(Minghui.org)

درود استاد و هم‌تمرین‌کنندگان:

از ژانویه ۲۰۰۵، برای چینی‌ها روشنگری حقیقت را انجام داده و آنها را ترغیب کرده‌ام تا از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) خارج شوند.

مأموریتی که استاد به تمرین‌کنندگان داده‌اند، این امکان را به من داد تا موجوداتی را که رابطه‌ی تقدیری دارند نجات دهم. مایلم تعدادی از ماجراها را که در مکان‌های گردشگری تجربه کردم و نیز درک شخصی‌ام درخصوص اینکه چگونه به‌طور واقعی با مردم ارتباط برقرار می‌کنم، با شما به ‌اشتراک بگذارم.

خروج دانشجویان از سازمان‌های لیگ جوانان و پیشاهنگان جوان کمونیست

به‌منظور روشنگری حقایق برای مردم و خصوصاً برای گردشگران چینی، غرفه‌ای برپا کردیم. یک روز دانشجویی از کنار غرفه ما عبور کرد. گفتم: «مرد جوان، شما دانشجو هستید. من در چین معلم بودم و مدرک ملی در زمینه آموزش دارم.» می‌خواست بداند که چه مدت تدریس می‌کردم. به‌جای آن جواب دادم: «طی سال‌هایی که به کار آموزش اشتغال داشتم، دانشجویان را فریب می‌دادم.»

مرد جوان که غافلگیر شده بود، پرسید: «چگونه شاگردان خود را فریب می‌دادید؟» سپس پاسخ دادم: «از زمانی که به خارج آمدم، متوجه شدم که محتوای بسیاری از کتاب‌های درسی، از جمله "پنج قهرمان لانگ‌یاشان، نبرد پل لودینگ، راه‌پیمایی طولانی" و غیره، همگی ساختگی بودند.»

به‌عنوان مثال: در کتاب‌های تاریخی چین گفته شده است: «'ایالات متحده در صبح روز ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰، بی‌شرمانه به کره شمالی حمله کرد. ' این دروغی بیش نیست. درحقیقت، کیم ایل- سونگ سربازانش را برای حمله به کره جنوبی فرستاد.» واقعیت دیگر آن است که در ۴ ژوئن ۱۹۸۹، ح.ک.چ از ارتش برای قتل‌عام دانشجویان در میدان تیان‌آن‌من، استفاده کرده است.»

در ادامه گفتم: «هرکسی در این دنیا به حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری نیاز دارد. هر یک از تمرین‌کنندگان فالون دافا فقط می‌خواهند فرد خوبی شوند و از اصول دافا، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری پیروی کنند.»

«فقط آن به‌اصطلاح خودسوزی را به ‌خاطر بیاور، خودکشی و کشتاری که ادعا کردند تمرین‌کنندگان مرتکب آن شده‌اند، از تبلیغات کذب ح.ک.چ بوده است.»

«حقیقت این است که فالون دافا خوب است. دقیقاً به‌خاطر اینکه فالون دافا خوب است، در بیش از یک‌صد کشور در سراسر دنیا گسترش یافته است. مأموران فرومایه ح.ک.چ از تمام امکانات دولتی برای آزار و شکنجه فالون دافا استفاده کرده‌ و باعث مرگ چندین هزار نفر شده‌‌اند. به‌علاوه، موضوع حتی وحشتناک‌تر این است که آنها از برداشت اجباری اعضای بدن هزاران تمرین‌کننده زنده فالون گونگ به سود سرشاری دست یافته‌اند. این قساوت‌ها 'شکلی از اعمال شیطانی هستند که تاکنون روی این سیاره دیده نشده‌اند. '

«ملل کمونیستی در شرق اروپا، مدت‌ها قبل دچار فروپاشی شده‌اند. چین نیز راه گریزی از این فروپاشی نخواهد داشت. روح شیطانی کمونیست امکان ادامه حیات در این سیاره را ندارد. آن از شما خواست که به‌خاطر کمونیسم، زندگی‌ای سراسر کشمکش و ستیز را برخود تحمیل کنید. کمونیسم هرگز در این سیاره هستی دوباره نخواهد یافت.»

آن مرد جوان سابقاً به لیگ جوانان و پیشاهنگان جوان کمونیست ملحق شده بود. نام مستعار «وانگ خوشبخت» را به او دادم. او به‌خاطر خروج از حزب خوشحال بود.

