آموزش فا ارائه شده در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۰

لی هنگجی

۵ سپتامبر ۲۰۱۰ ~  منهتن

 

عصر بخیر! ( تمامی مریدان دافا، "عصر بخیر استاد!" تشویق پرشور.) شما واقعاً سخت کار کرده‌‏اید! (مریدان پاسخ می‌‏دهند، "استاد سخت کار کرده‌‏اند!") یک گردهمایی در چنین مقیاسی نادر است، و این دفعه تعداد زیادی از شاگردان آمده‌‏اند. شنیدم که دو سالن کنفرانس پر شده است. در یک چشم به‌‏هم زدن ده سال سپری شده است. هر آزار و اذیتی که مرتکب شده باشند، صرفاً در خدمت آبدیده کردن مریدان دافای ما تا مرحله‌‏ی بلوغ بوده است. مریدان دافا دست‌‏خوش به اصطلاح "آزمایشی" شدند که هم شیطانی و هم شدید بود،‌‏ و از آن با موفقیت گذر کرده‌‏اند. به‌‏طور پیوسته تلاش کرده‌‏اید بدون توجه به اینکه این آزار و شکنجه چقدر شیطانی بوده، حقیقت را روشن کنید، موجودات ذی‌‏شعور را نجات دهید و به فا اعتبار بخشید، درحالی که ذهن‌‏تان درباره‌‏ی این‌‏که درحال انجام چه کاری هستید بی‌‏نهایت روشن است. مریدان دافای ما هرگز درگیر امور سیاسی مردم عادی نشده‌‏اند، و هیچ علاقه‌‏ای به قدرت سیاسی ندارند. ما فقط یک گروه تزکیه‌‏کننده هستیم. از سوی دیگر، عاملان آزار و شکنجه، برای این‌‏که فالون گونگ را و آن افرادی که جن، شن، رن را تزکیه می‌‏کنند مورد آزار و اذیت قرار دهند، هیچ تردید و دودلی نداشته‌‏اند تا اخلاقیات بشری را نابود کنند و دروغ، شرارت، خشونت و چیزهای شهوت‌‏انگیز-- بدترین چیزهای شناخته شده توسط انسان-- را انتشار دهند تا درمقابل ما بایستند. به‌‏عبارت دیگر، حتی با این‌‏که ما هیچ برنامه‌‏ی سیاسی نداریم؛ مایل نیستیم قدرت سیاسی هیچ کسی را تصاحب کنیم؛ و صرفاً به محیطی نیاز داریم که بگذارد به تزکیه‌‏مان بپردازیم و آزاد باشیم به دافا عقیده داشته باشیم-- این کفایت می‌‏کرد-- اما این‌‏طور نیست که عاملان آزار و شکنجه مطلقاً نمی‌‏دانند که در آزار و اذیت‌ِ ما، درحال انجام چه کاری هستند. کاملاً آگاهند که این افراد مشتاق هستند که افراد خوبی باشند. رژیم ح‌‏ک‌‏چ شرور، نهادی نیست که مردم را به خوب بودن تشویق کند. درست از روزی که قدرت سیاسی را به‌‏دست گرفت، دسته‌‏ی تبه‌‏کارانی بوده‌‏اند که خودشان را تقویت کرده‌‏اند، و از آن زمان تاکنون، از فریب و دروغ استفاده کرده تا مردم را گول بزند، و از خشونت استفاده کرده تا حکومت استبدادی خود را تأسیس کند. این‌‏ها ویژگی‌‏هایی هستند که در بنیان این رژیم نهفته است. در تمام این مدت بر دروغ‌‏های بی‌‏رحمانه و سرکوب خشن تکیه کرده تا باقی بماند، و تقریباً هر وقت که تبلیغاتی را منتشر کرده و در ادامه‌‏ی آن، از سرکوب خشن استفاده کرده،‌‏ این‌‏ها برپایه‌‏ی دروغ‌‏هایی بوده‌‏اند. دستاوردهای سیاسی آن جعلی هستند، قهرمانانی که ستایش کرده جعلی هستند، تبه‌‏کارانی که شکست داده جعلی هستند، "نیروهای دشمن" که آن را بزرگ‌‏نمایی می‌‏کند جعلی هستند، شخصیت‌‏هایی که به‌‏عنوان الگو بنا نهاده جعلی هستند، و ظاهر بلند‌‏مرتبه‌‏ی آن جعلی است. اما مردم در همه جا، و مخصوصاً در چین، به‌‏تدریج درحال دیدن چهره‌‏ی واقعی آن هستند.

بنابراین، چیزی که این به ما می‌‏گوید این است که، درحالی که به آزار و اذیت فالون گونگ می‌‏پردازد، برای این‌‏که این گروه از افراد را مورد آزار و اذیت قرار دهد و فالون گونگ را پایین بکشد، چشم خود را بر این چیزهای شیطانی و رفتارهای مخرب بسته است به‌‏طوری که به مقابله با ارزش‌‏های جن، شن، رن بپردازد و اجتماع را با آن چیزهای بد غرق کند،‌‏ تا مرحله‌‏ای که خارج از کنترل شوند. اما برعکس، حالا که این چیزهای بد به انداز‌‏ه‌‏ی کافی قدرت جمع‌‏آوری کرده‌‏اند تا نیرویی در سمت خودشان شوند، به خطری برای قدرت رژیم منجر شده‌‏اند، و در این مرحله حتی اگر رژیم سعی هم می‌‏کرد قادر نمی‌‏بود افسار آن‌‏ها را بکشد. بنابراین شعله‌‏ی آزار و اذیت فالون گونگ به سمت‌‏ رژیم برگشته است، و ما حالا درحال مشاهده‌‏ی پایان این روندی هستیم که درحال اجرا است. در ابتدا چیزی گفتم، این‌‏که، پایان ننگینی که برای این حزب شرور در ذخیره است در دست مردم نخواهد بود، بلکه، زوال آن موردی از کیفر [اعمال] شیطانی آن است-- از درو کردن آنچه کاشت. آن‌‏گاه به‌‏عنوان مریدان دافای ما، باید درخصوص تمامی این چیزها بی‌‏نهایت آگاه باقی بمانید و درباره‌‏ی آنچه که درحال انجام آن هستید بی‌‏نهایت روشن باشید. در هیچ مرحله‌‏ای از این سفر، هرگز اصولی که برای شما به‌‏عنوان تزکیه‌‏کننده قرار داده شده را تغییر نداده‌‏ام، بنابراین آن‌‏ افرادی در بین ما که ذهن‌‏شان مبهم است واقعاً نباید این‌‏طور باشند، و نباید بگذارید وابستگی‌‏های بشری، شما را تحریک کند تا خیال‌‏پردازی کنید.

کل شکل‌‏گیری سه‌‏قلمرو و خلق زمین برای این امر پایانی امروز بود. آنچه که بین انسان‌‏ها نشان داده می‌‏شود گروهی از افراد خوب هستند که مردم دنیا را نجات می‌‏دهند و اجتماع را برای تغییر به سمت بهتر شدن راهنمایی می‌‏کنند، دنیا و بشریت را رهایی می‌‏بخشند. اما همان‌‏طور که از کیهان دیده می‌‏شود، این اصلاح- فا است که درحال وقوع است، و این شامل موجودات ذی‌‏شعور بی‌‏شمار و بی‌‏اندازه، دنیاهای بسیار عظیم، و بدن‌‏های کیهانی بی‌‏شمار می‌‏شود. بنابراین آن چیزهای ناچیزی که این‌‏جا در بین انسان‌‏ها برای بدست‌‏ آوردن وجود دارد، یا قدرت سیاسی، به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. اما وقتی یک مرید دافا این‌‏جا در بین انسان‌‏ها برای این امر قرار دارد، اگر می‌‏خواهد درست را از اشتباه تشخیص دهد باید بر دافا تکیه کند. یک شخص به‌‏محض پیوستن به دنیای فنا‌‏پذیرها، وارد توهم می‌‏شود، و بنابراین هیچ کسی نمی‌‏تواند حقیقت چیزها را بسیار روشن ببیند. درخصوص این‌‏که چگونه رفتار کنید، فقط از این فا می‌‏توانید راهنمایی بگیرید. بنابراین، تجربه‌‏ی واقعی این سال‌‏ها نشان‌‏ داده است که با خوب مطالعه کردن فا، یک مرید دافا می‌‏تواند از گم کردن مسیرش جلوگیری کند، و بدون توجه به این‌‏که این جامعه چقدر می‌‏تواند پیچیده باشد، یا مسائل چقدر می‌‏توانند در تغییرات پیاپی باشند، اگر واقعاً‌‏ از عهده‌‏ی این برآید که تزکیه‌‏ی خود را با فا تنظیم و هم‌‏تراز کند، او می‌‏تواند توسط ظواهر دروغین این‌‏جا به گمراهی نرود-- همین‌‏طور توسط محدوده‌‏ای از وابستگی‌‏ها، افکار و وسوسه‌‏های بشری و چیزهایی که می‌‏تواند وابستگی‌‏ها را تحریک کند و نیز انواع و اقسام چیزهای سطحی، که برای مداخله با تزکیه‌‏اش طرح‌‏ریزی می‌‏کنند.

مریدان دافایم، سعی کنید به‌‏طور واقعی به مسیری که این سال‌‏ها پیمودید نگاه منطقی و آرامی بیندازید. درحالی که خیلی از چیزها ممکن است به‌‏نظر برسند که هیچ توضیح منطقی نداشته باشند، اما همگی،‌‏ ترتیب و نظمی داشتند و برای سود رساندن به شما، باعث شدند این فصل پایانی تاریخ که برای اصلاح- فا است ذره ذره به درازا کشیده شود. قبل از این‌‏که آزار و اذیت مریدان دافا شروع شود را به‌‏خاطر می‌‏آورم، کنفرانس فای بزرگی این‌‏جا برگزار شد. در آن زمان، بسیاری از شاگردان شرکت کردند، و حالا، آیا همگی شما دوباره این‌‏جا برنگشتید؟ مردم این دنیا به‌‏طور فزاینده‌‏ای درحال دیدن ماهیت شیطان هستند. و به‌‏طور مشابه، مردم همه جا به‌‏طور فزاینده‌‏ای درحال درک این هستند که دقیقاً چه چیزی مریدان دافا و فالون گونگ را چیزی که هستند ساخته است. چه کسی درست است و چه کسی شرور؛ چه کسی خوب است و چه کسی شیطانی؛ ادعاهای بی‌‏اساس؛ و تهمت و افترا-- مردم دنیا به‌‏زودی تمامی این چیزها را کاملاً‌‏ خواهند دید. آن رژیم شیطانی‌ِ تبه‌‏کاران، هر کسی را که می‌‏خواسته پایین بکشد همیشه به او تهمت‌‏های دروغین زده است، و مدت‌‏ها این رویکردش بوده است. اما چنین چیزهایی حالا یکی یکی افشا می‌‏شوند. در مبارزات گوناگون ح‌‏ک‌‏چ، آن همیشه از طرفندهای مشابه و آن‌هایی که مانند [طرفندهای] تبه‌‏کاران هستند استفاده کرده است. یعنی، با ساختن شایعه درباره‌‏ی گروهی که می‌‏خواهد مورد آزار و اذیت قرار دهد شروع می‌‏کند، و کاری می‌کند که رسانه‌‏هایش به‌‏طور دسته‌‏جمعی هجوم بیاورند تا آن گروه را مورد نکوهش قرار دهند و احساسات عموم را نسبت به آن تحریک می‌‏کند، مردم را طوری فریب می‌‏دهد که بخشی از امور خودش شوند. سپس پیش می‌‏رود تا هر کسی را که هدف قرار داده پایین بکشد. بنابراین معنی واقعی اصطلاح "مبارزه‌‏ی همگانی" این است. این بار این مؤثر نخواهد بود. مطمئناً، در اصلاح- فای کیهان، تمامی خدایان کیهان با دقت درحال مشاهده‌‏ هستند و انبوهی از بوداها، دائوها و خدایان درحال مشارکت هستند. آیا یک دسته افراد شیطانی هنوز هم می‌‏توانند این بار روش خود را داشته باشند؟ [آن‌‏چه که در این دنیا درحال روی دادن است] صرفاً نمونه‌‏ای است از این که این حزب شیطانی متکبر وحشی مورد استفاده قرار می‌‏گیرد تا مریدان دافا را مورد استفاده قرار دهد و در مواجهه با مرگ، وابستگی‌‏های مریدان دافا را از بین ببرد، و بدین شکل به سمت کمال‌‏های‌‏شان ببرد و در عین حال آن افرادی که درخور این نیستند که مرید دافا باشند را غربال کند. تمام این‌‏ها صرفاً چنین روندی به حساب می‌‏آیند. فقط توسط بودن در بین توهم و گذر از این روند است که شخص می‌‏تواند بچشد که معنی واقعی "سختی" چیست. چیزی که الان گفتم برای این بود که به شما بگویم مریدان دافا برجسته هستند، و شما از آزار و اذیت با موفقیت گذر کرده‌‏اید. اما، برخی از افراد واقعاً‌‏ نباید به شکلی که انجام دادند جهت‌‏شان را گم کنند. باید درباره‌‏ی این‌‏که برای چه این‌‏جا هستید روشن باشید.

چیز دیگری است که مایلم درباره‌‏ی آن صحبت کنم. این‌‏که، در تمام این سال‌‏های طولانی که مریدان دافای ما مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌‏اند، تلاش‌‏های ما برای پیوسته افشا کردن آزار و اذیت و توجه مردم به این‌‏که آن‌‏چه گفته شد فقط دروغ‌‏های متهم‌‏کننده و اتهامات دروغین هستند، در واقع برای نجات مردم دنیا بوده است. این بدین‌‏دلیل است که افرادی که واقعاً مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌‏اند مریدان دافا نیستند، بلکه مردم دنیا هستند. پیش‌‏تر گفتم که مریدان دافا، در بین تمام این فشارهای عظیم، و در بین آزمایش‌‏های واقعی مرگ و زندگی، فقط در حال گذر از روند پیش‌‏رفتن به‌‏سوی کمال هستند. آیا تمام آزار و اذیت گذشته‌‏ی عقاید راستین درحال انجام چنین کاری نبودند؟ قبلاً گفتم که بشریت بارها و بارها نتوانسته درس‌‏های مثبت بگیرد؛ مردم همیشه توانسته‌‏اند درس‌‏های منفی را به‌‏یاد بسپارند. هر چقدر هم امور سخت شوند، مریدان دافا درحال نجات مردم دنیا هستند، و در هر یک از ابتکاراتی که به‌عهده می‌گیرید، درحال انجام آن‌چه که توصیف کردم هستید. مریدان دافا ابتکارات بسیاری را برای روشن‌گری حقیقت و نجات مردم آغاز کرده‌اند،‌ با این هدف که قادر باشند به‌طور مؤثری موجودات ذی‌شعور را نجات دهند و آزار و اذیت شیطان را افشا کنند. برخی مقداری بزرگ‌تر هستند،‌ و برخی مقدرای کوچک‌تر؛ برخی نهادهای رسانه‌ای هستند؛ دیگران درجستجوی این هستند که مسدود شدن اینترنت را برطرف کنند؛ و بعد تلاش‌هایی در تمامی‌ زمینه‌ها و در هر سطحی از اجتماع وجود دارد که شکل‌های گوناگون زیادی را اختیار می‌کنند برای این‌که به فا اعتبار ببخشند و مردم را نجات دهند. تمامی آن‌چه که انجام داده‌اید خارق‌العاده هستند. تمامی این چیزها توسط خود شما آغاز شده و توسط مریدان دافا سازمان‌دهی شدند به این امید که تأثیر بزرگ‌تری داشته باشند؛ آن‌ها تلاش‌هایی هستند که در نجات مردم مؤثر بوده‌اند. در این خصوص، استاد شما را تأیید می‌کند. تا وقتی استاد نگفته است که به‌طور ضعیفی عمل کردید یا آن‌چه که انجام می‌دهید ضروری نیست، بروید و آن کار را انجام دهید، و آن را به‌خوبی انجام دهید. تا وقتی آن‌چه که درحال انجام آن هستید بتواند مردم را نجات دهد، آن‌گاه آن را انجام دهید. شما نیاز ندارید استاد هر یک از کارهایی را که انجام می‌دهید تأیید کند.

در روزگاران قدیم، همان‌طور که می‌دانید، تزکیه‌کنندگان کمال شخصی خود را هدف اصلی در نظر می‌گرفتند. آیا چیزی به اهمیت تاریخی‌ِ اشاعه‌ی گسترده‌ی دافا می‌تواند جزئی باشد؟ وقتی این فای کیهان است که به مردم ارائه و منتقل می‌شود، آیا شخصی که آن را تزکیه می‌کند می‌تواند صرفاً یک موجود بشری معمولی باشد؟ آن‌چه که شاکیامونی در گذشته زمانی که در قید حیات بود منتقل کرد فای آرهات بود. بودیسم ماهایانا چیزی بود که پس از این‌که شاکیامونی این دنیا را ترک کرده بود جمع‌آوری شده بود، و دقیق‌تر بگوییم، آن اشتقاقی از چیز اصلی است؛ یعنی آن دیگر توانایی این را نداشت که تزکیه‌ی افراد را در مقایسه با چیز اصلی به ورای سطح آرهات ببرد. در مقابل، مریدان دافا پادشاهانی هستند که از آسمان‌های بالا آمدند تا به استاد کمک کنند فا را اصلاح کند، و اساساً به خاطر این حقیقت که اصلاح- فای کیهان قرار بود اتفاق بیفتد است که مریدان دافا، بهره‌مند شده از چنین بنیان معنوی شگرفی، پدیدار شدند. و موجودات ذی‌شعور این‌جا در این دنیا که قرار است نجات یابند نیز به‌سادگی آن‌چه ممکن است به‌نظر برسند نیستند؛ یک موجود معمولی ارزش این را ندارد که توسط دافای کیهان یا یک مرید دافا نجات یابد. اکثریت مردم در این دنیا امروز حیات‌هایی هستند که از آسمان‌ها به این‌جا پایین آمدند، موجود بشری شدند، و گروه‌های عظیمی از حیات‌ها پشت آن‌ها قرار دارند و به آن‌ها پیوند خورده‌اند. بنابراین، با اموری که این‌اندازه مهم هستند، [کارهایی که درحال انجام آن‌ها هستید] اموری نیستند که یک تزکیه‌کننده‌ی عادی می‌توانست انجام دهد، و مرتبه‌ی آسمانی [که به آن نائل خواهید شد] نیز مرتبه‌ای نیست که یک تزکیه‌کننده‌ی عادی می‌توانست به آن نائل شود. حالا امور اصلاً به سادگی آن‌چه که مردم در روزگاران گذشته آن‌ها را درک می‌کردند نیستند.

همان‌طور که گفته‌ام، تمرین‌های مذهبی،‌ بسیاری از عقاید، و روش‌های تزکیه‌ی مختلف گذشته صرفاً درحال بنا نهادن فرهنگی در این قلمروی بشری بودند که شامل تزکیه و آگاهی از موجودات خدایی می‌شد. اگر آن افراد و آن موجودات روشن‌بین نیامده‌ بودند تا این فرهنگ را بنیان گذارند، مردم امروزه درک نمی‌کردند که منظور از "تزکیه" چیست، یا آن موجودات خدایی که در آسمان‌ها مقیم هستند، و آن‌ها شبیه چه هستند. بوداها، موجودات خدایی دائوئیستی، خدایانی که برای انسان شناخته شده‌اند مانند مسیح و یهوه و البته بسیاری از موجودات خدایی بیش‌تری از همه نوع وجود دارند. آن‌ها آگاهی از موجودات خدایی را که فرهنگ انسان در خود دارد به‌وجود آوردند، و به مردم اجازه دادند تا در طول تاریخ دانشی غنی درباره‌ی مشخصات موجودات خدایی و چگونگی پرداختن به امور داشته باشند،‌ همین‌طور درباره‌ی این‌که تزکیه چیست،‌ شکل‌های مختلف آن و چه چیزهایی برای انجام تزکیه مورد نیاز است. از آنجا که چنین چیزهایی در فرهنگ بشری بنیان گذاشته شد،‌ برای من بسیار آسان‌تر است که امروز فا را معرفی کنم. نیازی ندارم بیش‌تر به شما آموزش دهم که موجودات خدایی چه هستند، تزکیه چیست، و رسیدن به قلمروهای خدایی شامل چه چیزهایی می‌شود. بنابراین نیازی نیست که خیلی از چیزهای بسیار سطحی را تشریح کنم، که درغیر این‌صورت مجبور می‌بودم این کار را انجام دهم. به‌عبارت دیگر، حالا مردم درک می‌کنند،‌ و می‌دانند چراکه این قسمت از فرهنگ بشری بنیان گذاشته شده است. و این دلیل واقعی این بود که چرا آن موجودات روشن‌بین به این دنیا آمدند. امروز ماجرای متفاوتی است. امروز، مریدان دافا هم‌زمان با اصلاح- فای کیهان این‌جا هستند، و دقیقاً این مرحله‌ای که در آن وارد شده‌ایم بود که به مردم [درباره‌ی آن] گفته شد، که پیش‌گویی‌ها توصیف کردند؛ و تا حدودی توسط افرادی با توانایی‌های فوق‌طبیعی شناخته شد یا درک کرده شد. و این مرحله-- امور نهایی و پایانی-- دقیقاً چیزی است که مریدان دافا درحال اجرای آن‌ هستند.

هر مرید دافایی قابل‌توجه است. سطوحی که از آن‌‌جا پایین آمده‌اند به‌هیچ وجه عادی نیستند، و آن‌ها در طول پیشرفت تاریخ بشری فرهنگ انسان را پایه‌گذاری کردند. بسیاری از شخصیت‌های تاریخی‌ِ شناخته‌شده، دربین مریدان دافای ما هستند، و بدون توجه به این‌که ظاهر یک موجود روشن‌بین را به خود گرفت یا شاید ظاهر یک چهره‌ی مشهور فرهنگی، یک ژنرال مشهور، یا پادشاه یک کشور: هر شخصی که نامش برای آیندگان به‌جای مانده خارق‌العاده است. و چیزهای بسیار باشکوه بیش‌تری وجود دارند که در گذشته انجام شدند و به‌نظر خارق‌العاده می‌رسیدند اما ثبت نشدند و هیچ اثری به‌جای نگذاشتند. این بدین‌ دلیل بود که خدایان مایل نبودند آن‌ چیزها به‌جای گذاشته شوند. شخصی عادی ارزش این را ندارد که نامش برای آیندگان ثبت شود، چراکه تاریخ بشری ماهیتاً برای خدمت به اصلاح- فا و اعتباربخشی به فا شکل گرفت. این‌که چه قسمتی از فرهنگ انسان، یا میراث فکری اجازه می‌یابد باقی بماند چیزی جزئی نیست. و دلیل بودن بشریت و تاریخ واقعی آن نیز ساده نیست. تزکیه‌ای که مریدان دافا انجام می‌دهند، و نجات مردم [توسط] آن‌ها،‌ به‌طور ذاتی به اصلاح- فای کیهان گره خورده است.

همان‌طور که می‌دانید، از ۲۰ جولای ۱۹۹۹ تا امروز شاهد این بوده‌ایم که اجتماع و نیز قلب مردم ذره ذره درحال تغییر بوده است، درست همان‌طور که شاهد تغییرات در درک مردم از مریدان دافا و ح‌ک‌چ شرور و رویکردشان نسبت‌ به این‌ها بوده‌ایم. اگر در مواجهه با آن شرایط شیطانی اقدامی نمی‌کردید، هیچ‌کسی به نیابت از طرف شما اقدامی نمی‌کرد، چراکه مردم همگی منتظر بوده‌اند تا شما آن‌ها را نجات دهید. قربانی واقعی آزار و اذیت، مردم دنیا هستند، نه شما. درحالی که مردم دیده‌اند که فالون گونگ درحال آزار و اذیت شدن است، و مریدان دافا درحال مقاومت دربرابر آن هستند، اقدامات ما در برابر آزار و اذیت صرفاً نمودی ظاهری هستند. واقعیت این است که شما درحال نجات مردم هستید و برای نجات مردم است که شیطان را افشا می‌کنید. ح‌ک‌چ شرور به مردم اجازه نمی‌دهد تا به الهیات باور داشته باشند، چراکه حزب متضاد الهیات است. خود الحاد گناه بسیار بدی است. وقتی یک شخص به‌صورت خدایی خلق می‌شود اما برمی‌گردد و دقیقاً هستی خدایی‌بودن را نفی می‌کند،‌ هیچ راه دیگری برای او نیست جز این‌که توسط الهیات از بین برود. واقعاً برای من امیدوار کننده هست وقتی می‌بینم مریدان دافا چنین مقدار انرژی عظیمی را روی تمامی پروژه‌هایشان می‌گذارند،‌ سعی می‌کنند تأثیر بزرگ‌تری در نجات مردم داشته باشند. آن‌گاه این بدین معنی است که درحالی که تحت آزار و شکنجه قرار دارید، درحال بنیان‌گذاشتن تقوای عظیم موجودات روشن‌بین هستند. آزار و اذیت‌ کنندگان صرفاً تجلی شیطان هستند،‌ همان‌طور که مریدان دافا روند رسیدن به کمال را طی می‌کنند. افرادی که واقعاً درحال آزار و اذیت شدن هستند مردم دنیا هستند.

