(Minghui.org) قبل از سال ۱۹۹۹ شروع به تمرین فالون دافا کردم. گرچه به‌طور کوشا تزکیه کرده‌ام، مسئولیت‌هایم را انجام نداده‌ام و به مأموریتی که باید انجام می‌دادم، عمل نکرده‌ام. پس از مشاهده جدیدترین تجلی فا به این درک رسیدم.

مطالعه کتاب‌های دافا اولین قدم در درک فا است. لازم است که جوآن فالون و تمام آموزش‌های استاد در کنفرانس‌های تبادل تجربه تزکیه را مطالعه کنیم. به‌طور مشخص آموزش‌های استاد پس از سال ۲۰۰۳ بیشتر در‌خصوص نجات موجودات ذی‌شعور آموزش می‌دهند. تنها زمانی می‌توانیم به‌طور مؤثری موجودات ذی‌شعور را نجات دهیم که به‌خوبی فا را درک کنیم.

مداخله از سوی عقاید و تصورات بشری

اگر شخصی هنگام مطالعه فا عقاید و تصورات بشری داشته باشد، تنها خرد محدودی کسب خواهد کرد و قادر نخواهد بود معانی عمیق در مطالب منتشر‌شده استاد را درک کند. عقاید و تصورات بشری در طول زندگی شخص شکل می‌گیرند. آنها از مطالعۀ دانش معمولی و از تلقین ذهنی حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) ایجاد می‌شوند. این عقاید و تصورات باید با افکار درست از‌بین بروند.

وابستگی‌ها مانع مطالعه فا می‌شوند

گاهی هنگام مطالعه آموزش‌های استاد به فکر کوتاهی‌های سایر تمرین‌کنندگان می‌افتادم. این غیر‌قابل‌قبول است، به‌ویژه اینکه پس از مدتی آن به یک وابستگی تبدیل شد. وقتی این وابستگی را شناختم، رها کردنش آسان نبود.

استاد بیان کردند:

«وقتی بعضی افراد جوآن فالون را می‏خوانند تمرکز ندارند، و درعوض، در حال فکر کردن دربارۀ چیزهای دیگرند، و قادر نیستند که توجه خود را روی تزکیه متمرکز کنند. به این ترتیب آن معادل وقت تلف کردن می‏شود. و نه فقط اتلاف وقت—به‏جای اینکه این زمانی باشد که باید ترفیع پیدا کنند، دارند از ذهن‏شان برای تفکر در مورد موضوعات و چیزهایی استفاده می‏کنند که نباید خود را نگران آنها کنند، و بنابراین، نه فقط در حال ترفیع یافتن نیستند، بلکه برعکس، اغلب از نظر سطح در حال سقوط‏اند. اگر فا را خوب مطالعه نکنید، خیلی چیزها هستند که قادر نخواهید بود به‏خوبی انجام دهید.» («مریدان دافا باید فا را مطالعه کنند - آموزش فای ارائه شده در کنفرانس فای منطقه‏ی شهری واشنگتن دی‏سی ۲۰۱۱» )

فکر کردم که این وابستگی مشخص را از‌بین برده‌ام و افکارم را درست کرده‌ام، اما آن کاملاً از‌بین نرفته بود. بنابراین هر وقت این وابستگی در هنگام مطالعه فا به‌وجود می‌آمد، چندین بار افکار درست می‌فرستادم تا آن را از ریشه‌هایش از‌بین ببرم. سپس قادر به تمرکز بر مطالعه فا بدون فکر کردن درباره چیزی دیگر هستم.

از‌بین بردن مواد

وقتی در‌خصوص چیزی که برای تزکیه‌ام خوب نیست فکر می‌کردم، هنگام فرستادن افکار درست متوجه می‌شدم که موادی در میدان بعدی مشخصی در مغزم وجود دارند. پس از افزایش چنین موادی تا سطح مشخصی، این تبدیل به یک وابستگی می‌شود.

همچنین برخی از این افکار اشتباه به علت برداشت‌های اشتباهی به‌وجود آمدند که از سوی نیروهای کهن ترتیب داده شدند. پاک کردن این برداشت‌ها، انکار نیروهای کهن است. اما اگر شخصی به این پاک کردن کم‌توجهی کند، او نظم و ترتیب را می‌پذیرد.

تمرین‌کنندگان میدان انرژی بزرگی دارند، بنابراین این مواد به‌وجود آمده از افکارشان تراکم بزرگی دارند. وقتی چنین موادی تا سطح مشخصی جمع شوند، می‌توانند یک کوه شوند. از‌بین بردن کامل آنها مستلزم افکار درست مکرر و متمرکز است.

