در اولین سالگرد انتشار سخنرانی تصویری استاد، “آموزش ‌فا- ارائه شده به تمرین‌کنندگان استرالیایی،” تمرین‌کنندگان در سیدنی شمالی باهم جمع شدند تا یک‌بار دیگر [سخنرانی] تصویری را ببینند. پس از آن، همه درک‌‏های خود را به‌اشتراک گذاشتند و قادر بودند به طور عمیق‌‏تری قدر فا را بدانند و سطح خود را بالا ببرند.

تمرین‌کننده‌‏ی الف: من متوجه نبودم که در گذشته گرایش داشتم به پنداشت‌‏های خودم بچسبم. حالا می‌دانم آن بدین‌خاطر بود که نتوانسته بودم درک واضحی از فای استاد داشته باشم. همیشه فکر می‌کردم که من درست هستم و حق با من است و تمایل داشتم با استفاده از آموزه‌های استاد [به عنوان یک مبنا]، از تمرین‌کنندگان دیگر انتقاد کنم. اکنون می‌بینم که به‌هنگام روبرو شدن با تضادها باید به‌درون نگاه کنم.

تمرین‌کننده‌‏ی ب: اخیراً درجریان کار کردن روی کنفرانس تبادل تجربه‌ی استرالیا،‌ به درکی عمیق از “آموزش ‌فا- ارائه شده به تمرین‌کنندگان استرالیایی” رسیدم. من و دو تمرین‌کننده‌ی دیگر مسئول گزینش و بازنگری مقالاتی بودیم که قرار بود در کنفرانس ارائه شوند. ما در ارتباط با استحقاق و شایستگی هر مقاله نظرات متفاوتی داشتیم. در صبح فقط توانستیم به هفت مقاله بپردازیم - با دوازده مقاله‌ی دیگر که مانده بود تا مرور شود. در بعدازظهر پنداشت‌‏های‌‏مان را رها کردیم و بهترین سعی خود را کردیم تا باهم کار کنیم و خواندن تمام ۱۲ مقاله را در یک بعدازظهر به‌پایان رساندیم. تمرین‌کنندگانی که در این کار همراهی می‌‏کردند در پایان کنفرانس اشاره کردند که مقالات ارائه شده، بر نگاه کردن به درون تأکید داشتند و کمک کردند تا یک میدان انرژی هماهنگ شکل بگیرد.

تمرین‌کننده‌‏ی پ: تمرین‌کننده‌ی مسنی که در روشن کردن حقیقت در محله‌ی چینی‌ها ثبات قدم داشته است: پس از دیدن ویدیو، احساس شرم کردم. اگر می‌‏توانستیم همگی از آموزش‌های استاد پیروی کنیم، احتمالاً استاد مجبور نشده بودند که این سخنرانی ویدیویی را ارائه دهند. من هرروز فا را مطالعه می‌کنم،‌ بااین‌حال هنوز به‌هنگام ‌مواجه شدن با تضادها نمی‌توانم خودم را با فا بسنجم. فکر می‌کنم که درک خوبی از فا دارم، اما به‌نظر می‌رسد که از نظر نیک‌خواهی کاستی دارم. حالا پی می‌‏برم که به طور واقعی خودم را در فا جذب نکرده‌‏ام. ازطریق شرکت در کنفرانس‌های فا و نشست‌های تبادل تجربه، شکاف خودم با تمرین‌کنندگان دیگر را می‌بینم. تمام تلاشم را می‌کنم تا حقیقتاً خودم را تزکیه کنم و از آموزش‌های استاد در زندگی روزانه‌ام پیروی کنم.

تمرین‌کننده‌‏ی ت: شرکت کردن من در پروژه‌های مختلف روشن‌گری حقیقت باعث شد تا پی ببرم که نگاه کردن به درون در حکم پیداکردن کوتاهی‌های خود شخص است. به‌هنگام مواجه شدن با تضادها، پنداشت‌‏های بشری‌ام فوراً بالا می‌زند، بااین‌حال، هم‌زمان ندایی دیگر به من می‌گوید که به درون نگاه کنم. خیلی زود فکر درست، کنترل را در دست می‌‏گیرد و من قادر می‌‏شوم که آرام شوم و آزمایش را بگذرانم.