به چه شکلی مردم دنیا مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند؟ هرچه باشد، وقتی ارزش‌های اخلاقی اجتماع غرق شده باشد، به‌نظر می‌رسد مردم کمی راحت‌،‌ آزاد و با محدودیت‌ کمتر زندگی را می‌گذرانند. اما همان‌طور که می‌دانید، اکثریت مردم روی این زمین از آسمان‌ها به این‌جا آمدند، به‌طوری که بسیاری از آن‌ها درواقع به‌عنوان نمایندگان آن بدن کیهانی که از آن‌جا پایین آمدند به پایین فرستاده شدند،‌ [به‌عنوان نمایندگان] موجودات ذی‌شعور آن دنیا،‌ به‌طوری که هدف از آمدن‌شان این بود که نهایتاً نجات یابند. این‌که نجات یابند یا خیر به این بستگی دارد که درحالی که [شخص] در این دنیا است، وقتی دافا معرفی می‌شود این شخص چگونه پاسخ می‌دهد. این بدین خاطر است که، در جریان اصلاح- فا،‌ اعمال یک شخص این‌جا حالت موجودات ذی‌شعوردر بدن کیهانی که او نماینده‌ی آن است و پشت او قرار گرفته است را منعکس می‌کند. یک موجود بشری همان ظاهر یک موجود خدایی را ندارد. پس از آمدن به این قلمرو بشری و پایین‌تر شدن سطحش، فقط می‌تواند ظاهر یک موجود بشری را بگیرد. در این روز، همان‌طور که استاد فا را ارائه می‌کند، استاد نمی‌تواند شبیه یک موجود خدایی باشد. او صرفاً می‌تواند از زبان بشری برای آموزش دادن، و یک ظاهر بشری برای بودن در این‌جا با شما، استفاده کند. بسیاری از افراد نمی‌توانند این را متوجه شوند. مردم فکر می‌کنند که این فالون گونگ است که درحال آزار و اذیت شدن است، درصورتی که درواقع این مردم دنیا هستند که قربانی هستند. این را می‌گویم زیرا آن‌ها دروغ‌هایی که در جریان این آزار و اذیت گفته شد را باور کرده‌اند و از فالون گونگ متنفر شده‌اند. اما "فالون گونگ" نامی است که قانون بزرگ کیهان این‌جا در این دنیا به خود گرفته است. آن‌چه که مریدان دافا این‌جا درحال انجام آن هستند اعتباربخشی به فا است و آن‌ها مریدان فا هستند که درحال نجات موجودات ذی‌شعور می‌باشند، و مأموریت‌های عظیمی دارند. به بیانی دیگر، آنان فرستادگان آسمان و ملکوت هستند. اگر ذهن یک شخص زمینی مملو از افکار منفی درباره‌ی دافا یا مریدان دافا باشد، یا اگر این شخص درخصوص حقیقت بنیادین فا که جن‌، شن، رن است بدگویی کرده باشد یا با آن هم‌دل نباشد، آن‌گاه این شخص درنظر گرفته می‌شود که توسط نیروهای خدایی از بین برود، پاک‌سازی شود. و این مخصوصاً برای آن‌هایی که مستقیماً در آزار و اذیت مریدان دافا درگیر بوده‌اند، حرف‌های بد علیه دافا گفتند، یا علیه آن کارهای بدی انجام داده‌اند صحت دارد. بنابراین، وقتی درنظر بگیرید که مریدان دافا هر اندازه سخت مورد آزار و اذیت قرار بگیرند هنوز درحال پیمودن مسیر خدایی شدن هستند، و این‌که خواه زودتر یا دیر راهی شوند هنوز مطمئناً به کمال می‌رسند و برمی‌گردند، آیا درواقع این‌طور نیست که این موجودات بشری هستند که قربانیان واقعی آزار و اذیت می‌باشند؟

این کیهان موجودات ذی‌شعور بی‌شمار و بی‌اندازه‌ای دارد،‌ همین‌طور خدایان بی‌شماری از انواع مختلف. کیهان پهناور به‌طور غیر قابل ملاحظه‌ای مقدس است، به‌طوری که تعداد خدایان در آسمان‌ها که سطح‌شان مشابه سطح شاکیامونی است آن‌قدر زیاد است که غیرقابل شمارش می‌باشد. شاکیامونی از عبارت "به‌اندازه‌ی شن‌های رود گنگ، غیرقابل شمارش" استفاده کرد تا بزرگی این مقدار را توصیف کند، اما درواقع، اگر مجموع تمامی شن‌های این زمین را اضافه کنید، هنوز هم به‌عنوان یک استعاره ‌برای تعداد موجودات خدایی در آن سطح کافی نیست. و آن‌چه درحال گفتگو درباره‌ی آن هستیم صرفاً استعاره‌ای برای تعداد موجودات خدایی در فقط آن یک سطح است. پس به‌طور مقایسه بیان کنیم، یک موجود بشری به چه حساب می‌آید؟ به‌سختی ارزش این را دارد که نامی از او برده شود. به‌هر حال،‌ گرچه سطح وجودش ممکن است پایین باشد، اما پشت او، متصل به او، حیات‌هایی در سطوح بالاتر هستند. بسیاری از مردم در این دنیا درواقع نمایندگان گروهی از چنین حیات‌هایی هستند. اما، تحت جادوی توهم، مردم از این چیزها ناآگاه باقی می‌مانند، و چه رسد به این‌که بدانند خودشان واقعاً چه کسانی هستند. اما پشت بسیاری از مردم دنیا، به نمایندگی آن‌ها، درواقع حیات‌های سطوح بالاتر بی‌شمار و بی‌اندازه‌ا‌ی وجود دارد. پس، از این نقطه‌نظر، آیا چنین فای بزرگ یا چنین مریدان دافای خارق‌العاده‌ای می‌آمدند تا صرفاً یک موجود بشری عادی معمولی را نجات دهند؟ آیا این می‌توانست روی دهد؟ در حال حاضر، برای اکثریت مردم در این دنیا، دلایل عمیق‌تری برای بودن‌شان در این‌جا وجود دارد. اگر یک شخص واقعاً نماینده‌ی سیستم کیهانی عظیمی باشد که به زمین فرستاده شده است، آن‌گاه آن‌چه او نماینده‌ی آن است یک دنیا است، لایه‌ای از این کیهان، یا لایه‌ای از یک بدن کیهانی است. از آن‌جا که یک بدن کیهانی یک موجودیت گردشی است، آن‌گاه هر سیستم کیهانی، بدون توجه به اندازه‌ی آن، یک سیستم خودش را دارد، به‌طوری که یک سیستمی در سطوح بالا و حتی بالاتری نیز وجود دارد، که متعلق به آن است. و هر چه سطح بالاتر باشد، آن بزرگ‌تر است؛ تعداد غیرقابل شمارشی از موجودات ذی‌شعور بزرگ‌تر هستند؛ و خدایان هم عظیم‌تر هستند، به‌طوری که تعداد موجودات ذی‌شعور، کمتر تخمین‌پذیر هستند. به‌طور کلی، عالم تا گستره‌ی فوق‌العاده‌ای عظیم است. وقتی یک مرید دافا یک شخص را نجات می‌دهد،‌ به‌هیچ وجه صرفاً یک موجود بشری که ما می‌شناسیم نیست: در نتیجه‌ی آن، بدن عظیمی از حیات‌ها نجات خواهند یافت. به بیانی دیگر، این‌که شخص چگونه به دافا و مریدان دافا واکنش نشان می‌دهد صرفاً رفتار یک بشر نیست. و البته، اگر لایه‌ی سطحی خیلی آگاه و بیدار نباشد، مانعی برای نجات یافتن آن شخص و موجودات ذی‌شعوری که نماینده‌ی آن‌ها است به‌وجود خواهد آورد، بنابراین به این دلیل است که باید حقیقت را روشن کنیم.

آن‌چه که الان توضیح دادم چیزی بسیار بزرگ بود. افراد بسیاری امروز این‌جا هستند که به فا گوش می‌دهند. گوش دادن به فا برای مریدان دافا مشکلی نخواهد بود، اما شاید این‌جا برخی شاگردان جدیدتر یا حمایت‌کنندگان فالون گونگ یا اعضای خانواده باشند که در درک آن مشکل داشته باشند. اما از آن‌جا که هر چه باشد این یک کنفرانس فا است، من درحال آموزش فا هستم که برای مریدان دافا است که داشته باشند، و راه دیگری وجود ندارد جز این‌که این‌گونه آموزش دهم. بنابراین، [موارد بالا] دلیل آن بود که چرا قانون بزرگ کیهان در دنیای بشری درحال اشاعه است. فقط موجوداتی شبیه [آن‌چه توصیف کردم] ارزش این را دارند که توسط مریدان دافا نجات یابند، و فقط چنین موجوداتی ارزش این را دارند که قانون بزرگ کیهان این‌جا در این دنیا پخش شود-- این‌قدر تاریخی و عظیم است. بنابراین، گرچه موجودی بشری این‌جا [که] روی سطحی پایین‌تر [قرار دارد]، بدن عظیمی از حیات‌ها را پشت خود دارد، اما درحالی که او این‌جا روی زمین قرار دارد، قرار است یک شخص عادی این قلمرو، این سطح، باشد. این‌گونه است. گرچه شخص در پایین‌ترین سطح قرار دارد، اگر علیه فای کیهان مرتکب گناهی شود، یا اگر نتواند با این فا که کیهان و موجودات ذی‌شعور بی‌شماری را خلق کرده هم‌دل باشد، آن‌گاه پس از مخالفت با چنین چیزهایی کجا قرار است برود؟ مرگ، همان‌طور که مردم درکی از آن دارند، شامل رفتن به مکان خاصی می‌شود. اما چنین شخصی کجا خواهد رفت؟ حتی آن ماده‌ای که در این عالم درنتیجه‌ی مرگ نهایی چیزی می‌باشد توسط این فا خلق می‌شود، بنابراین اگر این شخص مخالف فا باشد،‌ کجا باید برود؟ به‌عنوان مثال، در کتاب مقدس، یهوه و مسیح هر دو اشاره کردند که حیات آن‌هایی که حواریون را آزار و شکنجه می‌کنند چگونه برای همیشه با عذاب و دوزخ ابدی مواجه می‌شود. این حتی تا وقتی که کیهان جدید خلق می‌شود صحت خواهد داشت، و در طول سال‌های طولانی تاریخ، گناه‌کار به‌طور بی‌وقفه جزای کارمای گناه خود را می‌پردازد. عجب، چقدر وحشتناک است! این رنج و عذاب، پایانی نخواهد داشت، چراکه وقتی کسی علیه قانون بزرگ کیهان مرتکب گناه شده باشد،‌ کارمای گناه این‌ اندازه بزرگ است. گرچه یک موجود بشری فقط یک بشر است، اما درواقع او یک نماینده‌ی سطوح بالاتر است. بنابراین، وقتی یک موجود بشری علیه دافا مرتکب گناه می‌شود، بدن حیات‌های پشت او که او نماینده‌ی آن‌ها است، از بالا تا پایین، تمامی خدایان بی‌شمار و هر گونه موجودات آن را کاملاً منهدم‌شده خواهد دید،‌ چراکه این اصلاح- فای کیهان است. رحمت قبل از این‌که فاجعه‌ی بزرگ وارد شود تقدیم می‌شود، اما اصلاح- فا به‌طور سخت و شدیدی جدی است.

فای من به مردم عادی آموزش داده نمی‌شود، بلکه به مریدان دافا آموزش داده می‌شود. مریدان دافا همگی درک می‌کنند این چیست. این بدین معنی است که افرادی که واقعاً مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند موجودات بشری هستند، و آن‌هایی که در صف ازبین برده شدن قرار گرفته‌اند موجودات بشری هستند. درواقع هدف آزار و اذیت این بود که از یک سو مریدان دافا را مورد آزمایش قرار دهد،‌ و از سوی دیگر،‌ حیات‌های کهن در کیهان را پاک‌سازی کند، که انسان یکی از آن‌ها است. نیروهای کهن تصمیم قاطع گرفته بودند که انسان نجات پیدا نکند، چراکه نیروهای کهن کیهان بر این باور بودند که دیگر نه کیهان و نه موجودات ذی‌شعور آن خوب هستند، و بنابراین همگی باید از بین بروند. در عین حال، تزکیه‌کنندگان دچار آزمون‌های سخت و دشواری می‌شدند، به‌طوری که هرکدام از مریدان دافا که نمی‌توانستند به‌خوبی تزکیه کنند از بین می‌رفتند. مردم دنیا و دیگر موجودات ذی‌شعور نگه داشته نمی‌شدند. احتمالاً پیش‌گویی‌های زیادی بدین مضمون را دیده‌اید، که برخی میزان مردمی که به‌جای می‌مانند را یک در ده‌هزار، یک در هزار، یا فقط یک نفر در ده ‌خانوار عنوان کرده‌اند. به هر شکل، آن‌ها می‌خواستند موجودات ذی‌شعور را در مقیاسی وسیع نابود کنند. اما، هدف اصلی اشاعه‌ی گسترده‌ی دافا در این دنیا، و نجات موجودات ذی‌شعور این است که هر چیزی را جبران کند و رهایی ببخشد-- تمامی موجودات ذی‌شعوری که قابلیت نجات یافتن دارند را نجات دهد. و این دلیل آن است که چرا تا حدی که می‌توانیم، انجام داده‌ایم، بهترین‌ سعی خود را کرده‌ایم تا بیش‌تر نجات دهیم.

شرکت نیروهای کهن این کیهان در این امر اصلاح- فا ذاتاً به‌عنوان یک شیطان برای دافا و اصلاح- فا عمل می‌کند. همان‌طور که آگاه هستید، این‌جا در بین انسان ایجاد متقابل و بازداری متقابل مشغول کار است، یک مثبت در مقابل یک منفی. اجتماع بشری این‌گونه است. مردم ذاتاً در محیطی زندگی می‌کنند که شرارت به همراه خوبی وجود دارد، و جوهر مادی انسان این دو جنبه‌ی خوبی و شرارت را دارا می‌باشد. بنابراین، وقتی یک شخص کنترل خود را از دست می‌دهد و عصبانی می‌شود، غیر منطقی، بی‌رحم، نفرت‌انگیز می‌شود، یا سخت تحت‌تأثیر لذت قرار می‌گیرد، این سرشت اهریمنی است که مشغول کار است؛ درحالی که وقتی او منطقی، رحیم یا مهربان باشد، این سرشت بودایی، یا سرشت خوب او است که مشغول کار می‌باشد. و در این دنیا افراد خوب وجود دارند، افراد بد وجود دارند، آن‌هایی که مهربان هستند، آن‌هایی که شرور هستند، درست همان‌طور که در آسمان‌ها بوداها وجود دارند-- که پادشاهان فا هستند-- همین‌طور پادشاهان اهریمن. البته تمامی این‌ها باهم جور در می‌آیند و این سازگاری و توافق تمام مسیر تا سطوح بسیار بالا می‌رود، با یک منفی در برابر یک مثبت. داشتن یک منفی برای یک مثبت، هر چیزی را در کیهان کهن در تعادل نگه می‌دارد. وقتی نیروهای کهن کیهان دیدند که این دافا که درحال اشاعه بود کاملاً مثبت بود، بلافاصله بسیاری از اهریمنان و سختی‌ها را به‌وجود آوردند. دقیقاً بدین شیوه چیزی را شکل دادند که برای این اصلاح- فا و برای دافای کیهان یک اهریمن بود. مسائل این‌گونه روی دادند.

پس چیزی که می‌توانیم بگوییم این است که، تمام کارهایی که مریدان دافا این سال‌ها انجام داده‌اند به‌منظور نجات مردم و روشن‌گری حقیقت بوده است. حتی گرچه بسیاری از مریدان دافا تا درجه‌ی شدیدی مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند، تمامی آن‌ها در مسیر خدایی شدن به‌وقوع پیوستند؛‌ خواه شخص زود یا دیر راهی شود، هر یک باید به کمال برسند. درحالی که برعکس، مردم عادی چنین فرصتی ندارند. پس چه چیزی زندگی یک مرید دافا را این‌قدر خاص می‌سازد؟ بنیان آن از ابتدایی‌ترین زمان در تاریخ درحال پایه‌گذاری بود،‌ و بدین شیوه بود که مریدان دافا تا حال حاضر با موفقیت گذر کرده‌اند. در میان مرتبه‌های مریدان دافا، مریدان مسیح و نیز مریدان شاکیامونی، و البته موجودات خدایی دیگر که شما آن‌ها و مریدان‌شان را نمی‌شناسید نیز وجود دارند. البته شما واقعاً مریدان آن‌ها نیستید. شما مریدان دافا هستید، و صرفاً به انتظار این روز بوده‌اید. به عبارت دیگر، شما در ساختن فرهنگی برای بشریت به همراه آن چهره‌های مقدس بوده‌اید، و امروز، آن فرهنگ دوباره مورد استفاده قرار می‌گیرد تا مردم را نجات دهد.

پس از کنفرانس فای اخیرمان در واشنگتن‌ دی‌سی در پایتخت ایالات متحده، بسیاری از شاگردان شنیدند که استاد به جلسه‌ی هر پروژه می‌رود و با آن‌ها دیدار می‌کند، و بدین شکل، ناگهان هزاران نفر امروز آمدند. (خنده) تمامی پروژه‌ها تعداد زیادی دعوت‌نامه برای من فرستادند، و هر یک، بزرگ یا کوچک، خواستند استاد با آن‌ها جلسه‌ای بگذارد. (خنده) استاد قادر نمی‌بود از عهده‌ی همگی آن‌ها برآید. چیزی که الان گفتم درواقع برای این بود که به شما بگویم که همگی بسیار خوب عمل کرده‌اید، و نیازی ندارید که استاد هر یک از کارهایی را که انجام می‌دهید یا هر یک از شما را تأیید کند. با انجام آن تا امروز، و با شرکت در نجات موجودات ذی‌شعور، درحال روشن کردن مسیری برای خودتان، بنیان گذاشتن تقوای عظیم خودتان، و به انجام رساندن مأموریت تاریخی خود هستید. بسیاری از این چیزها توسط توهم پنهان می‌شوند، و حتی اگر استاد چیزی را به شما آموزش دهد، آن را با جزئیات تمام به شما نمی‌گوید. ( استاد می‌خندند) بنابراین می‌خواستم با شما درمیان بگذارم که نمی‌توانستم از عهده‌ی این برآیم که [در تمامی جلسات شما] شرکت کنم، حتی با این‌که مرا دعوت کردید. (همه می‌خندند) اما حالا که آمده‌ام نمی‌خواهم ناامیدتان هم کنم. می‌دانم که همیشه می‌خواهید چیزهایی را با استاد درمیان بگذارید. (مریدان تشویق می‌کنند) اما این‌جا افراد بسیار زیادی هستند، پس بگذارید برگه‌های پرسش‌ها را بالا بفرستید و من برای شما پاسخ خواهم داد. اما اگر پرسش‌های شما از نوع شخصی است، یا مرتبط با نجات موجودات ذی‌شعور یا کارهایی که مریدان دافا باید انجام دهند نیست، آن‌گاه آن‌ها را بالا نفرستید. اگر برگه‌ها بسیار زیاد باشد، و هر کسی یکی بنویسد، حتی تا فردا این ساعت هم تمام نخواهیم کرد. (همه می‌خندند) آن‌هایی که در سالن فرعی هستند نیز می‌توانند برگه‌های پرسش را بفرستند. بسیار خوب، آن‌ها را بیاورید-- ‌شروع کنید و آن‌ها را بیاورید.

 

مرید: در هنگ‌‏یین جلد دوم، منظور از "چهار عنصر بزرگ [باگذر زمان] ازبین رفته‌‏اند" چیست؟

استاد: می‌‏توانم این را توضیح دهم، اما فکر می‌‏کنم این پرسش زیاد ارتباطی با کارهای‌‏مان که درحال حاضر باید برای نجات موجودات ذی‌‏شعور انجام دهیم ندارد. منظور شاکیامونی از "چهار عنصر بزرگ"، خاک، آب، آتش و باد بود -- عامل بنیادین ایجاد عالم در قلمرو خاصی درون یک بدن کیهانی. دقیقاً روشن ساختم که در یک قلمرو خاص بود که چهار عنصر بزرگ عامل بنیادین پشت خلق آن عالم بود. اما هنوز هم آن، [عامل] نهایی نبود، عامل بنیادین واقعی. درحالی که بدن کیهانی در طول زمانی طولانی درحال گذر از مراحل ایجاد، ایستایی و تباهی بوده و به مرحله‌‏ی تباهی رسیده، چنین به‌‏نظر می‌‏رسد که در روند ازبین رفتن [درگذر زمان] باشد.

مرید: مریدان دافای اهل کره در سرزمین چین دلتنگ استاد هستند.

استاد: از همگی شما تشکر می‌‏کنم. نیازی نیست این چیزها را در برگه‌‏های پرسش بنویسید. می‌‏دانم که همگی شما دلتنگ استاد هستید و استاد دلتنگ شما! (همگی مریدان بلند تشویق می‌‏کنند)

مرید: مریدان دافای پکن هر چه انتها نزدیک‌‏تر می‌‏شود بیش‌‏تر دلتنگ استاد می‌‏شوند.

استاد: از خواندن این‌‏گونه برگه‌‏ها با صدای بلند رد می‌‏شوم. فقط برگه‌‏هایی را برای خواندن انتخاب می‌‏کنم که پرسش داشته باشند.

مرید: مریدان دافا از دانشگاه کشاورزی پکن، دانشگاه زمین‌‏شناسی پکن، دانشگاه بی‌‏هانگ، دانشگاه جنگل‌‏داری پکن و ... به استاد درود می‌‏فرستند.

استاد: اجازه دهید درودهای بیش‌‏تری بالا نفرستید، چراکه خواندن آن‌‏ها زمان می‌‏برد. از همگی شما تشکر می‌‏کنم. (مریدان تشویق می‌‏کنند)

مرید: کل بدنه‌‏ی مریدان دافا در نان‌‏چانگ، گوانگ‌‏دونگ، هونان و شی‌‏نینگ درودشان را به استاد باشکوه می‌‏رسانند.

استاد: از خواندن درودها رد می‌‏شوم، و به پاسخ پرسش‌‏ها می‌‏پردازم. می‌‏خواهم با پرسش‌‏ها شروع کنم-- پاسخ پرسش‌‏ها.

مرید: کل بدنه‌‏ی شاگردان تایلند درودشان را به استاد می‌‏رسانند.

استاد: درودی دیگر. از همگی شما تشکر می‌‏کنم.

مرید: ذی‌‏یانگ، استان سی‌‏چوآن، چنگ‌‏دو ... (همگی می‌‏خندند)

استاد: یکی دیگر.

مرید: چگونه می‌‏توانیم افکار و عقاید و وابستگی‌‏هایی که توسط زندگی درمیان مردم عادی شکل گرفته‌‏اند را در سریع‌‏ترین زمان ممکن از بین ببریم؟

استاد: (خنده) در بین چالش‌‏ها، یا وقتی مسائل نمی‌‏توانند حل و فصل شوند، مردم همیشه سعی می‌‏کنند به برخی از تاکتیک‌‏ها برای استفاده فکر کنند. اما درواقع هیچ میان‌‏بری وجود ندارد: شما مجبورید به‌‏طور واقعی تزکیه را به عمل بگذارید و هم‌‏سو با قانون بزرگ تزکیه کنید. اگر یک شخص بخواهد به‌‏سوی خدا شدن حرکت کند، و هنوز فکر کند، "بگذار ببینم آیا می‌‏توانیم نوع خاصی میان‌‏بر پیدا کنیم" (خنده)‌‏، آیا او واقعاً می‌‏تواند توسط انجام تزکیه‌‏ی واقعی و استوار درحال رشد باشد؟ این عملی نیست. اگر می‌‏خواهید بالاتر بروید مجبورید به‌‏طور واقعی و استوار تزکیه کنید.

