کارمای بیماری درنظر بگیرم و تصدیقش کنم، آیا دارم نظم و ترتیب‌‏های نیروهای کهن را تصدیق می‌‏کنم؟آیا باید افکار درست بفرستم؟

معلم: درباره‌‏ی این در جوآن فالون صحبت کرده‌‏ام. از بین بردن کارما صرفاً مربوط به از بین بردن کارما نیست. اگرچه اکنون در حال تزکیه هستید، نمی‌‏توانید این‌‏طور فکر کنید که "من هیچ کارمای بیشتری را تسویه نمی‌‏کنم، صرفاً تمامش را از بین می‌‏برم و بعد کارم را تمام کرده‌‏ام". نمی‌‏توانید چنین کاری کنید. شما در گذشته‌‏ی خود با انجام کارهای بد کارما ایجاد کردید. فقط وقتی در جامعه‌‏ی عادی کارهای بد انجام داده باشید کارما تولید می‌‏کنید. نمی‌‏توانید قرضی را که بدهکار هستید تسویه نکنید. برای همین است که وقتی در حال تزکیه کردن، کارمای‌‏تان را تسویه می‌‏کنید رنج می‌‏کشید. اگر رنج نمی‌‏کشیدید وقتی کارما برطرف می‌‏شد هیچ چیزی احساس نمی‌‏کردید، فقط یک نسیم خنک خوش‌‏آیند می‌‏بود. می‌‏دانید، وقتی شما قبلاً در آن روزهای قدیم در سمینارها بودید-- برخی از شما در سمینارهای برگزار شده توسط استاد شرکت کردید-- وقتی استاد دستش را حرکتی داد، و وقتی شما از کلاس بدون هیچ بیماری‌‏ای خارج شدید، در همه‌‏جا احساس سبکی می‌‏کردید، کل بدن‌‏تان مثل پر سبک بود، و احساس مریض بودن رفته بود، آیا این‌‏طور نبود؟ ( تشویق) اما نمی‌‏توانید از استاد بخواهید که تمام آن را برای‌‏تان تحمل کند، بنابراین مجبورید خودتان تزکیه کنید. [در غیر این‌‏صورت،] وقتی شما واقعاً به قلمرویی بالا می‌‏رسیدید، خدایان نگاهی می‌‏انداختند و می‌‏گفتند، "همه‌‏ی کارمایت برداشته شده؟ تو راه خود را تا این بالا تزکیه نکردی؟ آیا می‌‏توانیم این را اجازه دهیم؟ خیر". وقتی که در حال از بین بردن کارما هستید دردناک است، و به همین دلیل است که می‌‏توانید رشد کنید. امور به این صورت ‌‏هستند.

در ارتباط با اینکه آیا نیروهای کهن در حال مداخله کردن هستند، وقتی که شما در حال تغییر دادن سطحی‌‏ترین بخش بدن‌‏های خودتان هستید قسمتی وجود دارد که لازم است خودتان تحمل کنید. اما به طور نسبی بگوییم زیاد نیست، و تأثیر خیلی زیادی روی اعتباربخشی به فا نخواهد داشت. وقتی سختی‌‏های بزرگی ظاهر می‌‏شوند، این باید شیطان باشد که درحال مداخله است، و باید افکار درست بفرستید تا آن را از بین ببرید! امروز آنچه مریدان دافا انجام می‌‏دهند چیزهایی هستند که به فا اعتبار می‌‏بخشند، و آنها مقدس‌‏ترین و باشکوه‌‏ترین کارها هستند. اگر در حال انجام دادن کارهای دافا باشید و طی زمان بحرانی نجات موجودات ذی‌‏شعور چیزی اتفاق بیفتد، آنگاه این باید مداخله باشد. لازم است آن را معقولانه ارزیابی کنید. وابسته نباشید و فکر کنید، "هروقت رنج می‌‏کشم یا احساس خوبی ندارم، باید مداخله باشد. اگر رنج بکشم یا احساس خوبی نداشته باشم نمی‌‏توانم آن را قبول کنم. باید افکار درست بفرستم". البته، برای شما صحیح است که افکار درست بفرستید. گونگی که بیرون می‌‏فرستید از چیزهایی که قرار است مراقبت به عمل آورد، مراقبت می‌‏کند، و وقتی به چیزهایی می‌‏رسد که قرار نیست مراقبت کند، گونگ بر طبق فا عمل خواهد کرد، چون این گونگ با تزکیه کردن شما بر طبق استاندارد فا تزکیه شد. ( افراد می‌‏خندند) بنابراین چیزی که فکر می‌‏کنم این است که باید معقولانه کارها را انجام دهید.

پرسش: آیا بین روح‌‏های اصلی و روح‌‏های کمکی رابطه‌‏های کارمایی وجود دارد؟

معلم: برخی رابطه‌‏های کارمایی دارند، برخی ندارند. من فقط در مورد افراد عادی صحبت می‌‏کنم، نه مریدان دافا. در رابطه با مردم دنیا، اغلب متوجه می‌‏شوم که فردی در تاریخ چنین و چنان شخص بود، اما بعد در مکانی دیگر پی می‌‏برم فرد دیگری نیز در تاریخ چنین و چنان شخص بود. حتی در ایالات متحده، [جایی‌‏] بسیار دورتر و جدا شده توسط اقیانوس، هنوز هم متوجه این پدیده می‌‏شوم. چرا؟ این یعنی مردم روح اصلی، روح کمکی و عناصر دیگری دارند. همچنین گفته‌‏ام که مردم عناصری از بدن گوشتی بشری نیز دارند. بنابراین امکان دارد چندین شخص که در یک زمان در دنیا زندگی می‌‏کنند در تاریخ شخص یکسانی بوده باشند. پدیده‌‏های بسیاری مثل این وجود دارد.

پرسش: مریدان دافا از هاربین به استاد ارجمند درود می‌‏فرستند.

معلم: از همگی متشکرم. ( تشویق)

پرسش: مهم نیست محیط چگونه خشن و مخاطره‌‏آمیز باشد یا شیطان چگونه لگام‌‏گسیخته عمل کند، ما به طور حتم استاد را دنبال خواهیم کرد و به‌‏خوبی مسیر پایانی‌‏مان را می‌‏پیماییم. استاد، لطفاً آسوده خاطر باشید.

معلم: متشکرم. ( تشویق) این را باور دارم، این را اکنون حقیقتاً باور دارم. وقتی که آزار و شکنجه‌‏ی شیطانی در آغاز حدود ۲۰ جولای ۱۹۹۹ شروع شد، فقط می‌‏توانستم تماشا کنم و ببینم که آیا می‌‏توانستید در آن موفق شوید (خنده). آیا چیزی را که در گذشته، قبل از ۲۰ جولای ۱۹۹۹ گفتم به خاطر می‌‏آورید؟ گفتم که حتی اگر می‌‏توانستم تنها یک شخص را با موفقیت نجات دهم، کارهایم بیهوده انجام نشده بودند.( تشویق) به شما می‌‏گویم، در آن زمان در ذهنم مطمئن نبودم-- نمی‌‏دانستم که آیا قادر می‌‏بودید در لحظات حقیقتاً بحرانی با موفقیت بیرون بیایید. البته، اگر واقعاً فقط یک شخص بود که در تزکیه موفق شده بود او را کیهان می‌‏ساختم، و او همه‌‏چیز می‌‏داشت. ( تشویق) البته، ( با خنده) اکنون تنها یک نفر وجود ندارد. درست شبیه چیزی است که دیده‌‏اید. اکنون این را حقیقتاً باور دارم. افکار درست مریدان دافا نمی‌‏تواند توسط هیچ کسی تضعیف شود. موفقیت مسئله‌‏ای است مربوط به دستاورد مریدان دافا طی دوره‌‏ی اصلاح- فا، و این مسئله‌‏ای است مربوط به اینکه آیا آن افراد در دنیا با رابطه‌‏های کارمایی می‌‏توانند نجات پیدا کنند، در صورتی که اصلاح- فا در بدن کیهانی مطمئناً موفق خواهد شد.

پرسش: از طرف مریدان دافای پکن، به استاد درود می‌‏فرستم.

معلم: متشکرم. ( تشویق)

پرسش: پرسش دیگری دارم، که درباره‌‏ی این است که آیا فردی خاص جاسوس است یا اینکه شستشوی مغزی داده شده است. آیا می‌‏توانیم از استاد چنین پرسش‌هایی بپرسیم؟

معلم: به این صورت به آن نگاه می‌‏کنم. اینکه آیا کسی شستشوی مغزی داده شده یا نه، صرفاً چیزی بشری است. چیزی که من به آن نگاه می‌‏کنم بنیان‌‏های یک موجود است. هر کسی که مسیرش را به خوبی نپیماید تاریخ خود را لکه‌‏دار خواهد کرد و خسارت و ضرری جبران‌‏ناپذیر برای آینده‌‏ی خودش به بار خواهد آورد. اما، به منظور نجات موجودات ذی‌‏شعور، استاد والاترین نیک‌‏خواهی را ارائه می‌‏کند. همان‌‏طور که در سخنرانی‌‏های گذشته‌‏ام گفته‌‏ام، من اهمیتی نمی‌‏دهم که شما یک جاسوس هستید یا چه نوع کاری را انجام می‌‏دهید، با شما به عنوان یک موجود بشری رفتار می‌‏کنم. اول از همه شما همگی موجودات بشری هستید-- تنها این‌‏طور است که مسیر کاری شما متفاوت است. تنها به این خاطر که مسیر کاری‌‏تان متفاوت است این فرصت بی‌‏نهایت نادر را از دست ندهید. نسبت به وجود خودتان مسئول باشید. نمی‌‏توانم تنها به این خاطر که مسیر کاری شما متفاوت است نجات را از شما سلب کنم. اما، از سوی دیگر، نمی‌‏توانم فقط به دلیل اینکه کارتان مخصوص است کاری کنم که به کمال برسید و در آینده بمانید حتی وقتی کارهایی انجام داده‌‏اید که به دافا آسیب می‌‏رساند، یا وقتی که به دافا و مریدان دافا آزار و صدمه رسانده‌‏اید. عملکرد آن این‌گونه است. البته، هنوز فرصت‌‏هایی وجود دارد زیرا آزار و شکنجه به پایان نرسیده است، اما زمان به سرعت در حال به پایان رسیدن است. اینکه چه انجام دهید و چگونه جبران کنید به شما مربوط می‌‏شود. قدر وقت را بدانید!

پرسش: بعضی افراد نمی‌‏توانند دافا را ترک کنند، ولی بشر بودن‌‏شان را هم نمی‌‏توانند رها کنند. در ظاهر در حال تزکیه و انجام برخی کارهای اصلاح- فا هستند، اما در واقع درحال ایجاد مشکل هستند و اختلال و مزاحمت ایجاد می‌‏کنند، که برخی حتی مرتکب خودکشی و همجنس‌‏بازی شده‌‏اند. چه بر سر این افراد خواهد آمد؟ آیا به بْعد اهریمن‌‏ها خواهند رفت؟ و برای آنانی که از آنها دفاع می‌‏کنند چه اتفاقی خواهد داد؟

معلم: درباره‌‏ی تمام آن مسائل می‌‏دانم. مگر در حالتی که مطلقاً هیچ انتخاب دیگری نداشته باشم نمی‌‏خواهم که آنها را بیرون برانم، بنابراین من در حال نظاره و تماشای این چیزها هستم. بهترین چیز این است که این افراد، اگر می‌‏خواهند که با خودشان آن‌‏طور که شایسته است رفتار کرده باشند، به سرعت بیدار شوند-- به سرعت بیدار شوند! اگر مصمم هستید که چنین کنید، پس به مریدان دافا درباره‌‏ی کارهایی که انجام داده‌‏اید بگویید، و این می‌‏تواند کمک کند. وقت در حال کوتاه شدن است. من واقعاً درباره‌‏ی شما نگران هستم. رحمت استاد را این‌‏قدر سبک نگیرید. فا استانداردهایی دارد.

پرسش: چگونه می‌‏توانیم بهتر به هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان خود کمک کنیم به‌‏طوری که بتوانیم به صورت کل رشد کنیم؟

معلم: در حقیقت، وقتی به این چیزهای بخصوص می‌‏رسد هنوز نیاز دارید که خودتان آنها را انجام دهید. تقوای عظیم باید توسط خود شما بنا گذاشته شود، و مسیر تزکیه باید توسط خود شما پیموده شود. اگر به شما می‌‏گفتم که هر چیز کوچکی را چگونه انجام دهید، فرصت بنا گذاشتن تقوای عظیم را از دست می‌‏دادید. در این مسیر اصلاح- فا، و در این مسیر تزکیه، مطمئناً محنت‌‏ها وجود خواهند داشت، مطمئناً انواع و اقسام عدم توافق‌‏ها وجود خواهند داشت، و مطمئناً آن نوع افرادی که کمی قبل توسط آن شاگرد ذکر شد وجود خواهند داشت. این بدین خاطر است که نیروهای کهن فکر می‌‏کنند، "اگر مریدان دافای تو بسیار خالص باشند و هیچ مداخله‌‏ای نداشته باشند، پس چگونه قصد دارند که از بعضی از افکار بدشان خلاص شوند؟ چگونه می‌‏توانی ثابت کنی که دافایت از چنان محیط پیچیده‌‏ای بیرون آمده و تقوای عظیم بنا نهاده است"؟ این دلیل آن است که چرا می‌‏خواستند آن کار را انجام دهند و چرا نظم و ترتیب دادند تا برخی از افراد وجود داشته باشند و برخی چیزها اتفاق بیفتند-- این نیروهای کهن بودند که می‌‏خواستند آن کارها را انجام دهند. من هیچ‌‏چیز آن را تصدیق نمی‌‏کنم. پس در این‌‏صورت، چرا از آن افراد خلاص نمی‌‏شوم؟ همان‌‏طور که هم‌‏اکنون گفتم، من بزرگ‌‏ترین نیک‌‏خواهی را نسبت به آنها دارم، من منتظرشان هستم تا خود را تغییر دهند، و منتظر هستم که آنها خودشان این فرصت را از دست ندهند. این چیزی است که درباره‌‏ی آن فکر می‌‏کنم. ( تشویق)

پرسش: چگونه می‌‏توانیم بهتر به صورت کل رشد کنیم و به صورت کل ترفیع یابیم؟

معلم: اگر با همدیگر به خوبی همکاری کنید آن‌‏وقت می‌‏توانید این کار را به انجام برسانید. قلمروی هر کسی متفاوت است، و اکنون به شما می‌‏گویم، استاد دیده است که بعضی از ناهمخوانی‌‏ها میان شاگردان افزایش یافته است. قبلاً معلوم نبود، اما حالا آنها افزایش پیدا کرده‌‏اند، و هر چه بیشتر به انتها پیش می‌‏رود ناهمخوانی‌‏ها بزرگ‌‏تر می‌‏شوند. بنابراین در درک و فهم‌‏های افراد مطمئناً تفاوت‌‏هایی وجود خواهد داشت. نکته‌‏ی کلیدی این است که چگونه با یکدیگر بهتر همکاری کرد و بهتر هماهنگی کرد.

پرسش: نقش آمریکای لاتین در اصلاح- فا چیست؟ چگونه باید در آمریکای لاتین بهتر عمل کنیم؟

معلم: شاگردان در برخی مناطق توسط محیط‌شان، وضعیت مهاجرت، و حتی اوضاع مالی‌‏شان تحت تأثیر واقع شده‌‏اند، و این اعتباربخشی به فا را برای آنها واقعاً دشوار می‌‏کند. استاد درباره‌‏ی تمام این مسائل می‌‏داند. اما اهمیتی ندارد [وضعیت] چه باشد، امید موجودات آنجا شما هستید! در آینده این را می‌‏بینید. ( تشویق) اگر یک قومیت یا یک کشور در حال حاضر مریدان دافایی نداشته باشد، این برای آنها مشکلات بسیار زیادی به بار خواهد آورد-- و کمترین حالتش این است. بنابراین مهم نیست که در مکانی خاص چقدر تعداد مریدان دافا کم باشد، آن امید‌ِ آن گروه قومی است.

یک بار شاگردی از من پرسید که "محبت بی‌‏حد بودا" معنی‌‏اش چیست؟ موجودات بشری چگونه می‌‏توانند آن را درک کنند؟ آنها می‌‏گویند اینکه بودا رحمتی والا دارد و مردم را از زجر کشیدن و سختی نجات می‌‏دهد "محبت بی‌‏حد بودا" است-- درک مردم این‌‏طور کم‌‏عمق است. درباره‌‏ی این فکر کنید، مهم نیست کجا هستید، مهم نیست در کدام قومیت، کدام منطقه، یا کدام کشور باشید، در ظاهر شما فردی معمولی و عادی هستید، و فقط یک موجود دیگرید، اما واقعیت این است که همیشه افرادی هستند که با شما روابط کارمایی دارند. نه تنها این، بلکه همان‌‏طور که قبلاً بارها به شما گفته‌‏ام، ذرات در سطوح بی‌‏اندازه میکروسکوپی، ذرات در سطح بالای بعدی را شکل می‌‏دهند، و ذرات در سطح بالای بعدی، ذرات در سطح بالاتر بعدی را شکل می‌‏دهند، و به این شکل دائماً ذرات بزرگ‌‏تر را شکل می‌‏دهند. و در هر لایه از ذرات تعدادی نامتناهی از موجودات وجود دارد. اگر یک ذره‌‏ی کوچک را بزرگنمایی کنید خواهید دید که، درست مثل روی زمین و سیارات، موجودات بی‌‏شماری بر روی آن وجود دارند. درباره‌‏ی این فکر کنید، چه تعداد ذره یک بدن بشری را می‌‏سازد؟ و این‌‏ها فقط چیزهایی درون محدوده‌‏ی خودتان هستند. یک موجود بشری همچنین موجودی است که در محدوده‌‏ی این محیط وجود دارد، درست مثل یک اسفنجی که غوطه‌‏ور در آب است. این دنیا مانند آب است، و ماده و موجودات میکروسکوپی آن‌‏قدر بی‌‏شمار هستند که چگالی آن شبیه چگالی آب است. هرکجا که هستید، درون محدوده‌‏ی شما موجودات میکروسکوپی‌‏ای بسیار عظیم و بزرگ وجود داشته که با بدن‌‏تان تناظر دارند. بنابراین وقتی شخصی تزکیه می‌‏کند، شما فقط لایه لایه­ی بدن خودتان را تزکیه نکرده‌‏اید، سلول‌‏های لایه لایه‌‏ی ذرات شما همگی به شکل شما هستند. و آیا درباره‌‏ی این فکر کرده‌‏اید: پس از اینکه سلول یک ذره را بزرگنمایی کنید، آیا باز هم موجودات بی‌‏شماری روی آن وجود ندارند؟ و آیا امکانش هست موجوداتی وجود داشته که به شکل انسان باشند؟ بنابراین چه تعداد سلول شبیه این وجود دارد؟ در حقیقت، برای موجودات میکروسکوپی، سلول شما سیاره‌‏ی آنها است. و تنها سلول‌‏ها نیستند-- چه تعداد ذره‌‏ی میکروسکوپی یک سلول را می‌‏سازند؟ یک سلول یا یک ذره‌‏ی میکروسکوپی به شکل شما، پادشاه تمام موجودات در آن ذره است، و تمامی موجودات بی‌‏شمار در آنجا توسط آن حکومت می‌‏شوند. اگر شما خود را به‌‏خوبی تزکیه نکنید سلول‌‏های‌‏تان به خوبی تزکیه نخواهند شد؛ اگر شما خود را بخوبی تزکیه کرده‌‏اید سلول‌‏های‌‏تان خوب تزکیه شده‌‏اند، و موجودات در حیطه‌‏ی تحت اختیار سلول‌‏ها‌‏ی شما به خوبی تزکیه می‌‏شوند. پس درباره‌‏ی این فکر کنید، وقتی یک موجود در تزکیه موفق می‌‏شود، چه تعداد موجود در نتیجه‌‏ی آن با موفقیت تزکیه می‌‏شوند؟

