(Minghui.org) حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) در شهر هاندان، واقع در استان هبی، اخیراً دور دیگری از فعالیت‌ها در راستای بدنام کردن فالون گونگ را آغاز کرد؛ بدنام کردن فالون گونگ در سراسر سازمان‌های دولتی شامل اداره آموزش و اداره بهداشت، شرکت‌های خصوصی و سازمان‌های محلی. آنهایی که چگونگی عملکرد ح.ک.چ را درک می‌کنند، می‌دانند که این فقط دور دیگری از تبلیغات منفی است.

ح.ک.چ از ژوئیه 2013، درحال قیل و قال کردن برای سرکوبِ شایعات اینترنتی بوده است. ح.ک.چ درواقع خودش شایعات را به‌طور مداوم ترویج می‌دهد. حزب در سلسله ‌مبارزات مداومش علیه فالون گونگ دروغ می‌گوید و اطلاعاتی را به‌طور مرتب جعل می‌کند. در زیر برخی نمونه‌ها از شهر هاندان ارائه شده‌اند.

تمرین‌کنندگان سالم برچسب «بیمار روانی» می‌خورند و در بیمارستان‌های روانی حبس می‌شوند

آقای لیو یونگ در استخدام شرکت آهن و فولاد هاندان بود. در سال 2001 مادر آقای لیو و اعضای حزب در محل کارش، تحت تأثیر تبلیغات حزب، او را به بیمارستان روانی بائودینگ فرستادند، حتی اگرچه او بیمار روانی نبود. در آنجا برای 12 سال داروهایی به او دادند که برای درمان بیماران روانی استفاده می‌شوند.

پزشکان در این بیمارستان پس از 12 سال مشاهده وضعیت او، به این نتیجه رسیدند: «لیو یونگ روانی نیست. او هر روز مدیتیشن کرده و به سایر بیماران کمک می‌کند. کل بیمارستان تصدیق می‌کنند که او فرد خوبی است.» هان، مدیر بیمارستان، در تاریخ 13 ژوئیه 2013، شخصاً آقای لیو را به شرکت آهن و فولاد هاندان بازگرداند.

تصور اینکه چطور آقای لیو برای 12 سال در یک بیمارستان روانی زندگی کرد و خودش روانی نشد، سخت است. آقای لیو با باور راسخ به حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری، توانست مانند فردی عادی به خانه بازگردد.

آقای لیو در تاریخ 12 سپتامبر 2013 دوباره در منزلش دستگیر شد. مادر و خواهرش در برابر این دستگیری اعتراضی نکردند و او به بیمارستان روانی نامعلومی فرستاده شد.

بدیهی است که آقای لیو هیچ گونه بیماری روانی‌ ندارد. پس چرا تعداد بسیار زیادی از مردم ادعاهای حزب را باور می‌کنند؟

آقای یانگ بائوچون قبلاً در استخدام کارخانۀ پوشاک فلانل جینگ‌هانگ در هاندان بود. او در سال 1999 که 30 سال داشت، به‌منظور دادخواست به دولت برای حق تمرین فالون گونگ به پکن رفت. او طی این جریان دستگیر شد، به هاندان بازگردانده شد، به اردوگاه کار اجباری هاندان فرستاده شد و در آنجا برای 2 سال به‌طرز وحشیانه‌ای تحت شکنجه قرار گرفت.

یانگ بائوچون درحال مدیتیشن، قبل از آزار و شکنجه.

نگهبانان این اردوگاه در زمستان 2000 کفش‌های آقای یانگ را دور انداختند، چراکه او از رها کردن فالون گونگ اجتناب کرد. آنها او را مجبور کردند در برف با پاهای برهنه بایستد. بعد از اینکه او را به داخل بردند، روی پاهایش آب جوش ریختند. سرمازدگی و سوختگی سبب ایجاد زخم‌های شدیدی روی پاهایش شدند و مسئولین اردوگاه مجبور شدند برای درمان، او را به بیمارستان ببرند. سرانجام پای راستش قطع شد.

بازآفرینی صحنه شکنجه: یخ‌زدگی پا.

