من عادت به تماشای رقص تک‌‏نفره داشتم و آن را ترجیح می‌‏دادم. اما بعد از این که اجرای شِن یون را دیدم، رقص گروهیِ بی‌‏اندازه هماهنگ، بسیار مرا تحت تأثیر قرار داد، متوجه شدم که هیچ یک از افرادی که رقص تک‌‏نفره را انجام می‌‏دهند نمی‌‏توانند با آن مقایسه شوند.

معلم گفتند، “... وقتی که تمرینات به صورت گروهی انجام می‌‏شوند میدان انرژیِ بسیار قوی‌‏ای وجود دارد، ...” (از "سخنرانی در اولین کنفرانس در آمریکای شمالی") [ترجمه‌‏ی ضمنی]

معلم همچنین گفتند، “برای مریدان دافا به عنوان یک کل، در روند اعتباربخشی به فا، هنگامی که شما هم‌‏صدا با هم کار می‌‏کنید، قدرت فا عظیم است.” (از "تشریح فا در طی جشنواره‌‏ی فانوس ۲۰۰۳ در کنفرانس فای ایالات متحده‌‏ی غربی") [ترجمه‌‏ی ضمنی]

پس چگونه، هم‌‏تمرین‌‏کنندگان می‌‏توانند با همدیگر به خوبی هماهنگی کنند؟ من درباره‌‏ی این موضوع بسیار زیاد فکر کرده‌‏ام و آن را به مرحله‌‏ی عمل گذاشته‌‏ام. امروز، می‌‏خواهم افکارم را با دیگران مطرح کنم. امیدوارم مفید باشد.

آسیب ناشی از وابسته بودن به خود

وابسته بودن به خود وابستگی‌‏های گوناگونی را ایجاد می‌‏کند، که نه فقط با تزکیه‌‏ی شخصی مداخله می‌‏کنند، بلکه همچنین هماهنگی و همکاری کل بدن را بی‌‏نتیجه می‌‏گذارند. سبب می‌‏شود شخص خودمحور شده و بیش از حد به درک‌‏های خودش تأکید داشته باشد. اغلب اوقات فکر می‌‏کنیم که داریم از فا برای سنجیدن مسائل استفاده می‌‏کنیم و علایق و نگرانی‌‏های افراد دیگر را در نظر نمی‌‏گیریم، احساس می‌‏کنیم که این کار برای خاطر دیگران و مسئول بودن نسبت به بدن واحد است. اما، در واقع همگی با استفاده از درک خودمان از فا در حال نگاه کردن به مسائل هستیم و هم‌‏تمرین‌‏کنندگان را با استانداردهای خودمان می‌‏سنجیم. اما دافا ورای درک سطحی ما می‌‏رود. ما نمی‌‏توانیم به درک‌‏های خودمان وابسته باشیم.

برای مثال:

حسادت

وابستگی به خود باعث می‌‏شود که فرد احساس کند بهتر از دیگران است. چیزهای خوب زندگی و پاداش‌‏ها باید برای او کنار گذاشته شوند، نه برای دیگران. برای همین، فرد وقتی می‌‏بیند دیگران در امری موفق شده‌‏اند پریشان خاطر می‌‏شود. اگر دیگران چیزی به دست بیاورند، چه به شکل مورد قبول دیگران واقع شدن باشد یا کسب پاداش، او در درون خود احساس ناراحتی پیدا می‌‏کند. با این حال، وقتی می‌‏بیند که دیگران در به‌‏انجام رساندن کاری شکست می‌‏خورند، بدون ابراز هیچ نیک‌‏خواهی، آن‌‏ها را مورد انتقاد قرار می‌‏دهد. او همیشه به کوتاهی‌‏های دیگران نگاه می‌‏کند، نه به نقاط قوت‌‏شان، به جای اینکه به درون نگاه کند تا کوتاهی‌‏های خودش را پیدا کند.

وابستگی به خودنمایی

خودنمایی تجلی دیگری از وابسته بودن به خود است، که اغلب شما را برمی‌‏انگیزاند که کارها را به روش خودتان انجام دهید، و فکر کنید که دیگران باید با روش شما موافق باشند. شما فکر می‌‏کنید که نقطه‌‏نظر شما "درست" است، و برای همین کسانی را که با شما موافق نیستند نادیده می‌‏گیرید. این معمولاً منجر به ایجاد اصطکاک بین مردم می‌‏شود.

