(Minghui.org) به درک من، اگر می‌خواهیم که با همدیگر شرارت پایانی را متلاشی کنیم تمام مریدان دافا باید قلب‌هایی صالح، افکاری صالح و اعمالی صالح را حفظ کنند.

آخرین اقدام جنون‌آمیز شیطان (شرارت)

چند روز پیش، در همان حال که مشغول تبادل تجربه با تمرین‌کنندگان دیگر بودم صحنه‌ای در بعدهای دیگر به ذهنم آمد. چیزی که دیدم این بود:

عوامل نیروهای کهن و شیطان با همدیگر جمع شدند. به صورت چند نقطه از موجودات شیطانی سیاه شروع شد، سپس به سرعت به دسته‌ها افزایش یافت، صدها دسته ... که به صورت خیلی متراکمی در کنار هم قرار گرفتند. فضایی که اشغال کرده بودند گسترش یافت. بلافاصله شروع به فرستادن افکار درست کردم، اما فقط توانستم تعداد کمی از موجودات شیطانی را از بین ببرم. همان‌طور که اندازه این حجم از شیطان افزایش می‌یافت و متراکم‌تر و متراکم‌تر می‌شد، شکل یک اژدهای سرخ شیطانی شروع به شکل گرفتن کرد. شوکه شدم و فکر کردم: "چطور امکان دارد"؟ تصویر اژدهای سرخ شیطانی واضح‌تر و واضح‌تر شد، و سپس کامل شد. اژدها به سرعت به سمت نقاط مختلفی در چین حرکت کرد. تجلی آن در این بعد این بود که مقامات درگیر در شرارت‌ها، دورِ دیگری از آزار و شکنجه‌ی دیوانه‌وار و وحشیانه‌ی مریدان دافا در سرزمین چین را برنامه‌ریزی کردند.

باورش برایم سخت بود اما با این حال، بر اساس سطح خودم در تزکیه، می‌توانستم حس کنم که واقعاً در حال اتفاق افتادن است. فکر نمی‌کردم ممکن باشد، به همین خاطر چیزی را که دیدم فوراً‌ با دیگران مطرح نکردم.

دو تمرین‌کننده مثل شبح رنگ به رخسار نداشتند

صبح فردای آن روز، تمرین‌کننده‌ی "الف" برای صحبت درباره مسائل کامپیوتری به دیدن ما آمد. به محض اینکه وی را دیدم فهمیدم که تزکیه‌اش کاملاً در وضعیت ضعیفی است. صورتش مثل گچ سفید بود. بنابراین بلافاصله صحبت را قطع کردم: "لطفاً سریعاً تمام پروژه‌هایی که انجام می‌دهی را کنار بگذار. علاوه بر انجام روزانه و منظم مطالعه‌ی فا، تمرین‌ها و خواندن مقاله‌های تبادل تجربه، وقت خاصی را کنار بگذار تا برای زمانی طولانی افکار درست بفرستی. قبل از هر کار دیگری اول وضعیت تزکیه‌ات را بهبود بده. یک تمرین‌کننده‌ی دیگر حدود سه سال پیش بازداشت شد. از آن به بعد، نتوانست انجام روزانه‌ی مطالعه‌ فا و تمرین‌ها را تضمین کند، چه رسد به یاری کردن استاد در اصلاح فا. من و تمرین‌کنندگان دیگر قبل از اینکه او بازداشت شود اشاره‌هایی از استاد دریافت کردیم، اما هیچ یک از ما متوجه نشدیم. در آخر، مقامات او را ربودند. باید از این اتفاق درس بگیریم. لطفاً بلافاصله تمام پروژه‌هایی را که انجام می‌دهی به حال تعلیق درآور"!

تمرین‌کننده الف موافقت کرد. اما هر دوی ما مشغول بودیم، و درباره این موضوع بیشتر تبادل تجربه نکردیم.

کمی بعد از ساعت ۶ عصر همان روز، صحنه دیگری را دیدم. دیدم که تمرین‌کننده الف همراه با بیش از ۱۰ هم‌تمرین‌کننده‌ی دیگر قرار است بازداشت شوند. قرار بود تمرین‌کننده الف و ۲ تمرین‌کننده‌ی دیگر در نتیجه شکنجه‌ای که با آن روبرو می‌شدند بمیرند.