مسئولین اردوگاهِ کار اجباری هاندان برای اجتناب از پذیرش مسئولیت، شایعاتی را پخش کردند دال بر اینکه آقای یانگ بیمار روانی است. آنها درست 2 هفته بعد از قطع پایش او را به بیمارستان روانی آنکانگ بردند.

آقای یانگ بائوچون پس از اینکه تحت شکنجه قرار گرفت و پایش قطع شد، در این بیمارستان روانی حبس شد.

وانگ یوبین، رئیس بیمارستان روانی آنکانگ، همراه پرستار فنگ یونگ‌کایی، برای تبدیل آقای یانگ به یک «بیمار روانی» واقعی، اغلب مخفیانه داروهای نامعلومی را به غذای او اضافه می‌کردند. بعد از اینکه آقای یانگ آن غذاها را می‌خورد، آبِ دهانش سرازیر شده و زبانش سفت می‌شد تا جایی که نمی‌توانست به‌طور واضح صحبت کند و خیلی احساس ضعف می‌کرد.

ذهن آقای یانگ در ابتدا روشن و هشیار بود. او نمی‌خواست در این بیمارستان روانی بماند و سعی می‌کرد فرار کند، بنابراین پزشکان فردی را مأمور کرده بودند تا در تمام شبانه‌روز از او چشم برندارد و مراقبش باشد. هر وقت بیرون می‌رفت، به‌زور او را به داخل اتاقش می‌کشاندند و این جریان درنهایت با آثار زخم تیره در باسنش که ناشی از لگد و کوبیدن بود، خاتمه می‌یافت. او مکرراً تحت ضرب‌وشتم قرار می‌گرفت و با باتوم‌های الکتریکی کتک می‌خورد.

آقای یانگ سرانجام دچار اختلال روانی شد. پس از اینکه خانواده‌اش او را از بیمارستان روانی بیرون آوردند، از نظر روانی سالم نبود. اغلب بیرون می‌رفت، فریاد می‌کشید، دشنام می‌داد و دردسر ایجاد می‌کرد. آنها او را به بیمارستان روانی آنکانگ فرستادند و همسرش او را در سال 2012 طلاق داد.

شوهرش به‌خاطر دروغ‌های پلیس، او را کتک زد

خانم ما جینشیو، یک تمرین‌کننده فالون گونگ در بخش گوانتائو در هاندان بود. مأموران اداره پلیس این بخش، اداره پلیس چنگ‌گوآن و اداره پلیس چایبائو در فوریه 2005 به‌زور وارد خانه‌اش شدند و او و شوهرش را که تمرین‌کننده فالون گونگ نبود و پسر 12 ساله‌شان را دستگیر کردند.

خانم ما در اداره پلیس چنگ‌گوان حبس شد. چن پِی‌یی، معاون اداره پلیس بخش گوانتائو و رئیس اداره پلیس چنگ‌گوآن سعی کردند اطلاعاتی از او به‌دست آورند. او خواست یک نیمکت ببر به دفترش بیاورند، او را به آن نیمکت بست و از میله‌ای آهنی برای محکم کردن زنجیرها استفاده کرد تا او نتواند حرکت کند. سپس آجرهایی را یکی‌یکی اضافه کرد تا اینکه او از شدت درد ازهوش رفت.

بازآفرینی صحنه شکنجه: نیمکت ببر.

چن پِی‌یی و سایرین بازوان او را پشتش بستند و آنها را بالا کشیدند. وقتی او تسلیم نشد، چن فریاد کشید: «اگر صحبت نکنی، تو را برهنه می‌کنیم و کتکت می‌زنیم!» خانم ما بعداً به اردوگاه کار اجباری شیجیاژوانگ فرستاده شد و برای 3 سال در آنجا حبس شد.

شوهر خانم ما، شو یانلی نیز شکنجه شد. او را 2 بار روی نیمکت ببر بستند، دست‌بند و پابند به او زدند و آنقدر کتکش زدند که نمی‌توانست به‌درستی نفس بکشد.

بازآفرینی صحنه شکنجه: بستن دست‌بندها و پابندها.

