(Minghui.org) در روند رها کردن وابستگی به شهرت و منفعت، با آزمون‌های شین‌شینگ مختلفی مواجه می‌شویم، برخی از آنها برای این است که ببینیم آیا به‌دنبال شهرت و منفعت هستیم، درحالی‌ که در برخی دیگر باید ببینیم وقتی در موقعیت‌هایی قرار می‌گیریم که می‌توانیم با استفاده از شهرت و برتری‌های خود، کارمان را به پیش ببریم، چگونه خود را اداره می‌کنیم.

درک شخصی من این است که اگر نقطه‌ی شروع، خودخواهی باشد، برای تمرین‌کنندگان آسان است که وابستگی به درک‌های شخصی و اعتباربخشی به خود را رشد دهند. وقتی شخصی از قدرت و برتری‌های خود استفاده می‌کند در واقع درحال خودنمایی کردن درباره‌ی ویژگی‌های شخصی خود می‌باشد. چنین تمرین‌کنندگانی اغلب استاد و فا را به‌عنوان بالاترین اولویت خود در نظر نمی‌گیرند. دانسته یا ندانسته، به راحتی در فا اختلال ایجاد می‌کنند.

سردبیران مینگهویی اخیراً مقاله‌ی "سخنرانی کردن به‌منزله‌ی ایجاد اختلال در فا است" را منتشر کردند. من نیز شاهد چیزهای مشابهی در میان تمرین‌کنندگان بوده‌ام. بعضی از تمرین‌کنندگانی که یکدیگر را می‌شناسند ممکن است در طول زندگی‌های مختلف‌ خود، روابطی تقدیری را شکل داده باشند. همیشه تمرین‌کنندگانی وجود دارند که گروه‌های کوچکی را شکل می‌دهند. در هر یک از این گروه‌ها به نظر می‌رسد که همیشه یک نفر رهبر گروه است و در سخنوری مهارت دارد و همچنین این توانایی را دارد که گروه را سازماندهی کند.

یک‌بار که هم‌تمرین‌کننده‌ای به این مشکل اشاره می‌کند که رهبر گروه بر اساس فا رفتار یا صحبت نمی‌کند، وابستگی‌های بشری رهبر تحت تأثیر قرار می‌گیرد و برآشفته می‌شود. یک‌بار که با مشکلات شین‌شینگی مواجه می‌شود و نمی‌تواند به درون نگاه کند، با اولین فکر اشتباه، وابستگی‌های بشری‌اش غالب می‌شود. او ممکن است ناخودآگاه از اعتماد هم‌تمرین‌کنندگانش استفاده کند تا آنها را به مبارزه علیه این تمرین‌کننده تحریک کند.‌

این نوع رفتار شبیه رفتار انحصارطلبانه‌ای است که مردم در اجتماع عادی نشان می‌دهند. آنها با هم‌تمرین‌کنندگان مانند "اموال شخصی" خود رفتار می‌کنند و از آنها به‌عنوان ابزار "ستیز و کشمکش" بهره می‌برند تا برای شهرت و "حفظ قلمرو" رقابت کنند. به‌جای تزکیه‌ی حقیقی خودشان، در کارها و دستاوردهای سطحی خود غرق می‌شوند و نمی‌توانند رشد کنند.

در طی چنین تضادهایی، تمرین‌کنندگان با توجه به اینکه در سطوح مختلفی از تزکیه‌ هستند، درک‌های‌ متفاوتی را به اشتراک می‌گذارند. هر چه بیشتر با یکدیگر بحث‌ کنند، وضعیت پیچیده‌‌تر می‌شود و تعیین اینکه حق با چه‌ کسی است و چه کسی در اشتباه است، مشکل‌تر به‌نظر می‌رسد. آنها اغلب اساسی‌ترین استاندارد را فراموش می‌کنند: "جن، شن، رن تنها معیاری است که شخص خوب را از شخص بد متمایز می‌کند." (جوآن فالون)‌

کسانی که بر اساس استاندارهای حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری فا فکر و عمل می‌کنند افراد خوبی هستند؛ افرادی که زیر پوششی عوام‌فریبانه افراد را تحریک به مبارزه می‌کنند، افراد بدی هستند. با این حال بسیاری از تمرین‌کنندگان گرفتار این نوع تضادها می‌شوند. آنها به‌جای بررسی خود و قضاوت بر اساس فای استاد، از دانش محدود خود از شرایط و درکی که در سطح شخصی خود دارند، ‌برای سنجش درست و غلط استفاده می‌کنند.