شب آن روز، با تمرین‌کننده‌ی "پ" دیدار کردم. رنگ او هم مثل گچ سفید بود. شوکه شدم و از خودم پرسیدم که چطور چنین چیزی ممکن است. سپس در بعدهای دیگر دیدم که تمرین‌کننده "پ" نیز قرار است ربوده شده و زیر شکنجه بمیرد. فوراً این را با او در میان گذاشتم و به او گفتم که رنگش چگونه است. او درک مرا قبول کرد، و انجام پروژه‌ها را متوقف کرد تا خودش را وقف مطالعه فا، انجام تمرین‌ها، خواندن مقاله‌های تبادل تجربه و فرستادن افکار درست برای بازه‌های زمانی طولانی کند.

به این ترتیب مایلم به تمرین‌کنندگان همه‌ی جاها یادآور شوم: صرفنظر از اینکه می‌توانید بعدهای دیگر را ببینید یا نه، وقتی می‌بینید که تمرین‌کنندگان، مثل شبح، رنگ به رخسار ندارند، اشکالی وجود دارد. البته، ممکن است اینطور نباشد که چنین تمرین‌کنندگانی همگی بازداشت یا زیر شکنجه کشته شوند. با این وجود، چنین رنگ سفید صورت قطعاً حکایت از اشکالی جدی دارد.

استاد گفتند،

"شاگردان‌ فالون‌ دافای‌ ما بعد از مدتی‌ عمل تزکیه،‌ تغییر زیادی‌ در صورت‌ ظاهری‌شان خواهند یافت‌، پوست‌ آن‌ها نرم‌ و سرخ و‌ سفید شده و با سلامتی خواهد درخشید. برای‌ مسن‌ترها، چروک‌ صورت‌ کمتر شده‌ و حتی‌ بسیار کمتر خواهد شد، که‌ آن‌ پدیده‌ای‌ عادی‌ است‌." (جوآن فالون)

"روشی‌ که‌ بدن و ذهن را تزکیه‌ می‌کند می‌تواند یک تأثیر دوباره جوان کردن داشته باشد و باعث‌ شود که‌ بسیار جوان‌تر از آن‌چه که هستید به نظر برسید. روزی شخصی‌ از من‌ سؤال‌ کرد، "معلم‌، فکر می‌کنید من‌ چند سال دارم‌"؟ درحقیقت او تقریباً ۷۰ سال سن داشت، اما چهل‌ ساله‌ به‌نظر می‌آمد. صورت‌ او چروکی نداشت و لطیف و سرخ و سفید به‌ نظر می‌رسید. او شبیه کسی که حدود ۷۰ سال سن دارد به‌ نظر نمی‌رسید. اما برای‌ مریدان فالون‌ دافای‌ ما این اتفاق‌ می‌افتد." (جوآن فالون)

به‌شدت افکار درست فرستادن نیز یک پروژه‌ی اصلاح فا است

فردای روزی که تمرین‌کننده الف را دیدم او دوباره به دیدنم آمد. بیشتر با او تبادل تجربه کردم و به او گفتم که میدانش خوب نیست.

استاد در "آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۰۲ بوستون" گفتند،

"شما همگی می‌دانید که هر قدر هم که شیطان وحشی شود، دوامی ندارد. هر چه به انتها نزدیک‌تر می‌شود، وقتی که تحت تأثیر نیروی اصلاح فا قرار می‌گیرد شیطانی‌تر عمل می‌کند، و این به ما می‌گوید که باید آخرین اقدام وحشیانه‌اش باشد." (ترجمه ضمنی)

تمرین‌کننده الف گفت: "اخیراً وقت برای مطالعه فا،‌ انجام تمرین‌ها یا فرستادن افکار درست نداشتم. درگیر سر و کار داشتن با افراد عادی بودم و بیش از حد زیر فشار کارم بودم. تمرین‌کنندگان اطرافم نیز در وضعیت‌های مشابهی هستند".

