(Minghui.org) تحت آزار و شکنجه‌ی وحشیانه‌ی حزب کمونیست چین، برخی از هم‌تمرین‌کنندگان تزکیه را رها کردند. با مشاهده‌ی آنها بسیار نگران می‌شویم. استاد نیک‌خواه‌مان نیز همیشه در مورد آنها نگران هستند. در "آموزش فای بیستمین سالروز" استاد به ما آموختند،

"وقتی شاگردانی را می‌دیدم که از چین بیرون آمده‌اند، اصرار می‌کردم به این شاگردانی که قدم پیش نگذاشته‌اند، بگویند که به‌سرعت قدم پیش بگذارند که این شاگردان گم‌شده را سریعاً پیدا کرده و واقعیت‌ها را برای‌شان تشریح کنند، زیرا چیزی که در غیر آن‌صورت با آن مواجه می‌شوند، غم‌انگیز‌ترین پایان است."

این نیکخواهی استاد و فرصت‌هایی است که ایشان برای هم‌تمرین‌کنندگان گم‌شده ایجاد می‌کنند. همچنین به ما می‌گوید که استاد زمینه‌ای را برای ما ایجاد کرده‌اند تا این هم‌تمرین‌کنندگان گمراه‌شده را نجات دهیم و تا زمانی که با قلبی خالص قدم پیش بگذاریم تا این کار را انجام دهیم، نتیجه‌بخش خواهد بود.

هم‌تمرین‌کننده‌ی "الف" تحت آزار و شکنجه‌ی‌ شیطان گمراه شد. پس از اینکه اعضای خانواده‌اش به دلیل تمرین فالون دافا بازداشت شدند، بسیار هراسان بود. اغلب مطالعه‌ی فا و انجام تمرینات را به او یادآوری می‌کردم، اما به‌نظر می‌رسید در یک سردرگمی است. از آنجا که تزکیه را تمرین نمی‌کرد، مبتلا به فشار خون بالا شد. به او گفتم که به دلیل آزار و شکنجه است و از او خواستم تا برای جدا شدن و قطع رابطه با حزب کمونیست، از آن خارج شود. قبول کرد که از حزب کمونیست خارج شود و با دقت به آموزش فای استاد در گوانگژو گوش داد. طولی نکشید که فشار خونش طبیعی شد و از نیک‌خواهی استاد سپاسگزار بود.

از آنجا که هم‌تمرین‌کنند‌ه‌ی الف درک عمیقی از فا نداشت، برای او بسیار آسان بود تا با جامعه‌ی مردم عادی همراه شود. هنگامی که مردم عادی او را به قمار و ورق بازی دعوت می‌کردند، می‌رفت و اگر به او سیگار تعارف می‌کردند، می‌کشید.

از آنجا که به‌طور استوار تزکیه نمی‌کرد، اخیراً مسائلی مربوط به سلامتی، مثل درد قفسه‌ی سینه و درد دنده، دوباره در او ظاهر شده بود. به من گفت، از آنجا که از برخی بیماری‌های وخیم می‌ترسد، قصد دارد تا روز بعد به بیمارستان برود. گفتم: "دوباره فکر می‌کنی که اینها بیماری هستند. باید عجله کنی و دافا را تمرین کنی و پس از آن شیاطین پلید جرأت نمی‌کنند تو را تحت آزار و شکنجه قرار دهند."

با همدیگر، جوآن فالون و "آموزش فای بیستمین سالروز" را مطالعه کردیم، تمرینات را انجام دادیم و افکار درست فرستادیم. علائم بیماری‌اش بلافاصله ناپدید شد. روز بعد به بیمارستان نرفت. در عوض، برای روشنگری حقیقت به اداره‌ی پلیس رفت.

وقتی او را در راه دیدم، مقصدش را پرسیدم. گفت، "قصد دارم برای اعتباربخشی به فا به اداره‌ی پلیس بروم." بعدها به من گفت، به محض اینکه این جمله را گفتم، دردِ اندکی که باقی مانده بود، فوراً ناپدید شد.

افکار درست قوی او پدیدار شد. همچنین استاد با از بین بردن شیاطین پلید و نجات اعضای خانواده‌اش، به او کمک کردند. در حال حاضر، او دیگر از روشنگری حقیقت برای مردم یا دادن دی‌وی‌دی‌های شن‌یون به دیگران هراسی ندارد. از آزار و شکنجه‌ی شیطان خلاص شده است و عمیقاً به استاد و فالون دافا باور دارد. واقعاً به مسیر تزکیه بازگشته است.

هم‌تمرین‌کننده‌ی "ب" قبل از شروع آزار و شکنجه در سال ۱۹۹۹، هر روز در تمرینات گروهی شرکت می‌کرد. اگر چه او غالب اوقات فا را مطالعه نمی‌کرد، اما عمیقاً به استاد و فالون دافا باور داشت. پس از آغاز آزار و شکنجه، از آنجا که در شهر دیگری مشغول به کار بود، دیگر محیطی برای انجام تمرینات گروهی نداشت و تمرینات را انجام نداد.

با این حال، او همواره ایمان داشت و می‌دانست که فالون دافا خوب و فای درست و صالح است. هنگامی که برای تعطیلات به شهر بازمی‌گشت با همدیگر فا را مطالعه و قدری تمرین می‌کردیم. اما به محض اینکه به سرکارش برمی‌گشت، دیگر اصلاً به تزکیه فکر نمی‌کرد. همه‌ی کاری که او انجام می‌داد؛ این بود که "فالون دافا خوب است؛ حقیقت- نیکخواهی- بردباری خوب است" را از بر بخواند. صرفاً با خواندن این جملات، فالون دافا برای او نیکبختی زیادی به ارمغان آورده است. او در محل کارش بسیار موفق است.

