وقتی که آقای ژونگ گوییچون یک افسر پلیس در چین بود

(Minghui.orgتاریخ ۲۵آوریل ۲۰۰۶، هفتمین سالگرد حادثه ژونگ‌نان‌های بود. آزار و شکنجه فالون گونگ به دست حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) نزدیک به هفت سال به طول انجامیده و تمرین‌کنندگان فالون دافا در سراسر جهان که با تمام قلب‌شان درباره حقیقت فالون گونگ به روشنگری حقیقت پرداخته‌اند، در تلاش هستند تا آزار و شکنجه را افشاء کرده و آن را متوقف کنند، اما هنوز هم بسیاری از افراد وجود دارند، مخصوصاً غربی‌ها، که می‌پرسند: «چرا؟» بیایید به  آقای ژونگ گوییچون گوش فرا دهیم تا ببینیم که چگونه به این سؤال پاسخ می‌دهد.

ژونگ گوییچون در گذشته یکی از سران دفتر امنیت سیاسی، یعنی سرپرست درجه ۲ پلیس، در اداره پلیس پکن، بود. [یادداشت ویراستار: اداره پلیس پکن متشکل از بخش‌های بسیاری بوده که هر کدام نیز دارای دفاتر بسیاری هستند. دفتر از نظر سلسله‌مراتب در پایین‌ترین سطح قرار دارد. سطح سرپرست پلیس درجه ۲، نزدیک به گروهبان در نیوزیلند و سرجوخه در ایالات متحده است.] او در سال ۱۹۹۰، از طریق بنیانگذار فالون گونگ، آقای لی هنگجی شروع به یادگیری فالون گونگ کرد. به‌خاطر تمرین فالون گونگ و حمایت از آن بین اواخر سال ۱۹۹۳ و آغاز سال ۱۹۹۴، از کار خود برکنار شد، در نتیجه اولین کسی بود که به‌خاطر تزکیه در فالون گونگ مورد بدرفتاری قرار گرفت و اولین فرد قربانی بود که به‌عنوان یک تمرین‌کننده فالون دافا در داخل سیستم پلیس کار می‌کرد. نام آقای ژونگ گوییچون برای مردم چین، به‌ویژه در پکن، بسیار آشنا بود. آقای ژونگ مجبور شد کار دیگری در شرکت صادرات و واردات محصولات شیمیایی چین پیدا کند. پس از اینکه رژیم جیانگ در ۲۰ ژوئیه سال ۱۹۹۹، آزار و شکنجه فالون گونگ را آغاز کرد، او تحت کنترل و نظارت شدیدی قرار گرفت و آزادی‌اش را از دست داد تا زمانی که در سال ۲۰۰۳ به نیوزیلند مهاجرت کرد. در تاریخ ۲۵ آوریل سال ۲۰۰۶، خبرنگاران مینگهویی و ایستگاه‌های رادیویی مینگهویی از نیویورک با آقای ژونگ گوییچون مصاحبه کردند.

در تاریخ ۲۵ آوریل سال ۱۹۹۹، حدود ۱۰ هزار تمرین‌کننده فالون دافا به‌منظور درخواست تجدید‌نظر به دفتر مرکزی استیناف، واقع در نزدیکی مقر ژونگ‌نان‌های در پکن رفتند. آنها از مقامات اداره پلیس شهر تیانجین آزادی بیش از ۳۰ تمرین‌کننده فالون دافا را درخواست کردند که به‌خاطر اعتراض در شهر تیانجین بازداشت شده بودند. آنها همچنین برای نشر کتاب‌های فالون گونگ درخواست مجوز کردند و اینکه محیطی قانونی و عاری از ‌تهدید برای تمرین گروهی گسترده فالون گونگ داشته باشند. بعدها، این رویداد از سوی ح.ک.چ و جیانگ زمین به‌عنوان رویداد «حمله به ژونگ‌نانهای (دولت)» تلقی شد و در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹، به‌عنوان یکی از دلایل اصلی برای ممنوعیت فالون گونگ مورد استفاده قرار گرفت.

در ادامه به ارائه مصاحبه می‌پردازیم.

خبرنگار مینگهویی: آقای ژونگ حال‌تان چطور است! می‌توانید به ما بگویید، چه زمانی شروع به یادگیری فالون گونگ کردید؟

آقای ژونگ: من از سال ۱۹۷۸ بسیار علاقه‌مند به روش‌های مختلف تزکیه در چی‌گونگ شده بودم و مجلات چی‌گونگ را مطالعه می‌کردم. تا سال ۱۹۸۹، بسیاری از انواع چی‌گونگ را امتحان کردم تا اینکه زمانی از آن خسته شدم و به این باور رسیدم که جعلی و کذب بوده و دارای هیچ آموزه درستی نیست. چی‌گونگ را رها کردم و دیگر در جستجوی آن نبودم. فقط برخی از هنرهای رزمی را تمرین می‌کردم. بسیار خوش‌شانس بودم که در سال ۱۹۹۰ در پکن موفق به دیدار با استاد لی، بنیانگذار فالون دافا شدم و شروع به تزکیه کرده و آموزه‌های استاد لی را دنبال کردم.