به او گفتم: "لطفاً به آنها بگو که علاوه بر انجام روزانه‌ی مطالعه‌ی فا، تمرین‌ها و خواندن مقاله‌های تبادل تجربه، باید شروع به فرستادن افکار درست کنند. برای زمان‌های طولانی، افکار درستشان را به خودشان و ناحیه‌شان معطوف دارند. فرستادن افکار درست طولانی‌مدت نیز یک پروژه‌ی اصلاح فا است. بر طبق خیلی از مقاله‌های تبادل تجربه و درک خود من، اگر هیچ تمرین‌کننده‌ای در ناحیه، به‌شدت در حال فرستادن افکار درست نباشد، یا تعداد کمی در حال انجام این کار باشند، میدان آن ناحیه خیلی پاک نخواهد بود. متقابلاً، در این بعد، تمرین‌کنندگان موقع روشنگری حقیقت با مداخله بیشتری روبرو می‌شوند. موجودات ذی‌شعور در پذیرش حقیقت مشکلات بیشتری خواهند داشت. بعضی افراد، در حالی که توسط شیطان کنترل می‌شوند، حتی با پلیس تماس گرفته و موجب بازداشت تمرین‌کنندگان می‌شوند. اگر تیمی باشد که برای بازه‌های زمانی طولانی افکار درست بفرستد، عوامل نیروهای کهن و شیطان در آن ناحیه را از بین ببرد، روشنگری حقیقت بسیار راحت‌تر خواهد شد. بازداشت به ندرت اتفاق خواهد افتاد. لطفاً در ناحیه‌تان چنین تیمی شکل دهید و به خودتان و موجودات ذی‌شعور کمک کنید".

تمرین‌کننده الف گفت که این کار را خواهد کرد.

همچنین مایلم به هم‌تمرین‌کنندگان در سایر مناطق نیز یادآوری کنم – تیم‌هایی به منظور فرستادن افکار درست برای بازه‌های زمانی طولانی شکل دهید تا مداخله و آسیب ایجادشده توسط نیروهای کهن شرور را کاهش دهید.

تمرینکنندگانی که جرأت روشن کردن حقیقت را ندارند، یا آنهایی که هنگام مطالعه‌ی فا یا فرستادن افکار درست چرت می‌زنند

همان شبی که تمرین‌کننده الف به دیدنم آمد، من و تمرین‌کننده‌ "ت" به منزل تمرین‌کننده "ث" رفتیم. تمرین‌کننده "ث" به ما گفت: "خیلی از تمرین‌کنندگان اطراف من مشکلاتی دارند. آنهایی که می‌توانند مطالعه فا، تمرین‌ها و فرستادن افکار درست را تضمین کنند از روشنگری حقیقت می‌ترسند. بعد خیلی از تمرین‌کنندگان دیگر هستند که خودشان را برای روشنگری حقیقت وقف می‌کنند اما همین که شروع به مطالعه فا یا فرستادن افکار درست می‌کنند چرت‌شان می‌گیرد. آنها به طور هم‌زمان همه‌ی سه کار را خوب انجام نداده‌اند".

استاد در "آموزش فا در کنفرانس شیکاگو ۲۰۰۴" بیان کردند،

"در مورد موجودات انسانی... وقتی یک موجود بتواند امروز در تاریخ فا را کسب کند، این چیزی عادی نیست - او بسیار خوشبخت است! اما به محض این‌که او فا را از دست بدهد، آیا می‌دانید با چه چیزی مواجه می‌شود؟ واقعاً وحشت‌انگیز است، زیرا وقتی او در تعهد به مسئولیت‌های بزرگ و مأموریت‌های عظیمی که به‌عهده‌ی او گذاشته شد شکست بخورد، آن‌گاه، بر طبق آن، مثل معکوس کمال یک شخص است و او واقعاً مجبور خواهد بود وارد دروازه‌ی بدون زندگی [یا نیستی] شود. شما افراد نمی‌توانید فقط بروید و یک شخص را بدون این‌که به‌اندازه‌ی کافی سخت سعی کرده باشید رها کنید. بدون توجه به این‌که کسی چه نوع اشتباهی را مرتکب شده است، یا او چه نوع شخصی است، هنوز می‌خواهم به او فرصتی بدهم."

آن تمرینکنندگانی که خود را وقف روشنگری حقیقت می‌کنند، اما وقتی فا را مطالعه می‌کنند یا افکار درست می‌فرستند در حالت چرت هستند در وضعیت بسیار خطرناکی قرار دارند. آنها با خودشان به‌عنوان مریدان دافا رفتار می‌کنند. استاد آنها را به‌عنوان مریدان دافا در نظر می‌گیرد. اما نیروهای کهن تلاش خواهند کرد که آنها را به عنوان مریدان دافای فاقد صلاحیت، از بین ببرند یا شکنجه کنند. ممکن است وضعیت‌هایی وجود داشته باشد که بدن‌های قانون استاد یا خدایان صالح نتوانند به آنها کمک کنند. چنین تمرینکنندگانی مستعد این هستند که ربوده شوند. بدتر اینکه، یکبار که بازداشت شوند. آنهایی که از روشنگری حقیقت هراس دارند بیشتر خواهند ترسید.

