(Minghui.org) من یک مقام دولتی هستم که وظیفه‌ام «تبدیل» تمرین‌کنندگان فالون گونگ است. از آنجا که در تمام زندگی‌ام تحت القای فرهنگ حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) قرار داشته‌ام، تنها به علم و منطق اعتقاد داشتم. فکر می‌کردم که کار «تبدیل» تمرین‌کنندگان سالخورده بسیار راحت است.

سال‌هاست که من تبلیغات فراوانی برای بدنام ساختن فالون گونگ انجام داده‌ام. سعی کردم تمرین‌کنندگان را به نفی باورشان به این تمرین وادار کنم. نه تنها آنها را تبدیل نکردم، بلکه تحت تأثیر مهربانی آنها قرار گرفتم.

چون مقامات بالاتر من و رئیسم را تحت فشار قرار می‌دادند، که اغلب از من برای انجام ندادن کارم انتقاد کند، احساس تضاد داشتم و دچار کشمکشی درونی بودم. ذهنم در نوسان بود: «آیا باید به حزب اعتقاد داشته باشم یا به وجود بوداها؟»

تجربه قدرت فالون گونگ

یکی از همکارانم، خانمی سالخورده، از بیماری‌های قلبی و ریوی رنج می‌برد. او اغلب دچار تنگی نفس بود. پس از شروع تمرین فالون گونگ، او بسیار سالم شد و حدود 90 سال زندگی کرد.یکی دیگر از مقامات دچار مشکلات قلبی شدید و زودتر از موعد بازنشسته شد. پس از تمرین فالون گونگ، او بسیار سالم شد و اکنون دوچرخه‌سواری می‌کند. علاوه بر این، جوش‌های روی صورتش ناپدید شدند و او حتی دندان جدیدی درآورده است.

یکی از بستگانم که مردی جوان است، در یک محل ساخت و ساز مشغول به کار بود. در‌حالی‌که حمام بود، کف ساختمان فرو ریخت. تمام افراد به جز او زیر آوار رفتند. او گفت که نجات یافت زیرا یادبود فالون گونگ همراهش بود.

یکی از همسایگانم دچار سرطان شد، اما پس از تمرین فالون گونگ، بهبود یافت. او اغلب به خانه‌ام می‌آمد تا حقیقت را برایم روشن کند. او می‌ترسید که دچار عقوبت کارمایی شوم، زیرا فالون گونگ را مورد آزار و اذیت قرار داده‌ام. من نیز از این موضوع می‌ترسیدم. بنابراین، مخفیانه تکرار می‌کردم: «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.»

یک شب، درد طاقت‌فرسایی در معده‌ام داشتم، حدود ساعت سه صبح نشستم، چشمانم را بستم و تکرار ‌کردم که فالون دافا خوب است. نوری طلایی در مقابل پیشانی‌ام و پس از آن بودایی به بلندی ۶ سانتیمتر در سمت راستم ظاهر شد. چیزی که دیدم شبیه یک فیلم واضح بود. او در مقابل چشمانم حرکت کرد و تا جایی بزرگتر شد که حتی نمی‌توانستم سرش را ببینم. خیلی هیجان داشتم و نسبت به کسانی که مجبورم کردند تا تمرین‌کنندگان را مجازات کنم، احساس تنفر کردم.

اگرچه من به‌خاطر آزار و شکنجه فالون گونگ از انجام این تمرین می‌ترسم، می‌خواهم به کسانی که از بیماری‌های شدید و بیماری‌های مهلک رنج می‌برند بگویم که فالون گونگ چقدر شگفت‌انگیز است. وقتی عمویم به خاطر سرطان روده جراحی کرد، همه ما تکرار می‌کردیم: «فالون دافا خوب است.» او درد نداشت و پزشک و سایر بیماران در حیرت بودند.

وقتی خواهرم بخاطر سرطان سینه تحت عمل جراحی قرار گرفت، تمام اعضای خانواده‌ام این عبارت را تکرار می‌کردند. او گفت که هر زمان که این چهار کلمه را تکرار کرده، دردش کم شده بود. یک بار، حتی وقتی که این جمله را می‌گفته فرشته کوچکی را با یک بیلچه در دستش دیده بود. فرشته چیزی را از منطقه‌ای که در آن درد داشت، برداشت و درد او آرام شد.

یکی از دوستانم درباره قدرت فالون گونگ شنید. او کتاب جوآن فالون کتاب اصلی این تمرین را قرض گرفت. هنگامی که در طول شب دوم کتاب را خواند، فالون بزرگی در بالای خانه‌اش ظاهر شد. فالون حدود 10 دقیقه در آنجا باقی ماند و سپس ناپدید شد.

بسیاری از اتفاقات فوق‌العاده در اطرافم رخ داده است. مطمئن هستم که تکرار «فالون دافا خوب است» به بسیاری از افرادی که می‌شناسم کمک کرده است.من از خودم می‌پرسم: «اگر هیچ خدایی وجود نداشته باشد، آیا همه این حوادث فوق‌العاده اتفاق می‌افتند؟»