مرید: پس از این‌‏که استاد دفعه‌‏ی پیش در کنفرانس فای واشنگتن‌‏دی‌‏سی فا را آموزش داد، بسیاری از مریدان در سرزمین چین پی بردند که آن‌‏ها نیز باید بدون قید و شرط با هماهنگ‌‏کنندگان همکاری کنند. تا آن‌‏جا پیش رفتند که دنبال دستیاران و هماهنگ‌‏کنندگان پیشین محل [تمرین] رفتند تا از آن‌‏ها بخواهند حالا به‌‏عنوان هماهنگ‌‏کنندگان کلی باشند، علی‌‏رغم این‌‏ حقیقت که این دستیاران و هماهنگ‌‏کنندگان پیشین محل [تمرین] در بسیاری از موارد هرگز به‌‏طور واقعی قدم پیش نگذاشته‌‏اند.

استاد: قبلاً، در سرزمین چین، آن مریدان دافایی که در موقعیت‌‏های مسئولیتی در محل‌‏های تمرین کار می‌‏کردند به ‌‏خاطر این‌‏که به‌‏خوبی تزکیه کرده بودند در آن موقعیت‌‏ها نبودند، بلکه، به‌‏خاطر این بود که آن‌‏ها توانایی به انجام رساندن چنین کاری را داشتند و میل انجام چنین کاری را داشتند. این باید تزکیه‌‏کنندگان باشند که امور تزکیه‌‏کنندگان را اداره می‌‏کنند. فقط کافی نیست که در نظر داشت شخص در اداره‌‏ی امور چقدر خوب است؛ این‌‏که آیا او قادر است تزکیه کند نیز باید در نظر گرفته شود. این چیزی است که هرگز نمی‌‏تواند تغییر کند.

وقتی دفعه‌‏ی پیش فا را آموزش دادم، صراحتاً یک سطر در این باره اضافه کردم که، "این مربوط به مریدان دافای خارج از سرزمین چین می‌‏باشد." شرایط در سرزمین چین متفاوت است، بنابراین به افراد آن‌‏جا اشاره نمی‌کردم.

مرید: شاگردانی در سرزمین چین که کوشا هستند مشغول روشن‌‏گری حقیقت و نجات مردم هستند، و زمان کافی برای مطالعه‌‏ی فا یا انجام تمرین‌‏ها را ندارند، که منجر به این می‌‏شود که مورد آزار و اذیت قرار بگیرند. از سوی دیگر، برخی از شاگردان مقدار زیادی از وقت خود را صرف مطالعه‌‏ی فا و تمرین‌‏ها می‌‏کنند و به‌‏ندرت حقیقت را روشن می‌‏کنند. بسیاری شبیه این هستند. در این وضعیت، چه مقدار طول خواهد کشید قبل از این‌‏که بتوانیم مردم را به‌‏ میزان کافی نجات دهیم؟

استاد: اصولاً این را می‌‏گویید که برخی فقط روشن‌‏گری حقیقت می‌‏کنند اما فا را مطالعه نمی‌‏کنند درحالی که دیگران فقط فا را مطالعه می‌‏کنند اما حقیقت را روشن نمی‌‏کنند. (خنده‌‏ی حضار) این دقیقاً عذر و بهانه‌‏ای است که نیروهای کهن استفاده می‌‏کنند تا مریدان دافا را مورد آزار و اذیت قرار دهند. [این چیزی است که روی می‌‏دهد] اگر نتوانید به‌‏طور واقعی این دو چیز را متعادل کنید، چراکه نجات مردم توسط دافا چیزی نیست که یک شخص عادی بتواند به انجام برساند. باید یک تزکیه‌‏کننده باشد. بنابراین، باید فا را مطالعه کنید، تزکیه کنید و یک تزکیه‌‏کننده باشید. وقتی یک فرد عادی آن را انجام می‌‏دهد به حساب نمی‌‏آید و او آن مقدار تقوای عظیم را به‌‏دست نمی‌‏آورد. پس اگر شما، به‌‏عنوان یک تزکیه‌‏کننده، نتوانید این کار را به انجام برسانید و فقط فا را مطالعه کنید، آیا این‌‏طور نیست که هدف از مطالعه‌‏ی فا را در نظر نگرفته‌‏اید؟ این برای موفقیت خود شما و نیز نجات موجودات ذی‌‏شعور است. توسط مطالعه‌‏ی فا خودتان فا را به‌‏دست می‌‏آورید، اما آیا فقط می‌‏خواهید به‌‏دست بیاورید-- مزایایی از دافا به‌‏دست بیاورید؟ به‌‏عبارت دیگر، اگر درحالی که مریدان دافا مورد آزار و اذیت قرار می‌‏گیرند و دافا مورد تهمت و افترا قرار می‌‏گیرد،‌‏ شما برنخیزید و برای حمایت چیزی نگویید، آیا ارزش به‌‏دست آوردن فا را دارید؟ موضوع این است.

مرید: برخی از شاگردان غربی در اروپای شمالی درخواست کرده‌‏اند که افراد رویکرد مبتنی بر تقویم برای مطالعه‌‏ی جوآن فالون داشته باشند،‌‏ و ...

استاد: نباید چنین چیزی باشد. بهترین چیز برای شما این است که زمان مقرری برای مطالعه‌‏ی فا داشته باشید. مطالعه‌‏ی فا با همدیگر شکلی است که به شما داده‌‏ام. اما باید درخصوص مطالعه‌‏ی فا کوشا باشید و مرتباً مطالعه کنید، و فقط آن‌‏گاه می‌‏توانید جهت‌‏ها را گم نکنید، می‌‏توانید مسیرتان را به‌‏درستی بپیمایید، و آن‌‏چه را که باید انجام دهید به‌‏خوبی انجام دهید. روش مطالعه‌‏ی فا را تغییر ندهید. بسادگی آن را از اول تا آخر بخوانید. نروید که چیزی متفاوت را شروع کنید که سعی کنید جدید باشید. فکر می‌‏کنم این تفکری بشری است که مردم را به این سمت می‌‏برد که انتخاب کنند که کدام قسمت از فا را مطالعه کنند یا برای مطالعه‌‏ی فا به رویکردی جدید دست پیدا کنند.

مرید: در منطقه‌‏ی ما یک هماهنگ‌‏کننده‌‏ی تبلیغ شن یون وجود دارد که به دلایل گوناگونی دیگر بیرون نمی‌‏آید و نسبتاً افسرده است. ممکن است استاد چند کلمه بیان کنند؟

استاد: ترجیح می‌‏دهم حکم صادر نکنم. (خنده‌‏ی حضار) تا وقتی که این امر به پایان نرسیده است، مریدان دافا هنوز در میان تزکیه‌‏کردن خودشان و گذر از آزمایش‌‏ها هستند و این‌‏که شخص الزامات را داشته باشد یا خیر درحال مشاهده شدن است. نمی‌‏خواهم مسیر او را مسدود کنم. هر شخصی درحال رسیدن به بینش‌‏های خودش است، و هر یک درحال تزکیه می‌‏باشند. درحالی که آن‌‏چه شما می‌‏بینید این است که او امروز بیرون نمی‌‏آید، باید بدانید که او درحال گذر از زمان‌‏های سخت و در میان یک آزمایش است. همه درطول آزمایش‌‏هایشان از میان آن خواهند گذشت. چیز حیاتی این است که شخص چگونه خود را اداره می‌‏کند.

 مرید: یک هم‌‏تزکیه‌‏کننده گفت که عدم اعتماد به بالاترین شخص مسئول معادل عدم اعتماد به استاد است. آیا این درست است؟

استاد: مایلم دوباره درباره‌‏ی این با همگی شما صحبت کنم. آن‌‏چه که درباره‌‏اش صحبت کردم شخص اصلی مسئول هر پروژه یا شخص اصلی مسئول انجمن دافای یک منطقه است. این خیلی مهم است. درخصوص افراد مسئول در سطوح زیرین، یا مسئول ناحیه‌‏ی خاص یا دپارتمان‌‏های خاصی درون یک پروژه‌‏ی خاص، این آن‌‏قدر حیاتی نیست. به‌‏هر حال، به‌‏عنوان مریدان دافای ما،‌‏ از آن‌‏جا که استاد از شما درخواست کرد که وضعیت‌‏تان را تغییر دهید، آن‌‏گاه باید همان‌‏طور که توصیف کردم عمل کنید و به مدیرتان گوش کنید، و از دستورات آن‌‏ها پیروی کنید، چراکه هر چه باشد این‌‏که هر دپارتمان امور را چگونه انجام می‌‏دهد نهایتاً از دستورات شخص اصلی مسئول می‌‏آید. بگذارید یک‌‏بار دیگر تکرار کنم چگونه است: من به اشخاص اصلی مسئول-- اشخاص مسئول پروژه‌‏ها و ابتکارات مهم،‌‏ و بالاترین شخص در هر انجمن دافا-- اشاره کردم، نه دپارتمان‌‏های گوناگون زیر آن‌‏ها، یا هماهنگ‌‏کنندگان مطالعه‌‏ی فا و محل‌‏های تمرین مختلف تحت انجمن یک منطقه‌‏ی خاص. این‌‏ها افرادی نیستند که به آن‌‏ها اشاره کردم. آن‌‏ها عهده‌‏دار مسئولیت کل پروژه نیستند. اما با این‌‏که این را گفتم، هنوز هم باید در به انجام رساندن آن‌‏چه که اشخاص مسئول ناحیه‌‏های مختلف و دپارتمان‌‏ها یا بخش‌‏های گوناگون درون یک پروژه می‌‏گویند پیروی کنید و خوب عمل کنید، چراکه از خیلی از آن‌‏ها توسط بالاترین شخص مسئول خواسته شده که آن رویکردی که انتخاب می‌‏کنند را انتخاب کنند. به‌‏هر حال اگر مشکلاتی جدی وجود داشته باشد همیشه می‌‏توانید مطابق معمول آن‌‏ها را گزارش کنید. اما، درطول این سال‌‏ها، عادتی را شکل داده‌‏اید که درخصوص برخی از افراد به‌‏طور بدی فکر می‌‏کنید، و نتوانسته‌‏اید به آن وابستگی خاتمه دهید چراکه به نگاه کردن به بیرون عادت کرده‌‏اید. می‌‏خواهم این وضعیت را برگردانم، و آن ماده را برای شما از بین ببرم. نمی‌‏توانید به این صورت ادامه دهید. وقت برای آن گذشته است.

پس چرا قبلاً چیزی نگفتم؟ بسیار خوب، درنظر بگیرید اگر آن‌‏چه را که [الان] از شما درخواست می‌‏کنم درست از روز اول انجام داده بودید، وضعیت‌‏تان چگونه می‌‏شد. اگر فقط هرچه شخص مسئول می‌‏گفت انجام می‌‏دادید، مسیر خودتان را نمی‌‏رفتید. بیش‌‏تر این‌‏که، اگر شخص مسئول شما را به خارج از مسیر راهنمایی می‌‏کرد، متوجه آن نمی‌‏شدید. و اگر شخص مسئول خودش هیچ سختی‌‏ نمی‌‏داشت که از آن عبور کند، او نمی‌‏توانست تزکیه کند. آیا منظور مرا متوجه می‌‏شوید؟ این دلیل آن است که چرا در طول سال‌‏های قبل این‌‏گونه آموزش دادم، و این موضوع را مطرح نکردم. اما حالا افراد مسئول از میان ده سال سختی‌‏ و آزمون و آن روند تزکیه گذر کرده‌‏اند، و از آزمون‌‏های زیادی عبور کردند و مسیر خودشان را پیمودند. اکثریت زیادی می‌‏دانند چگونه امور را اداره کنند. حالا نیاز داریم که آن وضعیت‌‏تان را تغییر دهیم. و با این کار، این وابستگی شما که از روی عادت به بیرون نگاه می‌‏کنید، در بیرون جستجو می‌‏کنید و هر زمان که مشکلاتی بروز می‌‏کند به شخص مسئول نگاه می‌‏کنید را از بین ببریم. قبلاً عادت داشتید که به بیرون نگاه کنید و همیشه با فرد مسئول مخالفت کنید، و حتی تا امروز، هنوز هم با او موافقت نمی‌‏کنید. (خنده‌ی حضار) این خوب نیست. باید او را بپذیرید. حالا، درخصوص افراد مسئول، برخی واقعاً ضعیف عمل کرد‌‏ه‌‏اند. درحالی که برخی ضعیف عمل کرده‌‏اند، اکثریت خوب عمل کرده‌‏اند. بنابراین استاد هنوز با دقت مراقب امور است.

مرید: برخی از هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان اشاره کرده‌‏اند که درحالی که مشغول کار برای یکی از رسانه‌‏هایمان هستیم، همچنین موافقت کنیم که برنامه‌‏هایی را برای هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان در رسانه‌‏های دیگر انجام دهیم. آیا این بدین معنی است که بر انجام یک کار به‌‏خوبی متمرکز نیستیم؟

استاد: مریدان دافای ما هم‌‏زمان درحال به دوش کشیدن بسیاری از کارها هستند. اگر بتوانید یک کار را به‌‏خوبی انجام دهید، درحالی که از عهده‌‏ی این برآیید تا هم‌‏زمان کار دیگری را به‌‏خوبی انجام دهید، آن‌‏گاه به آن بپردازید. اما اگر نمی‌‏توانید یک کار را کامل کنید و با این حال کاری دیگری را به عهده می‌‏گیرید، آن‌‏گاه هیچ یک را به‌‏خوبی انجام نخواهید داد. بنابراین باید پی ببرید که چگونه این چیزها را متعادل کنید. در شمال‌‏شرق چین عبارتی است که، "یک خرس کور بلال می‌‏چیند." (خنده‌‏ی حضار) منظور شمال‌‏شرقی‌‏ها از "خرس کور" یک خرس است، بنابراین، یک خرس چگونه بلال می‌‏چیند؟ یک بلال می‌‏کَنَد و زیر بغلش می‌‏گذارد، سپس سعی می‌‏کند یکی دیگر زیر همان بغلش بگذارد، سپس دیگری را برمی‌‏دارد و سعی می‌‏کند این را هم دوباره زیر همان بغلش جای دهد، اما در آخر فقط یک بلال برایش می‌‏ماند (خنده‌‏ی حضار)

مرید: اخیراً در سرزمین چین، یک تزکیه‌‏‌‏کننده‌‏ی عالی که در محل خاصی یک هماهنگ‌‏کننده بود ناگهان چیزی که شکل کارمای بیماری به خود گرفته بود را تجربه کرد و درگذشت و بسیاری را متأثر کرد. تزکیه‌‏کنندگانی که نزدیک وی بودند به این فکر می‌‏کنند که چه قسمتی مربوط به آن‌‏ها بوده یا آیا دلایل دیگری وجود دارد؟

استاد: پس از گذر از این مقدار آزار و اذیت و پیمودن این اندازه از مسیرتان، باید همگی آگاه باشید که این مسائل چگونه پدید می‌‏آیند. می‌‏توانید از هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان‌‏تان بپرسید و در خصوص مسائل روشن شوید.

بسیاری از نظم‌‏ و ترتیب‌‏هایی شبیه این توسط نیروهای کهن ساخته شد. البته، وقتی نظم و ترتیب‌‏ها درحال ساخته شدن بودند، شاگردان از این آگاه نبودند که این نیروهای کهن هستند که درحال انجام چنین کاری هستند. در آن زمان، استاد هنوز آن‌‏ها را به‌‏عنوان نیروهای کهن مشخص نکرده بود. بنابراین شاگردان با این نظم و ترتیب‌‏ها موافقت کردند، و به این شکل چسبانیده شدند. در آن زمان، برخی بر این باور بودند که این همان‌‏طوری است که امور باید انجام شوند، و بنابراین چیزهای خاصی را امضاء کردند. و وقتی زمان مقرر فرا رسید، نیروهای کهن دستاویزی داشتند،‌‏ می‌‏توان گفت، برای این‌‏که به آن بچسبند و او را آزار و اذیت کنند. سناریوهای دیگری نیز بوده است. برای مثال، بسیاری از افراد تزکیه‌‏شان را از طریق مشاهده‌‏ی دیگران و صرفاً پیروی از دیگران انجام داده‌‏اند به‌‏جای این‌‏که مسیر خودشان را بپیمایند. بنابراین نیروهای کهن کاری می‌‏کنند که این شخص زودتر ترک کند، و از این موقعیت استفاده می‌‏کنند تا ببینند افراد چگونه واکنش نشان می‌‏دهند و ببینند آیا می‌‏توانند به تزکیه ادامه دهند. از آن‌‏جا که تزکیه چیزی است که باید از روی اراده‌‏ و خواست خودتان و به‌‏صورت فعال و کنش‌‏گرایانه‌‏ای انجام دهید، وقتی با نفع و سود مورد وسوسه قرار می‌‏گیرید، یا وقتی در ارتباط با شهرت و احساسات‌‏تان از درد شدیدی زجر می‌‏کشید،‌‏ باید واقعاً قادر باشید به‌‏آسانی از آن چیزها دست بکشید، و فقط آن‌‏گاه چیزها برای شما کامل خواهند شد. بنابراین، وقتی بعد از این‌‏که می‌‏بینید شخصی دیگر خوب عمل می‌‏کند، همگی خوب عمل می‌‏کنید، یا بعد از این‌‏که می‌‏بینید او خوب عمل نمی‌‏کند خوب عمل نمی‌‏کنید، و همگی این‌‏گونه هستید، آن‌‏گاه مثل این است که آن شخص را به سمت خطر هل می‌‏دهید. در این حالت، وابستگی بشری شما، رفتن این شخص را تسریع بخشیده است. از این رو، نیروهای کهن از این سوء استفاده می‌‏کنند و نمی‌‏گذارند وی زنده بماند، چراکه نظر آن‌‏ها این است که او افراد بسیاری را که به او نگاه می‌‏کردند و واقعاً تزکیه نمی‌‏کردند تحت تأثیر قرار داده است. آیا واقعاً آن افراد درحال گذر از سختی و آزمایش‌‏ها بودند؟ آیا واقعاً‌‏ می‌‏توانستند تزکیه کنند؟ آیا تزکیه‌‏شان واقعی بود یا خیر؟ فقط وقتی یک شخص تزکیه‌‏ی خودش را انجام دهد به‌‏حساب می‌‏آید. بنابراین، آن‌‏ها از این دستاویز استفاده می‌‏کنند و برای استاد سخت است که کاری در این‌‏باره انجام دهد. این بدین خاطر است که آن‌‏ها از یک اصل سوء استفاده می‌‏کنند و می‌‏گویند، "به همگی آن‌‏ افراد نگاه کن-- چه کسی در بین‌‏ آن‌‏ها واقعاً درحال تزکیه‌‏ کردن است؟ ما باید این شخص را از سر راه برداریم." این دلیل آن است که چرا این واجب و ضروری است که شما در تزکیه مسیر خودتان را بپیمایید. قطعاً باید خودتان را تزکیه کنید.

البته بیش‌‏تر از این دو سناریو وجود دارد. برخی از افراد برای مدتی طولانی وابستگی به بیماری را در خود پرورانده‌‏اند، که این هم خطرناک است. این بدین دلیل است که برخی از افراد فکر می‌‏کنند که بیماری‌‏هایشان توسط تمرین دافا از بین خواهد رفت، و این‌‏که یک سپر دفاعی روی آن‌‏ها خواهد بود-- "تا وقتی به رده‌‏ی مریدان دافا ملحق شوم بیماری نخواهم داشت، و چیزی برای ترسیدن نخواهم داشت." چه وابستگی‌‏ بشری قدرتمندی! اما آیا آن‌‏گاه این شخص تزکیه‌‏ی واقعی را به انجام رسانده‌‏ است؟ یا این‌‏که با دافا به‌‏عنوان یک سپر دفاعی برخورد کرده‌‏ است؟ حتی اگر این چیزی نباشد که شخص در ابتدا این‌‏گونه فکر می‌‏کرد، اما هنوز هم آن یک وابستگی است.

اما آیا نباید ما رها از تمام کوتاهی‌‏ها باشیم اگر قرار است تا مرحله‌‏ی کمال تزکیه کنیم؟ نمی‌‏توانیم درخصوص وابستگی‌‏های بشری هیچ کوتاهی داشته باشیم. هر وابستگی بشری یک مشکل است. همگی باید بروند. هر یک از آن‌‏ها می‌‏توانند به این منجر شوند که یک شاگرد با چیزهای ناخوشایندی مواجه شود. مطمئن هستم که بسیاری از شاگردان، درحالی که از میان این همه سختی‌‏هایی‌‏ که دارند گذر کرده‌‏اند، از این به‌‏خوبی آگاه هستند. نیازی نیست بیش‌‏تر توضیح دهم. این مسائل همگی چیزهایی هستند که در مسیرتان بر آن‌‏ها غلبه کرده‌‏اید.

مرید: برخی از مریدان دافا در چین پس از این‌که مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند قدم پیش نمی‌گذارند،‌ اما داشتن مریدانی که عقب افتاده‌اند باعث به تعویق افتادن روند اصلاح- فا می‌شود. ممکن است استاد در این خصوص ما را روشن کنند؟

استاد: آن‌ها آن را به تأخیر نمی‌اندازند، چراکه هرچه باشد زمان منتظر کسی نمی‌ماند. فقط این‌طور است که استاد درحال ادامه دادن به ارائه‌ی فرصت‌هایی است،‌ و ما می‌توانیم در طول این روند در این بین منتظر شما باشیم. به‌هر حال، لحظه‌ی پایانی عظیم واقعی نمی‌تواند به تأخیر بیفتد.

مرید: در این مرحله در اصلاح- فا، مریدان دافا در سرزمین چین چگونه می‌توانند بهتر عمل کنند؟ آن‌ها از من می‌خواهند از طرف آن‌ها درودشان را به استاد محترم برسانم.

استاد: موجودات ذی‌شعور را نجات دهید، حقیقت را روشن کنید، آن‌چه را که مریدان دافا قرار است انجام دهند انجام دهید،‌ و خودتان را به‌خوبی تزکیه کنید. نروید به‌دنبال برخی رویکردهای عجیب باشید. با آن شیوه‌های درجه‌ پایین و نامرغوب وقت‌تان را تلف نکنید. فقط با اطمینان و وقار سه کار را انجام دهید. برای درود از شما تشکر می‌کنم. ( تشویق)

مرید: ممکن است لطفاً استاد اصول فا درباره‌ی جمع نکردن پول را صراحتاً دوباره آموزش دهند. برای مثال، برخی از پروژه‌های خارج از چین به سرمایه نیاز دارند، و برخی از شاگردان پول ارائه می‌کنند و برخی با نیروی کار کمک می‌کنند. آیا این جمع کردن پول به‌حساب می‌آید؟

استاد: وقتی درباره‌ی جمع‌کردن پول صحبت می‌کنم،‌ درواقع عمدتاً به وضعیت در سرزمین چین اشاره می‌کنم. خارج از چین مشکلات نادر هستند، گرچه در تایوان چندین مورد استثناء وجود داشته است که افراد از شکاف‌های مریدان دافا سوء‌ استفاده کرده‌اند. اما در سرزمین چین، افراد کلاهبردار مانند آن بسیار هستند، و بنابراین عمدتاً به وضعیت امور در سرزمین چین اشاره می‌کردم. بنابراین در مناطق دیگر، چنین مشکلاتی زیاد رایج نیستند. برخی از مریدان دافا دور هم جمع شدند و سرمایه ارائه کردند تا پروژه‌ی خاصی را شروع کنند،‌ اما آن به‌منزله‌ی جمع‌آوری پول نیست؛ آن‌ها از افراد دیگر درخواست پول نکرده‌اند. بنابراین این به‌حساب نمی‌آید. البته برخی از مریدان دافا که صاحب کسب‌وکار هستند و برخی که از نظر مالی خیلی باثبات هستند، مقداری از پول‌شان را برای حمایت از پروژه‌های دافا داده‌اند و این هم دوباره متفاوت از جمع‌آوری پول است. در این موارد شخص قلباً و به‌صورت خودجوش این کار را انجام می‌دهد و این کار چیزی را متأثر نمی‌کند چراکه وضعیت مالی او باثبات است. بنابراین به‌منزله‌ی یک مشکل به‌حساب نمی‌آید. عضویت را شروع نکنید و نروید که از شاگردان‌مان درخواست کمک مالی کنید. هر کسی این کار را انجام دهد درحال انجام کاری اشتباه است.