اخیراً به شهر بازگشت و تصور من این بود که آن باید نظم و ترتیب نیک‌خواهانه‌ی استاد باشد. مصمم شدم از این فرصت برای آگاه کردن او استفاده کرده و به خانواده‌اش کمک کنم تا به جای اینکه در جامعه‌ی مردم عادی گمراه شوند، به‌طور محکم و استوار فالون دافا را تزکیه کنند.

وقتی همدیگر را ملاقات کردیم، گفت که استخوان حدقه‌ی چشمش اغلب دردناک است. گفتم: "به این دلیل است که فا را زیاد مطالعه‌ نمی‌کنی و عوامل شیطانی از این موضوع بهره می‌برند. بیا با هم جوآن فالون را بخوانیم." او گفت: "بسیارخوب. تو بخوان، من گوش خواهم داد." پس شروع به خواندن فا کردم. پس از اینکه برای مدت خیلی کوتاهی گوش داد، به ‌خواب رفت. اما من همچنان تا پایان سخنرانی به خواندن ادامه دادم. چون به یاد داشتم که استاد در جوآن فالون بیان کردند،

"زیرا بیماری‌هایی در مغز‌ آن‌ها وجود دارد‌، بنابراین آن‌ها باید درست شوند. زمانی‌ که‌ روی‌ سر آن‌ها کار می‌شود افراد نمی‌توانند آن‌را تحمل کنند، به‌ همین‌ جهت‌ باید آن‌ها را بی‌حس کرد، هر چند آن‌ها این را نمی‌دانند. اما برای بعضی‌ افراد، قسمت شنوایی هیچ مشکلی‌ ندارد. آن‌ها عمیقاً می‌خوابند، اما یک کلمه را هم از دست‌ نمی‌دهند، همه را می‌شنوند و پس از آن‌ هشیار هستند."

به‌محض اینکه سخنرانی را به اتمام رساندم، او بیدار شد. معجزه‌ای رخ داده بود؛ گفت که استخوان حدقه‌ی چشمش دیگر اصلاً درد نمی‌کند. واقعاً برایش خوشحال بودم. استاد به منظور تقویت افکار درستش، بلافاصله اجازه دادند تا اثرات فوق‌طبیعی و معجزه‌آسای فالون دافا را تجربه کند.

سپس به من گفت، چندین سال است که دنده‌های پشتش درد می‌کند. حتی یک بار برای درمان به نزد شخصی در گوانگژو رفت که یک سری تکنیک‌های خاص برای درمان داشت. در آن موقع دردش متوقف شده بود، اما پس از اینکه به خانه بازگشت، دوباره به همان شکل بود.

سپس با هم "آموزش فای بیستمین سالروز" استاد را مطالعه کردیم، برای از بین بردن عوامل شیطانی پشت او افکار درست فرستادیم و از استاد درخواست کمک کردیم. بعد از اینکه فرستادن افکار درست به پایان رسید، دنده‌هایش دیگر درد نداشت.

روز بعد، به من گفت که در شب گذشته رویایی داشته است. در این رویا فالون بزرگی دیوار پشت سرش را منفجر کرد و آن صحنه‌ی باشکوهی بود. به‌واسطه‌ی آن شوکه شده بود. به او گفتم، "استاد به تو کمک کردند و عوامل شیطانی پشت سرت را منفجر کردند." گفت: "به‌راستی درست است. باید غالب اوقات مطالعه کنم و افکار درست بفرستم."

استاد عوامل شیطانی پشت او را از بین بردند، او را نجات دادند و آگاهش کردند. اکنون می‌داند که باید به‌سرعت تزکیه کرده و حقایق را روشن کند. در حال حاضر هر روز صبح وقتی بیدار می‌شود، ابتدا جوآن‌ فالون را مطالعه می‌کند و هر زمان که در طول روز فرصتی داشته باشد، جوآن ‌فالون را برمی‌دارد و می‌خواند. می‌گفت، قبلاً زمانی که از او می‌خواستیم فا را مطالعه کند، هرگز به‌طور حقیقی کلمات ما را با قلبش نمی‌شنید. اما اکنون، واقعاً می‌تواند فا را مطالعه کند و همیشه مایل است که آن را بخواند.

عمیقاً احساس می‌کنم که آگاه کردن آن دسته از هم‌تمرین‌کنندگانی که گم شده‌اند، جزء مسئولیت‌های ما است. باید آنچه را که استاد از ما خواستند انجام دهیم، به یاد داشته باشیم و باید حقایق را برای‌شان روشن کنیم و سخنرانی‌های جدید استاد را به آنها بدهیم تا بتوانند به مسیر تزکیه برگردند و در اعتباربخشی به فا قدم پیش بگذارند. با توجه به اینکه در شرایط امروز عوامل شیطانی تقریباً همگی نابود شده‌اند، اگر برویم و این کار را انجام دهیم، این تمرین‌کنندگان گم‌شده می‌توانند دوباره برگردند. می‌توانند به بقیه‌ی مریدان فالون دافا ملحق شوند، به‌طور استوار تزکیه کنند، به استاد در اصلاح فا کمک کنند، سه کار را به‌خوبی انجام دهند، حقیقت را روشن کنند و با افکار درست موجودات ذی‌شعور را نجات دهند.

سپاسگزارم استاد! سپاسگزارم هم‌تمرین‌کنندگان!