(Minghui.org) طی دو سال گذشته، اعتیادم به تماشای فایل‌های ویدیوئی روی تلفن همراهم منجر به کوتاهی‌ام در انجام سه کاری که قرار است انجام دهیم شد. هنگام مطالعۀ فا نمی‌توانستم تمرکز کنم، که طبیعتاً به این معنی بود که هیچ چیزی از مطالعه کسب نمی‌کردم و درعوض سرم پر شده بود از تمام چیزهایی که در این جهان روی می‌داد.

از اوایل فوریۀ امسال ، برخی از تمرین‌کنندگان در منطقۀ ما شروع به ذخیرۀ مواد غذایی کردند. درواقع هفت ماه بعد، در هیچ چیز کمبود نداشتیم. اما ذهنم درگیر تمام مسائل مربوط به کمبود مواد غذایی بود و خودم به‌خاطر ذخیره کردن مقصر بودم. به بهانۀ روشنگری حقیقت، هر روز برای خرید بیرون می‌رفتم. اما نهایتاً شب و روز با کیسه‌های پر به خانه برمی‌گشتم. همچنین یکی از خویشاوندانم را به همین کار تشویق کردم. به‌خاطر گرمای هوا در تابستان امسال، در برنج‌هایی که هر دوی ما خریده بودیم سوسک رفت و او زیاد از دستم خوشحال نبود.

یکی از تمرین‌کنندگان تحت تأثیر صحبت‌های گروهی از تمرین‌کنندگان محلی، شروع به ذخیره کردن مواد غذایی مورد نیاز برای سه سال کرد. او همچنین این موضوع را به سایر تمرین‌کنندگانی که در تماس بود گفت و آنها نیز به گمان اینکه ممکن است به‌خاطر شیوع ویروس کرونا کمبود ایجاد شود، مسیر او را دنبال کردند. برخی از آنها به‌اندازه مایحتاج سه سال مواد غذایی ذخیره کردند و سایرین زمان زیادی صرف اندوختن مقادیر زیادی از انواع و اقسام مواد غذایی کردند. می‌دانستم که چیزی در این کار درست نیست، اما نمی‌توانستم دقیقاً بگویم آن چیست.

همگی بیش از یک بار از تلویزیون سلسلۀ تانگ جدید شنیده بودیم که سال آینده به‌خاطر بلایای طبیعی کمبود مواد غذایی در کشور ایجاد خواهد شد. یکی از تمرین‌کنندگان مشخصاً در اشاعۀ این دیدگاه فعال بود. بسیاری از تمرین‌کنندگان قانع شده بودند که این تهدید قریب‌الوقوع وجود دارد و اقدام به پخش این شایعه کردند. این موضوع باعث ایجاد تب خرید دربین تعداد زیادی از تمرین‌کنندگان منطقۀ ما شد.

در ماه اکتبر سهمیه‌بندی جدید غذا اعلام شد و در منطقۀ ما هیچ مواد غذایی یا ملزوماتی کمبود نداشتند. یک تمرین‌کننده در مقالۀ تبادل تجربه‌ای نوشت که ثابت شده است که پیش‌هشدار درخصوص ازبین رفتن جمعیت در مقیاسی وسیع دقیق نیست. من با آن مخالفم. استاد نهایتاً کنترل امور را دردست دارند. فقط حدود 360میلیون نفر عضویت در حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) را  ترک کرده‌اند. فرض کنیم تمام ما هر روز برای روشنگری حقیقت و نجات مردم سخت تلاش کنیم و سریعاً این عدد را به 500میلیون افزایش دهیم، و با فرض اینکه همگی نقش‌مان را به‌عنوان مریدان دافا بازی کنیم، آیا فکر می‌کنید استاد می‌گذارند ما گرسنه بمانیم؟»

می‌دانیم که هر یک از ما مریدان دافا مسئول قلمروی مشخصی در کیهان هستیم. اگر هر کدام از ما قادر باشیم نصف مردم مجاورمان را قانع به ترک عضویت ح‌ک‌چ کنیم و درنتیجه استاندارد اخلاقی سراسر کشور را رشد دهیم، فکر نمی‌کنم فجایع حتی بتوانند به ما نزدیک شوند.

مهم‌تر اینکه در جریان این پاندمی ویروس کرونا، چگونگی بهترین استفاده از زمان‌مان برای نجات مردم حیاتی است. ذخیره کردن مواد غذایی و ملزومات من نشانه‌ای از خودخواهی‌ام، از تمایل مراقبت از خودم دربرابر گرسنگی احتمالی و اجتناب از زندگی کردن بدون داشتن ملزومات مورد نیاز است. آن همچنین ضعف من در قادر نبودن به مستقل فکر کردن براساس تعالیم فا و درعوض رانده شدن همراه با جمعیت دیوانه  را آشکار کرد.

استاد بیان کردند:

«یک منطقه با مقدار زیادی کارما یا منطقه‌ای که ذهن‌ مردم آن بد شده است مجبور است که بی‌ثبات باشد.» («شرح مختصری از شَن»، نکات اصلی برای پیشرفت بیش‌تر 1)

فجایع هرگز به‌طور تصادفی اتفاق نمی‌افتند. آنها اقدامات الهی درنتیجۀ انحطاط بشریت است. اگر یک مرید دافا در روشنگری حقیقت موفق شود و یک فرد عادی را نجات دهد، زندگی آن شخص برای همیشه به چیز بهتری تغییر خواهد کرد. اگر زندگی‌های مردم بیشتر و بیشتری در کل یک منطقه به آن طریق تغییر کند، کارمای آن منطقه مطمئناً کاهش خواهد یافت.

کمی پیش باران و طوفان‌های مخرب در استان ما پیش‌بینی شد. منطقۀ محلی‌مان آسیبی ندید درحالی‌که مناطق دیگر  بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند. باور دارم که دلیلش این بود که تعداد افرادی که در منطقۀ ما از عضویت ح‌ک‌چ خارج شده‌اند نسبتاً بالا است که همچنین منجر به تعداد کمتری از موارد ویروس کرونا شد.

نیروهای کهن در بُعدهای دیگر می‌توانند چیزها را به‌وضوح بسیار ببینند. وقتی تمرین‌کنندگان دافا دیده شدند که مشغول ذخیرۀ مواد غذایی و ملزومات بودند، کمبودهایی که انتظار می‌رفت هرگز روی نداد. درعوض آنها با ایجاد کمبودهای دیگر برای تمرین‌کنندگان دردسر ایجاد کردند. دافا قادر مطلق است؛ این تماماً به این بستگی دارد که شخص چقدر ایمان به دافا داشته باشد. این که من نیز همسو با مردم عادی عمل کردم، نشان می‌دهد که باید دربارهٔ اینگونه تفکرم تأمل کنم.