مرید: اخیراً در برخی از مناطق شاگردان تقریباً دچار کارمای بیماری شدیدی شده‌اند. برخی از شاگردان این ایده را مطرح کرده‌اند که همه افکار درست بفرستند و با موجوداتی که عامل کارمای بیماری هستند به راه‌حل نیک‌خواهانه‌ای برسند. آیا این درک "راه‌حل نیک‌خواهانه" و این رویکرد نسبت به آن صحیح است؟

استاد: مریدان دافا بخشنده هستند و بد‌ن‌های قانون استاد به‌طور نیک‌خواهانه‌ای درحال حل و فصل کردن بسیاری از پیوندهای کارمایی مثبت و منفی شما هستند. این نوع از تفکر اشتباه نیست،‌ اما شخص باید در نظر بگیرد که آیا این وضعیت واقعاً طوری است که می‌بینید،‌ یا این‌که به‌خاطر این‌که انتخاب بهتری ندارید و با افکار درست ناکافی درحال انجام این هستید.

برخی از افراد که قبلاً بیماری داشتند به‌محض این‌که تزکیه‌ی دافا را شروع کردند بهبود یافتند و واقعاً معالجه شدند. اما نیروهای کهن برای این‌که وابستگی‌های شما را بردارند و آزمایش کنند که آیا الزامات را دارا هستید یا خیر، باعث شدند که هر جایی که نقطه‌ی اصلی بیماری پیشین‌تان بود درد داشته باشد، یا بیماری دوباره برگردد، به‌طوری که علائم دقیقاً مشابه باشند،‌ همگی برای این‌که ببینند آیا شما به دافا ایمان دارید. وقتی این اتفاق بیفتد چگونه قرار است خود را اداره کنید؟ بشری یا خدایی-- تفاوت فقط در یک فکر نهفته است. اگر آن‌چه بروز کند یک فکر‌ِ درست باشد، و شما این حالت را بگیرید که تمامی این‌ها دروغین هستند، که این نیروهای کهن هستند که مداخله می‌کنند، و به‌ خودتان یادآوری کنید که چه مدت است که دافا را تزکیه‌ کرده‌اید و این‌که چنین چیزی ممکن نیست، اگر این فکر واقعاً از درون بیاید، بلافاصله مشکل ناپدید می‌شود. اما این صرفاً چیزی نیست که شما بگویید و بعد قادر باشید به آن برسید. آن نوع فکر‌ِ‌ درست‌ِ استوار از درون شما می‌آید و این چیزی سطحی یا این‌که فقط به زبان بگویید نیست. فرض کنید برخی از افراد فکر کنند، "اوه، استاد به ما گفت چه بگوییم، پس این چیزی است که خواهم گفت،" اما قلب شما ناپایدار باشد، یا فقط این کار را انجام دهید برای این‌که استاد ببیند، و هنوز به آن قلمرو نرسیده باشید. در این حالت، وقتی این فکر شما بیرون بیاید، قادر نیست آن‌ها را تکان دهد و این قدرت را ندارد که چیزهای نیروهای کهن را شکست دهد. بنابراین مؤثر نخواهد بود. فقط با یک فکر درست ایجادشده توسط تزکیه، آن به موفقیت می‌رسد.

دقیقاً به‌خاطر این‌که بتوانید این چیزها را به‌خوبی اداره کنید،‌ هرگز گفتن این به شما ‌که صادقانه فا را مطالعه کنید و تزکیه‌ی واقعی انجام دهید را متوقف نکرده‌ام، چراکه وقتی افکار درست قوی باشند، واقعاً قدرت خدایی‌گونه خواهید داشت به‌طوری که یک کوه را به‌ دو نیم کند-- فقط با یک فکر آن را به دو نیم کنید. فقط ببینید که آیا نیروهای کهن آن‌وقت جرأت می‌کنند مداخله کنند. وقتی افکار درست شما ظاهر شود، هیچ چیز نمی‌تواند مسیرتان را مسدود کند. بنابراین شاگردانی که بیش‌تر مورد تداخل قرار گرفته‌اند و بدتر از همه مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند، عمدتاً شاگردانی هستند که خیلی کوشا نبوده‌اند، که فا را پیاپی مطالعه نمی‌کنند، یا هنگام مطالعه‌ی فا ذهن‌شان جای دیگری است. همیشه این‌گونه است. به‌هر حال، مریدان دافایی که به‌خوبی تزکیه کرده‌اند، واقعاً نمی‌توانند مورد مداخله-- حتی کمترین مداخله‌ای-- قرار بگیرند. بیش‌تر این‌که افکار درست آن‌ها قوی است و هم‌زمان درحال کمک به دیگران هستند. آن‌ها به‌طور واقعی درحال کمک به استاد هستند فا را اصلاح کند.

مرید: بسیاری از شاگردان در سرزمین چین چیز [زیورآلات] محافظی که "فالون دافا هائو" روی آن‌ها مزین شده‌ است را به‌عنوان مطالب اساسی برای روشن‌گری حقیقت درنظر می‌گیرند و اولین کاری که پس از دیدن شخصی انجام می‌دهند این است که این‌ها را به او می‌دهند. اما حقیقت را به‌طور عمیق روشن نمی‌کنند.

استاد: مسلم است که انجام این کار درست نیست. شما درحال توزیع این چیزها هستید درحالی که نمی‌دانید این شخص درصدد انجام چه کاری است-- "این‌جا می‌روی،‌ یکی بگیر!" (خنده‌‏ی حضار) شاید آن شخصی که آن را به او دادید یک دقیقه قبل در اردوگاه کار مشغول آزار و اذیت مریدان دافا بوده، پس چرا به او یکی بدهید؟ برای چه او را محافظت می‌کنید؟ برای این‌که او را ایمن نگه دارید به‌طوری‌که بتواند آزار و اذیت مریدان دافا را به انجام برساند؟ آن‌چه که نیاز دارید انجام دهید این است که حقیقت را برای او روشن کنید،‌ کاری کنید که او درک کند، و انجام کارهای بد را متوقف کند. وقتی او را به‌طور واقعی نجات داده‌اید آن‌گاه به او یک چیز [زیورآلات محافط] بدهید. این باید عمیق و به‌طور جدی انجام شود. نجات مردم معادل توزیع کردن فلایرها نیست، درحالی که هر فلایری که بیرون داده‌اید به‌حساب می‌آید.

مرید: وقتی شاگردان در سرزمین چین فردی از دوستان یا خانواده را می‌بینند که دچار بیماری وخیمی شده است، به آن شخص می‌گویند که "فالون دفا هائو" را تکرار کند و به او اطمینان می‌دهند که معالجه خواهد شد.

استاد: درخصوص شرایط حال حاضر در سرزمین چین صحبت کنیم، اگر شخصی که [به او گفته می‌شود] واقعاً جرأت این را دارد که در آن موقعیت شیطانی آن را تکرار کند-- و حتی آن را بلند تکرار کند-- آن‌گاه آن شخص معالجه خواهد شد. ( تشویق حضار) اما هیچ تضمینی نیست که اگر یک شخص آن را در موقعیتی که کم‌‏تر سخت باشد تکرار کند مؤثر باشد. دلیل این است که وقتی کسی این شجاعت را دارد که بیرون بیاید و در [موقعیتی] که فشار از طرف شیطان وجود دارد درباره‌‏ی دافا خوب بگوید، متفاوت از این است که در امریکا صرفاً بگردد و همان چیز را بگوید. اگر این‌‏جا بیرون بروید و فریاد بزنید،‌‏ "فالون دافا هائو!"، حتی پلیس هم ممکن است با آن همراه شود و دستی هم به نشانه‌‏ی حمایت از شما، تکان دهد (خنده‌‏ی حضار) چراکه هیچ فشاری موجود نیست. اما با این وجود نیز، اگر وقتی شخص می‌‏گوید "دافا هائو"، آن از قلب او بیرون بیاید، آن‌‏گاه تأثیری خواهد داشت. بنابراین، چه نوع نتیجه‌‏ای داشته باشد، بستگی به نیت شخص و آن‌‏چه که فکر می‌‏کند و نیز محیط پیرامون دارد. اگر شرایط خوب باشد، مسائل راحت و آرام باشد و فشاری نباشد، آن‌‏گاه آن به وضعیت بستگی دارد. این جایی است که قلب شخص عامل تعیین‌‏کننده‌‏ای است.

مرید: برخی از چینی‌‏های سرزمین چین که هرگز فالون گونگ را تمرین‌‏ نکرده‌‏اند به امید به‌‏دست آوردن اقامت، چین را ترک می‌‏کنند. آن‌‏ها به محل‌های تمرین ما می‌‏آیند تا تمرین‌‏ها را یاد بگیرند و در تمام فعالیت‌‏ها عکس می‌‏گیرند. وقتی برای پناهندگی اقدام می‌‏کنند به حکومت دروغ می‌‏گویند. همچنین برخی از مریدان دافای ما برای اعضای خانواده‌‏شان توصیه‌‏نامه تهیه کردند [تا برای پناهندگی اقدام کنند]. آیا انجام چنین کاری مطابق الزامات فا است؟

استاد: وقتی آزار و شکنجه در ابتدا شروع شد مریدان دافا درخصوص این مسائل بحث و گفتگوهای زیادی کردند. من آن‌‏را این‌‏گونه می‌‏بینم. [پی بردن به این‌‏که] آیا شخص، واقعی است امور مربوط به حکومت است و ما به‌‏عنوان مریدان دافا در این خصوص هیچ قدرت اجرایی نداریم. اگر شخص بخواهد یاد بگیرد، و بخواهد که تمرین‌‏ها را انجام دهد، آیا از آموزش دادن به وی امتناع می‌‏ورزید؟ هنوز هم باید به او آموزش دهید. نکته‌‏ی کلیدی این است که درطول این راه، حقیقت را برای او روشن می‌‏کنید. کمک به وی برای این‌‏که درخصوص مسائل روشن شود نکته‌‏ی کلیدی است.

به‌‏طور کلی، مریدان دافا مهربان هستند، بنابراین، اگر آن شخص بخواهد عکس بگیرد، بگذارید بگیرد و همین‌‏طور اگر می‌‏خواهد یاد بگیرد. واقعاً. گرچه اگر در این حالت از فالون گونگ استفاده کند تا پناهندگی سیاسی بگیرد، پس از آن به فالون گونگ مدیون می‌‏شود، و از آن روز به بعد نباید هیچ کاری بدی نسبت به فالون گونگ انجام دهد. اگر انجام دهد، بلافاصله کیفر و مجازات می‌‏گیرد. مجبور خواهد بود تا قرض را بپردازد، و به اندازه‌‏ی مساوی بپردازد. او توانست توسط استفاده از فالون گونگ از چین بیرون بیاید و به ایالات متحده بیاید و بنابراین مجبور خواهد بود عیناً همان اندازه بپردازد. شاید برخی قوانین را نقض کند و به کشورش برگردانده شود، یا به‌‏اندازه‌‏ی برابر مجازات دریافت کند. درحال حاضر، برخی از وکلا کلاس‌‏هایی برای یادگیری فالون گونگ برگزار می‌‏کنند و حتی به مردم می‌‏گویند که جوآن فالون را مطالعه کنند تا شانس‌‏شان برای دریافت پناهندگی را بیش‌‏تر کنند. انگیزه‌‏ی این وکیل هر چه که باشد، او بدهی سنگینی نسبت به فالون گونگ پیدا می‌‏کند. اما با نگاه از زاویه‌‏ی دیگر، این‌‏که مردم را به یادگیری دافا کشاند کار بدی نیست. گرچه این [جویندگان پناهندگی] چین را ترک کردند تا پول به‌‏دست بیاورند و یک زندگی سر و سامان دهند، و سود بردن اولویت اول آن‌‏ها است، حتی آن‌‏گاه نیز، در طول [انجام این کارهای فریبنده] مطمئناً به درکی از فالون گونگ می‌‏رسند و برای این دلیل اصولاً زیاد نگران نیستیم. هرچه باشد این نقش حکومت است که نگران چنین چیزهایی باشد نه ما. بنابراین، بهترین سعی‌‏تان را بکنید تا درگیر [کار] این افراد نشوید و پیوندهای کارمایی منفی با این افراد شکل ندهید.

مرید: استاد، مایلم بپرسم، وقتی درباره‌‏ی تبلیغ شن یون تبادل تجربه می‌‏کنیم، آیا باید موضوع رشد شین‌‏شینگ را مطرح کنیم به‌‏جای این‌‏که فقط درباره‌‏ی کار بحث و گفتگو کنیم؟

استاد: درست است. درخصوص هر کاری که ممکن است باشد، اگر مریدان دافا از عهده‌‏ی این برآیند تا افکار درست قوی‌‏تری داشته باشند،‌‏ امور بهتر پیش خواهد رفت. البته این بدین معنی نیست که این درست باشد که کار فوری را رها کرده فقط بر مطالعه‌‏ی فا تمرکز کرد. اگر این کار را انجام می‌‏دادید یک مشکل می‌‏بود و وقتی مطالعه را تمام می‌‏کردید،‌‏ شخصی که نیاز داشتید با او صحبت کنید رفته بود و کاری که در دست بود نمی‌‏توانست انجام شود. نباید درباره‌‏ی هر چیز بیش از حد متعصب باشید. فا چیزی است که قطعاً باید مطالعه کنید، در موقعیت مناسب و زمان مناسب، و این چیزی است که باید به‌‏طور مناسب به آن بپردازید.

مرید: آیا افکار و شخصیتی که در طول زمان در ما شکل گرفت، نظم و ترتیب‌های نیروهای کهن هستند؟ اگر آن مداخله‌ی‌ قابل‌ملاحظه‌ای برای مطالعه‌ی فای شخص ایجاد کند، چگونه شخص باید به‌طور کامل از آن رها شود؟

استاد: افکار و ایده‌ها، یا عقاید و تصورات گوناگون که در مغز شما شکل می‌گیرند، همگی در طول بازپیدایی‌های شما و مواجه شدن‌تان [با چیزها] در دنیا شکل گرفتند. و هر چه شخص مسن‌تر باشد، بیش‌تر گردآوری کرده است. در سرزمین چین، پدیده‌های بد بیش‌تر و بیش‌تری وجود دارند و به‌طور فزاینده‌ای ظاهر می‌شوند. مردم متوجه شده‌اند که بچه‌های چینی‌ِ سرزمین چین به‌طور تکان‌دهنده‌ای از بچه‌های خارج متفاوت هستند. بچه‌هایی که از چین هستند درباره‌ی همه چیز می‌دانند و بسیار حیله‌گر هستند. واقعاً. چیزهای بد از هر نوعی در آن اجتماع درحال ظاهر شدن هستند و هیچ خط مرزی برای هیچ چیزی وجود ندارد-- خواه روزنامه‌ها باشد، رسانه، رفتار مردم، یا چیزهایی که مردم می‌گویند. سر بچه‌های کوچک با چیزهای نادرست پر می‌شود، بیش‌تر از بچه‌هایی که خارج از چین زنندگی می‌کنند، و از این‌رو از این نظر بیش‌تر شبیه بزرگ‌سالان هستند.

هرچه که وارد ذهن یک شخص می‌شود آن‌جا می‌ماند. موجودات بشری حافظه دارند. درحالی که آن را "حافظه" می‌نامیم، و به‌نظر می‌رسد چیزی مفهومی باشد، اما این‌طور است که درواقع حقیقتاً و به‌طور واقعی چیزی مادی است. وقتی مردم چیزهایی می‌گویند، یا وقتی کسی چیزی را برای شما توضیح می‌دهد، یا سعی می‌کند شما را نسبت به چیزی متقاعد کند، "فلان، فلان، فلان"-- جریان مداومی [از چیزها] به داخل سر شما می‌‏ریزد. مواد واقعی واقعاً به‌‏سمت شما پرتاب می‌‏شوند. وقتی برخی افراد واقعاً برآشفته می‌‏شوند و به مشاجره ادامه می‌‏دهند، درواقع درحال پس زدن تمامی آن چیزها هستند. البته آن‌‏چه که مریدان دافا انجام می‌‏دهند برای مردم، خوب است و سخنان ما از افکار درست نشأت می‌‏گیرد، بنابراین وقتی ما صحبت می‌‏کنیم آن‌‏چه که از دهان ما بیرون می‌‏آید گل‌‏های نیلوفر آبی هستند. برعکس، هیچ‌‏یک از چیزهایی که درون مردم عادی دربین اجتماع شکل می‌‏گیرند به‌‏طور کلی خوب نیستند، و پس از این‌‏که آن چیزها وارد بدن شخص می‌‏شوند درواقع بر او تسلط پیدا می‌‏کنند. ممکن است مردم بگویند که مهم نیست چه چیزی با چشمان خود می‌‏بینند، و اگر دیگر نخواهند چیزی را ببینند صرفاً می‌‏توانند نگاه کردن به آن‌‏را متوقف کنند. اما این صحت ندارد. وقتی بینایی شما با چیزی تماس پیدا کرد، آن چیز وارد شده است. این بدین دلیل است که هر چیزی می‌‏تواند خودش را در بعدهای دیگر تکثیر کند، بنابراین هر چه به چیزی طولانی‌‏تر نگاه کنید، بیش‌‏تر وارد می‌‏شود. بدون توجه به این‌‏که چه چیزی است، خواه در تلویزیون باشد یا روی کامپیوتر، به‌‏محض این‌‏که به آن نگاه کنید وارد می‌‏شود. همان‌‏طور که این چیزهای بد در مغز و بدن‌‏تان بیش‌‏تر انبار می‌‏شوند، درنهایت بر اعمال شما مسلط می‌‏شوند. گفتار شما، طرز تفکر شما، چشم‌‏انداز شما از چیزها-- همگی تحت تأثیر قرار می‌‏گیرند.

مردم محصول محیط‌‏شان هستند. این بدون استثناء‌‏ درست است. و این چیزی نیست که فقط تزکیه‌‏کنندگان درک ‌‏می‌‏کنند، چراکه نسل‌‏های قدیمی‌‏تر مردم عادی نیز در زمانی این را متوجه شدند. در تزکیه‌‏ی شخص، چیزهای انباشته شده به‌‏تدریج از بین می‌‏روند. اما اگر می‌‏خواهید پس از شروع تزکیه همگی آن‌‏ها را یک‌‏دفعه از بین ببرید، به‌‏طورکلی بگوییم، امکان‌‏پذیر نیست. دلیل این است که بیش‌‏تر از یک شب سرد طول می‌‏کشد تا قطعه‌‏ یخی به‌‏ضخامت یک متر شکل بگیرد: سخت است چیزهایی که شکل گرفتند در یک مرتبه از بین بروند، چراکه حرارت کافی را ندارید و به مرحله‌‏ای نرسیده‌‏اید که قادر باشید آن را ذوب کنید. بنابراین قبل از این‌‏که بتوانید آن را ذوب کنید و ازبین ببرید باید کوشش زیادی صرف کنید. اگر امروز به‌‏خوبی تزکیه کنید، این اندازه [از یخ] ذوب می‌‏شود؛ فردا خوب تزکیه‌‏ کنید، و آن اندازه بیش‌‏تر ذوب خواهد شد؛ روز بعد خوب تزکیه کنید، و آن اندازه بیش‌‏تر ذوب خواهد شد. و ذره ذره ادامه می‌‏یابد تا مرحله‌‏ای که افکار درست شما به‌‏طور واقعی کافی باشد. در آن مرحله مقدار حرارتی که تولید می‌‏کنید افزایش خواهد یافت، و قادر خواهید بود تا به‌‏طور کامل آن را ذوب کرده و ازبین ببرید.

پس چگونه است که پس از این‌‏که شخص ظاهراً تمام این چیزها را ازبین برد به‌‏نظر می‌‏رسد افکار بد دوباره در او ظاهر می‌‏شود. و بیش‌‏تر این‌‏که، هر روز افکار درست می‌‏فرستد تا آن چیزها را پاک‌‏سازی کند، اما به ظاهر شدن ادامه می‌‏دهند-- چرا هرگز ازبین نمی‌‏روند؟ حقیقتاً. آن چیزها صرفاً در یک روز وارد نشده‌‏اند ( استاد می‌‏خندند)، و در یک لحظه نیز شکل نگرفته‌‏اند. این دلیل آن است. برخی افراد ممکن است به ذهن‌‏شان برسد که در این حالت، شاید اگر برای کمک از استاد درخواست کنند، استاد تمام آن‌‏ها را برای‌‏شان از بین می‌‏برد. اما آیا آن‌‏گاه درحال کمک خواستن از استاد نیستید که به‌‏جای شما تزکیه کند؟ در انتها، به‌‏عنوان تزکیه‌‏ی شما به حساب نمی‌‏آید. و هرچه که به‌‏عنوان تزکیه‌‏ی شما به حساب نیاید به‌‏معنی این است که شما آن را تزکیه نکردید، بنابراین کوتاهی‌‏هایی در تزکیه‌‏ی شما خواهد بود. بنابراین پس از بازگشت شما به آسمان‌‏‌‏ها، شمار عظیمی از خدایان پس از مشاهده‌‏ی تزکیه‌‏ی شما چگونه عکس‌‏العمل نشان می‌‏دهند؟ در بسیاری از موارد، اگر چیزی را از طریق تزکیه‌‏ی خودتان اداره نکنید، اگر آن تقوای عظیم را به‌‏دست نیاورید،‌‏ و اگر سختی‌‏هایی را [که همراه با تزکیه‌‏ است] تحمل نکنید، به‌‏طوری که استاد در هر قدم از مسیر چیزها را برای شما پاک‌‏سازی کند، آن‌‏گاه آسمان‌‏ها پذیرای شما نخواهند بود. اگر هنوز هم بدهی‌‏های پرداخت نشده داشته باشید قابل‌‏قبول نخواهد بود. آن‌‏چه که بده‌‏کاری است باید پرداخت شود-- این قانون این کیهان است. استاد می‌‏تواند بخشی را برای شما بپردازد، و می‌‏تواند آن‌‏چه را که باید پاک‌‏سازی شود از ذهن‌‏تان پاک‌‏سازی کند، اما، خود شما باید آن قسمتی‌‏ که در روند تزکیه برای شما در نظرگرفته‌‏شده را تزکیه کنید و آن قسمت کمی را که قرار است تحمل کنید، تحمل کنید. آن خطری برای شما فراهم نمی‌‏کند، اما باید درک کنید که تزکیه چیست و چگونه به آن بپردازید. فقط وقتی به بینش‌‏های جدید برسید و رشد کنید است که تزکیه‌‏ به‌‏حساب می‌‏آید.

مرید: ممکن از استاد بخواهم لطفاً در مورد اهمیت نمایش هنر حقیقت، نیک‌‏خواهی، بردباری صحبت کنند؟

استاد: اهمیت نمایش مشابه اهمیت پروژه‌‏های دیگر است، چراکه همگی تلاش‌‏هایی هستند که توسط مریدان دافا برای روشن‌‏ کردن حقیقت و نجات مردم انجام می‌‏شوند. به همین خاطر، شبیه پروژه‌‏های دیگر است.

مرید: استاد محترم، من مرید شما، کار رسانه انجام می‌‏دهم. پرسش من درباره‌‏ی جزئیات طرح‌‏ریزی‌‏هایمان است. برای مثال، وقتی طراحی برنامه‌‏های تلویزیونی را انجام می‌‏دهیم،‌‏ بسیاری از چیزها به روش سنتی انجام نمی‌‏شوند و خیلی تجاری به‌‏نظر می‌‏رسند. آن‌‏ها چیزی نیستند که در زمان‌‏های گذشته وجود داشتند. چگونه باید نیاز به پیمودن مسیر مریدان دافا و نیاز به حرفه‌‏ای بودن را درکنار هم قرار دهیم؟

استاد: درخصوص کارهای عادی فقط به انجام آن‌‏ها اهمیت بدهید. روشی که کارها درحال حاضر در اجتماع انجام می‌‏شوند مسلماً بازتابی از زمانه‌‏ی ما است. اما اگر تصمیم بگیرید که چیزهایی را بسازید که کاملاً بر طبق [چیزهای] قدیمی باشند بدلیل این‌‏که در گذشته هیچ چیز مدرنی در اجتماع وجود نداشته، آن‌‏گاه پی خواهید برد که هیچ کسی چیزهای شما را نمی‌‏خرد. (خنده‌‏ی حضار) هرچه باشد شرایط برای آن را ندارید. امروز جامعه این‌‏گونه که هست می‌‏باشد. فقط به روشی معمول به امور بپردازید و این تقصیر شما به‌‏حساب نمی‌‏آید. نیازی نیست که مریدان دافا به‌‏طور فعالی [چیزهای قدیمی] را تبلیغ کنند. برای شما این کافی است که فقط نقش مثبتی ایفا کنید. می‌‏توانید در هر موقعیتی تزکیه کنید، به‌‏خاطر داشته باشید، و چیزی که تزکیه می‌‏کنید خودتان است. وقتی توسط سود و منفعت مورد وسوسه قرار می‌‏گیرید، وقتی با انتخاب بین خوبی و شرارت مواجه می‌‏شوید، یا انتخاب درست و اشتباه، و وقتی با تصمیم‌‏گیری بین آن‌‏چه باید و نباید انجام دهید مواجه می‌‏شوید، همیشه این موضوعی است از این‌‏که خودتان را کجا قرار می‌‏دهید. فقط خود را درگیر انجام تمرین و تزکیه کنید. درحالی که کتاب را می‌‏خوانید و فا را مطالعه می‌‏کنید، و درحالی که به تزکیه و مطالعه‌‏ی فا بدون کند شدن می‌‏پردازید، حالا فقط موضوع این است که آیا می‌‏توانید خودتان را بیرون در جامعه خوب اداره کنید.