در چشم خدایان، به این شکل نیست که موجودات بزرگ ارزشمندند و موجودات کوچک نیستند. می‌‏دانید، حتی در دنیاهایی که آن‌‏قدر ریز بوده که به طور قابل ملاحظه‌‏ای میکروسکوپی‌‏اند بوداها وجود دارند. اندازه‌‏ی یک موجود اهمیتی ندارد-- تفاوتی ایجاد نمی‌‏کند، و فرقی در ساختار وجود ندارد. تنها این‌‏طور است که ذراتی که آنها را تشکیل می‌‏دهد اندازه‌‏ی بدن‌‏شان را تعیین می‌‏کند. موجودات برابرند. درباره‌‏ی این فکر کنید، اگر یک شخص نجات یابد و در تزکیه موفق شود، چه تعداد موجودات بی‌‏شمار و بی‌‏پایان به طور موفقیت‌‏آمیز تزکیه شده و نجات خواهند یافت؟ اما طی فرآیند‌ِ باموفقیت تزکیه کردن، صلح و آشتی دادن هر موجود منفرد که در گروه‌‏های موجودات در جهان‌‏های میکروسکوپی و جهان‌‏های ماکروسکوپی بی‌‏شمار هستند خردی بسیار زیاد و تفکر و مواظبتی بسیار زیاد می‌‏برد! درست مثل [روند] نجات دادن شما است: مسائل آنها درست به همان شکل باید حل و فصل شود. "محبت بی‌‏حد بودا" معنی‌‏اش چیست؟ درباره‌‏ی این فکر کنید، وقتی یک شخص نجات می‌‏یابد، آن بودایی که او را نجات می‌‏دهد به چه اندازه مجبور است بدهد؟ برای تمام آن موجودات در جهان‌‏های میکروسکوپی بی‌‏حد که با شخص تناظر دارند، او مجبور است-- درست شبیه چیزی که طی فرآیند تزکیه‌‏ی شما انجام می‌‏شود-- در آغاز بدن‌‏های آنها را به‌‏خوبی تنظیم کند، به آنها اجازه دهد فا را کسب کنند، قادرشان سازد که آن را اداره کنند، و به کارمای آنها بپردازد. چه مأموریت عظیم و پیچیده‌‏ای است! آیا به هیچ‌‏وجه ممکن است که این بدون نیک‌‏خواهی حاصل شود؟ پس افراد عادی چگونه می‌‏توانند عبارت "محبت بی‌‏حد بودا" را بفهمند؟ درباره‌‏ی این فکر کنید، وقتی یک شخص در تزکیه موفق می‌‏شود به این معنی است که سیستمی غول‌‏پیکر و عظیم با موفقیت تزکیه می‌‏شود. کمی قبل گفتم، و به نظر رسید که شوخی می‌‏کردم، که اگر فقط یک شخص در تزکیه موفق می‌‏شد، آنگاه آن شخص را کیهان می‌‏کردم. مهم نیست بدن کیهانی او چقدر بزرگ بود، کاری می­کردم که همه‌‏ی ساختارهای کیهان درون محدوده‌‏ی بدن او وجود داشته باشند. حالا که این را گفته‌‏ام، زیاد درگیر آن نشوید. استاد قادر است آن را انجام دهد-- این‌‏طور است. پس به عنوان مریدان دافا، مهم نیست کجا هستید، شما در حال آوردن برکت‌‏هایی بی‌‏کران برای موجودات آنجا هستید، و برای آنها در حال گذاشتن بنیانی برای آینده هستید، بنیانی برای نجات یافتن در آینده. به این صورت است. ( تشویق)

پرسش: ممکن است لطفاً استاد درباره‌‏ی اینکه چگونه، در دوره‌‏ی اصلاح- فا، مریدان دافا می‌‏توانند از نظر خرج کردن پول و استفاده از چیزهای مادی مسیری درست را بپیمایند صحبت کنند؟

معلم: بله، در دوره‌‏ی اصلاح- فا تغییر ویژه‎ای در وضعیت بوده است. برای آن بخش از تاریخ شما که تزکیه‌‏ی شخصی انجام دادید خطی پیش از این کشیده شده است. طی آن دوره آن فقط تزکیه بود، و هر کسی مجبور است آن را به آن طریق انجام دهد. اما وضعیت امروز در جامعه با قبل فرق می‌‏کند. همان‌‏طور که دیده‌‏اید، علمِ امروز وسایل حمل و نقل نوین و وسائل ارتباط جمعی بسیار زیادی را پدید آورده است. پس درباره‌‏ی این فکر کنید، خصوصاً با این وسائل ارتباط جمعی، وقتی یک شخص در یک مکان صحبت می‌‏کند، مردم سراسر دنیا می‌‏توانند بلافاصله به طور هم‌‏زمان درباره‌‏ی آن بدانند، آن را بشنوند، و ببینند. اثری که دارد مهم و قابل توجه است. از منظر نیروهای کهن، موجودات شیطانی در حال استفاده از این چیزها برای به اجرا درآوردن آزار و شکنجه و دروغ گفتن هستند. وقتی مریدان دافا برای گفتگو با مردم فقط به دهان خود تکیه می‌‏کنند گاهی اوقات احساس می‌‏کنند سخت است که افراد بیشتری را نجات داد. البته، یک نفر از شما با ده یا صد نفر برابری می‌‏کند. اما هر چه باشد، شما در حال افشا کردن دروغ‌‏ها و شرارتی هستید که به وسیله‌‏ی تمام ماشین‌‏های تبلیغاتی یک کشور تولید شدند-- هنوز هم خیلی سخت است. بنابراین وقتی شما این ابزارهای رسانه‌‏ای مردم عادی را به‌‏کار می‌‏گیرید تا به فا اعتبار ببخشید، شیطان را افشا کنید، و موجودات ذی‌‏شعور را نجات دهید، اصولاً اشتباه نیست. از آنجا که دانش امروزی هم‌‏اکنون جامعه‌‏ای ویژه مثل این را بوجود آورده است، به هنگام اعتباربخشی به فا شما برای انجام آن کارها به مقداری منابع مالی نیاز دارید. اما علیرغم آن، تا به امروز، که تمامی این جریان نزدیک به پایان یافتن است، ما حتی یک ریال هم از هیچ کشور، هیچ دولت، هیچ نهاد، یا هیچ شرکتی دریافت نکرده‌‏ایم. هر چیزی که ما انجام داده‌‏ایم توسط استفاده‌‏ی مریدان دافا از حقوق، درآمد، و عواید خودشان تأمین شده است.

نیروهای کهن در حال جلوگیری از مردم هستند، و فکر می‌‏کنند که فقط با انجام دادن کارها به این طریق شما قابل توجه هستید: "شما قادرید که تحت چنین شرایط دشواری به فا اعتبار ببخشید، این قابل توجه است، و شما تقوایی عظیم بنا کرده‌‏اید". بنابراین نیروهای کهن به طور بدخواهانه‌‏ای در حال مداخله با اصلاح- فای من، مداخله با اعتباربخشی به فای مریدان دافا هستند، و آنها حمایت مردم از دافا را تحت تأثیر قرار داده‌‏اند و سرسختانه منابع سرمایه‌‏گذاری در جامعه را مسدود کرده‌‏اند. در اعتباربخشی به فا مریدان دافا همواره مشکلات مالی داشته‌‏اند. برخی شاگردان حتی به زحمت می‌‏توانند امرار معاش کنند. تحت این شرایط شما در حال اعتباربخشی به فا و انجام آنچه که مریدان دافا باید انجام دهند هستید، و این البته که قابل توجه است. اما من نظم و ترتیب‌‏های نیروهای کهن را تصدیق نمی‌‏کنم. این یک چنین موضوع جدی‌‏ای است-- اصلاح- فا در سراسر کیهان در حال رخ دادن است، و آینده‌‏ی کیهان جدید در حال ساخته شدن است! فا برای مدتی طولانی وجود داشته است، و من با این دافای تماماً دربرگیرنده و تماماً هماهنگ‌‏کننده آمده‌‏ام. نیازی ندارم که لایه لایه‌‏ی موجودات هیچ بنیانی برای فا بگذارند، و نیازی ندارم که لایه لایه‌‏ی موجودات یا افراد عادی چیزی به دافا بدهند. آنها مفاهیم و عامل‌‏هایی هستند که نیروهای کهن در تاریخ شکل دادند، آنها در حال استفاده از آن حقایق فای کهنِ آن دوره‌‏های فساد و نابودی هستند تا با اصلاح- فا مداخله کنند، و تأثیر هر چیزی که انجام داده‌‏اند آسیب رساندن بوده است.

با گفتن این، به شما می‌‏گویم که شما هنوز نمی‌‏توانید از شاگردانی که برای گذران زندگی به حقوق‌‏شان متکی هستند پول جمع‌‏آوری کنید. اصل این است که ما نمی‌‏توانیم از شاگردان پول جمع‌‏آوری کنیم، و مدت‌‏ها پیش این را گفته‌‏ام. میان مریدان دافا افرادی وجود دارند که کسب و کار خودشان را اداره می‌‏کنند و کمی پول بیشتری دارند، و اگر آنها مایل باشند که پولی شرکت دهند تا برخی کارها را به انجام برسانند، آن صحیح است، اما درباره‌‏ی اینکه تا کجا پیش می‌‏رود مراقب باشید. وقتی شاگردان عادی ما به هنگام اعتباربخشی به فا برای انجام کارها از درآمد خودشان استفاده می‌‏کنند، اصولاً آن مشکلی نیست، و چیز اشتباهی در رابطه با آن وجود ندارد، زیرا استفاده از درآمد خودتان برای اعتباربخشی به فا و نجات موجودات ذی‌‏شعور تقوای عظیم‌‏تان است. وقتی در وضعیت‌‏های ویژه مریدان دافا برخی کارها را با هم انجام می‌‏دهند، ‌‏ به طور مثال، فرض کنید برخی از شما بخواهید یک شرکت رسانه‌‏ای یا چیزی دیگر را راه‌‏اندازی کنید، و برای انجام آن با هم مشترکاً مقداری پول سرمایه‌‏گذاری می‌‏کنید، اصولاً در رابطه با آن هم چیز اشتباهی وجود ندارد، زیرا این دافا نیست که در حال انجام کاری می‌‏باشد، این مریدان دافا هستند که به خواست خودشان در حال راه اندازی شرکتی در اجتماع هستند، و آن در جامعه نوعی کار است؛ این مریدان دافا هستند که خود، چیزها را به جریان می‌‏اندازند و انجام آن را سازماندهی می‌‏کنند، و این خود دافا نیست که در حال انجام آن است. البته، مریدان دافا در حال فراهم آوردن شرایطی مطلوب برای آشکارسازی واقعیت‌‏ها هستند. اما با این حال هم، به شما می‌‏گویم، نمی‌‏توانید همین‌‏طور به‌‏دلخواه از شاگردان نوعی ما پول جمع‌‏آوری کنید. این چیزی حک شده بر روی سنگ است. در رابطه با مواردی که کسی که توانمندتر است و زندگی روزمره‌‏اش تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت مقداری پول شرکت می‌‏دهد تا کارهای دافا را انجام دهد، این از وضعیتی که بیان کردم مستثنی است چون هر چه که باشد، این‌‏ها موارد مجزایی هستند. هرگز به شما نگفته‌‏ام که نوعی "عوارض عضویت" جمع‌‏آوری کنید یا مثل آنچه مذاهب انجام می‌‏دهند برای صدقه و خیرات گدایی کنید. نمی‌‏توانید هیچ یک از این کارها را انجام دهید.

پرسش: در رابطه با تزکیه‌‏ی مهربانی (شَن)، فکر می‌‏کنم که ناتوانی ما در به خوبی انجام دادن بسیاری از کارها به علت تزکیه‌‏ی ناکافی مهربانی است.

معلم: این‌‏طور باید بیان شود: وقتی که به مردم دنیا می‌‏رسد، باید بهترین سعی‌‏مان را بکنیم که آنها را نجات دهیم و باید با آنها مهربان باشیم. نه فقط باید مهربان باشیم، بلکه همچنین باید با نیک‌‏خواهی موجودات ذی‌‏شعور را نجات دهیم. در این شکنجه و آزار آنهایی که بیشترین صدمه را دیده‌‏اند در واقع مردم دنیا هستند. در حقیقت، آن موجودات شیطانی می‌‏خواهند از این شکنجه استفاده کنند تا زندگی‌‏های مردم آینده را نابود کنند. بنابراین ما باید با مردم دنیا نیک‌‏خواه باشیم، واقعیت‌‏ها را به آنها بگوییم و نجات‌‏شان دهیم، و نگذاریم که آنها در لحظه‌‏ای‌‏ که فا دنیای بشری را اصلاح می‌‏کند دور ریخته شوند.

اما وقتی در حال فرستادن افکار درست هستید، اکثریت آنهایی که با آنها سر و کار دارید بدترین موجودات در هر بْعد هستند، شامل آن پلیس‌‏های غیرقابل نجات و پلید این دنیا. بنابراین وقتی به آن افراد می‌‏رسد، به‌‏خصوص آن موجودات درهم و برهم در بْعدهای دیگر که در حال صدمه زدن به نژاد بشری هستند، فکر می‌‏کنم نمی‌‏توانیم نرم و آسان‌‏گیر باشیم و نیازی نیست که با آنها مهربان باشیم. اما نمی‌‏خواهیم نسبت به آنها بد هم باشیم، و حتی کمتر این‌‏طور است که باید از پلیدی برای غلبه کردن بر پلید استفاده کنیم. آنهایی که به مردم دنیا صدمه می‌‏زنند، به موجودات ذی‌‏شعور صدمه می‌‏زنند، و با دافا مداخله می‌‏کنند، صرفاً دیگر نمی‌‏توانند وجود داشته باشند، و ما صرفاً باید دست‌‏های خود را عمود نگه داریم و از آنها خلاص شویم. البته، به عنوان مریدان دافا، شما مهربانی را تزکیه می‌‏کنید، و بخشی شرور یا پلید ندارید. اما وقتی به چیزی می‌‏رسد که باید از بین برود، تنها باید آن را از بین ببرید. نیازی به عصبانی بودن هم نیست-- نیازی نیست که با آن‌‏ها با بدجنسی رفتار کنید یا خشمگین شوید. ما نیک‌‏خواه می‌‏مانیم و افکار درست می‌‏فرستیم تا آنهایی را که نباید وجود داشته باشند بزداییم. این‌‏گونه باید باشد.

پرسش: ما از کانادا هستیم. دادخواهی ما اکنون دو سال است که به طول انجامیده، و بسیار آهسته درحال پیشرفت است. آیا علتش این است که ما ضعیف عمل کرده‌‏ایم؟

معلم: شما خیلی خوب عمل کرده‌‏اید. اغلب می‌‏گویم که ما در جستجوی به‌‏دست آوردن هیچ چیز دنیوی نیستیم، درست است؟ وقتی به انجام کارها می‌‏رسد، من روند را مهم‌‏ترین چیز در نظر می‌‏گیرم، زیرا طی روند شما می‌‏توانید کاری کنید که مردم حقیقت را ببینند، طی روند شما می‌‏توانید مردم دنیا را نجات دهید، و طی روند می‌‏توانید حقیقت را فاش کنید. حتی اگر عاقبت آنها را محکوم کنید و به زندان بیندازید، هنوز لازم است ببینید آیا به بهترین تأثیر در نجات مردم دنیا و افشای شیطان دست یافته‌‏اید، و آیا مردم را قادر کرده‌‏اید که عواقب عمل شیطانی را ببینند و از این راه موجودات شیطانی را شوکه و وحشت‌‏زده کرده‌‏اید. البته، اگر آنها توسط مردم عادی مجرم شناخته شوند آنگاه این به مردم دنیا ثابت می‌‏کند که ما درست و بر حق هستیم. و البته این عالی است. اگر به این تأثیر دست یابید حتی بهتر است، استاد موافق است. اما شما به جای توضیح کامل واقعیت‌‏هایی که باید طی آن روند به آنها توضیح دهید، اغلب به نتایج تأکید می‌‏کنید. فقط وقتی که تمام مردم حقیقتی را که باید، بدانند واقعاً در حال اعتباربخشی به فا و آشکارسازی واقعیت‌‏ها هستید. هرجا که مشکلی ظاهر می‌‏شود، بروید به مردم واقعیت‌‏ها را بگویید، و نباید فقط برای جلو بردن دادخواهی باشد که این کار را می‌‏کنید بلکه باید برای گفتن واقعیت‌‏ها به آن‌‏ها آن را انجام دهید. و اگر دادخواهی در جایی گره خورده باشد، آنگاه آن باید جایی باشد که نیاز دارد شما واقعیت‌‏ها را آشکار کنید، و آنگاه شاید دادخواهی به طور طبیعی به پیش برود. اگر طی روند همه حقیقت را دریابند و مردم دنیا نجات پیدا کنند، و حتی آن افراد عواقب مورد استفاده قرار گرفتن و سرشت شیطانی آنهایی که از آنها استفاده کردند را درک کرده باشند، و مایل باشند خطای خود را بپذیرند، آنگاه فکر می‌‏کنم حتی اگر دادخواهی را دیگر بیشتر دنبال نکنیم خوب است-- این‌‏طور نیست که ما باید تا حدی آنها را مجازات کنیم. اگر آنها به خطاکاری خود پی ببرند و آن را جبران کنند، و مردم دنیا درباره‌‏ی آن بدانند، آنگاه به اندازه‌‏ی کافی خوب است. اما با اینکه این گفته شد، هرچند هدف اصلی‌‏ای که مریدان دافا دارند نجات دادن مردم دنیا است، وقتی به آن افراد بسیار شیطانی می‌‏رسد واقعاً نمی‌‏توانید با آنها کاری نداشته باشید. من در حال صحبت درباره‌‏ی آن از زاویه‌‏ی داشتن نیک‌‏خواهی و نجات موجودات ذی‌‏شعور بودم. نکته‌‏ی کلیدی تأکید بر خوب انجام دادن آن چیزی است که باید طی روند انجام دهید، و نتیجه هر چه که شد باشد.

پرسش: من برای مدتی طولانی مورد تداخل کارمای بیماری بوده‌‏ام، به‌‏خصوص وقتی که مدیتیشن می‌‏کنم و افکار درست می‌‏فرستم-- وقتی در حال تمرکز کردن هستم-- به طور خاصی شدید می‌‏شود. گاهی اوقات به سختی نفس می‌‏کشم یا درد دارم.

معلم: در هنگام آموزش فا، استاد نمی‌‏تواند آن را معطوف به یک شخص خاص کند، و کلمات من تماماً به مورد شما معطوف نخواهد بود. بعضی از شاگردان ما مسلماً وضعیت‌‏هایی را تجربه کرده‌‏اند که صحیح نیستند. اما به شما می‌‏گویم، در اکثر موارد آن می‌‏تواند حمل بر دو دلیل باشد. یکی مربوط به شاگردان جدید است: روند تزکیه‌‏ی شما با روند اعتباربخشی‌‏تان به فا ادغام شده است، و به منظور اینکه برسید، تزکیه‌‏ی شخصی شما اعتباربخشی به فای‌‏تان را همراهی می‌‏کند، و هر دوی آنها به طور هم‌‏زمان پیشرفت می‌‏کنند. دلیل دیگر این است که شما مورد مداخله قرار دارید. وقتی با شما مداخله می‌‏شود نمی‌‏توانید همیشه فکر کنید، "من باید هر کسی را که در حال مداخله کردن با من است نابود کنم، هیچ کسی نمی‌‏تواند با من مداخله کند". ( افراد می‌‏خندند) چرا نمی‌‏ایستید و درباره‌‏ی آن فکر نمی‌‏کنید: چرا کسی در حال مداخله کردن با شما است؟ چرا آن قادر است که با شما مداخله کند؟ آیا به این خاطر است که شما یک وابستگی دارید، یا به این خاطر که شما چیزی دارید که نمی‌‏توانید رهایش کنید؟ چرا به خودتان نگاه نمی‌‏کنید؟ دلیل حقیقی نزد خود شما است، و آن تنها دلیلی است که آن می‌‏تواند از شکاف شما بهره‌‏برداری کند! آیا استاد را ندارید که از شما مواظبت می‌‏کند؟ حتی وقتی یک فرد عادی امروز فریاد می‌‏زند "فالون دافا خوب است"، استاد او را محافظت خواهد کرد، چون او آن کلمات را فریاد زده است نمی‌‏توانم او را در میان شیطان محافظت نکنم. و چقدر بیشتر این‌‏طور است که من در حال محافظت کردن از شما تزکیه‌‏کنندگان هستم! در برخی موارد مجزا برخی شاگردان واقعاً دچار مرضی ناعلاج شدند. اما درباره‌‏اش فکر کنید، آن همه افراد که قبل از اینکه فا را یاد بگیرند بیماری‌‏هایی شدید یا مرض‌‏هایی ناعلاج داشتند پس از یاد گرفتن دافا سالم شدند، پس چرا این‌‏طور است که از سوی دیگر، برای برخی شاگردان کارها درست پیش نمی‌‏روند؟ آیا این‌‏طور است که دافا میان موجودات ذی‌‏شعور فرق می‌‏گذارد؟ آیا این‌‏طور است که من، استادتان، با شاگردان به طور متفاوتی رفتار می‌‏کنم؟ واقعاً باید از شما بپرسم: آیا حقیقتاً در حال تزکیه هستید؟ آیا حقیقتاً الزامات دافا را دنبال کرده‌‏اید؟ آیا با ذهنیت بشری موافق نبودن با آزار و شکنجه‌‏ی فالون گونگ در حال آشکارسازی واقعیت‌‏ها هستید، یا در حال اعتباربخشی به فا و نجات موجودات ذی‌‏شعور حقیقتاً از نقطه نظر یک مرید دافا هستید؟ بله، نیروهای کهن برای برخی از افراد نظم و ترتیب داده‌‏اند که وارد شوند، اما چرا این‌‏طور است که اکثر افراد اکنون می‌‏توانند چیزها را اداره کنند اما شما نمی‌‏توانید؟ آیا به شما فا را آموزش نداده‌‏ام؟!

وقتی مشکلات پیش می‌‏آیند، وقتی چیزی صحیح به نظر نمی‌‏رسد، مجبورید به خودتان نگاه کنید! نگاه کنید کجا اشتباه داشتید و به شیطان اجازه دادید که از شکاف‌‏هایتان بهره‌‏برداری کند. اگر اشتباه داشتید باید آن را تشخیص داده و بهتر انجام دهید. فراموش نکنید، شما همگی مریدان دافای دوره‌‏ی اصلاح- فا هستید! شما آمدید که به فا اعتبار ببخشید! تزکیه سخت است، و درحالی که شما در حال اعتباربخشی به دافا هستید شیطان شیطانی‌‏تر است. آنهایی که بتوانند با موفقیت از آن بیرون بیایند مطمئناً پادشاهان موجودات ذی‌‏شعور خواهند بود.