خبرنگار: می‌توانید واضح‌تر صحبت کنید؟

آقای ژونگ: من از سال ۱۹۹۰ در پکن فالون دافا را تزکیه کرده‌ام و از استاد لی پیروی کردم. استاد در سال ۱۹۹۲، اشاعه فا به عموم مردم را آغاز کردند و سیزده کلاس در پکن برگزار کردند.در‌حالی‌که به تزکیه خود می‌پرداختم به استاد نیز در اشاعه فا کمک می‌کردم. در آن زمان یک افسر پلیس بودم، بنابراین از استاد محافظت می‌کردم، چون بر این باور بودم که پکن مکانی نامأنوس و عجیب و غریب برای اشاعه این روش و درخصوص روش‌های چی‌گونگ، محیط پیچیده‌ای بود. استادِ فالون گونگ بسیار خوب بودند و می‌دانستم که مردم با انگیزه‌های نهانی در پشت سر به او توهین می‌کنند، بنابراین من به‌طور مخفیانه از استاد محافظت می‌کردم. این کاری بود که انجام دادم.

خبرنگار: وضعیت در زمانی که سیستم پلیس شما را از کار برکنار کرد چگونه بود؟

آقای ژونگ: اوایل می‌دانستم که توجه آنها به فالون گونگ جلب شده بود. بیش از ۲۰۰۰ نوع مختلف از چی‌گونگ وجود داشت و در میان همه آنها فالون گونگ با استاد لی هنگجی، درست‌ترین بودند.اثرات درمانی آن در سراسر کشور بهترین و در میان تمامروش‌های چی‌گونگ معجزه‌آساترینبود.مردم همه چیز را درباره فالون گونگ می‌دانستند و اینکه استاد شریف‌ترین، دلسوزترین و مهربان‌ترین فرد هستند. بسیاری از مقامات وزارتی در دولت، نظام حزبی و ارتش و همچنین افرادی از تمام اقشار جامعه مانند دانشمندان و دانشجویان همگی فالون گونگ را تمرین می‌کردند. با این وضعیت، توجه سیستم پلیس و سیستمامنیت سیاسی ح.ک.چ به فالون گونگ جلب شده بود.

خبرنگار: این موضوع بین چه سال‌هایی بود؟

آقای ژونگ: بین سال های ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴.

خبرنگار: ازآنجاکه فالون گونگ روشی بسیار خوب بوده و اثرات شفادهی آن فوق‌العاده است و بسیاری از افراد، از دولت مرکزی گرفته تا افرادی از مناطق محلی، همه مایل به یادگیری و بهره‌مندی از مزایای آن بودند، چرا پلیس نگرشی غیر‌دوستانه را گسترش دادند؟

آقای ژونگ: درواقع افراد بسیاری در داخل سیستم پلیس وجود داشتند که درحال یادگیری فالون گونگ بودند و همه آنها می‌دانستند فالون دافا خوب بوده و استاد فالون گونگ بسیار خوب است. سیستم امنیت سیاسی حزب کمونیست چین دارای جایگاه خاصی است: وظیفه‌اش به‌طور خاص کار برای قدرت سیاسی حزب بوده و اینکه باید به‌دقت مراقب حزب باشد چنانچه گویی گوش و چشم آن است. تمام هدف آن در هر دقیقه خدمت به حزب بود. بنابراین دقیقاً چرا وقتی آگاه شد که فالون گونگ خیلی خوب است آن را بیشتر زیر نظر قرار داد؟ ممکن است به‌خاطر منافع شخصی سیستم امنیت سیاسی باشد. آنها احتمالاً فکر می‌کردند که فالون گونگ را می‌توان به لحاظ سیاسی مورد استفاده قرار داد. پرسنل بخش امنیت سیاسی کلمات مرا می‌توانند به‌خوبی درک کنند، از جمله مأموران امنیتی دولت و همه آنها درک می‌کنند که معنای «مورد استفاده قرار گرفتن برای هدف سیاسی» چیست.

خبرنگار: آیا منظور شما این است که دلیل این آزار و اذیت ربطی به این ندارد که رهبر حزب کمونیست چین فالون گونگ را تا چه حد عمیق یا سطحی درک می‌کند یا اینکه این روش چقدر اثرگذار است، بلکه دلیلش این است که حزب کمونیست چین می‌خواست فالون گونگ را مورد بهره‌برداری قرار دهد و ازآنجاکه فالون گونگ این اجازه را نداد، آنها شروع به آزار و شکنجه فالون گونگ کردند. آیا منظور شما این است؟