البته، نبرد بین پنداشت بشری من و افکار درست، شدید است، و گاهی اوقات حس می‌کنم که گذراندن آن آزمایش خیلی سخت است. سپس، پس از آنکه یک آزمایش را می‌گذرانم، به‌طرزی غیرمنتظره، طولی نمی‌‏کشد که آزمایش دیگری از راه می‌رسد. همچنین متوجه می‌‏شوم که نگاه کردن به درون نمی‌تواند به همان سطح‌ تزکیه محدود باشد. نگاه کردن به درون، معانی و الزامات‌ متفاوتی در هر سطح تزکیه دارد. زمانی‌که تمرین‌کنندگان درگیر در تضادها را می‌بینیم، مهم است که ببینیم تضاد آنها چطور ذهن ما تحت تأثیر قرار می‌‏دهد.

در بعضی مواقع نمی‌‏توانستم در موضوعات کوچک خودم را با فا بسنجم و سپس به خودم یادآوری می‌‏کردم که به‌طور پیوسته خود را با استانداردهای فا نگه دارم. از نظر من، مطالعه‌ی فا درست مثل لباس پوشیدن ما در مقابل یک آینه است. با نگاه به انعکاس خودمان، می‌توانیم بگوییم که آیا درحد استاندارد هستیم یا خیر. برخی اوقات هنگامی‌که از وقت ناهارِ ۱۵ دقیقه‌‏ای‌‏ام استفاده می‌کنم تا فا را مطالعه کنم،‌ می‌توانم حس کنم که میکروسکوپی‌ترین من، به لرزه افتاده است. آن احساس شگفت‌انگیز ورای کلمات است.    

از دیدن‌ تغییرات مثبتی که تمرین‌کنندگان‌‏مان پس از نگاه کردن این سخنرانی تصویری دستخوش‌ آن می‌شوند، خوشحال هستم. احساس می‌کنم که هرکدام از ما در تزکیه رشدهایی کرده‌‏ایم. این حقیقتاً استاد هستند که به ما کمک می‌کنند به بالا حرکت کنیم. استاد در حال خلق کردن فرصت‌هایی برای ما هستند تا تقوای عظیم‌مان را بنا کنیم. دافا به‌راستی بی‌اندازه نیرومند است.

تمرین‌کننده‌‏ی ث: در ارتباط با مقالات ارائه شده در این کنفرانس فا، من هیچ‌چیز عجیبی نشنیدم، بااین‌حال حس کردم که کنفرانس، مقدس و باوقار بود. ارائه‌کننده‌ی هر مقاله از تجربه‌ی خودش درباره‌ی نگاه به درون صحبت کرد. به‌خصوص، کلمات یک تمرین‌کننده مرا تکان داد: “فا تعیین می‌کند که چه کار لازم است انجام دهید؛‌ نه آنچه که شما می‌‏خواهید آن را انجام دهید”. من شکاف‌هایم را می‌بینم. قبلاً اگر از من خواسته می‌شد که کاری را انجام دهم و من نمی‌خواستم که انجام دهم،‌ به‌سادگی، تقاضا را رد می‌کردم، هرگز درباره‌ی الزامات فا برای من فکر نمی‌کردم. استاد از ما می‌خواهند که با دیگران نیک‌خواه باشیم، اما سخنان من وقتی سعی می‌کنم به کوتاهی‌های تمرین‌کنندگان دیگر اشاره کنم اغلب از نظر نیک‌‏خواهی کمبود دارد. من گرایش دارم که اشتباهات ‌دیگران را ببینم، ولی اشتباهات‌ خودم را نه.

