(Minghui.org) کنفرانس سالانه تبادل تجربه فالون دافای آلمان، در تاریخ 8 ژانویه 2017 در کاسل برگزار شد و 14 تمرین‌کننده تجربیات و دیدگاه‌هایی را به‌اشتراک گذاشتند که طی مسیرشان در تمرین فالون دافا کسب کرده بودند.

باملاحظه بودن نسبت به سایرین

رابرت، یک تمرین‌کننده جوان، این مسئله را به‌اشتراک گذاشت که چطور یاد گرفت اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری را دنبال کند و نسبت به سایرین باملاحظه باشد.

او و دو تمرین‌کننده دیگر، طی رویدادی در یک غرفه فالون دافا حضور داشتند تا این تمرین را به مردم معرفی کنند و یکی از تمرین‌کنندگان، زودتر غرفه را ترک کرد. رابرت درحالی که نومید و عصبانی بود، احساس می‌کرد کار آن تمرین‌کننده مانند این است که در میدان جنگ، هم‌سنگرهای خود را رها کرده است و بنابراین فرد خودخواهی است. او ازطریق صحبت با سایرین، متوجه شد که این طرز فکر درست نیست، زیرا یک تمرین‌کننده حقیقی همیشه هر فرصتِ تزکیه را گرامی می‌دارد و از آنهایی که به او کمک می‌کنند تا در تزکیه‌اش رشد کند، قدردانی می‌کند. رابرت متوجه شد آن تمرین‌کننده‌ای که غرفه را زود ترک کرد، حتما باید دلایلی برای این کار خود داشته باشد.

درحالی که قبلاً همیشه انتظار داشت سایرین کارها را مطابق نقشه و میل او انجام دهند، اما پس از تشخیص این وابستگی، دیگر از رفتن دیگران احساس آزردگی نمی‌کند و حسی منفی نسبت به آنها ندارد.

تمرین‌کنندگان در کنفرانس سالانه تبادل تجربه فالون دافای آلمان صحبت می‌کنند.

رشد خودم در روند هماهنگ‌کنندگی

خانم سان تمرین‌کننده‌ای از سوئیس، ماجرایش درخصوص فروش بلیط‌ هنرهای نمایشی شن یون را تعریف کرد. ازآنجایی که برای دو نقش هماهنگ‌کنندگی، هیچ تمرین‌کننده‌ای در دسترس نبود، او هر دو کار را برعهده گرفت. درابتدا نومید و دلسرد شده بود و نمی‌دانست که چرا هیچ کسی جز او نمی‌خواهد این وظیفه را برعهده بگیرد.

بعداً متوجه شد که به‌عنوان یک تمرین‌کننده نباید به این صورت فکر کند. هرچه باشد، یک تمرین‌کننده قرار است خودخواهی را رها کند و هر آنچه لازم است را انجام دهد تا کار به سرانجام برسد.

خانم سان به‌درون نگاه کرد و متوجه عقاید و تصورات بشری بیشتری، ازجمله راحت‌طلبی، منیت و خودخواهی شد. به‌دلیل ترس، افکار درستش هم کم بود. وقتی به‌تدریج عقاید و تصورات بشری خود را رها کرد، ظرفیت قلبش مدام افزایش یافت و وظایف سخت نیز برایش آسان‌تر شدند.

تمرین گروهی درطول کنفرانس تبادل تجربه در کاسل.

همواره به‌خاطر داشتن آموزه‌های فالون دافا

رنج و محنتی در مسیر تزکیۀ هارولد سبب شد که او به اهمیت رها کردن مرگ و زندگی پی ببرد. وقتی از پزشکی شنید که بیماری‌اش قابل‌درمان نیست، نومید شد. سپس از بنیانگذار فالون دافا، استاد لی هنگجی، درخواست کمک کرد. او در ذهنش گفت: «استاد، حالا نمی‌دانم باید چه کار کنم. لطفاً به من کمک کنید.» در آن مرحله می‌خواست همه چیز را رها کرده و فقط استاد را دنبال کند.

صبح روز بعد، پس از بیدار شدن، متوجه شد که نسبت به قبل خیلی احساس بهتری دارد. او یکی از مقالات مینگهویی را به‌خاطر آورد که در آن یک تمرین‌کننده چینی در زندان مدام فای استاد را ازبر می‌خواند، بنابراین تصمیم گرفت جوآن فالون را ازبر کند. او گفت: «اگرچه این کتا‌ب را در گذشته، بارها خوانده بودم، اما حالا مانند کتابی جدید برایم به‌نظر می‌رسید.» به‌تدریج دردش ازبین رفت و کاملاً بهبود یافت.

همکاری با یکدیگر

ازآنجاکه بسیاری از چینی‌ها فریب تبلیغات افتراآمیز حزب کمونیست چین درباره فالون گونگ را خورده‌اند، اورسلا و تمرین‌کننده دیگری اغلب به کلیسای جامع کلن، یک مکان گردشگری معروف، می‌روند تا گردشگران از چین را ببینند. طی این فعالیت‌ها در 11 سال گذشته، بسیاری از گردشگران چینی ازطریق آنها با واقعیت‌های فالون دافا آشنا شده‌اند. تعداد زیادی از گردشگران پس از آگاهی از اینکه رژیم چین برای ده‌ها سال به مردمش آسیب رسانده، از حزب کمونیست و سازمان‌های وابسته به آن خارج شده‌اند.