آقای ژونگ: بله، می‌توان آن را این‌گونه درک کرد. مأموران ح.ک.چ همیشه فقط به هدف‌شان اهمیت می‌دهند.به‌عنوان مثال، آنها درباره افرادی که کسی را به قتل می‌رسانند، یا جایی آتش‌سوزی به راه می‌اندازند یا با مجرمان چگونه رفتار می‌کنند اهمیت زیادی نمی‌دهند، زیرا این مسائل هیچ ربطی به ترفیع آنها و یا ثروتمندشدن آنها ندارد. اگر ماهیت رویداد‌های سیاسی از سطوح بالا تصمیم‌گیری شده باشند، چنین رویدادهایی به‌طور معمول ارتباط تنگاتنگی با ترفیع آنها دارد. این مزایا که درباره آنها صحبت کردم دلیل این است که چرا بخش امنیت سیاسی حزب کمونیست چین بر آزار و شکنجه فالون گونگ اصرار دارد. آنها می‌خواهند فالون گونگ را مورد تهمت قرار دهند، شواهد کذب جعل کنند، به کمیته مرکزی حزب کمونیست چین گزارش دهند و توجه کمیته مرکزی حزب کمونیست چین را به خود جلب کنند.آنها می‌خواهند با آزار و اذیت از طریق تهمت زدن، جعل‌کردن سیستماتیک و همچنین ایجاد برخی عذر و بهانه‌ها و شواهد برای آزار و اذیت، رضایت و خشنودی مقامات سطوح بالاتر را فراهم کنند.

مخصوصاً سیستمامنیت سیاسی ح.ک.چ قرار شد با آزار و شکنجه فالون گونگ لوئو گان را خشنود کند و لوئو گان با توجه به «شایستگی‌اش» در آزار و اذیت، به دستور جیانگ به دفتر سیاسی مرکزی ارتقاء یافت. در اصل، بخشامنیت سیاسی در سیستم پلیس قرار بود با سیستم اداره ایمنی دولت ادغام شود، اما باوجود پاپوش درست کردن و آزار و شکنجه فالون گونگ، نتیجه این شد که نه تنها بخشامنیت سیاسی در سیستم پلیس از نظر مقیاس سقوط نکند، بلکه ساختار آنها، نیاز آنها به تجهیزات، پرسنل و بودجه همگی گسترش و توسعه یافته بودند و موقعیت آنها در داخل سیستم پلیس تثبیت شد. بخشامنیت سیاسی ح.ک.چ با سیستم اداره ۶۱۰ ترکیب و به سیستم امنیتی دولت تبدیل شدند، تجهیزات بهتر، بودجه و پرسنل دریافت کردند. آنها موقعیت خود را در درون نظام پلیس تضمین کردند و به هدف خود دست یافتند.

جیانگ بسیار حسود است، مخصوصا به محبوبیت استاد لی حسادت می‌ورزد. جیانگ بسیار کوته‌فکر است و دچار ترس شدیدی شده است به‌خاطر اینکه تعداد تمرین‌کنندگان فالون گونگ به بیش از ۱۰۰ میلیون نفر رسید.

دلیل آزار و شکنجه فالون گونگ بسیار مضحک است. همه آنچه به شما گفتم همگی حقایق این موضوع هستند.

خبرنگار: آیا هیچ‌گونه اسناد مدارکی وجود دارد که به‌طور مستقیم دستور صادر کرده و آزار و شکنجه فالون گونگ را برنامه‌ریزی کرده باشد؟

آقای ژونگ: در ابتدا هیچ اسنادی وجود نداشت. دلیل اینکه به‌طور حتم این را می‌دانم این است که واحدی که من در آن کار می‌کردم در این منطقه بود و مسئول تشخیص، بررسی درباره سایر ملیت‌ها، ادیان، مردم با عقاید مختلف و سایر احزاب دموکراتیک، فعالان جنبش دموکراتیک و گروه‌های اجتماعی چی‌گونگ بودم. چی‌گونگ یکی از گروه‌هایی بود که آنها را زیر نظر داشتیم.

خبرنگار: بسیاری از افرادی که در خارج از کشور زندگی می‌کنند شاهد یک مدرک بودند که براساس آن ژو رونگجی، نخست وزیر چین در آن زمان، به خوبیِ فالون گونگ اذعان داشت و گفت که فالون گونگ برای چین هزینه‌های درمانی را به مقدار فاحشی کاهش داد.هنگامی که تمرین‌کنندگان فالون گونگ برای تجدید‌نظر به دفتر شورای پژوهش‌خواهی دولتی مراجعه کردند، ژو رونگجی با نمایندگان تمرین‌کنندگان ملاقات کرد و صحبت‌های خوبی با آنها داشته است. پس از آن، بسیاری از افراد درک نمی‌کردند که چگونه گروهی که نخست‌وزیر آنها را مثبت ارزیابی کرده مبنی‌بر اینکه اقتصاد ملی و ثبات اجتماعی از مزایای آن بهره‌مند شدند، ممنوع اعلام شود. آیا رابطه بین حکومت مرکزی و دستگاه امنیت ملی است که شما دقیقاً به آن اشاره کردید، کمی عجیب و غریب به نظر نمی‌آید؟

