(Minghui.org) استاد در جوآن فالون و برخی از سخنرانی‌های خود درباره قدرت الهی فای بودا سخن گفته‌اند.

ایشان بیان کردند:

«بوداها فقط نیاز دارند که فکر کنند- آن فکر به‌تنهایی کافیست، زیرا بوداها قدرت‌های الهی بسیار زیادی دارند، توانایی‌های فوق‌طبیعی زیاد و همچنین گونگ نیرومند خودشان را دارند.» («آموزش فا در سان فرانسیسکو»)
«با شروع از سطحی بی‌نهایت میکروسکوپی، ساختار ذرات در سطوح گوناگون را تغییر می‌دهد. و زمانی که آنها استفاده می‌کنند زمان سریع‌ترین بُعد است، بنابراین بلافاصله انجام می‌شود. بوداها کارها را بسیار سریع انجام می‌دهند، زیرا به‌وسیله این بُعد و زمان ما محدود نشدند. آنها فوراً یک شیئ را از پایه‌ای‌ترین بخش به چیز دیگری تبدیل می‌کنند. این چگونگی اثرگذاری قدرت الهی فای بودا است.» («آموزش فا در سان فرانسیسکو»)

سخنان استاد ذهنم را باز کردند: توانایی‌های فوق‌طبیعی مریدان دافا قدرت‌های الهی خود آنان است.

مقالاتِ وب‌سایت مینگهویی اغلب از آزار و شکنجه شدیدی می‌گویند که برخی از تمرین‌کنندگان در چین متحمل شده‌اند. گاهی درحالی‌که آنها را می‌خواندم، دلم به‌درد می‌آمد و آرزو می‌کردم که می‌توانستم به آن تمرین‌کنندگان بگویم: «از قدرت‌های الهی خود استفاده کنید! شما همه چیز دارید و شما سلاح‌های الهی و انواع‌واقسام ابزارهای فا را دارید! چرا از آنها استفاده نمی‌کنید؟»

روند یادگیریِ نحوۀ استفاده از قدرت‌های الهی

اغلب سعی می‌کردم استفاده از توانایی‌های فوق‌طبیعی‌ام را تمرین کنم تا بتوانم به هنگام نیاز از آنها استفاده کنم.

وقتی به‌طور غیرقانونی در اردوگاه کار اجباری ماسانجیا بازداشت بودم، تحت تزریق داروی نامعلومی قرار می‌گرفتم. یک بار در ذهنم از استاد خواستم: «استاد، لطفاً این دارو را از بدنم بردارید. آن را در بدنم نمی‌خواهم!»

پس از آن فرو رفتن سوزن در پوستم را احساس نمی‌کردم و بازویم هیچ نشانه‌ای از اینکه تزریقی صورت گرفته را نشان نمی‌داد، اما پوست سایر تمرین‌کنندگان برای مدتی طولانی پس از تزریق نشان می‌داد که در کدام قسمت تحت تزریق قرار گرفته‌اند.

هر چیزی که عاملان آزار و شکنجه به هنگام شکنجۀ تمرین‌کنندگان انجام می‌دهند، مانند تزریق داروهای نامعلوم یا اعمال شوک به آنها با باتوم‌های الکتریکی، نباید بر مریدان دافا هیچ تأثیری داشته باشد. اگر درباره انتقال داروها یا درد به عاملان شکنجه فکر کنیم، چنین چیزهایی می‌توانند بلافاصله اتفاق بیفتند.

چرا بعضی از مریدان مسموم یا دچار فروپاشیِ روانی ناشی از تزریقات می‌شوند؟ تا آنجا که می‌توانم بگویم، آنها آموزش ندیده‌‌اند که قدرت‌های خود را فرابخوانند یا از آنها استفاده کنند.

اگر یک سرباز هیچ آموزشی دریافت نکند، چگونه می‌تواند در مبارزه از سلاح خود استفاده کند؟ تمرین‌کنندگان نیز برای استفاده از توانایی‌های فوق طبیعی خود نیاز به آموزش دارند.

اما ما برای هزاران سال از آنها استفاده نکرده‌ایم و بدن‌های بشری ما محدودیت‌های زیادی دارند، از جمله نظم‌وترتیبات نیروهای کهن. بنابراین، استفاده از قدرت‌های الهی مستلزم روندی از یادگیری است.

وابستگی‌های بشری سرسخت

عقاید و تصورات بشری نیز مانع از این می‌شوند که بتوانیم از قدرت‌های الهی‌مان استفاده کنیم.

استاد بیان کردند:

«اگر منطق بشري را كه به‌عنوان يك فرد عادي در طول هزاران سال در اعماق وجودتان شكل داده‌ايد تغيير ندهيد، قادر نخواهيد بود اين پوسته‌ سطحي بشري را شكسته و به كمال برسيد.» («نصیحت هشدارآمیز» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)

عقاید و تصورات بشری نه تنها در لایه سطحی بدن‌های انسانی ما بلکه در بسیاری از لایه لایه‌های ذرات وجود دارند. بنابراین یافتن آن عقاید و تصورات پوشیده شده با آن لایه‌های بسیار، نیازمند استقامت و اراده‌ای قوی است.