پرسش: طی پنج دقیقه‌‏ی اول فرستادن افکار درست، آیا می‌‏توانیم زدودن را با فرمولی که استاد به ما آموزش داد انجام دهیم؟

معلم: وقتی افکار درست می‌‏فرستید نباید به تکرار کردن فرمول ادامه دهید. تنها نیاز دارید یک بار آن را بخوانید و آن عمل می‌‏کند، به استثنای شرایط ویژه. اگر احساس می‌‏کنید که نمی‌‏توانید آرام شوید و افکار درست خود را دوباره تنظیم می‌‏کنید، صحیح می‌‏باشد، اما باز هم تنها برای آن لحظه است. در حقیقت، وقتی بتوانید به طور حقیقی آرام باشید، یک فکر، برای لرزاندن آسمان و زمین بیشتر از حد کفایت خواهد بود، کاری نیست که نتواند انجام دهد، و مثل این است که بلافاصله هر چیزی تحت پوشش حیطه‌‏ی شما را از حرکت انداخته و مهار می‌‏کند؛ شما مثل یک کوه هستید، و بی‌‏درنگ آنها را مهار می‌‏کنید. نباید همیشه ذهنی متزلزل داشته باشید. وقتی ذهن‌‏تان متزلزل است نمی‌‏توانید به آن دست یابید.

پرسش: آیا می‌‏توانیم متونی چون "وقتی که فا درست باشد" و "تاتاگاتا" را با بعضی برنامه‌‏های مرتبط تلویزیون FGM درهم آمیخته و آنها را برای افراد عادی پخش کنیم؟

معلم: فکر نمی‌‏کنم هیچ مشکلی وجود داشته باشد. کتاب‌‏های من در منظر عموم به فروش می‌‏روند. نباید هیچ مشکلی باشد. تا آنجا که مربوط به این می‌‏شود که مشخصاً چگونه آن کارها را انجام داد، چقدر باید آنها را به نمایش درآورید، یا چه اندازه باید انجام دهید، این‌‏ها همگی چیزهایی هستند که شما باید اداره کنید. استاد فقط می‌‏تواند بگوید که مشکلی نیست. اما چند کلمه از استاد را برندارید و آن را به شاگردانی که نظر متفاوتی با شما دارند تحمیل کنید-- "استاد آن را گفت، بنابراین باید به چنین و چنان طریق آن را انجام دهیم". نه، نمی‌‏توانید چنین کاری کنید. از آنجا که شما در حال کار کردن به عنوان بخشی از رسانه هستید، باید درباره‌‏ی اینکه چگونه مسائل را به خوبی اداره کرد فکر کنید، و همکاری کرده و با هم کار کنید تا کارها را به خوبی تنظیم نمایید.

پرسش: یک روز وقتی در حال توزیع مطالب آشکارسازی حقیقت بودم، مردی در یک گروه سیاحتی از پکن از من خواست که وقتی شما را دیدم از طرف او برای شما درود بفرستم. استاد، همچنین می‌‏خواهم درود مریدان دافا در نن‌‏گان، چانگ‌‏چون، را به شما برسانم.

معلم: از همگی متشکرم. ( تشویق) افراد بیشتر و بیشتری اکنون از حقیقت آگاه هستند، و به همین دلیل است که آن موضوع اتفاق افتاد. قبلاً زمانی که در پکن بودم مردم سراسر پکن درباره‌‏ی من می‌‏دانستند-- تزکیه می‌‏کردند یا نه، همگی درباره‌‏ی یک استاد لی می‌‏دانستند ( [استاد] می‌‏خندد). هرچند که آزار و شکنجه شدید بوده است، مردم آگاه هستند. در حین آشکارسازی واقعیت‌‏ها، شاگردان به مردمی که زیاد درباره‌‏ی دافا نمی‌‏دانستند اجازه داده‌‏اند که از حقیقت آگاه شوند، و هر دوی شاگردان داخل و خارج چین این را به انجام رسانده‌‏اند. این باعث شده است که مردم واضح‌‏تر سرشت شیطانی آزار و شکنجه را ببینند، و مردم دنیا را به داشتن حس تحسینی نسبت به دافا و احترام نسبت به مریدان دافا واداشته است. این اجتناب‌‏ناپذیر است.

پرسش: تعدادی از شاگردان خود را تماماً وقف اصلاح- فا کرده‌‏اند. آنها از خواب و خوراک خود می‌‏زنند، و به ندرت تمرین‌‏ها را انجام می‌‏دهند. در نتیجه، برخی شاگردانی که خیلی مشغول نیستند هم تمرین‌‏ها را انجام نمی‌‏دهند. انجام دادن تمرین‌‏ها به نظر نمی‌‏آید برای آنها خیلی مهم باشد.

معلم: همگی شما که اینجا نشسته‌‏اید، گوش کنید. آیا همگی آن را شنیدید؟ باید سه کاری را که مریدان دافا باید خوب انجام دهند به خوبی انجام دهید. لازم است تمرین‌‏ها را انجام دهید. تا زمانی که روز کمال نرسیده باشد لازم است تمرین‌‏ها را انجام دهید، لازم است فا را مطالعه کنید، و لازم است که سه کار مریدان دافا را انجام دهید. قطعاً [به این صورت است].

پرسش: آیا می‌‏توانیم شعرهای شما را برای کودکان خردسال چاپ و منتشر کنیم؟ و می‌‏توانیم از طراحی‌‏های شاگردان به عنوان عکس‌‏های درون آن استفاده کنیم؟

معلم: دادن آنها به کودکان که بخوانند خوب است. اگر شاگرد، هنرمندی حرفه‌‏ای است نباید هیچ مشکلی باشد. به هرحال اگر طراحی‌‏ها توسط افراد عادی انجام می‌‏شوند، آنگاه مریدان دافا باید نظارت را بر عهده داشته باشند. بله، شما افرادی که اینجا نشسته‌‏اید، من هر یک از شما را "مرید دافا" صدا می‌‏زنم، اما طوری که [بعضی از] شما عمل کرده‌‏اید واقعاً شما را شبیه یک مرید دافا نمی‌‏کند، بنابراین اگر از شما خواسته شود که ناظر باشید واقعاً کار سختی است. ( افراد می‌‏خندند) می‌‏گویم بگذاریم هنوز انجمن‌‏های محلی دافا در رابطه با آن چیزها نظارت را بر عهده داشته باشند.

پرسش: در آشکارسازی واقعیت‌‏ها اغلب احساس می‌‏کنم که خردم کم است. آیا علتش این است که حالت تزکیه‌‏ی من به اندازه‌‏ی کافی خوب نیست؟

معلم: وقتی خرد کم می‌‏آورید معمولاً به واسطه‌‏ی این است که مضطرب هستید، در ذهن‌‏تان دلواپس انجام کاری هستید، اهمیت خیلی زیادی به آن می‌‏دهید، و به این ترتیب نوع دیگری از وابستگی را رشد می‌‏دهید. در حقیقت، در رابطه با بسیاری از چیزها اگر شما با آرامش و با ملایمت با مردم صحبت کنید و معقولانه آن چیزها را اداره کنید، درمی‌‏یابید که خردتان مثل چشمه‌‏ای جریان می‌‏یابد، و هر جمله‌‏تان دقیقاً به هدف می‌‏خورد، و هر جمله حقیقت را بیان می‌‏کند. به هر حال به محض اینکه وابسته یا مضطرب شوید، یا نوعی قصد و نیت قوی داشته باشید، خرد شما رفته است، و دلیلش این است که در آن زمان شما دوباره به طرف بشری‌‏تان برگشته‌‏اید، درست است؟ باید بهترین سعی‌‏تان را بکنید که از افکار درست استفاده کنید و بهترین سعی‌‏تان را بکنید که در حالت یک تزکیه‌‏کننده باشید، و نتایج عالی خواهند بود.

در حقیقت، وقتی کارهای دیگری انجام می‌‏دهید هم همین‌‏طور است. با افکار درست ذهن‌‏تان محدود نیست، تفکرتان وسیع و گسترده خواهد بود، و خردتان محصور نخواهد شد.

پرسش: پیشتر ذکر کردید که امسال سالی پرحادثه است. آیا رسانه‌‏ی ما باید به قدرتش بیفزاید و کمک به آشکارسازی واقعیت‌‏ها را بهتر انجام دهد؟

معلم: بله، این آزار و شکنجه بنیانش بر دروغ است. هم‌‏اکنون، در رابطه با آن بیماری واگیردار بزرگ در چین، آنها می‌‏خواهند با دروغ بر آن سرپوش بگذارند، و مردم دنیا این را دیده‌‏اند. بنابراین می‌‏توانید دروغ‌‏ها را افشا کنید؛ آزار و شکنجه کردن فالون گونگ نیز به همان طریق انجام می‌‏شود.

پرسش: امسال طی کنفرانس فای هنگ‌‏کنگ در فوریه، بیش از هفتاد شاگرد تایوانی توسط دولت هنگ‌‏کنگ بازگردانده شدند. شاگردان تایوان و هنگ‌‏کنگ در حال گذراندن کانال‌‏های قانونی و دعوی کردن علیه دولت هنگ‌‏کنگ برای نقض قانون هستند. استاد، چگونه می‌‏توانیم در این جریان بهتر عمل کنیم؟

معلم: در حقیقیت، خود این رخداد هم‌‏اکنون تکان بزرگی در دنیا ایجاد کرده است. باید گفت که شما عالی انجام داده‌‏اید. تا آنجا که مربوط به این می‌‏شود که به طور مشخص چگونه باید آن را انجام دهید، خوب، از آنجایی که شما در دادگاه آنها را مورد دادخواست قرار داده‌‏اید، پس باید آن را با جدیت تمام انجام دهید. هر جا که مشکلی رخ می‌‏دهد، همان جایی است که لازم است واقعیت‌‏ها را آشکار کنید. مهم نیست نتیجه‌‏ی نهایی چه خواهد بود، از طریق انجام این کار، شما فرصت‌‏هایی برای تقابل با افراد بیشتری خواهید داشت و واقعیت‌‏ها را در مقیاسی وسیع آشکار خواهید کرد. تحت شرایط معمولی چنین فرصتی ندارید– اگر فقط افراد را به کنار بکشید تا واقعیت‌‏ها را به آنها بگویید ممکن است کمی احساس ناراحتی کنید، درست است؟ حالا که کاری برای انجام دادن دارید، بروید و به مردم بگویید.

نترسید که کنسولگری‌‏ها یا مأموران مخفی دردسر درست کنند. به محض اینکه چنین کاری انجام دادند باید از فرصت استفاده کنید تا بگذارید افراد بیشتری درباره‌‏ی حقیقت بدانند. ( تشویق شدید) در حقیقت، شما مریدان دافا هستید، پس نگاه کنید، نقشه‌‏های آنها به نفع شما اجرا می‌شوند! ( افراد می‌‏خندند) وقتی دردسر درست می‌‏کنند فرصتی دارید تا واقعیت‌‏ها را آشکار کنید و شیطان را افشا کنید، درست است؟ "به محض اینکه شما موجودات شیطانی نزدیک شوید، شما را می‌‏گیرم و می‌‏گذارم تا مردم دنیا بدانند"– آن عالی‌‏ترین زمان برای افشای آنان است.

پرسش: چگونه می‌‏توانیم آشکارسازی واقعیت‌‏های خود را به دولت‌‏ها و رسانه‌‏ها در اروپا بهبود بخشیم؟

معلم: در حال حاضر اروپا هم‌‏اکنون درک کاملاً شفافی از این آزار و شکنجه دارد. فقط این‌‏طور است که دلیلی وجود دارد [که عقب نشسته‌‏اند]. آن چیست؟ پس از واقعه‌‏ی "چهارم جولای" [میدان تیان‌‏آن‌‏من] دولت چین با بسیاری از کشورهای غربی توافقی به عمل آورد، اینکه "شما می‌‏توانید مشکلات حقوق بشر مرا مورد انتقاد قرار دهید، اما این کار را علناً انجام ندهید. ما می‌‏توانیم در خلوت درباره‌‏ی آن گفتگو کنیم". آنها با خیلی از کشورها به چنان توافقی رسیدند. بسیاری از کشورهای اروپایی واقعاً با آنها درباره‌‏ی موضوع فالون گونگ گفتگو کرده‌‏اند، اما مردم دنیا نمی‌‏دانند. و بدون فشار از سوی جامعه‌‏ی جهانی، رژیم پلید برایش مهم نیست. بنابراین در غیاب فشار افکار عمومی، آزار و شکنجه‌‏ی فالون گونگ حتی لگام‌‏گسیخته‌تر و خارج از کنترل شده است. بنابراین مردم دنیا شرارت و پلیدی آزار و شکنجه را نمی‌‏دانند، و دولت‌‏های برخی کشورها عمداً رسانه‌‏ها را از گزارش آن بازداشته‌‏اند. و با این حال گفتگوهایشان پشت درهای بسته به شکست کامل انجامیده است-- آنها مطلقاً بی‌‏فایده هستند. آنها فریب رژیم شیطانی را خورده‌‏اند، و درست در دامش افتاده‌‏اند. آن پلیدترین دسته‌‏ی اراذلی است که در سرتاسر تاریخ وجود داشته است، و مطلقاً نمی‌‏توان به آن اعتماد کرد. فکر می‌‏کنم که مردم دنیا اکنون باید این را به طور آشکار ببینند، و باید بدانند چه چیزی اتفاق ‌‏افتاده است. خدایان آنچه را که انسان‌‏ها انجام می‌‏دهند همین‌‏طوری ندیده نخواهند گرفت.

پرسش: چگونه می‌‏توانیم در این دوره وب‌‏سایت PureInsight را بهتر کنیم؟

معلم: ( می‌‏خندد) در رابطه با اینکه چگونه باید به طور مشخص کاری را انجام دهید، در حقیقت این مربوط به شما است. وقتی قادر باشید به آنچه که انجام می‌‏دهید به‌‏طور صحیح بپردازید خردتان تماماً به نمایش درمی‌‏آید. آنهایی از شما شاگردان که در کار وب‌‏سایت PureInsightدرگیر هستید نیز در حال پیمودن مسیر خودتان هستید. من در هیچ موضوع بخصوصی درگیر نمی‌‏شوم، و اینکه به طور مستقیم درباره‌‏ی مسائل صحبت نمی‌‏کنم به این خاطر است که برای شما فرصتی برای بنا نهادن تقوای عظیم خودتان در روند اعتباربخشی به فا باقی بگذارم. اگر آن را تماماً به شما می‌‏گفتم، فرصت‌‏هایتان را از دست می‌‏دادید. هر اندازه چیزی مشکل‌‏تر باشد، تقوای عظیم بیشتری بنا می‌‏شود. البته، وقتی شما واقعاً مسائلی داشته باشید که نتوانید حل و فصل کنید یا وقتی واقعاً نتوانید به خوبی انجام دهید، آن موقع من چیزی می‌‏گویم. اما در حال حاضر چنین نیست. قطعاً موفقیت‌‏هایی بوده‌‏اند، و باید گفت که شما در حال اداره‌ی آن به‌صورت بهتر و بهتر هستید.

پرسش: ممکن است ما را در این خصوص آگاه کنید که باید چه مقدار تلاش برای موضع وزارت خارجه‌‏ی ایالات متحده نسبت به آن سردسته‌‏ی شیطان در چین صرف کنیم؟

معلم: این‌‏ها، نیز، در میان کارهایی است که مریدان دافا برای اعتباربخشی به فا انجام می‌‏دهند. وقتی به این می‌‏رسد که چگونه کارهایی خاص لازم است انجام شوند، در وضعیت‌‏های بخصوص به شما خواهم گفت. در حقیقت، دعوی قانونی علیه آن در دستگاه قضایی ایالات متحده، دیگر چیزی نیست که ایالات متحده را از لحاظ بین‌‏المللی جدا و مجزا نشان دهد. آیا یک دادخواهی نیز در اروپا رسماً به عمل نیامده است؟ همچنین، آیا در فرانسه علیه رئیس "اداره‌‏ی ۶۱۰" دعوی قانونی صورت نگرفته است؟ و بعلاوه، آن دیگر رهبر یک کشور نیست، بنابراین دیگر مصونیت اعطا شده به رهبر یک کشور را ندارد. شاگردان ما خیلی خوب بیان کرده‌‏اند: رابطه‌‏ی ایالات متحده با چین معادل رابطه‌‏اش با  آن نیست. فکر می‌‏کنم که این خیلی خوب بیان شده است.

پرسش: هنگ‌‏کنگ با مجموعه‌‏ای از موضوعات روبرو است، از مقاله‌‏ی ۲۳ گرفته تا بیماری واگیردار. شاگردان پرسش‌‏هایی دارند. ممکن است لطفاً به ما بگویید که باید چه کار کنیم تا مأموریت تاریخی‌‏مان به عنوان مریدان دافا را بهتر به انجام برسانیم؟

معلم: ( [استاد] می‌‏خندد) اگر واقعاً نیاز دارید که درباره‌‏ی موضوعاتی بخصوص با من گفتگو کنید، پس زمانی را بیابید تا آنها را به تفصیل به من بگویید. بگذارید اینجا درباره‌‏ی آنها صحبت نکنیم.

پرسش: مریدان دافا در جزیره‌‏ی چین‌‏هوانگ، شانهای‌‏گوان، دان‌‏دنگ، نان‌‏چانگ، و دالیان به استاد درود می‌‏فرستند.

معلم: از همگی متشکرم. ( تشویق)

پرسش: استاد ارجمند، ممکن است لطفاً چند کلمه‌‏ای بیشتر به مریدان دافا در استرالیا بگویید؟

معلم: از قرار معلوم، پس از اینکه سال قبل با شاگردان استرالیایی گفتگو کردم، تغییرات در استرالیا باید بزرگ می‌‏بودند، اما فکر نمی‌‏کنم کافی بوده باشند. قبلاً معمولاً به این روال بود: اینجا در ایالات متحده [شاگردان] خیلی خوب عمل می‌‏کنند، و کانادا بعدی بود، سپس استرالیا، و سپس اروپا. حالا فکر می‌‏کنم که در برخی ملاحظات اروپا از استرالیا پیشی گرفته است. اما استاد از شما انتقاد نمی‌‏کند-- چون از من خواستید چیزی بگویم، ( افراد می‌‏خندند) پس می‌‏گویم که باید، واقعاً، از این هم بهتر عمل کنید. مسائل هنوز هم گاه به گاه پیش می‌‏آیند. هرجا که به دشواری‌‏ها برمی‌‏خورید نمی‌‏توانید از آنها دوری کرده و آنها را دور بزنید. هرجا که مسأله‌‏ای هست، همان جایی است که احتیاج است بروید چیزها را حل و فصل کنید و جایی که نیاز است بروید واقعیت‌‏ها را آشکار کنید. باید این را به خاطر داشته باشید! یک بار که مسأله‌‏ای در جایی پیش می‌‏آید، آنجا جایی است که نیاز است بروید واقعیت‌‏ها را آشکار سازید. از آن دوری نکنید، مهم نیست که چقدر شیطانی پدیدار می‌‏شود.

پرسش: به نظر می‌‏رسد که شکاف کاملاً بزرگی بین درک‌‏های شاگردان نواحی مختلف از فا در سطوح مختلف وجود دارد.

معلم: ممکن است به آن صورت باشد. از آنجایی که محیط و تعداد شاگردان متفاوت است، ممکن است که این تأثیر خاصی در به اشتراک‌‏گذاری تجربه‌‏ها و مطالعه فای شاگردان داشته باشد. فقط می‌‏توانم آن را به این صورت بیان کنم. اما فکر می‌‏کنم که تا زمانی که با جدیت کتاب را می‌‏خوانید و با جدیت آن را یاد می‌‏گیرید، وقتی چیزی را درک نکنید بدن‌‏های قانون استاد به شما راهنمایی‌‏هایی می‌‏رسانند و شما را متوجه می‌‏کنند. اما یک چیز وجود دارد: زمانی که فا را مطالعه می‌‏کنید، آن را درحالی که به برخی وابستگی‌‏ها چسبیده‌‏اید انجام ندهید. مجبورید ذهن‌‏تان را آرام کنید و به طور حقیقی در حال مطالعه‌‏ی فا باشید. با نوعی قصد در ذهن مطالعه نکنید. وقتی فا را مطالعه می‌‏کنید، نمی‌‏توانید بگذارید ذهن‌‏تان سرگردان شود یا در حین مطالعه‌‏ی فا درباره‌‏ی چیزهای دیگر فکر کند. نمی‌‏توانید چنین کاری کنید، وگرنه هیچ چیز یاد نمی‌‏گیرید. وقتی فا را مطالعه می‌‏کنید تنها فا را مطالعه کنید. هیچ مداخله‌‏ای نباید بتواند مطالعه فای‌‏تان را تحت تأثیر قرار دهد.