آن‌‏چه که در مدارس امروزه مطالعه می‌‏شود چنین چیزهایی هستند، و این‌‏ها همان چیزهایی هستند که شخص در موقعیت محل کارش انجام می‌‏دهد. بنابراین این موضوعی نیست. این اجتماع چیزی می‌‏باشد که هست، بنابراین تمام کاری که می‌‏توانید انجام دهید این است که به بهترین شکل ممکن به امور بپردازید. وگرنه، اگر کار نکنید و از خانواده‌ی خود حمایت نکنید، آن‌‏وقت چه؟ اگر صرفاً امرار معاش یک موضوعی شود چه؟ تصور کنید اگر به همگی شما گفته بودم که حالا بروید و لباس‌‏های قدیمی بپوشید و به روش‌‏های باستانی کارها را انجام دهید. (خنده‌‏ی حضار) این چیزی نیست که از شما خواستم انجام دهید. زمانه این‌‏گونه است. در آینده به آن چیزی که سنتی بود باز خواهد گشت، مطمئناً، به‌‏طور قطع. اما حالا این‌‏ عملی نخواهد بود. و این مخصوصاً وقتی مردم را نجات می‌‏دهید صحت دارد. باید مطابق اجتماع باشید برای این‌‏که مردم را نجات دهید، یا این‌‏که در این کار موفق نمی‌‏‌‏شوید. اگر برخی رویکردهای عجیب و غریب را برگزینید، مردم فکر می‌‏کنند شما عجیب هستید و اگر هیچ کسی درک نکند چه می‌‏گویید، چگونه مردم را نجات خواهید داد؟

مرید: برای این‌‏که شن یون را در طبقات بالاتر جامعه مشهور سازیم و نتایج بهتری بگیریم باید چه‌‏کار کنیم؟

استاد: خودتان باید سعی کنید و ببینید همان‌‏طور که کارهای واقعی را انجام می‌‏دهید چه چیزهایی مؤثر هستند. وضعیت هر منطقه متفاوت است، و هر قومیتی متفاوت است. برخی کشورهایی هستند که قبلاً کمونیست بودند، برخی همیشه جوامعی عادی داشته‌‏اند، برخی مناطقی با اقتصاد موفق هستند، و برخی وضعیت اقتصادی ضعیفی دارند. همچنین، هر گروهی از مردم درحالی‌‏ که در اجتماع زندگی می‌‏کنند عقاید و تصورات شرطی‌‏‌‏شده‌‏ی فرهنگی متفاوتی را شکل می‌‏دهند. بنابراین، مریدان دافا در هر منطقه باید خودشان امور را اداره کنند. آوردن شن یون برای اجرا چیزی نیست که برای شما اجباری ساخته باشم، چرا که این نیز فقط یک پروژه برای نجات مردم است. منابع مریدان دافا محدود است، و بنابراین اگر این کاری است که می‌‏خواهید انجام دهید، قطعاً باید آن را به‌‏خوبی انجام دهید-- درغیر این‌‏صورت آن را انجام ندهید. من درخواست نمی‌‏کنم که هر شهر دنیا شن یون را برگزار کند. چیزی که می‌‏گویم این است که، اگر این کاری است که واقعاً می‌‏خواهید انجام دهید، آن‌‏گاه باید آن را خوب انجام دهید. درغیر این‌‏صورت آن‌‏ را انجام ندهید.

برخی از افراد فکر می‌‏کنند امسال درخصوص شن یون نسبتاً خوب عمل کردیم چراکه پول از دست ندادیم. آن‌‏ها واقعاً درخصوص آن خوشحال هستند، اما شن یون درنهایت پول از دست داد. آیا می‌‏دانید میلیون‌‏ها دلاری که لازم است تا شن یون هر سال برگزار شود از کجا می‌‏آید؟ مریدان دافا همگی می‌‏دانند که آوردن شن یون می‌‏تواند مردم را نجات دهد، که می‌‏تواند به این برسد، اما اگر نسبت به شن یون مسئولانه عمل نکنید، آن‌‏گاه این یک مشکل است. شن یون در هر منطقه‌‏ای که می‌‏رود برای مریدان دافا تغییراتی در شرایط به‌‏وجود می‌‏آورد، و در عامل نجات مردم پیشرفت ایجاد می‌‏کند، اما شما هم درعوض باید شرایطی را که نیاز دارد فراهم کنید. اگر تصمیم می‌‏گیرید که شن یون را بیاورید، آن‌‏گاه واقعاً مطمئن شوید که آن را به‌‏خوبی انجام می‌‏دهید. و از آن‌‏جا که این استاد است که شخصاً شن یون را هدایت می‌‏کند، اگر منطقه‌‏تان آن را به‌‏خوبی انجام ندهد، آن به‌‏سرعت به من برخواهد گشت.

مرید: درحال حاضر، فرزندان بسیاری از مریدان دفا درگیر امور عادی می‌‏شوند. چه کاری باید انجام دهیم؟

استاد: حقیقتاً. اجتماع بشری یک خم رنگ‌‏رزی بزرگ است. اجتماع بر سر مردم با مریدان دافا درحال رقابت است. و این حتی برای فرزندان مریدان دافا که در این موقعیت زندگی می‌‏کنند نیز صحت دارد: چیزهای بد سعی می‌‏کنند آن‌‏ها را پایین بکشند. اگر فرزند تزکیه نکند، یا محیط خوبی نداشته باشد، آن‌‏گاه واقعاً قادر نخواهد بود آن چیزها را از خود دور کند. اما مسئولیت‌‏های یک مرید دافا عظیم هستند و بنابراین باید نه تنها مردم دنیا را نجات دهیم بلکه آن افرادی که نزدیک ما هستند را نیز نجات دهیم.

مرید: آیا ممکن است لطفاً استاد در مورد ارتباط "صدای امید" با دیگر رسانه‌‏ها صحبت کنند؟

استاد: چیز خاصی درخصوص این ارتباط وجود ندارد،‌‏ چراکه در هر مورد موضوعی از این است که مریدان دافا پروژه‌‏ای را راه‌‏اندازی می‌‏کنند و کار می‌‏کنند تا به هدف مشترکی برسند-- تا موجودات ذی‌‏شعور را نجات دهند. آن را از صمیم قلب انجام دهید. اگر آن را می‌‏خواهید انجام دهید، به‌‏خوبی انجام دهید. درغیر این‌‏صورت آن را انجام ندهید. اگر آن را ضعیف انجام دهید، شیطان به شما می‌‏خندد،‌‏ به نیک‌‏نامی مریدان دافا صدمه می‌‏خورد،‌‏ و عواقب نامطلوبی خواهد داشت. بنابراین، هر کاری باشد که انجام می‌‏دهید، واقعاً باید آن را با تمام جدیت انجام دهید.

تمام مسیرهایی که درطول اعتباربخشی به فا طی می‌‏کنید، هر یک کار و همه‌‏ی آن‌‏ها در کتاب تاریخ ثبت می‌‏شود. کارهایی که به انجام می‌‏رسانید توسط خدایان و بدن‌‏های قانون استاد مورد ارزیابی نهایی قرار می‌‏گیرند. و خالص‌‏ترین چیزها بین آن‌‏ها،‌‏ دقیقاً چیزی است که مسیر شما را بنیان می‌‏نهد، و آن‌‏ها تقوای عظیم شما هستند، آن‌‏چه که استفاده کرده‌‏اید تا بهشت خود را بنیان گذارید. آن‌‏چه که شاکیامونی از طریق کاوش و بررسی به آن روشن‌‏بین شد، "احکام، تمرکز، خرد" بود. همان‌‏طور که می‌‏دانید، آن روش تزکیه‌‏ی وی بود، و آن دربرگیرنده‌ی چیزی است که در طول اشاعه‌‏ی دارمای خودش برای چهل و نه سال به آن رسید. هر خدا چیزهای خودش را که توسط کاوش و بررسی به آن روشن‌‏بین شده، که از قانون بزرگ کیهان به آن‌‏ها رسیده، دارد و از طریق آن‌‏ها است که خودش را کامل می‌‏سازد و بهشت خود را ایجاد می‌‏کند. تمام کارهایی که هر یک از مریدان دافا انجام می‌‏دهند توسط خدایان مورد توجه قرار می‌‏گیرند و هر یک خدایانی دارند که ارزیابی نهایی را ارائه می‌‏دهند.

مرید: افراد فروش تبلیغات در دفتر مرکزی ان‌‏تی‌‏دی‌‏تی‌‏وی لازم دارند که گزارش‌‏گران برای شرکت‌‏های خاصی برنامه‌‏های خبری تجاری و صنعتی رایگان تهیه کنند.

استاد: [پس این درخصوص] تهیه برنامه‌‏های خبری خاص به‌‏صورت رایگان است. اگر می‌‏خواهید رابطه‌‏ی خوبی ایجاد کنید، یا اگر نوعی معامله‌‏ی تجاری وجود دارد که برای دو طرف سودمند است، آن‌‏گاه اشکال ندارد که آن را انجام دهید. اما اگر این‌‏طور نیست، آن‌‏گاه ارزش ندارد که به‌‏طور رایگان آن را انجام داد. اگر در طول انجام این برنامه‌‏ی خبری خاص [به‌‏طور رایگان] مردم نجات پیدا کنند، آن‌‏گاه مخالفتی ندارم. در غیر این‌‏صورت اگر نمی‌‏تواند به این هدف برسد، چرا انجام بدهید؟ از آن‌‏جا که این برگه‌‏ی پرسش این‌‏گونه نوشته شده باید به همراه این سطرها پاسخ دهم.

مرید: مرید شما نمی‌‏تواند این را درک کند. آیا این چهره‌‏ی حرفه‌‏ای ان‌‏تی‌‏دی‌‏تی‌‏وی را مخدوش نمی‌‏کند یا گزارش‌‏گران باید با این وجود نیز صرفاً به بهترین وجه همکاری کنند و به تیم فروش کمک کنند تا این رویکرد را برای جذب مشتریان بالقوه استفاده کنند؟ آیا تیم فروش باید سعی کنند در سریع‌‏ترین زمان ممکن استناندارد حرفه‌‏ای خودشان را بالا ببرند به‌‏طوری که بتوانند در فروش تبلیغات مستقل باشند؟

استاد: واقعاً چیزهای زیادی وجود دارند که ان‌‏تی‌‏دی‌‏تی‌‏وی باید درخصوص آن‌‏ها بهتر عمل کند. نگاه کنید امور در شن یون چگونه اداره می‌‏شوند، و می‌‏توانید ببینید که افراد نمی‌‏توانند صرفاً هر کاری را که می‌‏خواهند، انجام دهند. این یک مشکل است اگر جلسات شما نمی‌‏تواند موضوعات واقعی را حل و فصل کند. اما واقعاً ترجیح می‌‏دهم هیچ کاری درخصوص این نوع موضوعات خاص انجام ندهم، چراکه این‌‏ها چیزهایی در مسیر تزکیه‌‏ی شما هستند که باید آن‌‏ها را به‌‏خوبی اداره کنید. به‌‏هر حال، اگر آن‌‏ها را به‌‏خوبی اداره نکنید،‌‏ واقعاً تأثیر بزرگ منفی بر نجات موجودات ذی‌‏شعور مریدان دافا خواهد داشت.

مرید: پروژه‌‏ای که تیم من روی آن کار می‌‏کند هرگز از استاد نظرخواهی نکرده است. پروژه‌‏ی ما درحال حاضر در موقعیت بحرانی قرار دارد اما هماهنگ‌‏کنندگان نمی‌‏توانند به توافق برسند و تضادها شدید هستند، باعث می‌‏شوند پروژه متوقف شود.

استاد: پس فقط کارها را بر طبق خواست بالاترین فرد مسئول انجام دهید. قبلاً این مشکل را بارها دیده‌‏ام، به‌‏طوری که به این شیوه می‌‏لغزید و یکی پس از دیگری می‌‏افتید. اما امید دارم که پس از این‌‏که افتادید، چیز خوبی از آن یاد بگیرید. همیشه از تجربیات‌‏تان چیزهای بد را برندارید. وقتی چیزهای بد یاد بگیرید،‌‏ درواقع از تفکر بشری استفاده می‌‏کنید تا مسائل را درنظر بگیرید، و زیرک‌‏تر و مکارتر می‌‏شوید که بدین معنی است که درحال بدتر شدن هستید. قبلاً درباره‌‏ی این‌‏که یک شخص بد چیست با شما صحبت کرده‌‏ام: او کسی است که مکار است. درحالی که کسی که خوش‌‏قلب باشد و تفکر او آن‌‏قدر پیچیده نباشد شخص خوبی است. باید درباره‌‏ی مسائل به شکلی سازنده فکر کنید، و وقتی می‌‏لغزید مانند یک تزکیه‌‏کننده به‌‏دنبال دلیل باشید، بپرسید، "کجا اشتباه کردم؟" فقط با ارزیابی مسائل با فا است که قادر خواهید بود از تجربه‌‏تان چیزهای خوبی یاد بگیرید. اگر واقعاً بتوانید از عهده‌‏ی این برآیید که این کار را انجام دهید،‌‏ مسائل قطعاً خوب پیش خواهند رفت. و اگر همگی شما بتوانید این کار را انجام دهید، باور ندارم پروژه‌‏تان بتواند خراب شود. فقط این‌‏طور است که به درون نگاه نکرده‌‏اید یا چیزهای خوب یاد نگرفته‌‏اید. یا به‌‏عبارت دیگر، درباره‌‏ی امور به شیوه‌‏ای که مریدان دافا باید صحبت کنند، صحبت نکرده‌‏اید.

مرید: هنگام انتخاب پروژه‌‏های دافا، آیا این اشتباه است که این را درنظر بگیریم که کدام‌‏یک اجازه می‌‏دهد شخص آن‌‏چه را که خوب یاد گرفته مورد استفاده قرار دهد یا کدام‌‏یک برای پیشرفت شخص مفیدترین خواهند بود، برعکس‌ِ این‌‏که توسط سرپرست آن پروژه متقاعد شود [که به پروژه بپیوندد]؟ این را می‌‏پرسم زیرا آن‌‏ها می‌‏خواهند مریدان مستعد را پیدا کنند تا به‌‏طور تمام‌‏وقت کار کنند، درحالی که عقیده‌‏ی من این است که بهترین راه برای تعامل با جریان اصلی اجتماع و افراد عادی پرنفوذ آن این است که شغلی عادی داشت. آیا ممکن است لطفاً استاد کمک کنند در این خصوص توضیح دهند؟

استاد: با نگاه از زاویه‌‏ی کار عینی نجات مردم، این اشتباه نیست که "این را درنظر داشت که کدام‌‏یک اجازه می‌‏دهد شخص چیزهایی که خوب یاد گرفته را مورد استفاده قرار دهد...در انتخاب پروژه‌‏های دافا." فرض کنید تخصص شما کامپیوتر است، و بیرون می‌‏روید تا تبلیغات [برای رسانه‌‏مان] جمع‌‏آوری کنید. البته اگر بدانید که این نیز چیزی است که در انجام آن توانا هستید، آن‌‏گاه خوب است. به‌‏عبارت دیگر، هر چیزی که یاد گرفته‌‏ایم و مورد استفاده قرار می‌‏دهیم که می‌‏تواند نقش قابل‌‏توجهی در نجات مردم ایفا کند قطعاً بسیار خوب است. اما اگر نتیجه بگیرید که درحالی که در شغلی عادی هستید می‌‏توانید تأثیر بزرگ‌‏تری در نجات مردم داشته باشید، آن‌‏گاه قطعاً با این شکل فکر کردن چیز اشتباهی وجود ندارد. درواقع این چیزها ساده هستند. هرچه که تصمیم می‌‏گیرید انجام دهید،‌‏ آن‌‏ را به‌‏خوبی انجام دهید. اشخاص مسئول برخی از پروژه‌‏ها واقعاً بیرون می‌‏روند تا نیروی کار بگیرند چراکه کمبود شدید نیروی انسانی دارند. "چه اهمیتی دارد در چه چیزی خوب هستید، تا وقتی که بتوانید قرارداد ببنیدید و کار کنید عالی است!" (خنده‌‏ی‌‏ حضار) مسیرتان برای شما است که بپیمایید. حتی وقتی می‌‏لغزید از صحبت کردن خودداری می‌‏کنم. وقتی به‌‏طور واقعی خود شما می‌‏دانید چه‌‏کار کنید عالی خواهد بود.

مرید: به‌‏خاطر کمبود نیروی انسانی، پروژه‌‏های مختلف بر سر تعداد محدود کارکنان رقابت و دعوا می‌‏کنند، به‌‏جای این‌‏که همکاری بین آن‌‏ها را بهبود بخشند.

استاد: وقتی به‌‏طور شدیدی نیاز دارید تا فرد مناسبی را پیدا کنید، اما نمی‌‏توانید، گرایش دارید که عجله کنید و کسی را بگیرید تا کار را شروع کند. متوجه هستم که این چالشی هست که هم‌‏اکنون با آن مواجه هستید. درحال مشاهده‌‏ی این تضادها هستم.

مرید: ممکن است از استاد محترم‌مان بپرسم که با توجه به رژیم سیاسی فعلی ویتنام، آیا [افرادی که آن‌جا زندگی می‌کنند] باید هنوز هم روی روشن‌گری حقیقت برای سرزمین چین کار کنند؟

استاد: وقتی مریدان دافا تحت شرایط سیاسی استثنایی زندگی می‌کنند، برای آن‌ها کافی است که درخصوص امور محلی خوب عمل کنند. وقتی شرایط و موقعیت‌های مناسب وجود ندارد، امور را به زور انجام ندهید. البته، گفته‌ام که بسیاری از مردم در سرزمین چین قابل‌توجه هستند، چراکه پادشاهان ملیت‌های گوناگون از دوره‌های مختلف گذشته، به همراه حیات‌هایی از سطوح بالا که برای شکل دادن پیوندهای تقدیری آمدند،‌ آن‌جا بازپیدا شده‌اند. علی‌رغم این‌که مردم چینی‌ِ امروزه به‌طور غیرقابل تشخیصی تباه شده‌اند-- به‌طوری که رفتار، تفکر و روش آن‌ها برای انجام کارها همگی به‌طور وحشتناکی زشت و زننده شده‌ است-- اما اصل و مبدأ آن‌ها به‌هیچ وجه پست و حقیر نیست و بسیار محتمل است که پادشاه هر قومیتی دربین شما درحال زندگی در آن‌جا باشد. و مریدان دافا در سرزمین چین درحال استفاده از تمام قدرت خود هستند تا روی این مسائل کار کنند. اگر فکر می‌کنید که شرایط مورد نیاز برای کار کردن روی آن‌ها را نیز دارید، آن‌گاه این اشکالی ندارد. اگر ندارید، پس نگران نباشید. تمام مریدان دافای دنیا، شامل مریدان دافا در هر منطقه در سراسر چین، درحال کار کردن روی آن‌ها هستند.

مرید: چه پروژه‌ای برای نجات موجودات ذی‌شعور در افریقا مناسب‌ترین است؟ شن یون؟ تلویزیون سلسله‌ی تانگ جدید؟ یا اپک تایمز؟

استاد: (خنده) هر کدام که به‌بلوغ رسیده است را استفاده کنید. اگر احساس می‌کنید که ان‌تی‌دی‌تی‌وی به‌بلوغ رسیده است، پس آن رویکرد را استفاده کنید. اما اگر شرایط مناسب را ندارید، آن‌گاه آن به انجام نخواهد رسید. اگر این اپک تایمز باشد که به‌بلوغ رسیده است، پس اپک تایمز را آن‌جا راه‌ بیندازید. موضوع این نیست که کدام پروژه بهتر مناسب است. بلکه باید اول درنظر بگیرید که آیا شرایط مناسب برای آن وجود دارد یا خیر،‌ و دوم این‌که، به‌عنوان مریدان دافا باید برای خاطر موجودات ذی‌شعور، به‌روشی عملی درباره‌ی مسائل به‌طور کامل فکر کنید.

مرید: منابع دافا باارزش هستند، چه‌کاری باید انجام دهیم که کل بدنه‌ی مریدان دافا قدر منابع دافا را بدانند؟

استاد: حقیقتاً. شاگردان زیادی هستند که در به‌دست آوردن پول ناتوان هستند، اما در خرج کردن آن اصلاً مشکلی ندارند. (خنده‌ی حضار) هرچه‌قدر زیاد هم باشد، هیچ دودلی برای خرج کردن آن ندارند، و کل آن را به‌سرعت مصرف می‌کنند، به‌طوری که درباره‌ی این فکر نمی‌کنند که این کار چه نتایجی خواهد داشت، درباره‌ی این‌که از کجا آمده است،‌ یا پس از این‌که [پول خرج شد] شرایط ما چگونه خواهد بود. آنان هیچ حس مسئولیتی ندارند. خدایان همگی با نگاه خشم‌‌آلودی درحال مشاهده‌ی افرادی که این‌گونه عمل می‌کنند هستند. تلف کردن منابع دافا معادل مداخله با دافا و آسیب رساندن به آن است. شما منابع محدودی که داریم را هدر داده‌اید، برای وقتی که زمانی می‌رسد که واقعاً مردم را نجات داد چیزی باقی نگذاشته‌اید.

مرید: اصلاح- فا هم‌اکنون به انتها رسیده است،‌ اما کشورها در جنوب‌شرق آسیا هنوز از عهده‌ی این برنیامده‌اند تا میزبان اجرای شن یون باشند. در این‌باره بسیار نگران هستیم. مایلم از استاد درخواست کنم لطفاً ما را نیرو ببخشند به‌طوری که امیدوار بمانیم.

استاد: درواقع، شن یون مجبور نیست که ضرورتاً به آن‌جا برود. اگر رسانه‌های ما مانند اپک تایمز و ان‌تی‌دی‌تی‌وی [آن‌جا] به‌خوبی عمل می‌کنند، تأثیر روشن‌گری حقیقت آن‌ها مشابه خواهد بود. و این‌که، پروژه‌های دیگر نیز می‌توانند عالی باشند. تمام مریدان دافا باید قادر باشند نقشی را که برای آن‌ها درنظر گرفته شده ایفا کنند، چراکه فکر می‌کنم این با خوب انجام دادن کارها توسط شما ارتباط دارد. این‌طور نیست که اگر فقط شن یون بیاید می‌توانید موجودات ذی‌شعور را نجات دهید. شن یون فقط یکی از ابتکارات است. فقط این‌طور است که من درحال اداره‌ی آن هستم چراکه الزامات حرفه‌ای بالا است و اگر یک شرکت بین‌المللی‌ِ اجرای هنرها شبیه این نمی‌توانست به استاندارد هنری در سطح جهانی دست یابد عملی نمی‌بود.

مرید: در سرزمین چین، مردم از طبقه‌ی پایین‌تر و بالاتر درک خوبی از فالون گونگ دارند، اما طبقه‌ی متوسط اغلب از آن اجتناب می‌کنند و به آن توجهی نمی‌کنند. چگونه باید به این افراد دسترسی داشته باشیم؟

استاد: آن‌چه که درحال حاضر در سرزمین چین به‌عنوان "طبقه‌ی متوسط" تصور می‌شود به‌هیچ شکلی جریان اصلی جامعه نیست؛ بلکه یک طبقه‌ی دارای امتیاز است. در گذشته قبل از این‌که آزار و اذیت فالون گونگ شروع شود، بیش از نیمی از طبقه‌ی متوسط به بالای واقعی جریان اصلی جامعه‌ی چین فالون گونگ را پذیرفته بودند. حزب شرور پس از آن، این افراد، جریان اصلی، را به سمت دیگر راند و از آن هنگام طبقه‌ی فاسدی را ایجاد کرده که به‌عنوان هسته‌ی اصلی جامعه عمل می‌کنند. و از این‌رو این‌گونه است که اجتماع چینی تا حد غیرقابل اصلاحی فاسد شده است. البته، آن افرادی که به آن طبقه تعلق دارند شخصاً هنوز هم می‌توانند نجات یابند. آن‌چه که حیاتی می‌باشد این است که آن‌ها مایل باشند به حقیقت گوش کنند.

