(Minghui.org) مشارکت تمرین‌کنندگان فالون دافا در جشنواره ۲۰۱۶، ازدیاد زاد و ولد در مرکز کنوانسیون پورتوریکو این امکان را برای بیش از ۲۰ هزار نفر از نقاط مختلف این جزیره فراهم کرد تا برای اولین بار نگاهی اجمالی به نسل‌کشی در چین بیندازند و همچنین به زیبایی صلح‌آمیز فالون دافا پی ببرند.

حتی قبل از اینکه جشنواره آغاز شود مردم اقدام به امضای دادخواست کردند. آنها فقط با یک نگاه اجمالی به پوستر‌ها و بنرها، شوکه شدند از اینکه چنین رفتارهای غیرانسانیِ هیولا‌گونه‌ای، امروز روی زمین وجود دارد، آنها می‌پرسیدند: «کجا را باید امضاء کنم؟»

مردم چنان تحت‌تأثیر قرار گرفته بودند که اشک می‌ریختند، در سکوت فرو می‌رفتند، برای نزدیک‌شدن و رسیدن به پوسترها دولا ‌می‌شدند و زانو می‌زدند، پس از مطالعه و مشاهده آنها لحظه‌ای از حیرت خشک‌شان می‌زد، احساس بیم و هراس داشتند از اینکه چنین شیطانی از سال ۱۹۹۹، به‌طور مداوم درمقابل ایمانی شکست‌ناپذیر مقاومت می‌کند، مردم از تمام سنین همان‌طور که به اولین نمایشگاه پورتو ریان می‌آمدند که آزار و شکنجه فالون دافا در چین را به‌طور مستند نشان می‌داد، به‌طور آشکار تحت‌تأثیر قرار می‌گرفتند.

با خواندن علامت «چین برای کسب سود اعضای بدن را از شهروندانش که هنوز زنده هستند برداشت می‌کند» آنها به سمت یک بنر کشیده شده و به‌آرامی می‌خواندند:

«چه احساسی خواهید داشتاگر بفهمیدآن عضو پیوندی که هزاران دلار خریداری‌اش کردیداز یک اهداکننده نیستبلکه از طریق یک جراحی بدون بیهوشی استخراج شداز بدنی که هنوز زنده بوداز بدن یک ‌به‌اصطلاح زندانیبرای کسب سود؟

نه به دست گروهی از جنایتکاران بلکه به دست دولت خودشانو سپس بدن این قربانیکه به تخت عمل بسته شده بود به درون دستگاه زباله‌سوز انداخته شدتا شاهدی در کار نباشد...»

آنها با احساسی حاکی از غم و اندوه از میان پوسترهای مستندی می‌گذشتند که آزار و اذیت زنان، آزار و اذیت مسیحیان، آزار و اذیت گائو ژیشنگ، متن قطعنامه ۳۴۳، مجلس ایالات متحده و پیشرفت‌های کسب‌شده در سراسر جهان برای جلوگیری از نسل‌کشی در چین را نشان می‌دادند. آنها مطالبی درباره پزشکان مخالف برداشت اجباری اعضای بدن (DAFOH) را می‌خواندند و دادخواست این سازمان خطاب به سازمان ملل متحد را امضاء می‌کردند.

آنها از ما می‌پرسیدند که فالون دافا چیست؟ چگونه کسی می‌تواند با آموزه‌های آن مخالفت کرده و با تمرین‌کنندگان آن این‌گونه رفتار کند؟ تمرین‌کنندگان آنها را به غرفه فالون دافا راهنمایی می‌کردند، کتاب جوآن فالون را به آنها معرفی می‌کردند و حرکات موزون تمرین‌ها را نشان می‌دادند. باوجود اینکه موسیقی جشنواره صحبت‌کردن را دشوار می‌کرد، بسیاری از افراد تمرین‌ها را امتحان می‌کردند و درخصوص سکوت عمیقی که در اطراف آنها حکمفرما می‌شد اظهار نظر می‌کردند.

یک بانوی جوان به من گفت که نمی‌تواند تمرین‌ها را انجام دهد به‌خاطر اینکه شانه‌اش دچار یک بیماری مزمن موسوم به «تحت فشار قرار داشتن عصب» است. یک تمرین‌کننده به او پیشنهاد کرد که آنها را امتحان کند و ببیند چه اتفاقی می‌افتد. همان‌طور که تمرین دوم را به پایان می‌رساندند، وقتی که بازوهایش در هوا شناور بودند، لبخندی فوق‌العاده شاد در چهره او پدیدار می‌شد.

مردم مطالب پوسترهایی را می‌خواندند که فالون دافا را در مدارس اروگوئه و هند را نشان می‌داد، آنها متفکرانه در مقابل کلمات «آخرین ایستگاه بشریت» متوقف می‌شدند. روانشناسان، معلمان مدرسه، نویسندگان، خبرنگاران تلویزیون، سرمایه‌داران، استادان دانشگاه، پزشکان، پرستاران و عکاسان ابراز علاقه کردند که در حرفه خود این موضوع را به اطلاع دیگران می‌رسانند.

بعداً چند نفر با دوستان یا خویشاوندان خود آمدند تا از طریق نمایشگاه ما آنها را هدایت کنند و سپس از آنها خواست که دادخواست را امضاء کنند.

یک بانو با درخواست مقداری برگه دادخواست ابرار کرد: «می‌خواهم آنها را به افرادی در کلاس زومبای خودم بدهم.» تمرین‌کننده از او پرسید: «چند نفرا در کلاس شما هستند؟» او جواب داد: «حدود ۲۰۰ نفر، من برگه‌های امضاء را برای شما ایمیل می‌کنم، باشه؟»

زنی از میامی مطالب یک پوستر، سپس یک بروشور فالون دافا را به‌دقت مطالعه کرد، پس از آن نشست بخش لون‌یو از کتاب جوآن فالون را خواند و سپس یک تمرین را انجام داد، پس از آن کتاب جوآن فالون را از طریق تلفن همراه خود دانلود و از گروه تشکر کرد.

آقای جی پس از اینکه همراه همسرش به غرفه بازگشت تا او نیز بتواند این درخواست را امضا کند، با حالتی برآشفته گفت: «امیدوارم برای دادخواست امضاهای بسیار زیادی را جمع کنید به حدی که تمام کاغذ‌های جهان به اتمام برسند! ما باید این بی‌رحمی را از بین ببریم!!»