آقای ژونگ: خیلی عجیب و غریب نیست، زیرا زمانی که سیستم سیاسی و امنیتی پلیس بخواهد چیزی اتفاق بیفتد، اگر یک سازمان اجتماعی را مد نظر قرار دهد، مسائل مربوط به آن را لیست می‌کند و اقدام به انجام تحقیقات و بازرسی درباره آن می‌کند و سپس مجموعه‌ای از چیزها را برنامه‌ریزی می‌کند تا اتفاق بیفتند. مقامات سطح بالای ح.ک.چ لزوماً درباره آن نمی‌دانند. به‌عنوان مثال، ژو رونگجی در مقام نخست وزیر کشور، در آن زمان بر موضوع اقتصاد کشور تأکید کرد. او ابداً نمی‌دانست که سیستم سیاسی و امنیتی درحال انجام چه کارهایی هستند. اگر من رئیس یک بخش یا یک واحد سیاسی و امنیتی باشم، می‌خواهم هر سال یک موضوع جدید داشته باشم؛ یک کار بزرگتری داشته باشم که کل یک شهر یا حتی کل کشور را تکان دهد، چیزی که توجه کمیته مرکزی حزب کمونیست چین و افراد مافوق مرا به خود جلب کند. درخصوص این مسائل لزوماً نیازی ندارد که مقامات دولتی رده بالا در طول روند این مسائل خاص از آن آگاهی داشته باشند.

خبرنگار: آیا حادثه ۲۵ آوریل نیز به همین شیوه برنامه‌ریزی شد؟

آقای ژونگ: درخصوص تمامی عملیات سیستم سیاسی و امنیتی، از جمله نظام سیاسی و امنیت ملی پکن تا اداره شماره ۱ وزارت امنیت عمومی، درخصوص اجرای همه این توطئه‌ها، لوئو گان یکی ‌از افرادی است که از تمام عملیات آنها به‌وضوح آگاه بوده است، زیرا لوئو گان مسئول سیاست‌ها و قانون بود.

اما درخصوص جیانگ زمین، در ابتدا هیچ چیزی درباره آن نمی‌دانست. جیانگ زمین تنها چیزی که دید این بود که قدرت سیاسی‌اش در معرض تهدید قرار دارد. جیانگ زمین حسود است. به‌شدت به استاد فالون گونگ حسادت می‌ورزید. جیانگ زمین کوته فکر و حسود است. پس از آن، می‌ترسید که افراد بسیاری زیادی تمرین فالون گونگ را انجام دهند؛ ۱۰۰ میلیون نفر فالون گونگ را تمرین می‌کردند. در اطراف جیانگ زمین افرادی بودند که او را وحشت‌زده می‌کردند، به او می‌گفتند که اگر فالون گونگ را سرکوب نکند، قدرتش را از دست می‌دهد. جیانگ زمین به‌شدت دچار ترس شد، به‌طوری که به‌اصطلاح حادثه «محاصره و حمله به ژونگ‌نان‌های» را در ۲۵ آوریل سال ۱۹۹۹ هدایت کرد.

در‌واقع، درخواست ۲۵ آوریل دافا، از سوی تمرین‌کنندگان برای حفاظت از داشتن حق آزادی عقیده بود. آنها از اداره ملی پژوهش‌خواهی درخواست تجدید‌نظر کردند. آنها درحال گفتن این به دولت بودند که دافا برای کشور و مردم خوب بوده و مزایای بسیاری را به ارمغان آورده است و هرگز حتی یک ذره هم آسیب‌زننده نبوده است. آن روشی فوق‌العاده است و حقایق بسیاری هستند که تمرین‌کنندگان سعی کردند به اطلاع رهبران دولت و سازمان‌های دولتی مربوطه برسانند. بر اساس قانون اساسی چین، هر کسی می‌تواند درخواست تجدید‌نظر ارائه دهد. بنابراین، عمل تمرین‌کنندگان کاملاً قانونی بود. پلیس آن را غیرقانونی نامید. آن یک درخواست تجدید‌نظر بود، اما آنهابه‌طور افتراآمیزی آن را « محاصره و حمله» نامیدند. این چگونگی آن است. او [لوئو گان] این موضوع را به کمیته مرکزی حزب کمونیست چین و جیانگ زمین گزارش داد و جیانگ زمین به‌محض مشاهده فیلم گزارش این رویداد، حرف‌های لوئو گان را باور کرد و دقیقاً همانند او برای توجیه آزار و اذیت شواهدی را جعل کرد.

آنها هیچ اهمیتی به رشد اقتصادی، زندگی مردم یا ثبات اجتماعی ندادند. فقط منافع خودشان را مد نظر قرار دادند. دقیقاً این‌گونه هستند.

خبرنگار: قبل از این مصاحبه، شما گفتید که مردم در بسیاری از حوزه‌ها، از جمله حوزه نظامی، فالون گونگ را مورد حمایت قرار دادند. منظور شما از «حمایت» چیست؟

آقای ژونگ: آنها به‌سادگی می‌دانستند که فالون گونگ خوب است. آنها خودشان از جمله برخی از افراد پلیس مسلح و افرادی در ارتش و برخی افراد در سیستم های دیگر، فالون گونگ را تمرین می‌کردند. در این باره آگاه بودم. بسیاری از این مقامات نظامی را می‌شناختم که بالاتر از سطح لشگری بودند و برخی از سران رسته‌های ارتش بودند؛برخی از مقامات نظامی بازنشسته، اعضای ارتش سرخ، افرادی که در جنگ چین و ژاپن، در جنگ آزادیبخش می‌جنگیدند، مقامات نظامی در سطوح مختلف بودند. آنها و خانواده‌هایشان همگی تمرین فالون گونگ را انجام می‌دادند. من همه چیز در این باره را می‌دانستم.