بعضی از تمرین‌کنندگان به‌دلیل وابستگی محافظت از خود فقط سکوت اختیار می‌کنند. حتی زمانی که صحبت می‌کنند، فقط از طرفین می‌خواهند که کمتر صحبت کنند، مثل اینکه از این طریق مشکلات و تضادها حل و فصل می‌شوند. به نظر من آن تمرین‌کنندگان حتی نمی‌دانند که چرا با چنین تضاد‌هایی مواجه می‌شوند، بنابراین به‌جای اینکه از اصول فا برای ارزیابی و هماهنگی آن موقعیت استفاده کنند، راه حل‌شان این است که از اشخاص درگیر در تضاد می‌خواهند سکوت اختیار کنند.

زمانی که با چنین وضعیتی روبرو می‌شویم، شبیه نیروهای کهنی است که به زور سعی می‌کنند از درک‌های‌شان در سطوح خود استفاده کنند تا جهان را اصلاح کنند. آنها به آنچه که می‌خواهند انجام دهند وابسته‌اند و به‌جای اطاعت کامل از خواسته‌ها و نظم و ترتیب‌های استاد، تلاش می‌کنند از استاد برای ارضای وابستگی‌های خود استفاده کنند.

استاد بیان کردند،

"آن نیروهای کهن، می‌توانم به شما بگویم، آنها عالی‌ترین موجودات هر سطحی بودند،..." ("تشریح فا هنگام جشن فانوس سال ۲۰۰۳ در کنفرانس فای غرب ایالات متحده")

"آنهایی که در آزار و اذیت اصلاح فا شرکت کرده‌‌‌‏اند فقط آن گروه هستند، نیروهای کهن، و آنها بیست درصد از موجودات سطوح مختلف را تشکیل می‌‌‌‏دهند. تمام آنهای دیگر، تعداد بیشتری از موجودات شرکت نمی‌‌‌‏کنند، و آنهایی که شرکت نمی‌‌‌‏کنند در حال مشاهده و نظاره‌‌‌‏ی همه‌ی این چیزها هستند." ("آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۰۲ در بوستون")

احساس می‌کنم که این امر انعکاس مشابهی در میان تمرین‌کنندگان در دنیای بشری دارد. برخی از افرادی که در بین تمرین‌کنندگان از شهرت و اعتباری برخوردار هستند، به‌جای اینکه استاد و استانداردها و الزامات فا را در اولویت قرار دهند، به اعتباربخشی به خودشان وابسته‌اند.

به‌جای وابسته شدن به هر گونه قلمروی خیالی، باید حقیقتاً خود را تزکیه کنیم. بدون تزکیه‌ی استوار، برای فرد آسان است که توسط آن به اصطلاح تئوری‌های پیشرفته فریب بخورد و در تزکیه به گمراهی برود. یک‌بار که یک تزکیه‌کننده به‌درستی در مسیر خود گام برندارد، حتی ممکن است همه‌ی تلاش‌هایش به انجام کارهایی بد منجر شود.

برای آنهایی که در بین تمرین‌کنندگان از اعتبار و نفوذ خاصی برخوردار هستند، شما باید به آنچه که می‌گویید یا انجام می‌دهید توجه داشته باشید و هر فکری را با فا بسنجید. استاد بیان کردند، "میل به خودنمایی به اضافه‌ی وابستگی شور و شوق، خیلی راحت توسط قسمت اهریمنی ذهنتان مورد استفاده قرار می‌گیرد." ("نتیجه‌گیری قطعی" در نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر) وابستگی به شهرت مانند طلب ‌کردن شیاطین است. امیدوارم که همگی ما بتوانیم منطقی و هشیار باشیم.