(Minghui.org) در طول مدیتیشن، بدن قانون استادم را دیدم که به سمتم آمدند: «شما بهخوبی کار میکنید، عجله کنید و تمرینکنندگان اطرافتان را نجات دهید ...» استاد پیمانم را به من نشان دادند که یک خط در آن مشخص بود: «قبل از اینکه فا دنیای بشری را اصلاح کند، به آن دسته از مریدان استاد که پشتسر جا ماندهاند، کمک خواهم کرد.»
همچنین به من گفته شد که به جز چند نفر، اکثر تمرینکنندگان محلی در تزکیهشان در مرز بین موفقیت یا شکست هستند. و کسانی که براساس احساسات عمل میکنند اما واقعاً روی شینشینگ خود کار نکردهاند، هیچ ستون گونگی ندارند.
وقتی از مدیتیشن بیرون آمدم، اشک میریختم. متوجه شدم که باید درکم را بنویسم و آن را با تمرینکنندگان بیشتری به اشتراک بگذارم.
صرفاً انجام کارها معادل تزکیه نیست. اگر در تزکیه خودمان جدی و کوشا نباشیم، درحال کشتن یا آسیب رساندن به موجودات ذیشعورمان هستیم. برخی از تمرینکنندگان تمرینات را انجام نداده یا فا را مطالعه نکردهاند و اغلب در طی فرستادن افکار درست خوابآلود هستند. این شیوه به دستگیری و آزار و اذیت آنها منجر شده و بسیاری از آنها زندگیشان را به این طریق از دست دادهاند.
موجودات ذیشعورِ آن دسته از تمرینکنندگانی که دچار سستی هستند، در میان کارمای سیاه زندگی میکنند. دنیای آنها آکنده از فقر و فلاکت است. فقط زمانی که شینشینگمان را تزکیه کنیم، برای آموزههای فا و تزکیه محکم و استوار واجد شرایط میشویم.
خدایان صالح همه کارهای هر یک از مریدان دافا را ثبت میکنند، اینکه آیا در تمرینات صبحگاهی شرکت کرده یا در مطالعه دقت دارند یا نه. برخی از مریدانی که در پروژههای مختلف شرکت میکنند، بهندرت مطالعه میکنند و فرستادن افکار درست آنها صرفاً تشریفات است؛ قبل از پایان زمان مقرر، پای خود را بر زمین میگذارند.
هنگامی که گروه محلی را هماهنگ کردم، فشارهای همتمرینکنندگان رو به افزایش بود که مانع بزرگی در بُعدهای دیگر ایجاد کرد. تقریباً چند بار دلسرد شدم. استاد مرا تشویق کردند و ابزارهای بسیاری برای کمک به من دادند.
در طول سالها، بسیاری از سیستمهای نظم و ترتیبدادهشده توسط نیروهای کهن شیطانی را از بین بردهام. از طریق اشارات استاد، به همتمرینکنندگان اطلاع دادم که افکار درست محکم و قوی بفرستند و به این طریق برنامهریزی شیطان برای آزار و اذیت تمرینکنندگان را از بین بردیم.
بهعنوان مثال، دو هفته پیش متوجه شدم که تلفن همراه همتمرینکنندگان در منطقه ما شنود میشود. در طول مدیتیشن نیز دستهای از خطوط تلفن را در بعدهای دیگر دیدم. استاد یک قیچی به من دادند و آن خطوط را قطع کردم.
اخیراً، دیدم که موجودات اهریمنی بیرون رفتند و آسمان پوشیده از ابرهای تیره شد. جیانگ، رئیس سابق حزب کمونیست چین، موجودات بیشماری را به منطقه محلیمان هدایت کرد. چند تمرینکننده محلی در ساعت ۶ صبح افکار درست فرستادند. توانستیم بسیاری از این موجودات را پاکسازی کرده و از بین ببریم. استاد حدود ساعت ۶ صبح وارد شدند و شیاطین را از بین بردند و تمام ابرهای تاریک ناپدید شدند. میدانستم که شجاعتم از استاد و فا آمده است.
استاد ابزاری به من دادند تا بتوانم شیاطین را همراه با حیله و دغلکاریشان بیرون برانم. درحالیکه افکار درست میفرستادم، متوجه شدم که نیروهای کهن، آن دسته از تمرینکنندگانی که به مسیر انحرافی رانده شدند را کنترل میکنند؛ بهخاطر اینکه خود را تزکیه نمیکنند و دارای وابستگیهای قوی بشری هستند.
این افراد از روی ذهنیت مداخلهگرانه و حسادت، با همتمرینکنندگان مداخله کرده و آنها را دچار آشفتگی میکنند، تا امور را نابسامان کرده و باعث تضعیف اصلاح فا شوند. آنها ممکن است آرام و خونسرد به نظر برسند، اما برخی از تمرینکنندگان را گمراه، با اصلاح فا مداخله و از رشد گروهی تمرینکنندگان جلوگیری کردهاند.
هنگامی که نیروهای کهن بهرهبرداری از آنها را به پایان برسانند، رهسپار جهنم شده و از بین میروند.
هرچه به انتها نزدیکتر میشویم، الزامات برای ما بالاتر هستند. اگر افکار ما درست و صالح نباشند، دچار لغزش خواهیم شد. یک بار، انواع مختلفی از حیوانات از قبیل مارها، تمساحها و کرکسها را مشاهده کردم که همتمرینکنندگان را مورد حمله قرار دادند. آنها به کسانی که هنوز دارای بسیاری از نگرشهای بشری بودند شدیداً حمله کردند، وابستگیهایشان را تقویت کرده و باعث شدند که عقب بمانند و سرانجام نابود شوند.
ما درواقع از طریق جدال با نیروهای کهن و جدال علیه زمان، مردم را نجات میدهیم. درنهایت متوجه شدم که چرا استاد از من میخواستند که همتمرینکنندگان را «نجات» دهم، نه اینکه فقط به آنها «کمک» کنم.
هدف از شرارت اهریمن مداخله با تمرینکنندگانی است که بر طبق فا رفتار نمیکنند، کسانی که بهخاطر تعصبات و کجاندیشیهایشان گمراه میشوند یا تمرینکنندگانی را طرد میکنند که واقعاً درحال کمک به استاد در اصلاح فا هستند. برای آنها متأسفم، چون درحال بهانجامرساندن کارهایی هستند که اهریمنان شرور از عهده انجام آن برنمیآیند. به نظر من درحال حاضر یک پای آنها در جهنم قرار دارد. واقعاً قلب آن را ندارم که به آیندهشان نگاه کنم.