(Minghui.org) تمرین‌کنندگان فالون دافا (یا فالون گونگ) در تورنتو کانادا، ضمن ابراز قدردانی‌شان به بنیانگذار این تمرین، آقای لی هنگجی، جشن نیمه پاییز را به ایشان تبریک گفتند. آنها حقیقت را روشن می‌کنند و از طریق نمایش تمرین‌ها، نگه‌داشتن بنرهایی خارج از کنسولگری چین، محله چینی‌ها و جاذبه‌های گردشگری، درباره فالون دافا با مردم صحبت می‌کنند و به افراد کمک می‌کنند که از ح‌ک‌چ (حزب کمونیست چین) خارج شوند.

تمرین‌کنندگان در تورنتو جشن نیمه پاییز را به استاد لی تبریک می‌گویند. تمرین‌کنندگانی که در محله چینی‌های تورنتو به روشنگری حقیقت می‌پردازند جشن نیمه پاییز را به استاد تبریک می‌گویند. گروه طبل کمری جشن نیمه پاییز را به استاد تبریک می‌گویند.

تمرین کنندگانی که در کنسولگری چین در تورنتو  به روشنگری حقیقت می‌پردازند جشن نیمه پاییز را به استاد تبریک می‌گویند.

تمرین‌کنندگان در مرکز خروج از ح‌ک‌چ در اسکاربورو ، تورنتو ، جشن نیمه پاییز را به استاد تبریک می‌گویند.

تمرین‌کنندگانی که در پارک کوئینز در تورنتو به روشنگری حقیقت می‌پردازند جشن نیمه پاییز را به استاد تبریک می‌گویند. تمرین‌کنندگانی که در مرکز خرید پسیفیک مال در تورنتو به روشنگری حقیقت می‌پردازند جشن نیمه پاییز را به استاد تبریک می‌گویند. تمرین‌کنندگانی که در محله چینی‌های تورنتو با مردم صحبت می‌کنند، جشن نیمه پاییز را به استاد تبریک می‌گویند. شرکت کنندگان در گروه تور اتومبیل جشن نیمه پاییز را به استاد تبریک می‌گویند. اعضای گروه مارش تیان گوئو تورنتو جشن نیمه پاییز را به استاد تبریک می‌گویند.

ثبات‌قدم داشتن در صحبت با مردم

خانم پان شوئه‌فنگ جشن نیمه پاییز را به استاد لی تبریک می‌گوید

کنسولگری‌های چین پایگاه‌های فعالیت ح‌ک‌چ در خارج از کشور هستند. از زمان آغاز آزار و شکنجه، ح‌ک‌چ از آنها برای گسترش آزار و شکنجه در خارج از چین استفاده کرده است. تمرین‌کنندگان فالون گونگ هر روز آنجا هستند تا حقیقت را روشن کنند.

خانم پان شوئه‌فنگ یکی از تمرین‌کنندگانی است که هر روز به کنسولگری چین می‌رود تا با مردم درباره آزار و شکنجه صحبت کند.

قبل از اینکه خانم پان در سال 1997 تمرین فالون گونگ را شروع کند، به چند بیماری مبتلا بود، از جمله بیماری قلبی، سیاتیک و خونریزی شدید قاعدگی. همه آنها برطرف شدند و بسیاری از بستگان و دوستانش که شاهد بهبودی سلامتی‌اش بودند، این تمرین را شروع کردند.

پس از اینکه ح‌ک‌چ  آزار و شکنجه را شروع کرد، خانم پان به‌طور غیرقانونی دستگیر و چند بار زندانی شد. او را در اردوگاه کار اجباری شکنجه کردند و حتی داروهای نامعلومی به او تزریق کردند. اما او هرگز در ایمان خود به دافا و استاد متزلزل نشد.

او پس از آمدن به تورنتو در سال 2010، شروع به روشنگری حقیقت در مقابل کنسولگری چین کرد. خانم پان گفت: «مردم چین به‌تدریج در حال بیدار شدن هستند و اکنون افراد بیشتری می‌دانند که ح‌ک‌چ چقدر شرور است. در گذشته بیشتر چینی‌ها نسبت به ما بی‌تفاوت بودند و حتی برخی به ما ناسزا می‌گفتند. طی این دو سال گذشته، این اتفاق به‌ندرت رخ داده است. اگرچه برخی هنوز از گوش دادن امتناع می‌کنند، اما اکنون مؤدب‌تر هستند. از زمان شروع این پاندمی افراد بیشتری بیدار شده‌اند. آنها اکنون مایلند حقیقت را بدانند. گاهی اوقات ده‌ها نفر درخواست می‌کنند که از ح‌ک‌چ و سازمان‌های وابسته به آن خارج شوند.»

