(Minghui.org) در اواسط ماه اوت، در منزل تمرین‌کننده‌ دیگری در حال مطالعه بودم. بعد از خواندن یک سخنرانی، خواستم افکارم را با این تمرین‌کننده در میان بگذارم. زیرا بیش از یک سال بود که از درد پا رنج می‌برد.

با این حال، اندکی بعد از اینکه شروع به صحبت کردم او برآشفته شد و گفت: "عقایدت و تصورات خودت را به من تحمیل نکن. مسیر هر کسی متفاوت است و هر یک از ما تجربه منحصر به فردی داریم. تو نمی‌توانی عقایدت را به من تحمیل کنی."

از این واکنش بسیار شدید او شوکه شدم. قلباً تحت تأثیر قرار نگرفتم، ولی دیگر نخواستم صحبت کنم و به خانه برگشتم.

نفی نظم و ترتیب‌های نیروهای کهن

در خانه، از رفتاری که با من کرد ناراحت بودم. فکر کردم: "آیا نمی‌دانست که از روی لطف و محبت در این باره با او صحبت می‌کردم؟ دیگر تمایلی ندارم به او کمک کنم. وقتی با من صحبت می‌کرد خیلی عصبانی بود. دیگر برای مطالعه فا به خانه‌اش نمی‌روم."

زمان فرستادن افکار درست بود. با پاهای ضربدری روی تخت نشستم. اما ذهنم پاک و آرام نبود. به این تمرین‌کننده فکر می‌کردم و اینکه دیگر قصد رفتن به خانه‌اش را نداشتم.

ناگهان، کلمه‌ای به ذهنم آمد: جدایی. فوراً فکر کردم: "نه این کار را نمی‌کنم. این چیزی است که نیروهای کهن می‌خواهند. آنها می‌خواهند ما را از هم جدا کنند و محیط مطالعه فای ما را خراب کنند. به علاوه مطالعه گروهی چیزی است که معلم می‌خواهند ما داشته باشیم. نمی‌توانم به نیروهای کهن اجازه دهم از شکاف‌های ما بهره ببرند. بایستی برای از بین بردن آن افکار درست بفرستم."

کلمات معلم به ذهنم آمد:

"هر آنچه در طول تزکیه‌تان تجربه می‌کنید– خواه خوب باشد یا بد– خوب است، چراکه فقط به دلیل اینکه در حال تزکیه هستید پدیدار می‌شود." (به کنفرانس فای شیکاگو)

هرآنچه که بین من و او روی داد، حاکی از آن بود که وابستگی‌هایی دارم که باید از بین بروند. بدون توجه به اینکه چه روی داده است، ابتدا باید به درون نگاه کنیم تا ببینیم چه چیزی را اشتباه انجام دادیم و کجا مطابق فا نبودیم.

معلم بیان کردند:

"به عنوان یک تزکیه‌کننده
فرد همیشه در جستجوی اشتباهات خودش است
این مؤثرترین راه برای رها کردن وابستگی‌ها است
هیچ راهی برای فرار از سختی‌ها وجود ندارد، بزرگ یا کوچک
[در طی یک تضاد، اگر بتوانید به یاد آورید:]
'حق با اوست،
و من اشتباه می‌کنم،'
چه چیزی برای مجادله باقی می‌ماند؟"
("حق با چه کسی است، چه کسی اشتباه می‌کند" در هنگ یین ۳)

کشف وابستگیها

پس از اینکه به درون نگاه کردم شوکه شدم. آیا به ستیزه‌جویی وابسته هستم؟ از آنجا که نیکخواه نبودم، وقتی با او صحبت می‌کردم همیشه از او انتقاد می‌کردم. به علاوه، هنوز وابستگی شهوت، امیال و خودنمایی داشتم. اغلب دیگران را با معیار فا ارزیابی می‌کردم و به ندرت خودم را بررسی می‌کردم.

با چنین عقاید و تصورات و وابستگی‌های بشری قدرتمندی، چطور تمرین‌کنندگان دیگر می‌توانستند آنچه می‌گویم را بپذیرند؟

از آنجا که به این وابستگی‌ها پی برده بودم، باید همه آنها را فوراً از بین می‌بردم. زمانی که واقعاً به این موضوع واقف شدم، بدنم فوراً احساس سبکی کرد، گویا لایه ضخیمی از ماده از بدنم جدا شد.

احساس شرمندگی می‌کردم زیرا تمرین‌کنندگان دیگر در تعداد بسیار زیادی از جنبه‌ها خوب عمل کرده بودند. برای مثال این تمرین‌کننده، به‌طور کوشا فا را مطالعه می‌کرد و تمرین‌ها را انجام می‌داد. در روشنگری حقیقت درباره فالون دافا فعال بود تا به این شکل موجودات ذی‌شعور را نجات دهد. همچنین به تمرین‌کنندگان دیگر کمک می‌کرد تا مکانی برای مطالعه گروهی پیدا کنند.

با وجود اینکه از درد پا رنج می‌برد، هنوز هم سه کار را به خوبی انجام می‌داد.

می‌خواستم به او بگویم: "متشکرم هم‌تمرین‌کننده‌. ممنونم که این محیط مطالعه فا را برایمان فراهم کرده‌ای. باید این محیط را گرامی بداریم و آن را به خوبی حفظ کنیم."

بار دیگر که به خانه او رفتم، او را آرام و مهربان یافتم، گویا هیچ اتفاقی نیفتاده بود.

نگاه به درون واقعاً شگفت‌انگیز است. این روشی است که معلم به ما داده‌اند. معلم، به‌خاطر نیکخواهی‌تان، همچنین به‌خاطر اینکه این فرصت را برایم نظم و ترتیب دادید تا رشد کنم، متشکرم.

لطفاً هر مورد نادرستی را یادآور شوید.