باور داشتن و احترام گذاشتن به استاد و فا

فا قانون جهان است که موجودات ذی‌شعور باید از آن پیروی کنند. ما نباید بر اساس ترجیحات شخصی نسبت به سخنان استاد قضاوت کنیم. باید از سخنان استاد پیروی کنیم.

هنگام مطالعه فا باید هر کلمه را به قلب‌مان ببریم و هر جمله را بپذیریم. اگر احتمالاً هر فکری باشد که کلمات استاد را دوست نداشته یا رد کند، باید فوراً افکار درست بفرستیم و آن موضوع نهانی را از بین ببریم.

فکر دوست نداشتن یا رد کردن سخنان استاد برابر با باور نداشتن یا احترام نگذاشتن به فا است. این فکر باید عاملی نظم و ترتیب داده شده از سوی نیروهای کهن در‌نظر گرفته شود و از طریق فرستادن افکار درست از‌بین برده شود.

به‌خاطر می‌آورم که وقتی برای اولین بار این سخنان استاد را می‌خواندم «... و مردم سرزمین اصلی، به‌ویژه، در حال بیدار شدن هستند.» («آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۰۴ غرب آمریکا»، آن را باور نکردم. دلیلش این بود که روشنگری حقیقت من تأثیر کافی نداشت و مردم اطرافم از آزار و شکنجه بی‌خبر بودند. بنابراین محیط من تنها با کمک هم‌تمرین‌کنندگانی که به‌خوبی تزکیه کرده بودند، تغییر کرد.

وقتی آن جمله را دوباره خواندم، هنوز به آنچه استاد بیان کرده بودند باور نداشتم. فوراً افکار درست فرستادم. ماده‌ای که در تشکیل آن فکرم کارساز بود، در بعدی دیگر مانند ابری بزرگ در مغزم بود. وقتی آن ماده را از‌بین بردم، احساس فوق‌العادۀ باور داشتن به استاد و دافا را تجربه کردم.

ازخودراضی بودن مداخله شیطانی را فرا می‌خواند

من مطمئن هستم که ازخودراضی بودن مداخله شیطانی را فرا می‌خواند. در آغاز آزار و شکنجه، یکی از تمرین‌کنندگان در حبس از طریق چشم آسمانی‌اش دید که یک نماد سوآستیکا روی سینه‌اش است. او فکر کرد که به سطح تاتاگاتا رسیده است. او دچار ازخودراضی بودن شد و فکر کرد که به کمال رسیده است و دیگر نیاز ندارد تزکیه کند. او تحت فشار «تبدیل» شد.

برخی از تمرین‌کنندگان قدیمی پس از اینکه در پروژه‌های اعتباربخشی به فا کاری را به‌انجام می‌رسانند و از سوی هم‌تمرین‌کنندگان تمجید می‌شوند، دچار ازخودراضی بودن می‌شوند. آنها فکر کردند که فوق‌العاده هستند. آنها به این درک نرسیدند که در جریان انجام کارهای دافا عقاید و تصورات بشری قوی‌ای داشتند تا به خودشان اعتبار بخشند. نیروهای کهن از شکاف‌های‌شان بهره‌برداری کردند که منجر به ضررهای بزرگی شد.

فرستادن افکار درست در خلاص شدن از وابستگیِ ازخودراضی بودن بسیار مؤثر است.

عمل کردن بدون قید‌و‌شرط بر اساس فا

بدون آگاهی از روش‌های نجات موجودات ذی‌شعور از آموزش‌های استاد، شخص مانند یک ماشین عمل می‌کند یا اینکه به افراط کشیده خواهد شد. تنها زمانی‌که شخص حقیقتاً فا را درک می‌کند، می‌تواند به‌روشنی و بدون قید‌و‌شرط بر اساس فا عمل کند و می‌داند که چگونه موجودات ذی‌شعور را نجات دهد. آن به معنی این نیست که شخص نمی‌تواند از ابزار مردم عادی استفاده کند.

به‌منظور درک حقیقی فا، فرد لازم است که نه‌تنها فا را با قلبی خالص مطالعه کند، بلکه به‌طور کوشا تزکیه کند. به این طریق شخص درک خودش را از طریق استانداردهای فا به‌دست خواهد آورد. بین تزکیه خالص و ناخالص تفاوت فکری کوچکی وجود دارد، اما هنوز این تفاوت جزئی می‌تواند منجر به تفاوت‌ بسیار بزرگی شود.

تمرین‌کنندگان قدیمی که پیش از سال ۱۹۹۹ قدم به مسیر تزکیه دافا گذاشتند، فرصت دومی ندارند. ما باید مأموریت‌مان را به‌انجام برسانیم، باید در زمانی که استاد به ما داده‌اند، با جدیت تلاش کنیم.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/4/3/156142.html