پرسش: موجودات شیطانی به شاگردان سرزمین چین که زندانی شده‌‏اند یا در اردوگاه‌‏های کار اجباری نگهداری می‌‏شوند اجازه نمی‌‏دهند فا را مطالعه کنند یا تمرین‌‏ها را انجام دهند. به بیان دیگر، آنها شرایط تزکیه کردن را ندارند. آنها چگونه می‌‏توانند به کمال نائل شوند؟

معلم: اغلب شاگردانی شبیه این را می‌‏بینم: "نمی‌‏گذارید تمرین‌‏ها را انجام دهم، اما من در انجام آنها پابرجا می‌‏مانم. نمی‌‏گذارید مطالعه کنم، اما من در مطالعه کردن پابرجا می‌‏مانم. صرفاً به شما موجودات شیطانی گوش نمی‌‏کنم. تمام کاری که می‌‏توانید انجام دهید این است که مرا با مرگ تهدید کنید، درست است"؟ البته، استاد این را اینجا به شما، که تزکیه‌‏کننده‌‏اید، گفته است. اما با این حال هم، استاد نمی‌‏خواهد آن را بگوید، زیرا اگر افراد عادی آن را بشنوند نمی‌‏توانندآن را بفهمند. چیزی که درحال گفتن آن به شما هستم این است که وقتی به طور حقیقی قادرید فکر مرگ یا زندگی را رها کنید می‌‏توانید هر کاری انجام دهید! ( تشویق)

در چشم خدایان همین نیز در مورد نظم و ترتیب‌‏های نیروهای کهن صدق می‌‏کند. اگر با یک دست انسان بودن را نگه دارید و رها نکنید، و با دست دیگر بودا بودن را نگه دارید و رها نکنید، دقیقاً کدام یک را می‌‏خواهید؟ وقتی به طور حقیقی بتوانید رها کنید وضعیت قطعاً متفاوت خواهد بود. شاگردان مناطقی که به شدت شکنجه شده‌‏اند، یا شاگردان مکان‌‏هایی که به طور جدی صدمه دیده‌‏اند، باید واقعاً درباره‌‏ی این بیندیشند: واقعاً چه چیزی در حال اتفاق افتادن است؟ برخی شاگردان گفته‌‏اند که آزار و شکنجه خیلی زیاد طول کشیده است و حتی آنهایی که قبلاً به خوبی انجام می‌‏دادند حالا عقب افتاده‌‏اند. فکر نمی‌‏کنم این حقیقت داشته باشد. طلای حقیقی خود را بیشتر و بیشتر آشکار کرده است، آیا بدین صورت نیست؟ اگر به طور حقیقی قادر باشید که فکر مرگ را رها کنید، و اصلاً هیچ وابستگی نداشته باشید، آیا مسئله‌‏ی عقب افتادن هنوز هم وجود خواهد داشت؟ آیا مسئله‌‏ی اصلاح کردن شما هنوز هم وجود خواهد داشت؟ و آیا مسئله‌‏ی مجبور کردن شما به انجام چنین و چنان کار هنوز وجود خواهد داشت؟ اگر تمامی صدها یا تمامی هزار نفری که در یک اردوگاه کار اجباری نگهداری می‌‏شوند بتوانند آن را انجام دهند، ببینید آیا اردوگاه کار اجباری هنوز جرأت می‌‏کند شما را نگه دارد! اگرچه این چیزی است که ما می‌‏گوییم، گفتنش آسان به نظر می‌‏رسد درحالی که در آن محیط آسان نیست. این دلیل آن است که چرا استاد نمی‌‏خواهد به هنگام آموزش فا در اینجا درباره‌‏ی چیزهای آنجا صحبت کند. آنجا سخت است. اما مهم نیست چگونه سخت باشد، آیا درباره‌‏ی این فکر کرده‌‏اید که آینده‌‏تان چه خواهد بود؟ آیا به این امر که مقام دستیابی آینده‌‏تان نیاز است با تقوای عظیم باشکوه بنیان گذاشته شود فکر کرده‌‏اید؟ آیا درباره‌‏ی این امر که آنچه خواهید گرفت ثمره‌‏ی حقیقی یک خدا یا بودا که به فا اعتبار بخشیده است می‌‏باشد فکر کرده‌‏اید؟ آیا به خاطر این حقیقتاً و کاملاً انسان بودن را رها کرده‌‏اید؟ آیا به طور حقیقی مثل الماس، تکان‌‏نخوردنی و سخت و محکم هستید و بدون وابستگی و کوتاهی؟! وقتی مسائل حقیقتاً این‌‏طور باشند، آن‌‏وقت باید نگاه دیگری بیندازید و ببینید که محیط به چه شکل است.

مقاله‌‏ای منتشر شده بر روی وب‌‏سایت مینگ‌‏هویی، شرح شاگردی را بیان می‌‏کرد که هرجا که می‌‏رفت واقعیت‌‏های مربوط به دافا را به مردم می‌‏گفت و فریاد می‌‏زد "دافا خوب است". "مهم نیست کجا مرا ببرند، هر چیزی را که پلیس‌‏های شرور بگویند نادیده می‌‏گیرم، و مهم نیست که چطور وحشیانه مرا بزنید یا چقدر وحشتناک به من ناسزا بگویید، من همین‌‏طوری که هستم باقی می‌‏مانم". اردوگاه کار اجباری آنقدر ترسیده بود که با عجله او را برگرداندند-- "او را نمی‌‏خواهیم". برای این است که آنها پی بردند، "ما نمی‌‏توانیم او را تبدیل کنیم، و علاوه بر این شمار زیادی از افراد را هم تحت تأثیر قرار می‌‏دهد". ( افراد می‌‏خندند) و انعام و پاداشی هم نمی‌‏توانستند بگیرند. ( تشویق) هیچ راهی نداشتند که آن را اداره کنند -- پلیس محلی کجا می‌‏توانست او را بگذارد؟ آنها هیچ راهی برای اداره کردن آن نداشتند، بنابراین او را به خانه فرستادند.

شبیه رفتار بشری به نظر می‌‏رسد، اما در واقع این‌‏طور نیست. برای این بود که او از طریق تزکیه به آن نقطه رسید و به طور حقیقی به آن قلمرو رسید-- "حالا که مرا بازداشت کرده‌‏اید، اصلاً به برگشتن فکر نکرده‌‏ام. حالا که به اینجا آمده‌‏ام، آمده‌‏ام به فا اعتبار ببخشم". پس شیطان ترسیده بود. همچنین، حالا تعداد موجودات شیطانی کاملاً کم است. هر چه بیشتر هم که آنها را از بین می‌‏بریم تعدادشان کمتر می‌‏شود.

پرسش: مریدانی که فا را پس از "۲۰ جولای" [۱۹۹۹] کسب کرده‌‏اند چگونه باید رشد کردن به صورت یک بدن را در کنار تزکیه‌‏ی خودشان اداره کنند؟

معلم: در تزکیه صرفاً بر طبق ملزومات جوآن فالون تزکیه کنید و امور خوب خواهند بود. صرفاً به طور عادی تزکیه کنید. فقط این‌‏طور است که محنت‌‏هایی که با آنها مواجه می‌‏شوید ممکن است با اعتباربخشی به فای کنونی ادغام شود، چراکه مریدان دافا همه در حال اعتباربخشی به فا هستند. بنابراین در روند اعتباربخشی به فا پدیده‌‏ی از بین بردن کارما روی خواهد داد، و آن محنت‌‏ها روی خواهند داد. به بیان دیگر، آن عده از شما که فا را پس از بیستم جولای کسب کردید باید بهترین سعی‌‏تان را بکنید که خوب عمل کنید. در حقیقت، شما بیشتر از دیگران صرف نکرده‌‏اید، زیرا مریدانی که فا را قبل از بیستم جولای گرفتند پیش از این آنچه را که باید، انجام داده‌‏اند و پیش از این از میان آن روند عبور کرده‌‏اند. این تزکیه است، بنابراین از دشواری‌‏ها وحشت‌‏زده نشوید. مهم نیست چه چیزی، مهم نیست چقدر سخت باشد، شما قطعاً قادر هستید که مسیری را که استاد به شما داده است با موفقیت طی کنید. (تشویق) تا زمانی که شین‌‏شینگتان را بالا ببرید می‌‏توانید از آن با موفقیت بیرون بیایید.

پرسش: برخی مریدان گفتند که زمانی که ما کنار کنسولگری‌‏های چین تمرین‌‏ها را انجام می‌‏دهیم، طرف خدایی‌‏مان به طور طبیعی شیطان را از بین می‌‏برد. آیا این درک صحیح است؟

معلم: اصولاً درست است. آن صحیح است، و خوب می‌‏باشد. وقتی یک مرید دافا آنجا می‌‏نشیند آیا جنبه‌‏ی تزکیه‌‏شده و خدایی نیز آنجا ننشسته است؟ خوب است. اما هر چه هم که انجام دهید، نمی‌‏توانید به آن مقدار کم وابسته باشید و با آن راضی و خرسند باشید ( [استاد] می‌‏خندد).

پرسش: حتی هنوز هم خوب اداره کردن و ایجاد تعادل بین داشتن نیک‌‏خواهی برای همه‌‏ی موجودات و حفاظت از وقار و بزرگی دافا برایم سخت است. استاد، ممکن است مرا در این مورد راهنمایی و یاری کنید؟

معلم: نیت شما برای محافظت کردن از وقار دافا صحیح است، اما چگونه از آن محافظت می‌‏کنید؟ آیا دهان‌‏شان را می‌‏بندید؟ با آنها جر و بحث می‌‏کنید؟ به شما می‌‏گویم، صرفاً با همه‌‏ی موجودات با نیک‌‏خواهی رفتار کنید، و فقط واقعیت‌‏ها را با نیک‌‏خواهی برای مردم آشکار کنید، و شما در حال محافظت از وقار دافا هستید، و قادرید که از وقار دافا محافظت کنید. ( تشویق پرشور)

وقار دافا نمی‌‏تواند با روش‌‏های افراد عادی محافظت شود. آن توسط هر مرید دافای ما که نیک‌‏خواهی و مهربانی حقیقی را به نمایش بگذارد موجب می‌‏شود. آن ساختگی نیست، ساخته‌‏ی رفتار بشری یا روش‌‏های بشری نیست. برآمده از نیک‌‏خواهی است و در نجات موجوات ذی‌‏شعور و در تزکیه‌‏تان متجلی می‌‏شود. وقتی مجموعاً به خوبی تزکیه کنید، مردم دنیا خواهند گفت که دافا خوب است و همگی دافا را گرامی خواهند داشت. قبلاً این را به اشخاص مسئول‌‏مان گفتم: در دافا اشخاص مسئول به روش‌‏هایی که افراد عادی برای اداره‌‏ی کارها به‌‏کار می‌‏برند تکیه نمی‌‏کنند. مسائل به قلب شما نسبت به دافا و حس مسئولیت‌‏تان نسبت به تزکیه بستگی دارد. شما با خوب تزکیه کردن خود به آن دست یافتید، و مردم شما را تحسین کرده و گرامی خواهند داشت. اگر وقتی اشتباه می‌‏کنید آن را نپذیرید، و طوری رفتار کنید که انگار اشتباه نکرده‌‏اید تا کاری کنید که مردم فکر کنند شما اشتباه نکرده‌‏اید، پس هیچ‌‏کسی به شما احترام نمی‌‏گذارد، چون این روش یک فرد عادی است. همین نیز در مورد اینکه مردم دنیا چگونه به دافای ما نگاه می‌‏کنند صدق می‌‏کند. اگر کسی بگوید که آن خوب نیست و شما با او با روش‌‏های افراد عادی جر و بحث کنید، یا سعی کنید که او را ساکت کنید یا مانند آن، این کار اختلاف را بیشتر می‌‏کند. ما باید صرفاً خود را به خوبی اداره کنیم و هر چیزی را با نیک‌‏خواهی اداره کنیم. نیازی ندارید که با آنها مشاجره یا جر و بحث کنید. مردم بخشی دارند که آگاه است، و آنها در سطح و ظاهر بشری نیز تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. به طور طبیعی خواهند گفت شما خوب هستید. اما احساسات این شاگرد قابل‌‏درک است– هرگاه کسی به دافا آسیب می‌‏رساند این او را به‌‏هم می‌‏ریزد. پس هرگاه کسی به دافا آسیب رسانده است باید بروید با او صحبت کنید. افرادی خواهند بود که نمی‌‏توانند نجات داده شوند. نیازی نیست نگران افرادی که دیگر نمی‌‏توانند نجات یابند باشید، نیازی نیست که با هیچ‌‏کسی سرسختانه بحث کنید، نیازی هم نیست که سعی کنید آنها را ساکت کنید، چراکه برای رسیدگی به کسانی که واقعاً غیرقابل نجات هستند راه‌‏هایی وجود دارد. بیماری واگیرداری که در چین در حال پیشرفت است در حال رسیدگی به آن افراد است. آنهایی که غیرقابل نجات دادن هستند دور ریخته خواهند شد. این من نیستم که این کار را می‌‏کند-- نیروهای کهن هستند که مردم را دور می‌‏ریزند. و البته، خدایان راستینی نیز هستند که افراد شیطانی را دور می‌‏ریزند. وقتی به چیزی به این مهمی می‌‏رسد، البته، اگر من موافق آن نبودم نیروهای کهن جرأت نمی‌‏کردند آن را انجام دهند.

پرسش: درحال حاضر در آشکارسازی واقعیت‌‏ها، از مسائلی که در بین مردم عادی اتفاق افتاده‌‏اند، برای مثال اخبار مربوط به بیماری واگیردار، به عنوان بخشی از مضامینی که برای روشن‌‏گری حقیقت استفاده می‌‏کنیم گردآوری می‌‏کنیم، و آنها را در مقادیر زیاد در دسترس چینی‌‏ها می‌‏گذاریم که به آنها یادآوری کنیم.

معلم: یادآوری کردن به آنها صحیح است. وقتی از طریق رسانه‌‏ها به طور علنی در مورد چیزهای خاصی صحبت می‌‏کنید افراد عادی نمی‌‏توانند آن را بفهمند. پس می‌‏توانید درحالی که واقعیت‌‏ها را آشکار می‌‏کنید درباره‌‏ی آنها صحبت کنید، و می‌‏توانید به مردم یادآوری کنید، مشکلی در این خصوص وجود ندارد. در این جامعه‌‏ی پرداخته‌‏ی علم، عده‌‏ی بسیاری از افراد به خدایان باور ندارند، بخصوص از آنجایی که علوم پزشکی امروزی بخشی از علم نوین هستند، بنابراین وقتی درباره‌‏ی آن چیزها صحبت می‌‏کنید ممکن است قادر به درک آن نباشند، و به خاطر آن، شیطان حتی از فرصت برای درست کردن دروغ‌‏هایی استفاده خواهد کرد. بنابراین نیازی نیست که در منظر عموم درباره‌‏ی آن چیزها صحبت کنید. می‌‏توانید در هنگام آشکارسازی واقعیت‌‏ها، موضوعات را به مردم اشاره کنید.

پرسش: شما گفته‌‏اید که اکنون ما در حال انتخاب برگزیده‌‏ترین تزکیه‌‏کنندگان آینده هستیم. پرسشم این است که، پی برده‌‏ام عده‌‏ای از دوستان اطرافم که دافا را حمایت می‌‏کنند متوجه شده‌‏اند وقتی کارهای خوب خاصی برای دافا انجام می‌‏دهند به دشواری‌‏هایی برمی‌‏خورند. آیا آن به دلیل وابستگی‌‏های ما است؟ این را می‌‏پرسم چون هم‌‏تزکیه‌‏کنندگانم گفته‌‏اند که "وقتی دردسر وجود دارد، باید علتش این باشد که تو مسئله‌‏ای داری". این مرا آشفته کرده است. یا اینکه آن نتیجه‌‏ی آزار و شکنجه‌‏ی نیروهای کهن است؟

معلم: سخت است که کسی درحال حاضر وارد دافا شود مگر اینکه بی‌‏نهایت ثابت قدم باشد. برای مثال، بعضی افراد تمرین‌‏ها را یاد گرفته‌‏اند، و اگر بخواهید که آنها بلافاصله مرید دافا شوند و پس از این که داخل شدند هدایت‌‏شان کنید که برخی کارهای اعتباربخشی به فا را انجام دهند، آنگاه نیروهای کهن مداخله خواهند کرد. و نیروهای کهن بهانه‌‏ی محکمی دارند، یعنی، "زمان کافی وجود ندارد، و آرزویی که او نشان داده به آن قوی‌‏ای نیست". آنها در حال گفتن این هستند که آرزوی او برای یک مرید دافا شدن به آن اندازه قوی نیست. این دلیل آن است که چرا داخل شدن سخت است. اگر از آنها بخواهید که مثل یک مرید دافا کار دافا انجام دهند نیروهای کهن مداخله خواهند کرد. وضعیت این است. اما در بعضی موارد کاملاً به این صورت نیست-- چنان پدیده‌‏ای نیز وجود دارد. همچنین، برخی افراد عادی می‌‏خواهند که دافا را حمایت کنند، و از صمیم قلب‌‏شان می‌‏خواهند که کارهایی برای دافا انجام دهند. با آن افراد مداخله نمی‌‏شود. بنابراین چیزی که در حال گفتنش هستم این است که، بین مریدان دافا و تزکیه کنندگان آینده خطی کشیده شده است.

پرسش: در "سفر به شمال آمریکا برای آموزش فا" ذکر شد که حتی آخرین موجود هم دیگر پاک و خالص نیست. آن به چه اشاره می‌‏کند؟

معلم: بله، حتی آخرین موجود هم دیگر خالص نیست. درست است. اما این کیهان به طور باورنکردنی‌‏ای عظیم است، و زبان بشری در توصیف آن ناتوان است. وقتی درباره‌‏ی آخرین موجود صحیت کردم آن فقط یک توصیف تمثیلی بود. اگر واقعاً می‌‏توانستم با زبان بشری به آن آخرین موجود اشاره کنم مستقیماً در حال توهین کردن به او می‌‏بودم. می‌‏دانید، وقتی به سطح خاصی می‌‏رسد آنچه "آخرین" است تغییر می‌‏کند-- معنی‌‏اش تغییر می‌‏کند. بعضی شاگردان از من پرسیدند که آیا در آسمان‌‏ها "یک به اضافه‌‏ی یک برابر است با دو" درست است. روش تفکر بشری و منطق بشری در آسمان‌‏ها وجود ندارد. معنی آن سرانجام تغییر می‌‏کند و دیگر به آن شکل نیست. کیهان چقدر بزرگ است؟ بدن کیهانی چقدر بزرگ است؟ و بدن بسیار عظیم‌‏الجثه‌‏ی نهایی چقدر بزرگ می‌‏باشد؟ اگر تمام آن چیزها فاسد شده‌‏اند، پس دلیلش باید مربوط به او باشد. حتی تا گستره‌‏ای که هم‌‏اکنون صحبت کردم، اگرچه افکارم به او رسیدند، به نظر رسید زبان بشری هنوز هم به او نرسید، بنابراین او کاملاً بی‌اعتنا و بی‌‏تفاوت بود-- حتی با اینکه تماماً آگاه است وانمود می‌کند که آگاه نیست. او دارد فکر می‌‏کند، "کلمات تو اصلاً به من نرسیدند". و این بدین خاطر است که مفاهیم گنجانده شده در زبان بشری محدود هستند.

برای مثال، دائوئیست‌‏ها درباره‌‏ی هیچی صحبت می‌‏کنند. بر طبق تئوری مدرسه‌‏ی دائو، آنها اعتقاد دارند که "نبودن" ( ووجی)، "نهایت محض" ( تای‌‏جی) را تولید می‌‏کند، نهایت محض "دو قطب" ( لیانگ‌‏یی) را تولید می‌‏کند، دو قطب، "چهار وضع" (سی‌‏شیانگ) را تولید می‎‌‏کند، و چهار وضع، "هشت سه‌‏نگاره" ( باگوآ) را تولید می‌‏کند. آنها فکر می‌‏کنند که، وقتی به "نبودن" می‌‏رسد این بالاترین است، که این در حالتی از بی‌شکلی و درهم و برهمی ( هون‌‏دون) است، و اینکه در حالت بی‌شکلی و درهم و برهمی، چیزی وجود ندارد. اما دائوئیست‌‏هایی با درکی بالاتر گفتند که، [در نقطه‌‏ی خاصی] حتی بی‌شکلی و درهم و برهمی نیز وجود ندارد، که آن تهی است، که این بالاترین است، و اینکه چیزی وجود ندارد. درباره‌‏اش فکر کنید، این کلمات به نظر می‌‏رسد که به انتها رسیده‌‏اند، درست است؟ اما نرسیده‌‏اند. و چرا نرسیده‌‏اند؟ وقتی چیزی وجود ندارد چگونه می‌‏توانید از آن صحبت کنید؟ پس چطور آن را "چیزی نیست"، "تهی بودن"، یا "هیچی" بنامیم؟ ( افراد می‌‏خندند) آیا جریان این نیست؟ بنابراین، وقتی چیزی نیست، اگر به سمت جهان ریزتر، به سمت جهان بی‌‏انتها ریز، آن را بیشتر دنبال کنید، خواهید دید که دوباره چیزی آنجاست. اما شکل‌‏های هستی آن موجودات کاملاً با هستی عناصر ماده در بدن‌‏های کیهانی پایین‌‏تر فرق دارد، و حقایق آنها نیز متفاوت هستند، و مثل این است که آنها تماماً با یکدیگر تفاوت‌‏ دارند. اما آنجا دوباره چیزی وجود دارد. با این وجود، در نقطه‎ی خاصی دوباره چیزی وجود نخواهد داشت، و در نقطه‌‏ی خاصی، همان‌‏طور که آن را بیشتر دنبال می‌‏کنید درخواهید یافت که آنجا دوباره چیزی وجود دارد و اینکه آن حتی میکروسکوپی‌‏تر است. بنابراین اگر از زبان بشری برای توصیف یا فهم آن استفاده کنید نمی‌‏توانید آن را بفهمید. وقتی به محدوده خاص و بزرگ‌‏تری می‌‏رسد، تفاوت‌‏ها حتی بزرگ‌‏تر هستند، و آن حتی از یک ماده‌‏ی متفاوت هم در مجموع  پا فراتر می‌‏گذارد. پس آن حالت را چه می‌‏خوانید؟ آن واقعاً نمی‌‏تواند با زبان بشری وصف شود. وقتی آخرین موجود دیگر خالص نیست معنی‌‏اش این است که دیگر هیچ چیز به اندازه‌‏ی کافی خوب نیست، و به همین دلیل است که اصلاح- فا باید انجام شود.