تمرینکننده ت نیز گفت: "اگر به طور منظم روی فا نباشیم، آنوقت اینکه در زمان بحرانی روی فا باشیم حتی مشکل‌تر است".

فاشن استاد قلمی به ما داد

بعد از اینکه با تمرینکننده ت به خانه برگشتم، بیشتر تبادل تجربه کردیم. به خاطر آوردم که در رابطه با آخرین اقدام وحشیانه شیطان، در بعدهای دیگر چه دیده بودم و آن را به او گفتم. او گفت: "چند روز پیش صحنه‌های مشابهی را در بعدهای دیگر دیدم".

همزمان، هر دویمان دیدیم که فاشن استاد با جدیت به ما نگاه می‌کند. فاشن استاد، با یک موج دست، به هر کدام از ما یک قلم داد. هر دو فوراً متوجه شدیم که استاد از ما می‌خواهند آنچه را که به آن آگاه شده‌ایم بنویسیم. دریافتیم که موضوعی اضطراری و جدی است.

یک مقاله تبادل تجربه در وب‌سایت مینگهویی به یادم آمد که عنوان آن بود، "ذهنیت اصلاح فا یک وابستگی جدی است": "به گفته این تمرینکننده با تیانموی باز، در این مرحله بسیاری از مریدان دافا کوشا نیستند. بسیاری از آنها وابستگی‌های خیلی شدیدی دارند و در انجام سه کار سستی می‌کنند. بسیاری فکر می‌کنند که همه چیز قرار است در سال ۲۰۱۲ به انتها برسد. نیروهای کهن در ابتدا ۲۰۱۲ را به عنوان پایان معین کرده بودند، اما وابستگی‌های بشری تمرینکنندگان نجات موجودات ذیشعور را با مانع روبرو می‌کند".

من و تمرینکننده "ت" تبادل تجربه کوتاهی کردیم. تصمیم گرفتیم که باید افکارمان را سامان ببخشیم و برای ترغیب خودمان و هشیار کردن همتمرین‌کنندگان، آنها را به صورت نوشته به اشتراک بگذاریم.

وقتی که مشغول نوشتن این قسمت بودم، گریه کردم. ذهنم غرق در این فکر و این حس است که "استاد بسیار نیکخواه است".

مداخله با این مقاله

پشت کامپیوتر نشستم تا شروع به نوشتن این مقاله کنم. درست این لحظه، دیدم که بسیاری از عوامل شیطانی در بعدهای دیگر به پایین فشرده می‌شوند، بنابراین به طور پیوسته افکار درست فرستادم. بعد از زمانی طولانی، تمام آنها را از بین بردم.

در ساعت ۱۱:۵۵ شب، دوباره افکار درست فرستادم. در مدتی کوتاه، دیدم که شیطان و خدایان نیروهای شیطانی آمده‌اند. آنها به دستانم دستبند زدند و در بعدهای دیگر مرا بستند. بعضی از آنها حتی مرا در یک قفس آهنی سنگین قرار دادند. اما با کمک و محافظت نیکخواهانه استاد، حدوداً در ۲۰ دقیقه تمام آنها را متلاشی کردم.

همچنین در اتصال به وب‌سایت مینگهویی با مشکلاتی روبرو شدم. می‌دانم که تمام اینها مداخله‌ جنون‌آمیزی بود که هدفش این مقاله تبادل تجربه است.

لطفاً به انحلال آخرین اقدام لگام‌گسیخته شیطان زودتر توجه کنید

استاد در "به کنفرانس فای کانادا" بیان کردند،

"اما عناصر شیطانی و نیز حزب شیطانی و روح شیطانی که می‌توانند ببینند همه چیز را از دست داده‌اند، آخرین تقلای خود را می‌کنند و این برای مریدان دافا ضروری‌تر می‌سازد که در کار روشن‌گری حقایق و نجات مردم دنیا و موجودات ذی‌شعور حتی بهتر عمل کنند. هر چه به انتها نزدیک‌تر شود، بیش‌تر نمی‌توانید کند شوید؛ هر چه به انتها نزدیک‌تر شود، بهتر باید فا را مطالعه کنید؛ هر چه به انتها نزدیک‌تر شود، افکار درست شما باید قوی‌تر باشد."

همه‌ی ما باید توجه کنیم تا سریع‌تر آخرین اقدام جنون‌آمیز شیطان را منحل و سه کاری را که استاد از ما می‌خواهند به خوبی انجام دهیم.

این مقاله فقط درک شخصی من است. لطفاً هر اشکالی را متذکر شوید.