مردی تحصیل‌کرده از لیگ جوانان و پیشاهنگان جوان کمونیست خارج می‌شود

یک‌بار، مردی میان‌سال کنار غرفه ما ایستاد که به‌نظر می‌رسید فرد بسیار فرهیخته و سخنوری است. به من گفت که برای سفری کاری آمده است. در سال ۱۹۸۹ که در سال چهارم رشته فلسفه در دانشگاه تحصیل می‌کرد، از فعالان دموکراسی بود و در جنبش ۴ ژوئن نیز شرکت داشت.

فکر کردم که او به‌دلیل معلومات و توانایی در استدلال فلسفی به‌خود می‌بالد. گفتم: «خوب، شما فلسفه خوانده‌اید، بنابراین استدلال را درک می‌کنید. من به مصاحبت با مردان تحصیل‌کرده‌ای مانند شما علاقمند هستم.»

به موضوع خروج از ح.ک.چ رسیدیم و او گفت: «من به لیگ جوانان کمونیست و پیشاهنگان جوان ملحق شده‌ام. مدت‌ها است که متوجه شده‌ام ح.ک.چ شیطانی است، بنابراین به حزب ملحق نشدم.»

این بهترین راه برای گفتگوی بیشتر درباره آن موضوع بود. گفتم: «شما مرد خردمندی هستید که متوجه شدید ح.ک.چ شیطانی است و به آن ملحق نمی‌شوید. بهتر است از لیگ جوانان کمونیست و پیشاهنگان جوان کمونیست خارج شوید! در سرزمین اصلی چین روزانه ده‌ها هزار نفر از حزب خارج می‌شوند. ۲۵ نفر از مدرسه مرکزی حزب به‌صورت گروهی از حزب خارج شدند. در وزارت صنایع هسته‌ای، ۴۶ نفر حزب را انکار کردند. ۴۰۰۰ نفر در گوانگ‌دونگ و ۵۰۰۰ نفر در هونان به‌صورت گروهی خارج شدند. بیش از ۱۴۰ میلیون نفر از حزب خارج شده‌اند (یادداشت نویسنده: اکنون این تعداد به بیش از ۱۷۰ میلیون نفر رسیده است). افراد بیشتر و بیشتری درمی‌یابند که ح.ک.چ شیطانی است. ح.ک.چ به پوسته‌ای صرفاً توخالی تبدیل شده است و بزودی متلاشی خواهد شد. فردی محترم و باهوش، کنار دیواری نمی‌ایستد که هرلحظه ممکن است سقوط کند. برای ایمنی خودتان هرچه سریع‌تر از لیگ جوانان و پیشاهنگان جوان کمونیست خارج شوید!»

سپس پرسید: «بدون وجود حزب کمونیست چه کسی حکومت خواهد کرد؟» پاسخ دادم: «در ایالات متحده یا در تایوان حزب کمونیستی وجود ندارد، در سراسر تاریخ ۵۰۰۰ ساله چین نیز وجود نداشته است. بدون حزب کمونیست، خدایان ترتیبی می‌دهند که افراد خوب حکومت کنند.»

این صحبت‌ها باعث شد که بپرسد: «در تاریخ چین، نیروهای نظامی جدید، سلسله فاسد سابق را از بین می‌بردند. اکنون آن نیروهای نظامی کجا هستند؟ چه کسی حزب کمونیست را سرنگون خواهد کرد؟»

جوابم این بود: «اراده آسمان ح.ک.چ را نابود خواهد کرد! گرچه در ظاهر قدرتمند هستند، اما هیچ تسلیحاتی، هر چقدر هم پیشرفته باشند، نمی‌توانند با ویروس، باکتری یا طاعون بجنگند.»

ازآنجاکه به خدا باور نداشت گفت: «من اراده آسمان را باور ندارم، به افکار عمومی باور دارم.» درحالی‌که می‌خندیدم پاسخ دادم: «بسیار خوب، خوب است که شما به افکار عمومی باوردارید. آیا این گفته چینی درخصوص 'بلایای طبیعی و ساخته دست بشر' را شنیده‌اید؟» لبخندی زد و پاسخ داد: «البته که شنیده‌ام.»

