(Minghui.org) وب‌سایت مینگهویی در هر ماه سپتامبر و اکتبر، تقویم‌هایی را چاپ می‌کند که حاوی تصاویر سال نوی چینی و حروف خوش‌اقبالی است کهبه‌عنوان «فو» یا برکت معروف هستند. اینها برای دانلود و تهیه مطالب روشنگری حقیقت، آگاهی دادن به مردم درباره فالون دافا و نجات موجودات ذی‌شعور، در دسترس‌مان قرار می‌گیرند.

امسال، از من خواسته شد که به‌عنوان هماهنگ‌کننده برای تهیه تصاویر سال نوی چینی و حروف «فو» برای جمع خودمان که در جلسه مطالعه گروهی فا شرکت می‌کنند، اقدامات لازم را انجام دهم. «فو» به معنی خوشبختی، ثروت و موفق بودن است. در پروسه تهیه و طراحی، ماجراهای بسیار معجزه‌آسایی اتفاق افتاد که نیک‌خواهی عظیم استاد و قدرت عظیم دافا را آشکار می‌کند.

زمان کند می‌شود

وقتی مشغول درست کردن آویزهای تزئینی حروف «فو» بودم، به‌نظر می‌رسید زمان به‌سرعت می‌گذرد و قبل از اینکه حتی نیمی از کارهایی را انجام دهم که فکر می‌کردم در آن روز باید کامل شود، روز تمام می‌شد. سعی می‌کردم سریع کار کنم و در کارم تمرکز داشته باشم، اما دریافتم تمام جزئیاتی که برای درست کردن آویزها باید رعایت می‌کردم، باعث می‌شود که قبل از سال نو نتوانم آنها را تمام کنم.

بنابراین در ذهنم از استاد کمک خواستم: «خواهش می‌کنم زمان را در میدان بعدی‌ام کُند کنید. باید آویزهای بیشتری درست کنم تا مردم ‌بتوانند دافا را یاد بگیرند و نجات پیدا کنند.»

به‌محض اینکه این درخواست را کردم، با شگفتی دریافتم که زمان واقعاً کُند شده است! کاری را که به‌طور عادی چند روز طول می‌کشید، فقط در عرض یک روز تمام کردم.

دست‌های زیبا

در طول این دوره از ساختن آویزها، دست‌هایم هر روز که می‌گذشت بهتر به‌نظر می‌رسیدند. گرچه تقریباً 60 ساله هستم، اما وقتی پسرم متوجه شد که دست‌هایم بسیار جوان و بالطافت شده‌اند، متعجب شده بود.

به او گفتم که تزکیه در فالون دافا بهترین تصمیمی بوده که تاکنون در زندگی‌ام گرفته‌ام و شگفت‌انگیزترین کار را در دنیا انجام داده‌ام. توضیح دادم که استاد همیشه به من کمک کرده‌اند و اینکه دست‌هایم تجلی زیبایی از مزایای شگفت‌انگیز تمرین دافا است. او سرش را به‌علامت تأیید تکان داد.

نوری طلایی

یک شب، وقتی مدیتیشن فالون دافا را انجام می‌دادم، یک تجربه شگفت‌انگیز داشتم. هنگامی‌که، در آنجا بسیار آرام نشسته بودم، دیدم سه کلمه: «حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری» روی آویزها ظاهر شد که پرتوهای نور طلایی زیبایی را ساطع می‌کرد.

یک بودا ظاهر شد، در میان یکی از حروف نشسته بود. ردیف‌هایی از موجودات کوچک طلایی برروی مهره‌های تزئینی آویز ظاهر شدند و هم‌صدا گفتند: «ما فرشتگان نگهبان فا هستیم.»

استاد بیان کردند:

«تزکیه به تلاش خود فرد بستگی دارد، درحالی‌که گونگ به استاد شخص مربوط است.» (سخنرانی اول در جوآن فالون)

در این بُعد بشری کارها توسط مریدان دافا انجام می‌شوند، درحالی‌که در بُعدهای دیگر همه چیز را استاد انجام می‌دهند. به‌عنوان تمرین‌کننده، باید به‌طور جدی سه کار را به‌خوبی انجام دهیم و به مسئولیت‌مان برای کمک به استاد عمل کنیم.

آنهایی که حقایق را درباره دافا دریافتند تبرک نصیب‌شان می‌شود

روزی، داخل فروشگاه کوچکی شدم که چیزی برای خوردن بخرم و مورد استقبال صاحب مغازه و همکارش قرار گرفتم. از فرصت استفاده کردم تا با آنها درباره دافا، آزار و شکنجه و خروج از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمان‌های وابسته به آن صحبت کنم. در نهایت، آنها از من خواستند که کمک‌شان کنم که از ح.ک.چ خارج شوند.

قبل از خداحافظی، به هر یک از آنها به‌عنوان هدیه یک آویز دادم. صاحب مغازه از آن خوشش آمد و اصرار کرد که یک بسته خرمای قرمز ویژه که از زادگاهش آورده به‌عنوان یک هدیه برای قدردانی به من بدهد.

یک بار، وقتی سوار تاکسی شدم، تصویری از رئیس مائو را دیدم که روی داشبورد نصب شده بود. با راننده درباره دافا صحبت کردم و اینکه چگونه ح.ک.چ ده‌ها میلیون تن از مردم چین را فریب داده و کشته‌ است و پیشنهاد کردم از آن تصویر خلاص شود که برایش خوش شانسی نخواهد ‌آورد.

این مرد نگران هزینه‌ای بود که برای تصویر کرده بود، چون برای آن بیش از 200 یوآن پرداخته بود. از او پرسیدم: «کدام یک مهمتر است: زندگی یا پول؟»

او جواب داد: «البته، زندگی باارزش‌تر است.»می‌خواستم یک آویز به او بدهم، اما در کیفم چیزی باقی نمانده بود.

حلقه آویز تزئین دافا روی کیفم بود و آن را به او دادم. گفتم: «در اینجا یک هدیه با حروف: "حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری" روی کیفم حک شده. اگر همیشه این عبارت را تکرار کنید، تبرک نصیب‌تان خواهد شد. دانستن حقیقت درباره دافا و خروج از ح.ک.چ ، شما را در آینده در امان خواهد داشت.»

راننده سرش را به علامت تأیید تکان داد و اظهار داشت: «متشکرم که این فرصت گران‌بها را به من داده‌اید که نجات یابم!»

برادرم در فقر زندگی می‌کرد و مدتی بیمار بود. به‌محض اینکه، شروع به تمرین دافا کرد، تغییر بزرگی را در زندگی‌اش تجربه کرد. سلامتی‌اش را به‌دست آورد و کاری پیدا کرد که دوست داشت و زندگی خوبی را برایش به‌ارمغان آورد.

برخی از بستگان و دوستان، درک نمی‌کنند که چرا من تا این حد در باورم به دافا تزلزل‌ناپذیر هستم. وقتی باهم هستیم، آنها اغلب مرا مسخره کرده و حتی به من می‌خندند. گرچه، برادرم و همسرش، از من طرفداری کرده و اظهار می‌کنند: «او کار اشتباهی انجام نداده است!»

به برادرم و همسرش گفتم: «شما حقیقتاً برکت نصیب‌تان خواهد شد، چون از دافا حمایت می‌کنید و به آن باوردارید.»