به مناسبت جشن نیمه پاییز، خانم پان شوئه‌فنگ می‌خواهد بگوید: «استاد لی از شما به‌خاطر نیک‌خواهی‌تان و نجات ما سپاسگزارم. از اینکه فرصتی به ما دادید تا افراد بیشتری را نجات دهیم متشکریم. من سه کار را به خوبی انجام خواهم داد!»

خوشبخت‌ترین فرد جهان

اسکات جشن نیمه پاییز را به استاد لی تبریک می‌گوید

اسکات آخر هفته‌ها با سایر تمرین‌کنندگان به آبشارهای نیاگارا می‌رود تا حقایق را روشن کند. او گفت: «حتی اگر فقط یک نفر باشد که برای یادگیری تمرین‌ها بیاید، من به اشاعه حقیقت فالون گونگ ادامه خواهم داد. من خوشبخت‌ترین فرد جهان هستم و می‌خواهم افراد بیشتری به اندازه من خوشبخت باشند.»

قبل از اینکه او با فالون دافا آشنا شود، زندگی‌اش آشفته بود. «مثل اکثر مردم، من هم به‌دنبال کسب و کار بودم. اما در سال 1992، زندگی‌ام تغییر کرد. طلاق گرفتم. قلبم شکسته شده بود و شروع به نوشیدن الکل و سیگار کشیدن کردم. افسرده شده بودم.»

«می‌خواستم به معنای زندگی پی‌ببرم» او شروع به امتحان شکل‌های مختلف مدیتیشن و مطالعه نظریه‌های مختلف معنوی کرد. در سال 1999 یکی از دوستانش درباره فالون دافا به او گفت. او گفت: «هنوز آن روز را به‌یاد دارم. دوستم که با من مدیتیشن انجام می‌داد گفت که یک تمرین حقیقی را پیدا کرده که رایگان است. ما به محل تمرین رفتیم و پنج تمرین را یاد گرفتیم. وقتی شروع به انجام تمرین و خواندن کتاب‌های دافا کردم، توانستم اتفاقات خارق‌العاده‌ای را تجربه کنم. اما تقریباً ده سال طول کشید تا واقعاً شروع به تمرین کنم، زیرا در خانواده‌ای متعصب به‌دنیا آمدم.»

«وقتی شروع به تمرین کردم، بلافاصله متوجه تفاوت فالون دافا با سایر روش‌های تزکیه شدم. شگفت‌آور بود. فهمیدم که این یک روش راستین است. احساس کردم دوباره متولد شده‌ام. سابقاً سیگار می‌کشیدم و الکل می‌نوشیدم، اما کم کم از همه عادت‌های بدم دست کشیدم. خصوصیات اخلاقی‌ام نیز تغییر کرد. سرشت خوبم تقویت شد و چیزهای بد کم کم از بین رفت.»

خانواده‌اش او را به تمرین تشویق کردند. «مادرم می‌تواند ببیند که من سالم‌تر و شادتر هستم. درخصوص دیگران باملاحظه‌تر شده‌ام. حدود 40 سال مجبور بودم به‌خاطر بیماری آسمم از اسپری اکسیژن استفاده کنم. اندکی پس از شروع تمرین، دیگر به اسپری اکسیژن احتیاج نداشتم. از آن زمان به بعد، مادرم از تمرین فالون دافا حمایت کرده است. او هر هفته با من تماس می‌گیرد تا مطمئن شود که آیا هر روز به تمرین و مطالعه فا ادامه می‌‌دهم.»

اسکات به مناسبت جشن نیمه پاییز از استاد تشکر کرد. او گفت: «به تمرین مجدانه ادامه خواهم داد. استاد از شما متشکرم، که از من مراقبت می‌کنید و  با من صبور هستید. دافا مرا پاک کرده و بسیاری از چیزهای بد را از بین برده است. هرگز این تمرین را رها نمی‌کنم. زندگی خود را مدیون فالون دافا هستم. از استاد بسیار سپاسگزارم.»