در حقیقت، وقتی سعی کردم از توانایی‌های فوق‌طبیعی‌ام استفاده کنم، به‌دفعات بسیار زیاد شکست خوردم، اما تسلیم نشدم. می‌دانستم که همه ما این توانایی‌های مادرزادی و حقیقی را داریم. به‌طور جدی باور داشتم که در تزکیه در دافا این توانایی‌ها بازمی‌گردند.

وقتی برخی از تمرین‌کنندگان به قدرت‌های الهی خود شک می‌کردند، می‌توانستم لایه‌ لایه‌های وابستگی‌های بشریِ سرسخت را احساس کنم. آن مانند قفلی بود که توانایی‌های الهی را محدود می‌کرد و روی این قفل نوشته شده بود: «آن غیرممکن است.» اگر یک تزکیه‌کننده آن قفل را باز نکند، ممکن است هرگز قادر نباشد قدرت‌های الهی بزرگ خود را به‌نمایش بگذارد.

افکار قدرتمند و مؤثر

چشم سوم من باز نشده است. وقتی از توانایی‌هایم استفاده می‌کنم، افکار درست قوی‌ام را در بُعد کوچک‌ترین ذرات قرار می‌دهم. ابتدا به «آنها» نگاه و سپس به استفاده از آنها «فکر می‌کنم.»

انسان‌های باستان توانایی‌های فوق طبیعی را به‌نمایش می‌گذاشتند. تصور می‌کنم در زمان باستان وقتی یک فرد سعی می‌کرد مشکلی را حل‌وفصل کند، اولین فکرش این بود که از توانایی‌های فوق‌طبیعی خود استفاده کند.

وقتی انسان‌ها خودخواه‌تر شدند، توانایی‌های فوق‌‌طبیعی‌شان ناپدید شد. حتی حالا وقتی توانایی‌های فوق‌طبیعی را می‌بینند، آنها را به‌عنوان «ترفندهای جادویی» کنار می‌زنند.

اگر یک مرید دافا باور نداشته باشد که خودش و هم‌تمرین‌کنندگانش توانایی‌های فوق‌طبیعی دارند، این عقیده و تصوری بشری قوی است. استاد قبلاً بارها بیان کرده‌اند که ما انواع‌واقسام قدرت‌های الهی را داریم. درحالی‌که هنوز خود را مرید دافا می‌نامیم، چگونه می‌توانیم به آن باور نداشته باشیم؟

اگر این عادات و عقاید و تصورات بشری را رها نکرده و سعی نکنیم از قدرت‌های الهی خود استفاده کنیم، ممکن است نتوانیم در مواجهه با شیطان از آنها استفاده کنیم.

وقتی یک تمرین‌کننده مورد ضرب‌وشتم قرار می‌گیرد، اگر تلاش کند با بدن بشری‌اش آن را تحمل کند، درواقع ممکن است منجر به صدماتی شود. از سوی دیگر، اگر نحوۀ استفاده از قدرت‌های الهی‌مان را آموخته باشیم، آنها به‌طور خودکار از ما حفاظت می‌کنند.

توجه و هشیار بودن درخصوصِ استفاده از قدرت‌های الهی

روند استفاده از قدرت‌های الهی‌مان نیز آزمونی برای شین‌شینگ ما است. وابستگی‌ به خودنمایی یا شوروشوق بیش‌ازحد مانع از این می‌شوند که بتوانیم از قدرت‌های الهی‌مان استفاده کنیم.

وقتی از دیدگاه فا به چیزها نگاه می‌کردم، بسیاری از وابستگی‌های بشری ازبین برده می‌شدند. به‌محض اینکه وابستگی‌هایم را رها می‌کردم، قدرت‌های الهی‌ام بیدار می‌شدند. سپس چشم حقیقی‌ام ذرات کوچک شناور در اطرافم را می‌دید.

وقتی از قدرت‌های الهی‌ام استفاده می‌کردم، اجازه می‌دادم افکارم وارد مرحله«چشم حقیقی» شوند. هر کدام از افکار حقیقی‌ام نیاز بود، اتفاق می‌افتاد. اما گاهی نمی‌توانستم که سبب می‌شد برای دلایلش به شین‌شینگم نگاه کنم.

استاد بیان کردند:

«توانایی‌های فوق‌طبیعی اساساً ترفندهای کوچک هستند، دافا ضروری است.» («دنبال کردن دوره درست فا» از هنگ یین)

ما نباید به دنبال توانایی‌های فوق‌طبیعی باشیم، زیرا تزکیه‌مان همیشه بالاترین اولویت است. من در سال 1996 تزکیه در دافا را آغاز کردم و پیش از شروع آزار و شکنجه، هرگز درباره توانایی‌های فوق‌طبیعی‌ام فکر نمی‌کردم. پس از آغاز آزار و شکنجه، استاد به ما گفتند از افکار درست‌مان استفاده کنیم تا شیطان را ازبین ببریم.

درحالی‌که فای استاد را می‌خواندم، کاستی‌هایم را می‌دیدم و طی دو سال گذشته، درباره نحوه استفاده از قدرت‌های الهی آگاه‌تر شده‌ام.

ما مریدان درحالی‌که در دافا تزکیه می‌کنیم، از موجودی بشری به موجودی الهی تبدیل می‌شویم. کل شیطان به بن‌بست خورده است و ما باید از میان تمام نظم‌وترتیبات نیروهای کهن عبور کنیم و موانع را درهم شکنیم و موجوداتی الهی شویم.

بیایید در این دورۀ اصلاح فا کوشاتر باشیم.