مرید: آیا وضعیت جاری امور در تایوان چیزی است که وابستگی‌های مریدان دافا به‌بار آورده یا آن نظم‌ و ترتیب نیروی کهن است؟

استاد: من این‌گونه بیان می‌کنم. نیروهای کهن واقعاً نظم و ترتیب‌های خود را آن‌جا عمل کرده‌اند، اما اگر مریدان دافا نتوانند به‌خوبی عمل کنند، آن‌گاه برای شما به‌عنوان افراد، آن مسئله‌ای از تزکیه می‌شود. و اگر مریدان دافای یک منطقه نتوانند به‌خوبی عمل کنند، آن‌گاه آن منطقه مشکلاتی را تجربه خواهد کرد که توسط وابستگی‌های بشری به‌بار آمده است-- مشکلات زاده شده از وابستگی‌هایی که بین شاگردان‌مان یافت می‌شوند. بنابراین، اگر درخصوص موضوع خاصی هنوز هم بیش‌تر مریدان دافای تایوانی به‌خوبی عمل نکرده باشند، آن‌گاه آن واقعاً بر وضعیت امور آن منطقه اثر خواهد گذاشت. البته، نمی‌گویم که مریدان دافای تایوانی خوب عمل نکرده‌اند؛ برخی چیزها مداخله‌ی نیروی کهن هستند. برای مثال، اگر مریدان دافای ما قبلاً وابستگی‌های بشری‌ای که باعث شد همراه با خطوط حزب سیاسی آبی- سبز به‌طور تفرقه‌افکنانه‌ای فکر کنند را نمی‌داشتند، وضعیت امروز بهتر می‌بود. من این را از هم زمان شروع مکرراً مطرح کردم، چراکه می‌دیدم که نتایج چه خواهد بود. اما، برخی از شاگردان به رابطه‌های سیاسی بیش‌تر از تزکیه بها دادند. واقعاً سخت است که وابستگی‌های بشری را از بین برد.

مرید: مایلم از استاد درخواست کنم که درخصوص مورد زیر کمک کنند روشن شویم: اخیراً بسیاری از فعالیت‌های دافا در مالزی با انواع و اقسام مزاحمت‌ها مواجه شده است. آیا این به‌خاطر وجود کوتاهی‌هایی در تزکیه‌ی ‌ما است، به‌خاطر این‌که خوب همکاری نکرده‌ایم، یا به‌خاطر موضوعات دیگر است؟

استاد: دلایل بیرونی وجود دارد، یعنی، مزاحمت از طرف دسته‌ی ح‌ک‌چ. می‌توانید مطمئن باشید. اما درخصوص امریکای شمالی، دیگر نمی‌تواند برای اجراهای شن یون مزاحمت ایجاد کند، چراکه تئاترها یکدیگر را از مسائل آگاه می‌کنند. وقتی سعی می‌کند مزاحمت ایجاد کند، شاگردان‌مان می‌روند به آن‌ها کمک کنند نسبت به مسائل روشن شوند. و خود تئاتر به تئاتر قبلی [تور ما] زنگ می‌زند و می‌پرسد که اجراها آن‌جا چگونه بودند، و برنامه چگونه بود. سپس تئاتر قبلی به آن‌ها می‌گوید که این‌ها فوق‌العاده بودند، و برنامه را برای آن‌ها توصیف می‌کند. آن‌ها می‌پرسند که چگونه یک مقام رسمی از کنسول‌گری چین به آن‌ها زنگ زده و سعی کرده دخالت کند. و می‌خواهند بدانند چرا ایمیل‌های جعلی با این یا آن اسم دریافت کردند و تلفن‌های ناشناس به همراه نامه‌ها، انواع و اقسام چیزهای منفی می‌گویند. سپس پی می‌برند که تئاتر قبلی همین چیزها را دریافت کرده است. به این شکل، تئاتر قبلی و نیز تئاتر فعلی همگی درباره‌ی مأموران مخفی ح‌ک‌چ و کارهای کنسول‌گری چین آگاهی پیدا می‌کنند.

 اما درخصوص مناطق دیگر [غیر از امریکای شمالی]، باید بپرسم که آیا آن‌جا مریدان دافای ما که میزبان شن یون هستند واقعاً سعی و کوشش زیادی برای آن صرف کرده‌اند؟ و این مخصوصاً برای اروپا صحت دارد. هر سال زمانه‌ی سختی دارید که حتی سود و مخارج را برابر کنید، و حالا درحال فکر کردن درباره‌ی این هستم که آیا شرکت باید به آن‌جا برود. نمی‌توانید به این شکل ادامه دهید. باید این وضعیت را به‌طور جدی اداره کنید. منابع انسانی، مادی و مالی عظیمی مصرف می‌شود، بنابراین چرا آن را خوب انجام نمی‌دهید؟ اگر نتوانید آن را خوب انجام دهید، شاید باید متوقف کنید و به‌جای آن، پروژه‌های دیگر را انجام دهید، که این‌قدر پرمسئولیت نخواهند بود.

مرید: پس از اجراهای شن یون،‌ تعداد افراد عادی که مایل هستند فالون گونگ را یاد بگیرند زیاد می‌شوند. آیا باید برای اشاعه‌ی فا جلسات تمرین بیرون بیش‌تر و فعالیت‌های بیش‌تری را سازمان‌دهی کنیم؟

استاد: اگر مردم درحال آمدن هستند تا آن را یاد بگیرند، آن‌گاه آن فعالیت‌ها را سازمان‌دهی کنید. آیا همه‌ی کارهایی که مریدان دافا درحال انجام آن‌ها هستند برای نجات مردم نیست؟

مرید: در محل ما، یک‌بار             پس از این‌که یک فیلم روشن‌گری حقیقت پخش شد، یکی از هماهنگ‌کنندگان یک صندوق جمع‌آوری را چرخاند و شاگردان را یکی یکی ترغیب کرد تا کمک مالی ارائه دهند.

استاد: آن شخصی که به آن اشاره می‌کردید هر کسی که بود، هر کسی که جمع‌آوری را به عهده گرفت و افراد را یکی یکی ترغیب کرد تا کمک کنند، باید آن پول را برگرداند.

مرید: برخی از شاگردان احساس کردند که این رویکرد آموزش‌های فای استاد درباره‌ی جمع‌آوری پول را نقض می‌کرد، و از بخشش امتناع ورزیدند. اما، شاگردانی بودند که مشارکت کردند و ظاهراً بلافاصله بیش از چهار هزار دلار جمع‌آوری کردند. اما حتی پس از این، شاگردان هنوز در حال بحث و گفتگو در این خصوص هستند و نمی‌توانند به یک جمع‌بندی برسند. صادقانه از استاد درخواست می‌کنم این موضوع را روشن کنند.

استاد: پاسخ من برای شما این است: هر کسی که آن را جمع‌آوری کرده باید برگرداند.

مرید: برای تبلیغ شن یون،‌ انجمن دافای سیدنی در یکی از جلسات مطالعه‌ی گروهی آنلاین که کل استرالیا را دربرمی‌گیرد،‌ از همه درخواست کرد که پول ببخشند تا کمک کند هزینه‌های شاگردان تایوان که به استرالیا می‌آمدند تا آموزش برگزار کنند را جبران کند. آیا این درست بود؟

استاد: اگر استاد چنین کارهایی را انجام نمی‌دهد، شما هم نباید [انجام دهید]. چیزهای زیادی هستند که واقعاً باید درنگ کنید و درباره‌ی آن بیندیشید.

مرید: برخی از قضات خارج از چین هم‌سو با عدالت رای می‌دهند، اما پس از آن توسط شیطان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، که منجر به نتیجه‌ای منفی شد. آیا این به وابستگی‌های خاصی که بین مریدان یافت می‌شود ارتباط دارد؟ چگونه می‌توانیم بهتر عمل کنیم؟

استاد: مریدان دافا آن‌چه را که قرار بوده، انجام دادند. نیروهای کهن دیدند که تأثیر آن درحال افزایش بود، و تأثیری که روی شیطان داشت طوری بود که به نفع شما می‌شد، بنابراین اقدام کردند تا مشکل درست کنند. اما بسیاری از چیزها این‌قدر ساده نیستند. وقتی مریدان دافا پر از افکار درست باشند، یا درحال انجام کاری باشیم که واقعاً برای انجام آن فراخوانده شده باشیم، آن گاه خدایان مشارکت خواهند کرد و کمک ارائه خواهند کرد. هر دو سناریو وجود دارند.

مرید: چگونه بین هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان دسته‌‏بندی به‌‏وجود می‌‏آید؟ و چه کاری باید انجام دهیم تا آن‌‏ها را ازبین ببریم؟

استاد: وقتی وابستگی‌‏های بشری به‌‏هم برخورد کنند، و افراد از نگاه کردن به درون امتناع ورزند، به‌‏طوری که هر یک چیزها را با تفکر بشری نگاه کنند و دیگران را حقیر بشمرند، درطول زمان دسته‌‏بندی‌‏هایی شکل خواهد گرفت. و شبیه مردم عادی، از موافقت با یکدیگر دست می‌‏کشند. به‌‏جای آن، به مسائل با افکار مثبت نگاه کنید، و اگر هر دو طرف بتوانند از عهده‌‏ی این برآیند تا به‌‏دنبال کوتاهی‌‏های خودشان باشند،‌‏ و هر دو طرف به‌‏طور واقعی بهتر عمل کنند، آن‌‏گاه خواهید دید که طرف دیگر تغییر می‌‏کند و آن شخص به‌‏دنبال کوتاهی‌‏های خودش خواهد بود. اگر بتوانید این کار را انجام دهید، هیچ‌‏گونه دسته‌‏بندی به‌‏وجود نخواهد آمد. از بین بردن دسته‌‏بندی‌‏ها تفاوتی ندارد. شما هر دو یک فا را تزکیه می‌‏کنید، و هر دو یک تقدیر را دارید. بنابراین اگر چیزی وجود دارد که صرفاً نمی‌‏توانید بر آن فایق آیید،‌‏ آن‌‏گاه با شخص دیگر گفتگویی رو در رو داشته باشید و واقعاً مایل باشید هر کوتاهی‌‏ از طرف خودتان که او ممکن است اشاره کند را بپذیرید. آن‌‏گاه آیا مشکل حل نخواهد شد؟

مرید: مایلم از استاد بپرسم: بین تبلیغ رسانه‌‏ها مانند ان‌‏تی‌‏دی‌‏تی‌‏وی و اپک تایمز، و روشن‌‏گری حقیقت درباره‌‏ی فالون گونگ، چگونه باید بهترین تعادل را بین این دو برقرار کنیم؟

استاد: خود تبلیغ اپک تایمز و ان‌‏تی‌‏دی‌‏تی‌‏وی به‌‏عنوان روشن‌‏گری حقیقت عمل می‌‏کند و افرادی که هنگام تبلیغ این رسانه‌‏ها با آن‌‏ها برخورد می‌‏کنید دقیقاً‌‏ افرادی هستند که برای آن‌‏ها حقیقت را روشن کنید. یعنی، در تعامل با افراد می‌‏توانید حقیقت را برای آن‌‏ها روشن کنید. درخصوص این‌‏که این چیزها را در شرایط خاص چگونه اداره کنید، درطول کارتان تجربه به‌‏دست خواهید آورد. فقط با شخص صحبت کنید و برطبق هر چیزی که فکر می‌‏کنید مناسب آن شخص است رویکردتان را تعدیل کنید.

مرید: در منطقه‌‏ی ما فقط دو یا سه تمرین‌‏کننده وجود دارد. درحالی که بحث می‌‏کردیم که آیا میزبان شن یون باشیم،‌‏ به این نتیجه رسیدیم که نیروی انسانی بسیار کمی داریم، و بنابراین نگرانی‌‏هایی داشتیم. مایلم بپرسم که آیا این موردی از این است که افکار درست کافی نداریم؟

استاد: اگر فقط دو یا سه تمرین‌‏کننده دارید، آن‌‏گاه مسلم است که نیروی انسانی کافی ندارید؛ گرچه افراد می‌‏توانند باعث شوند چیزهایی اتفاق بیفتند. این‌‏که فکر کنید افراد خیلی کمی دارید مشکلی از افکار درست نیست. اما در برخی از مناطق فقط دو تمرین‌‏کننده بودند، اما دو اجرا در تئاتری برگزار کردند که بیش از دو هزار صندلی داشت،‌‏ و تمام صندلی‌‏ها پر شدند. و در این سال‌‏ها تعداد قابل‌‏توجهی از این موارد شبیه این واقعاً وجود داشته است. در برخی موقعیت‌‏ها تماماً به این بستگی دارد که چگونه به امور می‌‏پردازید. اگر واقعاً قصد دارید آن را انجام دهید، و می‌‏خواهید آن را انجام دهید، آن‌‏گاه با کمال خلوص انجام دهید. در برخی از موارد دیگر، افراد احساس کردند که تعداد کافی ندارند، و بنابراین در جستجوی کمک از طرف مردم عادی بودند یا شرکتی عادی پیدا کردند تا به‌‏عنوان نماینده‌‏ی آن‌‏ها عمل کند. این یک مشکل است. آن‌‏هایی که این کار را کردند، با آن رویکرد، عدم موفقیت را تجربه کردند، و دچار ضررهای مالی شدند. دلیل این است که اعتباربخشی به فا و روشن‌‏گری حقیقت کارهایی هستند که مریدان دافا قرار است انجام دهند، و کار مردم عادی نیست. آن‌‏ها چنین تقوای عظیمی ندارند، و هر چه‌‏قدر هم آن شرکت بزرگ باشد،‌‏ اهمیتی ندارد. اگر مطمئن نیستید که چگونه کارها را انجام دهید،‌‏ می‌‏توانید از این شرکت‌‏ها درخواست کنید که مشورت‌‏های حرفه‌‏ای به شما ارائه دهند یا مقداری تبلیغات انجام دهند. این اشکالی ندارد. مسائل فقط وقتی به انجام می‌‏رسند که شما افرادی باشید که نقش اصلی را ایفا می‌‏کنید.

مرید: هنگام تعامل با هم‌‏تزکیه‌‏کنندگانی که گرایش دارند افکار درست کمتری بفرستند یا از میان سختی‌‏هایی گذر می‌‏کنند، بدنم احساس ناخوشایندی دارد، و گاهی اوقات حالتم زیاد خوب نیست.

استاد: برخی از احساس‌‏ها درواقع ممکن است واقعی نباشد. برای مثال،‌‏ یک مرید دافا ممکن است بسیار عالی تزکیه کرده باشد،‌‏ اما بدون توجه به این‌‏که چگونه به‌‏خوبی تزکیه می‌‏کند، هنوز هم یک موجودی بشری است که تزکیه می‌‏کند، و تا وقتی که به کمال نرسیده باشد، ترکیبی از هر چه که یک بدن بشری را در تمام سطوح می‌‏سازد خواهد بود، و کارما در بدنش وجود خواهد داشت. اگر هنگامی که در روند صعود یا ریختن کارما، یا ریختن این چیزها قرار دارد با او برخورد کنید، ممکن است فکر کنید، "اوه، بدن او مملو از چی سرد است" یا "چی سیاه" و این‌‏که "او واقعاً به‌‏طور ضعیفی تزکیه کرده است." اما این‌‏طور نیست. وقتی یک تزکیه‌‏کننده کارما می‌‏ریزد، آن درحال تبدیل می‌‏باشد، و تمام چیزی که یک ناظر می‌‏تواند حس کند میدان [این کارما] است. اما هیچ تأثیر زیان‌‏باری بر دیگران ندارد. شخصی که درحال ریختن کارما است در روند صعود قرار دارد، و بیش‌‏تر این‌‏که، این روی می‌‏دهد دقیقاً به‌‏خاطر این‌‏که او خوب تزکیه است.

درحال حاضر تمام چیزهایی که برخی از افراد می‌‏توانند ببینند چیزهایی از سطوح بی‌‏نهایت پایین هستند. هیچ‌‏کسی نمی‌‏تواند تصویر واقعی چیزها را ببیند، یا ببیند که یک شخص چه‌‏قدر خوب تزکیه‌‏ کرده است. تمام چیزی که می‌‏تواند مشاهده شود جنبه‌‏ای است که به‌‏طور کامل از اصلاح- فا گذر نکرده است یا تزکیه را کامل نکرده است. شبیه چیزی است که یک لحظه پیش گفتم. آن‌‏چه که شاکیامونی درک کرد که بالاترین شکل کیهان است چهار عنصر بزرگ بود-- یعنی خاک،‌‏ آب، آتش و باد. اما چه چیزی این چهار عنصر بزرگ از شکل می‌‏دهد؟ و بنیاد نهایی خاک، آب،‌‏ آتش و باد چیست؟ عالم در هیچ زمینه‌‏ای دیگر خوب نبود و شروع کرده بود تا منحط و فرسوده شود. آن‌‏چه که دیده شد درواقع چیزی نبود که برای کیهان بزرگ‌‏تر بنیادی باشد، بلکه فقط چیزی بود که برای سیستم کیهانی کوچک منفردی در سطح کوچک خاصی بود. اما کیهان این‌‏قدر بزرگ است که غیرقابل مقایسه می‌‏باشد، و سیستم‌‏های بی‌‏شماری شبیه این وجود دارد. چه کسی می‌‏توانست بداند که سرنوشت بزرگ‌‏ترین کیهان چه می‌‏بود؟ چه کسی می‌‏تواند بداند که نتیجه‌‏ی تمام کارهایی که مریدان دافا درحال انجام آن‌‏ هستند چه خواهد بود؟ چه کسی می‌‏تواند از وضعیت‌‏های حقیقی اما مهر و موم شده‌‏ی مریدان دافا که خوب تزکیه کرده‌‏اند آگاه باشد. حتی وقتی استاد کارما را برای موجودات ذی‌‏شعور ازبین می‌‏برد زجر می‌‏کشد، و بدنش همه نوع [حالات] را خواهد داشت. پس آیا آن افرادی که سطح‌‏شان بسیار محدود است، و افرادی که نمی‌‏توانند تصویر واقعی چیزها را مشاهده کنند نیز می‌‏خواهند فکر کنند که استاد مشکلاتی دارد؟ و در آن اوقات من برای موجودات ذی‌‏شعور درحال تحمل کارمای گناه هستم، که در بین آن‌‏ها افرادی هستند که نمی‌‏توانند تصویر واقعی چیزها را مشاهد کنند، گرچه این توانایی را دارند که ببینند.

چشم سوم برخی از افراد باز است، اما درواقع این مسئله تزکیه‌‏ی آن‌‏ها را سخت‌‏تر ساخته است. وقتی چشم‌‏ سوم‌‏شان باز باشد نیروهای کهن سختی‌‏ها و آزمایش‌‏هایی را برای آن‌‏ها برنامه‌‏ریزی می‌‏کنند. و این برای آن‌‏هایی که به خود اجازه دادند توسط مسیرهای کوچک‌‏تر مورد مداخله قرار گیرند و فکر می‌‏کنند که چیزی خاص هستند مخصوصاً صحت دارد. اما هیچ هم‌‏چو چیزی نیست. آن‌‏ها کاملاً فریب خورده و در آن فرو افتادند، غیرمنطقی و عجیب و غریب رفتار می‌‏کنند. اما وضعیت واقعی امور چیزی است که تزکیه‌‏کنندگان مطلقاً از دیدن آن‌‏ها ممنوع شدند. و به‌‏ویژه این برای افرادی که در وضعیت قفل‌‏نشده و باز تزکیه می‌‏کنند این‌‏چنین است. به آن‌‏ها فقط اجازه داده شده چیزهایی که برای‌‏شان درنظر گرفته شده و چیزهایی که برای خاطر آن‌‏ها نظم و ترتیب داده شده را ببینند؛ اجازه ندارند چیزهایی که برای چشم‌‏هایشان درنظر گرفته نشده را ببینند، چراکه هنوز درحال تزکیه هستند. اگر تزکیه‌‏کننده واقعاً تزکیه کردن را متوقف کند، آن‌‏گاه کاملاً سناریوی متفاوتی است.

بارها و بارها شرح دادم که هیچ کسی نمی‌‏تواند وضعیت واقعی چیزها را ببیند، چراکه آن شبیه چیزی نیست که این‌‏جا در این کیهان کهن متجلی می‌‏شود درحالی که هنوز درمیان روند تاریخ قرار دارد. هیچ‌‏ یک از آن‌‏ها دیگر وجود ندارند. همان‌‏طور که می‌‏دانید، در گذشته هر جهانی که بد می‌‏شد-- بدون توجه به سطحی که در آن بود-- تا وقتی که دیگر خوب نبود،‌‏ از بین می‌‏رفت، به‌‏طوری که فاجعه‌‏های بزرگ و کوچکی برای آن اتفاق می‌‏افتاد. اما تمام چنین اتفاقاتی بخشی از کیهان کهن بود، چراکه در زمان خلق این کیهان، چیزها از آغاز تا پایان در یک زمان و هم‌‏زمان بنا نهاده شدند، به‌‏طوری که همگی به‌‏طور هم‌‏زمان به‌‏وجود آمدند، گذاشتند موجودات ذی‌‏شعور، درون آن محدوده، آن را ‌‏زندگی کنند. یک زندگی قرار است یک مسیر را بپیماید، مسیری که پیشاپیش به‌‏وجود آمده بود، از آغاز تا پایان. دقیقاً مانند متن یک نمایش، تمام آن را دارد، به‌‏طوری که مردم از ابتدا تا پایان فقط سهم خود را اجرا می‌‏کنند. فقط این‌‏طور است که در کیهان عظیم زمان‌‏ها و بعدهای مختلفی وجود دارد. وقتی شخصی که بدنش در یک بعد آهسته قرار دارد قادر است زندگی و دوره‌‏ی زندگی موجودی در بعد سریع را ببیند، تمام زمانی که طول می‌‏کشد کسری از ثانیه است-- و حتی کل دوره‌‏ی آن هستی جهان [بعد سریع] ممکن است دیده شود،‌‏ چراکه آن به‌‏طور هم‌‏زمان در آن فضا وجود دارد. تمام این‌‏ها در همان زمان وجود دارد. این، زمان است که آن را به زمان- مکان‌‏ها و زمان- محیط‌‏های مختلف تقسیم کرده است. اما درحال حاضر، دیگر چیزها این‌‏طور نیستند. این بدین‌‏ دلیل است که کیهان درحال گذر از اصلاح- فا است. هیچ چیزی به‌‏هیچ وجه دیگر به‌‏اندازه‌‏ی کافی خوب نیست، تمام این‌‏ها کارشان تمام است. آن‌‏چه که در گذشته خوب بود هماهنگ و دوباره‌‏ساخته شده است، درحالی که آن‌‏چه که بد بود برداشته شده‌‏ است. درخصوص کیهان کهن و حیات‌‏های آن، هر چیزی که کاملاً جدید است مطلقاً هیچ ارتباط و پیوستگی با آن‌‏ها ندارد. حیات‌‏هایی در کیهان کهن که حیات‌‏هایی در کیهان جدید نخواهند شد هرگز نخواهند دانست کیهان جدید شبیه چیست. به‌‏عبارت دیگر، تا وقتی که در کیهان کهن هستید، هرگز نمی‌‏دانید کیهان جدید چه شکلی است. بدون توجه به این‌‏که سطح یک خد در دنیای امروز چه‌‏قدر بالا است، تا وقتی که از میان اصلاح- فا گذر نکرده باشد، از [کیهان جدید] آگاه نخواهد بود. هیچ کسی ارزش آگاهی از آن را ندارد، به‌‏جز کسی که آن را اصلاح می‌‏کند، چراکه حتی بالاترین خدایان در کیهان درحال مواجه شدن با اصلاح- فا هستند و درحال آزمایش هستند که آیا می‌‏توانند موفق شوند و بمانند. پس، از این منظر، آن‌‏هایی که در سطوح پایین درحال تزکیه هستند اما چشم سوم‌‏شان باز است واقعاً چیزی نیستند. یک‌‏بار که وابستگی‌‏های بشری فعال شود، باعث می‌‏شود افراد غیرمنطقی رفتار کنند و فراموش کنند چه کسی هستند.