پرسش: ما کنسرتی را در نظر داریم که مربوط به متوقف کردن آزار و شکنجه است، و نوازنده‌‏های غیر تمرین‌‏کننده در آن مشارکت دارند. استاد، نظر شما درباره‌‏ی اینکه افراد عادی در این نوع کنسرت شرکت داشته باشند چیست؟

معلم: من مخالفتی ندارم. اگر افراد عادی می‌‏خواهند بیایند و بگویند که فالون دافا خوب است، شما نمی‌‏توانید جلوی این کار آنها را بگیرید. این مسئله‌‏ای نیست. اما اگر بیایند تا برخی چیزهای افراد عادی را به نمایش بگذارند، آن‌‏وقت لازم است کمی مراقب باشید: آیا در کنسرتی که توسط مریدان دافا برگزار می‌‏شود چیزهای خاصی می‌‏توانند به‌طور مشترک با ما از همان صحنه‌ی سالن استفاده کنند؟ البته، در رابطه با موسیقی کلاسیک مشکل زیادی وجود ندارد. اما در رابطه با موسیقی‌های مدرن‌تر گفتن آن سخت است.

پرسش: استاد ارجمند، ممکن است لطفاً درباره‌‏ی این صحبت کنید که با مطالب [آشکارسازی حقیقت مربوط به] دافا که افراد عادی آنها را دور می‌‏اندازند باید چه‌‏کار کنیم؟ از این جهت که آنها کلمات و نمادهای مقدسی در بردارند.

معلم: در حقیقت، در هر چیزی که انجام می‌‏دهید نیت و قصدتان باید نجات دادن موجودات ذی‌‏شعور باشد. به عنوان مثال، در رابطه با مطالب آشکارسازی حقیقت، وقتی فلایر پخش می‌‏کنید باید این امکان را که مردم ممکن است آنها را دور بیندازند در نظر بگیرید. وقتی به این می‌‏رسد، شما برای آنها ارزش قائل‌‏اید، چراکه مریدان دافا هستید، اما از افراد عادی عصبانی نشوید. باید هنوز هم با آنها با نیک‌‏خواهی رفتار کنید. اگر فردی فلایر را دور بیندازد فقط می‌‏توانیم بگوییم که فرصت را از دست داد. اما وقتی آن شخص واقعاً خوب نیست و غیر قابل نجات است، خدایان آنچه را که او انجام داد یک گناه در نظر خواهند گرفت. استاد این را گفته است: من تمامی گناهانی را که موجودات ذی‌‏شعور در سراسر تاریخ مرتکب شده‌‏اند نادیده می‌‏گیرم؛ فقط به طرز برخورد آن موجود نسبت به دافا طی اصلاح- فا نگاه می‌‏کنم. با تمام موجودات در تمام سطوح به این صورت رفتار می‌‏کنم. اما زمانی که موجودی واقعاً مریدان دافا را شکنجه کرده باشد یا واقعاً با دافا بد بوده باشد، بدهی‌‏های جدید و بدهی‌‏های قدیمی‌‏اش همگی در جهنم به هم اضافه می‌‏شوند. و علت آن این است که موجوداتی که نتوانند نجات یابند، نمی‌‏توانند برای گناهانی که قبلاً بدهکار بودند نپردازند، و بنابراین برای آنها بدهی‌‏های جدید و بدهی‌‏های قدیمی همه به هم اضافه می‌‏شوند. مریدان دافا جن، شن، رن را تزکیه می‌‏کنند، بنابراین آنها برای تمام موجودات نیک‌‏خواهی دارند. نمی‌‏توانید فقط برای آنهایی که مطالب را می‌‏خوانند نیک‌‏خواهی داشته باشید، و برای آنهایی که نمی‌‏خوانند نیک‌‏خواهی نداشته باشید-- نمی‌‏توانید چنین کاری کنید ( خنده). در نجات مردم، باید صبور باشید، و این نیک‌‏خواهی مریدان دافا است.

پرسش: ممکن است لطفاً به ما بگویید که در اصلاح- فا عامل‌‏هایی در کیهان که از آخرین موجود نیروهای کهن فراتر می‌‏روند در چه حالتی هستند؟ آیا آنها قبل از اصلاح- فای کیهان به نجات خودشان فکر نکردند، یا دلایل دیگری وجود دارد؟

معلم: [رویکرد] عامل نهایی نیروهای کهن به خود‌ِ اصلاح- فا شیطانی‌‏است، خودخواه است، و محنت و سختی‌‏ای عظیم برای کیهان است که برای خود اصلاح- فا کارگذاشته شد. خدایان نیروهای کهن که همه جا هستند برای آنچه که در بعدهای بخصوص مختلف خواهان آن هستند نظم و ترتیب‌‏های بخصوص خودشان را دارند. بنابراین آنها در هر سطح موفقیت اصلاح- فا را نظم و ترتیب دادند. اما از منظر تقوای عظیم فا، نیروهای کهن سطوح بالاتر در حال از بین بردن نیروهای کهن سطح پایین بعدی هستند، چون آنها می‌‏دانند که هر کسی در اصلاح- فا شرکت کند مجبور خواهد بود از بین برود-- هر چه باشد این قانون بزرگ کیهان است، بنابراین هیچ موجودی در هیچ سطحی ارزش اثرگذاری بر آن را ندارد. دلیل اینکه می‌‏گویم نیروهای کهن نهایی شیطانی هستند این است که وقتی اصلاح- فا به سمت پایان پیش می‌‏رود مشخص می‌‏شود که آنها چیزی جز یک محنت عظیم کارگذاشته شده برای اصلاح- فا نیستند، و چیزی بیشتر از این نیستند.

قبل از آنکه اصلاح- فای کیهان آغاز شود آنها طرح و نقشه‌‏های خودشان را داشتند، که در خدمت به خود بود. پی برده‌‏ام یک‌‏بار که شروع به صحبت درباره‌‏ی چیزهای خاصی می‌‏کنم بحث واقعاً پیچیده می‌‏شود و زمان زیادی خواهد گرفت. اگر همه‌‏ی پرسش‌های شما را به تفصیل جواب می‌‏دادم می‌‏توانست روزها طول بکشد، زیرا وقتی به روندی که شامل می‌‏شود می‌‏رسد، سطح هر چه بالاتر باشد، فایی که آموزش می‌‏دهم بیشتر از حقایق پایین فراتر می‌‏رود، و بنابراین اگر درباره‌‏ی روند مابین آن صحبت نکنم فهم آن سخت می‌‏شود. با وجود اینکه تماماً دربرگیرنده و تماماً هماهنگ‌‏کننده است... می‌‏دانید، فالون‌‏های کوچک وجود دارند، فالون‌‏های بزرگ، و فالون‌‏های بزرگ‌‏تر، و مثل کیهان، فالون‌‏ها تماماً دربرگیرنده و تماماً هماهنگ‌‏کننده هستند، اما در بدن‌‏های کیهانی بزرگ‌‏تر نیز فالون‌‏هایی وجود دارد، و در بدن‌‏های کیهانی بزرگ‌‏تر و بزرگ‌‏تر هنوز وجود دارند، و در بدن‌‏های کیهانی بزرگ‌‏تر و بزرگ‌‏تر و بزرگ‌‏تر هنوز هم وجود دارند. هر اندازه یک بدن کیهانی بزرگ باشد، فالون‌‏هایی به آن اندازه بزرگ وجود دارند. وقتی به بدن‌‏های کیهانی سطح بالاتر می‌‏رسد حقایق بزرگ‌‏تری آنجا وجود دارند. اما روی‌‏هم‌‏رفته حقایق در افلاک عظیم‌‏الجثه متصل هستند، تماماً دربرگیرنده، و تماماً هماهنگ‌‏کننده، و بنابراین همان‌‏طور که از سطح به سطح تغییرات رخ می‌‏دهند حقایق فا در بدن‌‏های کیهانی به طور قابل‌‏ملاحظه‌‏ای تغییر می‌‏کنند.

پرسش: آیا در تایوان می‌‏توانیم علیه آن سردسته‌‏ی شیطان در چین دعوی قانونی کنیم؟ ( افراد می‌‏خندند)

معلم: وقتی که آن شما را شکنجه کرده است، می‌‏توانید علیه آن دعوی قانونی کنید-- دلیلی نیست که این کار را نکرد. ( تشویق) تا وقتی دادگاه، مورد را می‌‏پذیرد می‌‏توانید علیه آن دعوی قانونی کنید.

پرسش: من جوآن فالون را به طور مکرر از ابتدا تا انتها خوانده‌‏ام، اما هنوز نمی‌‏توانم معانی درونی‌‏ای را که به اصلاح- فا ارتباط دارند دریافت کنم. آیا دلیلش این است که درک و فهم من خیلی ضعیف است؟

معلم: اگر می‌‏خواهید کلماتی در جوآن فالون ببینید که چیزهای اصلاح- فا را که امروز به شما می‌‏گویم انجام دهید مورد بحث قرار می‌‏دهند، هرگز آنها را نخواهید دید. به عنوان یک مرید دافای در حال تزکیه، یک مرید دافای دوره‌‏ی اصلاح- فا، وقتی به این می‌‏رسد که چه کار باید کنید، شما می‌‏توانید آن را از جوآن فالون متوجه بشوید و می‌‏توانید آن را از حقایق فا بفهمید. نه تنها تا این حد می‌‏توانید مسائل را متوجه شوید، که به طور مشخص چه کاری انجام دهید و چگونه می‌‏توانید به خوبی عمل کنید، بلکه همان‌‏طور که ادامه می‌‏دهید کتاب را بیشتر بخوانید قادر خواهید بود مسائل مرحله‌‏ی بعدی را حتی ببینید-- هنوز می‌‏تواند آن مسائل را به شما اشاره کند. و به اینجا ختم نمی‌‏شود: حتی در قدم پایانی نیز می‌‏تواند چیزها را به شما برساند. مهم نیست به چه سطح بالایی تزکیه می‌‏کنید، همه چیز در آنجا است. آنچه که یک مرید دافا باید انجام دهد همه در آنجا است. اما اگر در ظاهر به دنبال کلمات بگردید نمی‌‏توانید آنها را پیدا کنید.

پرسش: استاد، آنچه که شما امروز گفتید درباره‌‏ی "نائل شدن به یک بدن بشری جاودان، یک بودا" می‌‏باشد، درست است؟ درود به شما، استاد، با یک هشی.

معلم: از همگی متشکرم. برای فایی که آموزش می‌‏دهم معنی و تعریفی ارائه ندهید. به شما نگفتم که در حال آموزش کدام سطح از فا بودم. دلیلش این است که وقتی فا را آموزش می‌‏دهم بدن‌‏هایم در تمامی سطوح، تمام مسیر تا بی‌‏نهایت، همگی در حال آموزش دادن هستند، بنابراین به کدام سطح می‌‏توانید بگویید که تعلق دارد؟ مهم نیست فایی را که آموزش دادم در کدام سطح فهمیدید، این فقط چیزی است که شما در آن سطح فهمیدید. اما به آن محدود نمی‌‏شود. به عنوان مثال، تناظر با بدن‌‏های بشری که هم‌‏اکنون درباره‌‏ی آن صحبت کردم، به هیچ وجه درباره‌‏ی بودا شدن نیست-- درباره‌‏ی این است که چگونه تمام سیستم کیهانی، سیستم بدن کیهانی، و سیستم افلاک عظیم‌‏الجثه یکپارچه و هماهنگ هستند. و این، این مشکل را که خدایان در کیهان کهن در گذشته توسط شکل‌‏های حیات‌‏ها محدود و مقید بودند برطرف کرد. این موضوع خیلی بزرگی است. بنابراین وقتی چیزی می‌‏بینید، نگویید، "اوه، یعنی این!" یا وقتی چیزی را متوجه می‌‏شوید، نگویید، "اوه، یعنی این"! این‌‏طور نیست، آن صرفاً چیزی است که شما بر اساس جایی که اکنون هستید متوجه شده‌‏اید.

پرسش: ما هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان را تشویق می‌‏کنیم که بیرون بیایند و در موقعیت‌‏های مختلف تجربه‌‏هایشان را با هم در میان بگذارند. اما برخی از هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان فکر می‌‏کنند اگر به طور متناوب بیرون بیایند برای مطالعه‌‏ی فا وقت نخواهند داشت و اینکه می‌‏توانند از خانه‌‏‌‏شان به همان صورت واقعیت‌‏ها را آشکار کنند، و در آنجا می‌‏توانند حتی بهتر و بیشتر انجام دهند.

معلم: اگر یک مرید دافا بتواند به طور حقیقی به حالتی که از مریدان اصلاح- فای امروز خواسته می‌‏شود دست یابد، پس به پیش بروید و این کار را بکنید. اما اگر نمی‌‏توانید آن را انجام دهید، پس بهانه درست کردن است. البته، [رویدادهایی] مثل این کنفرانس تبادل تجربه‌‏ای که درحال برگزاری آن هستید در واقع هنوز ضروری هستند. اما نمی‌‏خواهم آنها خیلی مکرر برگزار شوند چراکه شاگردان ما مدام از محلی به محل دیگر جابجا می‌‏شدند، و این با کارهای دیگر اعتباربخشی به فا مداخله می‌‏کرد. با اینکه این را گفتم، برگزار کردن کنفرانس‌‏های تبادل تجربه هنوز هم ضروری است. تنها مورد این است که آنها را زیاد پی در پی برگزار نکنید. همچنین، تا جایی که به بعضی فعالیت‌‏های معین گروهی اعتباربخشی به فا مربوط است، باید آنها را انجام دهید، با یکدیگر همکاری کنید، و با یکدیگر هماهنگی کنید. ممکن است بگویید که در خانه دارید کارها را کاملاً خوب انجام می‌‏دهید، اما کارهای خاصی مستلزم همکاری و تلاش همه است، و [اگر در خانه بمانید] قادر نمی‌‏بودید برای انجام آنها کمک کنید.

پرسش: گاهی اوقات چیزهای خاصی را می‌‏بینم که قرار است اتفاق بیفتد، شامل مصیبت‌‏ها در دنیای بشری. آیا صحیح است که آنها را بنویسم تا مردم دنیا را شوکه کنم؟ یا اینکه آنچه که من دیدم نظم و ترتیب‌‏های کیهان کهن است؟

معلم: به خاطر نجات موجودات ذی‌‏شعور می‌‏توانید مدبرانه و با خرد این کار را انجام دهید. اما مردم دنیا را شوکه نکنید. شما باید موجودات ذی‌‏شعور را نجات دهید. آنچه شاگردان می‌‏بینند دو حالت دارد. یکی این است: بدنی که هم‌‏اکنون به شما در موردش گفتم، بدن شما که در محدوده‌‏ی سیستم بدنی خودتان است-- و مخصوصاً، بخش‌‏هایی از مریدان دافایمان که به طور کامل تزکیه شده‌‏اند-- هر اندازه بدن‌‏تان بزرگ‌‏تر باشد، موجودات بیشتری در کیهان را پوشش می‌‏دهد و با تعداد بیشتری تناظر دارد. آنگاه چیزهایی که درون آن رخ می‌‏دهند در واقع چیزهایی هستند که در قسمتی از کیهان رخ می‌‏دهند. آنچه که بسیاری از شاگردان ما دیده‌‏اند در حقیقت چیزهایی هستند که درون بدن خودشان رخ داد، اما آنها همچنین چیزهایی هستند که در کیهان رخ دادند. دلیلش این است که در رابطه با مریدان دافای ما، اگر هر شخص به خوبی تزکیه کند، آنگاه، با تناظر داشتن هر شخص با یک بدن کیهانی، شما کل کیهان را پوشش خواهید داد. به همین دلیل است که فرستادن افکار درست شما این اندازه مهم است. پس، به این ترتیب، آنچه که شما می‌‏بینید در واقع فقط حالتی است که شما طی تزکیه‌‏تان در آن هستید، و فقط چیزی است که در این حین که خود را تزکیه می‌‏کنید متجلی می‌‏شود، و همه‌‏اش همین است. البته آن، به شکل‌‏های گوناگون، به طور متناظر به جایی که هستید بازتاب خواهد شد تا ببینید. گاهی اوقات تشخیص اینکه چه چیزی از درون است و چه چیزی از بیرون، آسان نیست.

البته، برخی شاگردان نیز هستند که چیزهای خاصی را دیده‌‏اند که به طور کلی در سه قلمرو اتفاق خواهند افتاد. اما اخیراً این موارد نادر بوده‌‏اند، زیرا این تاریخ دوباره نظم و ترتیب داده شده است. برای مثال، بسیاری از پیشگویی‌‏ها-- بدون توجه به اینکه درخصوص مرحله‌ی بعدی دقیق باشند یا خیر-- می‌‏توانند شیطان را شوکه و وحشت‌‏زده کنند، به مردم دنیا اشاره‌‏هایی برسانند، به مردم دنیا هشدار داده و آنها را بیدار کنند. بنابراین آنها می‌‏توانند تأثیرات مثبت معینی داشته باشند. به هر حال، مریدان دافا نمی‌‏توانند کارها را بر طبق نوعی پیشگویی انجام دهند. شما باید کارها را بر طبق قانون بزرگ انجام دهید! باید کارها را بر طبق آنچه که مریدان دافا باید انجام دهند انجام دهید! و نباید کارها را با پیروی از چیزی دیگر انجام دهید. آیا بسیاری از پیشگویی‌‏هایی که به هنگام آشکارسازی واقعیت‌‏ها استفاده کردید چیزهایی نبودند که گردآوری کردید که مردم عادی ببینند؟ این کار را کردید تا بگذارید افراد عادی از درس‌‏های گذشته در تاریخ یاد بگیرند-- حتی مردمان قدیم هم درباره‌‏ی این چیزها صحبت کردند-- یعنی، برای هشدار دادن به مردم دنیا. آنها برای این نیستند که مریدان دافا در تزکیه‌‏ی خودشان از آنها به عنوان مرجع استفاده کنند! اگر مریدان دافا با شکنجه‌‏ی امروز مواجه نشده بودند نمی‌‏گذاشتم آن پیشگویی‌‏ها را آشکار کنید. متوجه مطلب هستید، درست است؟ مریدان دافا تنها باید کارها را بر طبق قانون بزرگ انجام دهند. شما در حال ساختن تاریخ هستید، شما در حال ساختن آینده هستید، و هر چیز نظم و ترتیب داده شده توسط هر فرد دیگری به حساب نمی‌‏آید. هر چیزی که هر فردی دیده است از گذشته بوده و هم‌‏اکنون تغییر کرده است. حتی اگر تعداد کمی از رویدادها مشابه دربیایند، آنها فقط مطابق نیاز ترتیبات کلی نظم و ترتیب داده شدند، همین و بس.

پرسش: ما مریدانی هستیم که فا را بعد از ۲۰ جولای [۱۹۹۹] کسب کردیم، و اخیراً سانحه‌‏ی رانندگی جدی‌‏ای برای‌‏مان پیش آمد، اما هیچ اتفاقی برای ما نیفتاد و سالم ماندیم. افراد عادی گفتند که باید معجزه شده باشد. می‌‏خواهیم که از استاد برای اینکه زندگی‌‏ای دوباره به ما بخشید تشکر کنیم. وقتی چیزی شبیه این در دوره‌‏ی اصلاح- فا اتفاق می‌‏افتد، آیا علتش این است که ما شکاف‌‏هایی داریم و به شیطان اجازه می‌‏دهیم که از ما سوءاستفاده کند، یا اینکه به عواملی از بازپرداخت به موجودات زنده مربوط می‌‏شد؟

معلم: فکر می‌‏کنم دو علت وجود داشته باشد. یکی این که، آیا برای این است که برخی شاگردان خود را به خوبی اداره نکرده‌‏اند؟ علت دیگر این است که، آیا برای این است که آنها شاگردانی جدید هستند؟ البته، شاگردان جدید محنت‌‏هایی دارند، اما آن وضعیت نسبتاً نادر است، و حتی اگر محنت‌‏هایی داشته باشند معمولاً هیچ مسئله‌‏ی بزرگی وجود ندارد. مهم نیست چه باشد، آنها را موضوع مهمی در نظر نگیرید. اهمیتی ندارد که چیز بدی اتفاق افتاده باشد، آخر آخرش این است که: برای یک تزکیه‌‏کننده باید عناصر اجتناب‌‏ناپذیری درگیر باشند.