خبرنگار: آیا در ۲۵ آوریل ۱۹۹۹، شما در پکن بودید؟‌

آقای ژونگ: در ۲۵ آوریل ۱۹۹۹، من در پکن بودم. شخصاً شاهد درخواست تجدید‌نظر صلح‌آمیز در روز ۲۵ آوریل سال ۱۹۹۹ بودم، زمانی که ۱۰ هزار نفر درخواست پژوهش‌خواهی کردند.

خبرنگار: چگونه درباره اطلاعاتی درخصوص شهر تیانجین آگاه شدید؟

آقای ژونگ: هم‌تمرین‌کننده‌ای مرا صدا زد و به من گفت که هی زوشیو مقالاتی در حمله به دافا در یک مجله منتشر کرده است. این تمرین‌کننده برای روشنگری حقیقت به دفتر مجله در تیانجین رفته بود. مسئولان دولتی شهر تیانجین عمداً حاضر به حل مشکل نشدند.

همچنین فکر کردم که پلیس به عمد سعی می‌کرد آن را به یک حادثه مهم تبدیل کند. افراد بر مسند قدرت، چند دانشمند جعلی و استاد چی‌گونگ قلابی را مورد سوءاستفاده قرار دادند تا مقالاتی را در حمله به دافا در روزنامه منتشر کنند، با علم به اینکه تمرین‌کنندگان فالون گونگ قطعاً در مقابل آن عقب نمی‌نشینند و کاری انجام می‌دهند. آنها این را می‌دانستند، به‌طوری که به عمد افرادی را به‌کار گرفتند تا این کارها را در حمله به فالون گونگ انجام دهند. مسئولان دولتی شهر تیانجین عمداً حاضر به حل این مشکل نشدند و کاری کردند تا این موضوع را بزرگتر کنند.

مأموران اداره پلیسِ شهر تیانجین به‌ویژه بیش از ۵۰ تمرین‌کننده فالون گونگ را بازداشت کردند. رئیس اداره پلیس دروغ گفت و اظهار داشت که اداره پلیس شهر تیانجین یک نفر را هم بازداشت نکرده است. برخی از تمرین‌کنندگان با من تماس گرفتند و گفتند که مسئولین شهر تیانجین نمی‌توانند مشکل را حل کنند و پلیس تمرین‌کنندگان را آزاد نمی‌کند. آنها نتوانستند مشکل را برطرف کنند و به ما گفتند که برای حل آن به مسئولان در سطح بالاتر دولتی مراجعه کنیم. بنابراین ما هیچ چاره‌ای جز رفتن به پکن و درخواست تجدید‌نظر به کمیته مرکزی حزب کمونیست چین و دفتر پژوهش‌خواهی نداشتیم. آن هم‌تمرین‌کننده به من گفت که در ۲۵ آوریل برای درخواست تجدیدنظر به دفتر شورای پژوهش‌خواهی دولت مراجعه کنیم و به دولت بگوییم که فالون دافا خوب است و از آنها بخواهیم تمرین‌کنندگان فالون گونگ بازداشت‌شده را آزاد کنند، برای چاپ کتابهای دافا مجوز بگیریم و بخواهیم که محیطی قانونی و پایدار برای تمرین‌کنندگان فالون گونگ فراهم کنند تا به تمرین باورشان بپردازند. همه موضوع این بود. بنابراین من رفتم.

خبرنگار: آیا آن سه درخواست منجر به چنین شرایطی در آن زمان شد؟

آقای ژونگ: بله، این چیزی است که درحال وقوع بود. زیرا سیستم پلیس درگیر این موضوع شد، هدایت و کنترل حادثه را از همان ابتدا برعهده گرفت. پس از آن، پلیس برای جلوگیری از انتشار کتاب‌های فالون گونگ به اداره مطبوعات و انتشارات و سایر سازمان‌های مرتبط پیوست. هنگامی که تمرین‌کنندگان فالون گونگ در فضای بیرون تمرین‌ها را انجام می‌دادند، آنها نیروهای پلیس را برای آزار و اذیت آنها اعزام کردند. پس از آن تمرین‌کنندگان هیچ چاره‌ای نداشتند جز اینکه به یک سطح بالاتر دولتی، یعنی اداره تجدیدنظر مراجعه کنند و این اختلال را به اطلاع دولت برسانند و درخواست کنند که محیطی بدون محدودیت برای تمرین‌کنندگان دافا فراهم شود. همه‌اش همین بود.