سپس درباره آنچه که در قلبم بود، بیشتر صحبت کردم: «طی ۶۰ سال حکومت استبدادی ح.ک.چ، صاحب‌منصبان فاسد از سطوح بالا تا پایین کشور را اشغال کرده‌اند. موج اعتراض‌های مردمی درحال گسترش بیشتری است و به‌طور مداوم تکرار می‌شوند. درحقیقت افراد در رأس حکومت هستند که مردم را مجبور به شورش می‌کنند. بلایای به‌اصطلاح طبیعی بیشتر و بیشتری نیز وجود دارند. رژیم ح.ک.چ، بحران‌زده و ازهم‌پاشیده شده است. تعداد افرادی که از ح.ک.چ خارج شده‌اند متجاوز از ۱۷۰ میلیون نفر هستند که دلیل روشنی بر عقیده مردم چین درباره ح.ک.چ است. این رژیم شیطانی نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد. اراده آسمان ح.ک.چ را نابود خواهد کرد! این بلای طبیعی و ساخته دست بشر است که مسبب آن رژیم شیطانی ح.ک.چ است!» او به‌دقت گوش می‌داد.

ادامه دادم: «آلمان شرقی از زمان‌های بسیار دور حکومت مارکسیستی را کنار گذاشته است. اتحاد جماهیر شوروی سابق، حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی (CPSU) را منحل کرد که به دنبال آن کمونیسم در کشورهای اروپای شرقی نیز سقوط کرد. ح.ک.چ. نیز در روند فروپاشی است. خدایان، دیگر نمی‌گذارند این نظام اهریمنی به حیات خود ادامه دهد. هیچ سلسله‌ای در تاریخ چین فاسدتر از ح.ک.چ نبوده است. هر سلسله‌ای تمایل به صعود داشته است نه سقوط. اما صعود و نزول هر سلسله‌ای براساس اراده آسمان است! نابودی ح.ک.چ نیز به اراده آسمان است!»

به‌عنوان یکی از افراد ملحد و کسی که به علم باور دارد، نمی‌توانست دلایل مرا بپذیرد. بنابراین گفتم: «علم خود را در جامعه بشری غرقه کرده است و مردم از کشفیات علمی استفاده می‌کنند. بسیاری از مردم فکر می‌کنند که این چیز خوبی است که علم پیشرفت کرده است. اما، فالون دافا علمی شگفت‌انگیز است.» متوجه شدم که شخص دیگری شده است، به آرامی واقعاً به روشنگری حقیقت گوش می‌داد.

برای اینکه او را ترغیب کنم که ضرورت موضوع را درک کند گفتم: «شما واقعا فرد خردمندی هستید. زمانی یکی از فعالان دموکراسی بودید، از عدالت طرفداری می‌کردید. آگاه بودید که ح.ک.چ شیطانی است، بنابراین از ملحق شدن به حزب اجتناب کردید. طی دهه‌هایی از سفر زندگی‌تان، انتخاب‌های درستی در لحظات کلیدی انجام داده‌اید که واقعاً قابل‌توجه است. همان‌ طور که امروز با هم ملاقات می‌کنیم، شما با خروج از لیگ جوانان و پیشاهنگان جوان حزب، که زمانی به آنها ملحق شده بودید، انتخاب عالی دیگری انجام می‌دهید. اجازه دهید نام مستعار 'خردمند' را به شما بدهم. خروج از سازمان‌های شیطانی که زمانی به آنها ملحق شدید ضمانت ایمنی و موفقیت شما است. تبریک می‌گویم!»

به قدری خوشحال شده بود که دستش را تکان می‌داد و می‌گفت: «متشکرم! متشکرم!»

یکی از مسیحیان از لیگ جوانان کمونیست و پیشاهنگان جوان کمونیست خارج شد

یکی از مسیحیان یک‌بار به لیگ جوانان و پیشاهنگان جوان کمونیست ملحق شده بود. او را ترغیب کردم که از حزب خارج شود. گفت که با حمایت عیسی مسیح، مسیحیان ایمن هستند و تحت تأثیر لیگ جوانان و پیشاهنگان جوان کمونیست قرار نمی‌گیرند. این نوع استدلال به من کمک کرد تا فکرش را تغییر دهم.

گفتم: «عیسی مسیح ۲۰۰۰ سال قبل برای نجات مردم به زمین آمد. همان‌ طوری‌ که به مسیح باور دارید، به محدودیت‌های اخلاقی پایبند هستید. کارهای خوب انجام می‌دهید، از انجام اعمال بد پرهیز می‌کنید. در میان مردم عادی، فرد خوبی هستید. از طرف دیگر، ح.ک.چ ملحد است، حقیقت وجود بوداها، دائوها و خدایان را انکار می‌کند. بنابراین جرئت می‌کند کارهای شیطانی انجام دهد، شامل آزار و شکنجه تمرین‌کنندگانی که تزکیه بودا‌شدن را تمرین می‌کنند. حتی بدتر از آن، مأموران فرومایه ح.ک.چ، از طریق برداشت اجباری اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده به سود سرشاری دست می‌یابند. طولی نخواهد کشید که نظام شیطانی ح.ک.چ نابود خواهد شد.»