طی این تلاش طولانی‌مدت، اورسلا با فرصت‌های زیادی مواجه شده تا شین‌شینگ خود را ارتقاء دهد. یک بار تمرین‌کننده‌ای در طول یک بحث گروهی از او انتقاد کرد. اورسلا نومید شد و می‌خواست دیگر به آن مکان گردشگری نرود و حتی از آن به بعد، به یک گروه دیگر مطالعه فا  برود.

وقتی بیشتر در این باره فکر کرد، متوجه شد که باید مانند یک تزکیه‌کننده حقیقی این وضعیت را اداره کند، بنابراین تصمیم گرفت بماند. با این وجود، احساسات منفی آن تمرین‌کننده هنوز او را اذیت می‌کرد و حتی بر همکاری او با سایر تمرین‌کنندگان تأثیر می‌گذاشت.

اورسلا سپس درک کرد که این یک مداخله است. مداخله‌ای که تلاش می‌کند با استفاده از این رویداد، او را پایین بکشد. بنابراین تصمیم گرفت عقاید و تصورات بشری خود را رها کند.

ماجرایی که چند سال پیش در اجرای شن یون دیده بود نیز به او کمک کرد این وضعیت را اداره کند. در این ماجرا دختری در چین باستان، قبل از ازدواج باردار شده بود و فرزندی به‌دنیا آورده بود که در آن زمان چیز بسیار شرم‌آوری بود. برای طفره رفتن از مسئولیت این کار، او گفت که راهب بسیار محترمی در معبدی نزدیک، پدر آن نوزاد است.

آن راهب، با وجود این تحقیر بسیار زیاد از خودش دفاع نکرد و آن کودک را در آن معبد پذیرفت و او را بزرگ کرد. بعداً پدر واقعی آن کودک در آزمون امپراطوری قبول شد و به مقامی بالا منصوب شد. در آن زمان بود که پدر و مادرش به دنبال او آمدند، مردم متوجه حقیقت شدند و حس تحقیرشان درباره آن راهب به حس احترام تبدیل شد.

اورسلا می‌دانست که درد و رنجش در برابر رنجی که آن راهب متحمل شده بود، ناچیز بود. او به‌تدریج دلسردی و نومیدی را کنار گذاشت و به خوب عمل کردن در تزکیه‌ش ادامه داد.

غلبه بر مانع زبانی

دیما که اغلب به مکان‌های گردشگری در فرانکفورت و برلین می‌رود، درابتدا نگران بود، چراکه نمی‌توانست به زبان چینی صحبت کند: او چطور می‌توانست با چینی‌ها ارتباط برقرار کند؟ او تحت تأثیر تمرین‌کننده دیگری، شروع کرد تا با بلندگویی فایل‌های صوتی روشنگری حقیقت را برای گردشگران پخش کند. در ابتدا فروشندگان در آن حوالی شکایت می‌کردند، اما پس از اینکه دینا دلیل این کارش را توضیح داد، آنها حقیقت را درک کرده و از این کار او حمایت کردند.

رشد و بهبود مداوم خود

خانم وانگ 4 سال پیش تمرین فالون دافا را آغاز کرد. از مه 2015، ازطریق تلفن با چین تماس گرفته، ماجرای واقعی فالون دافا را برای چینی‌ها شرح ‌داده و تبلیغات دروغین و انزجارآمیز حزب کمونیست را افشاء کرده است. خانم وانگ گفت وقتی او چنین تماس‌های تلفنی‌‌ای را آغاز کرد، می‌ترسید مردم شرایط سختی را برایش ایجاد کنند. تحت تأثیر فرهنگ حزب کمونیست چین، او نیز از افراد قدرتمند و مسئولین عالی‌رتبه می‌ترسید.

یک بار درحالی که جوآن فالون را می‌خواند، متوجه عبارت «جِن، شَن، رِن، تنها معیاری است که شخص خوب را از شخص بد متمایز می‌کند» شد. متوجه شد که براساس عقاید و تصورات بشری‌اش مردم را قضاوت می‌کرده است. بدین معنا که تمایل داشت با افکار عادی درباره چیزها فکر کند، بجای اینکه با افکاری براساس فا آنها را بسنجد. وقتی متوجه این موضوع شد، طرز فکرش را تغییر داد و دیگر هنگام تماس‌های تلفنی با چین، احساس بدی ندارد.

پس از پایان این کنفرانس، بسیاری از تمرین‌کنندگان اظهار کردند که تحت تأثیر تبادل تجربه‌ها قرار گرفتند و دلگرم شدند که در تمرین تزکیه‌شان بهتر عمل کنند. آنها همچنین احساس کردند که تعهدی نو داده‌اند تا دافا را با تعداد بیشتری از مردم به‌اشتراک بگذارند و آزار و شکنجه در چین را افشاء کنند.