(Minghui.org) با شوهر دوستم که کارمند باسابقه اداره 610 است، اتفاقی ملاقات کردم. ما گفتگویی واقعاً خوب درباره فالون دافا (فالون گونگ) داشتیم و من غافلگیر شدم که او آگاهی بسیار زیادی درباره این تمرین داشت. او گفت که در اداره 610 شهر، همگی به‌طور منظم مطالب وب‌سایت مینگهویی را می‌خوانند و آنها می‌دانند که فالون دافا خوب است.

اداره 610 یک اداره فراقانونی است که در سال 1999، توسط جیانگ زمین، رهبر سابق حزب کمونیست چین ایجاد شد. تنها هدف آن، آزار و شکنجه فالون گونگ است. از زمان آغاز آن، دفاتر شعبه در هر سطح اداری در سراسر کشور راه‌اندازی شدند.

به‌محض اینکه شوهر دوستم در یک میهمانی کنارم نشست، تصمیم گرفتم درباره دافا با او صحبت کنم. پس از اینکه با یکدیگر سلام و احوالپرسی و اندکی صحبت کردیم، رفتم سرِ اصل مطلب.

«شما می‌دانید که من فالون دافا را تمرین می‌کنم، درست است؟»

«بله، شنیده‌ام.»

با لبخندی گفتم: «چطور ممکن است که ندانید. چند سال قبل رئیسم گزارش مرا به پلیس شهری داد.»

گفت: «آیا او دچار عقوبت کارمایی نشد؟ او در سن جوانی درگذشت. همین‌طور لی دونگ‌شنگ [رئیس سابق اداره 610 کشور].»

غافلگیر شدم: «بله. چطور می‌دانستید؟ ژو یونگ‌کانگ [رئیس سابق اداره 610]، بو شیلای [فرماندار پیشین استان لیائونینگ که گفته می‌شود در برداشت اعضای تمرین‌کنندگان فالون دافای محبوس درگیر شد]، همگی آنچه را که سزاوارش بودند، دریافت کردند. بسیاری از مأموران پلیس که در آزار و شکنجه شرکت کردند عقوبت کارمایی دریافت کردند. از من قبول کنید، هرگز درگیر نشوید.»

و درباره اینکه چگونه این تمرین را شروع کردم، این تمرین واقعاً درباره چیست و چرا این آزار و شکنجه نادرست است، به صحبت با او ادامه دادم.

گفت: «من هرگز درگیر آزار و شکنجه فالون گونگ نشدم. حتی هرجایی بتوانم از تمرین‌کنندگان محافظت می‌کنم. یک بار، از من خواسته شد که تمرین‌کننده‌ای را در هاربین دستگیر کنم. آن فرد را دستگیر کردم و به او گفتم فقط کاغذی را امضاء و تظاهر کند که دیگر تمرین نمی‌کند تا بتواند آزاد شود.»

«آن هنوز نادرست است. درباره آن فکر کن. اگر تو شخص خوبی باشی و فردی به من می‌گفت تا بگویم که تو فرد بدی هستی و حتی مرا در موقعیتی قرار می‌داد که بنویسم تو فرد بدی هستی، آنگاه آیا من شخص خوبی هستم؟ در زمان‌های قدیم، مردم ترجیح می‌دادند بمیرند تا اینکه دروغ بگویند، اما امروزه مردم به آنچه که انجام می‌دهند اهمیتی نمی‌دهند.»

سرش را تکان داد: «درست. این درست است.»

«رژیم کمونیست چنین تأثیر بدی بر مردم چین و افکارمان گذاشته است. مردم نمی‌توانند درست را از نادرست، یا خوبی را از پلیدی تشخیص دهند.»

گفت: «خوب، این خوب است که در منزل تمرین انجام می‌دهید. فقط با همدیگر انجام نمی‌دهید.»

گفتم: «در منزل جمع می‌شویم و با همدیگر فقط درباره اختلافات یا بحث‌هایی که با فردی داشتیم صحبت ‌می‌کنیم و سعی می‌کنیم کوتاهی‌ها و وابستگی‌هایی که هنوز داریم را بیابیم. اگر آن تقصیر ما باشد، آنگاه گفتگو می‌کنیم که دفعه بعد چگونه بتوانیم بهتر عمل کنیم. همه همین است.»

گفت: «اوه، تزکیه.»

درباره سنگ بسیار بزرگ در گوئیژو با کلمات پنهان روی آن گفتم: «حزب کمونیست چین باید نابود شود.» و اینکه چرا خروج از حزب کمونیست می‌تواند برای او صلح و سلامتی به‌ارمغان بیاورد. به او توصیه کردم در جنایات رژیم شرکت نکند. گفتم که مردم در سراسر جهان دافا را تمرین می‌کنند و چگونه مردم در آینده برای اعمال خوب‌شان پاداش می‌گیرند و اعمال بدشان مجازات می‌شوند.

ما برای مدت طولانی صحبت کردیم. در پایان، او پذیرفت که از حزب خارج شود. گفت: «متوجه شدم که تعداد بسیاری از تمرین‌کنندگان دافا مقام‌های بالایی در اجتماع دارند، مانند رئیس اداره، دبیر بخش بازرسی انتظامی، رئیس پست و موقعیت‌های مدیریتی سطح بالا در شرکت‌های خصوصی.»

پرسیدم: «رئیست در اداره 610 شهری کیست؟»

گفت: «درباره او نگران نباش. ما هر روز وب‌سایت مینگهویی را مرور می‌کنیم و همگی می‌دانیم که دافا خوب است. حتی اگرچه قبلاً نمی‌دانستیم، اکنون همه می‌دانیم.»