«گفتید که عیسی مسیح شما را حمایت می‌کند، اما شما نیز به فرقه ملحد اهریمنی لیگ جوانان و پیشاهنگان جوان کمونیست ملحق شدید. اکنون شما هم‌زمان در دو قایق قدم گذاشتید. فقط با خروج از لیگ جوانان و پیشاهنگان جوان کمونیست که زمانی به آنها ملحق شدید می‌توانید از پیروان وفادار عیسی مسیح باشید. آیا موافق هستید؟ بگذارید نام مستعار "وفادار" را به شما بدهم، خارج شدن از لیگ جوانان و پیشاهنگان جوان کمونیست ایمنی شما را تضمین می‌کند.» او راضی شد که از حزب خارج شود.

یک معلم و پنج دانشجو از سازمان‌های کمونیستی خارج شدند

مردی میان‌سال و پنج خانم دانشجو مشغول عکس گرفتن بودند. طولی نکشید که خانم دانشجویی را به خروج از لیگ جوانان کمونیست و پیشاهنگان جوان متقاعد کردم.

متوجه شدم که آن مرد معلم است و آن دانشجویان به لیگ جوانان و پیشاهنگان جوان کمونیست ملحق شده بودند. به‌سرعت گفتم: «شما معلم هستید. من نیز سابقاً معلم بودم. معلم‌ها به‌عنوان سرمشق انجام وظیفه می‌کنند. شما نمونه‌ای از این مردان هستید!»

او بسیار خوشحال بود. گفتم: «آیا به سازمان‌های کمونیستی ملحق شدید؟ اجازه دهید نام مستعار "نمونه" را به شما بدهم، از ح.ک.چ خارج شوید و ایمنی خود را تضمین کنید!» معلم لبخندی زد، سرش را تکان داد و گفت: «متشکرم! متشکرم!»

چهار دختر دیگر را نیز ترغیب به خروج از حزب کردم. معلم گفت: «احتیاجی نیست شما از آنها بخواهید. اجازه دهید من با آنها صحبت کنم!» گفتم: «لازم است دانشجویان واقعاً حقیقت را درک کنند و واقعاً برای تضمین ایمنی‌شان از سازمان‌های شیطانی خارج شوند.»

درادامه گفتم: «جیانگ زمین و همدستانش با ترس زندگی می‌کنند. آنها جرائم فجیعی مرتکب شده‌اند و به پیشگاه عدالت آورده خواهند شد. سقوط رژیم ح.ک.چ شیطانی درنتیجه سوءاستفاده‌های آشکار آنها است. خدایان در آسمان‌ها، مردم روی زمین را هدایت کردند تا مجازاتی جدی و بزرگ برای ح.ک.چ. درنظر بگیرند. تعداد افرادی که از ح.ک.چ خارج شدند بیش از ۱۷۰ میلیون نفر است. دانشجویان بیائید از سازمان‌های کمونیستی خارج شوید و ایمنی‌تان را تضمین کنید!»

چند نام مستعار به آنها پیشنهاد کردم و همگی از حزب خارج شدند.

درک‌هایی که از صحبت با مردم درباره فالون دافا کسب کردم

۱. ما باید موجودات را درست مانند اعضای خانواده‌مان درنظر بگیریم. برای اینکه موجودات بیشتری را نجات دهیم، باید خودخواهی را رها کنیم و از هرلحظه برای نجات آنها استفاده کنیم.

هنگامی که مردم را نجات می‌دهیم، در بُعدهای دیگر جدالی بین خوبی و بدی اتفاق می‌افتد. با همکاری همراه با فداکاری بین هم‌تمرین‌کنندگان و داشتن افکار درست و اعمال درست، می‌توانیم بر هر اهریمنی چیره شویم و زندگی‌های بیشتری را نجات دهیم.

۲. هنگامی‌که مردم را تشویق به خروج از سازمان‌های کمونیستی می‌کنم و درباره فالون دافا با آنها صحبت می‌کنم، گویی وارد فضایی سحر‌آمیز می‌شوم. احساس می‌کنم با داشتن فکر نجات مردم، بدنم نورانی شده و قلبم سرشار از نیک‌خواهی و خوشحالی است. به‌طور طبیعی لبخندی بر لب‌هایم ظاهر می‌شود.