مرید: ممکن است بپرسم که آیا گروه موسیقی سرزمین خدایی در اروپا مهم است؟

استاد: تا وقتی که برای نجات مردم مورد نیاز می‌‏باشد، آن‌‏گاه مهم است. وقتی مورد نیاز نباشد، آن با اهمیت نیست. گروه موسیقی سرزمین خدایی وقتی برای اجرای نقش در روند نجات مردم مورد نیاز است مهم می‌‏باشد. با این‌‏حال،‌‏ در تفکرتان به افراط و تفریط نروید. اگر حالا که شنیدید استاد گفت که این گروه برای نجات مردم مهم است بروید و هر روز تمام وقت ترومپت تمرین کنید، پس این خوب نیست. مریدان دافای من، وقتی چیزهایی مورد نیاز هستند، بروید و آن‌‏ها را انجام دهید. وقتی مورد نیاز نیستند، و پروژه‌‏های دیگر نیازمند هستند، آن‌‏گاه بروید و روی آن پروژه‌‏های دیگر کار کنید. من این‌‏گونه به آن می‌‏نگرم.

مرید: آیا می‌‏توانیم قبل از یک اجرای شن یون گروه موسیقی سرزمین خدایی را به یک شهر ببریم، به‌‏طوری که مردم آن‌‏جا همگی درباره‌‏ی فالون گونگ مطلع شوند؟

استاد: در اجتماع غربی نباید این کار را انجام دهید. من درحال معرفی شن یون به‌‏صورت یک شرکت اجرای هنری مستقل و در سطح جهانی هستم، بنابراین مطلقاً نباید بروید و آن را به چیزی شبیه محصولات ارزان که مردم در بازار جار می‌‏زنند تبدیل کنید. من نیازی ندارم که قبل از نمایش به خطوط مقدم پیش بروید، چراکه خودم مسائل در بعدهای دیگر را اداره خواهم کرد. ( تشویق)

البته در این‌‏که می‌‏خواهید در آن منطقه آگاهی درباره‌‏ی فالون گونگ را بالا ببرید چیز اشتباهی وجود ندارد، اما نمی‌‏توانید آن‌‏چه را که توصیف کردید انجام دهید. نیازی ندارید که اصرار داشته باشید به مردم بگویید که شن یون با فالون گونگ ارتباط دارد و برای آن هیاهویی برپا کنید. من این ارتباط را پنهان نمی‌‏کنم، اما عمداً هم به‌‏دنبال این نیستم. می‌‏دانید، با نگاه به سه یا پنج دهه‌‏ی گذشته، هشتاد درصد مردم دنیا یا بیش از آن، اعتقادات مذهبی داشتند، به‌‏طوری که تقریباً تمام اعضای برخی از شرکت‌‏های نمایشی اشخاصی با اعتقادات کاتولیک یا مسیحی بودند. اما هرگز نمی‌‏شنیدید که قبل از اجراهای‌‏شان اعلام کنند، "ما مسیحیانی هستیم که آمده‌‏ایم تا اجرا داشته باشیم" یا "ما کاتولیک‌‏هایی هستیم که آمده‌‏ایم تا اجرا داشته باشیم." آیا هیچ کسی چنین چیزهایی می‌‏گفت؟ حتی گروه‌‏های اجرا که از جانب رژیم حزب شیطانی اهریمنی اداره می‌‏شوند، که تمام دنیا می‌‏دانند که درحال انجام این کار هستند، قبل از نمایش وابستگی خود به حزب را افشا نمی‌‏کنند. پس چرا ما باید این‌‏قدر خودمان را برای انجام این کار مجبور کنیم؟ آیا این تحمیل استاندار مضاعف [بر خودمان] نیست؟ بله، مشکل‌ِ تحت آزار و اذیت بودن فالون گونگ وجود دارد. اما درحالی که از این موضوع اجتناب نمی‌‏کنم، در عین حال به‌‏صورت فعالانه‌‏ای نیز درباره‌‏ی آن صحبت نمی‌‏کنم. به خودتان اجازه ندهید توسط افرادی که نیروهای کهن کنترل‌‏شان می‌‏کنند نوسان پیدا کنید. روشی که من امور را اداره می‌‏کنم شبیه طوری که شما اداره می‌‏کنید نیست، که به‌‏راحتی نوسان پیدا کنم.

مرید: دقیقاً چگونه باید رابطه‌‏ی بین سه رسانه‌ی عمده‌‏مان و انجمن دافا را اداره کنیم؟ و همان‌‏طور که به کارمان می‌‏پردازیم چگونه باید این را به‌‏طور درستی اداره کنیم؟

استاد: اگر شما در یکی از سه رسانه‌ی عمده یا در پروژه‌‏ی دیگری هستید، تا وقتی که شاگردی در انجمن دافای آن محل هستید، باید رابطه‌‏ی همکاری خوبی با انجمن داشته باشید. اگر انجمن یک برنامه، یک گروه بزرگ مطالعه، یا هر چه که ممکن است باشد را ترتیب دهد، و از شما درخواست کند که بخشی از آن باشید، پس تا وقتی که گرفتار نباشید باید بروید و شرکت کنید. اگر فکر می‌‏کنید که واقعاً خیلی گرفتار هستید، پس البته قابل درک است و مشکلی نیست. اما به‌‏عنوان شاگردی از دافا، هرچه باشد شاگردی از آن منطقه هستید. رسانه‌‏های ما با ابتکارات خود شاگردان ما برپا شدند، و حتی من نمی‌‏توانم بگویم که آن‌‏ها باید تحت حوزه‌‏ی آن انجمن باشند، چراکه انجمن فقط مراقب تزکیه است. حالا درخصوص شما به‌‏صورت انفرادی، یک تزکیه‌‏کننده هستید، و بنابراین ضرورتاً تحت تصدی هماهنگی انجمن دافا در محل خودتان هستید. این شبیه رابطه‌‏ی من با شما است: آیا می‌‏توان گفت چون هر مرید دافا پروژه‌‏ای دارد که به آن گره خورده است، که متعلق به آن پروژه است، و نیازی نیست که من، استادش، دیگر مراقب او باشم؟ خیر، این‌‏گونه نیست. هنوز درحال تزکیه کردن هستید و بنابراین استاد هنوز هم باید مراقب شما باشد. این چیزها این‌‏گونه به هم ربط دارند.

مرید: شاگردان دافا در تایوان مطالعه‌‏ی گروهی فا را یک "مجلس خواندن" می‌‏نامند. آیا این مناسب است؟

استاد: خیر، زیاد مناسب نیست. باید با جدیت کامل با تزکیه‌‏ی دافا برخورد کنید. سعی نکنید متفاوت باشید و اصطلاحات جدیدی مانند آن درست کنید. اصطلاحاتی که توسط من استفاده نشده را در فا مخلوط نکنید، مخصوصاً چیزهایی از مذاهب گذشته یا افراد عادی دیگر. هم‌‏چنین نباید از روی بی‌‏فکری چیزهای کسب شده از دیگر شکل‌‏های تزکیه را به دافا بیاورید. برخی از چیزها هنوز پیام‌‏هایی را حمل می‌‏کنند و این‌‏ها می‌‏توانند به‌‏آسانی توسط چیزهای بد مورد استفاده قرار گیرند.

مرید: پس از این‌که استاد درباره‌ی همکاری با هماهنگ‌کنندگان صحبت کردند، برخی از شاگردان این معنی را گرفتند که آن‌ها باید فقط برطبق طرح‌های هماهنگ‌کننده عمل کنند و فکر می‌کنند که اگر فقط منتظر بمانند تا هماهنگ‌کننده امور را سازمان‌دهی کند همه چیز خوب است. و وقتی برای آن‌ها کاری سازمان‌دهی نشده که انجام دهند، به‌طور فعالانه‌ای به‌دنبال کارهایی که می‌توانند انجام دهند نمی‌روند و درخصوص نجات موجودات ذی‌شعور فعالانه عمل نمی‌کنند.

استاد: هماهنگ‌کنندگان فقط کارها را برطبق نیاز برنامه‌ریزی می‌کنند. آن‌ها نمی‌توانند تک تک روزها برای شما طرح‌ریزی کنند. البته وقتی هیچ فعالیت‌های گروهی ترتیب‌داده شده وجود ندارد باید به‌طور فعال و داوطلبانه کارهایی که مریدان دافا انجام می‌دهند تا موجودات ذی‌شعور را نجات دهند انجام دهید. آن‌ها چیزهایی نیستند که بتوانید منتظر یک هماهنگ‌کننده بمانید تا نظم و ترتیب دهد. فقط در مورد رابطه‌ی بین هماهنگ‌کننده و شاگردان‌مان درحال صحبت هستم.

‌مرید: من شاگردی هستم که حقیقت را در محله‌ی چینی‌های شیکاگو روشن می‌کنم. مایلم از استاد محترم بپرسم که آیا درست است که در مکان‌هایی که حقیقت را روشن می‌کنیم روزنامه‌ی اپک تایمز را توزیع کنیم و مردم را برای خروج از حزب ترغیب کنیم؟

استاد: برخی از رسانه‌ها[ی ما] به کاری که درحال انجام آن هستند هیچ فکر نمی‌کنند و همیشه فالون گونگ را در جلو قرار می‌دهند، "اپک تایمز فالون گونگ،" "ان‌تی‌دی‌تی‌وی فالون گونگ" این چیز فالون گونگ، آن چیز فالون گونگ. برخی از شاگردان فقط بر انجام این کار اصرار می‌ورزند، درصورتی که درواقع نیازی نیست این کار را انجام دهند. و درواقع، حتی اگر این را نمی‌گفتید، هنوز هم مردم می‌دانستند. بسیاری از افراد می‌دانند که اپک تایمز توسط شاگردان فالون گونگ اداره می‌شود. اما آیا متوجه می‌شوید که تمام آن‌ گفته‌‏ها درباره‌‏ی این‌‏که افراد فرضاً بگویند که اگر فالون گونگ را پیش نکشید این یا آن مسئله را خواهید داشت، درواقع چیزی بود که توسط مأموران مخفی حزب شرور مطرح شد؟ با این حال چرا همیشه این کلمات را بیان می‌‏کنید؟ آیا تابه‌‏حال درباره‌‏ی آن نیندیشیده‌‏اید؟ با نگاه به چندین دهه پیش، بسیاری از سازمان‌‏های رسانه‌‏ای، از شخص‌ِ در رأس گرفته تا پرسنل، همگی از افراد مسیحی تشکیل شده بودند. اما هیچ‌‏ کسی به آن‌‏ها نمی‌‏گفت که همیشه با مطرح کردن این جمله شروع کنند که "ما مسیحی هستیم" این چیز و آن چیز، "ما کاتولیک هسیتم" و چنین و چنان روزنامه‌‏ای هستیم. (خنده‌‏ی حضار) آیا هرگز چنین کاری می‌‏کردند؟ آیا این عجیب نمی‌‏بود؟ چرا این را عجیب نمی‌‏یابید؟

البته، درباره‌‏ی این شاگرد که این پرسش را مطرح کرد صحبت نمی‌‏کنم. چیزی که می‌‏گویم این است که، درحال حاضر نیروی انسانی ما محدود است، بنابراین وقتی می‌‏خواهید به این شخص یک روزنامه بدهید به همراه [مجموعه‌‏ای از مطالب دیگر]، و درعین حال مردم را به خروج از حزب ترغیب کنید، و حقیقت را روشن کنید، این مشکلی را به‌‏وجود می‌‏آورد. نمی‌‏توانم بگویم که این درست است که این کار را انجام دهید یا خیر، اما می‌‏توانم شما را ترغیب کنم که سعی کنید این را به‌‏خوبی اداره کنید. معمولاً مناسب‌‏تر است که روزنامه را در یک سوپرمارکت بگذارید، و سپس فقط مطالب روشن‌‏گری حقیقت را به خود ببرید وقتی می‌‏خواهید بروید تا بیرون آمدن از حزب را ترویج دهید. شاگردانی که این رسانه‌‏ها را اداره می‌‏کنند باید درباره‌‏ی این فکر کنند که چگونه موقعیت رسانه‌‏های اداره شده توسط مریدان دافا به‌‏عنوان بخشی از اجتماع و رسانه‌‏ی عادی در اجتماع عادی شدن را به‌‏خوبی به‌‏هم پیوند دهند. اگر رسانه‌هایی که مریدان دافای ما اداره می‌کنند از دید مردم بسیار معتبر شود، قدرت بسیار بیش‌تری در روشن‌گری حقیقت خواهند داشت. اما اگر همیشه رویکردهای نامناسب را استفاده کنید، ممکن است در مردم این برداشت را ایجاد کنید که غیرحرفه‌ای هستید. روزنامه به‌دلیل ماهیت خود رویکرد دیگری را برای روشن‌گری حقیقت برمی‌گزیند، و مانند روشن‌گری حقیقت به‌طور مستقیم نیست. بنابراین، باید این را به‌خوبی اداره کنید.

مرید: دوستان عادی به من گفتند که از وقتی که به ایالات متحده آمدند، با مریدان دافا برخورد کرده‌اند که در خیابان سعی می‌کنند حقیقت را برای آن‌ها روشن کنند و یک‌راست به‌ آن‌ها می‌گویند که "آسمان می‌خواهد ح‌ک‌چ را ازبین ببرد" و چیزهایی شبیه این. نه تنها پذیرش این برای آن‌ها سخت است، بلکه حسی منفی در آن‌ها برمی‌انگیزد. پس از آن، وقتی حقیقت به آن‌ها معرفی می‌شود این برای آن‌ها مانعی می‌شود. نمی‌دانم آیا افراد ما می‌توانند رویکردشان را تغییر دهند، و کارها را پله پله‌ای انجام دهند، به‌جای این‌که کارها را بدون این‌که درباره‌ی آن‌ها فکر کنند انجام دهند؟

استاد: درست می‌گویید. مریدان دافا باید مواظب رویکردی که هنگام روشن‌گری حقیقت برمی‌گزینند باشند، چراکه افراد همه نوع قالب ذهنی را دارند. و این مخصوصاً درخصوص افراد چینی مهم است، که سرشان با طرز تفکر، واژه‌ها و رفتار فرهنگ حزب شیطانی پر شده است و در حصارهای فرهنگ حزب شرور به دام افتاده‌اند. حتی وقتی برخی از افراد چینی به حزب شرور دشنام می‌دهند، در بافت و فحوای خود [حزب] این کار را می‌کنند، بدون این‌که هرگز ماهیت حزب شرور را درک کنند. بنابراین می‌گویم که نیاز دارید به‌طور منطقی به امور بپردازید، و فقط کارها را سطحی انجام ندهید. اگر می‌خواهید مردم را نجات دهید، آن‌گاه باید بیش‌تر برای آن صرف کنید و فقط کارها را سطحی انجام ندهید.

گفتن این‌که، "آسمان می‌خواهد ح‌ک‌چ را ازبین ببرد،" نتیجه‌ی نهایی‌ای است که تزکیه‌کنندگان به درکی از آن رسیده‌اند. وقتی حقیقت را روشن می‌کنید این را جمله‌ی آغازین خود نسازید. اما اگر واقعاً مسائل را برای مردم توضیح داده‌اید و پس از آن به این بپردازید که این حزب چه‌قدر شیطانی است و آسمان می‌خواهد آن را ازبین ببرد، آن‌گاه این اشکالی ندارد. اما وقتی هنوز حقیقت را برای آن شخص روشن نکرده‌اید و به این می‌پردازید که "آسمان می‌خواهد ح‌ک‌چ را ازبین ببرد،" و این شخص واقعاً به درکی از مسائل نرسیده است، آن‌گاه آن‌ها فکر می‌کنند که شما درحال "سیاسی شدن" هستید.

مرید: آکادمی هنرهای فی تیان درحال تأسیس یک شعبه در تایوان است. برخی از شاگردان عقیده دارند که فرزندان مریدان دافا باید افرادی باشند که در عضوگیری هدف قرار می‌دهیم. مایلم از استاد محترم‌مان بپرسم که هدف از تأسیس یک شعبه از آکادمی هنرهای فی تیان در تایوان چیست؟

استاد: داشتن یک مدرسه در ایالات متحده به این معنی است که برای مریدان دافا به میزان کافی است؛ نیازی نیست که مدرسه‌های بیش‌تری داشته باشیم که برای مریدان دافا باشند. درواقع نیازی ندارید که اسم "فی تیان" را استفاده کنید. از آن‌جا که کاملاً‌ مریدان هستند که درحال انجام این کار هستند، چرا اجتماع عادی را هدف قرار ندهیم، پسران و دختران مردم عادی را بپذیرید و حقیقت را برای آن‌ها روشن کنید، و آن‌ها را نجات دهید، کانال‌های بیش‌تری را باز کنید [تا مردم حقیقت را دریافت کنند]. به این شکل، منابع دافا را مصرف نمی‌کند. بنابراین، امیدوارم هر منطقه که یک مدرسه تأسیس می‌کند آن را به شکل درست و مناسبی در اجتماع عادی تأسیس کند،‌ بدین صورت که تعامل بیش‌تری با اجتماع عادی ایجاد کند و اجازه دهد مردم بیش‌تری را نجات دهیم. بیایید مدارس برای مریدان دافا را شروع نکنیم.

مرید: در منطقه‌ی ما ناسازگاری‌های بی‌پایانی بین شاگردان درباره‌ی چگونگی متعادل کردن نیاز برای تبلیغ حرفه‌ای‌تر شن یون و نیاز برای داشتن افکار درست وجود دارد. آیا ممکن است از استاد درخواست کنم مجدداً روشن کنند که چگونه این دو موضوع باید هریک نسبت به دیگری درنظر گرفته شود.

استاد: بین این دو تضادی وجود ندارد. این درباره‌ی این است که تزکیه‌کنندگان نیاز دارند که حرفه‌ای‌تر شوند،‌ و درباره‌ی این نیست که مردم عادی کار مریدان دافا را برای آن‌ها انجام دهند. نکته‌‏ی کلیدی نگرشی است که هنگام انجام کارها دارید-- چیزی که شما را هدایت می‌‏کند تا آن‌‏ها را انجام دهید. هر کسی که وقتی درباره‌‏ی کارها بحث و گفتگو می‌‏کنید همواره درباره‌‏ی این چیز و آن چیز ایراد می‌گیرد، درحال به‌‏تأخیر انداختن کارتان است و مشکلاتی دارد. و فقط منظورم تبلیغات شن یون نیست. درباره‌‏ی چیزهای دیگر هم این‌‏طور است. چه چیزی برای ایراد گرفتن وجود دارد؟ فقط بروید و آن را انجام دهید-- واقعاً و حقیقتاً به‌‏طور کامل به انجام کارها بپردازید. به‌‏عنوان یک مرید دافا، اگر روی چیزی که خوب انجام نشده است انگشت می‌‏گذارید، پس درخصوص بهتر ساختن چیزها پیش‌‏قدم باشید. وقتی در جلسات درباره‌‏ی مسائل صحبت می‌‏کنید، هر کسی که همیشه با دیگران وارد مشاجره می‌شود، درستی ایده‌‏های دیگران را مورد بررسی و پرسش قرار می‌‏دهد، یا به تصویر کلی نگاه نمی‌‏کند، که پس از آن باعث می‌‏شود کل پروژه به بی‌‏ثمری ختم شود-- آن شخص مشکل دارد. نیازی نیست همه چیز تا نقطه‌‏ی کمال مورد بحث و گفتگو قرار گیرد. گاهی اوقات فقط نیاز دارید که اقدام کنید، و در روند [انجام کارها] کارها را خوب انجام دهید. حتی اگر فکر کنید که ایده‌‏ی شما عالی است، و می‌‏تواند صد نفر را نجات دهد، اگر آن را به انجام نرسانید بی‌‏فایده است. در عین حال، اگر چیزی بتواند فقط یک شخص را نجات دهد، پس هر کسی که آن را انجام دهد به آن اندازه تقوای عظیم برای آن به‌‏دست می‌‏آورد.‌‏

مرید: مایلم از استاد بپرسم، درحال حاضر، وقتی رسانه‌‏های ما نیاز به پول دارند، آیا می‌‏توانیم به مقدار کمی از مردم عادی کمک درخواست کنیم تا فعالیت‌‏های تجاری‌‏مان را حمایت کنند؟

استاد: مشکلی در درخواست کمک برای یک شرکت رسانه‌‏ای نیست، چراکه این یک مرید دافا یا انجمن دافا نیست که درخواست کمک می‌‏کند، و آن برای امور تزکیه نیز مورد استفاده قرار نمی‌‏گیرد. همان‌‏طور که می‌‏دانید، تزکیه متضمن هیچ هزینه‌‏ای نمی‌‏شود. اما نهاد رسانه‌‏ای یک شرکتی است که ذاتاً در اجتماع عادی بشری تأسیس می‌‏شود. شرکت‌‏های رسانه‌‏ای که شما اداره می‌‏کنید رسانه‌‏هایی نیستند که توسط دافا برپا شدند. این چیزی است که مدت‌‏ها قبل به شما گفتم. آن‌‏ها رسانه‌‏هایی هستند که توسط مریدان دافا بنیان گذاشته شدند و به این هدف که در اجتماع عادی ریشه کنند. دافا هیچ رسانه‌‏ای ندارد؛ دافا صرفاً تزکیه است. از آن‌‏جا که این‌‏ها رسانه‌‏های اجتماع عادی هستند، و شکلی که می‌‏گیرند مانند شرکت‌‏های عادی است، آن‌‏گاه [در کمک خواستن] چه مشکلی است؟ هیچ [مشکلی] نیست، و می‌‏توانید در این خصوص بهترین سعی‌‏تان را بکنید. دقیقاً مانند کسب و کارهای عادی که ممکن است کمک نیاز داشته باشند، می‌‏توانید به همین شکل درخواست حمایت کنید. در انجام این کار چیز اشتباهی وجود ندارد. اما نمی‌‏توانید در بین شاگردان ما درخواست حمایت کنید.

مرید: شن یون در سه شهر در منطقه‌‏ی خلیج سان فرانسیسکو اجرا داشت، و فقط در سان فرانسیسکو بود که نتیجه‌‏ی مالی زیاد خوب نبود. دفعه‌‏ی بعد هنگامی که تور به سان فرانسیسکو می‌‏آید،‌‏ و فشار مالی نسبتاً‌‏ بیش‌‏تر شود درک ما این است که باید موفقیت این اجراها را در سان فرانسیسکو در اولویت قرار دهیم و به‌‏طور موقت کارهای‌‏مان در شهرهای مجاور را کنار بگذاریم. مایلم از استاد محترم‌‏مان بپرسم که آیا این درک درست است؟

استاد: چیزهای خاص مانند این‌‏ها برای شماست که درباره‌‏ی آن‌‏ها بیندیشید. استاد مخالف داشتن اجرا در هیچ منطقه‌‏ی خاصی نیست، تا جایی که هیچ ضرر مالی نباشد. برخی از افراد می‌‏گویند، "از آن‌‏جا که حالا طبقه‌‏ی بالای اجتماع را هدف قرار می‌‏دهیم، بیایید بیش‌‏تر برای تبلیغات خرج کنیم." وقتی قیمت بلیت‌‏ها بالا می‌‏رود، ضرورتاً به این معنی نیست که هزینه‌‏های تبلیغات شما باید به همان نسبت بالا برود. این‌‏طور نیست. نباید برای این‌‏که درصد خاصی از ارزش بلیت یا درآمد کل را تطبیق دهید به‌‏طور افراطی خرج کنید. صرفاً مانند گذشته عمل کنید و این باید خوب باشد. رویکرد مبتنی بر درصد، که مردم عادی به‌‏کار می‌‏برند برای ما کار نمی‌‏کند. کاری که ما درحال انجام آن هستیم نجات مردم است و خدایان درحال مشارکت هستند،‌‏ بنابراین حالت‌‏های تزکیه‌‏ی مریدان دافا خیلی مهم است. به انجام رساندن اجراهای [شن یون] نیز تزکیه است، و باید با همدیگر به‌‏خوبی همکاری کنید. باید حقیقت را برای مردمی که با آن‌‏ها در تعامل هستید روشن کنید،‌‏ چراکه تمام موجودات ذی‌‏شعور درحال انتظار برای نجات یافتن هستند.