خبرنگار: اسناد نشان می‌دهد که در آن زمان بسیاری از تمرین‌کنندگان فالون گونگ در بسیاری از مناطق پوشیده از چمن در سراسر شهرهای چین و به‌ویژه در پکن، از جمله برخی از پارک‌های واقع در وسط شهر تمرین‌ها را انجام می‌دادند. آیا انجام تمرین‌ها در آوریل سال ۱۹۹۹ متوقف شد؟

آقای ژونگ: بله، همه آنها متوقف شدند. پلیس برای از بین بردن این محیط برای تمرین تزکیه، گروه گشت، پلیس ضد شورش و جاسوسان شهر را اعزام کرد. آنها این کار را هدفمندانه انجام دادند.

پلیس برای مداخله با تمرین‌کنندگان، پلیس مسلح، گروه‌های گشت و آتش‌نشان‌ها را اعزام کرد. برخی مخصوصاً فالون گونگ را هدف قرار می‌دادند. به‌عنوان مثال، زمانی که به تمرین‌های گروهی ملحق شدم، ما در آن سویشرکت سینوچِم تمرین‌می‌کردیم، محل تمرینی که در کنار اداره دولتی مربوط به مسائل اقیانوس قرار داشت. نزدیک به ۱۰۰۰ نفر هر روز صبح در این محل تمرین انجام می‌دادند. واقعاً منظره‌ای باشکوه بود. رهگذران و رانندگان همه به ما نگاه می‌کردند، واقعاً فوق‌العاده بود. این برنامه حتی قبل از ۲۵ آوریل برقرار بود. پلیس با نصب موانع فلزی ورود به این محوطه را مسدود کرد و این فضای تمرین را از بین برد. آنها پلیس و جاسوسان شهر را فرستادند تا تمام مکان‌های تمرین را که ما در آن می‌توانستیم تمرین‌ها را به صورت گروهی انجام دهیم از بین ببرند. بنابراین نمی‌توانستیم محیطی صلح‌آمیز برای انجام تمرین‌ها داشته باشیم. آنها عمداً در انجام تمرین‌های ما تداخل ایجاد کردند. پلیس فقط درحال انجام چنین کاری بود.

خبرنگار: تا آنجا که شما می‌دانید، قبل از شروع آزار و اذیت در سال ۱۹۹۹، چه تعداد از مردم فالون گونگ را تمرین می‌کردند؟

آقای ژونگ: قبل از اینکه آزار و اذیت شروع شود، نزدیک به ۱۰۰ میلیون نفر تمرین فالون گونگ را انجام می‌دادند.این را به‌خوبی می‌دانم.

خبرنگار: چه تعداد از آنها در پکن تمرین می‌کردند؟

آقای ژونگ: بیش از یک میلیون در پکن بودند.

خبرنگار: با توجه به آنچه به ما گفتیدآزار و اذیت گسترده فالون گونگ در سال ۱۹۹۹ آغاز شد، اما این با تبلیغات رسمی حزب کمونیست چین جور درنمی‌آید که می‌گوید فالون گونگ در ۲۵ آوریل به ژونگ‌نان‌های حمله کرد، یا اینکه فالون گونگ طرفدار خرافات است یا مردم را از مصرف داروها منع می‌کند.

آقای ژونگ: بله. آنها فالون گونگ را گناهکار جلوه داده و مردم را فریب می‌دادند. پلیس به جمع‌آوری اطلاعات سایر چی‌گونگ‌ها می‌پرداخت تا بتواند از آنها برای مقصر جلوه‌دادن فالون گونگ استفاده کند. آنها با استفاده از تمام مشکلاتی که سایر تمرین‌های چی گونگ داشتند، فالون گونگ را گناهکار جلوه دادند. آنها از خیلی وقت پیش اقدام به جمع‌آوری این نوع از اطلاعات کردند.

خبرنگار: به نظر می‌رسد سیستم پلیس تا زمانی که بتوانند برخی از دستاوردها را کسب کنند و برخی از حوادث را به وجود بیاورند تا اینکه ترفیع پیدا کرده و پول به‌دست بیاورند و همه چیز براساس برنامه‌ریزی آنها پیش برود، اهمیتی نمی‌دهند که چه اتهاماتی علیه فالون گونگ منتشر کردند. آیا اتهامات وارده فقط به خاطر فریب عموم بود؟

آقای ژونگ: بله. مردم از حقایق داخلی آگاه نبودند. تنها افرادی که در این حوزه‌ها کار می‌کردند به حقایق در داخل سیستم آگاهی داشتند. هیچ کدام از همکارانم که در سایر ‌حوزه‌ها کار می‌کردند از حقایق درونی عملیات سیاسی امنیتی سیستم آگاه نبودند. برخی از این همکاران برای پلیس جنایی کار می‌کردند، برخی در بخش محققان جنایی، برخی از آنها در کنترل ایمنی اجتماعی، مدیریت کارهای خانوادگی شاغل بودند، برخی از مأموران امنیتی، آتش‌نشان، و انواع دیگری از پلیس بودند. حتی رؤسای برخی از اداره‌ها نیز از ماجراهای درون سیستم بی‌خبر بودند. آنها کسانی هستند که عمدتاً در این زمینه متهم نیستند، از جمله ریاست اداره‌هایی که سیاست‌ها و حوزه امنیتی را درک نمی‌کنند. آنها حرفه خود را در این زمینه آغاز نکردند. فقط افرادی که در سیستم سیاسی و امنیتی مشغول به کار بودند «بهترین» اطلاعات در این زمینه را داشتند.

