(Minghui.org) زمانی که بعد از حضور در کنفرانس فای 2017 در نیویورک به خانه بازگشتم، متوجه رشد و بهبود بزرگی در شخصیتم شدم.

سابق براین از تمرین‌کنندگانی که فکر می‌کردم با من به‌طور غیرمنصفانه‌ای رفتار می‌کنند، رنجیده خاطر می‌شدم و درباره آنها با سایر تمرین‌کنندگان گله و شکایت می‌کردم. با این حال، اکنون هنگام برخورد با اختلافات نگرش مثبتی دارم و صادقانه به درون نگاه می‌کنم که مشکلاتم را حل و فصل کنم.

تعالیم استاد نگرشم به زندگی را تغییر داده است و متوجه شده‌ام که دیگر تزکیه کردن سخت نیست.

ذهنم پاک‌تر می‌شود

قبل از حضور در کنفرانس فا، سابقاً به تماشای برنامه‌های تلویزیون سلسله تانگ جدید و خواندن اخبار در وب‌سایت اپک‌تایمز علاقه‌مند بودم. همچنین روی آیپد بازی‌های کامپیوتری انجام می‌دادم.

استاد بیان کردند:


«بله، امروزه همۀ بازی‌های الکترونیکی را افرادی می‌سازند که به‌وسیلۀ موجودات فرا زمینی کنترل می‌شوند. موجودات بشری فکر می‌کنند که خودشان سازنده بازی‌ها هستند. الان گفتم که واقعاً نمی‌دانید افکار بشری از کجا می‌آیند یا وقتی می‌خواهید آن چیزها را بسازید منشأ افکارتان را نمی‌دانید. مردم از این آگاه نیستند که روند تفکرشان در سطوح مختلف چه چیزهایی را شامل می‌شود، یا چگونه ایده‌های بیرونی در آنها القاء می‌شود. فقط چیزهایی را می‌دانند که در سطح و ظاهر متجلی شده‌اند. آن بازی‌ها برای بشریت مضر و سمی هستند و موجودات بشری را به وضعیتی سوق می‌دهند که انسان‌بودن خود را از دست بدهند.» (آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک در بیست و پنجمین سالگرد اشاعۀ دافا)

بعد از کنفرانس فا، تصمیم گرفتم که همه این کارها را کنار بگذارم. پس از آن متوجه شدم که زمان بیشتری برای مطالعه فا و تزکیه دارم.

همچنین متوجه شدم که دیگر به آزاد گذاشتن امیالم و افراط‌گرایی یا تصمیم‌گیری‌های آنی تمایلی ندارم. اکنون قادرم آرام باقی بمانم و احساس می‌کنم که قلب وذهنم پاک‌تر است. بجای اینکه ادعا کنم سرم شلوغ است زمان بیشتری برای مطالعه فا با سایر تمرین‌کنندگان دارم.

با بزرگ شدن در چین و تحت سیستم آموزشی حزب کمونیست چین (ح.ک.چ)، متوجه شدم که طرز تفکر و رفتارم هنوز همانی است که توسط حزب شکل گرفته بود، اگرچه در حال حاضر در آمریکا زندگی می‌کنم.

این امر مانعی در تزکیه‎ام و دلیلی برای رنجشم نسبت به دیگران بود.

آرام باقی ماندن و چیزها را سبک گرفتن

استاد بیان کردند:


«اغلب مي‌‌گويم ذهن و افکار مردم عادی نمي‌تواند مرا تکان دهد. وقتي کسي مرا ستايش مي‌کند خوشحال نمي‌شوم و وقتي کسي به من توهين مي‌کند نیز ناراحت نمي‌شوم. بدون توجه به اینکه چالش‌ها براي شين‌شينگ من در بين مردم عادي چقدر جدي باشد، تحت تأثير قرار نمي‌گيرم.» (فالون گونگ)

ازآنجا که این کلمات استاد در ذهنم هست، اگر مورد انتقاد قرارگیرم آرام باقی می‌مانم و با عصبانیت افراد دیگر تحت تأثیر قرار نمی‌گیرم. هم‌زمان به درون نگاه می‌کنم که ببینم کجا نیاز به بهبود دارم.

متوجه شدم که نباید به هرآنچه که مواجه می‌شوم واکنش نشان دهم، بلکه درعوض باید همه چیز را ساده بگیرم، به‌طوری که هیچ چیزی باعث نگرانی‌ام نشود. دیگر در طول اختلافات به‌ویژه هنگام کار کردن روی پروژه‌های دافا وارد قضاوت و نتیجه‌گیری نمی‌شوم.

نیروهای کهن تلاش خواهند کرد که مداخله و شکاف‌هایی را بین تمرین‌کنندگان ایجاد کنند. تا زمانی که قلبم تحت تأثیر قرار نگیرد، نیروهای کهن نمی‌توانند مداخله کنند. هنگام بروز مشکلات، وابستگی‌هایی می‌بایست وجود داشته باشد که باید ازبین ببرم.

هنگامی که با مشکلی مواجه می‌شوم، از خودم می‌پرسم که چرا به‌خوبی عمل نکردم و چه کار اشتباهی انجام دادم که باعث شد دیگران با من اینگونه رفتار کنند. به درون نگاه می‌کنم تا کاستی‌هایم را بیابم.

ذهنی باز داشتن و باملاحظه بودن

تمرین‌کنندگان باید ذهنی باز داشته باشند و بر نقاط ضعف دیگران تمرکز نکنند، چراکه آن انعکاسی از خود واقعی شخص دیگر نیست. زمانی که بتوانیم آن کار را انجام دهیم، از مشکلاتی که افراد تجربه می‌کنند و وابستگی‌هایی که به‌نمایش می‌گذارند، درک بهتری خواهیم داشت.

استاد بیان کردند:


«خدایان موضوعات را به‌صورت همه‌جانبه و چندبُعدی می‌بینند درحالی که موجودات بشری فقط لایۀ سطحی چیزها را می‌بینند. گاهی اوقات به جزئیات افکار یا رفتار لایۀ سطحی آن مریدان دافایی که در اطراف من هستند واقعاً نگاه نمی‌کنم، یا به اینکه در ظاهر چگونه عمل می‌کنند؛ بلکه به انگیزه‌ واقعی‌تان نگاه می‌کنم و به آنچه افکار یا اعمال واقعی‌تان است.» («آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک در بیست و پنجمین سالگرد اشاعۀ دافا»)

سابق براین هرگز تمایلی به استفاده از مترو یا اتوبوس نداشتم و از بودن در میان افرادی که خالکوبی داشتند یا بی‌خانمان بودند، ناراحت می‌شدم. اکنون این تصورات را ندارم.

بعد از اینکه یک بروشور دافا را به فردی بی‌خانمان دادم، او به من یک گل سبز داد که به‌تازگی درست کرده بود. بعد از صحبت با یک گردشگر چینی این گل را به او دادم و موافقت کرد که از ح.ک.چ خارج شود.