(Minghui.org) استاد  بارها در مقالات فاى خود بر اهمیت مطالعه‌ى فا به عنوان بخشى از یک گروه مطالعه تأکید کرده‌اند. هر کسى این را درک مى‌کند و به نظر مى‌رسد که نیازى به صحبت درباره‌ى آن نیست. اما هنوز تعداد کمى از تمرین‌کنندگان، از جمله خودم، هستند که در مطالعه‌ى گروهى فا شرکت نمى‌کنند. در ماه نوامبر گذشته هماهنگ‌کننده‌ى محلى مرا تشویق به این کار کرد. به مطالعه‌ى فاى گروهى پیوستم و فواید زیادى برایم داشته ‌اشت. به همین دلیل، این مقاله را نوشتم تا تجربه‌ام را با هم‌تمرین‌کنندگانى که هنوز در چنین گروهی شرکت نمی‌کنند در میان بگذارم.    

از دوران کودکى‌ام همیشه به این که مطالعه کرده و استقلال فکرى داشته باشم علاقه‌مند بوده‌ام. یادداشت‌بردارى را نیز دوست داشتم. بنابراین، فکر مى‌کردم که فراگیری فا به عنوان عضوى از یک گروه فایده‌اى برایم نخواهد داشت یا نمی‌توانم تمرکزم کنم. فکر مى‌کردم که اگر سؤالاتى داشته باشم، فرصتی براى فکر کردن در مورد آن سوال‌ها و یا یافتن پاسخ‌شان نخواهم داشت. از این مى‌ترسیدم که اگر تعداد سؤال‌هایم زیاد باشند و بدون پاسخ بمانند، بعداً فراموش‌شان کنم. همچنین فکر مى‌کردم که با مطالعه‌ى فا در طول روز، زمان کمترى براى روشنگرى حقیقت خواهم داشت. به همین دلیل نمى‌خواستم در طول روز فا را مطالعه کنم. در حقیقت دلیل اصلى، خودخواهى و ترس از ایمن نبودن هنگام مطالعه در یک گروه، به جاى مطالعه فا به تنهایى در خانه، بود. به همین دلیل در خانه مطالعه مى‌کردم. فکر مى‌کردم که مطالعه در خانه با شخصیتم سازگارتر است و این که به صورت عمیق‌ترى مطالعه خواهم کرد. اگر در حین مطالعه‌ى فا با پرسش‌هایى مواجه مى‌شدم که برایم قابل درک نبود، با چند تنى از تمرین‌کنندگان درمیان مى‌گذاشتم. حس مى‌کردم آن روند خیلى خوب بود. پس از این که حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹ آزار و شکنجه را شروع کرد، فا را در خانه مطالعه کردم.        

روزى که براى اولین بار به مطالعه‌ى گروهى رفتم، حسى داشتم که گویى در مراحل اولیه‌ى تزکیه بودم. مانند قطره‌‌ی آبى که در رودخانه‌ى بزرگى حل شود، حس خیلى خوش‌آیندی داشتم. میدان انرژى بر من تأثیر گذاشت. قبلاً وضعیتم طورى بود که مکرراً  مجبور بودم به توالت بروم. وقتى فا را در خانه مطالعه مى‌کردم مى‌بایستى هر سى تا پنجاه دقیقه به توالت مى‌رفتم. این خیلى عجیب بود که وقتى براى دو ساعت و نیم در گروه مطالعه‌ى فا بودم، احساس بدى نداشته و نیازى به توالت پیدا نمى‌کردم. بعد از ترک گروه، تنها در ده یا بیست دقیقه، به حالت اولیه‌ام برمى‌گشتم. یک ماه بعد، تمرین‌کننده‌اى به من گفت که صورتم از آن قیافه‌ى زرد و رنگ پریده‌ى قبل، گلگون و سرخ شده ‌است. موهایم پر از موهاى سیاه و سفید، با موهاى سفید بیشترى بود. در گذشته موهاى سفیدم به تدریج در حال سیاه شدن بودند اما پس از مدتى آن متوقف شد. سفید هنوز رنگ غالب بود. به تازگى موهایم بیشتر از سفید مشکى شده ‌است و تغییر تدریجى سفید به سیاه دوباره شروع شده ‌است. هنوز هم وقتى به مطالعه‌ى گروهى فا مى‌روم عینک مى‌زنم اما یک روز فراموش کردم که آن‌ را با خود ببرم. متوجه شدم که مى‌توانم بدون عینک بخوانم و حتى گاهى کلمات کاملاً واضح و شفاف به نظر مى‌رسیدند. از آن پس دیگر عینک نزده‌ام. چندین سال پیش زانویم در یک سانحه‌ى دوچرخه‌سوارى آسیب دید. در آن زمان، به دلیل این که سخت کار مى‌کردم، پایم دوباره درد می‌کرد. وقتى آن را در مطالعه مطرح کردم، هم‌تمرین‌کنندگانم فوراً به من گفتند که آن دیدگاهى غلط است و تمرین‌کنندگان نباید هیچگونه بیمارى داشته باشند. روزى وقتى در حال صحبت با هم‌تمرین‌کنندگانم بودم، آن‌ها به من گفتند که روشی که حقیقت را روشن می‌کردم خوب است. آن‌ها از من خواستند که چگونگى روشنگری حقیقت‌ام را توضیح دهم. کلمات و اعمال هم‌تمرین‌کنندگان مانند آینه‌اى هستند که به ما نشان مى‌دهد که چگونه با هم پیشرفت کنیم. شگفت‌انگیزترین چیز این است که توانایى درک و روشن‌بینی‌ام بهبود یافته و متوجه شدم که در این که فا را براى سال‌هاى زیادى به تنهایى مطالعه کردم، اشتباه مى‌کردم. 