پرسش: چندین مرید در حال زجر کشیدن از دشواری‌‏های بزرگ کارمای بیماری بوده‌‏اند، و اکنون مدتی طولانی است که این‌‏گونه می‌‏باشد. آیا صحیح است که ما به صورت گروهی افکار درست بفرستیم و به آنها کمک کنیم؟

معلم: البته این صحیح است. دفعه‌‏ی قبل درباره‌‏ی این مسئله صحبت کردم. اما بعضی شاگردان باید به درون نگاه کنند و درباره‌‏ی اینکه واقعاً چقدر خوب عمل کرده‌اند فکر کنند. به عنوان یک موجود باشکوه طی دوره‌‏ی اصلاح- فا، واقعاً چقدر خوب عمل کرده‌‏اید؟ هر زمان که مشکلی پیش می‌‏آید نگویید، "چگونه این چیز می‌‏تواند برای یک مرید دافا اتفاق بیفتد"؟

مدت درازی است که برخی شاگردان صرفاً از وابستگی‌‏های بنیادی‌‏شان خلاص نشده‌‏اند! و همان‌‏طور که چیزها روی هم انبار شده‌‏اند، در پایان قادر نیستند بر آنها غلبه کنند و سختی‌‏هایشان بزرگ می‌‏شود. وقتی مشکلات روی می‌‏دهند، به جای اینکه دنبال مشکل در شین‌‏شینگ‌‏شان بگردند، به طور بنیادی خودشان را رشد دهند، یا به طور حقیقی موضوع را رها کرده و توسط مسیری دیگر به شکلی باز و باوقار بیرون بیایند، به آن مسئله‌‏ی حاضر متمرکز می‌‏شوند-- "عجب... چرا این‌‏طور است که هنوز هم نمی‌‏توانم بر این چیز غلبه کنم؟ من امروز بهتر انجام داده‌‏ام، پس باید کمی بهبود پیدا کرده باشد. فردا از این هم بهتر عمل می‌‏کنم و باید قدری بیشتر بهبود پیدا کند". هرگز نمی‌‏تواند آن چیز را رها کند. در ظاهر به نظر می‌‏رسد که درحال رها کردن آن است-- "نگاه کن، حالا دارم به خوبی انجام می‌‏دهم". حالا دارید به خوبی انجام می‌‏دهید اما به خاطر آن حالا دارید به خوبی انجام می‌‏دهید. به قصد انجام دادن آنچه که یک مرید دافای حقیقی باید انجام دهد این کار را نمی‌‏کنید!

مطمئناً بخشی از شاگردان وجود دارند که واقعاً باید خوب به خودشان نگاه بیندازند [و درباره‌‏ی اینکه] چگونه عمل کرده‌‏اند [فکر کنند]. واقعاً چقدر خوب عمل کرده‌‏اید؟ آیا واقعاً مثل شاگردان سرزمین چین از آن با موفقیت بیرون آمده‌‏اید که حتی در چنان محیط شیطانی‌‏ای در حال اعتباربخشی به فا هستند و درحالی که زندگی‌‏شان در خطر است حتی قادرند که زندگی خود را زمین بگذارند؟ اگر واقعاً در آن وضعیت قرار داده می‌‏شدید، قادر می‌بودید آن را اداره کنید؟ البته، این را نمی‌‏گویم که هر یک از شما مجبور است متحمل آن روند شود. اما آیا چیزی که هم‌‏اکنون با آن روبرو هستید همان نیست؟ آیا می‌‏توانید به طور حقیقی از آن با موفقیت بیرون بیایید؟ همان‌‏طور که قبلاً گفته‌‏ام شاگردان ما به سه دسته‌‏ی متفاوت تعلق دارند، بنابراین مثل هم نیستند، و در طول تزکیه‌‏شان مطمئناً متفاوت عمل خواهند کرد. فکر نکنید که افراد دیگر اصلاً دردسری ندارند و دارند در اصلاح- فا خیلی خوب انجام می‌‏دهند. فرق می‌‏کند. وضعیت بنیادی فرق می‌‏کند، و هیچ مرجع یا مقایسه‌کردنی وجود ندارد. همان‌‏طور که پیش از این گفته‌‏ام، در تزکیه هیچ مرجعی وجود ندارد و الگویی نیست که از آن پیروی کرد. "کسی چنین و چنان کاری کرده، پس من هم صرفاً از او یاد می‌‏گیرم و همین کار را می‌‏کنم". فرق می‌‏کند. وضعیتی که شما دارید برای او پیش نخواهد آمد.

حقیقت این است که برای شاگردان زیادی مدت بسیار طولانی‌‏ای شده است، و به ویژه پس از گذر از میان ۲۰ جولای ۱۹۹۹، باید واقعاً در سطحی بنیادی به بسیاری از چیزها خوب نگاه بیندازید. باید آرام شوید و به طور حقیقی مسائل را مورد تفکر قرار دهید. فکر نکنید که "حالا که من یک مرید دافا هستم هیچ چیز بدی نباید برای من اتفاق بیفتد. اگر هر چیزی اتفاق بیفتد صحیح نیست". و فکر نکنید که باید از میان هر چیزی که افراد دیگر عبور می‌‏کنند بگذرید. وضعیت هر فرد متفاوت است. نکته‌‏ی کلیدی این است که خود شما واقعاً چقدر خوب انجام می‌‏دهید. آنچه تمام روز در ذهن‌‏تان به آن وابسته‌‏اید همگی چیزهای افراد عادی هستند، حتی سر تا پا مست احساسات هستید، و با وجود این وقتی محنت‌‏ها می‌‏آیند می‌‏گویید، "من مرید دافایی هستم که برای مدتی طولانی از محنت‌‏ها رنج می‌‏کشم". ( افراد می‌‏خندند) ( آه)... گاهی اوقات نمی‌‏خواهم کلماتم خیلی تند باشند، اما اگر خیلی نرم باشند نمی‌‏خواهید که روی آن فکر کنید و از آن روشن‌‏ و آگاه شوید. نزدیک پایان است. خودتان باید اکنون بیندیشید. زمان منتظر کسی نمی‌‏ماند!

وقتی روز کمال واقعاً سر برسد، بگذارید به شما بگویم، مریدان دافا واقعاً در پهنای روشن روز صعود خواهند کرد، و کل دنیا قادر خواهد بود که آن را ببیند. ( تشویق) آنهایی که قادر نباشند به کمال برسند، وقتی آن روز بیاید تمام کاری که می‌‏توانید انجام دهید این است که آنجا بنشینید و اشک بریزید! برای آن افرادی که خوب تزکیه نکرده‌‏اند، می‌‏گویم که دیگر برای گریه کردن خیلی دیر خواهد بود.

پرسش: اخیراً مورد(هایی) در اطراف ما بوده که یک مرد و یک زن با هم رابطه‌‏ای داشتند....

معلم: فکر می‌‏کنم همین الان درباره‌‏ی آن صحبت کردم، پیش از این درباره‌‏ی این موضوع صحبت کرده‌‏ام. چیزهایی که افراد معینی انجام داده‌‏اند آنها را حتی برای عنوان "شاگرد دافا" نالایق می‌‏کند! آنها حتی لایق این نیستند که "موجودات انسانی" نامیده شوند، و با این حال هنوز هم خود را "مریدان دافا" می‌‏نامند؟! من منتظر شما هستم-- آیا متوجه این نیستید؟!

گاهی اوقات وقتی کارهایی را که شما انجام می‌‏دهید می‌‏بینم واقعاً مرا غمگین می‌‏کند. با این حال اگر از شما واقعاً دست می‌‏کشیدم، این نیز واقعاً مرا رنج می‌‏داد. واقعاً نمی‌‏خواهم شما را به آن شکل ترک کنم. اما شما تلاش نمی‌‏کنید که رشد کنید! شما با شایستگی عمل نمی‌‏کنید! و حتی خوش‌‏نامی دافا را لکه‌‏دار می‌‏کنید و کارهایی انجام می‌‏دهید که حتی لیاقت نام "انسان" را ندارد، با این حال هنوز خودتان را یک مرید دافا می‌‏خوانید! بگذارید آن را اینگونه بیان کنم، آنچه که کمی پیش گفتم برای تمام آنهایی است که کارهایی انجام داده‌‏اند که شایسته‌‏ی مقام مریدان دافا نیست. بهتر است که آشکارا درباره‌‏ی آن مسائل به مردم بگویید. به این شکل، بسیاری از چیزهای شما از بین خواهند رفت، و درعین حال شما را وادار خواهد کرد که واقعاً عزم خود را [برای اصلاح رفتارتان] جزم کنید. به شما می‌‏گویم که اکنون وقت برای شما واقعاً محدود است. برای تمام شمایی که آن کارهای بد را انجام داده‌‏اید-- و مقصودم آنهایی که پیش از این خود را اصلاح کرده‌‏اند نیست، درباره‌‏ی آنهایی صحبت می‌‏کنم که هنوز در حال انجام کارهای بد هستند، و آنهایی که در حال آماده کردن اطلاعات برای دار و دسته‌‏ی اراذل کمونیست شیطانی چین هستند-- لحظه‌‏ای که حقیقتاً از شما دست بکشم لحظه‌‏ای است که به جهنم می‌‏افتید! واقعاً سعی نمی‌‏کنم صرفاً شما را بترسانم. به خاطر این که هنوز به پایان نرسیده است این هنوز برای تمام موجودات یک فرصت است. استاد بارها و بارها منتظر شما مانده است!

پرسش: به هنگام آموزش فرستادن افکار درست به شاگردان جدید طی کلاس سخنرانی نه‌‏روزه آیا چیزی هست که لازم باشد به آن توجه ویژه‌‏ای داشته باشیم؟

معلم: در حقیقت، مجبور نیستید به شاگردان جدید بگویید که افکار درست بفرستند ( [استاد] می‌‏خندد)، زیرا در آن زمان توانایی‌‏های آنها هنوز به آن بزرگی نیستند. علت این است که هر چه باشد آنها تازه شروع به یادگیری فا کرده‌‏اند، و نیاز دارند که روندی را بپیمایند. خیلی مشتاق این نباشید که کاری کنید افکار درست بفرستند.

پرسش: درک من این است که تزکیه‌‏ی فردی یک مرید دافا به طور مستقیم به بدن کیهانی‌‏ای که به او متصل است مرتبط می‌‏باشد. وقتی فا افلاک عظیم‌‏الجثه را اصلاح می‌‏کند، آیا تزکیه‌‏کنندگان آینده برای بدن کیهانی‌‏ای که با آنها تناظر دارد مسئول خواهند بود، یا اینکه [بدن‌‏های کیهانی] پیش از آن توسط فا اصلاح شده‌‏اند؟

معلم: طی جریان تزکیه‌‏تان، بدن کیهانی‌‏ای که با بدن شما متناظر است، مهم نیست چقدر بزرگ باشد، هنگامی که در تزکیه‌‏تان به موفقیت دست می‌‏یابید اصلاح می‌‏شود، و مطمئناً این‌‏طور است. اما اگر شما به خوبی تزکیه نکنید نمی‌‏توانند اصلاح شوند. البته، عامل دیگری هم در این مسأله نقش دارد، یعنی، اصلاح- فا -- وقتی نیروی عظیم اصلاح- فای من وارد شود، آنهایی که خوب هستند نگه‌‏داشته شده و به آنهایی که بد هستند رسیدگی می‌‏شود. بنابراین زمان قبل از وارد شدن اصلاح- فا بهترین فرصت برای شماست که موجودات ذی‌‏شعور را نجات دهید. وقتی آن زمان فرا رسد منتظر هیچ کسی نخواهد شد. به محض اینکه نیروی عظیم اصلاح- فا وارد شود، امور هر طور که باید باشند می‌‏شوند.

پرسش: تمامی شاگردان در اسرائیل به استاد گرامی درود می‌‏فرستند!

معلم: متشکرم! ( تشویق)

پرسش: استاد گرامی، لطفاً ارتباط میان موسی، اسرائیل، و اصلاح- فا را به ما بگویید.

معلم: موسی به اصلاح- فا ارتباطی ندارد. اما مطلبی را به شما می‌‏گویم، و شما نباید آن را سرسری به افراد عادی بگویید، چراکه درک آن برای افراد عادی سخت خواهد بود. حقیقت این است که موسی در واقع خدایی بود که در حال نجات دادن معتقدان یهودیت بود. پس از آنکه یهودیان مصر را ترک کردند خدایی که از آنها سرپرستی کرد در حقیقت موسی بود. آنها یهوه را صدا می‌‏زدند، اما در حقیقت یهوه مردم را نجات نداد چراکه یهوه خدایی بالاتر است؛ خدایی که مردم را نجات داد موسی بود. موسی، مسیح، و مریم مقدس همگی در تراز خدایانی هستند که موجودات انسانی را نجات می‌‏دهند. بنابراین موسی کسی بود که حقیقتاً معتقدات یهود را سرپرستی کرد. این‌‏ها چیزهایی هستند که مردم زیاد درباره‌‏ی آنها نمی‌‏دانند. چیزی که می‌‏گویم وضعیت واقعی است. نژاد یهود نیز توسط خدایان خلق شد، و بنابراین آنها هم گروهی هستند که ما باید سعی کنیم در اصلاح- فا نجات دهیم.

به این موضوع که رسیده‌‏ایم، بگذارید به شما چند چیز بگویم که از شنیدن آنها خوش‌تان می‌آید. (همه می‌‏خندند) ( تشویق)

هم‌‏اکنون درباره‌‏ی ملت اسرائیل صحبت کردم. کتاب مقدس می‌‏گوید که یهوه اسرائیلیان را خلق کرد. در حقیقت، این جهان کوچک ما، جهان کوچکی که همیشه به آن اشاره کرده‌‏ام، این جهان کوچک چه نامیده می‌‏شود؟ این پُن گو از افسانه‌‏های چین است که آسمان و زمین را خلق کرد. او چینی نیست، و موجودی انسانی از هیچ نژادی روی زمین نیست. او خدایی در آسمان‌‏ها است، او یک جهان است. "آفرینش آسمان و زمینِ" پن گو، طی روندی که جهان کوچک دوره‌‏ی آخر نابود شد و جهان کوچک دوباره خلق شد به وقوع پیوست. بدن او روند چرخه‌‏ی "شکل‌‏گیری- سکون- فساد- انهدام" این جهان کوچک است، اما وجود او نه. آیا قبلاً درباره‌‏ی سه‌گانگی خدایان صحبت نکرده‌‏ام؟ او یک بدن خدایی دارد و یک روح حقیقی دارد. روح حقیقی‌‏اش آن نیست، اما بدن او جهان کوچکی است که درباره‌‏ی آن صحبت می‌‏کنم. در افسانه‌‏های تاریخ، مردم دنیا درباره‌‏ی این صحبت می‌‏کنند که چگونه او به این طریق پا به عرصه‌‏ی وجود گذاشت: از حالت بی‌شکلی و درهم و برهمی به‌‏تدریج یک شکل تشکیل شد، و سپس او شکل گرفت؛ او آسمان را از زمین جدا کرد، و سپس بلند شد و آسمان را برافراشت. این بیشتر و بیشتر بشری کردن او توسط مردم و چسباندن احساسات بشری بیشتر به او در افسانه‌‏ها است. آنچه مردم دوست دارند واقعیت را تحریف کرده است.

می‌‏دانید، بدن بشری یک جهان کوچک است و لایه لایه موجود ذی‌‏شعور دارد. وقتی جهان‌ِ پن گو در ابتدا شکل داده شد، درست مثل یک جنین انسان در رحم مادر، جهان کوچک فقط ذره‌‏ای در بدن کیهانی غول‌‏پیکرتر بود. بدن کیهانی تمام عناصری که می‌‏توانند زندگی را شکل دهند دارد. وقتی جهان کوچک دوره‌‏ی قبل در چرخه‌‏ی شکل‌‏گیری- سکون- فساد- انهدام پایان یافت، بدن کیهانی از قبل برای شکل‌‏گیری یک جهان کوچک جدید آماده می‌‏شد. در حالت بی‌شکلی و درهم و برهمی، پس از انفجار جهان کوچک دوره‌‏ی قبل، این جهان کوچک جدید به تدریج شکل داده شد، و روح حقیقی پن گو وارد آن شد. در روند شکل‌‏گیری، لایه لایه‌‏ی مواد درون آن، لایه لایه‌‏ی آسمان‌‏ها و زمین‌‏ها را شکل داد، و هم‌‏زمان چیزهای بی‌‏شمار در میان لایه لایه‌‏ی آسمان‌‏ها و زمین‌‏ها را شکل داد، شامل خدایانی درست مثل روح حقیقی پن گو و لایه لایه‌‏ی موجودات ذی‌‏شعور. جهان کوچک سپس شکل گرفت. بدن بشری این‌‏طور شکل می‌‏گیرد که ذرات کوچک ذرات بزرگ، و ذرات بزرگ ذرات حتی بزرگ‌‏تر را شکل می‌‏دهند، و بدن او هم همین‌‏طور است-- ذرات کوچک ذرات بزرگ را شکل می‌‏دهند، و ذرات بزرگ ذرات حتی بزرگ‌‏تر را شکل می‌‏دهند. درست شبیه چیزی است که مردم می‌‏دانند، که مولکول‌‏ها توسط اتم‌‏ها شکل می‌گیرند، و به طور طبیعی، مولکول‌‏ها سپس می‌‏توانند سیارات را شکل دهند، سیارات، راه شیری و سیستم‌‏های سیاره‌‏ای مختلف را شکل می‌‏دهند، و سیستم‌‏های سیاره‌‏ای مختلف می‌‏توانند جهان‌‏های حتی بزرگ‌‏تری از بدن کیهانی را شکل دهند. ساختار آن به این نحو است. موجودات بشری، یا دانشمندان امروزی، ذره‌‏ها را دیده‌‏اند، اما ارتباط میان ذره‌‏ها را ندیده‌‏اند. تمام ذرات به صورت زیستی با هم پیوند دارند. بنابراین پس از اینکه پن گو شکل گرفت، درست مثل تمام موجودات ذی‌‏شعور در کیهان، او نیز مجبور بود از میان روند شکل‌‏گیری- سکون- فساد- انهدام عبور کند. آنچه مردم در افسانه‌‏ها توصیف کردند روند "شکل‌‏گیری" او بود. در حقیقت، حالا او هم‌‏اکنون به روند پایانی رسیده است، روند "فساد- انهدام"، یا به بیان دیگر، روند پیر شدن و ضعیف شدنش. امروز دوره‌‏ی زمانی‌‏ای است که او پس از پیر شدن و ضعیف شدن فاسد شده است، و او هم‌‏اکنون در مرحله‌‏ی پایانی است... استفاده از زبان بشری برای صحبت درباره‌‏ی خدایان خوشایند گوش نیست. این تنها برای گفتن این است که حالا دوره‌‏ی زمانی‌‏ای است که چیزها خوب نیستند، و به همین خاطر است که اصلاح- فا طی این زمان شروع شد.

لحظه‌‏ای که او شکل گرفت، سطوح مختلف از ذرات در کیهان پدید آمدند، و طی روند شکل‌‏گیری او آن ذرات، موجودات را شکل می‌‏دادند. زمین ما قسمتی از بدن او است، قسمتی از سلول‌‏ها در بدن او. سیاراتی که درست مثل زمین ما بر روی آنها موجودات زنده هستند همه جای این جهان کوچک پراکنده هستند، فقط آنها موجودات زنده‌‏ای مثل انسان‌‏های امروزی ندارند. و علتش این است که آن حیات‌‏ها موجوداتی در رویه‌‏ای‌‏ترین سطح کیهان هستند، آنها موجوداتی در پایین‌‏ترین سطح هستند، و به شکل خدایان نیستند. در ابتدا بخش سه قلمرو وجود نداشت. دلیل اینکه سه قلمرو‌‏یی وجود دارد این است که دافا قرار بود در سطح رویه‌‏ای جهان کوچک آموزش داده ‌‏شود، و به این دلیل، این محدوده به عنوان یک قلمروی منحصر به فرد برای سه سطح بزرگ حیات‌‏ها انتخاب شد، بنابراین سیستمِ خودش را شکل داد. پن گو یک خدا است، و آنچه که درون بدن پن گو است جهان کوچک است. بنابراین، داخل تمام بدن‌‏های کیهانی سراسر جهان کوچک، سطوح مختلفی از خدایان و موجودات ذی‌‏شعور درون سه قلمرو وجود دارند، اما فقط موجودات در بعدهای رویه‌‏ای ظاهرهایی پست، زشت، عجیب، و پلید دارند. پس در آن زمان سه قلمرو به خاطر ضرورت اصلاح- فا خلق شد. درون محدوده‌‏ی سه قلمرو منظومه‌‏ی شمسی و زمین ساخته شد. البته، طول‌‏عمر زمین نمی‌‏تواند با عمر جهان مقایسه شود. در این موقعیت زمین سیارات مختلفی وجود داشتند. موجودات روی زمین‌‏های پیشین همگی ظاهر موجودات فضایی را داشتند، و محیط طبیعی آنها به شدت خشن بود. دلیلش این است که داشتن موجوداتی در بدترین مکان که به شکل خدایان باشند مجاز نبود. موجودات بشری شکل خدایان را دارند، بنابراین آنهایی که روی زمین‌‏های پیشین بودند همگی ظاهر زشت موجودات فضایی را داشتند. برای اینکه چیزهای اصلاح- فا اینجا اتفاق بیفتند و برای تمام موجودات ذی‌‏شعور در سراسر کیهان ممکن سازد که نجات پیدا کنند-- حتی موجودات ذی‌‏شعور در رویه‌‏ای‌‏ترین سطح-- سه قلمرو و موجودات بشری اینجا خلق شدند. چرا به جای اینکه موجوداتی شبیه موجودات فضایی به فا گوش کنند، موجودات بشری خلق شدند؟ دلیل این است که اگر آن نوع موجودات به فای کیهان گوش می‌‏کردند و مریدان من می‌‏شدند، درست مثل توهین کردن به کیهان و همه‌‏ی خدایان می‌‏بود. بنابراین بعد از اینکه زمین جدید خلق شد بخشی از خدایان آسمان‌‏ها آمدند، و آنها موجودات بشری را بر روی زمین به شکل خودشان خلق کردند.

