یکبار بدن و بازوهایم را در بعدی دیگر دیدم که  بسیاری از حشره های ریز آن را پوشانده بودند،  و فهمیدم که شیطان قصد آسیب رساندن به من را دارد.

موجودات شیطانی در همه ی زمانها، ضعف های ما را جستجو می کنند و سعی می کنند که از هر یک از محدودیت های ما سود ببرند. وقتی  که ما خوب تزکیه نمی کنیم، آنها روی بدنهایمان می آیند. قسمتی که شیطان پوشانده است، بصورت بیماری و یا در این بعد سطحی بصورت درد بروز می کند. وقتی که دیدم آن موجودات روی بدنم ظاهر شدند، با تمام قلبم به آرامی شروع به تکرار کردن این عبارت کردم:" فالون دافا خوب است." ناگهان در محل چشم آسمانی ام جوانه ی سبز کوچکی را دیدم. همانطوریکه " فالون دافا خوب است"  را  تکرار می کردم، جوانه بزرگتر و بزرگتر شد.  برگهایی مثل برگ درخت انگور درآورد و بزودی حشرات  روی دستهایم را در برگرفت. دستهایم احساس بسیار خوشایند و راحتی داشت. حشره ها سیاه شدند و خشکیدند. حفظ کردن را ادامه دادم ، برگهای جدید بیشتری رشد میکردند و به جاهایی که حشره ها قرار داشتند، می رفتند. تکرار کردن را ادامه دادم تا جاییکه تمام بدنم توسط درگ انگور سبز و پربرگی پوشیده شد. زمانی که همه ی موجودات اهریمن از بدنم رفته بودند، درخت انگور شُل شد و ناپدید شد. دیدم که بدنم خیلی پاک شده بود.

عمیقآً شوک زده بودم.  از صمیم قلب از معلم  تشکر کردم. این معلم بود که این کلمات مقدس را به موجودات ذی شعور گفت. "فالون دافا خوب است" امیدوارم که مردم آن را برای همیشه در خاطر داشته باشند.