(Minghui.org) استاد در جوآن فالون بیان کرده‌اند: "این قانون وجود دارد: اگر در مسیر تزکیه، حسادت از بین نرود، فرد نمی‌تواند به ثمره‌ی حقیقی نائل شود، مطلقاً نمی‌تواند." (سخنرانی هفتم، حسادت)

افکار و عقاید افراد که برآمده از حسادت هستند، افراطی و احمقانه می‌باشند و نحوه‌ی رفتار آن افراد حتی غیرمنطقی‌تر است. به عنوان مثال، تمرین‌‏کننده‌ای می‌بیند که درحالی که او هنوز مقاومت می‌کند، تمرین‌کنندگان دیگر "تبدیل" شده‌اند، در نتیجه احساس می‌کند که غیرمنصفانه با او رفتار می‌شود و او نیز به افراد اجازه می‌دهد تا وی را "تبدیل" کنند. این یک تجلی از وابستگی به حسادت است. فردی می‌بیند که دیگران هیچ فداکاری نکرده‌اند و از زندگی خود لذت می‌برند، در حالی که او کارهای بسیاری انجام داده و از او قدردانی هم نمی‌شود؛ به این ترتیب احساس می‌کند که در حق او بی‌انصافی شده و او هم زرنگ می‌شود. فردی دوستان قدیمی خود را نگاه می‌کند که پس از "تبدیل"، همدستان اهریمن شده‌اند، بنابراین عصبانی می‌شود و برای اینکه بیش از حد "نبازد"، او نیز "تبدیل" می‌شود. فردی می‌بیند دیگران، که به خوبی عمل نکرده‌اند، به طور مداوم مورد ستایش قرار می‌گیرند، در حالی که او فداکاری می‌کند و در سکوت رنج می‌برد. او احساس می‌کند که ناعادلانه است و خود را محافظت کرده و تمایلی ندارد که رنج بیشتری ببرد. این‌ها همه تجلی‌های وابستگی به حسادت است. زمانی که ما ذهنی آرام داریم قادر به مشاهده‌ی این موضوعات خواهیم بود.

در طی تزکیه‌ی دراز مدتم، از مشقات بسیاری رنج برده‌ام و فداکاری‌های نسبتاً‌ زیادی کرده‌ام، اما به خوبی با من رفتار نشده است. از این رو، همیشه در حال شکایت کردن بودم و برایم غیرممکن شد که شین‌شینگ خود را بهبود بخشم. زمانی که دریافتم که سطح گونگ من بالا می‌رود اما چون نمی‌توانم شین‌شینگم را حفظ کنم تنزل می‌کند، بسیار مضطرب شدم. با دیدن اینکه من نمی‌توانم به خودم بیایم، استاد ضمن یک راهنمایی به من تذکر دادند که این در واقع فکر و عقیده‌ای بود که وابستگی حسادت برای من به همراه می‌آورد. افراد دیگر به نقاط قوت دیگران حسادت می‌کنند، در حالی که من نسبت به نقاط ضعف دیگران حسادت می‌کردم. ناگهان دریافتم که چرا متحمل این همه درد شده‌ام و آزار و اذیت باز هم ادامه داشت، اما در آخرین باری که بازداشت شدم، نتوانستم در جریان آزار و اذیت طاقت بیاورم. علت این امر وابستگی من به حسادت بود که توسط موجودات اهریمنی مورد استفاده گرفت. همچنین متوجه شدم که چرا دو تن از تمرین‌کنندگان در برابر "تبدیل شدن" بواسطه‌ی شکنجه با موفقیت مقاومت کرده بودند اما به خاطر عصبانی بودن از هم‌تمرین‌کنندگان دیگری که همدست موجودات شرور شده بودند، تبدیل شدند. دلیل واقعی آن، وابستگی به حسادت بود و نه عصبانیت‌، و این چیزی بود که به آنها اجازه داد که "تبدیل" شوند.

وقتی که من متوجه تجلیات و خطراتی شدم که وابستگی به حسادت برایم پیش آورده بود، در هنگام فرستادن افکار درست، فکری را برای متلاشی کردن این وابستگی اضافه کردم. از طریق چشم آسمانی‌ام دیدم که آن با انفجار تکه‌تکه شد، درست مثل اژدهای قرمزی که در شن‌یون نمایش داده شده می‌شود. ذرات صورتی، مانند مولکول‌های کوچک در سراسر بدنهای کیهانی هستند. آنها مانند مولکول‌های شناور آب بسیار متراکم‌اند.