درک کردن دیگران

هر تمرین‌‏کننده‌‏ای دافا را گرامی می‌‏دارد. هر تمرین‌‏کننده‌‏ای آرزو دارد که در امر اعتباربخشیدن به فا خوب عمل کند. به هر حال، اغلب، نظرات متفاوتی وجود دارد چراکه هر کسی متفاوت است و نقطه نظرات متفاوتی دارد. وقتی به تمرین‌‏کنندگانی می‌‏پردازیم که نگاه متفاوتی دارند، خصوصاً تمرین‌‏کنندگانی که نظرشان دقیقاً برعکس است، نمی‌‏توانیم کورکورانه نتیجه‌‏گیری کنیم و آن‌‏ها را به خاطر مطابقت نداشتن با فا مورد انتقاد قرار دهیم. نباید نسبت به دیگران بی‌‏ملاحظه باشیم یا آن‌‏ها را به تلاش برای صدمه زدن به فا متهم کنیم. نتیجه‌‏گیری چشم‌‏بسته و زود قضاوت کردن اغلب به هم‌‏تمرین‌‏کنندگان صدمه می‌‏زند و شکاف‌‏های بین تمرین‌‏کنندگان را تشدید می‌‏کند، و بدین ترتیب برای پیشروی معمولی پروژه‌‏های اعتباربخشی به فا مانع ایجاد می‌‏کند. تضادها در حقیقت موضوع مهمی نیستند و معمولاً از سوءتفاهم‌‏ها نشأت می‌‏گیرند. برای همین، ما باید با دیگران نیک‌‏خواه باشیم و نباید همیشه افکار منفی‌‏ای داشته باشیم. ند، ینکنندگان دن به فا کنیم.ی دارند، سی متفاوت است و نقطه نظرات متفاوتی دارد.

یک بار تمرین‌‏کننده‌‏ای شروع به صحبت درباره‌‏ی یک سی دی که تمرین‌‏کننده‌‏ی دیگری آن را ساخته بود کرد؛ “چرا تو ملاحظه‌‏ی هم‌‏تمرین‌‏کنندگان را نمی‌‏کنی؟ آیا تو یک تزکیه‌‏کننده هستی؟ برچسب‌‏هایی که روی سی‌‏دی‌‏ها زده‌‏ای پر از کلمات حساس است. چطور انتظار داری که هم‌‏تمرین‌‏کنندگان این سی‌‏دی‌‏ها را پخش کنند؟ چرا نگران ایمنی دیگران نیستی؟” تمرین‌‏کننده‌‏ای که سی‌‏دی‌‏ها را ساخته بود احساس کرد که با او خیلی به دور از انصاف رفتار شده است، او فکر می‌‏کرد که داشت ملاحظه‌‏ی هم‌‏تمرین‌‏کنندگان را می‌‏کرد: تقسیم‌‏بندی‌‏های متفاوت بسیار زیادی از سی دی ها وجود دارد، پس این برچسب‌‏ها به تمرین‌‏کنندگان کمک خواهد کرد که راحت آن‌‏ها را مرتب کنند. برچسب‌‏های زیبا توجه را نیز جلب می‌‏کند. می‌‏توانیم ببینیم که این دو تمرین‌‏کننده به یک موضوع از زاویه‌‏های مختلفی نگاه می‌‏کردند، بنابراین ما نمی‌‏توانیم بگوییم که حق با چه کسی است. با این حال، با چشم‌‏های بسته متهم کردن هم‌‏تمرین‌‏کنندگان، می‌‏تواند شکاف‌‏هایی درست کند. وقتی ما بدون نشان دادن نیک‌‏خواهی مرتباً با قضاوت کردن، نظرات متفاوتی بیان می‌‏کنیم، همان‌‏طور که زمان می‌‏گذرد ممکن است حل و فصل کردن آن سخت شود.

نگریستن به مسائل از منظری متفاوت می‌‏تواند ناخشنودی و خصومت را برطرف کند. مقاله‌‏ای روی اینترنت وجود داشت که درباره‌‏ی این موضوع بود. یک‌‏بار فردی بررسی‌‏ای به عمل آورد تا ببیند مردم چگونه یک فنجان تمیز را سر جایش می‌‏گذارند. نسبت شمار افرادی که فنجان را رو به بالا گذاشتند به شما افراد افرادی که آن را وارونه گذاشتند ۱ به ۱ است. مهم‌‏تر اینکه هر چند آن‌‏ها این کار را به طور متفاوتی انجام دادند، همگی آن‌‏ها به همان دلیل استناد می‌‏کردند، یعنی، "بهداشتی‌‏تر" است. به یاد دارم که وقتی اولین بار این مقاله را خواندم شگفت‌‏زده شدم. این معنی را دارد که نیمی از مردم دنیا کارها را متفاوت از من انجام می‌‏دهند، و با این حال ما آن کار را به دلیل مشابهی انجام می‌‏دهیم. یک گفته‌‏ی قدیمی چینی وجود دارد، "مسیرهای متفاوت به مقصد مشابهی منتهی می‌‏شوند". ما باید آن‌‏هایی را که نظر متفاوتی دارند محترم بشماریم.

البته، به عنوان تزکیه‌‏کنندگان، ما نباید از تضاد دوری کنیم یا وقتی کوتاهی‌‏های هم‌‏تمرین‌‏کنندگان را می‌‏بینیم از اینکه آن‌‏ها را دلخور کنیم بترسیم. نباید این‌‏طور عمل کنیم که به طور مستقیم روبروی آن‌‏ها حرف نمی‌‏زنیم، بلکه پشت سرشان صحبت می‌‏کنیم. یک تزکیه‌‏کننده باید راست‌‏گو باشد. ما تمرین‌‏کنندگان باید وقتی با همدیگر ارتباط برقرار می‌‏کنیم قلب‌‏مان را باز کنیم. باید یاد بگیریم که در ارتباطات‌‏مان با هم‌‏تمرین‌‏کنندگان، خودمان را با مهربانی، افتادگی و صمیمیت و صداقت ابراز کنیم.