در چین باستان گفته می‌‏شد که نو وا موجودات بشری را خلق کرد. خدایان از توانایی‌‏های خدایی خود برای انجام دادن کارها استفاده می‌‏کنند، و احتیاجی ندارند که برای انجام کارها از دست‌‏هایشان استفاده کنند. و ساختار بدن بشری پیچیده است، چیزی نیست که بتوانید با دست‌‏هایتان فرم دهید-- نمی‌‏تواند با روش‌‏های ناشیانه‌‏ی موجودات بشری انجام شود-- بنابراین خدایان آن را با قدرت فای خود انجام می‌‏دهند. گونگ خدایان از عالم میکروسکوپی تا رویه‌‏ای‌‏ترین سطح، حاضر است، بنابراین وقتی یک خدا آن کار را انجام می‌‏دهد، بلافاصله همان موقع انجام می‌‏شود، همان لحظه عملی می‌‏شود. و او کارها را در زمان انسان‌‏ها انجام نمی‌‏دهد، او فراتر از زمان در بعد بشری می‌‏رود، بنابراین وقتی با زمان بشری در اینجا به آن نگاه می‌‏کنید، او آفرینش خود را در همان آن تمام کرده است.

در آن زمان چندین گونه از خدایان به پایین فرستاده شدند. یکی یهوه بود که یهودیان درباره‌‏ی او صحبت می‌‏کنند. یهوه مردم نژاد یهود را خلق کرد. این گونه از مردم شامل بخشی از مردم در اروپای جنوبی نیز می‌‏شود؛ آنها به این نژاد تعلق دارند. قسمتی از سفیدپوستان در اروپای شمالی توسط خدایان دیگر خلق شدند. چهار گونه از خدایان سفیدپوست چهار گونه از سفیدپوستان را خلق کردند. در حقیقت، اعراب نیز سفیدپوست بودند، و اعراب در ناحیه‌‏ی شمالی زمین زندگی می‌‏کردند، اما من به صفحات قاره‌‏ای پیشین، که نُه هزار سال پیش تغییر کردند اشاره می‌‏کنم، نه به صفحات قاره‌‏ای کنونی. آنها مردمی هستند که در ناحیه‌‏ی شمالی قدیم زندگی می‌‏کردند، و جابجایی توده‌‏های زمین بود که آنها را به موقعیت فعلی‌‏شان حرکت داد. در تاریخ اخیر، قبل از اینکه چنگیزخان منطقه‌‏ی عربی را به تصرف درآورد، اعراب دقیقاً همان رنگ پوست سفیدپوستان را داشتند و شبیه اروپاییان امروزی بودند، فقط اینکه موهای مشکی و چشم‌‏های مشکی داشتند. پس از اینکه سپاه عظیم چنگیزخان رسید، خون بومی‌‏ها مخلوط شد، بنابراین رنگ پوست آنها شبیه رنگ پوست چینی‌‏ها است، و نشانه‌‏هایی از چهره‌‏های چینی و همچنین چهره‌‏های اروپایی نشان می‌‏دهند. در اصل آنها توسط یک خدای مجزا خلق شدند.

نژاد هندی توسط بودایان خلق شد، و به همین دلیل است که رقص هندیان، طوری که خودشان را حرکت می‌‏دهند، و حالت‌‏های دست‌‏شان مشابه حالت بوداها است. هندی‌‏ها واقعاً نژادی خلق شده توسط بوداها هستند. تا آنجا که مربوط به شرقی‌‏ها می‌‏شود، قسمتی از آنها توسط نو وا خلق شدند، درحالی که قسمتی دیگر توسط دائوها خلق شدند. در حقیقت، برای اینکه دقیق‌‏تر بیان کرده باشیم، نخستین نژاد در روزهای آغازین آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی نژاد زرد بود. اکنون مردم نژاد سرخ نامیده می‌‏شوند، اما در واقع از نژاد زرد هستند-- آفتاب آنها را برنزه کرد. ( همه می‌‏خندند) مردم نژاد سرخ حقیقی مصریان باستان بودند. شاید حالا پیدا کردن آنها ممکن نباشد، زیرا اکثر آنها خون‌‏شان را با سیاهان مخلوط کرده‌‏اند.

سیاهان، به همین طریق، توسط خدایان سیاهان در آسمان‌‏ها خلق شدند، و نه فقط توسط یک خدا. بنابراین شکل مردم سیاه تفاوت‌‏هایی با هم دارد. در میان خدایان در آسمان‌‏ها، برخی لباس می‌‏پوشند درحالی که برخی خود را با تکه‌‏هایی از پارچه می‌‏پوشانند. دائوها لباس می‌‏پوشند. خدایان زیادی در آسمان‌‏ها خود را با تکه‌‏ی بزرگی از پارچه می‌‏پوشانند. بیشتر بوداها خود را با تکه‌‏ای از پارچه‌‏ی زرد می‌‏پوشانند، درحالی که اکثر خدایان سفیدپوست خود را با تکه‌‏ی بزرگی از پارچه‌‏ی سفید می‌‏پوشانند؛ به چینی، طول آن یک جانگ[۱] است، و به دور بدن پیچیده می‌‏شود. می‌‏توانیم این را در نقاشی‌‏ها و تندیس‌‏های کهن ببینیم. در گذشته، اروپایی‌‏ها به طور مشابه تکه‌‏ای از پارچه‌‏ی سفید دور خود می‌‏پیچیدند. و خدایان مردم سیاه تکه‌‏ای از پارچه‌‏ی قرمز به دور بدن‌‏شان می‌‏پیچند. در رابطه با خدایان، مهم نیست پوست‌‏شان چه رنگی باشد، همگی آنها باعظمت به نظر می‌‏آیند. به منظور ارائه‌‏ی فا در اینجا، شکل موجودات بشری لازم بود خلق شود، و خدایان موجودات بشری را به هر شکلی که خودشان بودند خلق کردند. به همین دلیل است که گفته شده خدا انسان را به شکل خودش خلق کرد، و این حقیقت دارد. موجودات بشری امروزی این‌‏گونه به وجود آمدند.

در تاریخ گذشته، پیش از اینکه من ارائه‌‏ی دافا را آغاز کنم، هر دوی بدن و روح موجودات بشری‌‏ای که خدایان در آن زمان خلق کردند در سه قلمرو شکل داده شد. به شما درباره‌‏ی روند توسعه‌‏ی نژاد بشری گفته‌‏ام، روند تدریجاً توسعه دادن و غنی کردن موجودات بشری. وقتی به دوره‌‏ی زمان اخیر رسید، انسان‌‏ها از پیش قادر بودند که کاملاً منطقی باشند، و روش تفکرشان منسجم بود. و وقتی به این مرحله رسید ارائه‌‏ی دافا در شرف رخ دادن بود. بنابراین، خدایان زیادی از آسمان‌‏ها آمدند و به صورت انسان بازپیدا شدند. پس در مورد روح انسان‌‏ها باید چه کاری صورت می‌‏گرفت؟ پوسته‌ی سطحی انسان که توسط خدایان خلق شده بود، بعد از بازپیدایی موجوداتی از بالا، به تصرف درآمد، درحالیکه روح انسان‌‏های پیشین در عالم اسفل باقی گذاشته شد. انسان‌‏ها از میان بازپیدایی می‌‏گذرند، بنابراین آن پوسته‌‌‏ها همراه آنان نمی‌‏رود و در زمان خاصی پس گرفته می‌‏شود. وقتی شخصی در پایان زندگی‌‏اش می‌‏میرد این پوسته برداشته می‌‏شود. پوسته‌ای که می‌‏بینیم داخل یک گور به خاک سپرده شده است، آن پوسته‌ی تجزیه‌‏شده، قسمتی است که بعد از تولد از غذایی که شخص می‌‏خورد رشد کرد. اما از سوی دیگر، پوسته‌ی پیش از تولد است که پوسته‌ی واقعی می‌‏باشد، و این قسمت پیش‌ازتولد، باید برداشته شود. بنابراین هر کسی که در شرف بازپیدایی است آن را خواهد پوشید ( همه می‌‏خندند)، درست مثل لباس پوشیدن است، و مردم این‌‏گونه از میان بازپیدایی گذر می‌‏کردند. وقتی زمان ارائه‌‏ی دافا فرا رسید و بعد از اینکه آن خدایان آمدند، می‌‏توانستید بگویید که مردم روی زمین که توسط خدایان خلق شده بودند سهم خود را برای اصلاح- فا به انجام رسانده بودند-- برای انسان‌‏ها آسان نبود که به آن نقطه در تاریخ برسند-- و بنابراین آنها در بْعدی دیگر، که چینی‌‏ها عالم اسفل می‌‏نامند، پشت سر نگاه داشته شده‌اند و اینجا بازپیدا نشده‌‏اند. در حال حاضر، جایی که آنها هستند هم‌‏اکنون به طور کامل طی اصلاح- فا جذب شده است. در حال حاضر، نیروی عظیم اصلاح- فا به خارجی‌‏ترین رویه‌‏ی این بعد بشری وارد شده است، و به خارجی‌‏ترین رویه‌‏ی پوسته‌ی بشری وارد شده است.

تمام راه تا به امروز، [مردم] نژادهای مختلف مثل ذراتی در زیر پاهای خدایانی بوده‌‏اند که آنها را خلق کردند؛ اگرچه مردم قادرند با یکدیگر ادغام شوند و در این بْعد با هم وجود داشته باشند، ولی به یک سیستم تعلق ندارند. وقتی دوره‌‏ی زمانی اخیر سررسید، داخل پوسته‌‌‏های نژادهای بشری مختلف خدایان مختلفی بودند که از آسمان‌‏ها آمده بودند. چیزی که در بالا مطرح کردم در مورد این بود که چه اتفاقی در سطح برای انسان‌‏ها می‌‏افتد. البته، دافا در حال ارائه است، و امروز این‌‏طور نیست که من در حال رهایی بخشیدن به سفیدپوستان و تبدیل کردن آنها به مردم نژاد زرد هستم، یا که در حال رهایی بخشیدن به مردم نژاد زرد و تبدیل آنها به سفیدپوستان هستم. ( افراد می‌‏خندند) شما پیشاپیش درباره‌‏ی آن روشن هستید. من در حال ممکن کردن این برای هر کسی هستم تا به هرجایی که از آنجا آمده است برگردد، و اگر خوب تزکیه کنید به شما مقام دستیابی‌‏ای حتی بالاتر خواهم داد. اگر یک خدا بودید، هنوز هم به شکل خدایی که در آغاز داشتید تزکیه خواهید کرد، و من با این کاری نخواهم داشت؛ اگر شما در اصل یک بودا بودید، هنوز یک بودا خواهید بود؛ اگر در آغاز یک دائو بودید، هنوز یک دائو خواهید بود. آنچه که از بین می‌‏برم تمام عناصر شما در جهان پس از تولد است که بد شده‌‏اند. و هم‌‏زمان، شما را در قانون بزرگ جذب می‌‏کنم، همه‌‏چیز را برای شما اصلاح می‌‏کنم، به شما چیزهای حتی بهتری می‌‏دهم، و حالتی را به شما می‌‏دهم که خدایان آینده باید داشته باشند. ( تشویق)

دلیل این است که موجوداتی مختلف، موجودات ذی‌‏شعور مختلف، و خدایان مختلفی درون کیهان وجود دارند، و آنها نمی‌‏توانند همگی به یک چیز تغییر داده شوند. نمی‌‏توانید چنین کاری کنید، و کیهان پررونق و کامیاب نمی‌‏شد. این صرفاً طوری است که هست. بنابراین تا جایی که مربوط به موجودات می‌‏شود، مهم نیست چه نمود بیرونی‌‏ای دارند، همگی آنها در تاریخ از میان روندی گذشته‌‏اند و همگی آنها ارزش گرامی داشتن را دارند، زیرا این روندی است که کیهان از میان آن گذشته است.

هم‌‏اکنون درباره‌‏ی بعضی از چیزهایی صحبت کردم که از شنیدن آن خوش‌تان می‌آمد ( خنده). فکر می‌‏کنم بهتر این است که برگه‌‏های پرسش بیشتری ارائه نکنید. بعد از اینکه مرور چندین برگه‌‏ی باقی‌‏مانده را تمام کردم این را به پایان خواهم رساند چراکه نمی‌‏خواهم مقدار زیادی از وقت شما را بگیرم. این یک کنفرانس تبادل تجربه است، بنابراین هنوز لازم است که صحبت‌‏هایی را ارائه کنید و به رشد یکدیگر کمک کنید. آیا یک برگه هم‌‏اکنون نپرسید که چگونه می‌‏توانیم به صورت کل رشد کنیم؟ این فرصتی برای رشد کردن به صورت کل است.

پرسش: رابطه‌‏ی میان یک موجود منفی و شیطان چیست؟

معلم: در حقیقت، من فقط وقتی که درباره‌‏ی قانون تولید متقابل و بازداری متقابل و تناظر میان موجودات مختلف در کیهان صحبت کردم موجودات منفی را ذکر کردم. در سطحی پایین، انسان‌‏ها وجود دارند و اشباح. در ارتباط با اشباح که صحبت کنیم، عبارت [چینی] "شبح" ( گوی) که مردم امروزی به‌‏کار می‌‏برند یک عبارت عام است، و در واقع انواع بسیار بسیار زیادی وجود دارد، ازجمله اشباح، ارواح شیطانی، ارواح کوهستان، ارواح جنگل، هیولاها، عفریت‌‏ها، ارواح، اهریمن‌‏ها، و غیره. مردم معاصر به آنها در مجموع به عنوان "شبح" اشاره می‌‏کنند. در این مکان بشری، انسان‌‏ها وجود دارند و اشباح. در بالاتر، بوداها وجود دارند و اهریمن‌‏ها. و حتی بالاتر، موجودات مثبت وجود دارند و موجودات منفی. و چرا این‌‏طور است؟ زیرا هر چقدر بالاتر می‌‏شود، بهتر است-- هر چقدر سطح بالاتر باشد، چیزها بهتر هستند. در سطوح بسیار بالا موجودات مثبت و منفی وجود دارند. به‌‏هرجهت، نمی‌‏توانید به موجودات منفی "اهریمن" بگویید. به کلی با اهریمن‌‏ها فرق دارند. ولی آنها متضاد موجودات مثبت هستند، و به همین دلیل است که یکی مثبت است و یکی منفی. از آنجا که هرچه پایین‌‏تر می‌‏شود بدتر است، وقتی که به سطح خاصی می‌‏رسد پادشاهان فا و پادشاهان اهریمن وجود دارند. بوداها پادشاهان فا هستند. در خصوص پادشاهان اهریمن، می‌‏توانم به شما بگویم که آنها نیز هیچ میل یا احساس بشری ندارند، و هیچ وابستگی بشری‌‏ای ندارند. آنها موجوداتی در آن قلمرو هستند، و به همین دلیل است که می‌‏توانند آنجا بمانند. فقط این طور است که آنها مهربان نیستند و بی‌‏رحمی نشان می‌‏دهند-- این بیان آن با عبارت‌‏های بشری است-- اهریمن‌‏ها شرور هستند، و بوداها مهربانند، بنابراین آنها در ضدیت با یکدیگر وجود دارند، و به روش‌‏های متضاد به مسائل می‌‏پردازند.

در گذشته، مردم می‌‏گفتند که مهربانی و بداندیشی می‌‏تواند در یک فکر فرد باشد، که مهربانی یا بداندیشی از یک فکر فرد می‌‏آید. در این کیهان برای همه سخت است که کاری انجام دهند. زمانی که یک بودا می‌‏خواهد کار خوبی انجام دهد، به محض اینکه آن فکر به جلو می‌‏آید، بدخواهی بلافاصله به دنبال آن می‌‏آید. هر اندازه کار خوبی که انجام می‌‏دهد بزرگ باشد، چیز بدی که به دنبال می‌‏آید همان‌‏قدر بزرگ است. در رابطه با انسان‌‏ها هم همین‌‏طور است. هراندازه کار خوبی که انجام می‌‏دهید بزرگ باشد، تضمین می‌‏شود که همان اندازه چیز بد با شما سر و کار خواهد داشت. بعضی از چیزها در این بعد متجلی می‌‏شوند، و بعضی از چیزها در این بعد متجلی نمی‌‏شوند-- آنها در بعدهای دیگر تجلی می‌‏یابند. به طور مثال، فرض کنید شما کار خوب بزرگی برای کسی انجام داده‌‏اید و آن شخص از شما سپاسگزار است. به خاطر این که آن کار خوب را انجام داده‌‏اید موجودات دیگر ممکن است صدمه دیده باشند و ممکن است ضرر کنند. به عبارت دیگر، هر اندازه کار خوبی که انجام می‌‏دهید بزرگ باشد، به همان اندازه چیزی بد اتفاق خواهد افتاد. بنابراین در گذشته قانون تولید متقابل و بازداری متقابل مطلق بود، و وقتی موجودی می‌‏خواست کار خاصی انجام دهد، مطلقاً نمی‌‏توانست صرفاً همین‌‏طور آن را انجام دهد. آن خدایان... همه‌‏ی شما تعجب می‌‏کنید که چرا خدایان اگر قصد دارند کسی را نجات دهند مجبورند منتظر شوند زمان یا فرصت مناسب فرا برسد، و چرا گفته می‌‏شود که "زمان مناسب" یا "فرصت مناسب هنوز نیامده است"، یا اینکه "فرصت هنوز مهیا نیست". آنها نمی‌‏توانستند آن را انجام دهند چون قانون تولید متقابل و بازداری متقابل بسیار مطلق بوده است و همه چیز را تحت بازداری داشت. یک خدا به خاطر انجام یک کار خوب مطلقاً باعث اتفاق افتادن یک چیز بزرگ و بد نمی‌‏شد و در نتیجه باعث سقوط خودش به پایین شود. آنها مطلقاً چنین کاری نمی‌‏کردند. بعضی راهبان همین‌‏طور مدام از "نجات دادن مردم" می‌‏گفتند. بعضی اوقات فکر می‌‏کردم، "آنها واقعاً هیچ اطلاعی ندارند که این چقدر لاف‌زنی است". آن طور که انسان‌‏ها تصور می‌‏کنند نیست. بنابراین، قانون تولید متقابل و بازداری متقابل باعث شده که خدایان جرأت نکنند کارهایی را که می‌‏خواهند، انجام دهند.

پرسش: آیا نوع بشرِ پس از اصلاح- فای دنیای بشری، از بشریت امروز چیزی به یاد خواهد داشت؟

معلم:نوع بشر، بشریت آینده، آنها اصلاح- فای امروز را نسلی پس از نسلی دیگر می‌‏ستایند. ( تشویق) حقیقت مربوط به این آزار و شکنجه هنوز به طور کامل به بشر نمایانده نشده است. بشریت مبهوت می‌‏شود. کمال مریدان دافا، وقوع هر چیزی که نوع بشر اعتقاد ندارد، و فرآیندی که همه‌‏ی چیزهای منحرف بشریت اصلاح می‌‏شوند-- این‌‏ها بسیار تکان‌‏دهنده خواهند بود، و نه فقط مبهوت کننده بلکه هولناک. همه‌‏ی آن چیزها اتفاق می‌‏افتند. بنابراین این بخش از تاریخ برای ابد توسط نوع بشر انتقال داده خواهد شد.

پرسش: من خیلی احساس گناه می‌‏کنم چراکه مسائل خاصی را خوب انجام نداده‌‏ام. با وجود اینکه کاملاً خوب می‌‏دانم نباید بیش از حد در احساس گناه غرق شوم و حتی اعتماد به نفسم را در تزکیه‌‏ام از دست بدهم، هنوز برایم سخت است که تکانی به آن بدهم.

معلم: شما مصمم نیستید-- عزم کافی ندارید. به عنوان یک مرید دافا... نگاهی به آزار و شکنجه‌‏ای که مریدان دافا در سرزمین چین از آن زجر می‌‏کشند بیندازید. شما هم یک مرید دافا هستید، و با این حال قادر نیستید حتی ذره‌‏ای عزم راسخ در اینجا نشان دهید. چه چیزی است که شما آن‌‏قدر به آن وابسته هستید؟ آیا جریان این نیست؟ شما افکار درست کافی ندارید. اگر افکار درست کافی داشته باشید می‌‏توانید آن را انجام دهید.

پرسش: استاد، احساس می‌‏کنم که بعضی شاگردان به "افکار درست" تأکید زیادی می‌‏کنند ولی تا حدی "اعمال درست" را از نظر می‌‏اندازند، و به هنگام تبادل تجربه تقریباً هیچ‌‏گاه درباره‌‏ی این که چطور اعمال درست داشت بحث نمی‌‏کنند. لطفاً به ما بگویید که چگونه رابطه‌‏ی بین افکار درست و اعمال درست را اداره کنیم؟

معلم: توضیحش این نیست. وقتی می‌‏بینید فردی اعمال درست ندارد، در واقع این طور است که او افکار درست کافی ندارد، چراکه ذهن یک فرد اعمال او را هدایت می‌‏کند. زمانی که افکار درست شما به اندازه‌‏ی کافی قوی باشند اعمال‌‏تان قطعاً درست و صالح خواهند بود، و زمانی که افکار درست به اندازه‌‏ی کافی قوی نیستند اعمال درست نخواهند بود. هرچقدر هم مسئله‌‏ی افکار درست را به بحث بگذاریم و هر طور هم درباره‌‏ی آن صحبت کنیم، هنوز هم افرادی هستند که افکارشان نمی‌‏تواند درست شود. وقتی که بتوانید همیشه افکار درست‌‏تان را حفظ کنید اعمال‌‏تان به طور حتم درست خواهند بود. تماماً به این برمی‌‏گردد که چگونه شما، به عنوان مریدان دافا، خودتان را به خوبی اداره کنید.