از تاریخ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹، کنفرانس‌هاى فاى جدیدتر استاد را خوانده ‌بودم اما نمى‌توانستم متوجه معنى آن‌ها شوم. بنابراین شروع به یادداشت‌بردارى کرده و یادداشت‌هایم شامل مطالب خاص و موضوعات اصلى هر مقاله بود. همچنین فاى استاد در مورد تزکیه‌ى ذهن را نوشته بودم. گاهى اوقات مطلب نوشته‌شده یک پاراگراف یا یک خط بودند- حداکثر چند جمله. به همین دلیل فکر مى‌کردم که در مورد موضوع هر سخنرانى فا درکى دارم. بالاى هریک از یادداشت‌هایم مى‌نوشتم: "به دلیل درک محدود و سطحى‌ام این یک نوشته کلی و مختصر است." در سال ۲۰۰۰، ۶۷ ساله شدم. سعى کردم که فا را از بر بخوانم اما نتوانستم آن را به یاد بیاورم؛ بنابراین، فایى که به صورت یادداشت نوشته‌ بودم را به صورت فهرست‌وار درآوردم. عباراتى کوتاه یا کلمه‌اى اختصارى از هر یک از موضوعات مقالات فا را به عنوان زیرنویسى براى فهرستم انتخاب کردم. از آن روش براى از بر خواندن مکرر فا استفاده کردم. در حین از بر خواندن جوآن فالون و دیگر مقالات فا نیز جملاتى را در مورد تزکیه‌ى ذهن انتخاب کرده، زیرنویسى به آن اضافه کردم، و آن را به فهرستى تبدیل کردم. براى به خاطر سپردن فا، به طور مستقیم از کتاب استفاده نمى‌کردم. پس از چهار ماه شرکت در مطالعه‌ى گروهى فا، یک روز در حین انجام تمرین دوم، "نگه داشتن چرخ در بالاى سر"، استاد تذکرى به من دادند. فوراً متوجه شدم که: وقتى سعى مى‌کردم که مقالات فاى استاد را به خاطر بسپارم، در واقع فقط یادداشت‌هاى مطالعه‌ى فاى خودم را از بر مى‌کردم. یادداشت‌هایم توضیح و تفسیرى بر کل فا ارائه می‌کردند. به وخامت عمل خود پى بردم. شروع کرده بودم که به طور ناخواسته با فا مداخله کنم و این کار را براى مدتى طولانى انجام داده‌ بودم، یازده سال تمام. محدوده‌ى یادداشت‌هایم خیلى وسیع بوده و آن عمل اشتباهِ غیر قابل بخششى بود. خوشبختانه یادداشت‌هایم را با دیگران به اشتراک نگذاشتم، وگرنه آن خطاى حتى بزرگترى مى‌بود. خیلى وحشتناک بود و وقتى به آن فکر مى‌کردم بسیار شرمنده مى‌شدم. استاد در مقالاتِ "فرا گرفتن فا"، "نتیجه‌گیرى قطعى"، و "محیط"، در کتاب نکات اصلی براى پیشرفت بیشتر، بر موضوع مطالعه‌ى فا و محافظت از فا تأکید کرده‌اند. به دفعات بى‌شمارى این مقالات را مطالعه کرده ‌بودم، پس چطور متوجه این موقعیت نشده ‌بودم و براى محافظت از فا مراقب نبودم؟ آن به موجب وابستگى‌هاى عادى بشرى من براى مطالعه‌ى نظریه‌ها و نداشتن افکار درست بود.      

قبلاً فکر مى‌کردم که ضعف‌هایى در مطالعه‌هاى گروهى فا وجود دارد، اما حالا معتقدم که هر مسئله‌اى که مربوط به مطالعه‌ى گروهى باشد قابل حل است. اگر سؤالى پیش بیاید، مى‌توانم شماره‌ى صفحه را یادداشت کرده و می‌توانم سوال را با هم‌تمرین‌کنندگانم در میان بگذارم یا مى‌توانم آن مطلب را وقتى به خانه برگشتم دوباره مطالعه کنم. مطالعه‌ى فردى و مطالعه‌ى گروهى یکدیگر را کامل مى‌کنند. جو و ارتباطى که در مطالعه‌ى گروهى فا هست خیلى مهم است و با زمانى که فا را به تنهایى مطالعه مى‌کنم قابل مقایسه نمى‌باشد. اگر در مورد زمان صرف شده یا این که آن مى‌تواند با زمان روشنگرى حقیقت تداخل کند نگرانى دارم، مى‌توانم  صبح‌ها مطالعه کرده و عصرها به روشنگرى حقیقت بپردازم. اگر فا را به خوبى مطالعه کنم، به اندازه‌ى کافى افکار درست داشته و نتایج روشنگرى حقیقت بهتر مى‌شود.    

در حال حاضر، بیشتر تمرین‌کنندگان محلى در یک مطالعه‌ى گروهى فا شرکت مى‌کنند. امیدوارم تمام کسانى که هنوز به مطالعه‌ى گروهى فا نمى‌روند، بتوانند وابستگى ترس را کنار بگذارند و با جریان تزکیه در آخرین مرحله‌ى اصلاح فا همگام بمانند