من متوجه شدم وقتی که جهان قدیمی بد شد، نیروهای کهن به علت وابستگی‌شان به حسادت، نظم و ترتیب دادند که اژدهای شریر حزب کمونیست چین، دافا را شکنجه و تزکیه‌کنندگان را "آزمایش" کند. شمایل دلقک در دنیای بشری به دلیل وابستگی خود به حسادت دیوانه شد و علیه دافا به ضدیت می‌پردازد. آنها بسوی نابودی پیش می‌روند و هرگز نمی‌توانند بار دیگر آینده‌ای داشته‌ باشند. همه‌ی ما موجوداتی در جهان قدیمی هستیم. لایه‌ی میکروسکوپی از حیات ما انحراف پیدا کرده است. آیا بین سطحی‌ترین نقطه که جذب فا نشده است و وابستگی به حسادت ارتباطی وجود دارد؟

استاد در جوآن فالون بیان کرده‌اند:

"امروزه، افرادی که علم بدن انسان را مطالعه می‌کنند در حال حاضر کشف کرده‌اند که افکار و فعالیت مغزی شخص می‌تواند نوعی ماده تولید کند. در سطوح بالا، می‌توانیم ببینیم که آن واقعاً نوعی ماده است، اما این ماده شبیه امواج مغزی که امروزه با تحقیقات کشف کرده‌ایم نیست. بلکه آن شکل کامل مغز انسان را به خود می‌گیرد. وقتی افراد عادی در زندگی روزانه‌شان در باره‌ی موضوعی فکر می‌کنند، چیزی که بیرون می‌فرستند، به شکل مغز انسان است، اما به سرعت پراکنده می‌شود چرا که انرژی ندارد. اما انرژی یک تمرین‌کننده مدت بیشتری دوام می‌آورد." ("تبرک" از سخنرانی پنجم)

هنگامی که ما در مورد مسائل فکر می‌کنیم و کارها را با وابستگی قوی به حسادت و سایر وابستگیها انجام می‌دهیم آیا هیولایی از این وابستگیهای بد، دوباره اژدهای شریر را تشکیل نمی‌دهند؟ یک بار وقتی در حال حذف موجودات شیطانی بودم، انواع هیولاهای عجیب و غریبی دیدم که در کسری از ثانیه تشکیل یک مار بزرگ را دادند و می‌خواستند به من حمله کنند.

من قبلاً مقاله‌ای تحت عنوان "حذف افکار زیان‌بار در این مرحله حیاتی است" نوشتم، و در آنجا در مورد اهمیت هر فکر در حین نزدیک شدن اصلاح فا به سطح بشری صحبت کردم. ما فقط باید افکار خیرخواهانه و درست داشته باشیم و هرگز مولد افکار شیطانی نباشیم. علاوه بر این، وقتی که شین‌شینگ خود را حفظ نمی‌کنیم نباید با دیگران بطور لفظی بدرفتاری کنیم و یا اعمال شریرانه انجام دهیم. من عمیقاً درک کرده‌ام که یک فکر ما می‌تواند کارهای بزرگی را به انجام برساند. از طرفی، یک حرف بد یا عمل بد نیز می‌تواند کارمای عظیمی برای ما ایجاد کند. این مواد سیاه دوباره به حزب شرور انرژی می‌بخشند. ما نه تنها باید به بازه‌های طولانی‌مدتِ فرستادن افکار درست پایبند باشیم، بلکه باید با بهبود و حفظ شین‌شینگ خود، برای رها شدن واقعی و اساسی از آخرین موجود شریر دیوانه، بخوبی خودمان را تزکیه کنیم.

در نهایت، بیایید فای استاد را به خاطر داشته باشیم:

"فالون دافای ما شاگردان را از رفتن به گمراهی محافظت می‌کند. آن چگونه شما را حمایت می‌کند؟ اگر یک تمرین‌کننده‌ی حقیقی باشید، فالون ما از شما حفاظت می‌کند. ریشه‌ی من در جهان است. اگر کسی بتواند به شما آزار برساند، قادر است به من آزار برساند. به عبارتی ساده، آن شخص می‌تواند به این جهان صدمه بزند." ("ویژگی‌های خاص فالون دافا"، در سخنرانی اول جوآن فالون)

مطالب بالا درک شخصی من است. لطفا هر مورد نامناسبی را تذکر دهید.