(Minghui.org) «این تعالیم تأثیر عمیقی بر من گذاشت. در حقیقت هیچ سرزمین پاکی در جامعه امروز وجود ندارد. تنها مکانی که شخص می‌تواند آن را پیدا کند، در دافا است. در گروه مطالعه فای ما، هیچ تضاد یا مبارزه‌ای برای منافع شخصی وجود ندارد، فقط صلح و آرامش پابرجا است

«بازی‌های کامپیوتری که سابقاً ذهنم را مشغول می‌کردند، دیگر در ذهنم ظاهر نمی‌شوند. ذهنم روشن شده است؛ عادت انجام آن بازی‌ها کاملاً ازبین رفته است. یکی از دوستانم یک بار به شوخی گفت: "اگر بتوانی این بازی‌ها را ترک کنی، من غذا خوردن را ترک خواهم کرد!"واقعاً باورنکردنی است، اما با تقوای تزکیه در دافا، آن را انجام دادم

«متوجه شدم چیزهای زیادی وجود دارند که در زندگی روزمره باید مراقب آنها باشم. همچنین متوجه شدم که چقدر خودخواه هستم. اکنون خودم را براساس حقیقت، نیکخواهی و بردباری اداره می‌کنم و بیشتر وقتم را با خانواده‌ام می‌گذرانم. وقتی آنها دیدند که چطور تغییر کرده‌ام، بسیار خوشحال شدند

گزیده‎های فوق از مقاله تمرین‎کننده‎ای جدید به نام «فردی معتاد به بازی‌های کامپیوتری، اعتیادش را ترک می‌کند» گرفته شده است. این مقاله به‎عنوان بخشی از مجموعه سرمقاله‌های«در گرامیداشت روز جهانی فالون دافا» منتشر شد که شامل 55 مقاله ارائه شده توسط تمرین‎کنندگان در سراسر جهان بود.

13 مه امسال، مصادف با نوزدهمین سالروز جهانی فالون دافا، تولد ۶۷ سالگی استاد لی هنگجی، بنیانگذار فالون گونگ و بیست و ششمین سالگرد معرفی فالون گونگ به عموم مردم بود. هیئت تحریریه برای ارسال مقالات گوناگونی فراخوان داد، از جمله تجربیات تزکیه، ماجرا‎های تزکیه، شاهدان تاریخ، فرهنگ سنتی چینی و غربی و قطعه‌های موسیقی و آثار هنری.

تمرین‌کنندگان بسیاری در مقالات تبادل تجربه‌ خود از استاد لی برای اعطای زندگی دیگری به آنها قدردانی کردند. آنها به‌اشتراک گذاشتند که چگونه اصول حقیقت، نیک‎خواهی و بردباری را در زندگی روزمره خود دنبال می‎کنند، و در نتیجه اثرات مثبت این تمرین تزکیه را نشان می‎دهند.

برخی از آنها نیز ماجراهایشان درباره مقاومت مسالمت‎آمیز در میان آزار و شکنجه فالون گونگ به‎دست حزب کمونیست چین را شرح دادند. تمرین‎کنندگان امنیت شخصی‎شان را به خطر می‎اندازند تا به عموم مردم درباره فالون گونگ بگویند و در مخالفت با تبلیغات دولتی که این تمرین را شیطانی جلوه می‎دهد، دیدگاه دیگری به آنها بدهند.

تمرین‎کنندگان از تجارب دیگران تحت تأثیر قرار گرفتند

دنیس جانسون، تمرین‎کننده‎ای از ملبورن استرالیا، گفت:

«تبادل تجربه تمرین‎کننده غربی در ونزوئلا با عنوان «تجارب یک جوان غربی از شگفتی‌های تزکیه فالون دافا» را خواندم. از اینکه فردی به این جوانی بسیار کوشا و پایدار بود و به تنهایی تزکیه می‎کرد، خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم و ‎توانستم با محیط کارش ارتباط برقرار کنم.»

«رئیس و همکارانش با او خیلی بی‎رحم بودند، اما زمانی که متوجه وابستگی‎اش به شهرت شد و آن را رها کرد، همه چیز در زندگی‎اش تغییر کرد. این مشکل در محیط کاریِ من نیز بود. رئیسم با من بی‎رحم است و در نزد عموم همکاران آبرویم را می‎برد. با نادیده گرفتن رئیسم مشکل برطرف نمی‏‎شود. پس از خواندن این مقاله، اکنون متوجه وابستگی‎ام به شهرت و مورد تأیید قرار گرفتن شدم، و می‎توانم ببینم که چقدر احمقانه است. می‎خواهم تغییر کنم. این وابستگی را از بین می‎برم و سعی می‎کنم فروتن باشم.»

دنیس افزود: «من تمرین‎کننده‎ای غربی در گروه مارش تیان گوئو هستم، و به تک‌نوازی فلوت گوش دادم: "سپاس از لطف و رحمت استاد". اشعارش با عمق و صداقتی که در آن بود قلبم را تحت تأثیر قرار داد. نوای موسیقی‎اش خیلی راستین و مهربان است. می‎توانم لطافت و شفقت را در نت‎های موسیقی بشنوم. همواره تلاش خواهم کرد تا بتوانم قلب مردم را در حین نواختن آهنگ‎های فالون دافا در گروه تحت تأثیر قرار دهم.»

خانم نای از سیدنی گفت وقتی مقاله «رقابت نکردن برای فروش و درعین حال کسب بالاترین کارمزد» را خوانده، به گریه افتاده است.

«من شخصیت و تجربه مشابهی داشتم. نویسنده به من درک بهتر از "بردباری"داد. او توانست عصبانیت همکارش نسبت به خودش را بخوبی اداره کند. حتی سعی کرد به همکارش که همیشه او را سرزنش می‎کرد، کمک کند. در نهایت همکارش تحت تأثیر قرار گرفت و تغییر کرد.»

«همچنین از زبان ساده‎ای برای نشان دادن روحیه یک تمرین‎کننده استفاده شده است. او برای کسب سود شخصی مبارزه نکرد، با این حال، بالاترین کارمزد را به‎دست آورد.»

اِسمرالدا جین اهل ملبورن نیز تحت تأثیر همین مقاله قرار گرفت:

جین گفت: «متوجه شدم که هنوز به پول و شهرت وابسته هستم. در تزکیه، به‎طور واقعی می‎بینم که دافا و استاد چقدر عالی هستند. اصولی که استاد به من آموخته است به من کمک کرد تا درگیری‎های متعدد و مشکلات روزانه در زندگی و کارم را حل و فصل کنم. وقتی وابستگی به شهرت و پول را کنار گذاشتم، متوجه شدم که در محیط کارم تنش و استرس خیلی کمتر شد.»