اما معتقدم که انسان‌ها نمی‌توانند زندگی‌ها را نجات دهند، فقط خدایان قادر به انجام این کار هستند. تمرین‌کنندگان می‌توانند مردم را نجات دهند زیرا استاد به مریدان دافا قدرت‌های فوق‌ طبیعی و خرد عطا کرده‌اند. هنگامی‌ که فردی را با رابطه تقدیری می‌بینم، بی‌درنگ با کمک افکارم پوششی محافظ به آنها می‌دهم: می‌توانم شما را نجات دهم. شما افراد مورد علاقه من هستید.

ناگهان، ذهنم روشن می‌شود، سریع می‌اندیشم و آکنده از خرد می‌شوم. می‌توانم آنها را درک کنم، وابستگی‌هایشان را ببینم و مستقیم سراغ اصل موضوع بروم. ازروی خوش‌اخلاقی با آنها صحبت کنم و از حرکات و اشاراتی استفاده کنم که انرژی ساطع می‌کنند. چشمان سایر افراد عضو حزب را نگاه می‌کنم تا تغییرات در ذهنشان را تحلیل کنم. می‌توانم به آنچه که در ذهنشان می‌گذرد، واکنش سریعی نشان دهم.

با چند کلمه می‌توانم به قلب‌شان راه پیدا کنم. هنگامی‌که حقیقت را درک کنند، نجات و رهایی را انتخاب می‌کنند. استاد برای نجات مردم مرا یاری می‌کنند.

۳. تمرین‌کنندگان در مسیر الهی قدم برمی‌دارند. موجودات ذی‌شعور باید نجات یابند. هیچ اختلافی درخصوص این فکر وجود ندارد. حتی اگر افراد در آن لحظه رستگاری را انتخاب نکنند، ما باید آنها را با حسی از نیک‌خواهی و رحمت ترک کنیم، امیدوار باشیم که آنها هنوز شانسی برای نجات دارند.

وقتی افراد را تشویق به خروج از ح.ک.چ و سازمان‌های وابسته به آن می‌کنم، به نتایج خوبی دست می‌یابم، زیرا فقط آکنده از نیک‌خواهی هستم و وابستگی‌های بشری ندارم.

هنگامی که دارای افکار درست قوی هستم احساس می‌کنم، هر کلمه‌ای که می‌گویم، همانند صدای بلند رعد در بُعد‌های دیگر است که به سرعت تمام شیاطین را محو می‌کند. وقتی افکار درست قوی دارم، خدایان باد، باران و خورشید گوش به فرمان من هستند، کمک می‌کنند استاد را در اصلاح فا یاری دهم. در همان زمان، به‌طور استوار باور دارم که فای بودا قدرتمند است و اینکه مریدان دافا قدرتمند هستند.

۴. باور دارم که استاد درست در کنار من هستند، بر اعمالم نظارت کرده و مرا ترغیب می‌کنند که به‌طور کوشا تزکیه کنم. پس از انجام فعالیت‌های روشنگری حقیقت و بازگشت به خانه، هنگامی که به‌طور کوشا فا را مطالعه می‌کنم، افکار درست می‌فرستم و به درون نگاه می‌کنم، می‌توانم موسیقی دافا را در بُعدی دیگر بشنوم.

در رویاهایم می‌توانم به مکانی بالا و دور پرواز کنم. فکر می‌کنم این استاد هستند که مرا تشویق می‌کنند.

وقتی صبح‌ می‌خواهم بیشتر بخوابم، کامپیوترم به‌طور اتوماتیک به‌ کار می‌افتد. بی‌درنگ متوجه می‌شوم که این استاد هستند که مرا تشویق می‌کنند به‌طور کوشا تزکیه کنم.

هنگامی که از معیار‌های خودم برای قضاوت درباره هم‌تمرین‌کنندگان استفاده می‌کنم یا اطلاعات منفی درباره آنها پخش می‌کنم، استاد به من اشاره می‌کنند که گفتارم را تزکیه کنم.

به‌طور خلاصه، استاد درست در کنار من هستند، تمام اوقات مراقب من هستند. متشکرم استاد!

اگر هر مطلبی در تبادل تجربه بالا مطابق با فا نیست، لطفاً نظر خود را صمیمانه بیان کنید.

متشکرم استاد! متشکرم هم‌تمرین‌کنندگان!

(به اشتراک گذاشته شده در کنفرانس تبادل تجربه فالون دافا در بریتانیا در سال ۲۰۱۴)