تمرین‌کننده‌‏ی ج، تمرین‌کننده‌ای مسن که تازه چند سال پیش به استرالیا آمد و پس از تمرین‌کردن‌ دافا بیماری‌های بی‌شمارش درمان شدند: من نتوانستم در کنفرانس فا شرکت کنم، پس هفته‌ای یک بار ویدیو را نگاه می‌کنم. اولین باری که ویدیو را نگاه کردم افسوس خوردم، ‌”این دقیقاً حالت تزکیه‌ی تمرین‌کنندگان در استرالیا است”.

نتوانستم بفهمم که من خودم یکی از تمرین‌کنندگانی بودم که استاد داشتند با آن‌‏ها صحبت می‌‏کردند. من اخیراً کارمای بیماری شدیدی داشتم. در طی کل آن روند استاد یک بار دیگر نجاتم دادند. همچنین صبر و بردباری و توجه هم‌تمرین‌کنندگان را نسبت به‌خودم حس کردم. این تجربه به من اجازه می‌دهد که حالا نقاط ‌قوت و شایستگی‌های افراد دیگر را  بیشتر و بیشتر ببینم. من دیگر روی کوتاهی‌‏های آن‌‏ها متمرکز نمی‌‏شوم.

استاد می‌گویند:

“می‌خواهم به شما بگویم، بدون توجه به این‌‏که چه‌قدر معذب هستید،‌ بهترین سعی‌تان را بکنید که به آمدن به کلاس ادامه دهید، ‌به محض این‌که قدم به اتاق کلاس بگذارید، تمام علائم شما ناپدید خواهد شد و هیچ خطری وجود نخواهد داشت. می‌توانم این را بگویم و امیدوارم بدون توجه به این‌که چگونه از آن "بیماری" احساس بدی دارید،‌ سعی کنید که بیایید. فرصت برای کسب فا سخت به‌دست می‌آید.” (جوآن فالون)

به‌‏واسطه‌‏ی کارمای بیماری‌ام، درک عمیق‌تری از این قسمت از فا پیدا کرده‌‏ام. این مدت خیلی ضعیف بودم، ‌اما با این‌ حال در شرکت کردن در تمرینات گروهی روزانه ثابت‌قدم ماندم. هم‌چنین یک فکر را در ذهنم نگاه داشتم: “حالا که من یک مرید دافای اصلاح-فا هستم، هیچ‌کسی نمی‌تواند به من دست بزند". بیش‌تر از ۳۰ روز طول نکشید که توانستم این آزمایش را بگذرانم و باری دیگر شاهد نیک‌‏خواهی استاد و قدرت دافا بودم. من متوجه اهمیت باور داشتن به استاد و فا هستم. حالا هرکاری که از تمرین‌کنندگان دافا خواسته شده است را انجام می‌دهم. می‌فهمم که ما امید ‌موجودات ذی‌شعور در ناحیه‌‌ی خودمان هستیم. 

تمرین‌‏کننده‌‏ی چ: من حس می‌کنم که ما نباید کوتاهی‌‌های‌‏مان را بزرگ کنیم چراکه آنها همچون تراشه‌های چوب در طی‌ تزکیه‌مان هستند. بخش تزکیه‌شده‌مان درحال حاضر از ما جدا شده است. اما البته ما لازم داریم بدانیم که به درون نگاه کنیم. من به‌طور‌ مرتب این ویدیو را می‌بینم. فقط آنجا می‌نشینم،‌ در سکوت و آرامش به استاد گوش می‌سپارم. دریافته‌ام که در طی این روند ‌استاد وابستگی‌های مختلفم را برداشته‌اند. من در گذشته، وابستگی‌های بسیار قوی‌‏ای به رقابت‌کردن داشتم، و هرکسی را که با من موافقت نمی‌کرد‌ تکذیب و رد می‌کردم. حالا، مهم نیست که افراد دیگر درباره‌ام چه بگویند، اصلاً ‌تکان نمی‌خورم.