خبرنگار: آیا می‌توانید برداشت خودتان را درخصوص استاد لی هنگجی، بنیانگذارفالونگونگ بگویید؟

آقای ژونگ: عمیق‌ترین تصوری که استاد در من برجا گذاشتند شفقت عظیم استاد و کرامت و وقار ایشان بود. این احساس من است. برداشت دیگر من این است که استاد بسیار درستکار و صادق هستند. به‌عنوان مثال، هنگامی که ما با سایر استادان چی‌گونگ سروکار داشتیم، آنها اغلب از ما می‌خواستند در زمینه‌های مختلف به آنها کمک کنیم. من تا آنجا که می‌توانستم به آنها کمک می‌کردم. اما استاد هرگز در هیچ زمینه‌ای از ما درخواست کمک نکردند. هر کاری که می‌کردیم، واقعاً می‌خواستیم آن را انجام دهیم. استاد هرگز به ما دستور ندادند یا از ما نخواستند کاری را برای ایشان انجام دهیم. هر روز وقتی که بیرون می‌رفتیم، به دلیل ارتباطم با دفتر امنیت عمومی، کار رانندگی برای من راحت بود. زمانی که استاد در پکن سخنرانی داشتند، سعی می‌کردم امکانات رفاهی برای استاد را فراهم کنم، مانند کارهای مربوط به ایاب و ذهاب ایشان. استاد همیشه از من می‌پرسیدند: «شیائو ژونگ، آیا برایت امکان‌پذیر است؟ می‌توانی این کار را انجام دهی؟» هر بار که استاد می‌پرسیدند: «آیا امکانش را داری؟ آیا محل کارت این اجازه را به شما می‌دهد؟»متوجه می‌شدم که استاد بسیار مهربان و باملاحظه بودند. هر بار که من جواب می‌دادم: «بله مشکلی نیست.» سپس استاد لبخند می‌زدند. احساس می‌کردم که استاد مراقب تمرین‌کنندگان و اعضای خانواده آنها است، اینکه آیا خوشحال و راضی هستند یا نه و این‌که آیا رؤسای آنها در محل کارشان راضی هستند یا نه. گرچه همه این مسائل کارهای کوچکی بودند، استاد همواره دیگران را اول در نظر می‌گرفتند، نه اینکه چگونه خودشان راحت باشد. هرچه بیشتر استاد را می‌دیدم که چنین رفتاری دارد، بیشتر ما از اعماق قلب‌مان می‌خواستیم برای کمک به استاد آنچه در توان داشتیم، به انجام برسانیم و برای گسترش فا استاد را همراهی کنیم.

استاد هرگز نمی‌خواستند مزاحمتی برای شاگردان خود ایجاد کنند. استاد هر زمان که از چانگچون به پکن می‌آمدند، با اتوبوس سفر می‌کردند. تنها زمانی به ما اطلاع می‌دادند که اتوبوس وارد پکن شده باشد، چراکه نمی‌خواستند ما به دردسر بیفتیم و نمی‌خواستند برای آوردن‌شان به ایستگاه اتوبوس برویم. هنگامی که پکن را ترک می‌کردند، استاد حتی شدیداً سعی می‌کردند ما مطلع نشویم. می‌دانستیم که استاد نگران آن است که ما برایشان بلیط یا هدیه خریداری کنیم. می‌دانستیم که استاد نمی‌خواهند برای شاگردان مزاحمت ایجاد کنند. هر بار این‌گونه بود.گاهی اوقات ما متوجه ورودشان می‌شدیم و برای آوردن ایشان به ایستگاه می‌رفتیم. اما در اکثر موارد از زمان آمدنشان مطلع نبودیم. استاد همیشه این‌گونه بودند. استاد همچنین در زندگی روزمره، بسیار مراقب ما بودند. در آن زمان حقوق ما کم بود. استاد هم فرد ثروتمندی نبودند.وقتی که با استاد بیرون می‌رفتیم، به‌عنوان مثال وقتی به معبد جیتای یا سایر معابد می‌رفتیم، در مسیر برگشت در برخی از رستوران‌های کوچک کنار جاده توقف می‌کردیم. ما کلوچه سرخ‌شده، یک کاسه نودل یا چیزی بسیار ساده سفارش می‌دادیم. استاد با ما غذا می‌خوردند، اما هرگز به ما اجازه نمی‌دادند مبلغ آن را پرداخت کنیم. همیشه خودشان می‌پرداختند. از این چیز‌های بسیار کوچک، می‌توان دریافت که هرکاری که استاد انجام دادند، همه بسیار تأثیرگذار بودند.