هیچ  چیز نمی‌تواند مرا از نجات مردم بازدارد

خانم ژو چوآن‌یینگ (اولین نفر از راست) جشن نیمه پاییز را به استاد تبریک می‌گوید

خانم ژو چوان‌یینگ که اکنون 76 ساله است، در سال 1998 توسط یکی از دوستانش با فالون دافا آشنا شد. او قبل از شروع تمرین، از زخم معده، هموروئید، ضعف اعصاب و سایر بیماری‌ها رنج می‌برد. «به‌دلیل بیماری‌هایم تمرین‌های دیگری را امتحان کردم، اما هیچ کمکی نکرد. در سال 1998، زمین خوردم و فلج شدم. دوستی به من پیشنهاد داد فالون دافا را امتحان کنم. در کمتر از سه ماه، همه بیماری‌هایم از بین رفت. برای اولین بار فهمیدم که عاری از بیماری بودن چگونه است. دافا به من زندگی جدیدی بخشید!»

بعد از اینکه در سال 2001 به تورنتو نقل مکان کرد، خودش را وقف روشنگری حقیقت کرد. «در مقابل کنسولگری چین، برج سی‌ان تاور تورنتو، محله چینی‌ها و سایر جاذبه‌های گردشگری با مردم چین صحبت کرده‌ام.»

همه جا  رفته‌ام تا حقیقت را روشن کنم. هنگامی که آزار و شکنجه آغاز شد،  هر روز و در هر آب و هوا، از ساعت 8 صبح تا 8 شب در مقابل کنسولگری چین افکار درست فرستادم. حالا چهار روز در هفته بیرون می‌روم  تا حقیقت را روشن کنم. ازآنجاکه استاد از ما می‌خواهند مردم را نجات دهیم، باید این کار را به‌خوبی انجام دهیم. بیرون رفتن در سرما یا گرما چالش برانگیز است. گاهی احساس خستگی می‌کنم اما بسیار خوشحالم. وقتی به‌یاد می‌آورم که استاد برای ما چه کارهایی انجام داده‌امد، آنچه من تحمل کرده‌ام ناچیز است. هیچ چیز نمی‌تواند مرا از روشنگری حقیقت و نجات مردم باز دارد.»

او همچنین درباره یک زوج مسن که به دیدن اقوام خود رفته بودند صحبت کرد. «آقا سؤالات زیادی پرسید. درباره حزب کمونیست برایش توضیح دادم. به او گفتم كه چگونه ح‌ک‌چ میلیون‌ها نفر را كشته است، از جمله این افراد تمرین‌کنندگان فالون گونگ هستند که در طی آزار و شكنجه‌ای كه از سال 1999 آغاز شد، تعداد زیادی از تمرین‌کنندگان توسط حزب کمونیست چین به‌قتل رسیدند.»

«تمام مدت، همسرش مدام بر سرم داد می‌زد تا مرا از گفتن حقایق بازدارد. اما شوهرش همچنان به صحبت‌هایم گوش داد و از ح‌ک‌چ خارج شد.»

خانم ژو همسرش را رها نکرد. او صادقانه به آن خانم گفت: «خواهر، من این کار را به‌خاطر خوبی خودت انجام می‌دهم. دانستن حقیقت یک موهبت است.» طرز برخورد خانم نرم‌تر شد. او سرانجام به حرفم گوش داد و از ح‌ک‌چ خارج شد. در پایان او از خانم ژو تشکر کرد.

خانم ژو در طول روز به جاذبه‌های گردشگری می‌رود تا حقیقت را روشن کند. او عصرها با مردم چین از تماس تلفنی صحبت می‌کند.

«یک بار با یک مأمور پلیس تماس گرفتم. او می‌ترسید از طریق تلفن تحت نظارت قرار گیرد. به او گفتم که باید بین خوب و بد انتخاب کند. او درک کرد و تصمیم گرفت از سازمان‌های وابسته به ح‌ک‌چ با نام واقعی خود خارج شود.»

خانم ژو چوان‌یینگ به مناسبت جشن نیمه پاییز گفت: «استاد، سه کار را به خوبی انجام خواهم داد و با استاد به خانه برمی‌گردم.»

تمرین‌کنندگان از استاد به‌خاطر نجات نیک‌خواهانه‌شان تشکر کردند. آنها به‌طور محکم و استوار تزکیه خواهند کرد و افراد بیشتری را نجات خواهند داد.