پرسش: من مریدی هستم که فا را بعد از ۲۰ جولای ۱۹۹۹ کسب کردم. من فا را در سال ۲۰۰۰ کسب کردم. برایم پرسش است که می‌‏توانم همان نوع تقوای عظیم مریدانی را داشته باشم که فا را قبل از ۲۰ جولای ۱۹۹۹ کسب کردند؟

معلم: در گذشته، پیش از ۲۰ جولای ۱۹۹۹، شاگردان درحال انجام تزکیه‌‏ی شخصی بودند، در صورتی که حالا زمانی است که به طور حقیقی تقوای عظیم بنا کرد. پس، آیا شما فا را در این زمان کسب نکرده‌‏اید؟ از نظر این که آیا کسی بتواند [تقوای عظیم داشته باشد]، برای همه یکسان است. آنها نیز در این زمان درحال بنا کردن تقوای عظیم هستند. فقط اینکه شما تزکیه‌‏ی شخصی‌‏تان با موضوعات آشکارسازی واقعیت‌‏ها و نجات موجودات ذی‌‏شعور آمیخته شده است. [تقوای عظیم را] تحت تأثیر قرار نمی‌‏دهد.

پرسش: آیا این‌‏طور است که میکروسکوپی‌‏ترین ماده‌‏ی کیهان، حدی دارد؟ اگر دارد، آیا آن بالاترین تجلی فا است، و بالاترین نقطه‌‏ی جن، شن، رن؟

معلم: "... ماده‌‏ی کیهان حدی دارد" -- به نظر می‌‏رسد که این جمله به انتها رسیده است، مگر نه؟ به انتها نرسیده است؟ اما می‌‏توانم به شما بگویم که وقتی در عالم میکروسکوپی جلوتر می‌‏روید دیگر هیچ ماده‌‏ای موجود نیست؛ به آن ماده گفته نمی‌‏شود، و کاملاً با ماده‌‏ی فعلی ما فرق می‌‏کند، اما هنوز هم به سیستم ماده متصل است. بنابراین اصلاً نمی‌‏توان آن را با زبان انسانی بیان کرد، و سخت است که با کلمات به نهایی‌‏ترین نقطه‌‏ی آن رسید. اما من راه‌‏هایی دارم که با کلمات به آن برسم.

پرسش: برخی از شاگردان فکر می‌‏کنند که جذب شدن خودشان در فا چیزی است که مهم‌‏ترین است، برای‌‏همین اغلب نمی‌‏خواهند خودشان را خیلی مشغول کنند و ترجیح می‌‏دهند زمان بیشتری برای تعمق بر روی چیزها داشته باشند. من فکر می‌‏کنم که پیشرفت اصلاح- فا خیلی سریع است، که وقتی چیزهایی هستند که باید انجام شوند باید بلافاصله آنها را انجام دهیم، و اینکه تا زمانی که بتوانیم با ذهنی آرام فا را مطالعه کنیم و وقتی با مسائل روبرو می‌‏شویم درون را جستجو کنیم، این با پشتکاری پیشرفت کردن به شمار می‌‏رود.

معلم: بله، درست است. در رابطه با بسیاری از چیزها نباید توسط عقاید و تصورات بشری محصور باشید. ممکن است بگویید که در قبل عادت‌‏های خاصی را شکل داده‌‏اید، اما آنچه امروز به مریدان دافا بخشیده شده حالت خدایان است، و شما باید به سمت حالت یک خدا پیش بروید. بسیاری از کارها را اگر به آنها با افکار درست بپردازید می‌‏توانید به خوبی انجام دهید. البته، تفکر روی مسائل کار شایسته‌‏ای است و اشتباهی در آن نیست. اما اگر شما غالباً زمان زیادی را می‌‏گذارید که بر روی مسائل فکر کنید و فرصت‌‏های بنا کردن تقوای عظیم‌‏تان در اصلاح- فا را از دست بدهید، آن‌‏موقع ضرر شما بیشتر از نفع‌‏تان خواهد بود.

پرسش: چگونه می‌‏توانیم درون اصول فایی که استاد به ما آموزش داده است بمانیم، در حصار‌‏های ساخته شده توسط وابستگی‌‏هایمان به دام نیفتیم، قادر باشیم مسائل را از تمام جنبه‌‏ها هماهنگ کنیم، و همان‌‏طور که طی مرحله‌‏ی پایانی اصلاح-فا پیشرفت می‌‏کنیم حتی کوشاتر شویم؟ همچنین، هنگامی که به انجام کارهای دافا و درک اصول فا می‌‏رسد، چگونه می‌‏توانیم اطمینان حاصل کنیم که فقط به یک زاویه توجه نمی‌‏کنیم و قادر هستیم کارها را از تمام جنبه‌‏ها هماهنگ کنیم؟

معلم: گاهی اوقات وقتی شما افراد درباره‌‏ی موضوعی فکر می‌‏کنید یک نوع عادت شکل می‌‏دهید-- "می‌‏خواهم چنین و چنان کار را انجام دهم… این‌‏طور قصد دارم این کار را انجام دهم… این‌‏طور قصد دارم آن کار را انجام دهم". خیلی روی آن تعمق می‌‏کنید و، خوب، تا نقطه‌‏ای که احساس می‌‏کنید تمام چیزها را به شکل رضایت‌‏بخشی پوشش داده‌‏اید. اما زمانی که می‌‏روید آن کار را انجام دهید، وضعیت‌‏های واقعی و حقیقی به هزار شکل می‌‏تواند تغییر کند و طرح‌‏ریزی شما در حقیقت عملی نمی‌‏شود ( خنده). و وقتی که کار نمی‌‏کند، دوباره شروع می‌‏کنید درباره‌‏ی آن به فکر بنشینید. به این شکل نباید کارها را انجام دهید. افکار درست داشته باشید! هر طور که فکر می‌‏کنید چیزی باید اداره شود، فقط به پیش بروید و آن را انجام دهید، و وقتی به مشکلات برمی‌‏خورید به طور طبیعی خواهید دانست که چطور آنها را حل کنید. اگر افکار درست‌‏تان قوی باشند، همه‌‏چیز به نرمی پیش می‌‏رود و تضمین می‌‏شود که به‌‏خوبی عمل خواهید کرد.

چرا به شما می‌‏گویم که کارها را این طور انجام دهید؟ منفعلانه به نظر می‌‏رسد، مگر نه؟ اما این درست نیست، زیرا جنبه‌‏ای از شما که با موفقیت تزکیه شده است همه‌‏چیز را می‌‏داند، و مهم نیست چگونه آن را انجام دهید، کار خواهد کرد، و اهمیتی ندارد چطور آن کارها را انجام می‌‏دهید قادر خواهید بود آنها را به‌‏خوبی انجام دهید. بنابراین صرفاً لازم است آن فکر را داشته باشید. وقتی که می‌‏دانید چه کار باید بکنید، فقط به پیش بروید و انجامش دهید، و درحالی که آن را انجام می‌‏دهید خردتان پیوسته به‌‏جلو می‌‏آید، چون در آن هنگام آن طرفی از شما که با موفقیت تزکیه شده است با این طرف شما در اینجا درمی‌‏آمیزد. آن یک خداست، که قادر مطلق است! پس البته که یک موضوع کوچک در یک چشم به هم زدن حل خواهد شد، و خردتان خودش را نشان می‌‏دهد-- آن‌‏وقت متفاوت است! و اگر شما دربمانید استاد به شما خرد می‌‏دهد ( می‌‏خندد). ( تشویق)

پرسش: مریدان در تایوان به استاد گرامی درود می‌‏فرستند.

معلم: متشکرم! ( تشویق)

پرسش: شاگردانی در تایوان هستند که جوآن فالون و نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر، و [مطالب] دیگر را به تایوانی ترجمه [و ضبط] کرده‌‏اند و از "پو دو" و "جی‌شی" به عنوان موسیقی زمینه استفاده کرده‌‏اند. هر مجموعه به قیمت حدود پانصد دلار تایوان فروخته می‌‏شود.

معلم: هیچ موسیقی‌‏ای نباید به سخنرانی‌‏های فا اضافه شود-- حتی موسیقی‌‏های دافا. هر چیز مرتبط با انتشار آثار من توسط شاگردانی که مسئول این موضوع هستند اداره می‌‏شود. همچنین، بگذارید به این صورت بیان کنم، برای هر چیزی قراردادی وجود دارد. بنابراین شاگردان ما نمی‌‏توانند سرخود کتاب‌‏ها را منتشر کنند، سرخود رفتار کنند، یا از آنها برای پول درآوردن استفاده کنند. حتی اگر هیچ پولی از آنها به‌‏دست نیاورید هنوز نمی‌‏توانید همین‌‏طور به دلخواه خود کارهایی انجام دهید، به این خاطر که طی دوره‌‏ی اصلاح- فا هیچ حادثه‌‏ی بدی نمی‌‏تواند وجود داشته باشد. بنابراین طی این زمان باید به چیزهای خاصی توجه کنید. در خصوص نوع بشر آینده، اخلاقیات مردم رشد می‌‏کند، همه از قوانین پیروی می‌‏کنند، هیچ کسی چنان کاری انجام نخواهد داد، و همه مراقب مسائل خواهند بود. در حال حاضر به این صورت نیست، شیطان دنبال شکاف‌‏هایی می‌‏گردد تا بهره‌‏برداری کند، و افراد درست‌‏کار نیستند، پس نمی‌‏توانیم به آن شکل آن را انجام دهیم. و اگر کسی بخواهد از آن کتاب‌‏ها استفاده کند که پول به‌‏دست بیاورد حتی کمتر قابل‌‏قبول است.

راجع به ترجمه به تایوانی، من مخالف این نیستم که آنها را به تایوانی ترجمه کنید. اما مهم نیست چه می‌‏کنید، نمی‌‏توانید به‌‏دلخواه خود آن را انجام دهید. این نکته را کاملاً روشن کرده‌‏ام: وقتی به مسائل دافا می‌‏رسد هیچ کس نمی‌‏تواند سرخود کارهایی را انجام دهد. البته، با شرایط بخصوص حال حاضر سرزمین چین، برای شاگردان آنجا صحیح است که به منظور حل مشکل تهیه‌‏ی کتاب‌‏ها کارهایی انجام دهند، ولی باید اطمینان حاصل کنید که یک کلمه هم از کتاب‌‏های اصلی تغییر پیدا نکند. در بیرون از سرزمین چین مجاز نیست.

پرسش: عمیق‌‏ترین درکی که شاگردان باسابقه از فا دارند این است که در فا استوار بود و به استاد باور داشت. مایلم این پرسش را بپرسم: استواری و ایمان از کجا نشأت می‌‏گیرند؟ این موضوع شوهر مرا مدتی طولانی آزار داده است. چگونه می‌‏توانیم این نوع استواری بی‌‏مانند در فا را تزکیه کنیم و شکل دهیم؟

معلم: اینکه به چیزی باور داشت یا نه، اندیشه‌‏ی معقولانه‌‏ی یک انسان است. این چیزی نیست که من به شما بدهم، و حالتی نیست که بتوانید از طریق نوعی روش به آن دست پیدا کنید. مریدان دافا همگی ایمانی استوار به دافا دارند؛ این کلمات توصیفی برای مریدان دافا است. باور محکم آنها به دافا برخاسته از درکی معقولانه است، و از نوعی از عوامل که بر مردم تأثیر می‌‏گذارد ناشی نمی‌‏شود. یک موجود انسانی در بیرونی‌‏ترین سطح خود سه روح و هفت جان دارد. یکی از هفت جان، "باور" نامیده می‌‏شود. یک فرد می‌‏تواند وقتی گفته‌‏ای را از شخص دیگری می‌‏شوند باور کند-- این نقشی است که بر عهده دارد. اما این نوع از باور نمی‌‏تواند با ایمان درست به تزکیه مقایسه شود، چراکه آن، بیرونی‌‏ترین سطح بیرونی یک موجود بشری است، و فقط نقش فراهم آوردن نوعی ادراک را بر عهده دارد. اما ایمان درست یک مرید دافا یک حالت خدایی است. از درک معقولانه‌‏ای از حقیقت ناشی می‌‏شود، حالت خدایی جنبه‌‏ای است که با موفقیت تزکیه شده است، و قطعاً چیزی نیست که عناصر خارجی بتوانند تأثیری روی آن داشته باشند. موضوع این نیست که به خاطر داشتن باور محکم، باور محکم داشت، یا به خاطر استوار بودن استوار بود-- نمی‌‏توانید به این طریق به آن دست یابید. از نقطه‌‏نظر من، به عنوان استادتان، من از مریدان دافا چیزی را طلب نمی‌‏کنم. هرچیزی که آنها امروز انجام می‌‏دهند-- اعتباربخشیدن به فا باشد، نجات موجودات ذی‌‏شعور، یا مطالعه‌‏ی فا و تزکیه‌‏ی خودشان-- می‌‏توانم به شما بگویم که هیچ یک از این کارها برای من انجام نمی‌‏شود. در آینده، مریدان دافا می‌‏بینند که هرچیزی که مریدان دافا انجام دادند به خاطر خودشان بود. آنچه که نجات می‌‏یابد موجودات ذی‌‏شعور خودشان است، آنچه که درحال به کمال رساندن آن هستند بهشت‌‏ها و موجودات ذی‌‏شعور خودشان است، و برای خودشان تقوای عظیم بنا می‌‏کنند-- تمام این کارها به خاطر خود مریدان دافا انجام می‌‏شود. حتی یکی از چیزهایی هم که انجام داده‌‏اید برای استاد نیست، و حتی یکی از چیزهایی هم که انجام داده‌‏اید برای هیچ کس دیگری نیست. ( تشویق)

بنابراین نیازی نیست آنها را مجبور به انجام هیچ کاری کرد. تمام شاگردان به‌‏وسیله‌‏ی درک اصول فا صعود می‌‏کنند، و این تنها راهی است که بتوانند کوشاتر شوند، و این تنها راهی است که بتوانند در فا آن‌‏طور پابرجا باشند. به‌‏واسطه‌‏ی هیچ عامل خارجی‌‏ای نیست، و نمی‌‏توان با رسیدن به بعضی روش‌‏ها آن را حاصل کرد. استاد در جستجوی چیزی نیست، و چیزی از آنها نخواهد گرفت. من فقط به آنها چیزها را می‌‏دهم و برای‌‏شان چیزها را تحمل می‌‏کنم. قطعاً به این صورت است! ( تشویق) به همین دلیل است که به آنها می‌‏گویم فا را بیشتر مطالعه کنند-- آنها مطمئناً برای استاد مطالعه نمی‌‏کنند.

پرسش: آسیب حزب XX به فرهنگ باستانی چین و تبلیغات الحادآمیزش از سال ۱۹۴۹به بعد، منجر به موانع بزرگی برای مردم در درک دافا و این شکنجه و آزار شده است. می‌‏خواهم به طور مثال از این زاویه برای آشکار کردن واقعیت‌‏ها استفاده کنم، و مردم را راهنمایی کنم که در مورد اینکه چرا چنان نظم و ترتیب‌‏های مفصلی در فرهنگ باستانی چین وجود داشته فکر کنند. ولی به نظر می‌‏رسد که این ارتباطی به حقوق بشر ندارد. آیا می‌‏توانم از این زاویه صحبت کنم؟

معلم: بله، می‌‏توانید. می‌‏توانید این را با افراد فرهیخته و صاحب‌‏نظر به صحبت بگذارید. اما وقتی به فردی معمولی که با او برخورد می‌‏کنید می‌‏رسد، اگر به این شکل با او صحبت کنید، اوه، حتی اگر در روز فقط با یک نفر صحبت کنید شما را کلی خسته می‌‏کند ( خنده). کلمات خیلی زیادی را می‌‏برد. این خوب است که از زوایای مختلف واقعیت‌‏ها را آشکار کنید. می‌‏توانید پیش بروید و به آن شکل با مردم صحبت کنید، اما در نهایت باید به صحبت در مورد شکنجه و آزار بپردازید.

پرسش: مریدان دافا در فوجو، فوشون، گوانگ‌‏جو، کن‌‏مینگ، چنگ‌‏دو، لشان، نان‌‏یانگ از استان هنان، چنگ‌‏ده، و شی‌‏آن به استاد درود می‌‏فرستند.

معلم: متشکرم. ( تشویق)

پرسش: مریدان دافا در جزیره‌‏ی سایپان، فرانسه، ماکائو، هنگ کنگ، انگلستان، ژاپن، مکزیک، اسپانیا، اسکاتلند، و رومانی به استاد درود می‌‏فرستند.

معلم: متشکرم. ( تشویق) چون چیزی که روی کل این برگه است همگی درود هستند، فقط همه‌‏ی آنها را می‌‏خوانم.

پرسش: تمام مریدان دافا در هوی‌‏جو از استان گوان‌‏دونگ، نینگ‌‏بو از استان جه‌‏جیانگ، منطقه‌‏ی کائوشان در استان گوان‌‏دونگ، ووهان از استان هوبِی، نان‌‏چانگ از استان جیانگ‌‏شی، شی‌‏یان از استان هوبی، تیان‌‏جین، نان‌‏جینگ، استان هونان، مغولستان داخلی، استان یون‌‏نان، شانگهای، پکن، استان جه‌‏جیانگ، و هوهات به استاد درود می‌‏فرستند.

معلم: متشکرم. ( تشویق) باید برگه‌‏هایی را که شما داده‌‏اید که به استاد درود می‌‏رسانند ترکیب کرده باشند. باز هم هست.

پرسش: تمام مریدان دافا در ونکوور به استاد درود می‌‏فرستند. تمام مریدان دافا در سنگاپور، اندونزی، یونان، و آمریکای جنوبی به استاد درود می‌‏فرستند.

معلم: متشکرم. ( تشویق)

پرسش: استاد گرامی، لطفاً به ما بگویید که مردم سنگاپور از کدام سلسله بازپیدا شده‌‏اند؟ ( افراد می‌‏خندند)

معلم: پرسش‌هایی مثل این را دیگر نپرسید، چراکه در بعضی موارد دولت آن را درک نمی‌‏کند، و در بعضی موارد من نمی‌‏خواهم بگویم. سنگاپور از دار و دسته‌‏ی لی زی‌‏چنگ است. ( افراد می‌‏خندند)

پرسش: تمام مریدان دافا در دانشکده‌‏ی پزشکی شماره‌‏ی یک ارتش چین به استاد درود می‌‏فرستند. مریدان دافا در تایلند و استرالیا به استاد درود می‌‏فرستند. مریدان در چانگ‌‏چون به استاد درود می‌‏فرستند. از استاد به خاطر نیک‌‏خواهی او و نجات تمام موجودات تشکر می‌‏کنیم. قطعاً خوب عمل می‌‏کنیم.

معلم: متشکرم. ( استاد بلند می‌‏شود) (حضار می‌‏ایستند، تشویق برای زمانی طولانی)

بفرمایید بنشینید. پس در رابطه با اعتباربخشی به فا، اکنون تقریباً چهار سال، آن را با موفقیت گذرانده‌‏اید. اهمیتی ندارد چه اندازه بیشتر زمان خواهد برد، درباره‌‏اش فکر نکنید، چراکه یک‌‏بار که درباره‌‏ی آن فکر کنید، یک وابستگی است! اهمیتی ندارد چه اندازه زمان می‌‏برد، مریدان دافا مسئول زدودن آن عناصر شیطانی، افشا کردن شکنجه‌‏ی شیطانی، و نجات موجودات ذی‌‏شعور هستند. ( تشویق)

خواه آنهایی باشید که طی این آزار و اذیت زندگی‌‏تان را از دست داده‌‏اید، یا آنهایی که طی این آزار و اذیت بسیار سختی کشیده‌‏اید، به خاطر داشته باشید: استاد قطعاً ذره‌‏ای شما را مأیوس نخواهد کرد! ( تشویق)

چیزی که در آینده انتظار مریدان دافا را می‌‏کشد بالاترین شکوه ابدی و تقوای عظیم است! ( تشویق)

خواه شاگردی در سرزمین چین هستید یا در خارج از چین، امیدوارم همه‌‏ی شما از لحظه‌‏های پایانی بهترین استفاده را بکنید که خوب عمل کرده و حتی بهتر عمل کنید. به‌‏خصوص آنهایی از شما که خوب عمل نکرده‌‏اند، شما باید قدر زمان را بدانید و خوب عمل کنید. نگذارید فرصت از دست برود. یک‌‏بار که آزار و شکنجه پایان بپذیرد و یک‌‏بار که نیروی شیطان دیگر کافی نباشد، این موضوع تمام خواهد شد، و در آن زمان واقعاً برای پشیمانی خیلی دیر خواهد بود. اگر این موضوع اتفاق نیفتاده بود شاگردانی که خوب انجام نمی‌‏دهند وجود نمی‌‏داشتند. اما حالا که اتفاق افتاده، و بعضی از شاگردان در بین شما خوب عمل نکرده‌‏اند، باید قدر زمان را بدانید و به خوبی عمل کنید. دلیلش این است که هر چه باشد اتفاق افتاده است؛ اگر اتفاق نیفتاده بود، اهمیتی نداشت. استاد قادر است هر کاری انجام دهد و قادر است همه‌‏چیز را اصلاح کند. اما حالا که این ماجرا اتفاق افتاده و باعث زیان شما شده است، خودتان باید برای زیان‌‏ها جبران کنید. امیدوارم که هیچ یک از مریدان دافا بیش از حد بر شکل چیزها تأکید نکند. تزکیه‌‏ی خود شما، رشد خود شما، اعتباربخشی‌‏تان به فا در میان شیطان، نجات موجودات ذی‌‏شعور، و استوارانه خوب عمل کردن در طول مسیری که باید برگزینید چیزی هستند که از همه مهم‌‏ترند. ( تشویق)

متشکرم. ( تشویق طولانی



[۱] واحدی چینی برای اندازه‌گیری طول معادل ۳.۳۳ متر