مرید: درحال حاضر، گروه موسیقی سرزمین خدایی در نیویورک درحال مطالعه‌‏ی مقدار زیادی تئوری موسیقی هستند، به‌‏طوری که حتی افراد امتحان می‌‏گیرند. آیا این اتلاف وقت نیست؟

استاد: شما این را می‌‏گویید که مقدار زیادی تئوری موسیقی وجود دارد که از آن‌‏ها خواسته می‌‏شود مطالعه کنند؟ آیا واقعاً این‌‏طور است؟ درحال حاضر این امکان‌‏پذیر نیست که سعی کنید افراد حرفه‌‏ای شوید. کارهای زیادی وجود دارند که نیاز است برای اعتباربخشی به فا انجام شوند. تا وقتی که روشن هستید [که چگونه موسیقی اجرا کنید]، به اندازه‌‏ی کافی خوب است؛ نیازی ندارید که عضوی در حد حرفه‌‏ای در گروه موسیقی سرزمین خدایی شوید. مریدان دافا هم‌‏زمان درحال به‌‏دوش گرفتن مأموریت‌‏های بسیار زیادی هستند. این قابل درک است که همگی می‌‏خواهید هر یک از کارهایی که درحال انجام آ‌‏ن‌‏ها هستید را بهتر انجام دهید، اما واقعاً باید اولویت‌‏های‌‏تان را به‌‏دقت سبک و سنگین کنید.

مرید: کنفرانس‌های فا و جلسات کوچک قرار نیست که ضبط شوند، اما شاگردانی از سیدنی که روی شن یون کار می‌کردند ضبط‌ می‌کردند، و به‌طور مکرر آن‌ها را به تمرین‌کنندگان دیگر دادند.

استاد: از هیچ کسی خواسته نشد که در جلسات ملاقاتی که من داشتم ضبط انجام دهد. هر کسی که چنین ضبط‌هایی تهیه کرده درحال انجام کاری بوده که به فا آسیب می‌رساند. چگونه می‌توانید چنین کاری انجام دهید؟ آیا به این چیزها مدت‌ها پیش اشاره نشد؟ هر کسی که این کار را انجام داده باید ضبط‌(ها) را به انجمن دافای محلی برگرداند.

مرید: مریدان دافا در اندونزی با همدیگر خوب همکاری نکرده‌اند. مایلم از استاد درخواست کنم ما را راهنمایی کنند.

استاد: فکر می‌کنم که درواقع بسیاری از کارها خوب انجام شده است. گرچه ممکن است همکاری در برخی از موارد خوب نبوده باشد،‌ اما ایمان دارم که در طول تزکیه به‌تدریج به همکاری خوبی می‌رسید.

مرید: مایلم از استاد محترم‌مان بپرسم که، همان‌طور که اخبار عادی را پوشش می‌دهیم و روزانه با آن آلوده می‌شویم، آیا برای ما ضروری است که سعی کنیم هر روز با افکارمان آن آلودگی را پس بزنیم؟ آیا این کار آلودگی را به حداقل می‌رساند؟

استاد: خیر، نیازی ندارید که این کار را انجام دهید. به هر چیزی که نظر بیندازید آلوده کننده است. فقط نیاز دارید که مطالعه‌ی فای خود را افزایش دهید و این خوب خواهد بود. و همراه با این، باید هر روز با مدت‌زمان معمول، تمرین‌ها را انجام دهید و وقتی فا را مطالعه می‌کنید،‌ نیاز دارید که مطمئن شوید که ذهن‌تان متمرکز است. اگر تزکیه‌تان را واقعاً‌ خوب به انجام برسانید هر مشکلی می‌تواند حل و فصل شود.

مرید: وقتی برخی از مردم به مریدان دافا می‌گویند که با بیرون آمدن از حزب و سازمان‌های آن موافق هستند، این‌طور است که همین‌طوری و بدون فکر چیزی گفته می‌شود، به‌خاطر این‌که بد به‌نظر نرسند، و از این‌که واقعاً ماهیت حزب شرور را ببینند نمی‌آید. در این موارد آیا این شخص واقعاً نجات یافته است؟

استاد: وقتی فکر شخص از درون بیاید، آن‌گاه او می‌تواند نجات یابد. وقتی مردم همین‌طوری چیزی می‌گویند فقط برای این‌که بد به‌نظر نرسند، آن‌گاه بستگی به شرایط دارد. با داشتن شجاعت این‌که بگویند [بیرون می‌آیند]، حداقل بدین معنی است که درباره‌ی دافا فکرهای بدی را در سر نمی‌پرورانند و با داشتن شجاعت برای بیرون آمدن، حداقل بدین معنی است که نسبت به حزب شرور حس خوبی ندارند. البته اگر درحال گفتن یک چیز باشند درحالی که دروناً افکار خصمانه‌ای داشته باشند، کاملاً ماجرای دیگری است. خدایان می‌توانند چنین چیزی را ببینند. اما به‌عنوان مریدان دافا،‌ یک چیز این است که، باید کارها را محکم‌تر انجام دهید. صرفاً کارها را سطحی انجام ندهید. نباید سعی کنید مردم را از این طریق که [اگر بیرون نیایند] احساس شرمندگی کنند، مجبور به موافقت کنید. اما می‌دانم که در اکثریت وسیعی از موارد که مردم بیرون آمده‌اند،‌ این‌طور نیست که فقط برای حفظ آبرو این کار را کردند. و بیش‌تر این‌که، با نگاه به وضعیت اصلاح- فا و تغییرات در بشریت درحال حاضر، [می‌توان گفت که] دگرگونی‌‌های عمده رخ داده‌اند. تغییرات در مردم در سرزمین چین بیش‌تر از تغییرات در چینی‌های خارج از سرزمین چین بوده است، چراکه آن‌هایی که خارج هستند درواقع از کنسول‌گری‌ها می‌ترسند و واقعاً مرعوب آن مأموران ویژه‌ی ناچیز شده‌اند. مردم در سرزمین چین نمایش بزرگی از ناسزا گفتن به ح‌ک‌چ شرور را نشان می‌دهند و از انجام این کار ترسی ندارند. یک‌وقت شما در سرزمین چین زندگی می‌کنید و حزب شرور شما کنترل می‌کند و از آن می‌ترسید، اما وقتی خارج زندگی می‌کنید، خارج از کنترل آن، اگر هنوز هم بترسید... آیا هیچ دل و جرأتی ندارید؟ آیا این ذهنیت این افراد کمی عجیب نیست؟

مرید: اخیراً استاد مکرراً از همه درخواست کرده‌اند که از تمرین‌های مدیریتی مردم عادی یاد بگیرند و از تجربیات‌شان استفاده کنند و شرکت‌ها را اداره کنند. درحال حاضر مدیریت این را در نظر می‌گیرد که آیا رویکردهای مدیریتی خاصی را به‌کار ببرند، اما برخی از هم‌تزکیه‌کنندگان هنوز در این خصوص بی‌میل هستند و اظهار می‌دارند که، "اداره کردن از طریق انجام هیچ کار، بالاترین قلمرو است." (خنده‌ی حضار)

استاد: هیچ عذر و بهانه‌ای نیست که برخی از افراد به آن نیندیشند. (خنده‌ی حضار) چه شرکتی "توسط انجام هیچ کار اداره می‌کند؟" اگر می‌گویید شرکت‌های اداره شده توسط مریدان دافا متفاوت هستند و می‌توانند "از طریق انجام هیچ کار اداره کنند،" آن‌گاه حرف‌تان را باور ندارم. اگر هیچ وابستگی بشری نداشته باشید، آن‌گاه یک خدا هستید. اما آیا هنوز یک موجود بشری نیستید که تزکیه می‌کند. پس درحالی که این هنوز موجودات بشری هستند که تزکیه می‌کنند، آیا بخش بشری شما که هنوز تزکیه را کامل نکرده شبیه یک موجود بشری عادی نیست؟ شما هنوز وابستگی‌هایی دارید که برداشته نشده‌اند، فقط شما، به‌عنوان یک تزکیه‌کننده، شخص خوبی هستید و سطح شما بالاتر است. اگر با مدیر تضادهایی نمی‌داشتید، وابستگی‌هایی که باعث می‌شوند برای نقش اول با آن‌ها مبارزه کنید یا نمونه‌هایی از همکاری بد [نمی‌‏داشتید]، و همگی به‌طور واقعی از عهده‌ی این برآیید که به درون نگاه کنید،‌ و درون خودتان را جستجو کنید، آن‌گاه حقیقتاً رویکردی به مدیریت خواهید داشت که بهتر از [رویکرد] رسانه‌های عادی است، و بهره‌وری شما برجسته خواهد بود. اما قادر نیستید هم‌اکنون به آن برسید، و این دقیقاً توسط همان وابستگی‌های بشری خودتان سبب می‌شود. درعوض، بهره‌وری شما نشان می‌‏دهد که پایین است.

مرید: مریدان دافا در سرزمین چین، مریدان دافا در هر یک از مناطق خارج از چین، و مریدان دافا در هر یک از پروژه‌‏های بسیار زیاد روشن‌‏گری حقیقت در خارج از چین همگی مایلند از این فرصت در این کنفرانس استفاده کرده تا درودشان را به استاد بخشنده،‌‏ باشکوه و محترم‌‏مان برسانند.

استاد: از همگی تشکر می‌‏کنم. ( تشویق) بسیاری از برگه‌‏هایی که درود به استاد می‌‏رسانند را نخواندم و تعداد بیش‌‏تری نیز بودند که توسط برگزارکنندگان کنفرانس برداشته شدند و به من داده نشدند. اما در هر مورد، استاد از قلب شما آگاه است، و بسیار دلتنگ مریدان دافا در سرزمین چین است، همین‌‏طور آن‌‏هایی که در هر منطقه از دنیا قرار دارند. (مریدان تشویق می‌‌کنند) اصلاح- فا قطعاً موفق خواهد شد. این هم‌‏اکنون یک واقعیت مسلم است. (مریدان تشویق می‌‌کنند) وقتی در ابتدا این تعهد را آغاز کردم، آن خدایان به من گفتند،‌‏"در آینده بشریت قادر خواهد بود تمام کارهایی که انجام می‌‏داده‌‏ای را ببینند." پرسیدم چگونه. پاسخ دادند که مردم متلاشی شدن ستاره‌‏ها و تغییرات در بدن‌‏های آسمانی را می‌‏بینند و مردم می‌‏بینند که این چیزها به تو مرتبط بودند. این تغییرات، ذره ذره، بسیار نزدیک‌‏تر می‌‏شوند. بدن‌‏های آسمانی هرگز چنین تغییرات چشم‌‏گیری را قبلاً نشان نداده‌اند. اما حالا به سمت این مکان پیش می‌‏آیند و حتی یک نفر می‌‏تواند با یک تلسکوپ عادی تغییراتی که بدن‌‏های آسمانی دستخوش آن‌‏ها هستند را درک کند. و وضعیت بشریت نیز درحال تغییر می‌‏باشد. درک مردم از دافا نیز درحال تغییر است، تقریباً انگار ذهن مردم به‌‏تدریج روشن‌‏تر می‌‏شود. این تغییر مانند یخی است که آب می‌‏شود. در آینده‌‏ی نزدیک، مردم واقعاً فالون گونگ و مریدان دافا را با نگرشی کاملاً جدید می‌‏بینند و حقیقت امور، درست در مقابل دیدگان انسان‌‏ها قرار خواهد گرفت. در آن زمان مردم متوجه خواهند شد که مریدان دافا یگانه امید آنان برای نجات هستند. بنابراین، مریدان دافا باید خوب عمل کنند. واقعاً مأموریتی بر دوش شما است، و واقعاً چنین مسئولیت تاریخی را به‌‏عهده دارید. و به این دلیل است که می‌‏گویم باید خوب عمل کنید.

همان‌‏طور که می‌‏دانید، همیشه این پرسش بوده است که چرا از وقتی که آزار و اذیت شروع شد چنین تعداد کمی مریدان دافای جدید وجود داشته‌‏اند. دقیقاً به‌‏خاطر این است که نیروهای کهن ورود را مسدود کردند و بنابراین هیچ کسی نمی‌‏توانست وارد شود به‌‏جز آن‌‏هایی که شرایطی استثنایی داشتند یا من مشخصاً به آن‌‏ها نیاز داشتم. این بدین دلیل است که برطبق منطق نیروهای کهن، آزمایش هم‌‏اکنون به انتهای خود رسیده است و سخت‌‏ترین دوره سپری شده است؛ و درحالی که مراحل پایانی آزار و اذیت وارد شده است، شیطانی‌‏ترین و خیانت‌‏آمیزترین محیط ایجاد شده توسط این آزمایش سپری شده است، و بسیاری از افراد شیطانی که در جایی قرار داده شده‌‏ بودند مرده‌‏اند. در حالی که دیگر آن نوع از محیط شیطانی وجود ندارد، آن‌‏هایی که اخیراً وارد دافا شده‌‏اند زمان سختی برای بنیان گذاشتن تقوای عظیمی که یک مرید دافا قرار است داشته باشد دارند، و بنابراین [نیروهای کهن] نهایت کوشش خود را برای کنترل [افرادی که وارد می‌‏شوند] صرف می‌‏کنند. می‌‏دانید، در مرحله‌‏ی قبل، وقتی آزار و شکنجه انجام می‌‏شد، افراد به‌‏دلیل داشتن ترس یا درک اشتباهی درباره‌‏ی دافا نمی‌‏توانستند وارد شوند. بنابراین حالا که آزار و اذیت به‌‏طور گسترده‌‏ای افشاء شده است و حقیقت کاملاً مشخص شده است و حال و هوا کمتر سخت و شدید است، چرا هنوز هم برای مردم سخت است که وارد شوند؟ حالا می‌‏دانید چرا.

کار نجات موجودات ذی‌‏شعور باید توسط شما انجام شود. و نه تنها باید انجام شود، بلکه باید خوب انجام شود. اما این برای استاد انجام نمی‌‏شود. گرچه این را "نجات موجودات ذی‌‏شعور" می‌‏نامیم، اما این کاملاً برای آن‌‏ها نیز انجام نمی‌‏شود. این نیز برای خاطر خودتان انجام می‌‏شود. این بدین دلیل است که موجودات ذی‌‏شعوری که نجات می‌‏دهید، که شامل افرادی که حقیقت را برای آن‌‏ها روشن می‌‏کنید می‌‏شود، به احتمال زیاد یک روز بخشی از موجودات ذی‌‏شعور در کیهان پهناورتان خواهند بود. شما درحال تکمیل کردن و کامل ساختن خودتان هستید، از طریق موفقیت‌‏تان درحال نائل شدن به آن‌‏چه که باید شوید هستید و بدون این‌‏ها نمی‌‏توانستید آن‌‏جا به‌‏عنوان پادشاه باشید و نه می‌‏توانستید مأموریت‌‏تان را کامل کنید و تقوای عظیم باشکوه مورد نیاز را بنیان گذارید. امور این‌‏گونه هستند و از این‌‏رو قطعاً باید در این خصوص خوب عمل کنید. به خودتان اجازه ندهید در وضعیتی گیر کنید که مدام به‌‏طور بی‌‏پایانی جر و بحث می‌‏کنید، بلکه درعوض،‌‏ بیش‌‏تر شبیه مرید دافا باشید و با جدیت، متواضعانه و به‌‏طور استوار تلاش کنید تا آن‌‏چه را که قرار است انجام دهید، به انجام برسانید. هر پروژه یا هر کار را، اگر تصمیم می‌‏گیرید که انجام ندهید، پس آن را انجام ندهید؛ و اگر تصمیم می‌‏گیرید که آن را انجام دهید، آن‌‏گاه قطعاً مجبورید آن را به‌‏خوبی انجام دهید و آن را تا انتها به انجام برسانید. اگر غیر این‌‏صورت عمل کنید، چگونه می‌‏تواند وقت و زمانی که تلف کردید در کتابچه‌‏ی‌‏ تاریخ ثبت شود؟ هر چیزی که به سرانجام رسانده نشود به‌‏منزله‌‏ی شکست است. اما این‌‏طور نیست که بگوییم یک کار به‌‏خصوص باید برطبق ایده‌‏های شما انجام شود و فقط اگر آن موفق شد، شما تقوای عظیم بنیان خواهید گذاشت. بلکه، این عمل همکاری شما و افکاری که همراهی می‌‏کنند و چگونگی پرداختن شما به امور در روند همکاری است که روند تزکیه به‌‏حساب می‌‏آید. اگر در کارتان افکار شما بتواند درست باشد و در ذهن‌‏تان باشد که تزکیه‌‏کننده هستید، هرگز مأموریت و مسئولیت خود را فراموش نکنید، و آن بخشی از کارها که شما قرار است اداره کنید را به سرانجام برسانید، آن‌‏گاه درحال بنیان گذاشتن تقوای عظیم خود هستید، که روند تزکیه‌‏ی شما است، و آن روند به انجام رساندن مأموریت تاریخی‌‏تان به‌‏عنوان یک مرید دافا است. بسیاری از کارها توسط مریدان دافا درحالی‌‏ که با همدیگر خوب همکاری می‌‏کنند به سرانجام رسیده‌‏اند، و بسیاری از کارها توسط مریدان دافا درحالی که مستقلاً کار کرده‌‏اند به سرانجام رسیده‌‏اند. هیچ یک از چیزهایی که با آن‌‏ها مواجه می‌‏شوید تصادفی نیستند، و به احتمال زیاد تک تک کارها نظم و ترتیب داده شدند چراکه در تاریخ هستند. بنابراین، هر کاری که انجام می‌‏دهید یا هر چیزی که روی آن کار می‌‏کنید را دست کم نگیرید. هر چیزی ممکن است کاملاً عادی باشد، و به‌‏نظر نرسد که اهمیت خاصی داشته باشد،‌‏ اما، در بعدهای دیگر تغییرات عظیمی را سبب می‌‏شود.

اما،‌‏ دقیقاً به‌‏خاطر این‌‏که در این مکان توهم هستید، و نه حقیقت چیزها را می‌‏توانید ببینید و نه مقدس بودن تمام کارهایی که انجام داده‌‏اید، و از آن‌‏جا که هر یک از شما یک جنبه‌‏ی بشری دارد،‌‏ سخت است که چنین افکار درستی بنیان گذاشته شود و از این‌‏رو حسی از هیجان را تجربه نمی‌‏کنید، و باید از عهده‌‏ی این برآیید که در حین زمان‌‏های سخت به‌‏خوبی عمل کنید. فقط با گذر کردن تحت این شرایط است که خارق‌‏العاده به‌‏حساب می‌‏آید. اگر مردم می‌‏توانستند از این شکوه یا از خارق‌‏العاده بودن آن‌‏چه که درحال انجام آن هستید آگاه شوند، هیچ کسی هیچ دودلی نمی‌‏داشت که این کارها را انجام دهد. اگر هر کسی می‌‏توانست موجودی خدایی را در مقابل خود ببیند، با ظاهری کاملاً واضح، آن‌‏گاه هیچ چیز دیگری مهم نمی‌‏بود و همه چیز را مهیا می‌‏کرد تا از هر چه که آن موجود خدایی می‌‏گوید پیروی کند. همه همین کار را می‌‏کردند، و هیچ تقوای عظیمی برای دراختیار داشتن نمی‌‏بود، چراکه آن تزکیه نمی‌‏بود. این جادوی توهم شکسته می‌‏شد و بنابراین هیچ چیزی به‌‏حساب نمی‌‏آمد. اما، دقیقاً به‌‏خاطر این‌‏که شخص در میان موقعیت توهم است،‌‏ نمی‌‏تواند حقیقت چیزها را درک کند، و بنابراین می‌‏تواند دیده شود که آیا می‌‏توانید از عهده‌‏ی این برآیید تا تزکیه کنید، آیا می‌‏توانید از عهده‌‏ی این برآیید تا به آخر با موفقیت به انجام برسانید، و آیا می‌‏توانید در تزکیه موفق شوید. بی‌‏اندازه سخت است که یک موجود بشری روی این زمین یک خدا شود، و برای او بسیار سخت است که به آسمان‌‏ها صعود کند.

گرچه بسیاری از افراد در تاریخ تزکیه کرده‌‏اند، درواقع هیچ یک در تمرین‌‏شان موفق نشده‌‏اند. همان‌‏طور که قبلاً توضیح داد‌‏ه‌‏ام، همیشه روح کمکی بود [که موفق می‌‏شد]، درحالی که روح اصلی واقعی شخص در قلمرو بشری ادامه می‌‏داد و بازپیدا می‌‏شد. و این برای بدن بشری شاکیامونی، لائو ذی و مسیح نیز صحت دارد، که همه‌‏ی آن‌‏ها حالا دربین مریدان دافا هستند. تقوای عظیمی که جمع‌‏آوری کردند برای به‌‏کمال رسیدن آن‌‏ها کافی بود، و این برای مریدان دافا نیز صحت دارد-- به اندازه‌‏ی کافی زیاد هست که به کمال برسند-- و از این‌‏رو است که گفته‌‏ام کمال شما موضوعی نیست. موضوع، [به انجام‌‏ رساندن] مأموریت عظیم نجات موجودات ذی‌‏شعور است. فقط این موضوع که از عهده‌‏ی این برآیید تا این مأموریت را به انجام برسانید است که چیزی حیاتی به‌‏حساب می‌‏آید. به کمال رسیدن خودتان هدف نیست. تاکنون این اندازه تقوای عظیم در گذشته بنیان گذاشتید، و به‌‏خاطر این چیزها است که ارزش یک مرید دافا بودن را دارید.

استاد مایل نیست که بیش‌‏تر بگوید. متوجه هستم که درحالی که برخی از مشکلات را ذکر می‌‏کردم لحن من کمی شدید بود، اما در این موارد همیشه این‌‏طور است که مایلم آن‌‏ها را متوجه شوید. گرچه لحن کمی سنگین بود،‌‏ اما می‌‏دانم که هر چه باشد دافا را چند لحظه پیش شروع نکردید و بنیانی قوی‌‏تر از این چیزها دارید، بنابراین، کمی محکم‌‏تر صحبت کردن ممکن است درخصوص برخی از چالش‌‏های خاصی که با آن‌‏ها مواجه هستید به شما کمک کند. البته، ممکن است پرسش‌‏های بسیار دیگری وجود داشته باشند که مطرح نشدند. با این همه افراد، فقط مقدار به‌‏خصوصی از برگه‌‏های پرسش می‌‏تواند فرستاده شود. اگر موقعیت پیش آید، بعداً بیش‌‏تر صحبت خواهم کرد. برای امروز همه‌‏اش همین است. ( تمام مریدان به گرمی تشویق می‌‏کنند)

زمینه‌‏های زیادی را امروز مطرح کردم، مطمئن نیستم که چه‌‏قدر خوب جذب کرده‌‏اید. و چیزهای زیادی بودند که خیلی کامل به آن‌‏ها نپرداختم. بسیاری از افرادی که در این کنفرانس تبادل تجربه شرکت کردند واقعاً به‌‏خوبی تزکیه کرده‌‏اند، و همگی به‌‏خوبی سعی خواهید کرد که نگاه کنید و متمرکز شوید بر این‌‏که دیگران چگونه خوب تزکیه کرده‌‏اند، شکاف بین شما و آن‌‏ها در کجا قرار دارد، و چگونه می‌توانید از این کنفرانس باشکوه استفاده کنید تا خودتان را به رشد ترغیب کنید و آن را به یک نیروی انگیزشی تبدیل کنید. کنفرانس‌‏های فای ما نباید بیهوده برگزار شوند. همان‌‏طور که می‌‏دانید هزینه‌ی پرواز بالغ بر ۱۰ میلیون دلار می‌‏شود وقتی این همه مرید دافا از سراسر دنیا به این شکل این‌‏جا جمع می‌‏شوند. ما این همه پول نداریم همین‌‏طوری و بدون فکر به‌‏هدر دهیم، بنابراین ضروری است که این کنفرانس فا برای ما مفید باشد. باید به‌‏طور واقعی و حقیقی برای تزکیه تلاش کنید، و به حالت فقط انجام دادن آن به‌‏طور سطحی، نلغزیم؛ نباید وابستگی‌‏های بشری بسیار زیادی داشته باشید. همان‌‏طور که استاد می‌‏بیند، هر یک از افکار شما و هر یک عمل شما این که قلب‌‏تان چگونه است را برای من آشکار می‌‏کند. آن‌‏چه که کم‌‏تر از همه دوست دارم افرادی هستند که تماماً صحبت می‌‏کنند و هیچ عملی انجام نمی‌‏دهند. و آن‌‏هایی که حیله‌‏گری می‌‏کنند را نیز دوست ندارم. چیزی که دوست دارم افرادی هستند که صادق و ساده،‌‏ بی‌‏ریا و کارکن هستند. همچنین امیدوارم که همگی بتوانید پس از این‌‏همه سال تزکیه کردن به‌‏طور مثبتی در خرد رشد کنید و نه رشد بسیار زیادی درخصوص آگاهی از این که چگونه به موضوعات دنیایی پرداخت یا چگونه به‌عنوان یک موجود بشری که به زندگی دنیایی می‌پردازد رفتار کنید.

از همگی تشکر می‌کنم. برای امروز همه‌اش همین بود. ( تمامی مریدان به گرمی تشویق می‌کنند)