وقتی خانم ما در اداره پلیس حبس بود، چن پِی‌یی عمداً درستی و پاکی او را زیر سؤال ‌برد و رابطه بین این زوج را تحقیر ‌کرد. او به شوهرش ‌گفت: «آیا می‌دانی همسرت با کسی سروسری دارد؟»

آقای شو حرف چن را باور کرد و از دست همسرش عصبانی و ناراحت شد. پس از آزادی خانم ما از اردوگاه و بازگشت به خانه، شوهرش به‌طور مداوم از او سؤالاتی می‌کرد، با او بحث‌وجدل می‌کرد و او را کتک می‌زد.

آزار و شکنجه براساس شایعات، افتراء و کذب

ح.ک.چ انواع‌واقسام شایعات را جعل کرده تا آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان فالون گونگ را توجیه کند و بدان ادامه دهد. این شایعات و جعلیات اگر مورد بررسی قرار گیرند، می‌توانند به‌راحتی بی‌اعتبار شوند.

از سال 1999 که رژیم کمونیست آزار و شکنجه فالون گونگ را آغاز کرد، افرادی که به واقعیت‌های فالون گونگ آگاه نیستند، اغلب گفته‌اند: «اگر تمرین‌کنندگان فالون گونگ ژونگ‌نان‌های را محاصره نکرده بودند، دولت آنها را مورد آزار و شکنجه قرار نمی‌داد.»

برخی از مردم به تبلیغات منفی ح.ک.چ گوش داده‌اند و اظهار کرده‌اند که تمرین‌کنندگان فالون گونگ دارو نمی‌خورند و اینکه تمرین کردن فالون گونگ سبب می‌شود فرد دچار جنون شود. آنها دروغ‌های ح.ک.چ دال بر اینکه 1400 نفر به‌دلیل تمرین فالون گونگ درگذشتند را نیز تکرار می‌کنند.

آنهایی که چنین اظهاراتی ارائه کرده‌اند، با تبلیغات منفی حزب مورد شستشوی مغزی قرار گرفته‌اند. آنها این احتمال را درنظر نگرفتند که رسانه‌ها ممکن است آنها را گمراه ‌کنند و اطلاعات غلطی در اختیارشان قرار ‌دهند و اظهاراتی که سبب بی‌اعتبار شدن فالون گونگ می‌شوند را باور کردند. ترس، رنجش و انزجار ایجاد شده در آنها، آزار و شکنجۀ جاری تمرین‌کنندگان فالون گونگ را تسهیل کرد.

آنهایی که کتاب‌های فالون گونگ را خوانده‌اند، می‌دانند که تمرین‌کنندگان مردم را نمی‌کشند و دست به خودکشی هم نمی‌زنند.

برای ایجاد انزجار نسبت به فالون گونگ در سراسر دنیا، 2 ساعت پس از خودسوزی میدان تیان‌آن‌من در شب سال نوی چینی 2001، مسئولین ح.ک.چ ادعا کردند 5 نفری که در این رویداد مشارکت داشتند، تمرین‌کننده فالون گونگ بودند. در میان کل شایعات علیه فالون گونگ که ح.ک.چ و طرفدارانش ساختند، خودسوزی صحنه‌سازی شده میدان تیان‌آن‌من نفرت‌انگیزترین و پست‌ترین آنها بود و میلیون‌ها نفر را سردرگم و گمراه کرد.

رسانه‌های خارج از چین مدت کوتاهی پس از این رویداد، مستندی تلویزیونی تحت عنوان «آیا آن خودسوزی است یا کلاهبرداری؟» را تولید کردند. این مستند نشان می‌داد که این خودسوزی را ح.ک.چ صحنه‌سازی کرده است.

در کنفرانس سازمان ملل متحد در 14 اوت 2001، کمیته توسعه آموزش بین‌المللی «تروریسم دولتیِ» ح.ک.چ را محکوم کرد و اظهار کرد که براساس تحلیل ویدئویِ خودسوزی میدان تیان‌آن‌من، این رویداد به دستور دولت صحنه‌سازی شد. براساس مدارک ارائه شده، هیئت نمایندگان ح.ک.چ این نتیجه‌گیری در کنفرانس سازمان ملل متحد را تکذیب نکردند.

بیش از 150 میلیون چینی از ح.ک.چ و سازمان‌های وابسته به آن خارج شده‌اند.

هر کسی باید بین نیکی و پلیدی دست به انتخاب بزند. لطفاً شایعات، دروغ‌ها و کذبیات ح.ک.چ را باور نکنید.