هر وقت درباره این صحبت می‌شود که چگونه استاد مراقب شاگردان هستند، می‌خواهم داستانی کوتاه دراین‌خصوص بگویم. استاد در سال ۱۹۹۴ برای ارائه سخنرانی به چونگ‌چینگ رفتند و من هم با استاد رفتم. یکی دیگر از تمرین‌کنندگان مسن‌تر به نام لیشوجون نیز ما را همراهی می‌کردند که مسئول آموزش حرکات بودند. من در تمام مکان‌ها همراه استاد بودم و در ایجاد نظم و سر و سامان دادن به برنامه‌ها کمک می‌کردم و غیره... پس از چند روز ارائه سخنرانی، دیدیم که استاد هر روز نودل فوری می‌خوردند. سخنرانی‌ها در شب انجام می‌شدند. استاد قبل از سخنرانی هرگز چیزی نمی‌خوردند و پس از سخنرانی تنها یک بسته نودل فوری با آب داغ طبخ می‌کردند. ایشان همیشه این کار را می‌کردند. زمانی که استاد ساده غذا می‌خوردند، ما نیز به‌طور طبیعی غذاهای بسیار ساده می‌خوردیم. پس از چند روز، استاد من وشوجون را صدا زدند و ما را به یک رستوران در پای کوه بردند، رستورانی که دارای فهرست غذایی بود. یک میز گرفتیم و نشستیم. استاد خودشان سفارشات را نوشتند. به یاد دارم که چهار پرس غذا سفارش دادند. هنگامی که غذاها را روی میز چیدند، استاد به من و شوجون اجازه دادند که شروع به خوردن کنیم. استاد چیزی نخوردند و فقط آنجا نشستند و ما را تماشا کردند، گویی فرزندانش هستیم این صحنه را نتوانستم فراموش کنم.

از این چیزهای ساده، می‌توان شاهد بود که استاد چقدر باشکوه و نیک‌خواه هستند. استاد از هر جنبه‌ای مراقب شاگردان خود بودند. نمونه‌های بسیار بسیار زیادی وجود دارند. برخی از چیزهایی که حتی نمی‌توانم جزئیات آنها را به خاطر بیاورم. چنین ماجراهای متعددی هستند. نه تنها ما، بلکه سایر تمرین‌کنندگان نیز همگی احساس کردند که استاد درباره ما بسیار نگران هستند. درباره‌اش فکر کنید، پس از ورود به دافا، ما همه، شاگردان قدیمی یا جدید یکسان هستیم. همه ما غرق در نور بودا می‌شویم. ما بسیار خوش‌شانس هستیم.

استاد این‌گونه هستند.یک چیز دیگر اینکه اگر شما آن را تمرین کنید، متوجه می‌شوید که استاد دافا، استاد فالون گونگ بسیار خارق‌العاده و اسرار‌آمیز هستند.

خبرنگار: ازآنجاکه شما فالون گونگ را تمرین می‌کردید، از کارتان اخراج شدید و آزادی خود رااز دست دادید.درحال حاضر باید کشورتان را ترک کنید. آیا پشیمان نیستید؟

آقای ژونگ: نه، من آن چیزها را سبک در نظر می‌گیرم. فقط احساس می‌کنم که خیلی خوش‌شانس هستم و خیلی خوشحالم که این فرصت را داشتم یک تمرین‌کننده دافا شوم، شاگرد استاد شوم و می‌توانم دافا را تمرین کنم. هرچه بیشتر تمرین می‌کنم، بیشتر متوجه می‌شوم که این فرصت بسیار گرانبها است که ده‌ها هزار سال طول می‌کشد تا اتفاق بیفتد.

خبرنگار: شما تمرین فالون گونگ را در سال ۱۹۹۰ شروع کردید. باید دوستانو هم‌تمرین‌کنندگان بسیاری را در پکن بشناسید. یا می‌دانید اوضاع آنها درحال حاضر چگونه است؟

آقای ژونگ: بله تمرین‌کنندگانی در میان شاگردان قدیمی، در سراسر کشور و به‌ویژه در پکن، همه مرا می‌شناسند، چون یکی از شاگردان اولیه استاد بودم. از زمانی که آزار و شکنجه غیرقانونی آغاز شد، وضعیت تغییرات بسیاری کرده است. پس از این سال‌های اصلاح فا، معتقدم که درحال حاضر همه آنها می‌دانند فا چیست، حزب کمونیست چین چیست و چرا حزب کمونیست چین فالون گونگ را تحت آزار و شکنجه قرار داد. باور دارم که آنها این مسائل را درک کردند یا شروع کرده‌اند آنها را درک کنند. چیزی که می‌خواهم به آنها بگویم این است که ما باید حقیقت را به طیف وسیع‌تری از مردم بگوییم و بگذاریم همه درباره حقیقت این آزار و اذیت آگاه شوند. درخصوص تمرین‌کنندگان در سرزمین اصلی چین، محیط برای تمرین و برای اصلاح فا بسیار مهم است. استاد در سخنرانی خودشان در خارج از چین گفتند که تمرین‌کنندگان در سرزمین اصلی چین، بدنه اصلی هستند. امیدوارم که این تمرین‌کنندگان در سرزمین اصلی چین مانند یک بدن اصلی عمل کنند و ما آنچه را که باید برای پایان دادن به این آزار و شکنجه انجام دهیم، به انجام برسانیم.

خبرنگار: خوب، آقای ژونگ. از شما تشکر می‌کنم که مصاحبه با مینگهویی را قبول کردید.