(Minghui.org) یکی از ساکنان روستای تانگ بعد از دستگیر شدن بخاطر انکار باورش به فالون گونگ، یک روز را در بازداشتگاه پلیس سپری کرد و بعد از آن ناپدید شد. فالون گونگ تمرینی معنوی است که حکومت کمونیست چین آن را تحت آزار و شکنجه قرار داده است.

مقامات محلی ادعا کردند که از محل نگهداری خانم لیو چینگژِی بی‌اطلاع هستند و به شوهرش 30 هزار یوآن پول پیشنهاد کردند تا همسر جدیدی پیدا کند. خانواده‌اش 15 سال گذشته را در سراسر چین برای جستجوی او صرف کرده‌اند- جستجویی که تاکنون بی‌ثمر بوده است.

خانم لیو چینگژی

شوهر خانم لیو اخیراً از برداشت اعضای بدن از تمرین‌کنندگان فالون گونگ زنده مطلع شد. او می‌ترسد که مبادا همسرش سال‌ها پیش بخاطر اعضای بدنش کشته شده باشد.

ناپدید شدن خانم لیوخانم لیو در 21 اوت 2002 در خانه همراه با پسر تازه ازدواج کرده و عروسش دستگیر شدند. پسر و عروسش به‌طور وحشیانه‌ای تحت ضرب و شتم قرار گرفتند و چند ساعت بعد آزاد شدند.

به‌محض اینکه پسرش آزاد شد به مرکز شستشوی مغزی محلی رفت تا مادرش را ببیند. او بعد از اینکه مطلع شد که مأموران هیچ ملافه‌ای در اختیار مادرش قرار نداده‌اند به خانه رفت و ملافه‌ای برای او آورد.

زمانی که پسر و شوهرش یو شوچن صبح روز بعد به همان مرکز شستشوی مغزی رفتند، خانم لیو را هیچ کجا نیافتند. تنها چیزی که دیدند یک جفت کفش بود.

آقای یو از رئیس مرکز شستشوی مغزی آقای دُنگ یونگمائو درباره محل نگهداری همسرش پرس و جو کرد. دُنگ آهسته به داخل اتاق آمد و دائماً می‌گفت: «اطلاعی ندارم.»

سپس لی جییوان دبیر کمیته حزب کمونیست چین در روستای تانگ به آقای یو گفت که «برای یافتن همسرت روند قانونی را دنبال کن.» زمانی که آقای یو دوباره مراجعه کرد، لی به پُست دیگری منتقل شده بود.

سپس آقای یو درباره همسرش از لی ينگلیانگ (که ارتباطی با لی فوق‌الذکر ندارد) رئیس اداره 610 محلی پرس و جو کرد. اداره 610 سازمانی فراقانونی با وظیفه ریشه‌کن کردن فالون گونگ و دارای قدرت نادیده گرفتن سیستم قضایی است.

لی نه تنها از دادن پاسخ مستقیم خودداری کرد بلکه همچنین دوبار در نیمه‌های شب به منزل آقای یو رفت که بپرسد آیا خانم لیو به خانه بازگشته است یا خیر.

آقای یو همچنین به سایر سازمان‌های دولتی مربوطه مراجعه کرد، همگی از جواب دادن طفره رفتند. بعدها لیو جونیو، دبیر کمیته امور سیاسی و حقوقی به آقای یو پیشنهاد 30 هزار یوآنی داد تا همسر جدیدی پیدا کند.

آقای یو آن پیشنهاد را رد کرد و مفقود شدن همسرش را گزارش کرد. در طول 15 سال بعد، خانواده‌اش در جستجوی او به‌‌تدریج تمام دام‌های خود را فروختند و همه پس‌اندازهای خود را صرف کردند، اما هیچ ردی پیدا نکردند.